سید احمد شاه دولتی فاریابی

 

طوفان تهاجم کوچیها دربهسود

 

گروه مسلح مهاجم کوچیها درمناطق مسکونی هزاره ها بحیث شاخ وبرگی ازشورشیان طالبان تروریست درافغانستان مدت پنج هفته کامل درولسوالی بهسود مربوط ولایت وردک درشمال غرب کابل به بیداد گری های ظالمانه ادامه دادند که مقامات مسئول دولت افغانستان ، با خاموشی معنی دارنظاره گرعملیات جنگی کوچیها ی مسلح بودند طبق اطلاع رسانه ها ، این افراد مسلح که کوچی ها خوانده شده با راکت لانچر، هاوان وخم پاره ، ده شکه های دورزن ، مسلسل های کلاشینکوف وجنگ افزارهای دیگرمسلح بوده اند .

 قربان علی فصیحی عضوشورای ولایتی کابل به خبرنگاران گفته است که درنتیجۀ تهاجم کوچیها ی مسلح دربهسود ، بیست هزارنفرمنابع معیشتی خود را ازدست داده اند سه نفرتوسط کوچیها به قتل رسیده و12نفربافیرجنگ افزارکوچیها شدیداً زخمی گردیده اند ، نزد مرد مان مخالف تهاجم افراد مسلح بنام کوچی درحوزۀ بهسود وخارج ازان این سوال بوجود آمده است که مقامات مسؤل دولت چرابرای متوقف نمودن تهاجم کوچیهای مسلح بالای بومی های متوطن درحوزۀ بهسود که هزاره ها هستند دست بکارنشد ند درحالیکه وقتی تظاهرات مسالمت آمیزفرزندان مردم جوزجان توسط جمعه خان والی بی کفایت وابسته به طالبان وحکمتیارتحت گلوله باران قرار گرفته تعدادی به خاک وخون کشانیده شد وتعدادی هم مجروح گردید ازترس واکنش جدی ترمردم علیه جمعه خان قاتل ، علاوه ازآنکه  شهرشبرغان مرکزولایت جوزجان توسط نیروهای مسلح خارجی وداخلی اشغال ومحاصره گردید چند فروند طیارۀ جنگی نظامی نیزدرمیدان هوائی جوزجان مستقرساخته شده به پروازهای پرسروصدا ، پیک زدن ها ومانورهای دیگرپرداخت اما زمانیکه کوچیهای به اصطلاح تا دندان مسلح ، هزاره های ساکن دربهسود را زیرآتش باری سنگین سلاح ثقیل و مسلسل های داشکه و کلاشینکوف قرارداده یکهزارخانوار را ازخانه وکاشانۀ شان بزورکوچا نید ند واموال آنهارا به چپاول ویغما برد ند مقامات مسؤل دولتی نظاره گرصحنه های تراژیک دربهسود ما ند ند که با بخاک وخون خفتن اعضای خانوادۀ هزاره ها توام بود وشخص رئیس جمهورکرزی نیزبنا به دلایلی که روشن نیست با وجود زجه وفریاد مردمان بهسود وهوشدارها وتقضای  داد خواهی های مردم وروشنضمیران رسا لتمند درداخل وخارج افغانستان ومجامع بین المللی مدت هفت هفته درمورد اعمال تهاجمی مسلحا نۀ کوچیها دربهسود خاموشی اختیارنمود که بعضی ها به طورطنزآمیز میگفتند رئیس جمهورکرزی بیطرف است به همچو موضوعات غرض ندارد ودرمورد حملات کوچی ها با لای هزاره ها گفته است (بان که زوربخوره) .

بتاریخ چهارم ماه جولای 2007م با نکیمون سرمنشی ملل متحد که ازمشکلات نا امنی های موجود درافغانستان مطلع است اعلام نمود که بزودی حضوراین سازمان درافغانستان دوبرابر میشود ) این گفته او بمعنی افزایش کارمندان ملل متحد درکابل وسایر ولایات افغانستان بمنظورنظارت بهتربرامورامنیتی وتلاش برای تمهید تعمیم عدالت ودمو کراسی درافغانستان مطابق خط مشی ملل متحد ومجامع بین ا لمللی است ، بتاریخ 16جولای مسؤل دفتر نماینده گی ملل متحد درکابل ازتداوم تهاجمات کوچی های مسلح دربهسود ابراز نگرانی کرد ومستقیماً ازدولت افغانستان خواست برای جلوگیری ازتداوم حملات کوچیها ودرگیری ها دربهسود با اعزام نیروهای نظامی اقدام نماید ، اوگفت وضعیت موجود دربهسود مایۀ نگرانی ما است ، یوناما (دفترنماینده گی ملل متحد درکابل ) تا حد توان برای رفع تشنجات ناشی ازتهاجم کوچیها بالای ساکنین بهسود تلاش کرده است وازآغازحملات کوچیهای مسلح با لای هزاره های بهسود دوگروپ هیئت رافرستاده است تا ، فاکت ها وحقایق را ازمحلات حا د ثا ت دربهسود جمع آوری وبحیث یک گزارش عینی وچشمد ید هیئت آماده کند .

