وزيرفرهنگ وبينشهاي بي فرهنگي در وزارت فرهنگ

افغانستـــــــــــــــــــتا ن

 

 

 

بادرودخدمت همه صاحب نظران وانديشمندان راستين كشور !

  اين خرم خان را ببينيدكه دست به  چه كارهاي دراين عصرجديد ميزندوزبان قبيله را با نابودي زبان همه اي مردم افغانستان جاگزين كرده به ادا كننده گان واژه زبان مادري، فارسي دري مجازات تعيين ميكند؟! با اين حركت واينچنين اجراات ميتوان به فرهنگ ورشد فرهنگي رسيد؟اين دولت آقاي كرزي، با نصب اين قسم آدمكان ضدفرهنگ،به فرهنگ خدمت خواهد كرد؟ كسانيكه دراين راستا ، زبان بسته اند، واقعيت را پنهان كرده اند، ويا ميكنند، نسل آينده آنهارا در قطاركدام بن بشرحساب خواهد كرد؟ استادان گرامي، ناظمي، باختري، زرياب،داكتر رويين،مهرين، بيژنپور،پدرام،سياه سنگ، رهبين، بارش، حميرانگهت  دستگيرزاده ، خانم زرياب ، خانم بها وصدها شاعرونويسنده اي زبدهء كشورچه در داخل وچه در خارج كشور، در برابراين كارواين پندار وزير فرهنگ، چه عكس العمل خواهيد داشت؟ استاد عطا محمد نور استاندار(والي) بلخ، بازهم ازسيستم استبدادي دولت مركزي پشتيباني خواهيد كرد؟ وحكومت مردم بر مردم راجرم جدا سازي كشور خواهيد دانست؟ افرين استادكه بسياريهااز شما دفاع كردند وميكنند، اماشما در برابرجفاهاي قبيله گرايان گننگ ودر برابرحق خواهي ديگران،فورآ حامي كرزي ووزير بي فرهنگ، فرهنگ ، خود را وانمود ميكنيد.اين حركت شما مردم رابه تعجب آورده كه نشود، درمعامله گرايي، وابستگي با بيگانگان حاصل كرده باشيد؟ بسيار با غرورخشك، واژه خواب وخيالرا بيان كرديد، مي ترسم كه قوت مردم را در برابريك تليفون كرزي فروخته باشيد. در برابرمجازات اين خبرنگاربا سابقه كشور ،به جرم ادآ واژه زبان مادريش چه اقدام نموده ايد؟ اين بيان ريس فرهنگ شما تفت گنديده اي فاشيزم به روي زبان شيرين فارسي دري نمي پاشد؟ اين اقا چه حق دارد كه انسانهارا دراين عصرمانع بيان واژه مادريشان شود؟آيا شما بازهم از همچو قانون اساسي كه اساس آن با تبعيض ريخته شده است، دفاع مينمايد؟ يا وعده اي حفظ چوكي شمارامست واز اختياري مردمي بيزارساخته است . مگراين زبان فارسي دري ما واژه دانش ودانشگاه ودانشسرا ودانشگرا ودانشكده ودانشديده ودانشگزيده ودانش پژوه ودانش آفرين، دانشمند، دانشورودر يك كلام « دانش » را كم داشته ودارد كه اين اقاي وزيرفرهنگ گريز، ضد فرهنگ اينقدر بيخبر است كه بازهم مانند تبار مستبدش مردم را وادار به پذيرش واژه هاي بي تاريخ وساخته وباخته اي پشتو تولنه را كه در بدل پول ملت خراسان ساخته وطرح ريزي شده اند، ميكند! تابكي اين زبان بي ريشه وبي كتاب را در بغل زبان تاريخي فارسي دري، پنه كاري ميكنند؟ مگر در دنيا كم كشور است كه چندين زبانه هستند؟ ولي يك زبان بالاي همشهريانش هرگز تحميل نشده ونميگردد. اگر قرار باشد كه زبان جبرآ بالاي باشنده گان تحميل شود به چند زبانه بودن احتياج نيست. اين فاشيستان معاصر وافغان ملتان كه بسياري كسان غير پشتو را تحميق كرده اند واز آنها سوي استفاده ميبرند، چه فكر وچه خيال دارند كه بازهم مانند تبار ظالمشان ، ميتوانند بر اين مردم با دم شمشيرقبيله حكومت نمايند، اينجاست كه بايد گفت: خواب وخيال است وجنون!! آقاي استاد عطامحمد نور! برشما است كه دراين باره دقت نمايد وگسست فرهنگي واز خود بيگانگي تا اين سرحد بس است واگر بيشتر ازاين گسترش يابد واز جانب شما هم مورد حمايه قرار گيرد، شايعه بعضي مردم كه ميگويند، استاد عطا محمد نور هم از باشندگان اصيل بلخ ني، بلكه از جمله اي ناقلين فرهنگ تباه كن است، با حقيقت نزديك خواهد گرديد. مااين فارسي گويان قلابي را كم نداريم، در تلويزيون اقاي خرم نگاه كنيد، تمام گويندگانش پشتونهاي فارسي دان هستند كه با غلطيهاي فراوان وري نزدن به كمي وكاستي زبان شيرين فارسي دري، بيشرمانه بكارشان ادامه ميدهندواينها اند كه قبر زبان را، بالوسيله خود زبان ميكنند وفرياد رسي هم وجود ندارد. استاد جبيب الله رفيع با وقاحت كامل وگذاشتن آيينك به چشم كه مبادا رنگش سرخ شود، ميگويد كه واژه « بلخ» از پشتوگرفته شده است ! شك نيست كه آريايها داراي قبايل مختلف وزبانهاي گوناگون بوده اند ، ولي مانند زبان پشتو، ما زبان قديمه پشة را داريم ، زبان گجري را داريم، زبانهاي چند گانه اي شغني را داريم، زبان بلوچي را داريم وزبانهاي تورك وتاجيك و(فارسي دري و زبانهاي توراني) داراي تاريخ مشترك اند، را داريم، اما اين آقا زبانيرا كه نه ريشه دارد ونه انديشه ونه يك جلد كتاب تاريخي كه نمايندگي از گذشت حداقل پنجصد سال كرده بتواند، براي چنين زبان قدامت جعلي وپته خزانگي دادن، يا احمق فكر كردن باشندگان است منظورش ويا ميخواهند دوباره در چشم مردم خاك بپاشند ودروغ افگني كنند. اگر ما فارسي دري را ازاين زبان بيرون كنيم، به يقين كه نه زبان پشتوي وجود خواهد داشت ونه پشتانه اي ! بطور مثال در هر زبان سرنماد زنده بودن است ودرپشتو واژه سرهمان سراست كه از فارسي دري آمده، يعني براي سرباز در پشتو، سرتير كه هردو فارسي دري است. سر وتيرويا اودس كه همان آب دست است . اين واژه در توركي هم به عين سخن استفاده ميگردد. واژه شب را شپه  ويا روز را ورز ساخته اند. واژه باختر از دوران يونانيها جا يافته ودراين ايام بنام پشتودر قلمرو جغرافيايي كوشانيان هيچكس وجود نداشته واگر ميداشت ، دريكي از متون تاريخي ويا كتيبه هاي يافت شده اي تاريخي كه ازهزاران سال پيش بدست داريم، ذكر ميگرديد. جايگاه اصلي ودايمي اين قبايل گوناگون كه تا امروز در بند جهالت سيستم قبيله پيچ ميخورند، همين دامنه اي كوههاي سليمان وخط مرزي هند وپاكستان است . هر پشتونيكه در ديگر مناطق به نظر