نگاه کوتاه به را ه ها  و وسايل  بيرون رفت ازين بن بست تاريخي

خلاصه نظريات قشرتحصيل کرده و روشنفکر كشور درداخل و خارج افغانستان

 

سايت آريايي انعکاس افکار، نظريات ، يشنهادات و انتقادات سالم تمام افغانهاي چيزفهم اعم از متخصصين ، کارشناسان ، نويسندگان و ژورناليستان درداخل و خارج کشور را يکي از اهداف عمذهً نشراتي خود قرارداده است. اين کارشناسان، مشکلات کنوني افغانستان را مورد بررسي قرار داده ، راه حل هاو وسايل يرون رفت ازين بن  بست را طي نظريات ارزندهً شان براي سايت آريايي غرض نشرمي فرستند. آنها پرابلم ومشکلاتي را که کشور بدان مواجه است تدقيق و تحليل مي نمايند تا راه در جهت تامين دموکراسي و پيشرفت اجتماعي درکشور هموار گردد.

هيئات تحرير سايت آريايي خلاصهً نظريات وپيشنهادات اين اشخاص صاحب نظر و تحليلگران مسائل سياسي اجتماعي را پيرامون تامين صلح ، ثبات و عدالت اجتماعي درکشور ، منطقه و جهان به شرح ذيل تقذيم ميدارد :

با شناخت روند کلي ديگرگونيهاي سه دهه اخير و رشد مناسبات سياسي و اجتماعي ماقبل آن  و تصوير اوضاع  واحوال مشخص تاريخي  و با درنظرداشت شرايط ملي وبين المللي  بوضاحت ميتوان  گفت  که:

درحال حاضر طالبان ، طالبگرايان  ،القاعده ، ترورزم بين المللي ، خاشخاش سالاران ، مافياي مواد مخدر و دستگاه هاي فساد گستردولتهاي دو طرف مرز ديورند دشمنان عمدهً آزادي ، دموکراسي ، ترقي اجتماعي ، صلح وبرابري و بالآخره دشمنان اصلي مردم آزاده کشور ما از هر قوم ، زبان و مذهب ميباشند. 

بنابرين  :                                                             

بخاطر دفع خطرتجاوز دخالت ومداخله ً لجوجانه ً طالبان، القاعده ، تروريزم  بين المللي ، مليشه هاي پا کستاني، ريشه کن شدن خاشخاش سالاري   و مافياي مواد مخد ر، از سراسر کشور و                                 مهار ساختن قانوني ومسالمت آميز گرايشهاي سيطره جويانه ً قبيله سالاري ونظام هاي سنتي دوران استبداد استعماري درعاليترين مقامات دولت تک قومي  وکج نهادي وتک صدايي  متزلزل کنوني ،

 ودرنهايت  دفع خطر تجاوز امر و نهي  آشکار وپنهان  نظامي - سياسي و رخنه گري نابرابر نظاميگران پاکستان در روند  وروال تجارت، اقتصاد  وسياست کشورما كه وظايف مبرم عملي  کنوني ما ميباشد و  براي نيل به اين خو ا ستهاي دادخواهانه ًملي ، اينک نيروهاي  پيوسته ( سازما ن يا فته  ) وپراگنده ،  شخصيتهاي مستقل اجتماعي ، ملي وفرهنگي  و  نماينده گان آگاه گروههاي گونا گون  قومي  ومذهبي افغانستان ميتوانند  وبايد براي حل اين مسايل عمومي  ملي  وظايف مبرم و عملي زيرين مبارزه ًصلح آميز را دردستور وشعار روز خود قرار دهند :

1 - حل قضيه ديورند بادرنظرداشت واقعيت هاي تاريخي و نورم هاي قبول شده حقوق بين الدول و عادي ساختن روابط با پاكستان همسايه .

2 - تقسيم واقعي قدرت سياسي در بين مركز و ولايات در بناي يك ميكانيزم علمي ، عملي و قابل قبول براي تمام مردم افغانستان . (( قسميكه تاريخ شاهد است در هيچ نقطه دنيا هيچ كشوري بعداز سپري نمودن جنگ هاي داخلي يا ميهني دراز مدت ويا قصيرالمدت ، “ملت “ را در بناي تمركز استبدادي قدرت ايجاد نكرده است . و پروسه ملت سازي مستلزم تقسيم قدرت ميباشد .

