معلومات در باره بازار در افغانستان

مطالعۀ بازار برای مواد نفتی

 

تحقیق کننده : انا پترسون (گروه واحد ارزیابی و تحقیق افغانستان )

برگردان بفارسی با کمی تصرفات : عبدالواحد سیدی

 

                 این پزوهش پنجمین مورد از شش موردیست  که اهمیت و نقش بازار را  در مؤثریت آن در توزیع  انتقال  را با تماماً مضایای آن  با کیفیات مورد  دقت قرار داده است            این مطالعات راه را برای اکتشاف و جستجو در مورد ساختمانهای وظیفوی آن در افغانستان را با دور تمای  کمک کننده آن در مورد ترکیب بندیها و خواستار های سیاست پر تها را  در یک قاعدّ وسیع اقتصادی سیاست که باعث رشد و توسعه و برعکس باعث تقلیل در محیطی میشود که بازار در آن موثر است. هدف و درونمایه این تحقیق بما نشان خواهد داد که چطور تاجران افغان در امر تجارت بازار مخصوصاً در ساحه مواد نفتی از چه قدرت و توانمندیهای بهره ور هستند و موجودیت خود را تا کدام حد تبارز داده اند .

·    درین مطالعه ما می فهمیم که چه تداد از بازیگران در این معامله به کدام پیمانه کفاد را بدست می آورند ، ارتباتاط و تماس این بازیگران نفت با بازار و با کسانی که رو یا روی هستند به چه نحوه میباشدو کدام  موانع باعث عدم تداخل چهره های جدید در ین بازار پر منفعت میگردد(کسانیکه میخواهند درین زنجیرۀ پر منفعت مواد نفتی از نو داخل شوند کدام عوامل باعث عدم اشتراک آنها میباشد.)

·    در شبکه وارداتی نواد نفتی این چالشها همواره عرض اندام میکند: این مواد زمانیکه از طریق بنادر  بار گیری میشود از راه های صعب العیور حرکت و پروسه انتقلات با ضعف و ناکامی نسبی که اکثراً باعث خسارات ناشی از نرسیدن و دیر رسیدن و کم رسیدن میگردد  که این عوامل باعث آن میگردد تا مواد نفتی را با چالش های بنیادی ازدیاد قیم در مارکیت  مواد نفتی بروز دهد .و از جانبی افغانستان از  جمله کسانی خواهد بود که  از توسانات قیم در بازار های همسایه نیز جدا! متأثر میشود (و این بخاطریست که اغفانستان  داراس ظرفیت های محدود ره کشایی در بازار  های آزاد حهان را دارد که  ما روب این موضوع بحث خواهیم داشت .)که بالاخره این ازدیاد قیم فشار های نا مناسبی را در وضع اقتصاد خانواده  ها رو نما  میسازد . و معیشت خانواده های افغان را به چالش می کشاند.

·    در زنجیرۀ اتصالی  بازیگران مواد نفتی در قسمت فوقانی تعدادی از تاجران و موسساتی راه دارند که از امکانات و سیع سیاسی واز مفاد سرشار  بهرمند میشوند در حالیکه در قسمت پایانۀ این زنجیره  بازیگران  نهایت زیادی با امکانات ضعیف و مفاد قلیل و اندک و نا چیز مصروف هستند . ولی این کشادگی مارکیت باعث عرضّه خدمات بیشتر  در توزیع و باعث تقلیل انحصارات مواد نفتی در بازار کشور را  موجب میگردد. این حالت در صورتیکه ظرفیت های نو سازی ذخیره گاههای عادی و ستراتیژیک در محل ورود تیل در بنادر بلند برده شود امکانات عرضه بموقع تیل را در بازار های مصرفی نیز تقویت بخشیده باعث ثبات نسبی قیم مواد نفتی در بازار ها شده و یه صرفه مستحلکین مواد نفتی می انجامد . نو سازی و بلند بردن ظرفیت های ذخیره وی تیل باعث میگردد تا با موجودیت تعداد زیادی از ظرفبت خانه های مواد نفتی مواد از الودگی ناشی از کیفیت پایان  محافظت شده و همواره مقدار بیش از مصرف که باعث کاهش نرخ مواد  نفتی خواهد شد به نفع مستحلکین  خواهد بود.

·    در کابل 25% انرژی برق   توسط جنراتور های دیزلی تأمین میگردد (که بوقفه ها صورت میگیرد ) و در قندهار  تمام انرجی عاجل برق به  طریقۀ توربین های دیزلی تهیه میگردد که قیمت فی ساعت کلوات آن  از قیمت بها ترین قیمت تمام شده برق در بازار های جهانی میباشد که کصارف آن از مساعدتهای  دفتر انکشافی امریکا Usaid تأمین میگردد .در این مناطق یک پروگرامی روی دست است  که تولید انرجی برق  را به توسط  جنراتور های دیزلی  کاهش داده و این در حالی امکان پذیر میباشد که حالات امنیتی اجازه ( کار بر نمد های تولید انرجی کجکی و ارغنداب را میسر سازد).

·    پایان بودن  ظرفیت های  مخصوصه بازار و دغل بازی  و فریب در دستکاری مواد سوخت  موجیات ستوه مردم را ایجاد میکند از قبیل  مسموم ساختن محیط خانواده ها با استفاده از مواد نفتی فاقد کیفیت و حتی پایان تر از کیفیتهای لازم فامیل ها را بخسارات  هنگفت مواجه ساخته که مردمان شهر نشین بیشترین خساره را در این دغلبازیهای  تجارت و عرضه نا درست تیل متحمل میشوند . همچنان  پایان بودن کیفیت مواد نفتی باعث تخریبهای ماشینها و اتوموبیلهای سواری  ولاریهای بار گش شده عمر آنها را کوتاه مبسازد . این تیل های با مر غوب با یک کقدار تیل مرغوب مخلوط شده باعث پایان آمدن و عدم مرغوبیت  آنها خواهد شدکه بنام تیل های ستندردو به قیمت بلند بفروش میرسد .اینکار مخصوصاً به ذریعۀ یک تعداد از فروشندگانی صورت میگیرد که تیل های فاقد کیفیت را که بطور قاچاقی از مرز های ایران وارد میگردد و با  تیل های خالص بکجا ساخته شده  اکثراً ترلژدیهای را نیز بار آورده است.