ميرسد، ناقلين وفرستادگان حاكمان مستبد وقت ميباشند كه به زور وظالمي زمينهاي مردمان بومي شمال، غرب ومركزي را غصب كردند وبه حمايه اي حاكمان جبار بالاي  مردم حكم چلاني نمودند. اين پژوهشگران ياوه گوي بفرمايند با سند تاريخي ونبشته هاي دست داشته موجوديت تاريخي، زبان پشتو را براي نسل امروزي به ثبوت برسانند، نه با جعل وترفند ساختگي ! اينها از زبان فارسي دري ميترسند وكسي كه بترسد، دست به نيرنگ ونابودي آنچيزيكه اورا مي ترساند، ميزند واين اقايون از بيان يك واژه اي علمي اين زبان چقدر مي ترسند، بيچارگان فرهنگ سوخته ، جز نابودي ومنع قرار دادن فرهنگ ديگران، چاره اي ديگر بخاطر رشد فرهنگ قبيله ندارند واين قبيله هرگز با رشد فرهنگي هم سازگاري نداشته وندارند. بنابرين در همچو كشور با چنين شرايط بد فرهنگ ستيزانه، چگونه زندگي بايد كرد وبا اين آدمكان متحجر بي انديشه وديكتاتور آيا به وحدت وبينش ملي خواهيم رسيد؟ به گفته اي اقاي چراغ علي، تجزيه ايكه سبب آرامش فرهنگي وزندگي بي جنجال شود، سودآور نخواهد بود؟ ما شاهد دوصد شصت سال زندگي، تحت ليواي حكومت مركزي هستيم، ايا روزمان از روزمان بدتر شده يا بهتر؟ اين پرسش را استاد عطا محمد نور پاسخ بگويند‌!! تا هنوز در قرن 21 ، در بدخشان كه بيشتر از دومليون باشنده دارد، مردم از سرك محرومند، از بهداشت بي بهره اند واز نان گندم وآب صحي آشاميدني بي نصيبند، البته من بدخشان را مشت نمونه خروار ذكرنمودم . اقاي عطامحمد نور، آيا شما سيستم باز سازي كرزي را با اين بيعدالتيش قبول داريد؟ اگر شرايط جنوب وشمال را در نظر بگيريد، بازسازي مردم را به جداسازي سوق نميدهد؟ چرا اين دولت كه شما پشتيبانش هستيد، نفوس شماري نميكند؟ چند در صد مشاركت ملي دراين دولت مطابق عدالت اجتماعي صورت گرفته است؟ در كجاي اين دولت مردمان غير پشتون خودشانرامي بينند؟ شمااين آيينه را براي ملت نشان بدهيداگر ديگران غلط كرده باشند!سرود ملي؟ پول ملي؟ بيرق ملي واصطلاحات ملي؟ اساس يك دولت اين ارقاميست كه من بيان كردم، آيا ملت شمال ويا غيرپشتونها دريك گوشه اي اين اساسات دولتي جاي دارند؟ با كدام غروراز همچو حكومت شماسرسختانه دفاع وپشت به مردم ميگردانيد؟ استادخود شمابا وجدانتان قضاوت نمايد!از بد، آدم بدتر را برگزيند كار خوب كرده است؟ به نظر من در اظهارات شما چنين انتخاب موج ميزد با تآسف ! كارمند دولت در وزارت فرهنگ با بيان واژه زبان مادريش از وظيفه بركنار ميشودوشماتا هنوز دراين موردچيزي به زبان نياورده ايد،  اگرچه شما كارمند حكومت هستيد كه از درو ديوارش بوي استبداد نادرشاهي ميبارد وشما ناگزيريد ولي ميتوانيد كه از حق مردم ومامورينكه راست ميگويند وتلقين را پس زده اند ، دفاع نمايد .كرنش كه شما دراين عرصه داريد،خدمت به فرهنگ ومردم است؟حضرت مولاناي بلخي ميگويد:

همزباني خويشي وپيوندي است

                                        مردبانا محرمان چون بندي است

                                                                 مثنوي...

اين زبانيكه به توودگران شخصيت بخشيدواز معنويت ناب عرفاني ودانش روز بهرورگردانيد، سزايش اين است كه وزير فرهنگ پروانه اداي واژه آنرا از ما بگيرد وشما منحيث نفر اول ولايت خاموش باشيد؟ميگويند: بزرگترين اسارتگاه انديشه انسانها پذيرفتن گفتار غير منطقي است !اميدوارم كه در بيان غيرمنطقي ويك جانبه اي دولتمردان كژ بين حكومت كرزي،شما شريك نباشيدواز راستي وعدالت انساني وبرابري حقوق همه شهروندان اين سرزمين دفاع نمايد، نه تنها ازرژيم مركزي كه عامل نابرابري ملي است وفاشيستان قبيله گرا حتا اجازه بيان واژه زبان مادري را هم براي شهروندان امروزي در شرايط دهكده شدن جهاني نميدهند. آمديم در مورد نگارستان، كه اين اقاي كريم خرم آنرا به گالري تبديل كرده است واين واژه گالري هم پشتو نميباشد، ببينيد كه دشمني با اين زبان شيرين فارسي دري تا چه حد است كه اين اقاي انگل بي هويت وبا چهره اي وحشتناك چه گلهاي را به آب خشك كننده نزديك ميسازد واگرواژه پشتو پيدا نكرد، لازم ميداند كه واژه انگريزي ويا فرانسوي را بجاي فارسي دري بگنجاند. من دراين راستا به دوستان وفرهنگيان گرامي واين اقايون فرهنگ ستيز، قابل يادهاني ميدانم كه خود شناس باشيم وافشا كننده اي جعليات بي اساس واز فرهنگ وزبانمان با افتخار پاسداري كنيم واز بيان واژه هاي ناب وتاريخي كه تبار اقاي خرم دراين جهان وجود نداشتند كه اين زبان، زبان قلم وادب وشعر وتاريخ ومعنويات وبيان نيكوي وسرنامهء عرفان اسلامي، مردمان اين سرزمين بود واست وخواهد بود. دست نابكار زمان وحكومات مستبد ظالم هركدام آمدند ونيشي براين زبان نوش افرين زدندوروي شومشانرا گم كردند ولي اسيبي براين زبان از نيش زهراگينشان اثرنكرد واين كاخ بي لغزش بازهم با شيريني بيشتر از پيشش براي عاشقانش پابرجاست وهزاران خرم كرم هم بيايد ودروازه هاي اين زبان را با شمشير ويرانگر قبيله ببندد، اين ققنس دوباره سرميكشد وشاخهاي پر صلابتش چشمان اين كوران بي مغز را كورتر ميسازد وميگويد كه شما لايق زبان را داريد كه ازآن بوي غيرت كشنده خويي وانسان ستيزي مي آيد ومباركتان باشد ومارا بگذاريدكه با زبانمان رازونيازهميشگي داشته باشيم ونه شما مزاحم ما شويد ونه ما هرگز مزاحم شما خواهيم شد. ودروازه هم بروي آن عد ه بي رمقان خود فراموش وفرهنگ گسيختگان دربار پرست باز است وهيچكس مانع افغان شدن اين هويت گريزان وزبان ستيزان نخواهد بود. مارا با شاهنامه قرار بمانيد وما شمارا با پته خزانه آرام خواهيم گذاشت . ولي در برابر اين فرهنگ ستيزيهاي وزيرفرهنگ كشور اگربي تفاوت بمانيم، دين خويش را دربرابر اين كاخ كهن واين فرهنگ رسا وفره بخش وجدانآ اداء نكرده، ملامت وپاسخگو خواهيم بود ! اگرعزيزان بياد داشته باشند، چند وقت پيش در پارلمان كشور، يك مكتوب، به زبان فارسي دري از كدام ارگان فرستاده شده بود، تمام وكلاي پشتو زبان تالار پارلمان را ترك گفتند كه اين مكتوب چرا به زبان پشتو نيست ودرآنجا گفته شد كه زبان پشتو هويت وزندگي ماست. حق داشتند، ولي پارسي دري گويان پارلمان در برابر اين بي عدالتيهاي وزير فرهنگ بي تفاوت هستند وچرا اين وزير بيخبر از فرهنگ رابه پارلمان فرا نمي خوانند كه پاسخگوي اعمال فاشيستيش باشد؟ يا اينكه اين آقايون فروخته شده اند واين وزرا با اطمنانيكه دارند، دست به اين كارهاي غير ملي وفرهنگ ستيزانه ميزنند. برشما نمايندگان ملت است كه ، در برابرمسايل حساسيت برانگيزبي تفاوت نباشيد وشما مرجع قانونگزارهستيدوكساني كه قانونرا باشيوه فاشيستي زيرپا ميكنند، در برابر شما پاسخ بگويند وشما در برابر ملت وتاريخ جوابگو هستيد. تاريخ حافظه ملتهاست وزبان وفرهنگ ستونهاي مستحكم ملتها هستند، چگونه دراين باره تا هنوز بيخبريد؟ما تنها برابري واگرني ،جدايي زباني ميخواهيم وميگويم كه هر زبان داراي هويت خويش وقلمروخويش باشد ونبايد يك زبان را در ديگر زبان سريش كرد. وبر هيچكس تحميل به زور يادگرفتن زبان روا نميباشد وانساني هم نيست. از تمام دوستان ودلسوزان اين را ه تمنا دارم كه نوشته اي اقاي ساحل كه بنام آزادگان چرا خاموشند، را بخوانند وبسيار مطالب ارزنده وبدرد بخور در آن خواهند يافت ودرود براين نويسنده گرامي كه با اين روشنگريش ستونهاي جعل ونيرنگ قبيله گرايان اقتدارگرا رابه لرزه در آورده است. به همين خاطر است كه اين زبان واين فرهنگ هرگز نخواهد مرد واز باد وباران ودست خون اشام اين خرمهاي فرهنگ كش، براي داشتن ريشه واصليت  ، بي گزند خواهد ماند. همه زبانها حق رشد مساوي را دارا ميباشندوهمه زبانها در نفس خودشان ملي هستند وهيچ زبانرا بر زبان ديگري برتري نيست، مگراينكه گوهرزبان، بيان كننده اي ظرفيت وكارايي مناسب حال يك جامعه باشد وتوان معرفي داشته هاي گذشته، حال وآينده اي جامعه وكشور باشد. وهرشهروند حق داردكه با تكيه بر خردگرايي كه زاينده اي انديشه وكليد همآغوشي است، از واژه هاي زبلن مادريش بدون ترس وهراس استفاده كند وتبعيض دراين مورد،جهت فاشيستي داشته، نظر به قانون اساسي سراپا نواقصدار دولت كنوني، جرم شناخته ميشود ومجريم بايد كه مورد پرسش پارلمان كشورقراربگيرد. وازتمام رسانه هاي تصويري ونوشتاري وصوتي خواهشمنديم كه، هرزمانيكه با يكي ازاين زبانهاي كشورسخن ميگويند، مردانه واردراداء واژه هاي همان زبان، دخل وتصرف بي انصافانه ، ننمايند وسنتهاي كهن استبدادي را معيارسنجش ملي قرار ندهند. وهم به چيزيكه هرگزثبوت تحريري وآماردقيق وجود ندارد، بي پروا، از خود آماربرقرار نكنند. بطور مثال در تلويزيون آريانايكه از افغانستان، پخش ميگردد، دريك برنامه راز تصوير، ازخود نفوس افغانستانرا تعيين وآمارسنجي كرده بودند ومانند آقاي سليمان لايق، فيصدي هاي خيالي را نيز شامل برنامه نموده بودند كه اعتباراين رسانه را در سطح دنيا خيلي كم ودروغ باف معرفي ميدارد.البته اين كار بدستورمدير عامل تلويزيون شايد صورت گرفته باشد. ويا عكسهاي بعضي مستبدين وطن فروش را بنامهاي شخصيت ملي ويا پادشاه در چشم مردم ونسل امروزي، از طريق همين جدول، جلوه ميدهند كه شايسته حال اين رسانه نميباشد. از شخص خيرانديش وانسان با انديشه اي اقاي بيات خواهشمنديم كه دراين باره توجه فرمايند وبه هركس اجازه جعلكاري دراين رسانه را ندهند. به اميد روزيكه اين جلادان فرهنگ  سوز واين وزيران فرهنگ ستيز، حد اقل خودشانرا بشناسند وتجاوز به حريم ديگران را جرم وجداني بدانند. 

 

                         شادمان باشيد.

                                             نيك انديش                                                  

 

 


بالا
 
بازگشت