سیداحمد شاه دولتی فاریابی
 

طا لبان درسال 1998 درشما ل افغانستان

حدود 8هزارنفرراقتل عام کرده اند

 

گروه طالبان به رهبري ملاعمراززمان به ميدان آورده شدن درماه اکتوبرسال 1994 ميلادي به منطقه وسرزميني که قدم گذاشته اند بلا استثنا به قتل وکشتارافرادي اقدام نموده اند که يا با آنها اختلاف عقيده تي داشته ويا با انصراف ازقدرت نميخواسته اند به آنها تسليم شوند که جنگ هاي متعد د طالبان درقندهار، هلمند ، نيمروز، هرات ، غزني ، خوست وپکتيا ، ننگرهاروکابل نمونه هاي بارزآن است که مکرردرنشرات داخلي وبيرون مرزي افغانستان انتشاريافته است وداکترنجيب رئيس جمهورافغانستان نيزدرسپتامبر1996 توسط همين طالبان که بنام قصا بان آخرين سال هاي د ه? قرن بيستم ميتوان به آنها نام گذاشت ازدفترنماينده گي ملل متحد درکابل بيرون آورده شده با براد رش يکجا به دارآويخته شد ند درقصص الانبيا آمده است که حضرت خضر(ع) ازهرمسيري که ميگـذ شت ازبرکت آن بزرگوار، گذرگاه شان سرسبز ميگرديد وازاين سبب تمام آدم هائيکه سرسبزي وزيبا ئي را دوست داشتند درآرزوي سفر وگذرحضرت خضردرمناطق شان بود ند اما گروه طالبا ن به رهبري ملا عمرخويشا وند نزديک وهمکارصميمي اوسامه بن لادن رهبرالقاعده بنام مسلمان وبند? خدا ازهرمسيري که عبورنمود ند درمسير شان خون هموطنان خودرا با درنده خوئي وقصي القلبي بنام هاي مختلف ريختند وجوئيبارخون جاري ساختند ومسير خود را سرخ ونفرت بارنمود ند وافرا د همگون وهمفکرا ن خودرا درجامع? عقب ماند? افغا نستا ن به عقب خود کشيد ند که اين افرا د با داشتن غلظت اند يش? طالبگونه به خصوص ازلحاظ نژادپرستي هنوزبه طالبان به علام? استقبا ل دست ميتکا نند اما ميليون ها انساني که ازخون ريزي وجنگ وازچهر? قصا ب گونه طالبان ومسيرنا مطلوب شان بيزاراند نميخواهند با آنها دريک مسيرحرکت نما يند وبه آنها با درنظرداشت سابق? خونبارشان نفرين ميفرستند .

قتل عامي که طا لبان درشمال افغانستان انجام دا د ند : ازجريان قتل عام مردم درشمال بخصوص قتل عام تورک تباران درزمان عبد الرحمن خان ، ها شم خان کا کاي ظاهرشاه فقيد وحکومت هاي بعدي که درتاريخ منعکس است اشخاص واهل مطالعه وروشنضميران مطلع هستند اما آنچه طالبان درزمان تسلط به شمال افغانستان انجام د ا د ند به حد لازم شايد انعکاس نيافته ويا شايد نسبت فرار ومهاجرت ها فرصتي براي آگاهي ازابعاد فجايع انجام شده توسط طالبان براي هم? مردم ميسر نگشته است بناءً براي آگاهي لازم ازخصلت غير انساني آنها شمه يي ازاعمال درنده خوئي اين آدم چهره ها که بنام طالبان درجامعه شناخته شده اند توضيح ميگرد د :

احمدرشيد ژورناليست مشهور پاکستاني که کتابي دربار? طالبان نوشته است ميگويد : فاجع? شمال وجنگ هاي مدهش نژادي را درافغانستان بازهم ميان پشتون وغير پشتون عميق ساخت ) احمد رشيد که ازوجود فاجعه وجنگهاي مدهش نژادي درزمان عبدالرحمن خان ، هاشم خان صدراعظم تام الاختيارافغانستان ، محمد گل مهمند رئيس تنظيم? تورکستان آن زمان يا بلخ امروزي وتوابع آن وحکومت هاي بعدي درافغانستان آگاهي داشته است طالبان را مقصر اصلي دامن زدن جنگ نژادي درشمال افغانستان ميداند ، احمد رشيد نوشته است (بيش ازنيم ربع ميليون) يعني بيش از250 هزارخانوارازمزارشريف ، هرات وکابل خانه هاي شان را ترک داده موجي ازمهاجرين را تشکيل دادند ، طالبان دهاتيان هزاره را قتل عام نمودند ، دهقانان وباغداران دند شمال (حوز? شمال ) را کوچا نيد ند {ص95 طالبان ...تاليف احمدرشيد} .

