احمدسعيدی

 

اتحاد با بی نظیربوتو جنرال مشرف را نجات خواهد داد؟

 

نخست از همه توضیح باید کرد که سیاست مجموعه وسیع و گسترده از ارزش ها بوده که با سیر و روند اجتماعی جامعه بشری ارتباط عمیق و ناگسستنی را دارا می باشد و لی این ارزش ها در بسا موارد باهم در تضاد قرار داشته و قضایا را از زوایا و دیدگاه های دلخوه خویش مورد غور و برسی قرار می دهند که این مجادله دایمی و پایان نا پذیر که در طرز و تفکر و ایدیولوجی های اقشار مختلف جامعه متبارز می گردد بس این افراد جامعه اند که از چگونگی طرز روش و اندیشه فکری با نظرداشت منافع خویش در پی تحقق آن بکار و فعالیت بر می خیزند زیرا اندیشه های فکری ابعاد وسیع و متعدد را داشته که پیروان آن نیز از لحاظ کمی بیشمار اند.

هر تنظیم سیاسی و یا مذهبی پاکستان نظریه و پالیسی جداگانه دارد و در موقع انتخابات زیاد بر اعضای خود تکیه می کنند که خانم بی نظیر بوتو از جمله همین قماش است. در حال حاضر بزرگترین نقص تنظیم های پاکستانی این است که کارمندان تنظیم ها صرف در وقت انتخابات بدرد میخورند یا به معنی درست همین رهبران با سوار شدن بر شانه های کارکنان شان به اقتدار میرسند و بعد از رسیدن به اقتدار آنها را دوباره فراموش می نمایند تا انتخابات آینده فرا رسد و دوباره مطلب بر آورده شود و باز وزن خود را به شانه اعضای بار نماید بعد از صورت گرفتن این عمل جندین مرتبه کارکنان که یک نظر خوب بجا و مثبت دارند ال سرد شده از سیاست دشت میکشند و جهت ادامه حیات شان شغل دیگری را آغاز می کنند و آنانیکه در پی مطلب هستند تا آخرین نفس های شان در تنظیم ها فعالیت می نمایند و مورد استفاده قرار می گیرند. رهبران تنظیم های سیاسی بدو نوع اند یکی آنانیکه حرف خود را جهت حصول مقصد کارمندان شان می زنند و استفاده می نمایند و دیگر آنکه در هر قدم شان با کارکنان شان کشوره می نمایند و جهت حقیقت ساختن نظر شان تا آخرین لحظه حیات شان میجنگند که از بخت بد همچو اشخاص و تنظیم کم پیدا اند . ولی تا حال همین قدر واضح گردیده که کارکنان تنظیم های سیاسی صرف و صرف مسئولیت گرفتن تیاری ها جهت انتخابات را دارند و بس.

از وقت که تغییرات در سیاست اسلام آباد آغاز گردیده کارکنان تنظیم ها هم خیلی بیقرار گردیده اند و خصوصاً آن کارکنان که به حکومت مرکزی به شکلی از اشکال نزدیک اند که در گذشته ها خیلی مشرف میگفتند ولی بر عکس فعلاً از وی دوری می کنند و دروازه دیگری را جستوجو می کنند.

زمانیکه ملت پارتی و نیشنل الاینس را یکجا ضم مسلم لیک نمودند این فیصله باعث گردید که کارکنان این تنظیم ها بحدی نا راضی شوند که به نام پاسبان ملت تنظیم علیحده را تأسیس نمایند و از سردار فاروق خان لغاری و محمد علی درانی جدا شوند.

آیا حالا میتواند که سردار فاروق لغاری و محمد علی به صوبه سرحد بیایند و به کارکنان شان در مورد فیصله یکه بدون مشوره با این کارکنان صورت گرفت توضیحات بدهند؟

امکان دارد که این هر دو شخصیت در راضی ساختن این کارکنان موفق شوند زیرا خداوند متعال زبان شرین به هر دوی آنها اعطأ نموده است و بتوانند که آنها را بقبولانند که در این فیصله مشوره با آنها ضرور دانسته نشد.

