توافقات بن  به مثابه برهه ي مهمي درتاريخ افغانستان

اقتباس از سايت دويچه ويله

 

داکترسیدموسی صمیمی این رویداد مهم تاریخی را درکتاب " تراژیدی بدون پایان " به زبان آلمانی به تفصیل نگاشته است

 

 

فرآيند صلح دموکراتيک درکشورکوهپايه هاي هندوکش ؛ با " توافقات بن" درمورد افغانستان پيوند ناگسستني دارد. بااينهم اين توافقات با مشکلات زيادي روبرو اند.

" توافقات بن " به مثابه برهه ي مهمي درتاريخ افغانستان

فرآيند صلح دموکراتيک درکشورکوهپايه هاي هندوکش ؛ با " توافقات بن" درمورد افغانستان پيوند ناگسستني دارد. بااينهم اين توافقات با مشکلات زيادي روبرو اند.

افغانستان پنج سال پس ازانعقاد اين توافقات ، اکنون دريک دوراهه قرارگرفته است که بدون پديد آمدن يک دگرگوني بينادي درنظام فکري  نخبگان سياسي درون کشور، تغييرکلي راهبردهاي کشورهاي همجوار، وتجديد نظرگسترده درسياستها واجراات  جامعه جهاني دربرابر افغانستان؛ فرآيند صلح دموکراتيک با خطرات جدي ناشي ازبي ثباتي سياسي ، نارضايتي مردم و  پيکارجويي روزافزون  رو به رو مي گردد. (*)

تلاشهاي ملل متحد براي يافتن راه حل سياسي :

با آغازبمباردمان برمواضع طالبان و برادران هم فکرآنها – گروه هراس افگن القاعدهتوسط ائتلاف زيرفرماندهي ايالات متحده امريکا ،  به تاريخ هفتم اکتوبرسال 2001 مسيحي  ، سازمان ملل متحد به تلاشهايش درجهت رسيدن به يک راه حل سياسي منازعه افغانستان شدت بخشيد.

سازمان ملل متحد ازيکسو  قاطعانه کوشيد تا دربين آن گروههاي افغان ذيدخل درزد وخوردهاي کشورکوهپايه هاي هندوکش که داراي افکارمختلف وقسماً متضاد بودند؛ همآهنگي به وجود آورد، وازسوي ديگر مذاکراتش را با کشورهاي " 6+2" ؛ يعني شش کشورهمجوارافغانستان به شمول ايالات متحده امريکا و فدراسيون روسيه ادامه دهد.

برعکس گذشته ها؛  اين بار گروههاي افغاني وهم کشورهاي منطقه ، علي الرغم انگيزه هاي مختلف، دراين نکته باهم توافق نظرداشتند که گامهاي مشترکي در راه حل سياسي مسئله افغانستان بردارند.

کشورهاي " 6 +2 " ضمن نشستي به تاريخ يازدهم ماه نومبرسال 2001 ، درمقرسازمان ملل متحد- نيويارک – طي اعلاميه مشترکي به توافق درمورد هشت نکته مهم دست يافتند:

اين گروه ازيک طرف " صدورهراس افگني " توسط مليشه هاي طالب و شبکه هراس افگن القاعده را محکوم نموده ، وازجانب ديگربه مردم افغانستان وعده داد که دررهايي ازستم رژيم طالبان ، ازآنها حمايت مي کند.

دراعلاميه همچنان ازاستقلال سياسي ، حاکميت ملي ، و تماميت ارضي  ياد گرديده است . علاوه برآن اعلاميه ازايجاد يک حکومت " با قاعده وسيع " – چندين قومي – ازطريق انتخابات آزاد ودرحسن همجواري با کشورهاي همسايه  تذکر داده است.

به تاريخ  سيزدهم ماه نومبر ؛ لحضربراهيمي – نماينده ويژه سازمان ملل متحد براي افغانستان - با تأسي ازتوافقات گروه " 6+2" ، گزارشش را درمورد اوضاع افغانستان وامکانات راهيافتهاي سياسي اين کشورجنگزده ، به شوراي امنيت سازمان ملل متحد تقديم نمود. براهيمي دراين گزارش به ويژه بر نقش مثبت کشورهاي ايران وپاکستان تاکيد نمود. درگزارش به طورمشخص از جنرال پرويز مشرف رئيس جمهورپاکستان ومحمد خاتمي رئيس جمهورايران به مثابه سياستمداراني نام برده شده است که خواهان تشکيل يک حکومت باثبات به نمايندگي ازمردم افغانستان مي باشند.