احمد رشيد درجاي ديگرنوشته است : درولايت فارياب جنگ درطول زمستان ادامه يافت طالبان يک قتل عام را درآنجا که ششصد نفر دهقانان اوزبيک را کشتند درماه جنوري (ص105طالبان ...) .

طالبان که پس ازشکست مرگباردرمزارشريف درحمل? اول ، مجد داً با کسب حمايت 5000 طالبان مدارس پاکستاني باحمايت وپشتيباني مالي وجنگ افزارهاي نظامي پاکستان وعربستان سعودي که حتي 400عراده وسايط نقليه نيز دراختيارطالبان گذاشته شده بود حملات خودرا ازراه ولايت بادغيس به فاريا ب شروع نمودند ودر12مارچ 1998ميمنه مرکزلايت فارياب را تصرف نمودند وطبق نوشت? احمدرشيد 800 سربازاوزبيک را دستگيرنمودند که بعداً اکثريت آنان قتل عام شدند (ص109 کتاب طالبان ...) .

طالبان دراول ماه آگست شبرغان مرکزولايت جوزجان را قبضه کردند راديوآزادي گفت 80نفر ازجوانان شبرغان را بنام مليشه مخالف طالبان دستگير نموده درنزديک سينماي شبرغان تير باران کردند ، طالب ها روزهشتم ماه آگست سال1998 شهر مزارشريف را اشغال نمود ند وبه قول احمد رشيد يکبارديگرقتل عام ونسل کشي را با تمام وحشت ودرنده خوئي انجام دادند

او ازقول يک قوماندان طالبان نوشته است : ملا عمر اجازه داده بود براي دوساعت قتل عام وکشتارصورت بگيرد ولي ، ما

دوروزتمام کشتيم وقتل عام نموديم ، احمد رشيد ميگويد جنگجويان طالبان بر منازل هزاره ها هجوم برده تمام خانواده را قتل عام کردند ، زنان مورد تجاوزقرار گرفت (ص110 کتاب طالبان ...تاليف احمدرشيد).

احمدرشيد درصفح? 112 کتاب خود بنام طالبان ... نوشته است :به اساس تخمين اورگان هاي ملل متحد وصليب سرخ بين المللي درمزارشريف بين پنجهزارتا شش هزارنفر کشته شده اما من خودم اين کشتار را از6000 تا 8000 نفرتخمين مينمايم که درماه آگست وجولاي1998 کشته شده اند وحتي درطول مسيرپيشروي طالبها نيزقتل عام تاجيک ها واوزبيک ها صورت گرفته است) .آنچه قابل تذکار به نظر ميرسد اين است که اين تعداد کشته ها درکجا دفن شدند ؟ تاريخ نشان ميدهد وقتي درجنگ افراد بيش ازحد به قتل ميرسند امکان دفن انفرادي آنها بالاترازتوان جنگجويان ميشود دربسياري اوقات حتي نيروهاي مغلوب درحال فراراجساد عزيزترين دوست شيرين خودرا نميتوانند ازصحن? جنگ بيرون ببرند ومجال نمي يابند ودرچنين حالاتي غالبان جنگ ، تام الاختيارميباشند واين غالب ها نيزممکن است تا حد امکان افراد خودرا که درنبرد کشته شده اندو شناسائي نموده با مراسم مروج محيطي به تدفين آنها اقدام نمايند ونسبت قصي القلبي که با دشمنان شان دارند با آنکه اکنون اجساد بيجان ايشان درميدان افتاده است براي دفن انفرادي آنها توجهي نمي کنند بيشتردرچنين مواقع اجساد توسط گماشته هاي نيروي غالب بلا تشبيه ما نند تفاله جمع آوري شده توسط وسايط نقليه بيرون ازشهرمنتقل وبه گودالي اند اخته شده بالاي اين اجساد خاک انداخته مشيود وآنراقبر دسته جمعي نام ميگذارند .

طالبان که درمزارشريف بحيث نيروي غالب تبارزکرده بود ند ممکن است اين 6000 اجساد ويا قرار تحمين احمد رشيد ژورناليست پاکستاني اجساد 8000 نفر کشته شده را غير ازآن که به دشت ليلي برده اند شايد درچندين محل ديگردرحوم? شهرمزارشريف نيزبصورت قبر دسته جمعي دفن کرده باشند .