واردات مواد پطرولیم در یک خط  کیفی ای در افغانستان  ادامه دارد که بسته و منوط به ادامه برنامه ها ی سیاسی و دلچسپی و عدم دلچسپی همسایگان افغانستان در حالات جیو پولیتیکی آن میباشد.زیرا جنگ ها و شورش ها و نا امنیهای گذشته افغانستان یک سری مسایل بغرنج و پیچیده سیاسی  را از جمله بی اعتمادی های زیادی را در روابط این کشور با همسایگان ایجاد کرده است .علی رغم  مشکلات در گذشته و حال  مواد نفتی از کشور های آسیای میانه ، ایران و پاکستان بطور متوازن وارد میگردد .قسمیکه در بالا گفتیم یک کقدار تیل های قاچاقی از طریقه های غیر مجاز از نرزهای ایران داخل کشور میگردد . که این کار میتواند با ازدیاد مقادبر تیل های توریدی از ایران جلو گیری شود و این یک طریقۀ خوب در  جلو گیری از ورود تیل های ممنوعه در کشور پیش بینی میشود .یکی از عوامل عمده عرضه نشدن مناست  مواد نفتی در وقت مناسب آن که مطابقت  با پالیسیهای  یازار  مصرف داشته باشد بسته بودن جاده های که از پاکستان بروی عرادجات هر دو طرف است  میباشد که در انر انتقال عادی تیل  وقفه های را ایجاد میکند که باعث بلند رفتن قیم در بازار های نفتی کشور میتواند بشود و یا اکثراً تشکیبات لاری داران در هر دو سوی سرحد پاکسنان و افغانستان  جهت بر آورده شدن اهداف شان توسط حکومتها باعث توقف لاریها میگردند . که برنامه های وارداتی مواد نفتی را که بازار تعین کننده آن است کوجب میشود.

 

تشکیلات  مجتمع  تورید کنندگان  گاز های مایع سوختی با پطرولیم لیکواید گاز:این تشکیلات از سوی ادارۀ مواد نفتی وزارت تجارت و صنایع افغانستان مطابق به نورمهای تثبیت شده آنوزارت ایجاد گردیده است که کار تامین و فروش گاز را در افغانستان انجام میدمهد . در حال حاضر پالیسی گاز رسانی مربوط میشود به مقادیر ظرفیت های ذخیره گاه های دولتی و نو سازی ذخیره گاه ها توسط سکتور های تورید کننده گاز میباشد. چون این ذخایر از یکطرف محدود  و معدود بوده و از جانبی دارا  ظرفیت های کم و امکانات ناقص ذخیره وی بوده اکثراً باعث نشد و پایان آمدن کیفیت محصول نیز میگردد.ودولت که امکانات ترمیم مجدد ابن ذخیره خانه ها را که در سالهای قبل از جنگ  به پیمانه  تقاضای مواد نفتی همان زمان ساخته شده بود ندارد ، باوجودیکه مواد نفتی ایکه وارد میشود و در ذخیره خانه های سکتوری جاه بجا میشود دولت تکس خدماتی را که برای تاجران مواد نفتی در بندر انجام نمیدهد را نیز از نزد تجار حصول میکند که این امر نیز باعث خرابی جنسیت کالا و همچنان بلند رفتن  نرخ قیم  م ز کیفیت پایان  ایمنی و سایر ظرفیتها مواد  نفتی  میگردد.[1]

 

1.     مقدمه:

 

این مطاعه و پزوهش پنجمین از شش مورد مختلفی است که به توسط این اداره (AREU)صورت گرفنه است . این سیاست های اقتصادی را در آگاهی  از تحقیقات بازار  نشان میدهد . سه تحقیق اولی  از محصولات  در نیمه 2004 صورت گرفت که نشان دهنده  سیاست های اقتصادی  را در آگاهی از تحقیقات  بازار نشان  میدهد .  که این در یر گیرنده سه سکتور عمده  در اقتصاد افغانستان میباشدکه عبارت اند از کشمش، قالین و مواد ساختمانی میباشد که جریان تحقیقات می رساند  که سه عامل کلیدی مهم در مارکیتها ، پطرول و مواد نفتی ، دومی عرادجات دست دوم (خود رو های سواری ) و سومی ادویه جات میباشد .این مطالعت بمامیرساند که  تا در موارد تأثیرات و اهمیت مارکیت که توقع ای است در مورد پیشرفت و انکشاف افغانستان که از طریق توسعه و انکشاف بازار توقعات را بسوی توسعه ارتقاء می بخشد ، (زیرا پیامد های بازار همۀ کسانی را که در بازار سرو کار دارند توانمندی می بخشد تا در خلاقیت سیستم  رقابتی از یک سو باعث  انکشاف  کالاها در نوعیت و کمیت شده یک تعداد اشتغال را در بین عامه مردم ایجاد کرده  باعث شکستاندن زنجیره های فقر  و بیکاری در کشور  شده و از جانبی  مرغوبیت را به اساس مساعی رقابت ازاد ایجاد و این خود پلی بسوی برقی میتواند محسوب شود.) از اثر سیستم رقابت  بازار کیفیت توزیع عالی مبشود ، توزیع بشکل آسان به مشتری عرضه میگردد و بخاطر بلند رفتن نورمهای تولیدی و ارتقا, ظرفیت ها (منابع جدبد استخدام میگردد تا کالا های رقاببتی بشکل تخصصی تولید و عرضه گردد، که اینکار باعث ایجاد صدها مراکز بزرگ و کوچک در ساحه اقتصاد بازار و تولید خواهد شد.) انکشاف ساختمانهای فنی و وظیفه وی  بازار در  افغانستان ] آنها به توسط کمک و مساعدت و فارمل بندی و افزودن پهنای ارزش آن باعث تزئید و انکشاف  جامعه و تقلیل فقر  در محیطی گردیم که مارکیت به آن  استیلا دارد . هر کدان ازین مطالعات  بطور یکتا و استوار  طراحی  میشود . و قسمتهای هم بصورت مضاعف تحت مطالعه و تحقیق قرار گرفته است و این بخاطری  است که ما تصویری از وسعت سکتور بازار داشته باشیم .روشنترین  نوشته زمانی تهیه شد که ما در موقعیت اولین از سه تحقیق  قرار داشتیم . که اینه  تشریحاتی در مورد  اولین یافته های نو ایجاد شده میباشد  و اما ترکیب دراز مدت این نوشته جات  بصورت یکجایی  مطرح  و تحت تحلیل  و یافتهای از شش تحقیق  که می باید انجام پذیرد قرار گرفت .(و این اولین  تحقیق و مطالعاتیست  در مورد  اهمیت سکتوری  تجارت بازار آزاد  و رشد اقتصاد در کشور .) مقصد از این مطالعه تحقیقی است  که توسط آن  اهمیت و ساختمان  بازار ها را در افغانستان  باز یابی نمائیم . محققین ما در ساحاتی به تحقیقات شان شروع  کردند  که تجربیات  تجار بازار مواد نفتی را در این بازار ها در کشور  شناسایی کنند. که چه تعداد از بازیگران  مفاد بیشتر و بزرگتر را  بدست می آورند  و یا میسازند ، کدام ارتباط و نزدیکی  و یا اتصال میان  بازیگران بازار ، اگر بازیگر جدبدی  بوجود بیاید ، این عضو جدید  یه چه چهرۀ خور را ساخته و ظاهر میسازد .نیمه ساختمانهاییکه مورد مطالعه و برسی از تورید کنندگان ، عمده فروشان و پرچومفروشان  یزرگ و کوچک و دسته های از مصرف کنندگان ، موسسات بین المللی  و ساختمانهای مدبوطه دولتی میگردد . این تحقیقات در بر گیرنده مناطق کابل ، مزار شریف ، حیرتان ؛ هرات ، اسلام قلعه و تورغندی ؛ زرنج ، قندهار ، جلال آباد ؛ و کوسته و پشاور  از اپریل 2005 بدینسو میباشد . تعداد از مطالعات در هر دستۀ مربوط و متناسب است  به اندازه ، موقعیت  و تعداد بازیگران در مارکیتها  می باشد . عمده فروشان  و استیشن های در امتداد جاده ها  توسط یک گروپی که قسمت های  از شهر را نیز  مورد دقت قرار داده اند . تورید کنندگان  بزرگ و رسمی (که با وزارت  بازرگانی موافقتنانه های محصوص انجام داده اند ) را در دفتر های کار شان  در کابل، مزار شریف ، حیرتان و هرات  مورد دقت قرار گرفتند . گروپهای زیادی از قاچاقچیان  مواد نفتی  در نمروز  در دو موقعیت  در امتداد سرحد با ایران  مورد  ملاقات و دیدار قرار گرفتند  که یکی آن در نزدیکی زرنج  و دومی در شمال زرنج  ملاقات شد . کار گران چهار پمپ استیشن  نیز دیدار و ملاقات شد  . در هر کدان ازین موقعبتها  به استثنای زرنج ، چرا که در آن شهر  صرف دو پمپ استیشن  موجود است .