براهيمي که دراين مذاکرات ازهمکاري نزديک فرانسس ويندرل ؛ معاون خويش برخورداربود؛ بلاخره يک طر ح پنج نکته اي براي حل معضله افغانستان پيشکش نمود. همين طرح بود که درآن ازنشست گروههاي افغاني ، تشکيل يک اداره موقت ودايرکردن " لويه جرگه " تذکرداده شده است ودرکنفرانس پترزبرگ مورد بحث وارزيابي قرارگرفت .

به تاريخ 27 ام ماه نومبر سال 2001 به دعوت سازمان ملل متحد، تحت شرايط اکيد امنيتي ، نشست چهارگروه افغاني درتالار پترزبرگ – درجوارشهربن – دايرگرديد .

درمرحله نخست اين همايش ؛ با توجه به اختلافات گسترده موجود ميان اين گروههاازقبيل اختلافات قومي وتفاوتها درخطوط فکري – رسيدن به يک راه حل سياسي مناسب ودرخورافغانستان ، خيليها مشکل به نظرمي رسيد. باوجود آن؛ پس ازنشستهاي دور ودراز ، اين گروهها به تاريخ پنجم ما دسمبر درپاي " توافقات بن " صحه گذاشتند. چنين امري به روشني بيانگرتغييرذهنيت جنگي آنان پنداشته شده مي توانست.

اعضاي گروههاي چهارگانه گويا بعد ازتجارب تلخ تاريخي به اين نظررسيده بودند که معضله افغانستان راه حل نظامي ندارد. ناگفته نبايد گذاشت که فشارهاي سياسي لازمبه خصوص درپشت پرده – نقش به سزايي دررسيدن به اين توافقات داشته اند.

دراين ميان در درون کشورهم ديگرگونيهاي مهم سياسي ونظامي به وقوع پيوسته بودند. مليشه هاي طالب ازشهرهاي بزرگ کشور رانده شده وشبکه القاعده نيز صدمات شديدي ديده وعقب نشيني کرده بود. درمقابل " جبهه متحد ملي براي نجات افغانستان " مجدداً به کابل داخل شده وزمام حکومت را دردست گرفته بود.

گروههاي چهارگانه درکنفرانس پترزبرگ

 

1-    گروه روم :  اين گروه ازهواداران محمد ظاهر- پادشاه سابق افغانستانتشکيل گرديده بود که جمعاً 19 نفربه پترزبرگ اعزام نموده بود. ازجمله 11 تن آنها به حيث نمايندگان اين گروه رسماً درکنفرانس پترزبرگ شرکت نمودند.

اعضاي مهم  اين گروه عبارت بودند از: عبدالستارسيرت سابق استاد دانشکده شرعيات دانشگاه کابل ، که درعين زمان رياست هيئت را نيزبردوش داشت . عزيزالله واصفي وزيرزراعت درزمان حکومت اقتدارگراي محمد داود؛ وامين فرهنگ  سابق استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه کابل نيزازاعضاي مهم گروه به شمارمي رفتند.

2-    گروه پيشاور: ازآنجايي که اين گروه ازپيشاورآمده بودند، به همين نام مسمي گرديدند.

اعضاي مهم اين گروه عبارت بودند از: سيدحامد گيلاني – رئيس هيئت -، انورالحق احدي – رئيس حزب افغان ملت-  وحفيظ الله آصف محسني – پسرشيخ محمد آصف محسني . ازجمله هفت نفراعزامي اين گروه ، سه تن آنان رسماً درکنفرانس پترزبرگ شرکت ورزيدند.

3-    گروه قبرس : نام اين گروه به همايشي برمي گردد که عده اي ازافغانها درقبرس تشکيل داده بودند.

اعضاي مهم اين گروه عبارت اند از: همايون جرير- داماد گلبدين حکمتيار اميرحزب اسلامي افغانستان  - و رئيس هيئت ، جليل شمس و عزيزالله لودين دوتن از روشنفکران افغاني که درجنبش مقاومت با وظايف مختلفي حضورداشتند. اين گروه ده نفربه کنفرانس پترزبرگ اعزام نموده بود که ازجمله سه تن آنان رسماً عضويت کنفرانس را يافتند.

