خوشه چين

یا ربد به روزبد

  

((ضربا ت کو چک درختان بزرگ را چپه میکند))

فکر نکنید جه من برای چپه کردن درخت فرا گیر تبر به دست گرفته ام.نه خیرمن درختی را چپه مینمایم که آ ب ازریشه، کینه ونفرت وبغض عداوت،تحقیردیگران، خود خوا هی و خود نگری وخود محوری میخورد،جنبش چپ این تجربه تلخ را بارها تکرار کرده است و تود ه ها ی کشور تا کنون قربانی میدهند. پس درخت فرا گیر سیاسی ریشه در گفته های فوق دارد، بنآ ازهمین اکنون ایجا ب مینما ید که از شتاب زدگی پرهیز شود تا به جای کینه درخت دو ستی شانده شود.

((پیکان ا ز جرا حت به در آ ید و آ زار دردل بماند))

باید که سوا ل ها را حل نما ئیم، تا که  خو د را عا قل تر نسبت به دیگرا ن معرفی کنیم. در مقالۀ تحت عنوان جنگ شدیار سر شدیار نو شته بودم که اگر مسائل امروز حل نشود فردا در معرکه بو سیله سلا ح و تفنگ حل میشود.

 بی تفا وتی درمسئله،به گر دا نند گان فرا گیر سیاسی هو شدار میدهد که خود  در مقا بل خود جبۀ مقابل نسازید.

یگانگی هدف، دو ستی ایجاد مینماید: بهتر است که ازاین ضرب ا لمثل ا ستفاده نما ئیم زیرا که ریشه در روان و باور ها ی مردم دارد.

بنآ کسی حق ندارد که ارمان ها وخوا سته های «نهضت میهنی » را زیر نام نهضت فرا گیر سیا سی، گلیم زیر پای آقای کرزی وگروه نا سیو نا لست های محلی و بنیا د گرا ئیی اسلا می نماید.

   به آقای فضل احمد طغیان پیشنهادمینمایم تا مواضع خودرا تغیردهد که  « هم از دیدار شاه خوا هی ماند و هم ا ز گا ل دروی»

اگرتغافل کنی  « هم ابه ازدست میرود و هم دبه  و هم ریش از کله » 

"چون که بد آ ید هرچه آ ید بد شود"

"یک بلا ده گردد، ده صد شود"

 "کور گردد چشم عقل کنجکا و"

"بشکند گردونه را شاخ گاو"

"پهلوا نی را بغلطاند خسی"

"پشۀ غالب شود بر کر گسی"

درین روزها دعوی بالای میراث است میراث رهبریت«جا نشین ببرک کار مل». میرا ثیکه از زحمات شخصیت بی نظیر وبی رقیب زمان و سیاست مدارو سیاست شناس عصر وستاره سرخ افغانستان، معلم و پیشوای جنبش انقلابی زحمت کشان وکارگران افغانستان دریک زمان معین، شکل گرفته بود، شخصیتکه، یک سانتی متر از ارمان های خلق ها عقب نشینی نکرد ود ر همین راه خودرا به مانند پروانه د ر شمع همیشه سوزان خلق های افغانستا ن سو ختاند و نام جا ودانی را از آ ن خود ساخت، روا نش شاد با د.

     او توان سا زمان دهی بی نظیر را داشت. تازمانیکه  خیانت بین ا لمللی به حقش صورت نگرفته بود،همه فرکشن های به اصطلا ح بخش پر چم را زیر کنترول خود داشت و سعی به خرچ میداد که رفقای همطراز و موازی را در یک خط واحد با خود داشته باشد.