3 - نفوس شماري شفاف كه هيچگاه افغانستان آنرا تجربه نكرده است .

4 : -   دهها  حزب سياسي  نوظهور داراي  پسوند وپيشوند  ملي  ، اصول مرامي  واساسنامه همگون درکشوروجو دارد. اين احزاب بايد  اختلافات  سياسي، سازماني ورهبري  خودرا مشخص نمايند و آنگاه برپايه ديدگاهها  مواضع واهداف مشترک سياسي وسازماني با ساير سازمانها و  احزاب سياسي  مي توانند اييتلافها ، اتحادهاي گذرا و مشروط  تشکيل نمايند   و در صورت مساعد بودن شرايط  ذهني  جبهه هاي متحد پايه داري را براي يک مرحله ء ستراتيژيک تا نيل بوحدت عام وتام سياسي سازماني ورهبري تشکيل  واختلا فات  تکتيکي خودرا در جريان  کار ودر عمل مبارزه  حل وفصل  نمايند .

 5 : -  در جنبش  ومبارزات ضد تبعيض زنان درکشورسهم فعال گرفته شود تا زنان ونيمي از پيکر جامعه  بلاکش ما  از  "برزخ "   قانون اساسي کنوني ومرد سالاري جاودانه  آزاد  شوند وبه اين نيروي مرد آ فرين  جامعه  زمينه هاي قانوني، برابري حقوق در حيات اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي ، اقتصادي ومدني  فراهم  گردد   تا آنها بدون هرگونه قيد وبند، خرافه هاي دوران قبيله سالاري و تبعيض نارواي جنسي، بسوي  نيل به ارزشهاي اعلاميه ًحقوق بشر حرکت تاريخي نوين خويش را آغاز کنند ودر فرايند  نوسازي وبازسازي جا معه  شانه به شانه ً مردان  مشارکت  فعال نمايند وتوازن نيروهاي اجتماعي را  به  سود  نيروهاي دموکراتيک،  سيکولار  وجبهه هاي  طرفدار برابري حقوقي  همه گروههاي قومي ومذهبي مردمسالاري وحاکميت قانون  سمت وسو وچرخش بخشند     

6 : - در تقسيمات  وساختار اداره ً ملکي افغانستان  ، بر اساس تعداد نفوس وويژه گيهاي فرهنگي ، تاريخي، قومي ، مذهبي ، ديني ،درجه رشد اقتصادي  وساحه وديگر معيارهاي ضروري  رشد زنده گي شهروندان  کشور  تجديد نظر صورت گيرد  وبه تورم تشکيلاتي غير ضروري کنوني نقطهً پايان گذاشته شود .                                                                                          

7 : -  نام کنوني  دولت  افغانستان درشرايط سيطره ء رهبران  انتصابي تنظيمهاي  تندرو در لويه  جرگه تصويب قانون اساسي  وضع  گرديد  بنابرين  درزمينهً  تغيير نام  دولت کنوني به   " جمهوري افغانستان " يا  " افغانستان " بايد تجديد نظر اساسي ودورانديشانه شود زيرا نام کنوني درعرصه ً سياست ، اقتصاد ، تجارت  ودر مجا مع بين ا لمللي بوِ يژه درسير وسفر  ، به شهروندان افغانستان دشواريها ومشکلاتي فرا واني ايجاد ميکند.  تغييرنام  در ماهيت اسلامي  دولت جمهوري  افغانستان هيچگونه  خللي وارد نميکند. پسوند وپيشوند اسلامي  درنام اکثر کشورهاي اسلامي ازجمله سوريه ، لبنان ، فلسطين ، اردن، امارات عربي، الجزيره ، مراکش ، تونس،  ليبيا، ترکيه کشورهاي آسياي ميانه  (تاجکستان )  جنوب شرق آسيا  ( اندونيزيا  ) وافريقا (الجزيره )  مراعات نشده است. درکشورما نيز دربارهً  نام  کنوني افغانستان ،  لويه جرگه  يا  شوراي ملي ، ميتواند  با تشخيص  مصالح ومنافع عمومي  ملي مردم  افغا نستان تصميم نويني بگيرند  ويکي ازنامهاي باستاني يا قرون وسطايي ميهن و خانه ء خورشيد ( خراسان )  ما  را بدون تعصب قومي  زنده  کنند .