                 ساحات مارکتنگ مواد نفتی  یکی از عمده ترین و بزرگترین بازار های وسیع در تمام حوزه های تجارتی  شهری در افغانستان میباشد . با وجود آن افغانستان مظر به سایر کشور ها  ساحه عرضه و تقاضای  محدود مواد  نفتی را نظر به سایر کشور ها ی دیگر داراست . اما این تقاضا برای دستیابی برای مواد نفتی  از سال 2005 رو به رشد گذاشت ، در سالهای نارامی های ناشی از جنگها  نیز تجارت مواد نفتی  به پیمانۀ قابل ملاحظه یی  جریان داشت ، که این تجارت تحت شرایط  خاص جنگی در افغانستان انجام می یافت . این خریداران و تورید کنندگان جنگ  حتی توانستند سطح  تورید مواد نفتی را علی رغم  چالشهای ناشی از جنگ و  بد امنی را با  گروپ فروشندگان مواد نفتی کشور های همسایه تنگاتنگ و حسنه نگاه کردند که هسچ وقت کم بود این گونه مواد در کشور پیش نیآمد و نتیجتاً همین وارد کنندگان  مواد نفتی بودند که حی توانستند مناسبات جمیله بین کشور های همسایه  را سبب شدند و  صرفاً انها بودند که این مناسبت ها را با کشور های همسایه  همسو ساخته  زمینه را برای رشد بعدی مناسبات تجاری حفظ نمودند ، چنانیکه گفتیم ، مواد نفتی یکی از عمده  اقلام وارداتی  مهم مصرفی در کشور میباشد  که در انکشاف اقتصاد  سکتوری کشور رول  ارزنده ای دارد . ضرورت مبرم و مسلسل برای عرضه و مصرف مواد نفتی از یک سو و از سوی دیگر با  ازدیاد شعبات انکشافی در ساحات  تازه اعمار از سوی دیگر زمینه را  برای رشد  اقتصادی  کشور محیا  میسازد  که اگر کم توجهی و یا جزوی ترین نا هم آهنگی  در کار عرضۀ مواد نفتی  صورت بگیرد  بزود ترین فرصت میتواند از اثر کمبود و یا بالا رفتن قیم  مواد نفتی  تأثیرات فاجعه باری را  در اقتصاد سکتوری  رو نما سازد. چون کار عرضه و تقاضا  بستگی به اراده همسایگان  تولید کننده  مواد نفتی  با خریداران آن از یکطرف و استراتیژی و  قلتونگذاریهای اداره دولتی مواد نفتی ( ریاست مواد نفتی وزارا تجارت و صنایع افغانستان) از جانب دیگر و مشکلات نبود ذخایر و پایان بودن اجرای انتقالاتی (ارتشاء و سوء اداره کارکنان دولت در بنادر که این فساد اداری اکثراً باعث گردیده است تا قرار اظهاراتی که از طریق رسانه های تصویری کشور نیز به نشر و دیدگاه مردم رسانیده شد یکی از عمده مسائیلی هست که باعث  پایان آمدن گرید مواد نفتی و آلوده شدن مواد دارای کیفیت ثابت در بین ذخایر یکه دارای مواد با گرید پائین است گردیده نتیجتاً آن اشخاصی را که مواد پطرولیم عالی را با نرخ بلند تر خریداری کرده اند مخلوط شده  وباعث شکسته شدن اقتصاد وارد کنندگان تیل عالی در میدان  رقلبت های سالم و نا سالم را در یک میزان قرار میدهد.من خود شاهد پیامد های منفی  این تغیرات مخصوصاً در شهر مزار شریف که نزدیکترین حد فاصل  میان  تورید و عرضه است پیامد های  منفی بالا شدن  قیم مواد  نفتی را (پطرول ، دیزلو گاز مایع )در ظرف سه روز نین 20 الی 30 فیصد  افزایش و حتی بیشتر از آن را در ظرف چند سال بوده ام که ناشی از عدم برنامه ریزیهای ثابت و پیشگیرانه و فساد اداری در عرصۀ تورید مواد نفتی بوده است. وقسمیکه دیده میشود این نوسانات در شروع سال جدید و ختم سال گذشته و معمولاً در وقت انعقاد قرارداد های تیل و منظوری آن از طرف  ریاست مواد نفتی وزارت تجارت رو نما میگردد که سخت تکان دهنده ایت.) عانل دیگری که در بالا رفتن قیم  مواد نفتی  تأثیر دارد  سهم مواد نفتی و یا مصرف مواد نفتی  در پروژه های عمرانی از قبیل ساختمان پلها ، سرکها  و غیره میباشد . که اکثراً عدم پالیسی ضریب  عرضه و مصرف  در نظر گرفته نمیشود  که اینهم باعث بمیان آمدن صعود قیم میگردد . از جانب دیگر عرضه مواد نفتی که با کیفیت نهایت پائین  وارد کشور میشود  سوخت ناقص آن اثرات ناگوار از رهگذر آلوده ساختن از اثر احتراق ناقص در محیط زیست و صحت مردک مخصوصاً شهروندان میگردد ، که این عامل بر علاوه اینکه بالای صحت  مردم تأثیرات سوء دارد  باعث آلودگی( های میوجات و سبزیجات و تخریبات نباتات و حیوانات ) نیز میشود .

