نعمت الله ترکانی

 

چرا عقده وخصومت دربرابرزنان مبارز ؟

 

 سخنی چند با  خانم زرلشت سادات !

 میخواهم به جواب خواهر « زرلشت جان سادات» چند کلمۀ بنویسم. زیرا یکباره  دفاعیۀ ایشان از نیلاب سلام در يکی دو سايت اقبال نشر یافت  و شاید  در سایت های دیگر هم  چاپ شود.

1 ــ این نوشته نه نقد است و نه مقاله بلکه هدفی است جهت  گشودن عقده های شخصی شان علیه شاعرۀ توانای افغانستان« نادیه جان فضل» ئ زیرا ایشان  کلمات را بدون در نظر گرفتن معیار های ادبی وزیبایی  به صلیب کشیده اند" رنگ قرمز و جلف!؟ " مگر رنگ ها چه گناهی دارند واگررنگ سرخ گناهی داشت شاخه ی گل سرخ را بعنوان سمبول عشق و محبت نمی پذیرفتند  و شاعران لب زن به را به لعل سرخ تشبیه نمی  کردند ، جای دیگر میگویند  "تاکستان های (پدرام ) شمالی و افغانستانی"  کلمات کنده وبی ربطی اندکه بدون در نظر داشت اصل موضوع در نوشتۀ شان بکار برده شده است ، همچنان صرف نظر ازغلطی های املایی و انشاء یی و نقطه گذاری ، صراحت را( سراعت !؟) نوشتن و کلمات بی مفهوم و کنایه دار دیگر چون "(ناله های شبگیر و پولادین)!؟ " چون  ( خم  کوچۀ مبارز گفتن؟!)، و همچنان مسخ کردن شعر حافظ شیرازی که بی سوادترین مردم جهان آنرا از بر دارند٠

غلام آن کلماتم که آتــــــــش انگیزد
نه آب سرد زند در سخن بر آتش تیز

صورت درست شعر چنین است:

غـلام آن کلمات ام که آتش افروزد

نه آنکه آب زند از سخن برآتش تیز

 

2 ــ خواهر محترم ما خلاف آنچه فرموده اند، ملیحه ترکانی را خواهر خواندۀ  واز همبستگان ثریا بهاء، نادیا فضل، مهرانگیزکار و دیگر فمینیست ها خوانده اند؛ به خاطریکه او آنان را به معرفی نشسته است. اما خود شان فراموش کرده اند که با نشستن به تعریف از خانم نیلاب سلام و معرفی او؛  خود را خواهر خواندۀ او ندانسته(!!!) و مثل کاسه از آش داغتر نوشته اند.«... که جواب خانم سلام همچو پرستوی آزاد پریست که بر آسمان اشتباهات و تنگ نظری های شما بانوی مبارز و فمینیست به پرواز در آمد...»  یعنی برای انکار از مبارزه و قلم توانای خانمی باید  پرستوی آزاد پر شد!؟ این جملۀ خانم زرلشت  چیزی را ابقاء نمیکند و ( آسمان اشتباهات و تنگ نظری) جملۀ  متعرضه ایست و گاهی نمیتواند  قلم واندیشه های عالمانۀ خانم بهاء و یا احساسات شریفانۀ خانم نادیه فضل را زیر سوال ببرد.  با آن هم   به خانم سلام باید تبریک گفت که برای دفاع از خود زنانی از قماش زرلشت ها را پیدا کرده وارد کار زارو تخریب زنان مبارز نموده است ،  سالهاست  ثریا بهاء و نادیه فضل دوخانم  نویسنده و شاعره  شناخته شده یی هستند مگر شما  ؟  صرف همین هفته  بدنبال خانم سلام با پرتکیده به پرواز پرستویی در آمدید ، فردا یکی دو خواهر خوانده مرد سالار دیگر هم به دستور وی پرواز دفاعی  خواهند کرد وشما میدانید که قلم این دو خانم چون تیری به بال شما اصابت نخواهد کرد؟

3 ــ   خانم ترکانی نه خویشاوندی به خانم بهاء نه به خانم فضل و نه هم مهر انگیز کار دارد و نه گاهی آنان را دیده و از محضر شان بهره گرفته است . خانم ترکانی برای بوجود آوردن روحیۀ همبسته گی میان زنان افغانستان؛ از هر زنی که علم مبارزه را بلند میکند و به خاطر رهایی زن از ستم نامرد سالاری و مذهبی فریاد میزند؛ او را همراهی میکند برای او تفاوتی ندارد که این زن افغانستانی ، ایرانی، هندوستانی ، پاکستانی و یا امریکایی باشد و خانم ترکانی چندین ماه قبل در سایت " افغان موج " نظر خودرا درمورد خانم بهاء نگاشته بود و تازه نیست که حسادت شما را بر انگیخته است بعقیدۀ خانم ترکانی «ما» شدن زمانی میسر خواهد شد که با یک گفتمان سالم و دور از اندیشه های تنگنظرانه همدیگر را دریابیم ٠

 میخواهم به خانم زرلشت یاد بدهم که کلمۀ افغانستانی نسبتی است به انسان های که در افغانستان زنده گی میکنند و این «ی» نسبتی به دنبال هر اسم مکان و یا اسم خاصی  که بیایید موصوف و یا موصوفه را به چیزی و یا جایی نسبت میدهد و اینکه ایشان این کلمه افغانستانی را چون عدۀ تفرقه انداز و بی مسوولیت بزرگ میسازند از عدم دسترسی شان به قواعد زبان فارسی است و یا شاید دامن زدن به مسایل تفرقه افگنانه باشد که بعضی ها  آنرا تمسک بر جنایت، خیانت و یا چیز دیگری تلقی کرده بودند.