بعد ازان برا درش (محمود بریالی ) خواست که پل پای آ نرا تعقیب نماید( آ نطوریکه در وزیر اکبرخان پایش مچ خورده بود ورا ه رفته نمی توا نست.برایم گفت که ما با ید از حا دثه ها یا د بگیریم، برای رفع کدورت ها ، تلاش نها ئی به خرچ دهیم، این کشتی شکسته را دو باره ساخت و کشتی را تحویل کسی نما ئیم که، کشتی را نی  ، از مکتب عشق به وطن عشق به انسان آ مو خته باشد. چون این کشتی را، از گذ شتگا ن  که دررا ه و طن دو ستی و وطن پر ستی جا ن های شیرین خودر ا ا ز دست داده بو دند ، به امانت گر فته بودیم  یعنی که اما نت را خا ک خیا نت نمی کند، دریغا  که مریضی دوام داربرای او موقع نداد تا این کشتی رابا یاران خود، به سا حل برساند. و میگفت که این کشتی جا یگاه خا نواده جنبش مترقی کشور است،بهشت برین نصیبش با شد.

ا صطلا ح یار بد به روزبد را او لین مرتبه، درمقابل سوال جناب محترم ، محمدعارف ( صخره) درشهر هلموند کشورها لند، درسال 1998بیان داشته ام.

  با جناب محترم آ قای صخره مناسباتی خوبی داشته و هنوزهم پا برجا است، شخصیت با استعداد و توان مند و هوشیاروصاحب نظراست وا ز احترامات همیشگی اینجانب برخوردار میباشد.

  آ قای صخره یکی دو سه مرتبه ازمن تقا ضانمود که با ید چرخ مبارزه را به دوران انداخت. دردفعات اول ودوم هنوزذهنیتم آ ماده پذیرش این وظیفه خطیرنبود،درمرتبه سوم زمانیکه،جلسه عمومی ا نجمن افغانها پیرامون معضلات گونا گون زندگی افغانهادرکشوهالند،درشهرهلموند دائر بود. درین جلسه ازمن هم دعوت داده شده بود. درتفریح جلسه، بیرون ازتالار درحالیکه بسم اله خان (میرخیل) حضور داشتند، جنا ب محترم (صخره) ازمن برا ی ادامه مبارزه دعوت داد؛ این دفعه برایش قول دادم و گفتم که (یاربد به روزبد) زمانی بود  که عده ازحزبی های دوران حاکمیت سیاسی(حزب وطن) تحت عنوان ( تفاهم) به فعالیت قدم در پیش گذاشته بودند.

 تفاهم معنی وسیع دارد، بد بختانه که سیا ست گذاران ما!( سیاست باز) همیش روی کلمات بازی کرده اند، تا تطبیق معنی حقیقی کلمات.باید که گروه تفاهم، نما یند گان تمام فرکسیون های قبلی حزب وطن را با خودمی داشت.ولی باتاسف که فاقد اینگونه فعالیت بوده است.واگریکتعداد محدودی که دورهم جمع آ مده بودند به ار تبا ط علایق شخصی بوده است ونما یند ه گی یک بخش از بخش های حا کمیت سیا سی، حزب وطن را تبلور میداد . ( فضای جلسات)دریک رقابت آ شکاربین رقبا دور میزد.

با خود می گفتم که (( بز درغم جان خود قصاب در غم چربو)) در قطعه بازی بی پیسه به جان هم افتیده اند، ما وطن نداریم ، بالای زعامت آ ینده گریبان ها پاره میشود.

 درین دوره ها شخصآ من خود م ناظر صحنه ها می بودم و درین فکر بودم که چرا و ضعیت ها بدین گو نه پیش برده میشوند، جریانات داخل جلسات، برایم پسند واقع نمی گردید. طرح را که مبنی برتفاهم ریخته شده بود، با خود گرفتم، کسی را حضوری همرا ی دیگران چه در داخل کشور وچه در خارج از کشور، در ارو پا و امریکا ،زمینه سازی ا ر تباطات یارا ن دیروزی را آماده کرد م و از مفاهیم تفا هم گذارش دادم،از اثر این تیلفون ها و تماس ها زمینه یک نشست ، با حضور داشت نما ینده گان ساز مان های سیا سی  و شخصیت ها ی مستقل سیا سی و ملی و طرفدارا ن صلح و ترقی بر گزار گردید، بعدآ جلسه کمیسیو ن ده نفری را غرض تر تیب و تنظیم خطوط  کاری مو قت تعین نمودند اعضای کمیسیو ن کاری را ذوات آ تی تشکیل میدادند

1- ظهورالله   (( ظهوری))

