عبدالقدیر علم

 

سپنتا ضعیف درخشید وحامد کرزی بحران آفرید

داکتر رنگین داد فر سپنتا بر خلاف انتظار در پروسۀ استیضاح بسیار ضعیف در خشید وحامد کرزی رئیس جمهور افغانستان با قرار گرفتن درمقابل نماینده گان مردم بحران آفرید.تحولات سیاسی کشور در هفتۀ ای که گذشت کشور را بطور دراماتیک بسوی یک بحران سیاسی  سوق داد.وراز های نهفته وآشکاری را در پرده بازی های سیاسی واما خام کشور به نمایش گذشت.تحول که از بازی  حامیان بین المللی, فشار همسایگان و خامی بازی گران صحنۀ سیاسی وادری کشور تر کیب وشکل گرفت و هموطنان مارا به هالۀ یأس ونا امیدی فرو برد.نکات اساسی این نبشته را برخورد ضعیف وإحساساتی یک وزیر دموکرات واقدام عجولانه یک رئیس جمهور بحران آفرین تشکیل میدهد.

وزیر خارجه کشور حین استیضاح وکلا ازوی که ، چرا مهاجرین افغان از ایران با این افتضاح اخراج شده اند.؟ بجای وارد شدن به اصل مطلب, با إحساسات وعصبانیت غیر منتظره؟ گفت مشکل اساسی وعمده مسئلۀ اتمی ایران است !؟.پاسخ که قبل از منافع مردم افغانستان در راستای منافع آمریکا صورت گرفت واین فلسفه سرائی جناب وزیر با لحن غیر سیاسی وعلمی إحساسات برخی وکلارا بر انگیخت؟که.چرا مسئولین ما آماده نیستند یک لحظه سر به گریبان کنند وبجای مشکل کشور های خارجی  به مشکلات خود بیأندیشند . این طرز ارائۀ پاسخ نشان میداد که جناب وزیر قبل از تشویش مردم درماندۀ افغانستان به فکر تشویش ونگرانی آمریکا در منطقه است.او شاید میخواست سیاسی صحبت کند به جای ممسا ئل داخلی به مشکلات جهان خارج بپردازد, اما و کلا جواب عاجل, نزدیک ومستقیم میخواستند که داده نشد..

وزیر امور خارجه با بر شمردن یک سلسله اقدامات که از مجرای دپلماتیک انجام داده بود بدون مقدمه عوامل استیضاح را به خارج از مرز های کشور کشانید وبا زیر پا گذاشتن قواعد دیپلوماسی و عرف سیاسی بخاطر حفظ شخصیت خود از ایران نام برد.وگفت ما بخاطر یک سلسله مسائل زیر فشار جدی سران کشور همسایۀ ایران قرار داریم. در ادامۀ سخنانش, بستن بند سلما بالای دریائی هریرود را مشکل دوم عنوان کرد وافزود که به این مناسبت همیشه زیر فشار فزایندۀ مسئولین ایران قرار دارد. وتکرارا از توطتۀ نام برد که بهانۀ بستن آبهای جاری افغانستان صورت گرفته؟.متأسفم که این وزیر با همه بلند پروازی ها با آنکه زادگاهی آبائی اش حاشۀ دریای هریرود است از اوضاع جغرافیائی کشورش آگاهی ندارد.ورنه همه میدانند که ایران توقعی را که دارد از دریائی هلمند است نه هریرود. در مسئلۀ هریرود هیچ تعامل بین افغانستان وایران وجود ندارد.چون آب دریائی هریرود بدون در نظر داشت موجودیت بند سلما کفایت زمین های زراعتی هرات را هم نمیکند وطی سالهائیکه گذشت جریان آب این دریا تا پل پشتون هرات هم  امتداد نیافت, در حالیکه ازانجا تا مرز ایران بیش از چهار صد کیلومتر فاصله است..دریای هریرود هیچ مشکلی از مشکلات ایران را حل نمیکند.آنچه برای ایران مهم است دریائی هلمند است که در زمان داود خان تعهدات بین کشور ایران وافغانستان درین زمینه صورت گرفته نه هریرود.

سپنتا - در بخش دیگری از سخنان خود به منظور دفاع شخصی اضافه نمود که ایران درپی توطئه علیه وزیر بوده که آزاد, مستقل ونماد از دموکراسی وحقوق بشر است واستیضاح امروز نتیجۀ توطئۀ کشور های همسایه علیه اوست. ا سپنتا  ضمن قطع رشتهء هرگونه دپلماسی با ایران، به نمایندگان مردم ‏افغانستان نیز توهین نمود. زیرا حق قانونی وکیلان مردم در استیضاح از خودش  را به توطئهء کشور های خارجی  نسبت داد . بدین ترتیب تهمت ‏وابستگی به اجانب را به نمایندگان مردم وارد کرد وپروسۀ سلب إعتماد خودرا تسریع ساخت.

