اشغالِ چهارسالهء عراق

و

دومليون پناهجو

 

منبع: نشريهء هالندی مانيفست،

برگردان: طارق پيکار

 

مبتنی بر راپورِ تازه ارايه شدهء "انتونيو جوُتررس" «Antonio Guterres»، نمايندهء خاص سرمنشی سازمان جهانی ملل متحد در امور پناهنده گان در عراق، روشن ميگردد، که در طی چهارسالِ سپری شده، تعداد «دومليون» عراقی به کشورهای همسايهء آن کشور فرار نموده اند. هم چنان، «يک مليون و هفتصدهزار» ديگر اتباع عراق در داخل اين کشور از خانه های شان بيجا شده اند.

روزانه در حدود «يکهزار و سه صد» نفر عراقی خانه و کاشانهء شان را به قصد نجات جان شان از خطر و جُستن پناه در يک منطقهء امن- چه در داخل و چه در خارج از آن سرزمين، ترک ميگويند.

"جوتررس" توضيح داد، که تعداد مجموعی پناهجويان و بيجاشده گان عراقی، بلندترين رقم در تاريخ شرقميانه، از زمان آغاز بحران فلسطين در سال «1948م.» و ايجاد دولت اسراييل در منطقه بوده، در آن زمان تعدادِ «هشتصدهزار» فلسطينی مجبور به ترک سرزمينهای شان شده بودند.

سخنگوی وزارت امور خارجهء امريکا "سِن مک کورماک" «Sean McCormack»، در پاسخ به سوال ژورناليستان،مبنی بر اين که: در ارتباط روزافزونی روند فرار و بيجاشدن عراقيها، پلانهای مطروحهء واشنگتن و عملکردهای خشن نيروهای مستقرش در آن جا، يکی از عوامل مهم تلقی شده و مسؤوليت عواقب وخيم اين بحران- قبل از همه متوجه اتخاذِ سياستهای دولت ايالات متحدهء امريکا خواهد بود؛ با احتياط کامل ابراز داشت: «که اين روند و پيامدهای آن بالای تمامی کشورهای جامعهء جهانی تقسيم خواهد شد!؟ و . . .»

با توجه به ارقام و واقعيتهای موجود اخير و انکشاف منفی اوضاع در عراق، دولتهای قدرتمند جهان که خود نقش اساسی را در ايجاد پرابلمهای مذکور دارند، آگاهانه از مسؤوليت پذيری شانه خالی ميکنند و برای انسانها فاجعه می آفرينند؛ در زمينه ميتوان از دولتهای امريکا و انگلستان، نام بُرد.

با وجود اين همه دشواريهايی که مردم بيگناه عراق به منظور دريافتِ محل امنی برای گذشتاندن زنده گی شباروزی شان- چه در داخل و چه در خارج از کشورشان متقبل ميشوند، از همان آوان (ماه مارچ 2003م.) (اشغال عراق توسط نيروهای نظامی امريکا- ناتو) تاکنون، دولت ايالات متحدهء امريکا صِرف به «466 نفر» پناهجوی عراقی در امريکا سند پناهنده گی داده است؛ دولت انگلستان نيز کميتِ اضافه از رقم ياد شدهء بالا را نپذيرفته است.

در مقابل، دولتهای منطقه، هرکدام سوريه، مصر، لبنان، اُردن، ايران و ترکيه در زمينهء پذيرايی از پناهجويانِ عراقی و جادادن به کميت «دومليونی» عراقيهای فرارداده شده، نقش عمده و مثبتی را ايفا نموده اند.

مسؤولانِ امور پناهنده گان کشور سوريه، با پناهدادن به «يک مليون» پناهجوی عراقی به مشکلِ تأمين سرپناه برای آن ها مواجه ميباشند. کشور سوريه، در نتيجهء سرازيرشدنِ کتلهء يک مليونی عراقيها، ظرفيت و توانايی پذيرايی و رسيده گی همه جانبه را از دست داده و امکان آن موجود است که بيشتر از اين نتواند پناهنده گان عراقی را کمک نمايد.

"جوتررس"، از اقدامهای انسانی که از جانب کشورهای سوريه و اُردن در قبال ياری رسانی به پناهجويان عراقی صورت گرفته، به طور خاص قدردانی نموده، افزود: «نوعدوستی کشورهای مذکور، به طور خاص و فوق العاده قابل ستايش و ارجگزاری بوده و من از جامعهء بين المللی جداً خواهان پشتيبانی و کمک رسانی به اين کشورها و سهيم شدن شان در اين مسؤوليت مشترک انسانی برای نجات انسانهای بيگناه ميباشم.»

اقتصاد سوريه پس از سرازيرشدن گروهِ قابل ملاحظهء پناهجويان به طور شديدی ضربه ديده و ورشکست شده است. روی همين اصل دولت سوريه مانند دولتهای اُردن و مصر، راههای ورودی و سرحدهای خود را به روی عراقيها بسته است. بايد متذکر شد، که غيرممکن بودن پذيرايی بيشتر کتله های فراريانِ عراقی، از طرف اين کشورها، به بنيادی شدنِ بحران موجود مسلماً خواهد افزود. گمان آن ميرود، که به تعداد مجموعی بيجاشده گانِ عراقی در داخل اين کشور تا اواخر سال جاری «يک مليون» دگر افزود خواهد گرديد.