4- گروه " جبهه متحد" : نام اين گروه مشتق از" جبهه متحد براي نجات افغانستاناست. اين گروه برعکس سايرگروههاي فوق مستقيماً ازدرون افغانستان به کنفرانس آمده بود. ازجمله 26 نفرهيئت اعزامي اين گروه ؛ 11 تن آنان به حيث نمايندگان رسمي درکنفرانس برگزيده شدند.

اعضاي مهم "جبهه متحد" : رياست هيئت جبهه متحد را يونس قانوني يک تن ازاعضاي فعال " شوراي نظار" برعهده داشت. قانوني حين افتتاح جلسه گفت که آنها به حيث قهرمانان جنگ به اينجا آمده اند ومي خواهند به مثابه قهرمانان صلح دوباره به کشوربرگردند.

نقش تغييرذهنيت جنگي وفشارهاي نرم بين المللي :

 

کنفرانس پترزبرگ براي حل معضله پيچيده افغانستان ازهرجهت يک نشست مهم وداراي اهميت ملي ، منطقه اي وبين المللي بود. بيش ازهزارتن ازخبرنگاران تلويزيون ، راديو وجرايد دراين مورد گزارش مي دادند.

قبل ازآغازکنفرانس ؛ يوهانس راو ، رئيس جمهوروقت آلمان فدرال ازهيئتهاي افغاني تقاضا نمود تا باهم مصالحه نموده وبراي به پيروزي رساندن اين کنفرانس سهم سازنده اي بگيرند.

درآغازلخضربراهيمي ؛ پيام کوفي عنان؛ دبيرکل سازمان ملل متحد را به خوانش گرفت . عنان اين کنفرانس را که به هدف صلح وآشتي ميان افغانها دايرگرديده بود؛ فرصت تاريخي براي آينده افغانستان خواند.

يوشکا فيشر؛ وزيرخارجه وقت آلمان فدرال ، به نقش تاريخي اين نشست جهت برآورده  ساختن ضرورت تاريخي تشکيل يک اداره موقت ، آنهم با زيربناي گسترده سياسي وتوجه به رعايت حقوق بشراشاره نمود.

درنتيجه هيئتهاي افغاني پس ازهشت روزنشست پيهم ، بعضاً آگنده ازمواضع متضاد وگاهي هم دريک جو متشنج وپرتنش ؛ سند تاريخي اي را امضا نمودند که به " توافقات بن " شهرت يافت.

بازگشت سلطنت مهمترين مانع پيشرفت مذاکرات

 

" توافقات بن " درچهارده صفحه ؛ داراي يک بخش اصلي و سه ضميمه مي باشد. درآغازاين سند تاريخي ، اين حق مردم افغانستان به رسميت شناخته مي شود که برمبناي اسلام ، دموکراسي ، عدالت اجتماعي وآزادي ؛ آينده سياسي خويش را خود شان تعيين نمايند.

مشکل ترين مسئله اي که نمايندگان چهارگروه با آن روبرو شدند، درمرحله نخست موضوع " بازگشت سلطنت " بود. گروههاي غيرپشتون در "بازگشت سلطنت"  تداوم قدرت گرايي پشتونها را ديده وازاين جهت با آن به مخالفت پرداختند. نمايندگان پشتون با درنظرداشت گذشته هاي تاريخي که درسده هاي گذشته پادشاهان وحکمرانان ازاهالي پشتون بوده اند، به توجيه نظريه تاريخي حاکميت پشتونها پناه مي جستند. بلاخره در" مصالحه تاريخي " به بهاي اينکه برهان الدين رباني ازسمت رياست جمهوري صرف نظرکند وبه محمد ظاهر- پادشاه سابق – درآينده يک نقش نمادين داده شود، راه حلي پيداشد که همه گروهها دست کم درظاهرامر با آن همراه شدند.

مهمترين گام زماني برداشته شد که بنا به پيشنهاد ايالات متحده امريکا ودرپشت پرده اشرف غني ، فاطمه ضيايي وزلمي خليلزاد – به حيث مهندسان طرح پترزبرگ – درمورد حامد کرزي به مثابه رئيس " اداره موقت " توافق حاصل کردند. قبل ازآن دراين مورد روسيه ، ايران وپاکستان نيز راي مثبت داده بودند. درنتيجه براي حامد کرزي به حيث رئيس اداره موقت ، پنج معاون و 24 تن اعضاي اداري ( حکومت) تعيين گرديد.