رئیس جمهورکرزی روز17جولای که تهاجم کوچیهای مسلح با لای خانه وکاشانه هزاره ها وارد هشتمین هفته اش میشد بیطرفی را کنارگذاشت نه بحیث یک رئیس جمهوربلکه بحیث هموطن وهمزبان کوچیها ازآنها خواست مؤقتاً ازبهسود خارج شوند .

بی بی سی گفت (حامد کرزی رئیس جمهورافغانستان خواستار خروج مؤقت کوچیها اززمین های مورد مناقشه آنها با هزاره ها درمنطقۀ بهسود شده است ، بی بی سی گفت : درپی این درخواست رئیس جمهور، کوچیها پذیرفته اند که ظرف یک هفته ازاین منطقه خارج شوند ) اکنون پرسش این است که رئیس جمهورچرا درمقابل کوچیهای مهاجم که مسؤل ومجرم بودند با انفعال برخورنموده ازکوچی ها خواسته است که موقتاً ازبهسود خارج شوند وچرا امرنکرده ویا فرمان نداده است که کوچی های مها جم ازمنطقۀ بهسود خارج شوند ؟ وچرا خروج کوچیها ازمحلات مسکونی هزاره ها دربهسود را با ذکر کلمۀ (مؤقت) مشروط ساخته وآنهارا به بازگشت دوباره امیدوارنموده است ؟ چرا فرمان نداده است که کوچی های مسلح خلع سلاح شوند ؟ چرا هیئت با صلاحیتی را توظیف نکرده است که ازکوچیها بپرسند که کدام اشخاص وکدام منبع به چه منظورسلاح های ثقیل وخفیف را دراختیاراین کوچی ها گذاشته است وده ها چرای دیگر...

دراخبار منتشرۀ تاریخی سه شنبه 17جولای در رابطه به فاجعۀ بهسود درسایت آریائی آمده است : کوچی ها ی مسلح مهاجم هشت تن را بشمول جنرال فیضی شخص مشهور منطقه به ضرب گلوله کشته اند { درمورد قتل جنرال فیضی اخبار ضد ونقیضی وجود دارد که قرارمسموع برخی ازدوستانش گفته اند که اوزخمی شده بود اما فعلا ً صحت وسالم است )درسایت آریائی آمده است : خشونت بین کوچی های مهاجم ومردم بهسود ازپنجا وپنج روزبه اینطرف جریان دارد ) دربعضی نوشته های دیگر گفته شده : کوچی ها علاوه بر بهسود ، درمناطق یکاولنگ ، ناهورغزنی وسایرمناطق نیزیورش برده مزارع آنهارا زیر پا نموده (به حیوانات خود خورانده ) بالای مردمان محلات که نسبت این عمل وحشیانه کوچیها واکنش نشان داده بودند کوچیها با حملات مسلحانه پاسخ گفته اند .

قربا علی عرفانی که یکی ازاعضای 17 نفری هیئت تحت ریاست سباوون وزیرمشاوردرقضیۀ بهسود بوده است میگوید : کوچیها سندی معتبربرای ورود وچراندن حیوانات خود درسرزمین بهسود ندارند .

سباوون اعتراف کرده است که کوچیها با سلاح ثقیل وخفیف مجهزبوده وازطرف ارگانهای ضد دولتی تجهیزوتسلیح شده اند اما اوتوضیح نداده است که منظور اوازاین اورگانهای ضد دولتی گروه جنگی وتروریستی طالبان وگلب الدین است ویا کدام گروه دیگر ؟  انچه با داد وفریاد های زیاد ازطرف روشنفکران رسا لتمند درمورد منعکس ساختن حقایق اوضاع دربهسود ، درنشرات جمعی به چشم میخورد بیان شده است که کوچی ها دربهسود بالای خانه های مردم راکت لانچروهاوان(خم پاره) استعمال کرده اند ، یکهزارفامیل با جبرواکراه ازخانه وکاشانۀ شان بیرون رانده شده واموال خانۀ شان چورشده است وده ها خا نه ومکتب به آتش کشیده شده است ، مردم محل گفته اند که ساحۀ ---------سیرکابل تخم ریزرا کوچیها به حیوانات خود خورانده ونابود کرده اند وازدولت میخواهند غرامات خسارات این زمین ها ، خسارات وغرامات خانه های به آتش کشیده شدۀ مردمان برای شان پرداخته شده قا تلین فرزندان هزاره ها محاکمه ومجازات شوند .

گفته میشود جنجال پایان ناپذیر کوچیها درمناطق ولایت لوگروبدخشان نیزشدت یافته است .