اگر به سابقهء تحريمها و اقدامهای غيرانسانی دولت ايالات متحدهء امريکا در طول «دوازده سال» اخير، بر عراق نظر اندازيم، با صراحت پی ميبريم، که مسؤوليتِ مستقيم اين همه در به دری و بيخانمانی مردم بيگناه عراق به دوش نيروی اشغالگرِ نظامی امريکا بوده، در غير آن بحرانی به اين پهنا و ژرفا- به خصوص در امور پناهنده گی و بيجاشده گان و پناهنده گانِ عراقی وجود نميداشت.

حکومت "بوش"، در زمينهء رسيده گی به پرابلمهای روزافزون پناهجويان و بيجاشده گان کمترين توجه را نشان ميدهد، به طور نمونه ميتوان از بودجهء در نظر گرفته شده برای امور پناهجويان عراقی در سال «2008م.» از جانب کابينهء حکومت بوش، که صِرفاً مبلغ «35 مليون» دالر ميباشد نام بُرد؛ که در مقايسه با تعداد موجود مجموعی کتله های بیخانمانِ عراقی، برای هرکدام- «9,45 دالر» در سال خواهد رسيد.

از جانبی، با آغاز حمله و اشغال عراق، "جورج بوش" چندين مرتبه تقاضای انکشاف بودجه و دريافت پول بيشتر را از پارلمان امريکا نموده، اما، نی به مقصد و استفاده در امور بشری و بهشدِ وضع زنده گی مردم عذابديدهء عراق، بل که صِرف به منظور افزودیِ رقم در مصارف نظامی؛ چنانکه موصوف برای انکشاف بودجهء مصارف و مخارجِ جنگی در سال «2008م.» مبلغ «145 مليارد دالر» را درخواست نموده است.

بايد توجه داشت، که چنين مطالبه هايی برای چنين اهدافی که در بالا ياد شد، هيچ نوع پيامدِ مثبتی که در آن منافع مليونها عراقی شامل باشد، نداشته، برعکس بر وخامت و بدترشدنِ بحرانِ موجود و توسعهء ابعاد آن در منطقه خواهد افزود.

من خواستارِ آن ام، که ايالات متحدهء امريکا، در زمينهء بازسازی و حداقل تهيهء سرپناه برای آنانی که در اثر بُمباردمانهای امريکا منازل شان تخريب شده است، بذل توجه نموده، تخصيصهای عاجل پولی را منظور نمايد.

وزارت امور خارجهء امريکا، اعلام داشته بود، که در امور پناهنده گی- دولت امريکا يک سلسله تغييرهايی را در نظر داشته، تعداد بيشتری را اجازهء اقامت در امريکا خواهد داد، از آن جمله و به طور مشخص به آن عده عراقيهايی که در همکاری رسمی با نيروهای امريکايی بوده اند، حق اوليت داده خواهد شد. اما، شواهد نشاندهندهء آن است، که اين وعده ها جامهء عمل نپوشيده اند، حتی در موردِ اقليتهايی که همکاران رسمی نيروهای امريکايی بوده اند.

به تاريخ «5- فبروری 2007م.»، کوندوليزا رايس (Condoleezza Rice)، وزيرامور خارجهء امريکا، اعلام داشت که دولت امريکا مصمم است، تا با ايجاد يک «نيروی عملياتی مخصوص» (Taskforce) به منظور کمک رسانی به بيجاشده گان و آسيب ديده گانِ جنگهای چهارسالهء عراق و مهيانمودن شرايط اسکان و رهايش برای آن ها داخل اقدامهای جدی شود. به نظر من، پس از بروزِ اين همه تراژيديها باز هم اگر پلانِ تشکيل يک «نيروی عملياتی مخصوص» امريکايی جهت کمک رسانی به مردم عراق عملی گردد، مفهومی جز تأخير، سهل انگاری، بی توجهی و غيرمؤثربودنِ چنين پلانها و عملکردها را افاده نخواهد داد!

خودداری کردنِ مقامهای صلاحيتدارِ امريکايی، از پذيرفتن مسؤوليتِ نتايج فاجعه بارِ مداخلهء نظامی غيرقانونی و اشغال سرزمين عراق، برای منابع مختلف چه در داخل و چه در خارج از ايالات متحدهء امريکا، شوک دهنده و خشم برانگيز بوده است. چنانکه، «کريستل یاونِس» (Kristele Younes) سخنگوی «ريفوجی انترنشنل» (Refugees International) چنين هوشدار ميدهد:

«صادقانه بايد ابراز داشت، که مسؤوليت پذيری ايالات متحدهء امريکا، در قبال پناهجويان و بيجاشده گان عراق به طور گيچ کننده يی ناچيز و حتی غيرقابل تصور ميباشد. اگر امريکا در ظرف ششماه آينده، در اين زمينه مساعی جدی و لازمی را اتخاذ ننمايد، وضعيت حقوق بشر- بيشتر از اکنون عواقب ناگوارتری را در عراق در بر خواهد داشت.»

از جانبی، حتی روزنامهء «فايننسيال تايمز» (Financial Times)، در اين مورد چنين تبصره کرده است:

«اين، بيشتر از هر چيزی تکاندهنده تر و آزاردهنده تر است، که چگونه، دوکشوری (ايالات متحدهء امريکا و انگلستان) که مسؤولان درجه يکِ ايجاد آشوب و بحران بشری در عراق ميباشند، کمترين وقعی را در قبولِ اين مسؤوليت ميگذارند و به آن کم بها ميدهند.»

Bron: Workers World, New York,

15- 02- 2007

 

 


بالا
 
بازگشت