4 ــ  اینکه خانم زرلشت با دیده درآیی بالای شخصیت ملالی جویا انگشت گذاشته و هم از فریاد های آزادی خواهانۀ او در شورای بزرگ جنایتکاران جهادی و یا پارلمان مجرمین جنگی  یاد کرده و از یاد کردن آن شیرزن افغان بنام قهرمان انتقاد کرده و از سوی دیگر ملتی را  که با زورو قوت خود پوزۀ ابر قدرت های خارجی را در طول تاریخ به خاک مالیده بدون قهرمان، اسطوره و مردان برزگ دانسته است و نوشته است : «...،درکشور جنگزده و مرد سالار ما اهدای القاب عجولانه همچو ( زن مبارز، بابای ملت ،سیاستمداردانشمند، قهرمان ملی ، و....) مد بوده و هم پشیمانی های را نیز در قبال داشته است. به عقیده من داشتن وسعت نظر ما را از فصل کردن ها به وصل کردن ها خواهد رسانید. اگر شما خواهران مبارز وسعت نظر را در اذهان تان تزریق نمایید راه تان به ترکستان نخواهد بود...» خیلی متأسفم زیرا یقینا خانم زرلشت از آنچه بر ملالی جویا و یاران و همسنگرانش میگذرد درسویدن ؟ بیخبر مانده اند.

ملتی که در آن قهرمان، دانشمند، مبارز، سیاستمدار و اسطوره ای نیست شاید ملتی در زیر زمین و در قبر های دستجمعی باشد که دشت های چمتله و زندان پل چرخی و یا در دشت لیلی خفته اند. شاید خانم زرلشت هنوز هم از  افتخاراتی چون رهبر خلاق، رزمجوی دلیر، رفیق پیکار جو و بعضی القاب دیگر خاطره های خوش نداشته باشند. اما اینکه بگویم  ملت ما آنقدر عقیم و بی بار است که حتی قهرمانی در آن سر بیرون نمیکند. بدون تردید از کوتاه فکری وبی  انصافی ما نماینده گی خواهد کرد.

 اینرا من نمیگویم خانم ملیحه و خانم بهاء وفضل  تنها نمیگویند؛ جهان و تمام سازمان های مترقی جهان به نام ملالی جویا افتخار میکنند. در شهر های افغانستان بیرق آزادی خواهی ملالی جویا بلند است مردم به نام او تظاهرات میکنند و اگر شما بنا بر ملاحظات شخصی وحزبی  خود او را تحمل کرده نمیتوانید عیب در عقده های مدرن و گم گشدگی شماست خانم جویا شخصیت جهانی شده  و دلیلی نیست که باید ما حرف های شما را بپذیریم.

5 ــ    کسی نمیداند که این خانم زرلشت  دفعتا" با کدام گذشته سیاسی ، ادبی ، علمی ومبارزاتی  آمده ودقیقا در کدام خط است  و راه پیشنهادی برای « ما» شدن بعقیدۀ او چیست؟!  حسادت و تخریب زنان آگاه و مبارز ؟؟؟ آیا میخواهند در اروپا با رنگ زدن به موی ها و استعمال سرخه سپیده و پیروی از مد و مدرنیسم  و ظاهر شدن چون مدل های مانکن و یا ستاره های سینمایی( زن مدرن) به زنده گی خود ادامه دهند و  فرهنگ غرب  راکه قبلا"امپریالسم و غرب زده گی  میگفتند امروز محور فخر فروشی وبلند پروازی خود ساخته اند ؟ آ یا  به قیمت بدبختی زنان افغانستان به غرب راه نیافته اند؟  و با فراموشی رنجهای زن جامعه ی شان  اداهای غربی مدرن !؟  در نمی آورند ؟ این اداها از کمبود ها وعقده های حقارت سرچشمه میگرد نه از آگاهی  ودانش ٠ به زندگی قرون وسطایی زنان بدبخت  داخل کشور نگاه کنید و بعد از مدرن شدن حرف بزنید .  

صدای ملالی ها، نادیه ها، راحله ها، سیما ثمر ها، رویا سادات ها، ثریا بهاء ها، نادیا فضل ها، آمنه ها، شکیلا ها و صد ها زن دیگر که فریاد زنان و بینوایان مردم ماست ، فریاد زنا ن خود آتشزده کشور فقیر ماست شب وروز با شهامت و قلم توانا  از حقوق مستضعفان  مردم شان دفاع می نمایند و تلاش را با مرگ پذیرفته اند.  به رنگ و روغن غرب دل نه بسته اند ٠ اگر عزیز خواهر ما زرلشت جان وسعت نظر را به تسلیم شدن در مقابل اشغال سرزمین ما، تحمل و بردباری در مقابل تفنگسالاران، تعریف و تمجید از کارنامه های حکام سه دهۀ اخیرو یا پایمال کردن  حقوق انسانی پنجاه در صد از نفوس سرزمین ما  در نظر گرفته اند باید بگویم که راه شان نه به ترکستان بلکه به خفت و حقارت ولجن است. ما عقیده و باور داریم که در جهان امروز از همیشه بیشترو بهتر میتوانیم اختلافات را کنار گذاشته با هم نزدیک و همنظر شده  و بدون در نظر داشت رنگ، نژاد، ملیت، قومیت، تبار و اندیشه روی یک هدف انسانی مبارزه کنیم  که آنرا منطق « ما» میگوییم.

 

باعرض حرمت

نعمت الله ترکانی

n_torkany@yahoo.com

www.afghanmaug.net

 

 


بالا
 
بازگشت