                 پطرولی که در افغانستان  بقسم مواد سوخت  استفاده میگردد  احتراق آن  دارای تناسب بلند  سلفر دای اکساید و سایر گازات مسموم کننده میباشد .(چنانچه  استعمال آن  در جنراتور های  خانگی  بعضاً  باعث خفگی  و مسموم شدن خانواده ها گردیده  و واقعات مرگباری  را در منازل و کار گاهها  بار آورده است.)

1.استعمال مواد نفتی در افغانستان:                                                          درین مطالعه از همه اولتر  استعمال  از مواد پطرولیم در افغانستان در تاریخ تورید  آن  از مارکیتهای نفتی   نظر داشته ، و بعداً به بازیگران  آن در مارکیتهای مختلف  و استعمال آن در زنجیره های مواد نفتی  می پردازیم . بعداً  طرق مختلفۀ واردات انواع این محصولات را  را تحت غور قرار  می گیرد ، و بعداً راپور ها متوجه  نوسانات قیم و ادارۀ این  ماکیت عظیم سرتا سری را با تطبیق دستور العمل های دولتی  از رهگذر دسترسی به کنترول قیم  پرداخته میشود  و در اخیر تأمینات  در مورد  افتتاح  و نوعیت  مواد  و رقابت  کنندگان  درین بازی  بزرگ  پرداخته میشود .

2.  تولید  مواد  نفتب و استعمال آن در افغانستان: 

در افغانستان  انرژی از طریق  مواد سوختی اولیه  از قبیل  چوب، ذغال ، مواد فضله حیوانات و بقایای مواد زراعتی  مرفوع  میگردد. و به پیمانه بزرگتر  از انرژی  آبی استفاده  میشود و همچنان  از گاز نیز استفاده میشود ، اما از مواد نفتی ایکه برای سوخت  در افغانستان  از آن استفاده میشود  عبارت اند  از تیل خاک ، تبل های نفت خام ،( و حتی در بعضی از موارد در نقاط دور دست  از تیل شرشم ، ذغر و کنجد و غیره روغن های خوردنی بمنظور روشن ساحتن منازل ) استفاده میشده است . مخصوصاً دیزل 60% تیل خان 15 %  تیل خاک و از جمله 5 % آن برای  پخت و پز  و گرمسازی منازل استفاده میگردد .

        حالا یک مارکیت رو به  انکشاف  گازات مایع  از مرکبات پطرولیم (LPG)در بازار های افغانستان  رو به گسترش است  به قسمیکه در اکثر مناطق  افغانستان   جاه گزین مصارف چوب (که قطع اشجار یه محیط زیست را سخت آسیب پذیر ساخته بود) فضله حیوانات و ذغال گردیده است ، در حالت موجوده 1،5ملیون متریک تُن مواد نفتی در افغانستان  به مصرف میرسد ، اما این مقدار از اثر تداوم  پیشرفت و بلند بردن تقاضا  از طریق مساعدتها برای جمعیت میتواند  فشاری برای   بلند بردن تقاضای  پطرولیم در افغانستان باشد  که اگر به سطح جهانی  به مصرف کنندگان پطرولیم در جهان نظر بیاندازیم  این پایان ترین  میزان مصرف مواد نفتی رادر سطح  کشور های جهان نشان میدهد.

        این گزارش بالای  بازار پطرول ، دیزل و تیل طیاره کار گذاشته شده است که تمام این مواد از نفت خام ت.لید میشود که در انجن های که احتراق داخلی دارند  بمصرف میرسد  و همچنان تقاضای داخلی  برای تیل طیاره مخصوصاض برای طیارات ملکی کسافر بر و ترانسپورتر و طیاره های نظامی و(طیاره های  نیروی ایساف) و اردوی ملی افغانستان از سال 2002 رو به افزایش است .انجن های دیزلی  عموماً  از انجن های پطرولی در ساحات  صنایع تجارت و عرادجاتیکه وظایف سقیله را انجام میدهند  رجحان داده میشود وبه پیکانه بسیار زیاد در هر جا پیداو مصرف آن  نیز بهمان پیمانه  بالا میباشد . مثل جنراتور های دیزلی  برای خانه ها  برای تأمین انرجی برق و در سایر حرفه ها  به پیکانه وسیع از آن استفاده  میشود . و به همین سبب در افغانستان استعمال دیزل به پیمانه وسیعتری نظر به سایر مواد نفتی زیاد تر است . اکثر عراده جاتی که در افغانستان استفاده میشود به شمول خود رو های سواری  دارای انجن های دیزلی میباشند و شمار کسانیکه در افغانستان دادرای موتر هستند  بسیار کم و اندک است  که 20 فیصد از مجموع مصارف پطرولیم را در بر میگیرد . استعمال دیزل در جنراتور ها ی ولایتی  که یگانه مبع تولید برق در آن منطقه میباشند و به عین قیمت ارزش کیلوات ساعتی که در کابل بهای آن پرداخته میشود در آن مناطق نیز بهمان میزان محاسبه میگردد  که این نوع جنراتور ها به صورت اضطراری در قندهار ، قلات و لشکرگاه توسط توربین های  انرژی  ذیزل  تامین  میگردد. که کلیه مصارف دیزل جنراتور ها از کمک های موسسه انکشافی امریکا مساعدت میشود . دو توربین از چهار توربین های گازی  که از سال 1970 در شمال کابل مونتاي و جاه سازی شده بود در حالات عادی  و ضروری از آن استفاده میشود . که این توربین های گازی 35در صد ضرورت برق  شهر کابل را  تأمین میکند  که بصورت تخمینی  دوصد هزار لیتر دیزل  در شبانه روز مصرف هر کدام از گاز توربین ها میباشد . در جنوب در قلات  و قندهار و لشکرگاه  مصارف روزانه  انجن های دیزلی 75هزار لیتر در شبانه روز تخمین زده شده است  . مصارف این مولد های برق دیزلی  در آغاز 40 فیصد آن از کمک های ادارۀ انکشافی ایالات متحده امریکا مساعدت میشد  ، اما پسانتر ها که قیمت ابن محموله های نفتی بالا کشید و 55فیصد ازدیاد پذبرفت پسانتر ها قیمت تمام شد فی ملوات ساعت به 55 فیصد از دیاد بالارفت .

