طالبستان

Aryn Bakerنویسنده:

کابل افغانستان

برگردان: عماد خاوری

 

اصل لین مقاله را درینجا بخوانید:

 http://www.time.com/time/magazine/article/0,9171,1601850,00.html

یکی از صبح ها باشنده گان درۀ آدم خیل در پنجاه کیلومتری جنوب پشاور، که بیشتر آنها شغل تفنگ سازی دارند، در حالی از خواب برخاستند که کوچه هایشان با اوراق تبلیغاتی پوشیده شده بود ودرین اوراق از آنها درخواست شده بود تا ازین به بعد  قوانین اسلامی را مراعت کنند؛ به زنان دستور داده شده بود که بدن خود را با برقع بپوشانند و مردان باید ریش بلند بگزارند و موسیقی و تلویزیون منع گردیده بود. سپس جهادی ها جدی تر شدند.   درین روزها معمولأ سحرگاهان صدای شیون زنانی به گوش میرسد که درسوگ عزیزانشان که به اتهام جاسوسی به امریکا و یا حکومت پاکستان سرشان را طالبان بریده اند. این سربریدن ها فلم برداری شده و دی وی دی های آن در بازار محله به فروش میرسد.  حفیظالله مرد چهل سالۀ محلی که شغل تفنگ سازی دارد میگوید:"این چاقو است که من از آن وحشت دارم. قبل ازینکه ترا بکشند آنها چاقوی شانرا در جلو چشمانت تیز میکنند.  آنها از قصاب بدترند."

چنین داستانهایی دارد در سراسر مناطق خشن و بی صاحب قبایلی که مرز پاکستان و افغانستان را شکل میدهد تکرار میگردد.  این مناطق دارند به سرعت به پایگاههای تازه ای برای دهشت افگنان مبدل میگردند.  جوانان افراطی مذهبی مملو از تعصب و سرسخت شده از جنگ دهها شهرستان و روستا را زیر پا گذاشته باشنده گان بیدفاع آنرا  مجبور به پذیرش به برداشتی که آنها از اسلام دارند میکنند.  گفته میشود که این جهادیها مانند طالبان افغانستان در دهۀ نود به پشتیبانی  از رهبران القاعده میپردازند تا آنها را قادر سازند که دوباره منسجم گردیده و به آموزش اعضای جدید خود بپردازند.  مسؤلین استخباراتی امریکا برین باورند که اسامه بن لادن و دستیار او ایمان الظواهیری  ممکن است درین مناطق پناهگاهی یافته باشند.  این در حالیست که 49000 سرباز امریکایی و ناتو که در آن طرف مرز جابجا شده اند اجازۀ عملیات در بخش پاکستانی مناطق قبایل نشین را ندارند.  این مناطق مرزی  قبایلی، دور افتاده ، یاغی و عمیقا محافظه کار بیشتر به یک دنیایی متعلق بخود میماند تا بخشی از دوکشور مجاورو چنان دور از دسترس غرب و هم پیمانان آن است که نامی برای خود کمایی کرده است: طالبستان! 

بعد ازیازهم سپتامبر ،از پاکستان که خود خالق طالبانی بود و افغانستان را به پناهگاه بن لادن ودستیاران او مبدل کردند،  به عنوان شریک استراژیکی امریکا در جنگ بر ضد القاعده نام برده میشود.  علی رغم اینکه اعضای  سازمان استخباراتی آی اس آی پاکستان از مدتها به این طرف متهم به همکاری با طالبان استند حکومت بوش پیوسته از همکاری پرویز مشرف رییس جمهور پاکستان در ریشه کن کردن و هراسان نمودن شبکۀ بن لادن  تمجید نموده است.  اما طالبانیزه شدن مناطق مرزی ونقش آن در تسلیح و تمویل دهشت افگنی در آنسوی مرز شک وتردیدی را به وجود میاورد که آیا هنوز هم مشرف میل به رویارویی با جهادی ها را دارد یا خیر.