2- حبیب        ((  منگل ))

3- محمد عارف(( صخره))

4- فضل احمد    (( طغیان))

5-عبد ا لشکور (( خوشه چین))

6- دا کترخو شحا ل(( مکمل   ))

7- عبد ا لستا ر      (( بشر مل))

8- محمد ا سمعیل   (( جهش   ))

9- بشیر لود ین

10- دا کتر شا یسته

کمیسیون ا ز میان خود دونفر منگل و ظهوری را به حیث سخن گو یا ن معرفی نمو دند

 آ گا هی ذ یل را از نام کمیسیون ده نفری به نشر سپرد.    

ظهور الله " ظهوری"

آ گا هی

روز یکشنبه تاریخ 14/اکتوبر2001 جلسه ا ز نما یند ه گان تعدادی از سازمانها،گروهای سیاسی و شخصیتهای مستقل ملی و جا نبدارود موکراسی در کشورهالند بر گزارگردید که درآن پیرامون ا نکشاف اوضاع کنونی کشور و جهان ودورنمای آ ینده،بویژه نقش و رسالت رو شنفکران وفرهنگیان درتآ مین صلح وبازسازی افغانستان بحث و گفت وگوی همه جانبه انجام گرفت.در حالیکه همه ا شترا ک کنند گان حا دثه تروریستی 11 سپتمبررا که منجربه به کشتار عده ای زیادی از مردم بیگناه ایالات متحده امریکا گرد ید ، محکوم نمودند، از مبارزه جهانی علیه بنیاد گرا ئی و تروریزم  که در رآ س آن حسامه بن لا دن  و رژیم منفور طالبان وحا میان بین ا لمللی آ ن قرار دارد،پشتیبانی وهمسوئی همه جا نبه خودرا ابراز کرد ند.

  درین گفتگوها توضح گردید که جنگ سالاران و بنیا د گرایان که محصول دوران جنگ سرد و انقطاب جهانی هستند، به زور سلاح ونیروی بیگانه حاکمیت خودرا بر مردم افغانستان تحمیل نموده اند،با آنکه مردم رنجدیدۀ افغانستان سالهاست که در چنگا ل اهریمن بنیاد گرائی،جنگ وتروریزم که از پاکستان و کشورهای دیگرمنطقه صادر گردیده اند.اسیرو انواع شکنجه ها و مصائب نا گواررا تحمل میکردند،از خاطر جهانیان فراموش گردیده بودند، از زما نیکه دامنه این مصیبت به ایالات متحده امریکا کشانیده شد.جا معه جهانی به خطر وا قعی تروریزم وبنیاد گرائی متوجه گردید.

  در پرتو چنین پیامدی است که افغانستان در محراق تو جه کشورهای بزرگ جهان قرار گرفت ومبارزه جهانی علیه تروریزم و بنیاد گرائی شدت یافت.ما در حا لیکه از سرکوب لانه های تروریزم در افغانستان پشتیبانی میکنیم. به صراحت اعلان میداریم که ادامه بمبارد مان های هوا ئی بو سیله نیرو های ا مریکا و همرزمانش نه تنها بقایای مظاهر تمدن را در کشورما نابود

میکند،بلکه به تلفات وقربانی هر چه بیشتر اهالی بیگناه ملکی فرجام می یابد.ازینرو تقاضا میکنیم، نه تنها این بمباردمان ها بصورت فوری قطع شود، بلکه اقدامات همه جانبۀ دیگری زیر نظرملل متحد انجام گیرد تا تروریستها ونیروهای بیگانه ای که با استفاده از نام اسلام و رسوم مهمان نوازی ملل ساکن افغانستان، مردم آ نرا به گرو گان گرفته اند، به آ سانی شنا سا ئی، تعقیب، گرفتارویا نابود گردند.واقعیت آن است که حساب مردم رنجدیده افغانستان از بنیاد گرایان و آ دم کشان حرفوی کا ملآ جدا است. ادعای حاکم نظامی پا کستان و رهبران برخی از کشور های همسایه که گو یا طا لبان و دیگر جنگسا لاران  به این یا آ ن ملیت افغانستان تعلق دارند.نه تنها حقیقت  ندارد، بلکه آ نها میخوا هند با این بهانه ما نند گذشته به مداخله بی شرمانه در امور کشورما تآ مین کنند.