        توربین های برق  حرارتی کابل که مولد برق از طریق دیزل توربین تولید میشود  بلند ترین تناسب قیمت را در فی کلوات ساعت در نوع خود دارا میباشد که این بلند ترین قیمت برای بهای فی کلوات ساعت برق در ساعت در تمام  جهان  میباشد .اداره مذکور الی نومبر 2003 پنجاه ملیون دالر را  برای این کصرف پرداخته است . اما قیمتی را که مشترکین و مصرف کنندگان در شهر کابل می پردازند  نهایت نا چیز بوده و دارای این  تناسبهای ارقامی میباشد

·        اگر مصارف فامیلهادر فی دوره حساب 600کلوات ساعت0،5افغانی

·        "           "                "                                  "                "   1200  "         "    1،6 "

·    "           "                "                "                "بالاتر از    1200  "         "                 2،5            "

·        قیمت تجارتی کلوات ساعت برای  اداراتو صنایع خصوصی   5    "

در اینجا یک تقسیم اوقاتی که محتمل است در دست اجراء قرار گیرد باعث کم ساختم تولید برق از طریق احتراق توربین های  دیزلی خواهد شد که اگر این پروگرام که قرا است بزودی اغاز شود باعث تقلیل در مصرف  دیزل از طریق توربین های دیزلی خواهد شد و این طریقه از راه  تزمیمات و نوسازی پرزه جات تور بین های  برق حرارتی در شرق کابل (ماهی پر ، نغلو و سروبی) و( کجکی و ارغنداب) در جنوب غرب و قرار دادن توربین های مؤلد آبی در بالاترین سطح ظرفبت های تولیدی آن . و همچنان یک پروگرام عاجل انتقال برق که دارای ظرفت والتاج بسیار بلند میباشد که از شمال کشور تا کابل امتداد می یابد و  برق توریدی از کشور های آسیای میانه را به کابل قابل انتقال خواهد ساخت.(همین اکنون تقریباً 90 فیص کار های منتاژ پایه ها و  کابل های انتقالی ولتاژ بلند و سب استیشن های تنظیم کننده آن  رو به اکمال بوده و تظر به خوشبینیهای که وزارت  انرجی و آب دارد تا ختم سال برق وارداتی از اوزبکستان بکابل خواهد رسید.و همچنان در نظر است تا با نصب و مونتاژ  توربین های برق حرارتی که به نیروی گاز طبعی که در جوزجان به دسترسی قرار دارد عامل دیگری در انکشاف تولید برق مورد ضرورت از طریق غیر مواد فوق الذکر باشد (همچنان دولت مخصوصاً وزارت انرجی و آب قرار داد های را در مورد  تولید و مونتاژ یک فابریکه مولد  برق حرارتی در کنار معدن ذغال سنگ دره صوفدر ولایت سمنگان که در نوع خود  بی نظیر بوده و استخراج آن بصورت افقی نظر به وظعیت ذغال سنگ در معدن که نظر به معدن عنودی نهایت سهل است در حدود بیشتر از چندین صد میگا وات برق را تولید و همچنان تعداد زیادی از مشاغل را برای مردم محل و انکشاف اقتصادی شان از طرق استفاده از امکانات انرزی برق در ساحات حیاتی نیز نهایت مثمر بوده و بازوی توانایی در امنیت و انکشاف منطقوی خواهد شد. یکی از پروگرامهای نهایت دلگرم کننده دولت مه یک هفته قبل قرارداد آن به مرحله نهایی رسیده و امضاء شد قرار داد  بند های هایدرو الکتریک و یا  نیرو گاهای برق آبی است که بالای دریای کوکجه و کنر انجام می پذیرد که از این طریق حدوداً بیش ار 2500میگاوات برق در ساعت تولید خواهد شد که بی شک یکی از پروگرامهای زیر بنایی مؤثر دولت و کمک بین المللی در عرصۀ پلانهای انکشافی زیر بنایی کشور خواهد بود که در نوع خود بی بدیل است. (ما آزرو مند این هستیم که دولت ما ظرفیتهای لازم دا در مورد  استفاده از دریاهای خروشان کشور نظیر : دریای مرغاب ،هربرود ، فرارود  ، هیرمند ،دریای بلخ ، پلخمری ، دریای تالقان و بنگی و همچنان از نشیبی های دریای سالنگ در دو طرف کوههای هندوکش دریای پنجشیر و شتل استفاده گردد و از راه تامین و تولید انرجی برق نه تنها خود کفا نباشیم بلکه بتوانیم این ماده حیاتی را به سایر کشور ها  نیز صادر نموده  اقتصاد خود را بپا استاده نمائیم  که این موثریت های ذیل را نیز در قبال خواهد داشت :

·    با ترتیب بند های آب گردان از یکطرف انرجی برقی تولید میشود و بر علاوه آن باعث سر سبزی و سلامت محیط زیست نیز میشود.

·    از سیلابهای که همه ساله هستی هزاران نفر را در افغانستان به یغما می برد جلو گیری بعمل خواهد آمد .و سدی برای سیلاب های موسمی خواهد شد.

·    سالانه ملیاردها متر مکعب آب از طریق سیلابها بدون استفاده از کشور توأم با خسارات ناشی از آن از کشور خارج میگردد که ما قادر خواهیم بوداز این آبها در مصرف  انرژی برق و سنایع زراعتی استفاده کرده  زراعت را از شک ایتدایی آن به یک سکتور موثر تولیدی  تبدیل نمانیم.

·    باعث سبات در اوضاع اقلیمی منطقه شده و کشور ما را که دارای اقلین خشک و صحرایی است دارای یم اقلیم با  ثبات برای  رشد زراعت و جمعیت خواهد ساخت.

·    این تغیر حتی در کشور های همسایه نیز  احساس خواهد شد به دلیل اینکه آب یصورت دائمی در در یاهای که در خارج کشور  جریان دارند فراهم میشود مه زراعت و حیط زیست شان را تغیر نیدهد .

·    موضوع ساختمان بند و انهار و مهار کردن دریا های افغانستان مؤثریتهای زیادی دارد که در این مجموعه گنجایش نداشته ایجات  مطالعات و تحقیقات  مستقلی را می نماید.)

بهر حال  باز هم مصرف دیزل  در ظرف سه سال آینده همچنان به قدرت خود  پا برجا خواهد بود و یک تقاضای بلندی را در کشور نشان خواهد داد.

                 در ایجا  یک خطر ضمنی نیز که از اثر استعمال مواد نفتی کشور های رو به انکشاف را از نقطۀ نظر  بهداشتی تحدید میکند موجود میباشد .زیرا مصرف دیزل  و همچنان پطرول  وسیعاً در اوضاع صحی تأثیر گذار است که همواره این مشکل در کشور های در حال توسعه  احساس میشود .