به همین نوع زمانیکه پیتریاتس را با پیپلز پارتی ( شیرپاو) یکجا نمود پاکستان پیپلز پارتی تأسیس گردید و هیچ نوع مشاورت با کارکنان صورت نگرفت چنانچه بوتو در دوبی چنین کرده تا حدی که معماران شورا هم از این ادغام بیخبر بودند و حالا چنین شنیده میشود که سه تن از MPA پاکستان پیپلز پارتی ارشد خان ، شاه محمد خان و اسرار الله از این ادغام خیلی نا را ض گردیده اند و در اسمبلی سرحد گروپ پارلمانی علیحده را تشکیل خواهند داد و موقف کارکنان چنین می باشد که میگویند که ضم شدن با پیتریاتس که یک تنظیم پرجنجال است نه تنها باعث نارضایتی کارکنان گردیده بلکه به مفادات خود تنظیم هم خدشه رسانیده.

از جانب دیگر پاکستان پیپلز پارتی ( پارلمنیترین) که از یک مدت مایوس بوده یک نفس تازه را روبرو شده اند و اختلاف داخلی آن زمانی از بین رفت که خواجه محمد خان هوتی عازم دوبی شد و نزد بی نظیر بوتو رفت و از صدارت این تنظیم استعفا داد.

شخصی که حالا انتخاب شده رحیم داد خان می باشد و از وقت که صدارت صوبائی را بدست گرفته با رویه های خوش و نیک همراه با کارکنان در ارتباط می باشد و بعد از انتخاب صدر جدید کارکنان هم توقع دارند که سلوک و رویه گذشته تکرار نخواهد شد.

در صوبه سرحد عوامی نشنل پارتی هم از جمله تنظیم های بشمار میرود که کنترول ثابت بر کارمندان شان را دارند و با دلایل منطقی راه میروند و همین خوبی های شان را امیدوار میسازند که تا در انتخابات عام کامیاب شوند.

اما بعضی حلقات این تنظیم نظر به بعضی نقاط با رهبران شان متفق نیستند و باعث مشکلات گوناگون گردند. در مورد متحده مجلس عمل گفته میشود که یک تنظیم ثابت و دقیق میباشد هر شخص نمی تواند به آسانی به عهده های بلند و بالا برسد و باید مرحل مشکل را طی کند و هر عضو آن مسلسل مصروف فعالیت های مشخص باشد اما حالا کارکنان این تنظیم هم دچار پریشانی ها شده نظر به فعالیت های بزرگان شان کارکنان آنها از روبرو شدن با سوالها خود دارای می نمایند و موقف نظری بزرگان شان و فعالیت های شان در صوبه سرحد باعث شده تا در انتخابات نا امیدی ها را بار آرد و هر کس میداند که در انتخابات آینده برای مجلس متحده عمل که متشکل از احزاب مذهبی اند کسی رأی نخواهد داد و احزاب قوم پرست برنده خواهد شد. در وزیرستان جنوبی قواه نظامی پاکستان مصروف تیاری جهت از بین بردن طالبان و اعضای القاعده توسط عملیات دیگری به ظاهر هستند و مناطق جنوب غربی شکئی ( خمرانگ) بش بهار و مناطق شمال غربی ستونی منت کوئی و دره نشتر را مخصوصاً در بر خواهد گرفت زیرا مناطق مذکور از جمله مناطق میباشد که راه خیلی دشوار و پرخم و پیچ را دارا است.

اگر مناطق مذکور را توره بوره دیگر بگویم پس بیجا نخواهد باشد که مردم این منطقه خانه های شانرا برای خارجی ها و رهبران آنها که تعداد شان به ده هزار گفته میشود و در این جا زندگی دارد تسلیم نموده و خود ایشان نقل مکان نموده و به منطقه بنام تل رفته اند. منطقه مذکور از یک جانب مناطق سرحدی افغانستان و پاکستان میباشد و از جانب دیگر بخش از وزیرستان شمالی میباشد که توسط ستلایت مخفی امریکا از مدت دونیم سال است که زیر انگرانی قرار دارد و فعالیت های عناصر خارجی در آن مشاهد میگردد.

جهت نگرانی و با خبر بودن از این مناطق امریکا از تکنالوجی مخصوص خویش استفاده بعمل آورده و طیاره های جاسوسی شانرا که یکی بنام 2-4 که طیاره بدون پیلوت می باشد و 25 هزار فت از زمین پرواز می نماید و همین طیاره بود که جهت از بین بردن نیک محمد از آن استفاده گردید و علاوه از این از طیاره های R.C..155 نیز استفاده میگردد.

