احمدسعيدی

 

سازمان القاعده به پنج حوزه امارتی تقسیم گردیده است

 ترجمه از مجله نوای ملت

بعد از آن که فعالیت های القاعده در افغانستان قسماً محدود گردید به سطح جهانی نیز فعالیت های آنها انقدر قابل احساس نبوده و اکثر اوقات رسانه های گروهی ایالات متحده امریکا و سایر کشورهای عربی در مورد القاعده اطلاعاتی را به نشر می سپرد و در برخی موارد از طریق ویب سایت مربوط به القاعده اظهارات اسامه بن لادن را بر اساس اطلاعات کشورهای عربی پخش و اشاعه می نمود که بانهم رسانه های گروهی ممالک عرب آنقدر به علاقمندی اطلاعات مبنی بر چگونگی فعالیت های گروه القاعده را به نشر نمی سپرد. از جانب دیگر گروه القاعده در حالت دفاعی قرار داشت نه در حالت تعرض و این باعث آن گردید که القاعده الی اتخاذ مواضع جدید خاموشی اختیار نمایند و از جنگ تبلیغاتی آن کنار رود. اما بر خلاف جهان غرب و بخصوص رسانه های گروهی ایالات متحده تبلیغات شدید را براه انداخته و چنین وا نمود می ساختند که القاعده با شکست فاحش دچار گردیده و دیگر قادر به فعالیت های تخریبی در برابر ائتلاف جهانی نمی باشد در حالیکه در عمل و از بروز حوادث بعدی اشکار گردید که القاعده سر گرم صف ارائی جدید در برابر ائتلاف جهانی واهداف قبلا تعین شده خویش می باشند.

بعد از مدت زمانی طولانی اژانس های مطبوعاتی  اطلاعیهء را انتشار دادند که سازمان القاعده مناسب با اوضاع جهانی تشکیلات جدید را روی دست گرفته و در سر تاسر جهان تعداد پنج حوزه امارتی راجهت انجام وظائف بعدی ایجاد نموده است. در هر حوزه امارتی القاعده با سایر سازمانها وظایف محوله خویش را با مساعی مشترک آنها انجام میدهند. در صورت شهادت و دستگیری مسئولین حوزه اماراتی طور فوق العاده وظایف مربوطه شان به یکی از معاونین آن محول و سپرده میشود تا انرا طبق پلان قبلی تطبیق و عملی سازند.

(این اطلاعات را نه تنها جریده عربی بنام المجله به نشر سپرده است بلکه سایر مجلات دیگر نیز انرا چاپ و به نشر سپرده است.) که من آنرا ترجمه کرده ام:

 اکنون نزد افرادیکه چنین قضایا را بوجه مطلوب آن دنبال می نمایند سوال مطرح می گردد که باوجود ائتلاف بین المللی که در رأس آن ایالت متحده امریکا وانگلستان قرار دارند با داشتن تکنالوژی پیشرفته و ماشین نیزومند جنگی تا حال نایل به درهم شکستن قطعی القاعده نگردیده است علل و عوامل آن چیست؟ وعلاوتا چنین سوال نیز مطرح می گردد که آیا خود اسامه بن لادن یکی از مهره های قابل ملاحظه نزد ایالات متحده امریکا نیست؟

اینکه شخص اسامه بن لادن تبعه عربستان سعودی بوده بناءً اکثریت اعضاء سازمان تروریستی القاعده از کشورهای عربی متشکل گردیده که مطبواعات عرب میتواند یک تصویر روشن و حقیقی را در مورد القاعده به جهانیان ارایه بدارند اما برعکس مطبوعات کشورهای خلیج و کشورهای افریقای مرکزی و شمالی که عمدتا عرب زبان می باشد یک خاموشی کلی و خلاف انتظار را در رابطه با اشکار ساختن حقایق و قضایا در همچو مسایل داغ جهانی اختیار نموده است.

