نوراحمد رجاء

 

مقايسه يک رسم ورواج ويک اصل اساسي

اسلامي دربيرون راندن مهاجرين افغان از ايران.

 

استبدادي که هم اکنون روند بازگردانی مهاجرين افغانی را از ايران بشدت و  حدت بي سابقه روي دست گرفته من را بياد اين ماجرا انداخت:

در نوامبر سال 1999 دريکی دو روز دولت تاجيکستان به جمع آوری افغانهای مقيم تاجيکستان پرداخت ؛ وعده از افغانهای فاقد مدارک شناسايي وياآنهايکه ويزا ويا ميعاد کارتهای مهاجرت شان سپري شده بود از خيابانها جمع آوری ودر ) يکه چنار  )  قرنطينه نمود .

درخلال همين گرفتارِیها روزی دوستی از کارکنان دولت تاجيکستان مرا ديد وجويای احوالم گرديد ؛ من گفتم هيچ مشکلي نداريم به استثنای لشکرکشی طالبان به سمت شمال وسرازيرشدن پاکستانیها بکمک طالبان که الحمد لله به پاسداری وتوانمندی مردم غيورکشور دل ما از اين ناحيه ها جمع است ؛ اما دلهره وگرفتاری ما بگير به بندهای دولت تاجيکستان که شايد خواسته افغانهارا جمع آوری کند تااگر طالبان از بدی روزگار به پيروزي برسند؛ آنهاراپيشکش طالبان قراردهد؛ اين دوستم لبخند تلخی برلب آورد وگفت نه ملت تاجيک چنين رسمي ندارد که باعده ازمهمانان خود چنين برخوردی داشته باشد و علاوه نمود  : مطمئنا به اطلاع شما برسانم که از ماه نوامبر اگرحيواني بداخل خانه ما پناه آورد تافرارسيدن فصل بهار ما از پيش او به آهسته گي ميگذريم که  احساس او جریحه دارنشود . من افزودم که شايد چنين بوده باشید ؛ اما حالا که :  ( چيزی که عيان است چه حاجت به بيان است ) درحاليکه هردوي ما ازهم خسته وعصبانی بوديم خداحافظی نموديم.

فردای آنروز برهايي افغانها آغاز شد همه کساني که ويزا نداشتند وميعاد کارت مهاجرت شان به پايان رسيده بود باتمديد ميعاد ازجانب خود دولت رهاگرديدند وتنها 17 نفر فاقد هرنوع اسناد شناسي بودند که از دوستان واقوام آنها خواسته شد تابرای شان اسناد تهيه گردد تابرهايي شان اقدام گردد وهيچ کسي بيرون رانده نشد وجمهوری تاجيکستان تحت عنوان جمهوری حقوق البنياد دنيوی عرض اندام دارد وزوايای اسلام واسلامي شدن را یدک کش نام ونشان خود قرار نداده است ومن شرمنده برخورد خودم باآن دوست تاجيک بودم .

فرق است بين رسم ورواج وعنعنه تادستورات مقدس اسلام که اصل مهاجرت ومراعات همسايگی وهمجواری را برسميت شناخته است ؛ داعيان امر درجمهوری اسلامي ايران  چنان ازسيستماتيزه شدن اسلام در  آن کشور دادسخن سرميدهند که گويا اگر علمبرداری آنها نميبود ؛ هم اکنون نام ونشاني از اسلام درجهان باقي نميماند ؛ اما درمقابل مشت مردم بي پناهی که از شرايط نامساعد کشور خود به آنهاپناه برده اند ؛ هرهفته وهرماه حرمت واحترام شان را بازيچه مسايل سياسي خود قرارميدهد وشان ونزول فرمانهای جديدی را صادرمينمايد و بدون هرگونه ملاحظه اي هر افغان را از هرکجا که گرفتند به اردوگاه انتقال داده وسپس باجمع آوری تعدادی آنها را درهمين شرايط سخت زمستان به هرات انتقال ميدهند ؛ ومجالي برای شان نيست تا دادوستد حسابدهي ويا داشته های پولي خودرا ازصاحب کاران اخذ بدارند ويا فاميل های خودرا ازسرنوشت شومی که بسراغ شان آمده مطلع نمايند.

حاميان گسترش دهنده ای عدالت اسلام ناب محمدي به ارتباط حمايت از فلسطينيان زخمی ومجروح شدن هرمظلوم فلسطين را از طريق رسانه های دسته جمعی خود بار بار برخ جهانيان ميکشند که اين عمل شان واقعا برازنده ودرخور تمجيد است ؛  اما اين نشود که درفرداها همان روش عدالت پسندانه شان دستاويز دست اسرائيل غاصب گردد که آنهايکه چنان شعارسرميدهند ؛  خود عامل چنين روشي اند.

 واينکه خود بينی بيشتر از ديگران بينی دراسلام حايز اهميت است ازجمله اصليات است نه فرعيات.

وازجانب هرزمانيکه جمهوری اسلامی ايران خواستار اخذ کدام دستاورد جديد وامتياز بيشتر وبهتری از جمهوری اسلامی افغانستان باشد تانقش ورل خودرا ثابت وسالم نگهدارد به چنين اهرم فشاری دست ميزند ؛ درحال حاضر که مردم درمراسم عزاداری ماه محرم قراردارند وعنقريب مراسم تاسوعا وعاشورا توسط عده درحال تدارک گيری است ؛ شايد که عاملان اين بگير وبه بند ها خواستار آنند تادراين مراسم ؛ عملکرد خونين مراسم دوسال پيش درهرات را تجديد مشابهي داشته باشد واگر بهمين اساس در لابلای اخراج افغانهای فاقد کارت شناسایی در ايران تعدادی از سپاه محمد را پارسل نموده باشند تا فراهم آوری زمينه جنجال برانگيزتر و خوناکتری گردند امری بعيد نمي نمايد تاکهنه کاران سياسي از آب کل آلود ماهي شسته رفته تری بگيرند.

 

12-1-2008

noorahmad1957@yahoo.com

  


بالا
 
بازگشت