اداره های مخفی امریکا فعلاً در وزیرستان شمالی دوساحه و در وانا کمپ ساحه زمری را در دست دارند که توسط آن اوضاع را کنترول می نمایند.

طیاره های مذکور که از هر نوع لوازم جدید برخوردار اند همیشه در پرواز بر این مناطق می باشند و بشکلی که اداره های مخفی امریکا و خود قواه نظامی های پاکستان که این مناطق محاصره نموده اند چنین معلوم میشود که کدام مرکز مهم القاعده در این در این جنگل ها وجود دارد و فعالیت می نماید.

چند روز قبل زمانیکه رئیس جمهور پاکستان جنرال مشرف طی یکی از نشست های شان در مورد تأمین امنیت چنین گفت که وانا مرکز القاعده میباشد در حقیقت جنرال خواست تا توجه امریکا را بطرف وانا جلب نمایند زیرا حالا جنرال مشرف دانسته که از بین بردن القاعده از این مناطق کار آسان نیست و تعداد شان هم اندک نمی باشد.

نظر به راپور های مخفی اداره های مخصوص جنگجو های این مناطق بم های کوچک را ساخته اند کا به آسانی از یک منطقه به منطقه دیگر برده میشود و همچنان اسلحه خورد و بزرگ در این مناطق نیز کم نیست و اگر امریکا این عملیات را شروع نماید پس توره بوده خواده بود که به آن مبارزه قوی ضرورت است. و پاکستان هم به ظاهر را ضی نیست.

قوماندان های پاکستانی که در ماه جون نزد این عناصر خارجی و جنگجو ها اسیر گردیده اند حالا آنها را گروه های مختلف بین خود تقسیم کرده اند و قواه نظامی پاکستان از همین جهت بمبازد فضائی را قطع کرده است زیرا آنها چنین اندیشه دارند که نشود تا همین قوماندان ها منحیث سپر در مقابل گلوله های خود شان قرار بگیرند.

جهت رها نموده همین قوماندان ها مولانا عبدالمالک که عضو اسمبلی قومی نیز میباشد به وانا رفت و هم رهبر حزب اختلاف مولانا فضل الرحمن وعده نمود که وی هم به وانا میرود که از همین جهت راه ها که شدیداً مسدود گردیده بود آزاد ساخته شد ولی با مشاهده وضع و حالات نه مولانا فضل الرحمن به وانا رفت و نه چاره دیگری تا اکنون دریافت گردیده. در این روز ها مسلم لیگ های پاکستان که صاحبان قدرت اند  همراه با دیگر تنظیم های اتحادی بر اوضاع امنیتی کشور اظهار عدم اعتماد نموده اند و میگویند که ضرورت است تا در مقابل تروریزم فعالیت های ملی صورت بگیرد و در این مورد از  اپوزیسیون کمک خواسته اند و دست و پا می زنند کشت خود کاشته اند.

سه روز قبل طی یک کنفرانس مطبوعاتی که در آن جنرال سکرتر مسلم لیگ چودری شجاعث حسین عده از وزرأ مانند (خالد و درانی) تنویر حسین و دیگران نیز شرکت داشتند گفت که عملیات و فعالیت های ترورستی مسئله مهم میباشد و خطر بزرگ برای ملت پاکستان به وجود  آورده ازین لحاظ حکومت و  اپوزیسیون باید هر دو یکجا شوند و در  مقابل تروریزم فعالیت های لازم را انجام بدهند تا دامنه این خطر وسیعتر نگرد .

این حقیقت را نه تنها شجاعث حسین اعتراف کرد بلکه وزیر داخله پاکستان شیرپاو نیز گفته است  که هیچ نوع کمپ یا قرار گاه القاعده در وزیرستان جنوبی موجود نمی باشد ولی تروریست ها و جنگجو های خارجی در آنجا موجود میباشد و انفجارات که صورت گرفت آن هم به آنها تعلق میگیرد.

وی در جواب یکی از سوال ها گفت که زمانیکه ما میگویم که در وزیرستان جنوبی تروریست و جنگجو های خارجی موجود اند هدف ما از راضی نگهداشتن رئیس جمهور امریکا و یا جنرال مشرف نیست بلکه حقیقت را میگوئیم. اما شوکت عزیز ( 21مین ) وزیر اعظم پاکستان بعد ازاخذ رائی اعتماد مردم خویش را  وعده نمودکه پاکستان را یک کشور نا قابل تسخیر و مترقی با یک اقتصاد پیشرفته خواهد ساخت .