در نزد بسیاری از افراد سوال مطرح می گردد که القاعده چه نوع یک نهاد است؟ و این نامگذاری چه مفهوم را احتوا می نمایند؟ در واقعیت امر این گروه در ابتدأ کدام برنامه خاص فکری نداشته ولی زماینکه که جهاد در افغانستان علیه قشون سرخ اتحاد شوروی سابق اغاز گردید و تعداد کثیری از عربها از کشوهای مختلف در آن سهم گرفتند وعمدتاً این افراد به سازمانهای مختلف کشورهای عرب ارتباط ووابستگی داشتند که مجموعه این افراد سهیم در جهاد را به نام القاعده مسمی نمودند همچنان علاوه باید نمود که شخص اسامه بن لادن که یکی از ناراضیان رژیم شاهی مطلقه عربستان سعودی به شمار می رفت در ابتدأ هیچ سازمان و یا گروه را تشکیل نداده بود که در رأس آن باید قرار میداشت اما وقتیکه در جهاد افغانستان اشتراک فعال نمود و تعداد زیادی از جبهات را از لحاظ پولی تمویل می کرد کسب شهرت نمود. اسامه بن لادن با سهم گیری فعال سایر احزاب دیگر کمپ های نظامی را تشکیل نمود که در زبان عربی کمپ و یا پایگاه نظامی را قاعده می گویند و ازین لحاظ این واژه کسب عمومیت نمود که بالاخره با شخص بن لادن و همفکران آن طرف استعمال قرار گرفت.

در ابتدأ جهاد افغانستان یک موسسه خیریه تحت نام (مکتب الخدمت جمعیت) که در رأس آن عبد الله عزام تبعه فلسطینی قرار داشت به فعالیت اغاز نمود که از افراد مشمول موسسات خیریه کشورهای عربی پول جمع اوری می نمود و در جبهات نبرد علیه قشون سرخ شوروی سابق به مصرف می رساند و هم چنان امور تدفین مجاهدین عرب که در جریان جنگ به شهادت می رسید و علاوتاً سر پرستی بازمانده گان شهدا و مجروحین را از همین وجوه پولی تمویل می نمود. در عین زمان سازمانهای مختلف کشورهای عربی تحت یک پلاتفورم مشترک گرد هم آمده و روی یک اجندا مشخص فعالیت های خویش را سرعت بخشیدند از جانب دیگر در دهه نود عبد الله عزام که به حیث رهبر تمام سازمانهای کشور های عربی در جهاد افغانستان نقش فعال داشت در شهر پشاور پاکستان در یک انفجار بمب به شهادت رسید و از آن به بعد اسامه بن لادن در میان گروه های عرب به حیث رهبر مسمی گردید.

بعد از خروج قطعات نظامی اتحاد شوروی سابق که در سال 1992 مجاهدین سرگرم جنگ های تنظیمی گردیدند اسامه بن لادن عازم سودان گردید و در آنجا فعالیت های خویش را علیه امریکا و متحدین آن اغاز نمود. که با ظهور طالبان در افغانستان اسامه بن لادن یک بار دیگر وارد افغانستان شد و کمپ های جدید فراگیری تربیت نظامی را ایجاد و به سطح جهانی فعالیت های جدید را خلق نمود که ابعاد آن روز به روز وسعت یافت قبل از وقوع حادثه یازدهم سبتمبر سال 2001 زلمی خلیل زاد که امریکائی افغان الاصل بود در جهت تمدید پایپ لاین از ترکمنستان از مسیر خاک افغانستان به کشورهای هند و پاکستان تلاش ورزید ولی این تلاشها به موفقیت نیانجامید.

در اغاز سال 1998 که سال ظهور طالبان به حساب می اید زلمی خلیل زاد بالای اداره حکومت بل کلنتن رئیس جمهور پیشین ایالات متحده امریکا بلا فاصله به موجب حمایتش از طالبان شدیدا انتقاد نمود. خلیل زاد به این عقیده بوده که واشنگتن از طریق استخبارات پاکستان از طالبان حمایت می نمایند.