قرارگفتارمردمان محلات درفارياب وجوزجان نيزکه طالبان به قتل عام پرداختند به استثناي بعضي هاکه باراضي کردن طالب ها اجسا د عزيزان خودرا ازبين کشته شده ها شناسائي نموده درمقبر? آبائي شام با مراسم معمول دفن کردند اجسا د سايرين توسط گماشته هاي خود طالبان دردشت و د ا مان کوها بصورت دسته جمعي مخفيانه دفن گرديد واجساد کشته شده گان درشبرغان ومزارشريف بيشتر به دشت ليلي که در20 کيلومتري غرب شبرغان واقع است دفن گرديده است .

احمد رشيد مينويسد : پس ازتصرف مزارشريف هزاران هزاره درمحبس مزارشريف برده شد وقتي درمحبس گنجايش وجود نداشت ، محبوسين درکانتينرها ي آهني انداخته شده قفل شدند ودرآنجا خفه شدند (يعني مردند) تعدادي ازکانتينرهاي مملو ازمحبوسين به دشت ليلي درخارج شهرمزارشريف انتقال يافتند وقتل عام شدند( بايد گفت دشت ليلي در20 کيلومتري غرب شبرغان مرکزولايت جوزجان قرار دارد ) احمد رشيد ميگويد :يکي ازشاهدان عيني درمورد چشم ديد خود گفت : طالبا سه کانتينرپرازمحبوسين را ازمزارشريف به شبرغان انتقال دادند وقتيکه دروازه هاي کانتينر هارا بازکردند سه نفر زنده مانده بودند که به محبس برده شدند ومتباقي سه صد نفر مرده بودند (ص 111 طالبان ...تاليف احمد رشيد) .

ذکرهمين سه کانتينرنفردرسال 2004 که عليه جنرال دوستم تهاجم تبليغا تي ازطرف مخا لفان سازمان يافته عليه وي گوش هارا کرکرده بود چندين بارازطريق رسانه ها تذکارداده شده وتلاش هائي وجود داشت که اين سه کانتينررا متعلق به جنرال دوستم ومحبوسين داخل آنرا افراد طالبان وانمود ساخته جنرال دوستم را به کشتاردست جمعي افراد طالبان متهم نمايند وصحنه سازي هاي دراماتيکي نيزبا مونتاژصحنه هائي ازگفتارديگران به قسم ويديو فيلم ساخته شده ازطريق رسانه توسط مخالفان جنرال دوستم به نشر سپرده شد تا اذهان خارجي هاي مؤثر درامورافغانستان وتصميم گيريهاي آن را تسخيرنمايند وآنهارا برضد جنرال دوستم تحريک نمايند ، اما آنها که افراد قابل اعتماد درپهلوي جنرال دوستم داشتند به اين صحنه سازي ها وقعي نگذاشتند وآنرا تصديق نکردند زيرا ازحقيقت گپ آگاهي داشتند .

نقش جنرال دوستم درشمال : جنرال دوستم که دراوج بحران وجنگ وتخريبات درسال هاي پس ازهجوم شوروي درافغانستان بحيث يک جوان پاتريا تيست (وطندوست وخادم ملت) دردور? سربازي اش تبارزکرد به زودي توجه بزرگان کشوررا به خود جلب کرد وپله هاي رسيدن برتب ممتازنظامي رابه آهستگي و نشان دادن خدمت وصداقت براي حفظ منافع مردم وکشورش طي کرد ودرجريان سوق وادار? افراد زير فرمانش مهارت هائي خاصي نشان داد که حتي افسران داراي تحصيلات اکادميک نظامي درمورد خريطه وتا کتيک هاي نظامي ، ترصد ، تعرض وعقب نشيني، قوماندان دوستم را ميستودند که هنوزبه رتب? جنرالي نرسيده بود او باگذشت هرروزي درعرص? رزم نظامي ماهرترميگرديد ومهارت اودربرخي امورنظامي به حد اعلاي مهارت مسلکي رسيده بود ، جنرال دوستم درزمان حاکميت داکترنجيب به شهبال رژيم او بدل شده بود ، زماني که جمعه اچک رئيس تنظيم? بلخ خواست با اکت هاي نژاد پرستان? محمد گل مهمند ، جنرال دوستم را ضعيف نموده واگربتواند اورا ازصحنه خارج بسازد ويا حداقل جلورشد وي را بگيرد جمعه اچک دراين مورد داکترنجيب را نيز با خود همنظرساخته بود که اين بي اعتمادي ها وپلان هاي پشت پرده که جمعه اچک با داکترنجيب وياران ديگراوعليه جنرال دوستم طرح کرده بودند سبب گرديد جنرال دوستم با احمد شاه مسعود فقيد وعبدالعلي مزاري شهيد وقوماندانهاي مقتدرديگردر شمال پلان تدابيري براي به قدرت رسانيدن مجاهدين طرح وآنرا به پيروزي برسانند .