در سال 1999 زمانیکه مشرف اقتدار را بدست گرفت اولین شعار وی نیز همین بود . اما این شعارهای وی در اثر حوادث زمانه به پایه تکمیل نرسید و هدف ها متغیر شد . بعد از فایق شدن شوکت عزیز بر عهده وزارت عظمی پاکستان در یک وقت تحت اثر  دو رهبر قرار گرفت مشرف قدرت مند و شوکت عزیز کم قدرت.

اندیشه قاعد اعظم علی جناح در مورد پاکستان چنین بود که وی میخواست تا پاکستان  را پیشرفته ترین کشور جمهوری اسلامی بسازد اما چند وقت بعد اولین شخص نظامی جنرال ایوب خان خواب های دیگری را به مردم پاکستان نشان داد و نتیجه فعالیت های اقتصادی و سیاسی ایوب خان چنین شد که دارائی کشور پاکستان میان (220) خاندان تقسیم گردیده و پاکستان نزد جهانیان اعتبار خویش را از دست داد و در اثر نظام یکدستی سقوط دها که نیز صورت گرفت و کشور بنگلدیش ایجاد وضیعت کنونی پاکستان بنگلدیشی های دیگر به وجود خواهد آمد.

بعد از سقوط ینگله دیش اولین رهبر حزب مردم پاکستان ذوالفقار علی بوتو بود که سوشلزم را نظام اجتماعی میدانست و ملت را بیدار ساخت و قبولاند که ملت بزرگترین قدرت میباشد مگر بر اساس ساختن قانون جدید تحت تفکر جمهوریت ملی وی در سال 1973 به دار آویخته شد اما دخترش حالا آماده اتحاد با جنرال مشرف است.

بعداً شخص دیگر نظامی بمیان آمد که جنرال ضیاوالحق نام داشت و بر عکس پالیسی های که وی در مدت (11) سال اقتداراش داشت امروز پرویز مشرف با پالیسی جدید یر تخت اقتدار نشسته است .

بعد از ضیاوالحق نواز شریف و بینظیر بوتو به اقتدار رسید و شعار های زیاد دادند و تا حدی بر آن عمل هم کردند ولی باز هم جهت رسیدن به اقتدار باید از قانون نظامی  خادم شاهی آنوقت میگذشت البته از سالهای 1988 تا اکتوبر 1999 رهبر های سیاسی  آنقدر قابل شده یودند  که کوشش میکردند تا پارلمان و وزیر اعظم را جهت با اختیار ساختن باید از قانون نظامی خادم شاهی خارج ساخت .

در پاکستان رایج شده که وزیر خزانه بعد از چندی باید وزیر اعظم تعین گردد ، طوریکه اولین وزیر اعظم پاکستان لیاقت علی خان هم  قبلاً وزیر خزانه بود و در  زمان حکومت لیاقت علی خان وزیر خزانه وی غلام محمد به عهده گورنری نیز  رسید .

غلام اسحق خان رئیس جمهور اسبق پاکستان نیز وزیر خزانه  بود که بعداً به ریاست جمهوری رسید. وبه همین ترتیب نواز شریف هم وزیر خزانه پنجاب بود که بعداً  وزیر اعظم پاکستان شد ولی نام شوکت عزیز را زمانی مردم شنید که خود جنرال  مشرف ویرا از امریکا طلب نمود تا وزیر خزانه پاکستان مقرر نماید و چنین هم کرد . زمانیکه شوکت عزیز بر عهده مذکور مقرر شد موقف پاکستان را مشاهده کرد که از  اثر انفجارات اتومی کشور در قرض ها فرو رفته و بعضی قیود های جهانی متوجه  آن نیز شده یود از فی نفوس پاکستان دنیا 2700 دالر قرض طلب داشت .

بعدا زواقعه 11 سپتمبر زمانیکه دوستی پاکستان و امریکا آغاز گردید و فعالیت های  امریکا در مقابل تروریزم و کمک های آن به پاکستان شروع شد و همچنان آنعده اشخاص پاکستانی که در خارج  از کشور تجارت می نمودند دو باره حساب های بانکی  را در پاکستان باز نمودند و تمام این حوادث باعث گردید که یک مقدار زیاد پول دو باره در بانک های  پاکستان ذخیره شود .

