محمد قسيم وفايی زاده

 

بعد از بوتو جنرال در وضعیت دشواری قرار گرفته است

 

خانم بی نظیر بوتو صدر اعظم سابق پاکستان و رهبر حزب مردم(نشنل پارتی) عصر روزپنج شنبه هنگام باز گشت از یک برنامه انتخاباتی در شهر راولپندی پاکستان در اثریک  حمله تروریستی کشته شدو روز بعد در میان دهها هزار تن از هواداران او در کنار قبرپدرش ذوالفقار علی بوتو به خاک سپرده شد.

خانم بوتویکی از رهبران سیاسی برجسته منطقه به شمار می رفت که پس ازرسیدن به مقام صدارت در پاکستان بحیث اولین رهبر زن مسلمان شهرت و محبوبیت به سزایی یافته بود و ترور او همچنان که جو سیاسی را در پاکستان شدیدا ملتهب ساخت و بحیث بزرگترین حادثه تروریستی درپاکستان طی سه دهه اخیرمردم این کشور را تکان داد در سطح جهانی نیز حادثه بسیار تکاندهنده بود و تقریبا تمامی رهبران جهان ومحافل سیاسی انرا محکوم نموده و با صدور اعلامیه ها و بیانیه ها خواهان تشدید مبارزه با تروریزم شدند.

خانم بوتوکه در پی توافقی با پرویز مشرف به کشورش باز گشت ازهمان اغاز باتهدیدات امنیتی فزاینده ای مواجه بود، انفجار بمی در مراسم استقبال او که منجر به کشته شدن بیش از صد تن گردید نشان داد که ازین به بعد گروه های تند رو سایه وار دنبال او هستند، زیرا احزاب تند رو بخوبی می دانستند که با ائتلاف بوتو و مشرف و به میدان امدن نواز شریف رهبر حزب مسلم لیگ شاخه نواز فرصت های سیاسی برای انان روز بروز محدود تر خواهد شد، بخصوص پس از حادثه لال مسجد و تشدید مبارزه با تندروان و اعمال پیگردهای گسترده ترعلیه افراطیون، تندروان ائتلاف مشرف و بوتو را بعنوان اقدامی سیاسی علیه خود شان تلقی نموده و تلاش های وسیعی را برای عقیم گذاشتن این رویکرد جدید سیاسی در پاکستان به راه انداختند، چنانچه وقوع حملات پی هم تروریستی و افزایش خشونت ها در پاکستان طی سال جاری میلادی مبین این موضوع است و در حقیقت تنش ها و تقابل سیاسی در میان جامعه و مردم پاکستان بیش ازان است که در سطح حکومتی و رسمی دیده می شود، امری که بسیار حاد و در عین حال تا حدودی پیچیده است و گاهی موجب غفلت سیاستمداران این کشور می شود، ازمخالفت ها ی سیاسی میان نیروهای دموکرات ومیانه رو و ادعای حقوق اقوام و شورشیانی با انگیزه های قومی تا بنیاد گراهای چند اتشه، که دولت پاکستان نتوانسته طی سالها بر ان فایق اید بلکه بصورت مقطعی با ان برخورد نموده و با قدرت نظامی بران سرپوش گذاشته است، اما حوادث اخیر نشان داد که اسیب پذیری سیاست دولت پاکستان بسیار بیشتر از ان ست که تصور می شد و دلیل ان نیز عمدتا در روند سیاسی چند دهه اخیر در این کشور ریشه دارد.

 ابهام در سیاست دولت مشرف:

اوضاع سیاسی در پاکستان که در چند دهه اخیر با فراز و فرود و تغیرات پی هم مواجه بوده اماپس از مرگ بوتو بیش از هر زمانی ابهام امیز و پیچیده به نظر می رسد زیرا سیاست این کشور به حیث همپیمان استراتژیک امریکا بصورت مستقیم از راهبرد های منطقوی ایالات متحده متاثر بوده است و این امر سبب شده تا تحولات سیاسی حتی برای مردم پاکستان نیز غیر قابل پیش بینی شود. در دهه هشتاد و اوایل دهه نود دغدغه اصلی امریکا جلوگیری ازگسترش کمونیسم وپیشروی روسیه به سوی جنوب بود و در مرحله های بعدی نیز حفظ پاکستان اتمی و نگرانی از قدرت اتمی پاکستان و تصور این که اگر قدرت اتمی بدست نیروهای تندرو بیفتد همواره خواب از چشم زمامداران امریکا ربوده بود، لذا امریکا تا کنون همیشه در چگونگی سیاست پاکستان نقش فعالی را ایفا نموده است از اوردن مهره های سیاسی تا راندن مهره های کهنه و اگر راهکاری موثر دپلماتیک وجود نداشته فورا با یک کودتای سفید قدرت به نظامیان انتقال داده شده است. در کنار ان دپلماسی دولت پاکستان برای استفاده از حمایت های امریکا و فرصت ها ی منطقوی برای تامین منافع خود شان بسیار تامل برانگیز بوده بخصوص در قبال افغانستان. در پروژه تقویت افراط گرایی اسلامی که روزی برنامه ایجاد کمربند سبز خوانده می شد و بعد ها به مهره ای برای تامین منافع پاکستان در افغانستان تبدیل شد، پاکستان مقصر اصلی است و حتی خانم بوتو که توسط همین گروه ها از بین رفت نیز در حمایت ازین پروژه نقش بسزایی داشت. پاکستان از جمله کشور های است که سیاست داخلی ان کمتر می تواند روابط سیاسی و سیاست خارجی ان را متاثر کند بلکه سیاست خارجی درین کشورهمواره قوی و تعیین کننده بوده است لذا می بینیم که مهره های حامی پروژه افراط گرایی روزی به مخالفین عمده ان تبدیل می شود و این برای کسانی که با سیاست پاکستان اشنایی دارند چندان تعجب برانگیز نیست.

افزایش تنش های سیاسی:

و اما روی کار امدن حکومت نظامی پرویز مشرف و از صحنه رانده شدن تدریجی دو رهبر عمده سیاسی پاکستان بی نظیر بوتو و نواز شریف که برخاسته از سیاست های جدید مشرف بود فرصت های ملی برای توسعه دموکراسی را بیش از پیش محدود کرد و دولت مشرف در حقیقت دموکراسی را با بنیاد گرایی معاوضه نمود و با راندن رهبران دو حزب سیاسی عمده در کشور که به تنش های دوام دار سیاسی نیز دامن زد به گروه های تند رو و مهره های نظیر مولوی فضل الرحمن و سپاه صحابه تکیه نمود. وجود بیش از دو هزار مدرسه دینی که دران ده ها هزار طالب اموزش می دیدند، نیروهای کاربردی اقای مشرف در سیاست داخلی ان و نیز در رابطه به افغانستان بود که سالهای فقر و فاجعه و مصیبت را در افغانستان بوجود اوردند و جنرال درین زمان ازین نیروهای انقلابی و تند رو در افغانستان و کشمیر استفاده اعظمی را نمود.

اما حادثه 11 سپتامبر سال 2000 که به تشکیل ائتلاف مبارزه با ترورزیم و حمله نظامی علیه طالبان انجامید اقای مشرف فرصت جدید را به حیث همپیمان امریکا در مبارزه با تروریزم از دست نداد و اینبار دوستانش را به بهای ملیارد ها دالر کمک ها نقدی و بخشش بدهی های پاکستان فروخت و خود نیز در صف مقابل ایستاد، هر چند همپیمانی مشرف با تندروان  تا دیر گاهی بهم نخورد و جنرال با اتخاذ سیاست پارادوکسیکال تلاش نمود تا اوضاع را به نفع خود بچرخاند و از دو جانب امتیاز بگیرد و نیروهای افراطی را فرصت های بعدی حفظ کند.

اما انتقاد های جدی امریکا و دولت افغانستان که مشرف را در تنگنای سیاسی قرار داده بود واز جانبی نیز توقعات احزاب تند رو از حکومت وی و در نتیجه عملیات نظامی دولت پاکستان علیه تندروان در مناطق شمالی این کشور و دستگیری تعدادی از مهره های القاعده و طالبان که ابتدا فقط برای راضی ساختن ائتلاف مبارزه باتروریزم صورت گرفت، رابطه جنرال را با گروه های افراطی شدیدا صدمه زد و فاصله های اشکارو در حال افزایش بوجود امد که اوج ان حادثه لعل مسجد و سوء قصد بجان مشرف بود.