زلمی خلیل زاد به اداره بل کلنتن هوشدار داد که در صورت پیشروی طالبان بنیاد گرایی در منطقه سرایت نموده وحتی منافع امریکا و سایر کشورهای جهان غرب را در مخاطره خواهد انداخت. زلمی خلیل زاد این را درک نموده بود که با وجود طالبان ممکن نیست پروژه تمدید پایپ لاین از ترکمنستان الی بندر کراچی پاکستان از مسیر خاک افغانستان تحقق یابند و طالبان هم در زمینه موانع را ایجاد می نمود که ازین لحاظ مخالفت شدید میان طالبان و شخص خلیل زاد به میان آمد و سر انجام طالبان از تمدید پایپ لاین توسط کمپنی یونیکال امریکائی بکلی انکار ورزیدند. این چانه زنی ها تقریبا چهار سال طول کنید و از جانب دیگر حوادث نهایت جدی دیگری بوقوع پیوست که عبارت اند از تباهی سفارتخانه های امریکا در نیروبی و دار السلام میباشد و به تعقیب آن در ماه اگست سال 1998 بنا بر فیصله حکومت کلنتن بالای کمپ های القاعده که در افغانستان قرار داشت توسط راکت های کروز حمله صورت گرفت که زلمی خلیل زاد این اجراات اداره کلتن را نا کافی دانست. وی تاکید می نمود تا با اقدامات عملی در جهت محو کمپ های سازمان القاعده متوصل شدند. طبق گذارشات رسانه های گروهی کشورهای عربی منطقه (توره بوره) در افغانستان آخرین مرکز مقاومت القاعده تلقی می گردید که در سال 2001 توسط طیارات بم افگن امریکائی شدیدا بمباردمان گردید که بعد از آن القاعده در یک مرحله جدید وقسما مخفیانه قرار گرفت. با سقوط رژیم طالبان سازمان القاعده با مشکلات متعدد مواجه گردید و آنها برای تجدید مواضع و ارایش قوا با یک فرصت ضرورت احساس می نمود تا نظام وشبکه خویش را دوباره احیا و فعالیت ها را از سر گیرند. بعد از واقعات یازدهم سپتمبر و حمله امریکا بالای طالبان در افغانستان چنین سوالات به میان امد که آیا لیدرشپ القاعده به فعالیت های خود ادامه خواهد داد؟ و یا چارچوب این سازمان بصورت کل از هم پاشیده؟ در حالیکه سازمان القاعده در دوران حاکمیت طالبان یعنی از سال 1996 الی دسمبر سال 2001 فعالیت های خویش را تا قاره های دیگر گسترش داده و سازمان القاعده یک شهرت جهانی کمایی نمود. سازمان القاعده توانست تا در مدت پنج سال در افغانستان بتعداد 48 کمپ نظامی را ایجاد و زمینه تربیت نظامی تعداد (30000) سی هزار نفر را مهیا سازند. ازین رقم تعداد 18 هزار افراد تربیت یافته در افغانستان باقی ماند و تعداد 12 هزار آن به کشورهای مربوطه شان عودت نمود. انائیکه در کمپهای القاعده تربیت نظامی را فرا گرفته بود روابط خویش را با سازمان القاعده تأمین و تحکیم بخشید و یا در مناطق مربوطه شان برای اجرای وظایف تحت هدایات القاعده گماشته شدند. که از جمله مسئولین ارشد ان در سایر کشورها عبارت اند از ابو زبیده، خالد شیخ و غیره که آنها بعداً در پاکستان دستگیر گردید. این سازمان در 24 کشور جهان از 40 تنظیم جهادی مساعدت ها را حاصل نموده و هم به استشاره آنها عملیات را انجام می دهند اطلاعات می رساند که بعد از ختم جنگ سرد در کشورهای اروپای شرقی احزاب چپ گرا نیز با القاعده همنوائی داشته و مثال اشکار آن انفجار مهلک هسپانیا بوده که با هلاکت بیش از 200 نفر انجامید. رسانه های گروهی کشور های عرب منتشر ساخته است که در دوران حمله ایالت متحده امریکا بالای افغانستان تعداد 18000 جنگجویان القاعده در افغانستان سرگرم جنگها بوده که از جمله تعداد 3000 آن در خط مقدم با قوای امریکائی و حامیان آن می جنگیدند وطی همین جنگها تعداد 1200 از جنگجویان القاعده توسط نیروهای امریکائی دستگیر گردید که یک تعداد آن در جزیره گوانتانامو و تعداد دیگر آن در نزد شبکه های استخباراتی کشورهای ائتلاف جهانی در توقیف به سر می برند.