و در زمینه مقدار زیاد قرض پاکستان از طرف امریکا بخشیده شد که گفته میتوانیم ثمره این حمایت  اقتصادی امریکا به پاکستان به شوکت عزیز رسید چنانچه با تکیه به همین حمایت اقتصادی امریکا که قبلاً صورت گرفته است وی چنین اظهار داشته  است ، لذا در اثر فعالیت های وی در غربت مردم کشور  4.6  فیصد تخفیف صورت گرفته است . اما باز هم تنظیم های اپوزیسیون میگویند که بیشتر از 40 فیصد مردم پاکستان زندگی پائین تر از سطح بخور و نمیر دارد و بیکاری نظر به سال 2001 که 7.8 فیصد بود حالا  بالا رفته و به 8.4 فیصد رسیده است اوضاع خراب امنیتی کشور که نمونه های از آنرا خود رئیس جمهور مشرف و وزیر اعظم شوکت عزیز نیز در عمل  دیده اند خطر بزرگ برای سرمایه گذاری های خارجی میباشد .

از سبب موقف ضد امریکائی مسلم لیگ توجه امریکا فی الحال بسوی نواز شریف نیست به طرف بی نظیر بوتو است. بی نظیر بوتو کوشش دارد اعتماد امریکا را جلب کند.

گویا که سرگرمی های سیاسی فعلاً خارج از لاهور است یعنی در امارات عربی مشرف و بی نظیر بوتو. مگر حالاتیکه بعد از صحبت تیلیفونی پرویز مشرف با بی نظیر بوتو و رهائی آصف  زرداری و جاوید هاشمی بمیان آمده مورد دلچسپی و توجه تمام حلقه های سیاسی در لاهور قرار گرفته است. تحریک های سیاسی در مملکت تا آنوفت به ننتیجه ئی رسیده نمی تواندمگر آنکه اهالی پنجاب و بصورت خاص شهر لاهور در آن سهیم گردند. البته حلقه های سیاسی شهر لاهور مصروف بحث در مورد تحریک احتجاجی مخالفین، رهائی آصف زرداری و هاشمی نتایج و عواقب گفتگوی رئیس جمهور با بی نظیر بوتو میباشد. درجمعیت های سیاسی تعداد اشخاصیکه جهت حصول اقتدار راه های کوتاه را در پیش میگیرند کم نمیباشند. در مملکت دسته های طرف نظر بیروکرات ها بزودی بر سر اقتدار میایند. کارکنان موجوده پیپلز پارتی، که بصورت بنیادی رویه شان ضد رویه بیروکرات ها است، از موجودیت معامله انکار میورزند. آنها مدعی اند که رهائی آصف زرداری به اساس فیصله محکمه صورت گرفته است و از روی شایستگی و مستحق بودن انجام پذیرفته است. بعضی به این نظر اندکه توجه بیروکرات ها بسوی پیپلز پارتی معطوف گردیده و متقاضای حالات و وضع بین المللی میباشد و تعدادی از حلقه های سیاسی دیگرنیزبه این نظر اندکه پیپلز پارتی از اثر فشار امریکادر امور شامل میگردند. و نیز گفته میشود که بیروکرات ها توسط امریکامجبور ساخته میشوند تا پیپلز پارتی را در آینده در امور رول بدهند. در حالیکه این گروه نمیخواهد بینظیر بهتو رابر سر اقتدار ببیند و به اساس این نظریه جهت کم کردن این فشار و جبر امریکا در پی عملی کردن تدابیر مختلف اند. طبق نظر این حلقهها اگر بینظیر بهتو با زبردستی درین جریان شامل گردد این گروه مجبور میشود که از هم پاشیده (میان) را جلو بیاورند. درین مورد که اگر تنها به شهباز شریف سکون خاطر داده از موصوف کار خواهند گرفت اختلاف موجود است و یا نواز شریف نیز میتواند بکدام بکدام طریقی جلو بیاید. از ذرائع مختلف بدست آمده که بواز شریف قایم بر موقف سابقه اش است و به هیچ وجه آماده همدست شدن با پرویز مشرف نیست. البته میشود که اظهار آمادگی، جهت مذاکرات بخاطر پیشبرد عمل جمهوری توسط حصه باقیمانده بیروکرات ها، نماید.