تحرکات وتهاجمات کوچی ها ی مسلح که احتما لاً طورتجربی توسط طالبان تروریست وگلب الدین حکمتیاربا حمایت نیروهای حامی انها درپاکستان به مناطق بهسود وسایر ولایات براه انداخته شده است تداعی کنندۀ آغازین تحرکات مسلحانۀ طالبان درسپین بولدک قندهاردرماه اکتوبر سال 1994میلادی علیه حاکمیت برهان الدین ربانی رئیس جمهوروقت افغانستان است .

 مطالبی تحت عنوان گـزارش کمیسیون مستقل حقوق بشردرمورد هجوم کوچی ها درسرویس خبر رسانی آریا نا نت انتشاریافته است که رئوس مطالب بعضی ازپارا گراف های آن بصورت مؤجزوا لتقا طی یاد داشت گردیده با تبصره های لازم به معرض مطالعۀ دوستان قرارداده میشود: درگزارش آمده است (درگذشته ها این کوچی ها صرف به امورمالداری اشتغال داشتند وازیک منطقه به منطقۀ دیگرطورپیاده ازطریق شاهراه ها ویا ازطریق دشت ها وکوه ها ، خودرا به مناطق مرتفع سردسیر میرساندند ودرنیمۀ تیرماه ، دوباره بطرف جنوب کشوربا عبورازخط دیورند به مناطق شمال وشمال غرب پاکستان میکوچید ند ولی درسال های اخیرتعداد بیشترشان توسط لاری های کرائی وشخصی شان ، غژدی ها ومواشی شان را ازیک منطقه به منطقۀ دیگرانتقال میدهند ودردشت ودمن ، نظربه میسربودن علفچرتوقف های کوتاه مینمایند ) .

این مطالب که برای آشنائی با وضعیت کوچی ها درگذشته وحال نگارش یافته است نشان میدهد که این کوچی ها اصلاًمتعلق به مناطق قبایلی قلمروپاکستان اند واززمان تسلط استعمارگران بریتا نیا برنیم قارۀ هند که خا ک پاکستان امروزی نیزجزء آن بوده وامیران افغانستان نیزمثل امیردوست محمدخان ، شجاع الملک مشهوربه شاه شجاع ، امیر محمد یعقوب خان ، امیرعبد الرحمن خان و امیرحبیب الله خان که دست نشاندۀ استعماریون ، معاش خورومزدوران گوش به فرمان مقامات انگلیس بوده اند ویا با اطاعت ازدستورات گورنرجنرال هند که بعد ها نام آن به وایسرای هند تغیر نمود کارمینمودند که خود آنها بنام نمایندۀ لندن مشهوربودند سرحد بین قلمرو امپراتوری انکلیس درهند بشمول افغانستان وجود نداشته واین کوچی ها ی موجود درقلمرو استعمارانگلیس ازسرزمین وسیعی برای چرانیدن حیوانات شان استفاده میکرده اند وپس ازتعین خط مرزی بین افغانستان وهند برتانوی درزمان امیرعبد الرحمن خان نیزاین کوچی ها درحصارگرفته نشده بصورت ذومعشیتین مختارگذاشته شده اند که کوچیگری آنها گاهی درقلمرو تحت سیطرۀ نمایندۀ انگلیس درافغانستان وگاهی درقلمروهند برتانوی ادامه داشته است ، وقتی درسال1914جنگ اول جهانی آغازگردیده درسال 1917بجای امپراتوری تزاری درروسیه دولت شوراها بوجود آمد ، بعد ها باپیوستن کشورهای آسیای مرکزی واروپای شرقی به آن ، بنام اتحاد جماهیرشوروی مسمی گردید ، این دولت نوبنیا د شوروی که دراعلامیه ها وابلاغیه هایش درمورد مستقل زیستن واستقلال کشورها ، وآزادی ملت ها ازدام وزنجیر اسارت استعمارتا کید مینمود ، مبارزان استقلال طلب افغانستان برهبری امان الله خان باتحلیل اوضاع وجو سیاسی جدید درمنطقه وجهان درک کرده بودند که موقف استعمارضعیف گردیده تحت تاثیربا لقوۀ دولت نوبنیا د شوروی که درآنسوی مرزشمالی افغانستان بوجود آمد قرار دارد ، اگراستقلال افغا نستان اعلام گرد د بلا معطل ازطرف دولت شوروی برسمیت شناخته خواهد شد و استعمارگران نمیتوانند به سرکوب آنان اقدام نمایند .