این شک و تردید در زمانی نمایان میگردد که مشرف با بزرگترین چالش سیاسی هشت سال زمامداری خود دست و پنجه نرم میکند. از دوازدهم مارچ تا حال کوچه های پاکستان صحنه زردوخورد هایی میان پولیس و هزاران قانوندان وفعالان مخالف بوده است که در اعتراض به سبکدوش نمودن قاضی القضات پاکستان افتخار محمد چودری از وظایفش  به اتهام سؤ استفاده از مقام به وقوع میپیوندد.   مخالفین مشرف میگویند که وی تلاش دارد که به هر صورت ممکن در قدرت باقی بماند.  خشم مردم زمانی به طغیان رسید که پولیس به یک ایستگاه تلویزیون تاخت تا جلو نشر تصاویر تظاهراتی را بگیرد که در بیرون از محکمۀ عالی به وقوع پیوسته بود.  بعضی از پاکستانی ها که در گذشته استبداد مشرف را نادیده می انگاشتند حالا وی را یک دیکتاتور مطلق العنان می انگارند.  جنرال حمید گل رییس سابق آی اس آی میگوید: "من فکر میکنم او خودش را برباد داد.  او دیگر قادرنخواهد بود که این همه مردم جلو کنده را دوباره  آرام نماید."

چون مشرف برعلاوۀ ریاست جمهوری رهبری ارتش را نیز بدست دارد بعید به نظر میرسد که وی مجبور به ترک قدرت گردانیده شود.  اما از دست دادن حمایت میانه رو ها وی را بیشتر از پیش به بنیاد گرایانی وابسته میسازد که از حامیان سرسخت طالبان استند.  اگر تظاهرات علیه مشرف دوام پیدا کند وی کمتر مایل به رویارویی با آنانی خواهد بود گه ادارۀ طالبستان را در اختیار دارند.  این مسئله خبر شومی برای امریکا و متحدین آن و خبر خوشی برای مخالفین آنها در منطقه خواهد بود.  یک مقام بلند پایۀ نظامی امریکا در افغانستان میگوید: "واقعیت اینست که طالبان میتوانند هر کاری که دلشان بخواهد در مناطق قبایل نشین انجام  دهند چون ارتش پاکستان به دنبال شان نخواهد آمد."

در حقیقت قلمروی که طالبستان در قلب آن قرار دارد - - سلسله کوههای پوشیده از جنگل انبوه که رسما بنام وزیرستان شمالی و جنوبی یاد میگردد - - هرگز بطور کامل به حکم هیچ  کشوری تن نداده است.  استعمار انگلیس هم موفق به مطیع ساختن قبایل پشتون این منطقه نشده بود.  آنها در  آخر کار مجبور شدند که قبایل را به حال خودشان بگذارند که امورخود  را مطابق به  رسوم محلی اداره کنند.  در عوض آن قبایل این منطقه تعهد کردند که نیم قارۀ هند را در مقابل مهاجمان شمالی حفاظت کنند.  بعد از تشکیل پاکستان در سال 1947 سردمداران پاکستانی همان شیوۀ استعمار انگلیس را تداوم بخشیدند.

بعد از حوادث یازدهم سپتامبر، در آغاز اسلام آباد قبایل را بحال خودشان گذاشت.  اما بعد ازینکه آشکار گردید که جنگجویان القاعده و طالبان برای نجات یافتن از چنگ نیروهای امریکایی از مرز گذشته وارد این مناطق میگردند، پاکستان اولین گروه از هشتاد هزار سرباز خود را به این منطقه فرستاد.  ارتش تا حدودی پیروزیهایی داشت.  آنها برخی از رهبران القاعده را دستگیر و اردوگاهای آنها را ویران کردند.  اما به همان اندازه که ارتش به فشار خود میافزود  رنجش بیشتر مردم محل را برمیانگیخت به خصوص  بعد ازکشته شدن شهروندان غیر نظامی.   