جنرال دوستم پس ازبه قدرت رسيدن مجاهدين با آنکه بعضاً نيروهايش درکابل با درگيري با برخي تنظيم ها مواجه گرديد اما اوتوانست هشت ولايت شمال را که زيرفرمانش بود ازجنگ هاي داخلي به دورنگهدارد وازخراب کاري وويراني ها درولايات شما ل جلوگيري نمايد .

احمدرشيد ژورناليست پاکستاني درکتابي که درماه مي سال 2001ميلادي (پنجماه قبل ازحمل? امريکا به افغانستان ) انتشار يا فته نوشته است : جنرال دوستم يک ادار? مرثررا سازمان داده که دران صحت عامه ومعارف خيلي فعال بود ويکهزار وهشت صد دخترکه اکثريت شان ازدامن وبوت هاي کري بلند استفاده ميکردند درپوهنتون (دانشگاه ) بلخ درمزارشريف که يگانه پوهنتون فعال بودمصروف تحصيل بودند( دران زمان پوهنتون هاي کابل و سايرولايا ت دراثر جنگ هاي داخلي وتسلط طالبان غير فعال بود ) ياد آوري ازدامن وبوت کري بلند دختران وتحصيل راحت آنها درمزارشريف تحت ادار? جنرال دوستم ازطرف احمد رشيد بمعني وجود آزادي تام براي زنان ودختران طبق ازا د ي هاي مدني که درکشورهاي پيشرفته وجود دارد ميباشد .

احمد رشيد ميگويد جنرال دوستم امنيت هزاران مهاجر کابلي راکه ازشهرکابل درسال 1992(نسبت شروع جنگ هاي داخلي ) فرارکرده خودرا به مزارشريف رسانيده بودند فراهم کرده بود اين گفت? او تا ئيد اين جملات جنرال دوستم است که هميشه ميگويد من تا که توان دارم درخدمت مردم وهم وطنان خود هستم ، احمدرشيد با تائيد امنيت وثبات درمناطق تحت فرمان جنرال دوستم مينويسد : جنرال دوستم بخاطرآنکه شهرمزارشريف ازگزند جنگ هادرآمان مانده بود مورد احترام مردم بود (ص85 و86 طالبان ...تاليف احمد رشيد)

دويچه ويله(صداي آلمان) نوشته است جنرال اشرف افريدي پاکستاني دراشغال مزارشريف وسايرولايات شمال توسط طالبان نقش اساسي رابازي کرده است ، سازمان عفو بين املل ، کميسيون حقوق بشرملل متحد وديده بان حقوق بشر( هومان رايت واچ ) ملا موسي ، مولوي محمد حنيف وملا نيازي را مسئول قتل اهالي شهرومناطق هزاره نشين سيد آباد وعلي چوپان درمزارشريف خوانده است .

دويچه ويله ازقول زينب يکي ازبا شنده گان مزارشريف که شاهد صحنه هاي قتل وکشتارتوسط طالبان بوده نوشته است : روزاول که طالبان به شهرمزارشريف داخل شد ند يک برادرجوانم رادرسر سرک تيرباران کردند ، حادث? ديگري که من شاهد آن بودم آن است که طالبان به خان? ما آ مد ندشوهرهمشير? مرا بنام اينکه سلاح را پنهان کرده است بسيارلت وکوب کرد ند وسر انجام با خود بردند ، همچنان دوملا امام مسجد را درمنطق? يولمرب ويک پيرمرد را درکارت? صلح تيرباران کردند که درحال نمازگزاري بود ، ضرب الاسلام چاپ پشاورازقول ملاعمر رهبرطالبا ن نوشته است : محاربه با رافضي ها وشيعه ها فرض وواجب است معامله با نسوان شان به عنوان کنيز اشکال شرعي ندارد .

اين گفت? ملاعمرهمان گفتارخشن عبدالرحمن خان است که در(1310قمري) سال هاي تهاجم به مناطق هزاره نشين اظهار کرده بود وازملا ها حکم تکفيرهزاره هارا به د ست آورده بود ، فقيد فيض محمد کاتب هزاره مؤرخ معتبر آن زمان نوشته است :چون آتش جنگ هزاره ها به غايت ملتهب گرديد وشراره اش پيشي گرفت هوا خواهان دولت را کارشگفت روي داد دراين وقت ميراحمدشاه خان فتواي تکفير هزاره هارا صادرنمود(ص250 حقيقت التواريخ تاليف عبدالحق مجد دي) .