سرانجام به این پیشبینی ها وتصامیم انقلابی صحه گذارده شد وامان الله خان استقلال افغانستان را درسال 1919میلادی دراجتماع مردم درصحن مسجد عید گاه درکابل اعلام نمود که قبلا تمام تدابیر مقابله با هرگونه برخوردهای احتمالی استعماراتخاذ شده بود انگلیس ها با آنکه با تا نی زیا د مجبورشدند استقلا ل افغانستان را برسمیت بشناسند اما ایجنت های رنگارنگ خودرا به انواع مختلف فعال ساخته عرصۀ فعالیت واجرا ات انقلابی رابرای امان الله خان تنگ وتنگترساختند ، وقتی رژیم امان الله خان با دسایس داخلی وخارجی سقوط کرد طبق روایات تاریخ ، در28 جدی 1307(17جنوری 1928)  امیر حبیب الله کلکانی ودر23میزان1308(14 آکست 1929) میلادی نادرشاه ودر16عقرب سال 1312 (هفتم ماه اکتوبرسال 1933م) ظاه شاه درافغانستان یکی پی دیگربه قدرت رسید ند که افغانستان بین امپراتوری انگلیس وروسیۀ تزاری بصفت منطقۀ حا یل شناخته شده بود ،

 دراین دوره ها نیزگشت وگذارومالداری ومالچری کوچیها ی مذکور بنا به دلایل نا موجه محدود ومعین نگردید ه همانند دورۀ تسلط استعمارادامه یافت بخصوص زمانیکه هاشم خان برادرنادرشاه بحیث صدراعظم تا م الاختیارافغانستان طی سفری به آلمان با آدولف هیتلرصدراعظم ورهبرحزب سیاسی آن که بنام ( آلمان نازی ) شهرت یافته بود ملاقات وبا مفکوره های وی آشنا گردید بسیارذوق زده شده بود که مثل هیتلردرآلمان ومانند موسیلینی درایتالیا ، درافغانستان عمل کند پس ازبرگشت به کابل اگرچه مانند هیتلروموسیلینی حزب سیاسی تشکیل نداد اما به توظیف مبلغان ومسئولین برای عملی ساختن ایدۀ فاشیزم ، درافغانستان اقدام کرد وبا صد برابرکا سۀ داغ ترازدیگ عمل نمود و مردم افغانستان را بنام (برادربزرگ وکوچک تقسیم کرد ) پشتون تباران افغانستان وپاکستان رابعنوان(لراوبرپشتون)خطاب نموده آنهارا برادربزرگ وسایرساکنین کشوررا برادرکوچک نامید وتوسط عمال خود تبلیغات مغرضانه یی را به اتکای ( اواللامرمنکم ) ازطریق منبرومسجد براه انداخت تا مردم را وادار سازد که این ارادۀ فاشیستی را قبول نما یند درغیرآن به دوزخ خواهند رفت. امامردم عدالت پسند افغانستان هیچگاه این نظریۀ منسوخ وفایستی هاشم خان وچوکره های اورا نپذ یرفتند وعلیه آن مبارزه را آغازنمودند وچه بسا که بسیاری ازپشتون تباران حق پسند وعدالت خواه درنتیجۀ ضدیت با مفکورۀ فاشیستی وضدیت با مفکورۀ سیطره طلبی قومی وتفوق جوئی نژادی به دستورهاشم خان مشهوربه جلاد قرن به دهن توپ بسته شدند ویا به چوبۀ دارکشیده شدند که ارواح شان شاد وآرام گاه شان فردوس برین با د .

درهمین مرحلۀ ترویج وتعمیل رسمی فاشیزم درافغانستان بود که کوچی های لراوبرپشتون آزاد گذاشته شدند تا به هرجاکه دل شان است مال های شان را بچرانند وهیچکس حق نداشت که به آنها بگوید ( بالای چشمت ابرو است) .

