نگاهی به داستان « دختر زرگر»

 

دستگیر نایل

 

          این روز ها، کتاب ارزشمندی از فاضل محترم سید محمد نادر « خرم» با نام ( دختر زرگر) بدستم رسید که از محبت وذره نوازی ایشان، اظهار سپاس میکنم.داستان « دختر زرگر» که بدون شک به یک رمان میما ند،را چندین بار خواندم واز آن ، لذت بردم.در روزگار جوانی که آدم کتاب خوان بودم و بخصوص کتاب داستان میخواندم،برای به پایان رسانیدن داستانهای جالب شبها را روز میکردم، تا به آخر قصه برسم.خواندن داستان« دختر زرگر» نیز مرا بیاد روز گار جوانی انداخت وبا ذوق واشتیاق  تمام آنرا خواندم نام کتاب که « دختر زرگر » است، یک نام آشنا در فرهنگ ما است.و چنین نام های دلپذیر و قصه ساز در میان مردم و فر هنگ عامه ، فراوان داریم.ما نند: دختر زرگر»،« دختر دشتی،»،« دختر همسایه»،« دختر سردار» « دختر کوچی»،« دختر یتیم »ودهها نام دیگر سیمبو لیک که از خود قصه ها و افسا نه های شیرین وعاشقا نه ای دارند.وحتی سرود ها واهنگ های دل نشینی هم بنام آنها ساخته اند.که هنر مندان وآواز خوانان کشور ما، بار ها انها را، زمزمه میکنند.مانند::

_ « دختر کوچی» هستی، خیمه به صحرا داری

      پیرن گلدار سرخ، به رنگ گلها داری»

_ « گل، سر چوکی شیشته، میکنه در بار

      ما را به خنجر زده،« دختر سردار »

_  ای « دختر دشتی»، ای حور بهشتی

     که با سیخک وگیرا،

آراسته ای زلف قشنگت، آه از دل سنگت!

_ ای « دختر همسایه»، مرا یار بگیر

    سوغات مرا از سر دیوار، بگیر »

     و بد ینگونه،بسا آهنگها وترانه هاییکه با این اسم ها ساخته و پرداخته شده اند.اما بنام وبه شکل کتاب به این اسمها، غیر از همان کتاب« دختر یتیم»، داستان فارسی ایرانی که نوشته شده است،این اولین اثری است که بنده تا کنون خوانده ام.داستان دختر زرگر که یک داستان واقعی وسرگذشت غم انگیز یک دختر از یک خا نوادهء فرو دست ،اما اهل پیشه ء جا معه ء ما است سر نوشت درد انگیز واستخوانسوزی دارد و تصویر غمبار وعبرت انگیزی از زنان و دختران جا معهء سنتی و مرد سا لار کشور ما را به نمایش می گذارد.بنظر می رسد که حوادث واتفا قاتی که در این داستان رخداده اند، همه عینی و واقعی اند که نویسنده آنچه اتفا قی که رخداده ، ماهرانه به قلم کشیده است.مسلما که ان حوادث و رخداد ها، زادهء تخیل وپرداخت هنر مندانهء خود نویسنده نیستند ، بلکه عینا واقع شده اند و دیدنی و لمس کردنی بوده اند.

       در این داستان، نماد های بسیاری جلوه یافته اند: مظالم وخشونت،رشوت وفساد اداری،زر اندوزی وهوسرانیها،توطیه وریا کاری،سنت های نا پسند ونفوذ کا ذب روحا نیت خرا فا تی، نظام نا عا دلا نه واستبدادی، خود کا مگی واختنا ق سیاسی، وهمه پر سو ناژ های داستان ، حقایقی اند که نویسنده رمان « دختر زرگر» خود دیده وزنده گی و ماجرای اندوهناک یک دختر زر گر زاده را در چنان نظام فاسد، و خود کامه ، به تصویر کشیده است.

      برجسته ساختن فساد اداره در نظام حا کم از یکسو، فقر، بینوایی، مظلومیت ها و قبول رنج و فشار های بی پایان بر طبقات فرو دست جامعه از جا نب دیگر،به روشنی تصویر شده اند.کتاب دختر زرگر که بشیوه داستان نگارش یا فته، برخی ویژه گیهای ارزشمند دیگری هم دارد که در کمتر آثار داستا نی نویسنده گان ما دیده میشود.از جمله حرص و ولع زر اندوزی، اربا بان قدرت وملا کین دعوای اقشار مختلف برسر میراث، تضاد های طبقا تی ،ذکر نام های واقعی و یا استعاری بیان نقش بخشی از شخصیت های محلی واداری ملا کین وقدرتمندان منطقه، اسامی محلات ، قریه ها ، شهر ها، انواع غذا های محلی و مروج در محیط، سنت شکار با ا نواع باز وشاهین وبا شه ، بعنوان تفرج وتفریح بزرگان واهل قدرت، رسم و رواجهای محلی و سنتی، مدارس و مکان های عبادتی ،نفوذ روحا نیون مذهبی ، وبسیار مدارک دیگر که در واقع، تاریخ سنت های قدیم دربخشی از سر زمین کشور ما را زنده کرده است.این اثر، پیش از آنکه یک کتاب داستا نی باشد، یک کتاب تاریخی است.و بیشتر به تاریخ می ماند تا به یک اثر داستا نی.کار برد واژه های گفتاری وقدیمی در دیا لوگ ها ، یکی دیگر از ویژه گیهای این اثر است.مانند «همیانی» یعنی کیسهء زر یا پول و کار برد ضرب المثل های عا میا نه بجای واژه های نوشتاری نیز جا جایی بچشم میخورند.

