دکتر صاحبنظر مرادی

بازگشت وبازسازی

  

اخیراً دومین همایش دولتی تحت سرخط "بازگشت وبازسازی" در شهر کابل برگزار گردید. ظاهراً مضمون این همایش تحت چنین عنوانی رسانیدن پیام حسن نیت دولت افغانستان به آنعده از هموطنانیست که بنام تحصیل کرده ها ومتخصصین سرمای سوزان غربت ودوری از وطن را باگوشت وپوست خود لمس میکنند، چیزیکه درین راستا غرض پایان بخشیدن بر سرنوشت همیشه مسافر این هموطنان وبهره مندی جامعه افغانستان از تخصصها وآموزشهای علمی وتجارب کار واداره مهم میباشد، اتخاذ تدابیر عملی غرض تأمین شرایط زنده گی آنها ومجموعه  ای از معضلاتیست که جبراً آنها را حلقه کرده است. گفتنیست که ارائه حسن نیت درین راستا نیک است، اما کفایت نمیکند، زیرا مردم خوب گفته اند که "باقند گفتن دهن شرین نمیشود". بنده درهمین ارتباط چند  حرف وگفتنی خواهم نوشت تا اگر این حسن نیتها واقعی باشند، تدابیر حل آن واقعی ترو مبرمتر جلوه میکند.

تاوانها وزیانهای مادی ومعنوی که در بحبوحه گذشت سه دهه حوادث جنگی وبحرانهای ناشی از راه اندازی کودتا های نظامی وتعقیب وپیگرد عناصر روشنفکر ومتخصص کشور بنام مخالفین رژیمهای سه دهه گذشته بر مردم ما تحمیل شده است به ارائه استدلال وبراهین اثباتی نیازی ندارد.

کشوری چون افغانستان که در پرتو سیاستهای ضد فرهنگی  حلقات حاکم در گذشته اصلاً از روند ترویج سواد وتخصص وکاروان پیشرو علم وفرهنگ عقب نگهداشته شده بود وفیصدی با سوادان وتحصیل کرده گان آن در سطح نازلی قرار داشت. بالاثر ادامة حوادث این سالها زمینه مصونیت ، کار و زنده گی برای تحصیل یافته گان ومتخصصین کشور ضیق ترگردید وموجی از "فرار مغز ها" را در قبال داشت که در نتیجه مردم ما صدمه مدهش فرار مغز ها را تا کنون به تلخی میچشند.

مسئلة بازگشت متخصصین وتحصیل یافته گان که طی سالهای پس از کنفرانس بن همواره در اعلامیه ها وفرا خوانهای دولت افغانستان انعکاس یافته است، بدون فراگیری مشکل واقعی این عده هموطنان ما با اتخاذ برنامه های زمینه ساز در عرصه بازگشت آنها متأسفانه راه مطلوب خود را تا هنوز نیافته است.

بایست یاد آوری کرد که مشکل بوجود آمده در بازگشت تحصیل کرده گان ما بدور از خواستن ونخواستن ما وتحت تاثیر اجبار اجتماعی کشور ما شکل گرفته است وریشه عمیقی در واقعیتهای زنده گی امروزی آنان یافته است.

امروز تعداد زیادی از فامیل های جوان در خارج از کشور بوجود آمده اند، وشرایط زنده گی وادامه کار وفعالیتهای خود را با شرایط آنجا وفق بخشیده اند.، تعدادی ازجوانان ما در غربت بدنیا آمده اند، تحصیل کرده اند وسوکمندانه برای آنان افغانستان جز یک مفهوم جغرافیائی بنام وطن چیزی بیش نیست.

آموزش وتحصیل به زبانهای خارجی در کشوریکه این نسل در آنجا بدنیا آمده اند، اگر در جهت تکمیل تخصص ودانش آنها بحیث انسانهای معاصر سودمند بوده است، اما آنها را از فراگیری شرایط مجموعی افغانستان چون نیاز کنونی مردم وآشنائی به همه موارد تاریخی واجتماعی کشور محروم نموده است.