  میتوان با این اقدا مات به مجرد نابودی رژیم طا لبی دولت ملی و فرا گیری که به اراده آ زاد مردم و بدون مداخله خا رجی بتوا ند.صلح و امنیت آ زادی و دموکرا سی را در افغا نستان تآدمین کند.زیر نظراین مؤسسۀ جهانی ایجاد گردد. به با ورما ایجاد چنین دو لتی بدون سهمگیری همه جا نبه وفعال روشنفکران افغان و نیرو های جا نبدار دموکراسی ، آ زادی وحقوق بشر این کشور میسر نمیباشد.

  ازا نجا که رو شنفکران و نیرو های سیاسی ترقی خواه کشورما نظر به عوامل گو نا گون در پرا گندگی و آ شفتگی به سر میبرند، نتوا نسته اند در سیر حوا دث کشور نقشی سا زنده ای داشته باشند.

  در حا لیکه جهان به هزاره سوم گام نهاده و دوران و ا نقطاب جهانی پایان یا فته است تا هنوز شمار زیادی از روشن فکران وطن ما نتوا نسته اند خودرا از تآثیرات اند یشه های آ ن دوران بیرون بکشند وبا بازوی ژرفکاوی به آ رما نهای ا نسان سا لاری، دموکراسی و آ زاد ا ندیشی دست یا بند.

 به منظور ایجاد کانون گسترده ونیرومند رو شنفکران افغانستان با در نظر داشت تفا وتها و حتی ا ختلافات فکری و سلیقوی آ نها فیصله شد که زمینه گرد هم آ یی وسیع همه سازمانها، گروه ها ، گرو ه های سیاسی، شخصیتهای جا نبدار د مو کرا سی آ زادی، صلح ترقی و مخالف و تروریزم تقا ضا میکند که با سهم گیری فعال خویش به گسترده گی ونیرو مندی این کانون بیا فزایند تا از یک سو رسا لت خودرا در برا بر وطن وتاریخ کشور شان ادا کنند وا ز سو ئی دیگر در جا معۀ ملی و جهانی حضور فعال سیاسی داشته باشند.

ظهورا لله "ظهوری"

سخنگوی کمیسیون تدارک وفرا خوان جلسه اروپائی رو شنفکران افغان در کشور ها لند.

تلفون-  0031268441871

  جلسه فیصله نمود که باید که هیچ یک حلقه سیاسی ازین جریان بیرون نما ند .ازینکه حرکت آگا هانه از جا نب خودم به همت آ قای حبیب منگل به را ه اندا خته شده بود. مسیر  خودرا یافت. ساز ما ن های سیا سی تازه به فعالیت  یافته، بعد از سقوط حاکمیت سیا سی ( حزب وطن) چون ، نهضت آ ینده ، حزب وطن آ قای جسور، آ قای (بشرمل) حرکت به سوی کنگره ،شخصیت ها و گرو پ ها همه طرف توجه قرار داشتند، که باید همه یکجا باهم در کنار هم دو شا دوش هم  د ر مجموع « خانواده جنبش چپ» برا ی تکمیل خلای سیاسی، نا شی از زد و بند ها و ا شتباهات و خطاهای سیاسی قدرت ها ی بزرگ جهانی  درکشور روی خط مشترک به توا فق آ یند ومبارزه مشترک رابرای رفع عقب مانی ادامه دهند.

این حرکت آ گاهانه و سازمان یافته برای بعضآ رهبران حزب دموکرا تیک خلق زنگ را به صدا در آورد،آ نها به فکر افتیدند. گویا که از کا روا ن عقب می مانند، آ نها هم خودرا درین پرو سه شا مل سا ختند، وبعد  حر کتی را که عده از فعالین عیرخواه و خیر اندیش در ایجاد آ ن نقش دا شتند و آ نرا میخوا ستند به پا یه ا کما ل بر سا نند، پیشگامان . به اختیار خود گر فتند، جریان طبعی حرکت سا زندگی رابه نفع خود تغیر دادند. درین جا رفقا، حبیب منگل،ومحمد عارف صخره، وفضل احمد طغیان، کا ر احترامانه انجام دادند. کا ریکه به  اشتباه انجا مید. ولی جفا به جنبش مترقی کشورو باید که این کار نمیشد. زیرا که ما شش سا ل به عقب افتیدیم.