8 :  -  توزيع کارت هويت عصري ومعتبر ، براي "شهر وندان افغانستان " بدون هيچگونه استثنا ء  وامتياز  رنگ وبوي نژادي ، قومي ، قبيله يي، اجتماعي ، ملي ، مذهبي ومحلي  صورت گيرد.

9 :  - از تدوين ، تصويب وتوشيح  قانون مکلفيت عسکري و خدمت زير بيرق  و قانون  حمل سلاح  وخلع سلاح  عمومي تمامي شهروندان افغانستان  بدون هيچگونه تبعيض وامتياز قومي وقبيله يي ، منطقه يي ، شهري ، روستايي ، باديه نشيني  وکوچنده گي پشتيباني فعال صورت بگيرد .

10 : - عليه فرمانهاي خصومت برانگيز شاهان واميران دوران استعمار کهن وامپراتوريهاي خراسان قرون وسطايي در زمينه استفاده ً نا هنجار از چراگاههاي مردم بومي هزارستان، بدخشا ن غزنه ، غور،غوربند وديگر مناطق  افغانستان صداي اعتراض بلند گردد واز الغا  ي فرمانهاي منسوخ  و حل مسأله  ريشه دار قبايل کوچنده  افغان با اقوام  بومي  واز اسکان کوچنده گان وطن دفاع عادلانه نمايند .   11 : - مرزهاي قبول شده ء بين المللي افغانستان  بويژه " مرز استعماري ديورند " ازسوي دولت  افغانستان وحق ترانزيت آزاد  براي کالاهاي  تجارتي افغانستان ازسوي جمهوري پا کستان  برسميت شناخته شود و اين  معضله جنجال بر انگيز افغانستان با پا کستان  ،بر اساس  موازين  بين المللي ، باهمه شفافيت  ، حل وفصل صلح آميز وقانوني گردد.

12 : - وزارتهاي  مبارزه با مواد مخدر ، مهاجرين  وسرحدات  وقبايل با  تشکيلات وپرسونل  خود به وزارتهاي داخله و رياست عمو مي  امنيت ملي  يکجا شوند.

زيرا  نبود  اين وزارتها ي تشريفاتي  صرف جويانه تر از هستي آنها است وبه رفع تداخل و تورم تشکيلات اداري کنوني  و تشکيل  نيروهاي منظم سرحدي افغانستان مستقل  مساعدت  ميتواند .

13 : -  از طرح کنفرانس بين المللي صلح ، در باره ء غير نظامي شدن وبيطرفي دايمي  افغانستان وحق ترانزيت آزاد  کالاهاي تجا رتي افغانستان  به اشتراک فعال افغانستان ، پا کستان   ، ايران  تاجيکستان ازبکستان ترکمنستان آذر بايجان وديگر کشورهاي ايکو   ، هندوستان  کشورهاي چين روسيه فدراتيو و کشورهاي عضو پيمان شانگهاي  و کشورهاي عضو ناتو  وامريکا پشتيباني پيگير شود . 

14 :  بايد  سرشماري دقيق  وصحيح نفوس افغانستان بدون هرگونه تقلب وتزوير زيرنظر نماينده گان جامعه جهاني   ،نماينده گان احزاب ، جبهه هاي متحد سياسي  ونهادهاي مدني  و حقوقي واقعا مستقل افغانستان  آغاز و انجام يابد. دست کاري به نتايج سرشماري  واحصاييه نفوس کشور از سوي هرمقاميکه باشد   به مثابه  خيانت بزرگ به روند توسعه ورشد مستقل ملي شناخته وقبلا  اعلان شود .