تعدادی از حلقه ها در جواب سوالیکه امریکاچرا میخواهد پیپلز پارتی را روی کار بیاورد چنین میگویند که چونکه به پیپلز پارتی در انتخابات گذشته از همه بیشتر رائی داده شده بود و به اساس جمهوریت پارلمانی این حلقه حق داردتا تشکیل حکومت کند و این یک پواینت مثبت در نزد این جمیعت است. علاوه بر آن در دوران حکومت فوجی بینظیر بهتو موقف آزاد و لبرال اختیار نموده بود. ایشان با حکام عالیرتبه امریکا بصورت مسلسل در ارتباط بودند و از پالیسی های امریکا و رئیس جمهور پرویز مشرف نیز حمایت کرد. در حالیکه از جانب دیگر مسلم لیگ نیز در بین عوام یک کشش خاص دارد. نواز شریف در مین جمیعت خویش به اساس داشتن یک موقف خاص بصورت مسلسل جایگاه بخصوصی دارد در حالیکه جنبه منفی ایکه موصوف در نزدیک حکام امریکائی دارد اینست که جمیعت نامبرده موقف ضد امریکائی دارد. پالیسی های آنهادر رابطه به مسـله کشمیر و عراق کاملاً متفاوت از پالیسی های امریکا میباشد و به همین لحاظ توجه امریکا فی الحال به این جانب نیست. و نیز گفته میشود که بخاطر ضعیف ساختن مسلم لیگ این گروه در مقابل پیپلز پارتی قرار داده شده اند و خبر روابط با نواز شریف را پخش ساخته این دو جمیعت را که باهم نزدیک آمده اند یکبار دیگر منفصل میسازند. از طرف دیگر به شنود آمده است که (ای،آر، دی) و (ایم، ایم، ای) یا تقسیم و یا از بین میرود.

در حال حاضر مردم بیطرف به نظر میآیند. از نکته نظر سر گرمی های سیاسی مسلم لیگ سرد معلوم میشود ولی جوش و خروش در پیپلز پارتی بنابر رهائی آصف زرداری زیاد است و طی مراسم تجلیل هم شد. در غیر موجودیت آصف زرداری سی و هشتمین سالگرد تأسیس پیپلز پارتی به صدارت و رهبری امین فهیم در دفتر مرکزی فیصل تاؤن لاهور تجلیل گردید اما عدم موجودیت آصف زرداری را همه بشمول کارکنان محسوس نمودند.

از آنجائیکه درین مجلس بر علیه حکومت موجوده مقاریر صورت گرفت معلوم میشود که کارکنان و عهده داران به هیچ صورتی طرفدار معاملات با حکومت فوجی موجوده نیستند. درین مجلس چنین مطالبه بعمل آمد که باید جماعت سیزدهمین را از بینبرده قبل از ختم دسمبر 2007 جنرال پرویز مشرف و فوجی ها به موقف قبلی شان برگردند. تمام گروه ها را الی ختم 2007 از بین ترده و در ماه اخیر 2007 اعلان انتخابات عام نمایند. ضمناً از برگشت عزتمندانه بینظیر بوتو ذکر بعمل آمده. ملاقات بی نظیر بوتو و جنرال مشرف طور سازماندهی گردیده بود که اکثر اعضای حزب مردم پاکستان و طرفداران مشرف آگاهی قبل نداشتند و احزاب دیگر پاکستان در چرت اند با عجله که آقای جنرال مشرف دارد تا خودش به حیث رئیس جمهور بماند  بی نظیر بوتو صدراعظم شود و حمد ناصرچته براتی سه ماه صدر اعظم مؤقت باشد خون که در شرایط موجود از رگ های پاکستان جاری است بی نظیرنمی تواند جلو آن را بگیرد مسلم لیک مشرف یعنی (ق) از هم خواهند پاشید. بهتر آنست همه زمامداران پاکستان اعتراف کند که سیاست های ما در مورد افغانستان غلط بوده دیگر تکرار نمی شود در غیر آن طوفان را که خود ایجاد کرده آنها را در گردآب خواهد انداخت که تصور آن را نداشته این اتحاد های نیم بند که بخاطر چوکی است هیچ فائده ندارد بر علاوه مسلم لیک (ق) حزب بی نظیر بوتو نیز بزودی منشعب خواهدشد.

                                                                                                                                 


بالا
 
بازگشت