از سال 1996 الی 2001 سازمان القاعده تعداد 3000 افراد جدید را تحت تربیت نظامی قرار داده است. و اکنون القاعده پنج حوزه امارتی را به ترتیب ذیل جهت انسجام و پیشبرد فعالیت هایش تشکیل نموده است:

1-      حوزه امارتی نمبر یک القاعده مشتمل بر کشورهای افغانستان، پاکستان و هندوستان میباشد.

2-   حوزه امارتی نمبر دوم القاعده متشکل از کشورهای اسیای میانه مانند ازبکستان، چیچنیا، جارجیا، و قسمت های جنوبی کشور چین میباشد که امیر آن (یلدا شیف) نام دارند.

3-      حوزه امارتی نمبر سوم القاعده متشکل از کشورهای اسیای جنوب شرقی مانند اندونیزیا مالیزیا و فلپین میباشد که امیر ان (رضوان عصام الدین) میباشد که به حنبلی نیز شهرت دارند.

4-     حوزه امارتی نمبر چهارم القاعده متشکل از کشورهای شرق میانه وکشورهای خلیج عرب مانند یمن، کویت عربستان سعودی، عراق، اردن، ترکیه و لبنان میباشد که امیر ابتدائی ان عبد الرحیم الناشری بوده و بعد از دستگیری وی سالم طالب شنان الحارثی ملقب به ابو علی تعین گردید.

5-   حوزه امارتی نمبر پنجم سازمان تروریستی القاعده عبارت انداز کشورهای المغرب حوزه کشورهای بحیره روم، اروپای غربی و افریقای شمالی که امیر ان تبعه المغرب عبد الکریم المجاتی میباشد.

سازمان القاعده تشکیلات خویش را طوری طرح و تدوین نموده که در سر تا سر جهان آنرا به پنج حوزه امارتی تقسیم نموده و هر امیر دارای چهار معاون میباشد که در صورت گرفتاری و یا شهادت امیر مسئول معاون ان وظایف محوله را بلا فاصله عهده دار گردیده و هیچ موانع در اجرای امور انها ایجاد نمی گردد. مصطفی احمد یکی از فعالان سازمان القاعده است که در نهایت اخفا به سر می برد و این شخصی است که در صورت دستگیری و یا مردن اسامه بن لادن قیادت بعدی ان سازمان را عهده دار خواهد شد و بدرجه دوم شخصی دیگری بنام عبد الکریم المجاطی تبعه عربستان سعودی نیز از جمله افرادی است که در سر خط فهرست مقامات امنیتی عربستان سعودی قرار دارند.

در پایان باید تذکر داد که سازمان القاعده جهان امروزی را به پنج زون تقسم بندی نموده و مسئولین هر زون متناسب با اوضاع سیاسی و جغرافیائی در زون های مربوطه شان فعالیت می نمایند. این سازمان از تنظیم ها رادیکال مذهبی طلب مساعدت می نمایند و افراد وابسته خویش را باحملات به اشکال مختلف آن تشویق و ترغیب می نمایند که نمونه های زیاد انرا جهانیان مشاهده نموده که این یکی از فعالیت های نهایت خطرناک و غیر قابل کنترول محسوب می گردد. این سازمان تشکیلات منظم دارد در این اواخر نسبت به افغانستان و پاکستان در مخاطره زیاد تر قرار دارد.

 


بالا
 
بازگشت