خوشه چين

 

دروغ گو

 

پو لندی ها میگویند که دروغ گومیتواند دوردنیا بگردد ولی نمیتواند که بازگشت نماید.بلی دروغ گوها همیش درلباس حقیقت ظاهرمیشوند تا که توده های مرد م رافریب بدهند.                                                                                            ا صطلاح دروغ: آیا ریشه کلمه دروغ در اصل دورخه میباشد؟ هرچه باشد، دروغ دروغ است.وباید که ریشه دروغ را،پیدا نمود، ازینکه دروغ ازنظر اخلاقی ومناسبات اجتماعی، طرف توجه ما است.ضروراست که ازنظرلفظی هم بخاطرفهمیدن معنی ومفهوم آ ن پی برده شود.بالایش غورشود.تادروغ گوهارا،درآ ينده،مردم به طوردقيق بشناسند،ولى آن‏چه که مسلم است،دروغ با دورويى همراه است ودروغ‏گو، دورخ  داشته مى‏باشد وزبان ودلش يكى نيست. دوروكسى است كه از يك روبيشتردارد، خواه دوروداشته باشد، خواه‏چندين رو. دورويى دروغ گو، چنين است: به يک روی که ميرسد، سخنى مى‏گويد وبارويى ديگر ملاقات مى‏كند و به آن روي كه مى‏رسد، خلافش رامى‏گويد وباروى ديگرملاقات‏ مى‏كند.در اين ساعت اين‏گونه سخن مى‏گويد، درساعت ديگر، طور ديگر. اوداراى چندين رووچندين زبان است ‏يا آن كه براى خوديک رويى داردوبراى‏مردم رويى ديگری،ماننددپلوماتهای پاکستان.   درزبان عرب:دورويى را درزبان عربى نفاق ودورورا منافق مى‏خوانند، پس دروغ گو منافق مى‏باشدومنافق دروغگووبسيارى ازدروغ گوها، اگربدانند كه مردم، آنها را دروغ گو مى‏شناسند، ناراحت‏مى‏شوند و درهنگام سخن مى‏كوشند كه محكم سخن گويندتا سخن شان باورشودبايد که ازراست گويى تجاوزنكنند تاآبروى ازدست رفته رابازآرند . ولى دسته‏اى ازدروغ گوها شرم و حيارا كنارميگذارند وباكمال چشم سفیدی وپرروئی، درحضوركسانى كه آنان را مى‏شناسند دروغ مى‏گويند وگاهى يكى ازحاضرین را که ازطرفداران شان میباشد. را برای اثبات سخن خود به حيث شاهد معرفی مينمايد.خصوصآ دولت هاوپار لمان هاویاآن عده از شخصیت های سیاسی ویا گروپ های سیاسی که درجریان مبارزه ،خلاف ارمان های گروپی وانسانی که درقانون اساسی، برنامه واساس نامه احزاب علی الخصوص احزاب متمایل به چپ قیدا ست. درگذارش دهی برای فریب اعضای خویش راپورغلط ارایه میدارند.  اگر بعضآ پیش قراولان حزب دموکراتیک خلق افغانستان ازهمان آغاز، نزاکت های بعدی ا نکشافات رامراعات میکردند،نسل های بعدی اش هرگز به این کرکترها عادت پیدا نمی کردند ودرمجموع خانواده جنبش چپ، به شکست مفتضحانه مواجه نمی گردیدند.