رژيم استبدادي اميرعبدالرحمن که دربرابرحملات پلنک آساي مردمان بومي مناطق مرکزي افغانستان خطر نابودي خود را احساس ميکرد ازآخرين تا کتيک رزمي حکومت جباروستمگري استفاده کرد وسياست ديوايد اين رول ( تفرقه بينداز وحکومت کن ) که دران وقت يک تا کتيک مؤثردرفارورد پاليسي انگليسها بود آنرا به کاربست و به قول حقيقت التواريخ فرماني به عنوان طوايف کوچي کندي ، متي ، خروتي ،متي خيل ، ترکي واندري وعسل خيل صادرنمود وخطاب به دهقا نان هزاره ها نوشت ازطرف رؤساي شما بالاي شما ظلم ميشود اگرامارت کابل دراروزگان وهزاره جات تسلط پيدا کند شاه وگدا مساوي خواهند شد (ص251 و 252 حقيقت التواريخ) اين سخنان فريبند? اميرصرفاً بخاطر اغواي مرد م واستعمال آن درمقابل رزمنده گان راه برابري وبرادري درافغا نستان بود که سرانجام آتش جنگ بين الاقوا مي توسط عبدالرحمن خان مشتعل گرديده صحنه هاي خون بارآن ، دشمني وخصومت بين اقوام را عمق بخشيد ، همين سياست دامن زدن جنگ قومي درزمان نادرشاه نيزدرمناطق شمالي به بهان? ضديت با اميرحبيب الله کلکاني ويارانش تکرار گرديد ودرزمان حاکميت طالبان نيز به اوج خود رسيده بود ودرزمان حاضرکه درک شده است دامن زدن آتش جنگ هاي قومي به نفع سيطره جويان نيست اکنون ازسياست (ديوايد اين رول) تنها براي ايجاد افتراق بين مبارزان شمال استفاده ميگرد د وبراي متحد نمودن طوايف پراگند? جنوب کشورتلاش هاي بي ثمرجريان دارد که تدويرجلس? امن منطقوي ، جذب افراد طالبان وحکمتياربه اورگانهاي دولتي وتلاش براي گشودن باب مذاکره با طالبان تروريست وابسته به القاعده نمونه هاي بارزآ ن است .

دولت افغانستان متوجه نيست ويا نميخواهد توجه کند که جذ ب ملت درمحوردولت با کاربست اين هنرهاي مطرود سياسي

ممکن نيست اکنون زمان بسيج تما م ساکنين کشوردرمحوريک ميکا نيزم اساسي مبتني براصول دموکراسي وتساوي حقوق کليه ساکنين کشوروهموار ساختن راه براي مشارکت هم? اقوام درامور سياسي وقدرت دولتي است زيرا حکومت هاي انتخابي نميتوانند مانند ملاعمرويا عبدالرحمن خان ويا مانند رژيم شاهي ميراثي هرچه دلشان خواست عملي نمايند ، رهبران رژيم جمهوري انتخابي مکلفيت دارند طبق اراد? ملت عمل نمايند واراد? خود را با اراد? ملت هم آهنگ بسازند .

تجارب تاريخي نشان ميدهد که ديکتا توران جهان هميشه عاشق گپ خود وعاشق عملي شدن خواست خود بوده اند ولو که اين خواست به قيمت جان هزارها وميليون ها آدم تمام شود ، آغازوانجام جنگ هاي جها ني وميهني درقاره ها ي جهان درگذشته وحال نمونه هاي اين خصلت اينديويدا ليستي وخود خواهي بوده است ، ملاعمر نيزبا تمام کاستي ها يش که درمورد ، درک سياسي ومذهبي وقوا نين جاري کشورهاي اسلامي وغير اسلامي که داشت تلاش داشت مردم افغانستان وجهان تحت اراده اش برده وارحرکت نمايند درحاليکه برده گي درسال 1919 توسط شاه امان الله درافغانستان ملغي شده والغاي عام وتام برده گي درسراسر جهان با اعلامي? جهاني حقوق بشردردهم دسامبر1948به گوش جهانيان رسانيده شد که تمام 60 کشوراسلامي و يک ونيم ميليارد مسلمانا ن جهان نيز ازان پيروي ميکنند ودرهيچ کشورفعلا برده گي جوازندارد فکرميشود که ملاعمر رهبر طالبان ، با جامع? اسلامي وجهاني همگام نبود ه ويا ميخواست برده گي را دوباره رويکار نمايد واعلامي? جهاني حقوق بشررا نا ديده بگيرد واين نمون? وجود کاستي آگاهي ازامورجهاني وقوانين جهاني است چنانچه وقتي خانم بنينو کمشنراروپا ئي درامور بشري و19نفرهمراهان او که متشکل ازافراد گزارشگر وکارمندان سازمان خيريه بود دراواخرسپتامر1997درکابل به دستورملا عمر بازداشت گرديد ، ملاعمرگفته بود عکس برداري اززنان ممنوع است ، خانم بنينو وهمرا نش به عکس برداري از زنان و عمل خلاف دستورملاعمرمتهم شده بودند .