                 در کشور های انکشاف یافته باو جودیکه اکثر پرزه جات انجن های دیزلی و پطرولی را بشکل مدرن و بی خطر که باعث احتراق کامل در جهاز تولیدی میشود و لی  با وجود آن سازمان های محیط زیستی و  بهداشتی  همچو مصارف را عبت افزایش امراض سرطانزا  و تنفسی دانسته (سالانه ملیارد ها دالر را بمصرف میرسانند تا بتوانند اینمشکل را یا بر طرف نمایند و یا بحد اقل آن که خطر زا و بیماریزا نباشد کاهش دهند، ولی از گذارشات بین المللی و راپور های که از طریق  موسسه محیط زیست بین المللی به دسترس رسانه های خبری وقتاً فوقتاً قرار میگیرد حاکی از دلهره و نارضایتی آنها از حالات موجوده میباشد.) و با وجودیکه 90 درصد پرزه جات انجن های دیزلی  به بسیار ظرفت و دقت و سیک تیار شده است ، قادر نیست تأثیرات و حالاتی که منجر به سرطان (مخصوصاً ریه) میشود بر طرف سازد ، با وجودیکه این نوع انجن ها در ذات خود بی نطیر است و احتراق کامل را  صورت نیدهد باوجود ان سرطان زا میباشد . زیرا تیل خود از مواد آلی ترکیب یافته احتراق ان بهر شکلی که باشد باعث آلوده شدن محیط زست می گردد ، اما این آلودگی ها توسط انجن های بی کیفیت که دارای کیفیت احتراق تاقص و یا از سوخت یک تیل غیر مرغوب بمیان می آید بمراتی خطر ناکتر و کشنده است .در انجن های که داراس کیفیت پایان می باشد مواد آلی به شکل خطرناک آن از نتیجه احتراق نا موفق مواد بدست کی آید از قبیل اوکساید های  سلفر دار و نایتروجنی که همه کشنده هستند .این انجن های عقب مانده سلفر بلندی را که در ترکیب مواد نفتی وجود دارد به پیمانه وسیعی  باعث تولید گاز های آلی (گلخانه یی)و سلفر دای اکساید  میشود .در جهان مخصوصاً در کشور های زیاد انکشاف یافته دیزلهای را که در خود رو ها در جاده ها احتراق می  یابند  دارای 350تا500حصه در یک ملیون  واحدسلفر بیشتر نباشد، یعنی در هر ملیون واحد سلفر  صرف 350تا500واحد ایشتر نمیباشد که یک فیصدی را به اینطور بما نشان میدهد از 0،005تا 0،0035فیصد را که نهایت ناچیز است بما نشان میدهد و اما در کشور های کم انکشاف یافته و یا رو به انکشاف و عقب مانده  میزان موجودین سلفر در تیلهای مصرفی از 1الی 5 درصد گاز سلفر دار میباشد.

در یک راپور بانک انکشاف آسیایی آمده استذخیره های مواد پطرولیم که در افغانستان است که در 86 مرتبه تحقیقی که بعمل آمده است  نمبر اوکتان را  که با مرکبات سرب که دارای 0،7گرام در یک لیتر آلوده میباشد باز شناسی کرده اند .دیزلهای که در خود رو ها در افغانستان  استفاده میشود  اضافه تر  از 1،0 فیصد  سلفر یا گوگرد را دارا است که این سلفر بلند تر از میزان نرخ های تعین شدۀ بین المللی در  دیزل میباشد . زیرا قیمت های تعین شده بین المللی  حاوی 0،2تا 0،5 فیصد سلفر میباشد «هوده2003»[2] 

 

2.1- تاریخچه واردات  مواد نفتی  و تولیدات محلی:

اتحاد شوروی  در سال 1970 ذخایر کاندنسات افغانستان را  بالغ بر 95ملیون بیرل تخمین زده بود  شوروی از 1960الی 1980 پانزده مرکز تیل و گاز را در  شمال کشور  شناسایی کرده بود ، سه ساحه گاز  خواجه گوگردک، جر قدق و ایتیم تاق  در ساحه شبرغان  در غرب مزار شریف  انکشاف کرد . و مورد بهره برداری قرار گرفت که بهره برداری از آن در سال 1970 روزانه  به 275 ملیون فت مکعب بالغ میشد (که از آن در صدور تیل به  شوروی و مصرف فابریکان کود کیمیاوی و برق  مزار شریف استفاده میشد ) . یک واحد کوچک در ساحه انگوت   در سر پل نیز در سال 1960 نیز منکشف گردید  که دارای تولیدات نوبتی بوده  بص.رت وسطی  500بیرل یا کمتر ازین بصورت نفت خام این ساحه تولیدات خود را ادامه دادکه در نزدیکی های شهر شبرغان بصورت ابتدایی پالایش میشد .

                 مع الوصف در این ساحه در هیچ زمانی یک پلان  مشخص ملی برای رشد  و انکشاف محصولات موجود در منطقه  نه از طرف شوروی و نه از طرف دولتهای وقت آماده نشد تا توسط آن کمک ها و مساعدتهای خارجی بخاطر تولید  بهره برداری و مارکتنگ  و انتقالات آن  جلب میشد (یک پایپ لاینی که دارای ظرفیت کوچک بود و از طریق آن گاز به  شوروی صادر میگردید نیز  فرسوده شد و چاه های موجوده گاز به پاک کاری و ترمیمات ضرورت دارد تا از نو یه بهره برداری آغاز کند پایپ لاین کهنه ای که از تکه پاره های پایپ لابن  کهنه که به شوروی کشیده شده بود و آنرا تا شهر مزار شریف امتداد دادند  بخاطر  نبود گاز  از کار ماند  ملیون ها دالر در مزار شریف صرف تجهیزات و سایل انتقال گاز بخانه ها در شهر کزار شریف شد ولی نتیجه بر عکس شد  گلز قطع گردید  زیرا در عرض راه شبرغان مزار مردم بی رحمانه گاز را مورد سرقت قرار دادند و از آن به طریقه های بی رویه یی برای پخت و پز داشهای خشت پزی استفاده میکردند . ولی انهم بعد از مدتی بکلی قطع گردید . شهر شبرغان که در چند مایلی چاه های گاز وجود دارد نیز از این نعمت بی بهره هستند . دولت بنا بر هر ملحوظی که دارد نخواسته است این چشمه عایداتی مفید و ملی را تحت تصرف خود در آورده آنرا مرمت و قابل استفاده بسازد و یا به کدام کمپنی ای که درین امور دلچسپی و تخصص دارد  به اجاره واگذار شود تا از این ثروت ملی استفاده جایز و به موقع صورت بگیرد.)در این پروژه بزرگ نفتی که سالیان درازی  شوروی ها در آن مشغول تفحص بود یک پلان انکشافی که به اساس آن  بتوان راه کرد های جدیدی را بخاطر  ایجاد یک برنامه ملی مطرح ساخت وجود نداشته است ، زیرا در صورت شفافیت  ساحات نفحصی و معلومات در مورد ریزرو ها  و خدماتی استخراجب ای که بتواند در آینده  مشخص کننده  کار در میدان  فپنفت افغانستان باشد وجود نداشته است . باوجودیکه یک کمپنی امریکایی ، بنام TRYCO تریکو، یک ساختمان پالایشگاه  را در شمال  افغانستان پبشنهاد کرد تا بخاطر پالابش تیل خام افغانستان و تیل خام آسیای مرکزی  دست به ایجاد یک مجتمع پالایشگاه های پطرو شیمی  در شمال افغانستان شود  که آنرا به دولت  پیشنهاد کرده بود .

