مدافعین کشور درمیان اژدهای  چندسر

 

نویسنده: قاری عتیق الله ساکت

مسیر میدان بامیان بخاطر تسهیل تردد مسافرین ولایات وردک و بامیان ازچندی بدینسو رویدست گرفته شده است. ولی ازانجاییکه در امتداد این راه  ازکابل الی اواخر ولایت وردک بسی  مناطق طالب خیز وحاصلخیز برای القاعده وجود دارد، روندکار هرازگاهی بوسیله آدم ربایان، انتحارکنندگان وهراس افگنان مزاحمت میشود. دولت افغانستان برای حفظ امنیت کارگران آنجا تعداد زیادی ازقوتهای امنیتی را گماشته تا در زیر سایه های دود وآتش وبه خطرانداختن جان هزاران نفر روند این کار دراز مدت را بهرصورتی بپایهء اکمال رساند. از سوی دیگر طبق رسم معمول  شرایط کنونی و ویژگی خاص دولت فعلی  مبنی بر خصوصی سازی و توکل بر شرکت ها وکمپنی های خصوصی داخلی وخارجی، یکی ازکمپنی های چینایی نیز درین عرصه فعالیت داردکه درقسمت تحکیم امنیت برای عساکر  پولیس ملی وزارت داخله مبلغ دونیم صد دالرآمریکایی فی نفر معاش میدادند ولی حالا نظر به دلایلی که به ذکر آن خواهیم پرداخت، بالای شان قطع شده است.  با اینکه این عساکر ازجاهای مختلف افغانستان  بوده  به ساحه ومحل که درانجا ایفای وظیفه مینمایند، درست بلدیت ندارند،  ولی بازهم  تاجایی فعالیتهای جانبازانهء ایشان  درعرصهء حفظ امنیت ومقابله دربرابر طالبان محلی رضایتبخش بحساب میاید.

ولی درین اواخر  مقامات ذیصلاح ودانشمند آنولا تحت نظر وهدایت مستقیم وزارت داخلهء کشور دست به یک ابتکار بسیار بکر وجالبی زده اندکه از شنیدن آن مو برتن هرانسان دارای عقل سلیم راست میشود. قصه ازین قرار است که مقامات ذیصلاح ولایت مذکور به نمایندگی از وزارت داخله برای کمپنی چینایی ها پیشنهاد میکنندکه برای تحکیم امنیت بیشتر سرک میدان بامیان لازم است تا یک مقدار امکانات مادی که برای عساکر دولتی تأدیه میشود، درعوض برای طالبان محلی که مسؤلیت همه نا آرامیهای مناطق مذکور را  بدست دارند، داده شود زیرا ازانجاییکه حمله وآشوب همواره از طرف ایشان بالای عساکر وعمله وفعلهء سرک صورت میگیرد، با تطمیع مالی میتوان همچو حملات وناآرامیها راا متوقف نمود بنأ بهترین راه این خواهد بود که پول برای اینها (طالبان)  داده شود تا ایشان   در برابر ما تعهد نمایند که دیگر بالای عمله وفعلهء این پروژه حمله ننموده  امنیت ایشان  طور کامل تضمین گردد.

فرمانده " نور محمد"که مسؤلیت یکی ازین پوسته های امنیتی را بنام مفرزهء نمبر2، پوستهء  "کوتهء عشرو"  از طرف وزارت داخله  بعهده دارد، میگوید: "بموجب این قرار داد همه افرادکه  معاش ماهانهء ایشان ازطرف دولت " دونیم هزار افغانی" معادل پنجاه دالر آمریکایی  بود ولی با یک مدد معاش تشویقی که ازطرف کمپنی چیناییها برای ما اضافه میگردید، مأیوس گردیدند، زیرا ما باچشم سر میدیدیم که معاش ما برای طالبان که از طرف روز درکنار ما تظاهر به تحکیم امنیت درپروژهء مذکور میکردند، ولی از طرف شب بالای ما شبیخون میزدند، داده میشود واین درست به این میماندکه گرگ را برای نگهبانی گوسفندان استخدام نمایید. ضرر دیگر این قرار داد واستخدام افراد طالبان شعوری درکنار عساکر دولتی این بودکه ایشان ازتمام جزییات پوستهء ما به شمول تعداد افراد، تعداد سلاح های دست داشته ودیگر مسایل را آگاه شده بودند. تا اینکه بتأریخ 28 سرطان 1386 زمانیکه ما دوازده نفر درپوسته بودیم ناگهان بوسیلهء همین افراد طالب مورد تهاجم قرارگرفتیم. ایشان به ساعت سه بعد ازظهر طی یک حملهءغافلگیرانه بما حمله نموده فرماندهء ایشان حین محاصرهء ما  صدا زد: بکشید چوچه های انگریزرا!