   نام بردن از شخصیت های با نام محلی چون: وکیل انور،حاجی کولا بی، سردار عبدالرووف،محیب الله خان،مولوی شاه محمد، خطیب مسجد محیب الله خان، حاجی نازکمیر، حاجی گلستان ،افسقا ل نورالله، سردار محمد عمر سردار عبد الو هاب از بزرگان و خوانین خان آباد وکندز حاجی کریمداد،بی بی نازکو، ماه طلعت،از بایان کوهستان،خا نوادهء امیر محمد خان وغلام سرور خان که از ظلم امیر عبد الرحمن خان به بالا مرغاب ، متواری وتبعید شده اند،حاجی شاه نظر،و حاجی قلندر از خوانین کوهستان. وبسیار اشخاص دیگر از جمله پهلوا نان،و چاپ اندازان نامی چون:محمد قل جوگی،و خدای بیردی که ذکرهمهء انها ضرور پنداشته نمی شوند، تاریخ زنده از سر زمین ما است.اسم بردن از غذا های محلی ومروج مانند قورمه چلو، سبزی چلو،قابلی، دو پیازه ، سالن با میه ، کلچه ء ورقی، سمبوسه، پراته، قتلمه،حلوای سفیدک،کباب سیخی، کباب مرغ،کباب شامی ،کباب ماهی ،ماهی لقه، قیماق چای، ودیگر  خوردنی های محلی و دریا های مشهور کشور چون: دریای امو، کوکچه، اندراب، نیلاب پنجشیر و بسیار دیگر که در بسیاری از داستا ن های نگارش یا فته، بنظر نمی خورند، اهمیت فراوانی در حفظ میراث های فرهنگی و تاریخی وجغرافیایی کشور ما دارد.بیان ازدواج های اجباری ، مانند ازدواج زبیده با حاجی سلیم شاه مردی هفتاد سا له که بعدا دوای خسک میخورد وبه زنده گی نکبار خود پا یان میدهد، ازدواج فرشته با سردار عبد الروف و....

              اما در مقام عیب کتاب میتوان گفت که چون این اثر ، به شیوهء داستان نگارش یافته است، وحوادث و رویداد ها دقیق وموشگا فانه پیگیری گردیده اند، وتجربهء جانگداز و استخوانسوز زنده گی زنان و دختران جوان کشور ما است اما، پرداخت آن بشیوهء داستان، نا قص وگاهی بدور از پرداخت های هنر داستان نویسی است.در متن، جا هایی اند که بیشتر به روا یات تاریخی می ما نند تا،متن به داستانی در یک اثر بد یعی.بسیار کتاب های داستانی هستند که از نظر شکل و پرداخت داستا نی، بسیار هنر مندانه وتکنیکی به نگارش آمده اند.اما از نظر محتوا،و پیام، خا لی از تعهد والتزام هنری اند.همینگونه، داستان ها یی هم به قلم بسیار نویسنده گان نوشته شده اند که پیام بلند ومتعا لی دارند ، اما هنرمندانه نیستند یعنی با معیار ها وارزش یابی های هنری ، نوشته نشده اند.ونمیتوان آنرایک اثر بدیعی وداستانی،شناخت. « دختر زرگر» از همین گونهء دوم است.

             ضعف های دیگری که میتوان به این کتاب وارد کرد،یکی هم توهین صریح به کرکتر و اشخاص داستان است.در صفحه (234 ) چنین میوانیم:« غوث الدین هدف ولسوال خان آباد، از پلید ترین اشخاص بشمار میرفت که در پستی و رذا لت خود، نظیر نداشت..» نشان دادن تجاوز ولسوال به فرشته، خود نمونه ای از رذالت او بود .اما کار برد واژه های توهین آمیز، نمیتواند پستی اورا تمثیل کند.افزود برآن، اغلاط فراوان تایپی شیوهء نگارش ضعیف وکار برد جمله ها وعبارات نا رسا،ادبیات داستانی این اثر را ضعیف وکمرنگ ساخته است..به چند نمونه ء ضعیف از نثر داستان توجه را جلب میکنم:« علما و روحا نیون،بنا بربی تفاوتی حکومت در برابر کمونیست ها،!وگستاخی آنها در مقابل دین، از مرکز و ولا یا ت، جمعه( جمع ) شدند...» این جمله ها، یک نثر داستا نی نیستند، بلکه بیان تاریخی وسیاسی دارند.