                 در سالهای 1960تا 1970 اتحاد شوروی یک حساب 80فیصد واردان نفت مورد ضرورت افغامستان را به دولت افغانستان کشود که تا اخیر دولت دکتر بجیب الله به قوت خود باقی بود و تیل از همین طریق به توسط انحصاران مواد نفتی و پطرولیم در ذخیره گاه های عمده ایکه در بنادر و شهر عای عمده  اعمار شده بود جاه بجاه و توسط سبکه توزیع حکومتی به قیمت معینه از طریق پمپ استیشن ها که در آن وقت تعداد آنها نیز زیاد نبود و هم از طریق جبره بندی های که نهاد های دولتی داشتند توزیع مبشد  و بیست فیصد باقیمانده ضروریات مواد مفتی از طریق پاکستان و ایران  وارد میگردید. که این سیستم تا زمان آخر حکومت دکتر نجیب الله تمام  نیاز مندیهای  مواد نفتی کشور را مرفوع میکرد( یک موضوع عمده و اساسی را که  بانو هوته در این نقاله به آن بنا بر ملحوظی اشاره نکرده ان این است که در اوائیل حکومت حزب دیموکراتیک خلق ، یعنی در زمان ترکی و بعداً در زمان امین و ابتدای حکومت ببرک کارمل صف های طولانی ای از نیازمندان  تیل مخصوصاً دیزل در ایام زمستان در پمپ استیشن ها که یگانه مرجع بدست آوردن تیل بود و تیل در انحصار دولت بود و کسی خرید و فروش آنرا نمیتوانست بکند صف های طولانی ای از مردان  زنان و اطفال  ایجاد میشد که بعضاً به صد ها متر میرسید، یطور مثال  از نو آباد دهمزنگ تا به نزدیکیهای چار راهی پل هارتل صف کشیده میشد اما پسانها که اردوی سرخ در افغانستان متمرکز شدند دو عدد پایپ لین به قطر 8 انچ و 6 انچ از خیرتان تا میدان هوایی بگرام کشیده شده بود که توسط پکپ استسشن های  نهایت پر قدرت ار حبرتان از طریق تونل و شاهراه سالنگ و تونل آن به میدان هوایی بگرام  تلمبه می شد که در هر یک کیلو متر تلمبه خانه های تقویتت انتقال تیل فعال بود که در عرض راه مردم اکثراً این پایپ ها را می شگافتند و تیل را که با نهایت فشار از پایپ بیرون می تراوید  از طریق جویچه ها به بیرلها هدایت میکردند که این کار همه روزه و در هر موقعیت صورت می گرفت که هم برای مردم و هم برای روسها یک امر عادی  تلقی میشد و این بر علاوۀ کاروانهای تانکری شورویها بود که از طریق حیرتان و شاهراه سالنک  روزانه حتی اگر مبالغه نشود هزاران  تانکر تیل از نوع تیل طیاره  دیزل و پطرول از  طریق جاده  سالنگ به کابل ، شرق و جنوب و غرب کشور در حابت انتقال بود که در هر موقعیتی توسط سربازان شوروی یک قسمت زیاد محموله های شان مورد خرید و فروش قرار میگرفت ، ازین سیی سالهای بین 1980 تا 1990 از سالهای طلایی برای فروشندگان و مصرف کنندگان تیل در افغانستان می باشد که به نازلترین قیمت ها  همیشه در بازار های تیل فروشی دستیابی میکرد ، و این چیزیست که کن خود بچشم سر دیده ام . و هر افغان این رویداد را که یک عامل بزرگ شکست افتصاد  روسیه شوری محسوب میشود  دیده است.(از شروع حکومت دکتور نجیب الله در 1987  افغانستان مربوط و وابسته به واردات و کمک انحاد شوروی بوده و در سال 1991 تغیراتی در سیستم تمرکزیت قوای اجرئیه حزب دیموکراتیک خلق بوجود آمد (که پسانتر ها باعث شکست و زوال دولت دمتر نجیب الله و همراهانش گردید و آن طوری بود که دو نفر از سر سپردگان دولت نجیب الله  در اردوی افغانستان که کقام  بلندی داشتند در شمال کشور بر علیه او شوریدند و راه های مواصلاتی به مرکز کابل را بستند و از این سبب سایر اعضای حزب حاکم بخاطر بافتن فرصت برای نجات خود در صف شورشیان پیوسته و مجاهدین که از نزدیک اوضاع را تحت کنترول خود داشت از این فرصت به نفع خود استفاده مرده و دولت  نجیب الله را سر نگون ساختند.)  با  انهم در زمانیکه حکومت دکتر نجیب الله  اخرین دوره خود را می پیمود هنوز هم ذخایر تیل بقدر قابل ملاحظه آن موجود بود( و دکتر نجیب الله با درایتی که داشت یک حکومت نسبتاً فاقد فساد اداری را بوجود آورده بود و سربازان اردوی افغانستان در آخرین حمله پاکستان که تا  جلال ۀباد رسیده بود و تاسیسات صنایع زراعتی را در نزدیکیهای جلال آباد نابود و به آتش کشیده بودند   از اثر فدا کاری همین عساکر تا طورخم واپس عقب زده شدند ) و دکتر نجیب الله در  سال 1992 زمانیکه  دولت شوروی تجزیه و از هم پاشید  دارای بزرگترین ذخایر تیل در حبرتان و کابل بود  با وجودیکه روسبه نتوانست از 90 فیصدتیل قرار داد شده را به افغانستان تحویل دهد در اخیر 1992 قوای هوایی  افغامستان  توسط یکی از طرفدارانش (طرفداران دکتر نجیب الله ) بر زمین نشست .