اعمال جني سايد و نسل کشي طالبان درشمال : پشتون تباران سا کن درمربوطات مزارشريف که بنام نا قلين ياد ميگردند واکثرآنها به قطعات نظامي وافراد مسلح تحت فرمان جمعه خان ساکن بلخ که عضوحزب اسلامي گلب الدين حکمتياربود تنظيم بود ند بعد ازاعلام مصالح? ملي ازطرف داکتر نجيب به دولت پيوسته بود ، جمعه خان که همدرد تخلص بخود انتخاب نموده بود با جمعه اچک رئيس تنظيم? مزارشريف که شخص اعتمادي داکترنجيب بود مستقيماً رابطه برقرارنموده بعد ها با استفاده ازتبارگرائي جمعه اچک منظوري يک غوند قومي را اخذ نمود وخودش قوماندان آن گرديد که درقدم اول تمام ناقلين پشتون تباربلخ وساير ولسوالي هاي ولايت بلخ را درغوند نظامي تحت فرمانش تنظيم نمود ودرقدم? دوم براي اينکه مورد انتقاد واقع نگرد د بعضي جوانان غيرپشتون را نيز جذب نمود ، به قول شاهدان عيني ، درزمان هجوم طالبان به مزارشريف جمعه خان قوماندان غوند وافراد مسلح او با طالبان يکجا شد ند وطالبان که درشهرمزارشريف نا بلد بودند به رهنمائي جمعه خان قومامندان غوند قومي وافرادش خانه هاي هزاره ها ، اوزبيک ها ، تاجيک ها ، تورکمن ها وساير اقوام غير پشتون را به طالبان نشان ميدا دند وطالبان با اعمال جني سايد ونژا د پرستانه آنها را ازخانه هاي شان کشيده به قتل ميرسانيد ند ، احمد رشيد ژورناليست مشهورپاکستاني نوشته است : طالبان ليستي ازپشتون هاي محلي ترتيب دادند که درگذشته با گلب الدين حکمتياروفاداربودند ، شهرومناطق را خوب بلد بودند وطالبان با رهنمائي آنها خانه هاي هزاره ها را شنا سائي وبه قتل آنها اقدام کردند (ص111 طالبان ... تاليف احمدرشيد) پشتون هاي ناقلين ساکن درولايات شمال افغانستان نه تنها درولايت بلخ ، بلکه درهرجائيکه به تصرف طالبان آمده بحيث خدمتگار خوب به طالبان درقتل وکشتا مردم همکاري نموده اند ازهمين سبب زمانيکه رژيم طالبان درماه نوامبر2001م درمزارشريف سقوط کرد تعدادي ازاين پشتون هاي ساکن درشمال که با طالبان همکاربودند فرار کردندو ازترس بومي هاي منطقه نتوانستند دوباره به محلات شان برگردند وبارها درمصاحبه هاي فرمايشي وسازمان داده شده سر وصدا هائي را براه اندا ختند وتلاش داشتند که حقايق را پنهان کرده انگيز? مهاجرت خودرا جنگسالاران شمال و برخورد نا مناسب مردم با خودشان وانمود بسازند ولي اين حقيقت نزد همه گان روشن است که اين شاکيان بحيث ساکنين مناطق شمال کشورعذاب همکاري با طالبان درقتل وکشتار مردم شمال را ميکشند که مردم محل آنهارا نمک حرام ميگويند وقاتل فرزندان وخويش وتبارخود ميدا نند ، بعضي کارمندان رسانه هاي جمعي نيزبه قصد حمايت ازآنها سخنان تحريک آميزوجهت گيرانه يي را مطرح ميسازند که آتش خصومت نژادي را مشتعل ترميسازد وامکان بازگشت مجد د ايشان را به محل قبلي شان تضعيف مينما يد واينهم ضربه وضرررژيم طالبان به پشتون تبارهاي ناقلين درشمال افغانستان است .