  با به میان آ مدن این پیش گا مان به صحنه" قوه جاذبه حرکت نو بنیاد ضعیف گردید".بخش مربوط به رفقای علومی مسیر خودرا تغیر دادند. همینطور،حلقات و ساز مان های سیاسی که در جلسه (( رلته)) شرکت ورزیده بودند، درموجود یت به ا صطلاح پیش گامان سیاسی ا ز صحنه کنار زده شد ند. باز هم سعی و تپ و تلاش جدیت به خرچ داده شد تا روند سازندگی جنبش به روا ل عا دی بر گردانده شود. تا اینکه قسمآ شرایط برای جلسه (( 500)) نفری در شهر آرنهم آماده گردید ، گر دا نند گی این جلسه را جناب محترم (( بغلانی)) عهده دار بود.فضای جلسه پیام آ ور خوبی بود، برای تشکل و سیع حلقات و گرو پ ها ی سیاسی، رو شنفکران و شخصیت های ملی کشور.

 بعداز جلسه شهر آ رنهم دو اندیشه در سر پرورانیده شد.

1- گرو پ اول را عقیده بر آ ن  بود که تمام حلقات و گرو پ های سیاسی و شخصیت های مستقل ملی در یک سا ختار تشکیلا تی بیا یند مشروط بر ا ینکه در رآ س رهبری خو دما باشیم.  2- گروپ دوم را عقیده بر آ ن ا ست که تمام گرو پ ها و حلقات سیا سی ، شخصیت های مستقل سیاسی و ملی که همسومینگرند، خط واحد مشتر ک خودرا بریزندو بعدآ از میان خویش تازه ترین ، جوان ترین آ گاه ترین و با استعداد ترین را برا ی زعامت بعدی بگمارند.

1- بعد از جلسه تا ریخ 14 اکتوبر2001 که در خانه خود م دائر گردیده بود و خود م مبتکر و خلا ق آ ن بودم ، چرا در مد ت دو سا ل در حا شیه قرار گر فتم؟ این را با ید که آ قای حبیب منگل ، طغیان و آ قای صخره جوا ب میگفتند که نگفتند؟

2- زما نیکه به ا ر تباط لا یحه وظایف زمینه نشست آ قای علومی ورفقایش را آ ماد ه گردانید م

و جنا ب آ قای یا سین "بیدار" از مو ضوع آ گاهی دارند و در دو جلسه دو مر تبه پرسیده بود کجا است خوشه چین که زمینه ساز این نشست گردید، دلیلش چه بود؟ کسی درین را بطه برایم پا سخ قا نع کننده نگفتند.

3- اطلا ع یا فتم که در شهر بر لین بنام رفقای من در افغا نستان اند، پول جمع گردیده بود ومن به رسم ا عتراض طالب معلومات شدم کسی پیدا نشد که جوا ب بد هد چرا ؟

4- بعد از جلسه "کا ستری کوم" درهالند "نهضت" به طرف سقوط کشا نیده شد.به ا بتکار خود زمینه را طوری آ ماده گردا نیدم جناب آ قای بغلانی حا ضر شوند به مذا کره بنشینند کا ریکه نه حبیب منگل توان آ نرا داشت و نه رفیق نور ا حمد" نور" برای هریک شان اطلا ع دادم حبیب منگل برایم تعهد سپرد که موتری را آ مد نشان تا به اینجا من آ ماده میگردانم. برایم خبردادند که آ ماده باش برای مذا کره ولی یک شب قبل از هما ن جلسه برایم گفته شد تاریخ جلسه تغیر کرده است.