این کوچیهای آواره ودوره گرد بی بهره ازنعمت سوا د ، بیگا نه با منا سبا ت اجتماعی وانسا نی اما مبتکرتوام سازی گله داری با موترهای لاری که پس ازسقوط بهترین حامی شان یعنی طالبان درافغانستان که شعارهای بنیاد گذاری دموکراسی ومدرن سازی جامعه افغانی بگوش ها طنین انداز بود کوچی ها مانند (پشک مسموم شده با نسوار) کرخت بود ند اما درسال 2003م که ازیکطرف رهبران طالبان به همکاری دست های مخفی پشت پرده وحمایت آشکارفونده مینتا لیستا ن قبایلی وپا کستانی به سازماندهی مجد د پیروان خود آغازنمود وازجانب دیگرطالب دوستان د رکابینۀ رئیس جمهور کرزی برای ورود مامورین بلند پایۀ ملکی ونظامی طالبان دراورگانها ی دولتی زمینه سازی نمود ند وحتی رئیس جمهور کرزی را وادارساختند که بگوید(طالبان تهدیدی برای افغانستان نیست) که اینچنین برخورد ها با گروه طالبان و وارد نمودن تعدادی ازافراد قبایلی درپارلمان بنام نمایندۀ کوچی ها که اسناد تابعیت افغانستان را ندارند ، کوچیها را بیا د سرشاری های شان دردوران تسلط استعماربه افغانستان انداخت ودرپیوند با فاشیست خویان داخل کشورازسال2004م بعضی ازقوماندانهای ارشد طالبان مثل نعیم کوچی بنام نمایند ۀ کوچیها وملا عبد الرحمن زاهد معین وزارت خارجۀ طالبان باتغیرنام بنام دوکتورعبدالرحمن هوتک رئیس حقوق بشرومبارزه علیه آلوده گی محیط زیست وتعدادی ازوابستگان طالبان وحکمتیاربنام رئیس واعضای سازمانهای مدنی وحقوق بشردرکابل با اخذ مجوز ازمقامات با صلاحیت کشوربه فعالیت آغازنموده وخودرا تبارزدادند وحتی به رسانه ها راه یافته به تبلیغات ماهرانۀ سازمان یا فته علیه دولت افغانستان وعلیه حامیان بین المللی آن پرداختند واین فتنه گریها با سوء استفاده ازصداقت واعتماد رئیس جمهورکرزی با آنها هنوزادامه دارد تحریک وتسلیح کوچیهای موترداربرای انتقال حیوانات شان به ملکیت وسرزمین هزاره ها  دربهسود وداشتن عزم جزم برای غصب زمین دیگران با ارایۀ اسناد ازاعتبارخارج شده ویا جعلی درولایات شما ل افغانستان وزیرآتش باری قراردادن مردمان وساکنین بهسود وامثال آن طبق پروگرام تشنج آفرینی وسود جوئی سیاسی ازان که به احتمال قوی ، توسط طالبان وحکمتیاربا همکاری مخفیانۀ عناصروفا داربه آنها درداخل وخارج افغانستان صورت گرفته است ، عدم دقت به این قضا یا وتلاش نکردن برای ریشه یابی این توطئه های خطرنا ک ، دولت را به پرتگاه قرین میسازد و انکشاف وثمردهی آن جزبه طالبان وحکمتیار وسایر تروریستان همکاربا آنها ، به هیچ گروه سیاسی هواداردموکراسی وسرکرده های اقوام ساکن کشورنمیرسد .

این هم شایان ذکراست : هم نفوس کوچی ها وهم نفوس متوطنین واسکان گزیده ها، تنها درپنجاه سال اخیرشش برابررشد کرده است بطورمثال : پاکستان که درسال 1947 بحیث یک کشورمستقل ازپیکرنیم قارۀ هند جدا گردید ، دران وقت به شهادت تاریخ چهل ملیون نفوس داشت ، درسال 1973م منا طقی بنام بنگله دیش برهبر مجیب الرحمن ازپیکرپاکستان جداگردید که یکصد وبیست میلیون نفوس داشت ، درسال 2003م نفوس پاکستان یکصد وچهل میلیون اعلام گردید .

طبق یک محاسبه ساده نفوس پاکستان ونفوس بنگله دیش که حاصل تکثیرهمان چهل میلیون نفوس روزپیدایش پاکستان است روشن میگردد که( این 40میلیون نفوس به 260میلیون ارتقا نموده است ) وقتی افزایش نفوس پاکستان معیار قرارداده شود نفوس کوچی ها ونفوس متوطنین واسکان گزیده های بهسود وسایرمناطق دارای علوفۀ مطلوب برای حیوانات کوچیها سنجیده شود طبق فارمول های مروج درتیوری انطباقی علوم دموگرافیک وسوسیولوژیک وجامعه شناسی سیاسی این شش برابرافزایش نفوس درمناطق مسکونی نیم قرن پیش سبب شده است ساحاتی ازمناطق دارای علوفه ومتعلق به ساکنین محلات به خانه وکاشانه تبدیل گردیده منا طق وسیع مالچرمحدود شده است همچنان درحالت های عقب مانده گی ونبود راه ها وسرک های موتررو، مردمان روستا ها وابسته به زمین های قرب وجوارشان بوده اززمین شان باکشت حبوبات وغلات حاصل میگیرند وبا آن امرارحیات مینمایند .

وقتی کوچی ها مانند آفت سماوی غژدی وحیوانات خود را به موترهای لاری بارکرده درپهلوی بزرگ را ه ها متوقف میشوند هرجا که غژدی میزنند وحیوانات خود ازموترهای لاری شان میکشند خطر نابودی کشت زارهای ساکنین محل وجود دارد ، با لخصوص که کوچی ها ی مسلح ، زورآوروماجراجوباشند عمداً ممکن است حیوانات خود را برای چریدن بداخل کشتزارها سوق دهند که اینگونه عمل کوچیها توام با عکس العمل ساکنین محل منبع بروزحادثات وتشنجات محسوب میگرد د .

درمادۀ چهلم قانون اساسی افغانستان نوشته است (ملکیت ازتعرض مصئون است).

درمادۀ سی وهشتم قانون اساسی آمده است : ( مسکن شخص ازتعرض مصئو ن است ).

درمادۀ چهل ودوم قانون اساسی تذ کا ریافته است : ( هرافغان مکلف است مطابق به احکام قانون به دولت مالیه تادیه نماید ).