طالبان وقتي درماه سپتامبر1996کابل را اشغال نمودند به دستورملاعمررهبرشان ، درقدم نخست داکترنجيب رئيس جمهورپناهنده دردفترنماينده گي ملل متحد درکابل را با برادرش به دارآويختند تا قدرت نمائي بکنند وبعد به قول رسانه هاي جمعي درجريان چند روزحدود 2000نفرغيرپشتون را ازشهرکابل دستگيرنموده به تحقيقات ازآنها پرداختند ومعلوم نبود که ازاين افرا د به چه منظورواطلاع يافتن درمورد چه چيزي استنطاق صورت ميگيرفت ، دران زمان شايعاتي وجود داشت که بعضي ازاين دستگير شده ها بنام بي گناه آزا د شده اند اما تا آخرمعلوم نگرديد که آيا همين متباقي افراد بازداشت شده که هم? آنها غير پشتون بوده اند آزاد گشتند ويا چه بلائي برسر شان آمد ، چندي قبل که درمنطق? چيم تله (قلع? ساخته شده ازچيم) يک قبردسته جمعي کشف گرديد بعضي ها آنرا متعلق به دوران حضورقواي شوروي د رکابل وبرخي ها مربوط دوران جنگ هاي داخلي که پس ازبه قدرت رسيدن مجاهدين آغازشد وانمود کردند اما بعضي ها حدس زدند طالبان که دربعضي مناطق به نسل کشي وکشتاردسته جمعي اقدام نمود ند ، اين اجسا د شايد ازدوران حاکميت طالبان درکابل مانده باشد ويا شا يد اجسا د بقا ياي همان 2000نفرغير پشتون باشد که بعضي شان آزاد شده واکثراً لادرک بودند اما کارشناسان امورپس از بررسي دقيق اين موضوع دراين باب مجهول ، ابرازنظرتخصصي خواهند نمود که باحدس وگمان قضا وت کردن دراين مورد ، قضاوت ناسالم وتصادقي خواهدبود.

احمد رشيد يک برخورد نژاد پرستا? طالبان را درکابل چنين شرح داده است : طالبا ن پس ازاشغال کابل مامورين ارشد وبلند پا يه هاي اوزبيک ، تاجيک وهزاره را ازوزارت خانه ها ازوظايف شان برطرف نمود وعوض آنها پشتون هارا که اهليت داشتند ويا نداشتند مقرر کرد ه وزارت هارا يکسره عاطل ساختند (ص149 طالبان ...تا ليف احمد رشيد) .

با وجود هم? اين کثافت کاري هاي غير انساني ونژاد پرستا نه ، طالبان عاشقا ني هم اينجا وآنجا دارند واينکه ميگويند (چشم عاشق کوراست ) اين عاشقان طالبان عيب ونقص آنهارا نمي بينند ويا عمداً نا ديده ميگيرند ، بسياري ها معتقد اند که عاشقان طالبان يا مثل خود طالبان نژاد پرست اند ويا فونده مينتا ليست اند همين وجوه مشترک با عث تمايل آنها تا سرحد عشق به طالبان گرديده است ويک ضرب المثل وطني است که ميگويند(اگرکسي را نمي شناسي آشنايان اورا بشناس) روان شناسي نيزحکم ميکند بيدون خصلت مشترک يا وجوه مشترک بين انسانها دوستي وصميميت بوجود نمي آ يد واين مطالب کلاً ثابت کنند? اين موضوع است که بيشترين عاشقان طالبان خصوصاً دراورگان هاي دولتي وعرصه هاي اطلاع رساني ومطبوعات نژاد پرستان اند .

احتمالاً برپاي? همين نژاد پرستي بوده باشد که تعدادي ازحزبي ها ازفرکسيون هاي مختلف که مدت ها درافغانستان مبارز? طبقاتي نموده درکم شدن فاصله ، بين نژاد ها نقش مؤثرايفا کرده بودند پس ازافتادن کابل بدست طالبان درسپتامبر1996م

بسوي طالبان کشانيده شدند مخصوصاً انهائيکه درقطعات نظامي کارميکردند زيرفرمان طالبان قرارگرفتند وطبق هدايات آنها عمل نمودند ، شايد برخي ازاين افرا ازترس وبه خاطرزنده ماندن و بعضي ها صرف ازلحاظ هم تباربودن به طالبان پيوسته باشند ، احمد رشيد درباب همچو اشخاص نوشته است :افراد مسلکي وفني وسربازان تربيه ديده ازبقاياي اردوي کمونيسها (نظاميان دوران حاکميت داکترنجيب) درکنارطالبان قرار گرفتند که آنها شامل تانکيست ها ، توپچي ها ، پيلوتها ،

وميخانيک هاي پشتون اند که بصورت مزد بگيربه خدمت نظامي طالبان پذيرفته شدند (ص148 طالب ...تاليف احمد رشيد)