 فردا ی هما ن شب از آ قای وا صل پرسیدم که در دنیا چه خبر است او جریان ملا قات را با محترم بغلانی برایم قصه کرد.  دفعتآ از حبیب منگل پرسیدم که گپ از چه قرار ا ست گفت که  خدا تورا خیر دهد. کا ملآ را ضی میبا شیم، من به رسم اعترا ض برایش گفتم که آیا یک نو ع سبک سری  در مقا بل من نیست؟ صرف همین قدر گفت که جا یگاه تو در پیش ما حفظ ا ست. در جواب برایش گفتم که تو کی هستی که من در پیش تو جا یگاه خودرا داشته با شم.  و رسمآ برایش گفتم که استوار، عطا ا لرحمن "تقصیر"،  از قبل  با  شما خدا حا فظی کرده ا ند  ونه من ازین به بعد با شما میبا شم و نه بغلانی و نه طغیان و لی با ید که طغیان راه خودرا بعدا زین ا نتخاب نماید.

 5- قرار برین شد که اعضای بیرو یک، یک نما ینده د ر افغا نستا ن معرفی نمایند تا اگر شود حزب را رسمی را جستر نما ئییم. از اعضای بیرو تنها و تنها ، شفیق ا لله " تودء در دا خل  کشور تشکیلات خود را داشت. دیگران که ازهیبت سخرا نی شان زمین به لرزه می آ ید، ا نسان را مانده حتی یک گنجشک را معرفی کرده نتوا نستند.

ولی اینجانب شخص با صلاحیت را معرفی کردم ، در ترتیب و تنظیم اساس نامه و برنامه به همرای شان کمک کرد، با ا نکه همه گونه تشکیلات شهری و ولایتی خودرا دردداخل و خار ج دارند. در جلسه مئو سسان یک نفر ازانها را دعوت دادند و تو د ه ای برایم تلفون کرد که اگر یک نفر دیگر را معرفی کنی بهتر خوا هد بود، رفیق قبلی شما سر مخالفت را پیش گرفته است.

(( بد ست آوردن خوش آدم می آید اما نگه کردن شرط عمده است ))این کار تدا خل در ا مورکاری آ نها می باشد و گفتم که باید به قناعت شان پرداخته شود و د ر نتیجه کا ر آ نهارا تابه تدویر کنگره معلق گذا شتم.

 تصور نشود که درین نو شته در خود فرو رفته ام . نه خیر آ نطور نیست.

 تمام ا نسان ها حق زند گی کردن را دارند و حق دارند که از مزا یای زنده گی ا ستفاده قا نون مند نما یند ولی مجموع عمل کرد ها ، ا یجا د گری ها و نو ع آوری ها در زند گی ،دربخش ها ی هنری ، تعلیمی و تر بیتی ، فر هنگی و غیره و غیره برا ی هر ا نسان ا ر زش را تعین می نما ید این ارزش با عث آ ن می گردد که ا نسان دا را ی حیثیت و معنویت گردد.

علمای دینی و پیش وا یا ن مذا هب دارا ی معنویت اند و این معنویت برای شا ن قوت می بخشد.

پهلوان صدیق زرگر و پهلوان احمد جان ، پهلوا ن ابرا هیم نظر به هنر نما ئی شان در میدا ن مسابقات ، ا رزش خودر ا تعین کرده بودند.

ا حمد شاه مسعود و عبد ا لرشید دو ستم ، قبل ازانکه مشهور و معروف شوند. رشا دت و دلا وری خود را در میدا ن معرکه تثبیت کردند. بنآ خود برای خود ا رزش قا یل شدند کا ری را که ار کان های حرب  ازان عا جز مانده ا ند. هم چنان در سیاست ، هنر مو سیقی ما ا نسان های طراز یک خودر ا داریم.

 بنآ من به خود حق میدهیم که تا به الحا ل کسانی که  جلوبر آ مد من را  در عرصه انجام عمل صا د قانه در راه ا عتلای کشور و خدمت به انسان وطنم گرفته اند علیه آ نها شرم و حیارا دو ر کنم و به مبارزه بر خیزم با حترام .

                                به امید اتحاد و یک پا رچگی جنبش چپ

 

 


بالا
 
بازگشت