       در متن وپیام داستان، بیشتر بیان احکام دینی ، تبلیغ شده است تا پرداختن به تصویر های هنری وداستان پردازی.:« هرگاه زن، محسنه باشد، ومرد مجرد، چرا برای زن محسنه جزای مرگ، وبرای مرد مجرد، سزای ده دره تعیین شده است؟ واگر مرد ، متاهل باشد، و زن، بدون شوهر،چرا برای مرد جزای مرگ و برای زن، سزای ده دره، تعیین شده است؟» ( ص 65 )ویا:« دست برد به مال یتیم،بمثا بهء دستبرد زدن به آتش است..تجربه نشان داده است که اشخاصی که بمال یتیم دستبرد زده اند، در زنده گی خود خوار وبد بخت شده اند.» (ص 235 ) وظیفهء نویسندهء داستان، نصیحت کردن وموعظه نمودن نیست،بلکه با الگو ونشانه ها نشان دادن است. با تصویر سازی ها میتوان پیام را رسا ساخت.وهدف را بیان کرد:« فرشته ، کار خوبی کرده است.که عجالتا مادرش را خبر نکرده است.موضوع باید دور انداخته دور انداخته، و به شکل تدریجی که یکدم با لا یش فشار وارد نگردد، گفته شود.» ( ص175 )این نوع جمله ها، زبان گفتاری است تا زبان قلم..

          گاه گاه درکتاب ( دختر زرگر) توصیف های سخت مبالغه امیزی امده است مجازات دادن مجرمین، بمنظور گرفتن اعتراف ،در نظامهای استبدادی، وظیفهء پلیس وهیات تحقیق است، نه کار ولسوال ووالی وشخص اول حکومت های محلی اما فرشته را که ولسوال با پشک در جوال می اندازد و شکنجه میدهد،هیچ انگیزه ای برایش بیان نکرده است.همچنان زنای جمعی با فرشته وآنهم در یک شب ویک محل توسط شاروال، حاکم، قوماندان امنیه وسارنوال ،قابل پرسش است..اگر شار وال به این عمل دست زده است، انگیزه ای دارد که قبلا خواستگار فرشته بوده وخواستش از سوی او رد شده است، اما انگیزهء ولسوال و سارنوال و قوما ندان امنیه چیست؟ فقط همین که فرشته برای شان یک دختر باکره شناخته شده است ورشوت گرفته اند که اورا اذیت کنند؟.

       در داستان، نشان داده شده است که فرشته با وصف آنکه ماهها را در زنا شوهری سردار رووف گذشتا نده، هنوز هم باکره باقی ما نده است حال آنکه او را سردار سخت دوست هم داشته است.و دارای سه زن دیگر هم بوده است. مردی که تا آن حد پیر باشد که نتواند با زن خود همخوا بگی کند،با یکدختر مثلا کمتر از بیست سا له، ازدواج نمیکند.البته کار ازدواج برخی از رهبران  جهادی ( شیخ آصف محسنی و مولوی خا لص)، با دختران جوان ،یکی از موارد استثنا است.که ایشان با لای خود حاکم و قوما ندانی هم نداشتند.اما پیوند دادن دو داستان دیگر به متن داستان غم انگیز فرشته وعبرت آموزی از آن داستان ها، کتاب را بسیار جالب وخواندنی ساخته است.مانند داستان ( حورا) زن ارباب شیر دل در زندان ولیلی جوگی که درخیمه ها وعشرت سرای مردان زنده گی میکند تا مورد خشم قرار می گیرد، به کتاب پیوند منطقی داده شده  فرشته ، در پایان داستان سر نوشت غم انگیزی دارد مرگ ، مرگی که بار ها خودش میخواسته است تا از این زندان هستی ورنجهای جانکاه واستخوانسوز،رهایی یابد کتاب « دختر زرگر»،سرگذشت محنتبار زنان و تصویر واقعی مشکلات زنان در جامعهء مرد سا لار ما است که با ید آن کتاب را خواند و برای آزاد سا ختن زنده گی زن، در جا معه ء فرهنگ ستیز ما،از زندان استبداد وبیعدالتی سنتهای قبیله ای،مذهبی و دینی،مبارزه کرد.

   من، رمان « دختر زرگر » را که با متن تاریخی وروش میان تاریخ وداستان ، با محتوای بسیار تراژدی وعاطفه بر انگیز، با افرینش شخصیت های فراوا نی نگاشته شده است، یک شگرد نو داستان نویسی می دانم.

____________( هلند_ جون 2007 )

 

 


بالا
 
بازگشت