کوچیهامطالب مندرج مادۀ ( 40  و 38  ) قانون اساسی را دربهسود نه تنها مراعات نکرده اند بلکه با آغازحملات تهاجمی وزیر رگبارآتش مسلسل وراکت وخم پاره قراردادن خانه ها ی مسکونی مصئونیت ملکیت ومسکن را نیزدربهسود ازبین برده اند .

همچنان کوچیها که بروفق مادۀ [ 42 ] درطول سالها به دولت مالیه نپرداخته اند واگرکوچیها خودرا افغان یا پشتون میدانند باید به دولت مالیه بپردازند واگرافغان نیستند واسناد تابعیت افغانستان را ندارند حق وارد شدن بیدون مجوزوزارت خارجه به افغانستان را ندارند وهرگونه اقدامات مسلحانۀ آنها قانوناً بمعنی تهاجم خارجی بداخل افغانستان تلقی میگرد د .   

دربند اول مادۀ شصت وچهارم قانون اساسی آمده است : ( مراقبت ازاجرای قانون اساسی وظیفۀ رئیس جمهوراست) .

درمادۀ [66 ] قانون اساسی آمده است : ( رئیس جمهورنمیتواندبدون حکم قا نون ملکیت ها ی دولتی را بفروشد یا اهدا کند ).

اکنون حق رئیس جمهوراست که توسط هیئت ازکوچی ها تحقیق نماید که چرا خلاف مواد مندرج درقا نون اساسی که دربالا ازان تذ کا ربعمل آمد عمل نموده اند وچرا مالیه نمیدهند ؟ تا مکلفیت قانونی خودرا درمورد مراقبت ازاجرای قانون انجام                 داده باشد .

درگزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان آمده است : ( کوچیها دربسا نقا ط کشوربا مردم محل درگیرمیشوند زیرا مواشی شان بنا بر غفلت چوپا نان بذرهای آبی وللمی مردم را میچرند وگاهی هم چنین واقع شده که حین عبورازیک منطقه مواشی شان را عمداً بالای زمین های بذرشدۀ مردم درهنگام شب چرانده اند که باعث بروزبرخورد های خشونت بارودشمنی ها شده است) .این پارا گراف گزارش کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان بیانگراین واقعیت است که کوچی ها ی فاقد اسناد تابعیت افغانستان

بحیث مجرمان متکرر،همه ساله درموسم های معین به بعضی مناطق دلخواه شان به افغانستان وارد میگرد ند با افزودن جرم هائی برجرم های قبلی و سالهای پیشین شان با روسیاهی بیشتربه لانه ها ی خود دران سوی خط دیورن بازمیگردند .

درگزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر آمده است : ( طی پنجسال اخیرکوچیها واهالی حصۀ دوم بهسود برخورد های خشونت بارصورت گرفته که تلفات جانی ومالی را نیزدربرداشته است ... درسال 1384ش بخاطرحل مسئلۀ برخورد اهالی با کوچیها یک هیئت با صلا حیت دولتی که پنج وزیرمشاور بوده ازطرف رئیس جمهورمؤظف گردید وآنها نتیجه گیری وپیشنهادات ایشانرا بریاست دولت { دفتررئیس جمهورکرزی} اریه نمودند اما به پیشنهادات آنها جامۀ عمل پوشانده نشد ).

سوال اینجا است که آیا درصورت عملی شدن پیشنهادات پنج وزیرمشاورکه بصفت هیئت درقضایای مکررتهاجم کوچیها با لای ساکنین بهسود که اکثریت مطلق نفوس آن هزاره ها هستند به اصطلاح کدام گوشۀ آسمان به زمین می افتاد ویا منافع ملی کشورشدیداً زیرکدام مخاطرات قرار میگرفت ویا کدام دلیل دیگر داشت ؟ اگرهمین پیشنها دات پنج وزیرمشاوریکبارتوسط حقوق دانها وجامعه شناسان داخلی وخارجی زیرغورقرار داده شده نتایج حاصله به شورای وزیران واگربسیارمهم بود بعد ازفعال گردیدن پارلمان با اعضای آن به استشاره گذاشته میشد واگرراه قا نونی وجود داشت درپارلمان به تصویب میرسید یکی ازمشکلات تکرار شونده ومصروف وگیچ کننده دولت وملت برای همیش حل میگردید واینکه پیشنهاد وابرازنظرهای هیئت موظف بلند رتبه به سطح وزیران مشاوربه چه دلیل به طاق نسیان گذاشته شده غیر ازرئیس جمهورکرزی ومقربین دربارش افراد دیگرشاید آگاه نبا شند ، به قضا یا ازروی اجبارهیئت توظیف کردن وبه نتایج کاری آنها که طی پیشنها دات ونظریات هیئت بریاست جمهوری ارایه میگرد د اگرخلاف میل رئیس جمهورباشد به آن ارزش قابل نشدن وعملی نکردن بمعنی زیرپاکردن اصول دموکراسی ومیلان داشتن به دیکتا توری وتحمیل ارادۀ شخصی است که شاید رئیس جمهورکرزی به آن متوجه باشد .