در سپتامبر سال گذشته توافقات صلح میان سران قبایل وزیرستان شمالی و ارتش پاکستان به امضا رسید که مطابق به آن ارتش موافقت کرد که ایستگاهای بازرسی را بردارد، گشت زنی در مناطق قبایلی را کنار کذاشته به پایگاهای خود برگردند.  در مقابل، جنگجویان محلی تعهد کردند که دیگر به ارتش حمله نکنند و به حمله های فرامرزی به افغانستان خاتمه دهند.  یکی از علت های انعقاد این توافقات ناتوانی ارتش پاکستان در مهار نمودن این منطقه بود.  در جریان دو سال گذشته ارتش بیشتر از 700 سرباز کشته داده است.  "تغییر تاکتیک" جنرال حمید گل میگوید، در حقیقت به معنای این بود که ارتش "بازی را باخته بود."

ارتش پاکستان تنهابازنده این بازی نیست.  از زمان کاهش عملیات علیه جنگجویان در مناطق مرزی حملات دهشت افگنانه در افغانستان افزایش یافته است.  حملات فرامرزی که نیروهای ناتو و امریکایی را هدف قرار میدهد سه برابر افزایش یافته است.  یکی از مقامهای بلند رتبۀ نظامی امریکایی در افغانستان اذعان میکند که، " پاکستانی ها در حالت دشواری قرار دارند.  شما اگر 50000 سرباز را در آن بخش مرز جابجا کنید قادر به ادارۀ آن نخواهید بود." 

عقب نشینی ارتش عملا جنگجویان پاکستانی را که متحد طالبان استند قادر ساخته تا برداشت سخت گیرانۀ که خود از اسلام دارند را به مردم محلی تحمیل نمایند.  آنها محاکم شرعی ایجاد نموده اند که درانجا "مجرمان"  را مطابق به احکام شرعی مجازات میکنند.  حتی قطار نظامی ارتش پاکستان گاهگاهی توسط این جنگجویان همراهی میگردد تا به سلامت از مناطق آنها رد شوند.  خبرنگار تایم در وزیرستان شمالی خود شاهد این صحنه بوده است. سمینه احمد ازگروه بحران بین الملل میگوید، " عقب نشینی دولت ازین منطقه عملا طالبان را صاحب  قلمرو کوچکی ساخته است."

به گفتۀ سران محلی جنگجویان طالب با همکاری با مسجد های همنوا به جذب اعضای تازه میپردازند. آنها به کمک پول و شور مذهبی جوانان را میفریبند و سران قبایل را به زور وتهدید مجبور میسازند که پشتیبانی خود را از آنها اعلام کنند.  سال گذشته طالبان ملک حاجی انور خان رییس قبیلۀ متاخیل وزیری را دعوت به همکاری نمودند.  چون وی از همکاری خودداری نمود دو پسر نوجوانش را ربودند.  خان که سالها  پیش در کنار مجاهدین  درمقابل روسها جنگیده است میگوید، "طالبان فکر میکردند که مرا مجبور به همکاری خواهند ساخت اما من از جنگ خسته شده ام."  او چنین ادامه میدهد، "این جهاد توسط خارجیها و القاعده دیکته میشود.  این جنگ مقدس نیست.  فقط بهانه ای برای بدست آوردن پول و قدرت است." 

سران قبایل که با خبرنگار تایم مصاحبه نموده اند میگویند که آنها از جهادی ها پشتیبانی نمیکنند.  اما کمپاین وحشت افگنی طالبان پایداری محلی را سست ساخته است.  ملک شیر محمد خان یکی از سران قبایل در وانه میگوید، "طالبان در کوچه ها جار میزنند که کودکان به مکتب نروند چون آنها در مکتب علوم جدید و حساب را میاموزند.  اما ما میخواهیم که مودرن باشیم.  درینجا تنها دختران نیستند که بیسوادند.  در روستای من حتا یک نفر هم نمیتواند اسم خود را بنویسد.  ملک حدس میزند که در حدود 5 درصد از مردم قبایل از طالبان پشتیبانی مستقیم میکنند.  عدۀ دیگر در برابر ارایه خدمات و به اجاره دادن زمین به طالبان نفع میبرند.  اما بیشتر مردم از ترس با طالبان همکاری میکنند.  چند ماه پیش طالبان به قلعۀ ملک یورش بردند. در جریان جنگ تن به تن  انفجار یک نارنجک خانم وی را به قتل رسانید.  "اگر اسلحه میداشتم." ملک میگوید، "شاید میتوانستم جان او را حفظ کنم.  ما توان آنرا نداریم که جلو حظور طالبان را درین منطقه را بگیریم." 