                 قوای نظامی افغانستان در غرب وابسته به تیل وارداتی  از ایران شدند  که توسط متشبثین خصوصی وارد میشد . این طور فکر میشد که مجاهدین  از طریق  تجارت هروئین  مقادیر هنگفت  دالر  به قبضه دارند؟ . در متباقی شهر های افغانستان برای چندین ماه  محدود ذخایر تیل برای  قوای نظامی کافی نبود .[3]

                 اما قسمیکه دیده شد  مارکیت مواد نفتی  بتوسط سکتور خصوصی  بصورت واقعی به توسط تجار ملی و موتر داران از نو کشاده شد  که حاکمیت  تیل در دوران  حاکمیت مجاهدین  از اداره دوبت خارج ساخته شد .

                 در دوران طالبان  مقادیر تیل از پاکستان  وارد میگردید که اکثراً  کمک ها و مساعدتهای  حکومت پاکستان برای  طالبان بود .و در این زمان قرارداد های تیل  از طریق دولت ترکمنستان  با  تجار خصوصی افغان  بسته و انعقاد گردید  و واردات مواد نفتی  مطابق به ضروریات  که زیر سلطه و نظام بازار آزاد  کار گذاری شده بود واردات تیل  بدون وقفه از خارج  به افغانستان ادامه داشت .[4]  

                 حکومت گذشته (دکتر نجیب الله) افغانستان  اساسات زیر بنایی  ، ذخیره گاه های عادی و ستراتیژیک و سیستم مدرن  انتقالاتی  را به جا گذاشته بود  تا بتواند در مواقع لازم  کشور را از بحرانهای ناشی از مواد نفتی  و نوسانات در قیم  محفوظ  نگهدارد ، یکی از بزرگترین ذخیره گاههای ستراتیژیک  مواد  نفتی  که دارای ظرفیت قابل ملاحظه بود  مربوط ادارۀ انحصارات مواد نفتی میشد (DGPP) که کمتر از سه چهارم  تا هنوز در دسترس لود . ذخیره گاهای که در آن دسترسی موجود بود دارای ظرفیت های پایان بودند که با ظرفیت های ستراتیيیک که از مرکز کابل دور بود قابل مقایسه نبود (تنها 7 در صد ذخایر  ظرفیتی مواد نفتی را در بر میگرفت ) در حوزه مزکزی بشمول کابل ، ضرورت به مواد  نفتی نهایت زیاد بود ، که در آنجا مقادیر ذخایر استراتیژیک به آن پیمانه وجود نداشت که دلهره حکومت را از ناحیه کمبود مواد نفتی احتمالاً مرفوع میساخت و این در حالی بود که ذخایر نهایت هنگفتی از مواد  نفتی  در حیرتان و مزار شریف و پلخمری وجود داشت یه طوری که 50فیصد از مجموع ظرفیتهای استراتیژیک موجود ، و یک مقدار تیل مورد ضرورت بازار های عامه توسط  بازیگران یا تجاران عرضۀ مواد  نفتی از سکنور های محلی از خارج کشوراز طریق بناد تورخم و خیرتان  وارد میشد[5]  حکومت نیز دارای یک تعداد تانکر های جهت انتقال مواد نفتی به دسترس داشت  که توسط آن تیل از نقطه تورید یا ذخیره به نقطه مصرف  انتقال می یافت (که به تانکر های مواد نفتی شهرت داشتند) اما با آمدن رژیم جدید و استیلای حرج و مرج تمامی این تاسیسات تیل رسانی یا متضرر شدند  با دزدی گردیدند و یا هم از بین برده شدند (از سالهای 1992 به بعد) اغاز و شروع جنگ ها کشمکش های سیاسی ار سال 1992 تازه آغاز شده بود ( که هر لحظه کشور را بسوی نابودی و تجزیه می کشانید ، در شمال حزل جنبش شمال به رهبری جنرال دوستم علیحیده حکومت میکرد که راه های مواصلاتی را بروی حکومت مجاهدین بسته بودند و از جانب کشور های همسایه شمالی حمایت میشدند ، در مرکز قوای دیگری قدرت را بدست داشتند که از افکار  ایران در فعل و انفعالات شان  بهره مند بودند . وضع ممککت درین سالها بسیار اصف بار بود  و تمام نهاد ها و دارایی های عامه که ظرف چندبن صد سال  در افغانستان فراهم شده بود  به بسیار شتاب از بین برده میشد و قتل و غارت  نشان هنه روزۀ زور مندان تلقی میشد، در این برحه ساختمانهای پر ارزش مواد نفتی نیز  غارت و تاراج شد ، نهاد های تدافعی ، نظامی و ملکی همه به یغما کشیده شد  حتی طیارات و تانک های جنگی T75با سایر ملزمات نهایت قیمت بهای نظامی که از ابر قدرت شوری جاه گذاشته شده بود از بین برده شدند و هر چیزیکه به مردم و دولت سابقه  و شهروندان  ارتیاط داشت پیوسته از بین برده میشد که دلائل به میان آمدن این حالت نهایت ریشه عمبق دارد که خود مستلزم تحقیق علحیده میباشدکه این مختصر گنجایش آن را ندارد .) مطابق به راپور و احصائیه  ریاست انحصارات مواد نفتی از تانکر های این اداره به تغیر رنگ  استفاده ناجایز معمل می آمد . درین برحه ار زمان  اداره مواد نفتی مؤظف بود تاحین ورود تیل تاجر 3 فیصد آنرا بحساب تکس ثایت به ذخیره گاه های مواد مفتی تخلیه میکردند تا از آن  برای رفع ضرورت موسسات حکومتی و وزارت خانه ها استفاده شود . ولی برعکس این تیل های فیصدی با تیل های که از نزد نجار به بهانه های مختلف مصادره میشد در بازارهای آزاد به قیمت نازلتر  بفروش میرسید همچنان در ذیل سیستم توریع تیل را در تشکیلات ملی نشان میدهیم:

 

              

 

فروشندگان روی جاده ها:

ادامه دارد


 

1- مطالعه بازاربرای مواد نفتی ، تهیه و تحقیق گروه واحد ارزیابی و تحقیق افغانستان ، اثر انا پترسن، اکتوبر  2005، برگردان با ازافات  توسط عبدالواحد سیدی (مطالب اضافه شده در متن که اکثراً بین قوس گرفته شده است  مربوط به نویسنده است، و به واحد ارزیابی و نحقیق ارتباط نمیگیرد )، صص (V,IVو1-2)

2--همان...،صص1الی5 با ترجمه قسمی و بعضی اضافات که در بین قوسین مشخص شده است

3-همان ...،ص، 4، رک: بارنت روبین ، شکسته شدن افغانستان ، New Haven, CT : Yale Press.P. 171

[4] همان ...، ص 5، رک:بارنت روبین ، ص،149،صص،164الی 174، 2002.

5- همان...،Hooda، ص،5،2003

 


بالا
 
بازگشت