درمورد معضلۀ مرد م بهسود با کوچی ها وتهاجم کوچی های مسلح بالای هزاره ها ، تلفات جانی وخسارات مالی وارده به مردم با ارایۀ فاکتها وارقام وچشم دید های هیئت کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان مطالبی درگزارش انعکاس یافته است به این شرح : (به تاریخ 15جوزا در سال روان برخورد بین اهالی حصۀ دوم بهسود وکوچی ها رخ داد که باعث وارد آورد ن تلفات جانی وخسارات مالی شده وفضای مغشوش وخشونت باررا بارآورده است واکنون هم (15سرطان1386ش تاریخ نگارش گزارش) اوضاع متشنج است واگراین وضع برای مدتی ادامه یابد اهالی منطقه حاصلات شان را ازدست خواهند داد . هم کوچیها وهم مردم محل یکدیگررامتهم به آغازتجاوزمسلحانه بالای یکدیگرنموده وادعا نموده اند که مجبوربوده اند تا ازخود دفاع نمایند اما آنچه برای کارمندان کمیسیون مستقل حقوق بشرکه ازمنطقه بازدید وشاهد بخشی ازاعمال خشونت آمیزکوچیها علیه مردم محل بوده است این است که : حدود چند صد خانواده ، قریه های شان راترک گفته وبه جاهای امن پناه برد ه اند ، کارمندان کمیسیون حقوق بشرتجمع بیجا شده گان داخلی اعم اززنان ، اطفال ومردان را مشاهده کرده وبا ایشان ملاقات نموده اند .

برخی خانه های مسکونی وملکیت مردم محل درسه قریه سلطا لی ، سرقول پنجی ، خارقول توسط کوچیها به آتش کشیده شده که کارمندان کمیسیون مستقل حقوق بشرشاهد سوختن قریه های سرقول پنجی ، خارقول وسلطا لی ازفاصلۀ دوربوده وازصحنۀ آتش سوزی عکسبرداری نموده اند .

کوچیها چندین نفراهالی را مورد لت وکوب قرارد ا د ه است که کارمندان کمیسیون حقوق بشربا یکی ازایشان ملاقات وازعلایم لت وکوب بالای بدنش عکسبرداری نموده است ، کوچیها اکنون(15سرطان) درتپه های مشرف برهشت قریه موضع گرفته وآنهارا تهدید مینماید .

کارمندان کمیسیون مستقل حقوق بشربه تاریخ 28جوزاشاهد بودند که حدود سه ساعت بین کوچیها ومردم محل درمنطقۀ سموچک

وگیروی باد آسیاب درگیری مسلحانه ادامه داشته است واوضاع خیلی وخیم بوده .

پنج مکتب شمال مکتب های خارقول ، ابتدائیۀ د ا مرد ۀ کجاب ، لیسۀ میرهزار، متوسطۀ محمد یه ، و ابتدا ئیۀ خاتم النبیا تعطیل شده اند که حدود یکهزارنفرشاگردان ازمکتب رفتن محروم شده اند ، مکتب تره بولاغ کجاب مورد حملۀ کوچیها قرار گرفته شیشه ها شکسته وقرطاسیه ومواد درسی (توسط کوچیها )به آتش کشیده شده است وبه اساس ادعای مردم حدود یکصد خروار تخمریززمین للمی و شصت خروارتخمریززمین آبی رامواشی کوچیها چریده اند ( یک خروارمعادل هشتاد سیرکا بل ویا پنجصد وشصت کیلوگرام میباشد بناءً 100+ 60 = 160 خروارx 80 = 12800 سیرx 7 = 89600 کیلوگرام تقریباً نه تن تخمریز ومعا د ل یکهزارو د و صد جریب ویا 2560 هکتارزمین تحت کشت ضایع شده است ) .

درگزارش کمیسیون مستقل حقوق بشرتحت عنوان بغلی ( اقدامات دولت پیرامون رفع معضله) چنین آمده است : مقامات امنیتی دولتی خود اظهارداشته اند که آنها توان جلوگیری اززد وخورد مسلحا نه بین طرفین (کوچیها واهالی بهسود) را نداشته اند وهم موضوع را به والی میدان - وردک وقوماندان آن ولایت اطلاع داده اند ولی هدایت صریح را دراین زمینه دریافت نکرده اند.