درتعيين اعضاي "حکومت موقت"  – طوري که ادعا گرديد- ازيک سو کفايت مسلکي و پاک بودن وازسوي ديگر شاخصاي فرقه اي ؛ قومي ومذهبي وهمچنان نقش زنان درنظرگرفته شده بود. اما درعمل پياده کردن اين مشخصات با مشکلات زيادي روبرو گرديد.

تدابيرپيشگيرانه اقتصادي وامنيتي

 

يکي ازويژگيهاي  "توافقات بن"  دراين نهفته است که درکنارراه حل سياسي يعني تعيين "اداره موقت"  ، تصويب يک قانون اساسي ودراخيرانتخابات رياست جمهوري وپارلماني ، براي ثبات بخشيدن به اوضاع سياسي واقتصادي ؛ تدابيراقتصادي وامنيتي نيز اتخاذ گرديد.

سازمان ملل متحد از آغاز براين موضع آگاه بود که افغانستان به حيث کشوري که درمدت بيش ازدو دهه دراثرجنگهاي خانمانسوز به تل خاک مبدل شده است، خود فاقد امکانات مالي براي بازسازي ونوسازي اش مي باشد. بنابراين کنفرانسهايي درتوکيو وبرلين درنظرگرفته شدند تاکشورهاي کمک کننده به طورمشخص وجايب مالي اي را بردوش گيرند ودرجهت تحکيم صلح وثبات گامهاي اقتصادي بردارند.

طوريکه گفته مي شود تا اکنون 12 مليارد دالرازاين منابع به افغانستان سرازيرشده است. قابل تذکراست که بيش از 70% اين کمکهاي مالي ازطريق سازمانهاي غيردولتي NGO  وآنهم بدون برنامه هاي مشخص بازسازي درافغانستان به مصرف رسيده اند.

باتوجه به اين واقعيت که درسالهاي 80 دراثرجنگ سرد بين دوابرقدرت آن زمان ، حدود 20 مليارد دالرامريکايي براي تخريب افغانستان به مصرف رسيده است وخسارات وارده برافغانستان 200 مليارد دالرامريکايي تخمين مي شود؛ 12 مليارد دالروآنهم براي پنج سال رقم خيلي ناچيز مي باشد.

درکناراين کمکهاي اقتصادي ؛ طراحان " توافقات بن " براين نکته هم آگهي داشتند که جهت تامين يک آرامش نسبي نياز به اعزام قواي امنيتي مي باشد. ازهمين رو شوراي امنيت سازمان ملل متحد به تاريخ بيستم دسمبر سال 2001 – دوروز قبل ازآغازکاراداره موقتبه فرستادن " نيروهاي بين المللي براي کمک به حفظ امنيت درافغانستان " ISAF توافق نمود.  اين نيروها نخست به شهرکابل محدود بودند، بعد ترتوظيف آن درسرتاسرافغانستان زيرفرماندهي پيمان اتلانتيک شمالي – ناتو- گسترش يافت .

انکشاف اوضاع درپنج سال اخير بيانگراين نکته مي باشد که " توافقات بن " با ضمايم آن باوجود خلاءها وضد ونقيض بودنهايش ، درعمل به حيث يک رهنمود سياسي پياده شده است. طرح چنين نسخه سياسي اي خيلي ضروري ومفيد بوده است، اما با درنظرداشت وضع حاکم موجود برافغانستان وبا تعمق به تشتت سياسي ، راهبردهاي کشورهاي همجواروخواستهاي جامعه بين المللي ، اين نسخه پاسخگوي همه نکات نبوده است. فقرروزافزون ، فساد اداري ، اقتصادمواد مخدروپيکارجوييهاي روزافزون ، همه آن چالشهاي بزرگ سياسي مي باشند که کرسي نشينان حکومت حامد کرزي رئيس جمهورافغانستان به مشکل مي توانند ازعهده حل وفصل آنها برآيند.

رويکردها:

(* ) نويسنده به هنگام نشست چهارگروه افغاني درپترزبرگ ازنزديک شاهد اوضاع ومذاکرات بين المللي افغاني بوده است. وي خاطرات خود را ازاين حادثه درآخرين بخش کتابش به رشته تحريردرآورده است. نبشته موجود بخشي ازاين خاطرات است که اينک دوباره تقديم خوانند گان مي گردد. کتاب مورد نظرعبارت است از:

S.M. Samimy;Tragödie ohne Ende

Horlemann Verlag, Bad Honnef,2003

S. 233-253

 

 


بالا
 
بازگشت