 صد اقت وراستی اساس انسانيت است. ما راه خودرا،از خا ئنین به ارمان های انسان و انسانیت و ازجمله انسان زحمت کش، جدا کرده ایم. مطالعات و تحقيقات و اندوخته ها از زندگي اجتماعي و سیاسی به ا نسان می آ موزاند كه: " راستگويي " مهمترين اصول اساسي  و پيوند دهنده سجاياي والا واخلاق انسانی است، پس برما است تا صد اقت وراستي را كه زيربناي حيات اجتماعي وسیاسی مامي باشد،اول  درخود احيا نما ئيم وبعد دیگران را به صداقت کاری و ایمان داری وراست کاری دعوت دهیم.انسان وقتی میتواند درمبارزه موفق شودکه بعدازهرشکست وپیروزی، درزندگی سیاسی واجتماعی خویش بازنگری نماید، از دست آ وردهای  خود دفاع وبرای ترویج وتبلیغ آن تلاش به خرچ دهد تادیگران هم ازین رویه پیروی نمایند. وبرا شتباهات خود اعتراف کند وبگوید که ازاین مدت تا به این مدت درهمین راهی،باهمین فردی، یا گروهی، باهمین برنا مۀ، نا فهمیده قدم گذاشتم،وتبلیغ وترویج نمایدکه دیگران به عین اشتباه که صورت گرفته است مواجه نگردند. کنون راه ما ، راه عیاران ا ست. زیرا که در سلک عیاری ، دروغ را راهی نیست ودروغ گوراجاهی، عیارامروز،پای مردی، استقامت دلیری،ناموس پرستی ووطن پرستی راازگذشتگان خود به ارث گرفته اند، درسیاست گذاری ومبارزه درمقابل خشونت علیه ستمگران خودی ها و بیگانگان، راه گاندی فقیدرابه خاطرنجات وطن خود،دنبال مینمایند، راه عیاران پشتون ستیزی، تاجک ستیزی،وسائرملیت ستیزی،انسان ستیزی ودرفرجام راه عیاران راه توده ستیزی نیست.عیاران ،زیاد حرف میشنوند،یکی  دوجلمه دُردانه بیان میکنند عیاران ازتوده ها سربالا کرده اندو در خدمت توده  ها میباشند وبه زبان وروان توده ها آشنایی دارند،این ها فرزندان دهاقین اند، دهاقین که با تکری اناربا سبد سیب وکجاوه انگور،وغیره میوباب وغله باب، با یک عالم عشق ومحبت ودوستی وزبان شیرین به طرف شهرها می آ یند. وهزاریک نوع چال وفریب دروغ و نیرنگ را، از برخورد با بازاری هارا باخود به قریه میبرندواظهار تنفرخودرا به هم سن وسال خودوهم قریه ای های خودبیان میدارند ومیگویند که هیچ کسی ازما وازحق ما دهاقین وکار گران دفاع نمی کند ، نام ازما کام ازوا بستگان پیش روان سیاسی در هردوره بوده، ازمو قف ما استفاده های نا جائز صورت گرفته است. درزمان حاکمیت سیاسی، جزب وطن همین تود ه های بی دفاع بوده اند که قربانی داده اند وا گر دوره حاکمیت مجا هدین بود. بازهم توده های بی دفاع قربانی داده اند، ضرورت احساس میشود که توده ها لشکر دفاعی خودرا خود تشکیل دهند.عیارا ن ازهمین مردمان پاک دل وبا ایمان اند.

  عیاران بیان میدارند که اگرجریانات سیاسی نوتشکیل یافته،عقلش درآنجا، خردش در اینجا، روحش در اینجا وجسدش درآ نجا،پایش درینجا، سرش درآ نجا( پایت را به اندازه گلیمت درازکن) اگرمیخواهند که گذارش اساسی ترتیب دهند.نباید که اززیر ریش مردم خرسوارتیرشوند. بخاطریکه هرنوع تصمیم گیری ها مایه از فعالیت های گذشته خود می گیرد، درگذارش اساسی مجموع عمل کردها طبق برنامه،ازاشتباهات  گذشته تذ کربعمل می آ ید،وازدست آ وردها ی مثبت گذارش داده میشود.

   طورمثال اگرنهضت فراگیرسیا سی، گذارش اساسی ترتیب دهد. در سردوراهی قرارمیگیرد.اگرازگذشته های سیاسی خود گذارش دهد.باید که ازمجموع فعالیت های خود ازگذشته گذارش ترتیب دهند، یعنی که نهضت میهنی را زمانی نامی و نشانی بود و جلسه پنجصد نفری، زیرعنوان نهضت میهنی در شهرارنهم امیدی بود برای  تجمع احزاب،حلقات وگروپ های سیاسی وشخصیت های مستقل.اگر(نهضت میهنی) را که با فرا گیرسیاسی به مقایسه بگیری، درآ ینۀ نهضت میهنی چهره های درخشان حلقات سیاسی،شخصیت های  معروف وخوش نام تبلورمی یابند ولی درآ ینۀ فراگیرسیا سی، نه اینکه چهره ها از خطوط مختلف دیده نمیشوند،بعدها این آئینه آهسته آهسته،«جیوه های که به آ ئینه کیفیت بلوری داده بود ند، عمر خودرا هردو به خانواده های خود بخشیده اند» جیوه های فرعی آ ن می تکد وشاید که هیچ چهره را درآ ینده نشان ندهد. کارگذاران فراگیرسیاسی،سرکنده و پا کنده کاسه به دست به طرف دیگ شوله دولت آ قای کرزی شتافتند تا اگرازشوله خیراتی امریکائی ها چیزی را نصیب شوند.ولی با تآ سف که درنوبت اخیررسیدند. ازمیهن صرف نظرکردند به سمت فراه عزم صفرکرده اند تا جا ئیکه من درک میکنم درد لا رام از لنگ میمانند، آ نگاه من بیچاره باز خواهم گفت که یاربد به روزبد. 

 


بالا
 
بازگشت