مایۀ شگفت است اگر این آقایان را ملت نخواهد, حاضر اند با استفاده از کلیمات رنگین ومد روز همه ملت را به وابستگی واجیری متهم, وخودرا یگانه پرچمدار میدان صلح ,آزادی ودموکراسی قلمداد کنند.در حالیکه وابستگی وتابعیت خارجی خود این جنابان یکی از مسائل داغ سیاسی کشور است, که هر روز در پارلمان ومطبوعات مطرح میشود. وتا هنوز حل نگردیده .

لحن سپنتا نه سیاسی بود .نه دموکراتیک:همه میدانند که لحن سپنتا سیاسی نبود او من حیث  بالاترین مقام سیاسی کشور برای حفظ مقام خود، تمام نورم های دپلماتیک و اخلاق سیاسی در مقابل نمایندگان ‏ملت را کنار گذاشت و با همان لحن غیر دپلماتیک وگستاخانه - استیضاح خود را توطئهءکشور همسایه ‏‏ خواند که بدست نمایندگان پارلمان افغانستان عملی شده است.‏ یقینا این اظهارات سپنتا بخاطر جلب حمایت آمریکا از وی صورت گرفته است.که گویا یگانۀ مهرۀ اصلی ضد ایرانی وحامی منافع آمریکا در منطقه توسط پارلمان افغانستان به اشارۀ ایران توهین وکنار زده شده.اگر داشتن روابط خوب وابستگی باشد امروز دولت افغانستان به زنجیر تمام کشور های غربی بسته است. هرگاه سیاست وپالیسی ای که باعث بهبود روابط افغانستان نشود بدون تر دید هیچ درد از درد های افغانستان را دوا نمبکند.

از طرف اتهامات سپنتا که در اوج عصبانیت علیه کشور ایران وارد گردید, کاملا هم آهنگ با اظهارات دیک چینی معاون رئیس جمهور آمریکا بود که در همین روز بر عرشۀ ناب هوا پیما بر آمریکا در آبها بحیرۀ عرب علیه ایران اظهار نمود. سپنتا نمیتواند بعد ازین بحیث وزیر خارجه بماندوبهترین گزینه برایش استعفا قبل از دائر شدن دور دوم رأئی گیری در مورد سلب أعتماد ازوی بود. بفرض محال اگر وزیر هم باشد,دیگر به هیچصورت قادر نخواهد بود تا مصالح ومنافع افغانستان را بنام حسن همجواری با کشور همسایه ایران مطرح نماید. که به دین ترتیب به دردسر افغانستان افزوده است.

 سپنتا خودرا شاگرد مکتب دموکراتیک سبز های جرمنی میداند ،اما در مجلس استیضاح چنان عصبانی بود که اگر توپ ویا راکت بدستش می بود از فیرش دریغ نمیکرد.او که تنها گفتن را در اختیار داشت, با چهره عبوس وخشمگین هرچه به زبانش آمد گفت وفهمیده میشد که چقدر به زنجیر مقام اسیر است, اما بر خلاف این چهرۀ به ظاهر دموکرات, محمد اکبر اکبر که بایست با چهرۀ ولباس این چنینی عصبانی میبود با خون سردی گفت, در صورتیکه بوی رأئی عدم إعتماد داده شود محفل خوشی بر پا خواهد کرد ووکیل صاحب ها را هم دعوت خواهد نمود تا به این خوشی با وی شریک شوند .لذا نباید به ظاهر پسته فریب خورد باید دهانش را گشود تا دیده شود چیزی در درون دارد ویانه؟؟؟؟ مشکلات ومصائب مردم افغانستان پوچی این پسته را به نمایش گذاشت.

داکتر رنگین سپنتا درداخل وزارت هم بر خلاف شعار خود عمل کرده . اوشعارداده بود که در جابجائی کارمندان وزارت خارجه تناسب قومی وسمتی را رعایت خواهد کرد,اما طوریکه دیده میشود همه اطرافیانش از سخنگوئی تا مشاور ومعین سیاسی همه از محیط خودش میباشند.گمان نمیرود سپنتا دوباره به اساس رأئی مردم بر کرسی دولت تکیه زند مگر اینکه یک کودتائی آمریکائی در کشور صورت گیرد....