این تفاوتها را بحیث واقعیت بایست شناسائی نمود ودر جهت رفع منطقی آنها مساعی کار ساز وعملی انجام داد، صرف با ابراز احساسات نمی توان بر دشواریها فایق آمد، اما با کار برد برنامه های عملی می توان از خارستان یأس گلستانی از امید را بوجود آورد.

سوگمندانه باید ابراز نمود که طی سالهای غربت بیشترین تحصیل یافته گان ومتخصصین ما به مقتضی طبیعت اندوخته های تخصصی خود نتوانسته اند کار وفعالیت نمایند ومجبور بوده اند تا غرض اعاشه فامیل های خویش تن به اجرای کار های فزیکی بدهند، ونتوانستند.همچون متخصصین فعال بالای آموزش ها وتخصص خود باقی بمانند وبه رشد آتی کيفيت خود ادامه بدهند، این خود زیان دیگریست که بر تحصیل یافته گان ما تحمیل گردیده است.

هر چند طی  سالهای گذشته به تعداد کم وبیش از متخصصین ما و بيشتر از وابستگان مسئولين اداره بازسازی غرض اشتراک در پروسه بازسازی کشور به افغانستان فرا خوانده شده اند، اما بدلایل بالا وسایر عوامل اجتماعی دامنگیر جامعه به کشور های که فامیل های شان در آنجا حضور داشتند برگشتند واین اختلال دیگری بود که بر نظم لرزان وبی ثبات اداره وبازسازی در افغانستان یاری رسانید.

تردیدی وجود ندارد که ادارة امروزی افغانستان فاقد ظرفیتهای لازم برای بازسازی کشور می باشد، ما بایست به هر قیمتی این عارضة جدی را از سر راه خود برداریم، شاید استخدام متخصصین خارجی با وجود سنگینی بار اقتصادی آن بتواند مشکل روتین اداره دولتی تحت بازسازی را در عرصه های  پلان گذاری استراتیژی انکشاف اقتصادی وبازسازی آنهم بگونه ایکه تا کنون ادامه یافته است، مرفوع سازد، اما نبایست با گماشتن کار شناسان ومتخصصین خارجی همیشه دل خوش کرد ودر تربیه وپرورش کادر اداری واقتصادی کشور بستر غفلت  وخوشبینی های عقیم را ابعاد فزاینده بخشید، و تجربه پنج ساله ناکامی را تکرار نمود.

دولت می بایست پس از کنفرانس بن بانظر داشت کمبود کادر اقتصادی وباز سازی بودجة مناسبی را غرض آموزش وپرورش وتحصیلات عالی جوانان تخصیص میداد تا کمبود تربيه متخصصین جوان در ساحه سالهای بحران در عرصة تحصیلات عالی جبران می گردید. با تأسف به علت محدودیت های جدی در چارچوب تشکیلات وبودجه تحصیلات عالی طی سالهای گذشته تعدادی زیادی جوانان ما نتوانستند به محیط تحصیلات دانشگاهی راه بیابند، ورشته آموزشهای دانشگاهی آنان قطع گردیداین تعداد جوانان که بکمک ومساعی دلسوازانه نیاز داشتند آرزو های آنان مجال تبارز نیافت و هر کدام سرکوفته وملتهب گردیده وبدبختی را تا آخر تجربه خواهند کرد.

 با توجه براین زیانهای که تازه به تازه به سراغ ما می یایند، دولت بایست در سالهای آینده به این محدودیت تجدید نظر نماید وراه تحصیلات جوانان را در داخل وخارج کشوربهر شکلی مساعد سازد.

روی هم رفته بازگشت داوطلبانة متخصصین غرض اشتراک در باز سازی افغانستان یک نیاز همیشگی می باشد وما بایست در این جهت مسئولیت های خود را در پذیرائی از کادر متخصصین وتحصیل یافته خود نیز انجام دهیم. موفقیت دست اندرکاران همایش "بازگشت وبازسازی" زمانی متصور بوده میتواند که این تنگناها را به فراخناها بکشانند ودر برابر سوالات مطروحه پاسخهای عملی را ارائه نمایند.

 

 


بالا
 
بازگشت