تولد طالبستان تهدید مستقیمی به دنیای غرب نیز میتواند باشد.  مردم محلی میگویند که این منطقه به یک پایگاه بزرگ عضو گیری برای القاعده مبدل گردیده است جاییکه حتا نوجوانان 17 ساله را برای بمب گذاری انتحاری آموزش میدهند.  جان مک کانل رییس استخبارات ملی ماه گذشته به کمیتۀ خدمات مسلحانۀ مجلس سنا گفت که، "القاعده دارد روابط استواری که مانند شعاع از مراکز آنها در پاکستان به بیرون میتابد با گروهها و شبکه های وابسته به خود در اروپا ، خاور میانه و افریقای شمالی بر قرار میکند.  مظفر خان یکی دیگر از سران محل به خبرنگار تایم کفت که فرمانده ازبک طاهر یلداشوف، رهبر جنبش اسلامی ازبکستان و یکی از معتمدین نزدیک بن لادن، یک تعداد از جنگجویان عرب، ازبک، چچنی و عدۀ از مردم محلی را از پایگاهی در منطقۀ مرزی رهبری میکند.  وی میگوید، "ما میدانیم که ایشان القاعده استند.  آنها خارجی استند، چهرۀ  های شان باما تفاوت دارد و پشتو نمیفهمند." وی ادعا میکند، "پایگاه آنها را میشود به سادگی پیدا کرد.  حتا یک کودک میتواند شما را به آنجا ببرد." 

مردم محل میگویند که در هر پایگاه  از 10 تا 300 جنگجو جا گرفته اند.  ساختمان این پایگاهها خیلی ساده و مشابه به دیگر خانه ها درین منطقه است.  بعضی از آنها مجهز با پناهگاههای زیرزمینی نیز میباشد.  "ما میدانیم که آنها درینجا استند." یکی از مقام های نظامی امریکا در افغانستان میگوید، "اما پیدا کردن آنها مثل جستجوی یک سوزن در کاه دان است."  یک افسر استخبارات پاکستان وجود این پایگاهها را تایید نموده میگوید که پاکستان همه توان خود را به خرج میدهد تا آنها را از بین ببرد.  ممکنست که تنها امید اینکه القاعده ازین مناطق رانده شوند همانا برخود قبایل با آنهاست.   مدتی پیش در وانه برخورد شدیدی بین قبایل محلی و القاعده صورت گرفت.  

آیا مشرف شامل این جنگ خواهد شد؟  از یک جانب  امریکا مشرف را زیر فشار گذاشته است که که در از بین بردن دهشت افگنی در پاکستان تلاش بیشتری نماید از جانب دیگر بقای سیاسی  مشرف بیشتر ازپیش وابسته به احزاب بنیادگرا میباشند.   گفته میشود که دیک چینی معاون ریییس جمهور امریکا در دیدار اخیر خود از پاکستان مشرف را بخاطر ناکامی او در مهار نمودن جنگجویان  توبیخ نموده است.  اما مقامات هر دو کشور تاکید به استواری روابط در بین دو کشور دارند.  یک دیپلومات غربی در پاکستان میگوید، "ما همه باید تلاش بیشتر نماییم.  بهتر عمل کنیم.  متفاوت عمل کنیم.  اما اظهارات خشم آلود  آنهایی که در لندن و واشنگتن نشسته اند واز وضعیت موجود راضی نبوده کمک زیادی به وضعیت نمیکند." 