15 : عليرغم  " وعده هاي سرخرمن  " جامعه ء جهاني ووزيران دفاع وخارجه وفرماندهان  ناتو وامريکا   ورهبران  امريکا انگليس وکشورهاي اروپا ، رييس جمهور کرزي در وضع کنوني در تنگناي بد تر از پنجسال پيش ودوران اميدهاي بهشتي  وخوشبينانه ً تاريخي قرار دارند.  بنابرين ضرورت  تدوير لويه جرگه  به مقصد حل موانع دست وپاگيرقانون اساسي  يکبارديگراحساس ميشود .

16 :  -  اين لويه  جرگه بايد  براي تفسير وتوضيح ارزشهاي قانون اساسي  شوراي قانون اساسي  يا مقام عالي  وبا صلاحيت  ديگري را  ايجاد کند

17 :  - تشکيلات  وساخنار دولت افغانستان يا به شکل رياستي با پايه هاي شوراهاي انتخابي  محلي،  ايالتي ، شهري وملي ويا به شکل  اداره ء پارلماني  جمهوري هندوستان تعديل وتصويب شود  وزمينهء اشتراک فعال همه گروههاي قومي ومذهبي  وشهروندان برابر حقوق  افغانستان درقدرت سياسي وثروتهاي مادي وفرهنگي جامعه با شفافيت و بدون تقلب وتزويرومعامله با اين يا  آن نخبه گان قومي وتنظيمي ازطريق انتخابات آزاد ودموکراتيک فراهم گردد.

18 :  -  هنگاميکه  براساس  نص صريح مادهً اول قانون اساسي ، هيچ قانوني برضد احکام دين  مبين اسلام  ودين رسمي  مردم افغانستان وضع شده نه ميتواند  بنابرين بر اساس قرأت وتفسير طالباني از احکام دين اسلام ، ارزشهاي جهاني اعلاميه ًحقوق  بشرنبايد  ازمحتواي دموکراتيک ومردمسالاري وجهاني آن تهي وخالي گردد

19 : -  با وفات  شاه مخلوع  نام تشريفاتي ونمادين  باباي ملت نيز بايد از قانون اساسي  حذف گردد .

   20 : - در فرجام  پس از ينهمه   اصلاحات وترميمهاي دموکراتيک قانون اساسي

  ازسوي لويه جرگه  وشکست بن بستهاي تاريخي  ، تاريخ  خروج  نيروهاي خارجي  وناتو  از افغانستان با جدول  زمان بندي  آن  بيدرنگ  معين شود .

هرگاه  رييس جمهور منتخب افغانستان قادر به اين اصلاحات وترميم در قانون اساسي وقادر به تحولات دموکراتيک شده نتوانند  بهتر اينست که  اين بارگران امانت مردم را شريفانه  به جامعه جهاني  بسپارند  وازين " کلاه دلکش " بگذرند واين کوته ترين راه براي نجات ايشان دولت ومردم افغانستان است وگرنه  باتکرار بازيهاي سياسي جنوب وشمال وخاور وباختر اين سرزمين بگونه عراق  بارديگر غرق در خون بي گناهان ميشود  وعمر خودسوزيها ، خود کشيها ، سربريدنها  وترورهاي مردم غير نظامي وعمر رنجهاي مردم کشور طولاني تر ميگردد  ودر فرجام براي هردوقطب وجبهه هاي  سست بنيادکنوني  ازطريق جنگ ،توطيه، توسل بزوربراي حفظ وکسب قدرت پايه دار سياسي  دورنماي روشني را نه ميتوان سراغ  کرد.                                                به  اميد گشايش لويه جرگه ً افغانستان و گشايش  راه رشد مستقل دولت ملي و همبسته گي ملي  وتطبيق  ارزشهاي نوين تساوي حقوقي زنان بامردان !

به اميد  غلبه ًعقل سليم  وانديشه ها و آ رزوهاي  تاريخي، آزادي ، دموکراسي ، صلح   ، ترقي وبرابري حقوقي تمامي گروههاي اجتماعي ، قومي و مذهبي وطن مستقل ، متحد  وتجزيه نا پذيرما!

 

 

 


بالا
 
بازگشت