واما بحرا آفرینی رئیس جمهور.؟

پس از آنکه پارلمان در دور دوم رأئی گیری روز شنبه دوازدهم می از داکتر سپنتا با اکثریت آراء سلب إعتماد کرد ,جناب رئیس جمهور بخاطر رفع اشتباه از موجدیت بازی های پشت پرده طور عجولانه با انتشار إعلامیه مبنی بر ادامۀ کار داکتر سپنتا فضای سیاسی کشورا بغرنج وپیچیده ساخت.

مسئلۀ بر کناری وزیر خارجه که از چند هفته قبل بر سر زبانها بود آخرالامر بفرمان رئیس جمهور نه, که با سلب إعتماد پارلمان ازوی صورت گرفت. این طرح در واقع از قبل در دست إجرا بود, چنانچه در رسانه ها مختلف از جا بجای مجدد مهره های کهنۀ نظام یاد آوری گردید وشخص رئیس جمهور از اصلاح کابینه سخن گفت .واما اینکه رد صلاحیت وزیر خارجه از طرف ولسی جرگه در دوام همین برنامه در تفاهم با رئیس دولت صورت گرفته ویا تصمیم عمدی اپوزوسیون است تا هنوز روشن نیست.به هر حال سلب إعتماد وزیر امور خارجه در حلقات مختلف سیاسی وفرهنگی سر وصداهای را براه انداخت تا جائیکه رئیس جمهور طی إعلامیۀ خواستار توضیح ستره محکمه در مورد رای عدم أعتماد پارلمان به سپنتا وزیر خارجه در روشنی قانون اساسی شد.وبه سپنتا اجازه داد بر خلاف فیصلۀ پارلمان تا صدور رأئی ستره محکمه  به کار خود ادامه دهد.در مورد ماهیت این درامه باید عرض شود که قطع نظر از سازش ها وپلانهای پشت پرده  تصمیم پارلمان با این شتاب وعجله شبیه یک کودتا بود که صورت گرفت.واما إعلامیۀ دفتر رئیس جمهور هم کمتر از یک کودتا نیست.ورئیس جمهور با إجراءات این چنینی کشور را عملا به سوی یک بحران وافتضاح سیاسی سوق داد.

اگر مسئلۀ ترمیم کابینه واز جمله تعویض وزیر خارجه طوریکه قبلا در رسانه ها منتشر شد در بر نامه وپلان کار رئیس جمهور بوده باشد بدون شک بر کناری داکتر سپنتا, که حامیان اروپائی دارد به مشورۀ وتفاهم شخص حامد کرزی واستاذ سیاف صورت گرفته است.استاذ سیاف بخاطر رفع اشتباه درین معامله یکی از یاران نزدیک  خود اکبر اکبر را قربانی داد تا سپنتا را که با نظریاتش موافق نیست از سر راه بر دارد. معلوم نیست این درامه آغاز سازش وامتیاز دهی جناب رئیس جمهور به اپوزیسیون در پارلمان است.ویا میخواست عمدا این کار را از طریق پارلمان انجام دهد وانگشت انتقاد روشنفکران حامی سپنتا را متوجۀ نمایندگان کشور سازد وبار خودرا قدر سبک سازد.

اظهارات سخنگوئی وزیر خارجه که از نزدیکی روابط کرزی وسپنتا سخن گفت وعلاوه نمود وجود سپنتا به مفهوم وجود کرزی است وهیچ تصمیم منفی در مورد آن از طریق رئیس جمهور گرفته نمیشود یک نگاهی خوشباورانه است ,چون رئیس جمهور از اظهارات خشک سپنتا در مورد معامله با طالبان بخاطر گروگانها که باعث قتل سریع نقشبندی شد ویک افتضاح سیاسی را را نصیب کرزی کرد, ناراض است.درصورت صحیح بودن این فرضیه, فرمان حامد کرزی مبنی بر ادامۀ کار داکتر سپنتا چه معنی دارد؟

الف:

إعلامیه دفتر رئیس جمهور مبنی بر إدامۀ کار سپنتا تا روشن شدن قضیه از طرف ستره محکمه کاملا مشابهت به إعلامیۀ دارد که در موردطرح مصالحۀ ملی پارلمان صورت گرفت.دران وقت رئیس جمهور به همین سرعت إعلان نموده بود که صلاحیت عفو مجرمین جنگی را کسانی دارند که قربانی داده اند نه پارلمان، لذا این فیصلۀ پارلمان را به کمیسیون حقوقدانان افغانستان ارجاع نمود,سر انجام رئیس جمهور بعد از خاموش شدن دغدغه ها درین زمینه  با کمترین تعدیل مصوبۀ پارلمان را امضاء وتوشیح نمود.این تجربه حکایت ازآن دارد که ستره محکمه فیصله را با برخی نواقص تأئید خواهد کرد ورئیس جمهور هم به حامیان سپنتا خواهد گفت, دو قوۀ مقننه ومجریه این موضوع را تأئید نموده و من نمیخواهم بخاطر یک وزیر با قوای دوگانه کشور مواجه شوم.که درین صورت باید سپنتا تصمیم خودرا بگیرد.از تکرار افتضاح سیاسی در مورد شخصیت خود جلوگیری کند.وبهتر بود بعد از استیضاح اول استعفا میداد.