 متعاقب این فرمان افراد طالب بالای ما آتش گشودند که در نتیجه یکنفر بنام "محمد رفیق" ولد "غلام صدیق" که یک جوان بیست ودوساله بود از میان ما شهید وشش تن دیگر زخمی شدند. درجریان این زدو خورد، ما هم دربرابرایشان موضع گرفته بخاطر دفاع ازخود بالای ایشان انداخت کردیم که باالنتیجه  ازایشان پانزده کشته وبیست وپنج زخمی بجای ماند.  حمله کنندگان همان افرادی بودند که وزارت داخله، مقامات ولایت و کمپنی چینایی حالا با ایشان قرارداد امنیت را منعقد کرده بزعم خود،  ایشان را با شریک ساختن درمنفعت اقتصادی ازاغتشاش وآشوب بازداشته اند درحالیکه این امر درست نتیجهء معکوس داد. زیرا این قرارداد مضحک ضمن اینکه عجز وتمکین دولت را دربرابرایشان ثابت نمود سبب تقویهء بنیهء مالی وروحیهء ایشان نیز گردید. بهر صورت پس  ازختم واقعه وفرار طالبان ازمیدان  معرکه زمانیکه موسفیدان محل برای تحویلگیری اجساد ایشان آمدند، بعد ازلحظاتی با تعجب چندنفر مأمورین ولایت  وردک،  مارا بجرم قتل پانزده کشتهء طالبان بازداشت ومورد پیگیرد قانونی قرار دادند که چرا شما بالای طالبان آتش کرده وآنهارا کشتید؟ ما هرچند دلایل خودرا با سند وبرهان ارایه میکنیم، سودی ندارد،  گویا ایشان میخواهند بگویند که میگذاشتید ایشان شمارا میکشتند وشما حتی  ازخود دفاع هم نمیکردید"

نگارنده  فرمانده "نورمحمد" را زمانی ملاقات کردم که افراد مجروح وزخمی تحت فرمان خودرا از شفاخانه به خانه های ایشان  انتقال میداد و ازبابت بی توجهی دولت درقبال مجروحین ویکتن قربانی این حادثه نیز شکایت داشت. وی درین باره گفت: "ما بجای پاداش وانعام بخاطر خدمت وجنگ با تروریزم استعلام واستنطاق دریافت میکنیم. برای زخمیان ونیز وارثین مقتول، دولت هیچ کمکی نکرده برعکس والی صاحب ذریعهء یک استعلام ازطرف وزارت داخله مارا شدیدأ تحت پیگرد قانونی قرار داده است. ما  اصلأ راهءخودرا در میان بازیگران سیاست چون آمریکا، انگلیس، پاکستان، القاعده، طالبان وبالاخره دولت گم کرده ایم که اینان اصلأ چه میخواهند ودر افغانستان چه میکنند. اینان ازیکطرف مارا بجنگ علیه طالبان والقاعده  میکشانند ولی ازطرف دیگر به کسی حق نمیدهندکه بالای ایشان دست بالا کند، وحتی مواردی پیش آمده  ودیده شده که نیروهای آمریکایی  درپس پرده عملأ طالبان را تقویه میکنند. ما دریکی ازعملیاتهای محاربوی یکتعداد طالبان را چنان محاصره  کرده بودیم که ایشان جز تسلیم شدن ویا نابودشدن دیگر هیچ راهی نداشتند، درهمین اثنا نیروهای آمریکا مارا ازصحنهء نبرد کنار کشیده راهء فرار را برای همهء ایشان  مساعد ساختند تا ایشان همه جان بسلامت برده ازمعرکه نجات یافتند."

  یکتن ازهمراهان فرمانده "نورمحمد" که نخواست نامش افشا شود سرگذشت مشابهی را حکایه کرد. وی گفت: "دریکی ازعملیات های محاربوی  در ولایت هلمند طالبان پس از زدو خوردهای فراوان طی چند روز  درمحاصرهء نیروهای دولت قرار داشته وآنها همه امکانات جنگی خودرا ختم کرده بودند. پیشروی ما ادامه داشت وقرار بود که با سپری شدن شب درهنگام روز همهءشانرا زنده دستگیر کنیم.  ناگهان درهمین اثنا چرخ بالهای آمریکایی درهوا نمایان شدند که بطور باورنکردنی در ساحهء طالبان فرود آمدند. پس ازپرواز دوبارهء این چرخ بالها وترک منطقه هنوز چندساعتی نگذشته بودکه از طرف طالبان شلیک مرمی مثل باران بسوی ما آغاز شد. میدانید چه اتفاق افتاده بود؟ چرخ بالهای آمریکایی درست طالبان را دوباره تجهیز وتسلیح کرده بودند. بنأ حلقهء محاصره درهم شکسته شد وماهمه  مجبور به عقب نشینی شدیم."

اینجا در خط سوم حقایق بگونهءدیگری تفسیر میشوند حالانکه درخط اول واقعیت ها بگونهء دیگریست.  اینجا همه نیروهای ایتلاف وراهبر ایشان آمریکا را مخالف سرسخت القاعده وطالبان میشمارند، ولی درانجا عساکر خطوط مقدم جبهه شواهدی دارند که کاملأ با برداشتهای ما مغایرت دارد. آنها طالبان، القاعده، آمریکا ودولت را همچو اژدهای چند سر میخوانندکه مرگ وحیات ایشان همچو تنهءشان مشترک است ولی  درمیان کله های این اژدهای چند سر فقط مردم است که قربانی میشود.

 


بالا
 
بازگشت