طالبان که به لوث نژاد پرستي وراسيزم ، بنياد گرائي وفونده مينتا ليزم ، حملات انتحا ري وتروريزم وده ها ايزم هاي انحرافي وضد بشري ديگرآلوده ا ند بجزپشتونهائي که با انها همسوئي وهمخوئي دارند ساير پشتون ها مانند دموکرات هاي ديگرازنام طالبان نفرت دارند ، طالبان که درزمان حاکميت باعث قتل وکشتاربي خانمان شدن اقوام غير پشتون ميشد ند ازاواخر سال 2001ميلادي که گليم رژيم شان ازافغانستان جمع گرد يد براي دريافت بهشت گم شد? شان تا امروزباعث قتل شش هزارنفرگرديده اند وطبق گزارش ادار? مها جرت سازمان ملل متحد درنتيج? جنگ وخشونت حدود نود هزارنفر در جنوب کشورخانه وکاشان? خودرا ازدست داده درجمل? آواره هاي بي خانما ن پيوسته اند قرار گرفته اند .

طبق گزارش وزارت معارق افغانستان درکشور400 مکتب نسبت نا ا مني ها که عامل عمد? آن طالبان است مسدود مانده

وبيشتراز150هزارشاگرد ازتعليم وتربيه محروم شده اند به قول پتمن معين وزارت معارف 110 نفراآموزگاران کشته شده ويکصد نفر معلم زخمي شده اند طالبان ،جوانان رشيدي را که ازصد ها گل آرزوي شان هنوز يکي نشگفته واگربصورت سالم تربيه ميشد ند ممکن که با شگوفان شدن استعد ا د ايشا ن خا د ما ن خوبي به ملت وميهن خود ميشد ند به خود کشي تشويق کرده بنام حملات انتحاري از2004 م تا حال حدود سه صد نفررا واداربه انفجار نموده اند که ازلحاظ شرعي وحقوقي طالبان قاتلين آنها اند .

دولت افغانستان با اين گروه تبهکاروتروريست آماد? مذاکره شده است درحاليکه ايالات متحد? امريکا براي دستگيري ويا قتل ملا عمررهبرطالبان مبلغ ده ميليون دالرجايزه گذاشته است همچنان براي دستگيري ويا قتل اوسامه بن لادن خويشا وند نزديک ملا عمردرسال2002 مبلغ 25 ميليون دالرجايزه تعين کرد ، رامسفيلد وزير دفاع وقت امريکا گفت افغانستان کشوربزرگ وکوهستاني است اگرچه يافتن اوسامه بن لادن مانند يافتن سوزن دربين خرمن کاه خواهد بود اما 25ميليون دالر

کارخودرا خواهد کرد ولي باسپري شدن چند سال که خبري ازگرفتاري ويا قتل اوسامه نشد کنگر? امريکا درسال گذشته جايز? قتل اوسامه بن لادن را به دوبرابر يعني به پنجاه ميليون دالرافزايش داد ، هرقدرکه ميزان جايز? قتل اوسامه افزايش بيابد ارزش او پيش پيروانش افزايش مي يابد چنا نچه چندي پيش تندروان اسلامي درجنوب غرب وجنوب شرق آسيا به اوسامه بن لادن ( لقب شواليه ) داده شد واورا قهرمان ضد استکبارخواند ند .

لطيف احمدي سخنگوي طالبان بتاريخ 12سپتامبرسال روان گفت :مذاکرات صلح با حکومت افغانستان وقتي به نتيجه ميرسد که قواي خارجي افغانستان را ترک بگويند ، سخنگوي طالبان گفت طالبان قانون ا ساسي اسلامي ، قوانين ولوايح اسلامي ، ويک افغانستان کاملا مستقل ميخواهند ، ما جهاد را عليه امريکا ومتحد ينش اعلام کرديم وتازماني به جهاد ادامه ميدهيم که خارجي ها کشور مارا ترک بگويند اين گفته هاي سخنگوي طالبان شايد قابل قبول به حاميان بين المللي افغانستان نباشد ، هرگاه امريکا ومتحد ينش حاضر به مذاکره با طلبان با شند لازم است اول اتهامات تروريستي به رهبران طالبان رارفع کنند که بگفت? رئيس جمهور کرزي تعداد آنها به 150 نفر ميرسد وبعد ، از آنها پرسيده شود که دموکراسي ومتن اعلامي? جهاني حقوق بشروسايرقوانين مدني وجهاني را قبول دارند ياندارند وبعدا طبق پاسخ آنها اقدام نمايند ني که آب را ناديده موزه را ازپاي بکشند

( ختم کلام والسلام

13 / 9 / 2007

 

( آدرس ويبلاک---->

www.sarzaminebalkh.blogfa.com

 


بالا
 
بازگشت