باید گفت که درمورد آغازتهاجم کوچیها بالای مردم بهسود حقا یق پنهان پشت پرد ه به نظرمیرسد وقتی مامورین امنیتی وپلیس ولسوالی بهسود که درمقابل راکت ، هاوان ومسلسل ها ی د اشکه و کلا شینکوف کوچی ها خودرادرحفظ امنیت منطقه وجلوگیری ازتهاجمات کوچی ها ضعیف احساس مینما یند راپورخودرا درمورد شدت عمل کوچیها ونوعیت سلاح آنها به مسئولین ولایت وردک ارایه میکنند وکمک وهدایت میطلبند ، خاموشی والی وقوماندان امنیۀ ولایت وردک ودست به الاشه نشستن مسئولین وزارت داخله وسایر مقامات مسئول دولتی وبخصوص سکوت رئیس جمهورافغانستان ، وجود حقایق پنهان درپشت پرده را نمایان میکند این نوع خاموشی دولتمردان درافکارعامه ، میدان دادن به مهاجمین مسلح وبه خطرانداختن امنیت مردم فرمان برداردولت درمناطق مرکزی وشمال کشورمحسوب میگرد د واین مهاجمین مسلح شده ازطرف طالبان تروریست وشرکای جرمی آنهارا جسورترمیسازد واین خاموشی مقامات مسئول دولت ومنفعل عمل نمودن رئیس جمهوردربرابرتها جما ت کوچیها که برهم زنندۀ امنیت عمومی بشمارمیرود بجزعلامۀ اظهارعجزتعبیر دیگرندارد که تداوم آن به نفع دولت ومردمان صلح طلب وعدالت خواه افغانستان نیست .

درگزارش کمیسیون حقوق بشرآمده است : مردم محل ازناحیۀ برخورد با کوچیها متحمل خسارات مالی وناراحتی روانی ازقبیل

پا ما ل شدن بذرآبی وللمی شان توسط مواشی کوچیها ، سوختا ند ن منازل شخصی شان ، آواره شدن چند صد فامیل ، تخلیه شدن بیست وپنج قریه ، محروم شدن حدود یکهزارطفل ازرفتن به مکتب وایجاد شدن رعب وترس بین مردم شده اند .

تمام جملات وکلمات ذکرشده دراین پاراگراف ازلحاظ مقررات حقوق بشری مطالبی اند که نشان میدهد کوچیهای مسلح مهاجم دربهسود مرتکب اعمال تروریستی جنایت کارانه ومرتکب عمل صریح ضد حقوق بشری گردیده اند که نباید بیدون بازخواست مسکوت گذاشته شود .

درگزارش کمیسیون حقوق بشرآمده است :دولت باید پیرامون موضوع تحقیق وبررسی دقیق وغیر جانبدارا نه نموده واطمینان دهد که نا قضین قانون مورد بازپرس قانونی قرارمیگیرند وخساره وارده به همدیگررا جبران مینمایند .

جملات اخیراین پاراگراف قابل مکث است زیرا بروفق مقررات حراست ازحقوق بشرآنها ئیکه تحت حمله وتهاجم قرارمیگیرند

حق دفاع ازخود را دارند که درجریان دفاع ازخود اگربه مهاجمین ضربه وارد میگرد د مکلف به پرداخت غرامات به مهاجم نمیشوند تنها مهاجمین مکلف به پرداخت غرامات به افراد تحت تهاجم شان قرارمیگیرند که مثال های فراوانی دراین مورد درعرصۀ بین المللی وجود دارد . والسلام 19 /7 / 2007 میلادی

sasdolati@hotmail.com

dolati23.blogspot.com

--------------

 

وقتی درسال1914جنگ اول جهانی آغازگردیده درسال 1917بجای امپراتوری تزاری در روسیه دولت شوراها بوجود آمد ، بعد ها باپیوستن کشورهای آسیای مرکزی واروپای شرقی به آن بنام اتحاد جماهیرشوروی مسمی گردید ، دولت نوبنیا د شوروی که دراعلامیه ها وابلاغیه هایش  درمورد مستقل زیستن واستقلال کشورها ، وآزادی ملت ها ازدام وزنجیر اسارت استعمارتا کید مینمود مبارزان استقلال طلب افغانستان برهبری امان الله خان باتحلیل اوضاع وجو سیاسی جدید درمنطقه وجهان درک کرده بودند که موقف استعمارضعیف گردیده تحت تاثیربا لقوۀ دولت نوبنیا شوروی که درآنسوی مرزشمالی افغانستان بوجود آمد قرار دارد اگراستقلال افغا نستان اعلام گرد د بلا معطل ازطرف دولت شوروی برسمیت شناخته میشود استعمارگران نمیتوانند به سرکوب آنا اقدام نمایند که به این پیشبینی ها وتصامیم انقلابی صحه گذارده شد وامان الله خان استقلال افغانستان را درسال 1919میلادی دراجتماع مردم درصحن مسجد عید گاه درکابل اعلام نمود که قبلا تمام تدابیر مقابله با هرگونه برخوردهای احتمالی اسعماراتخاذ شده بود انگلیس ها با آنکه با تا نی زیا د مجبورشدن استقلا ل افغانستان را برسمیت بشناسند اما ایجنت های رنگارنگ خودرا به انواع مختلف فعال ساخته عرصۀ فعالیت واجرا ات انقلابی رابرای امان الله خان تنگ وتنگترساخت

 


بالا
 
بازگشت