این ممکن است درست باشد.  اما حکومت بوش دارد به این واقعیت پی میبرد که برای ثبات افغانستان و جلوگیری از تولد دوبارۀ القاعده باید جلو گسترش طالبستان را بگیرد.  معاون وزارت خارجه امریکا  ریچارد بوچر در اسلام آباد اعلان کرد که امریکا در پنج سال آینده به پاکستان  750 میلیون دالر خواهد داد تا در آبادانی مناطق قبایلی آنرا به مصرف برساند.   وی میگوید، "من فکر میکنم که تعهد ما در آباد ساختن پاکستان، تعهد ما به روابط بلند مدت، نشانۀ دیگری از روابط عمیق و وسیع ما با پاکستان هست.  ما علاقۀ بنیادینی به موفقیت پاکستان به عنوان یک کشوراسلامی  باثبات، میانه رو و دموکراتیک داریم."

    البته این پول امریکا در منطقه ای به مصرف میرسد که تقریبا  فاقد هر نوع زیر بنای غیر نظامی میباشد.  درین شکی نیست که در دراز مدت وجود مکتب، بیمارستان، جاده و برق در فرونشاندن آتش یاغیگری موثرتر از فشار نظامی است.  اما این نوع انکشاف سالها را در بر میگیرد.  به همان اندازۀ که طالبان نیرومندتر میشوند مشرف باید قدمهای استوارتری علیه آنها بردارد.  اعتراضات اخیر مشرف را نه تنها ضعیف ساخته است بل از اعتبار او در میان روشنفکران و جنبشهای غیر مذهبی، که میتواند سدی در مقابل جهادیگری باشد، نیز کاسته است.  مشرف تعهد کرده است که انتخابات را در آخرسال برگزارنماید.  اما بدست آوردن حمایت میانه روها از وی منوط به از میان برداشتن محدودیت بالای نواز شریف و بینظیر بوتو که در حال حاظر در تبعید به سر میبرند خواهدبود.  اگرمشرف ثابت کند که وفادار به دموکراسی است مردم پاکستان شاید او را در قدرت باقی بگذارند وی دران حالت انگیزۀ بهتری به جنگ با جهادیها خواهد داشت.  وزیر خارجۀ پاکستان به این اذعان میکند که که توافقات صلح با سران قبایل نقاط ضعف خودش را داشته است.

ماه گذشه یک هیات 45 نفری سران قبایل پاکستانی به کابل سفر کردند.  این سفر به منظور  دیدار با حامد کرزی رییس جمهور افغانستان که علنلا از مشرف بخاطرحمایت پاکستان از طالبان انتقاد نموده است صورت گرفته بود.  یکی از اعضای این هیات چنین میگوید، " این جنگ طولانی بجز از بجا گذاشتن  بیوه، معیوب و یتیم دستاورد دیگری نداشته است.  اگر این جهاد دوام بیابد بجز از ویرانی افغانستان و وزیرستان سود دیگری نخواهد داشت."  رییس هیات بعد ازآنکه به رسم قبایل دستاری را به سر کرزی میگذاشت گفت، "ما به کمک نیاز داریم.  ما دیگر به حکومت پاکستان اعتماد نداریم.  تو رییس جمهور ما هستی.  تو میتوانی ما را ازین مصیبت نجات دهی.   ما از تو پشتیبانی میکنیم و در خدمتت استیم."   اینکه قبایلیان پاکستانی به حریف مشرف دست کمک دراز میکنند خود نشان دهندۀ موقعیت ضعیف مشرف به عنوان یک رهبر است.  اگر مشرف ادراۀ طالبستان را دوباره بدست نگیرد حامیان او در واشنگتن نیز از وی روگردان خواهند شد. 

با گزارشهایی از سایمون روبین سن در اسلام آباد و غلام حسنین در درۀ آدم خیل

emadkhawari@gmail.com

http://www.azadibayan.com

 

 


بالا
 
بازگشت