پاکستان در سال جاری میلادی شاهد خشونت های فزاینده ای بوده و گروه های تند رو همواره تلاش نموده اند تا با انجام عملیات پی هم تروریستی دولت مشرف را تحت فشار قرار دهند، به نظر می رسد جنرال در تلاش های جدیدش برای جلب رضایت مجدد بنیاد گرا ها موفق نبوده و مجبور به انتخاب راه دوم یعنی سرکوب بنیاد گراها و تشکیل ائتلاف های جدید در عرصه سیاسی پاکستان شد و دولت امریکا نیز که هر روز از اقدامات جنرال نا امید تر می شد و از سویی افزایش خشونت ها و شکست در مبارزه با تروریزم در افغانستان نیز موقف امریکا را در منطقه به بن بست کشانیده بود در زمینه ایجاد این ائتلاف ها با مشرف همکاری نمود و زمینه گفت و گوی مشرف با بی نظیر بوتو را فراهم ساخت، هر چند بوتو تا این اواخر با موضع گیری های جدی می خواست نشان دهد که او مستقل از سیاست های امریگا عمل می کند ولی چنین عمل کردی برای قانع کردن بنیاد گرا ها که اورا فرد سکولارو مهره امریکا می دانستند امری محال به نظر می رسید.  اما مقامات امریکا امید وار بودند تا در انتخابات اینده حکومتی ائتلافی با ریاست جمهوری مشرف و نخست وزیری بوتو ایجاد نمایند تا بتواننند با قدرت بیشتری اوضاع سیاسی در پاکستان را تحت کنترول در اورند و نیز در برابر نیروهای بنیاد گرامبارزه جدی تری اغاز شود. اما اوضاع نشان داد که در طی چند سال اخیر بنیاد گرا ها عمیق تر ازان در ساختار های سیاسی و اجتماعی پاکستان نفوذ کرده اند که تصور می شد، انان اکنون با استفاده از مناطق قبایلی و نارضایتی های داخلی در پاکستان و با شعار های دینی هنوز توان ضربه زدن به دولت و پروسه سیاسی جاری را دارند و این اقدامات بسیار دیر از موقع صورت گرفت.

غفلت از عواقب شوم اموزش تروریزم اکنون پاکستان را در وضعت بدی قرار داده است تنها در ماه های اخیر بیش از صدها نفر در اثر حملات تند روان درین کشور جان خود را از دست داده اند و اکنون مشرف در یک مخمصه سیاسی به سر می برد و دقیقا نمی تواند میان این همه نارضایتی جمع بندی دقیقی داشته باشد.

حالا هم بنیاد گراها در برابر او استاده اند و هم احزاب قدرت مند سیاسی پاکستان دل خوشی از او ندارند و جز مخالفین او به حساب می ایند و در اخرین سخن اینکه مرگ بوتو نیز وضعیت را پیچیده تر ساخته و با شورش های گسترده هواداران او در شهر های عمده کشور و انتقاد های که از دولت او صورت می گیرد مشرف رادر انتخاب دشواری قرار داده است.

ادامه این وضعیت حتی بر انتخابات اینده این کشور که هشت روز دیگر باید برگزار شود سایه انداخته است و دقیقا معلوم نیست که ایا دولت قادر به برگزاری انتخابات پارلمانی در شرایط حاضر و در وقت معینه ان است یا نه و ایا می تواند موافقت احزاب سیاسی را در این زمینه بدست اورد.

در کنار ان پرسش تامین امنیت در زمان برگزاری انتخابات نیز مطرح می شود و اگر دولت پاکستان بتواند این انتخابات را در زمان معینه ان برگزار نماید می تواند تا حدودی از ابهام اوضاع کاسته و تن به سرنوشت جدیدی با شرکت احزاب سیاسی کشورش بدهد و در غیر ان گریز گاه مشرف بسیار محدود به نظر می رسد.

مرگ بوتو در شرایط حاضر در حقیقت بزرگترین ضربه به پروسه سیاسی جاری در پاکستان بود که تاثیرات ان به این زودی ها از فضای سیاسی پاکستان زدوده نخواهد شد. و احتمالا متحدین خارجی پاکستان نیز با وقوف به این موضوع و حاد شدن اوضاع در پاکستان تدابیر تازه ای برای برون رفت رفیق شان از بن بست خواهند سنجید.

اما هنوز هم فرصت هایی برای اقای مشرف باقی است و در صورتی که اقای مشرف در ائتلاف با احزاب میانه رو پاکستان بتواند حکومت مورد توافق انان را ایجاد نماید و از سویی در همکاری صادقانه و مشترک با دولت افغانستان درمبارزه با تروریزم و هراس افگنی گام بردارد می توان به کاهش خشونت ها و اینده بهتری در منطقه و بخصوص در پاکستان امید وار بود و در غیر ان با ادامه سیاستهای پیشین دولت پاکستان دور نمایی روشنی در سیاست و اوضاع نابسامان این کشور وجود ندارد.

 

محمد قسيم وفايی زاده


 


بالا
 
بازگشت