ب:

درصورتیکه رئیس جمهور صادقانه این إعلامیه را صادر کرده باشد وطرفدار کنارزدن سپنتا نباشد بازهم رئیس جمهور با اقدام نا وقت خود بحران آفرینی کرده است. بحران مواجه شدن با پارلمان ونمایندگان مردم .رئیس جمهور میتوانست در نتیجۀ مداخله ویا تفاهم با هیئت اداری پارلمان جلو رأئی گیری روز شنبۀ پارلمان را به تأخیر بیأندازد وحتی میتوانست با إعمال نفوذ رأئی مشکوک را باطل إعلان  نماید وبه درامۀ بر طرفی سپنتا پایان دهد. وحال با این فرمان خودرا با141 نماینده مواجه ساخته .اکتی که بوش درین روز در برابر مصوبات سنای آمریکا انجام میدهد. مگر او نمیداند کشور ما در وضعیت آمریکا قرار ندارد.اگر سپنتا بعد از این اسیضاح که بمثابۀ یک استهزاء وافتضاح است به وظیفه خود ادامه دهد,دانسته میشود که خودرا برای یک پهلوانی بزرگ آماده کرده است .به نظر من خود ایشان باید با استعفی آبرومندانه این فرصت را به پارلمان نمیداندند.

شکی نیست که سپنتا در برخی کار های سیاسی مؤفق بوده, خصوصا در معرفی مراکز طالبان والقاعده که درآنسوی مرز قراردارد.اما برخی اجرأت مبهم وی به نفع خارجی ها مصالح افغانستان را ضربه زده است. مثلا در شرائطیکه آمریکا بدنبال بهانه میگردد تا ایران رامانند عراق به جهنم مبدل سازد, وزارت خارجۀ افغانستان با تأئید مبهم از ادعای آمریکا مبنی بر موجودیت سلاح ایران بدست طالبان بر مشکلات افغانستان نمی افزاید؟.اینکه سلاح های ایرانی در افغانستان زیاد است شکی نیست واینکه ایران شکست ورسوائی آمریکارا در عراق وافغانستان میخواهد هم ابهام وجود ندارد.این مسئله نه کارشناسی میخواهد ونه تخصص در حقوق واستادی در مؤسسات خارجی؟ وزیر خارجه باید راه متوسط بین آمریکا وایران را در یابد..وزارت خارجۀ افغانستان مکلفیت ندارد مسائل ایران وآمریکارا داغتر سازد.وزیر خارجه میتوانست بگوید در افغانستان سلاح های ساخت ایران از گذشته زیاد وجود دارد ووجودسلاح های بدست آمده دلیل تجهیز طالبان بدست ایران نیست وما درین زمینه إجراءات شفاف تر انجام خواهیم داد تا معلوم شود که این سلاح ها مربوط به کدام دوره است. اطاعت بدون چون وچرای مقامات افغانی از آمریکا از إعتماد ایرا میکاهد.سرودۀ ذیل مصداق آن است. با دشمن من چو دوست بسیار نشست * با دوست نبایدم دیگر بار نشست * پرهیز ازان شهد که بازهر آمیخت * بگریز ازان پشه که با مار نشست . بااختلاط زهر آمریکا در شهد افغانستان کام ایران شرین نمیشود, پشۀ ای که بر جسد افعی آمریکا نشسته باشد برای ایران زهر آفرین خواهد بود.

وزیر خارجه باید سعی بخرج دهد تا تأمین امنیت وثبات در افغانستان از سیاست خشن آمریکا علیه ایران بکاهد.و ایران را قصدا به مداخله در افغانستان تحریک نکند. چطور ممکن است در شرائط فعلی از ایران توقع داشت تا زمینه های پیروزی وسرخروئی آمریکارا در افغانستان مساعد سازد.ممکن نیست آنچه ممکن است حفظ توازن بین حامی وهمسایه است وبس.والا سرنوشت افغانستان از عراق بهتر نخواهدشد. عبدالقدیر علم

 

 


بالا
 
بازگشت