بی نظیر بوتو کی بود ؟  

 د. وفامعصومی

 

 

                         « خون ناحق دست ازدامان قاتل برنداشت   

                            دیده باشی داغ های دامن قصاب را »

بی نظیر بوتو دوبار به اریکۀ صدارت در پاکستان تکیه زد :

                                  بار اول از  1988 تا 1993   

                                  بار دوم از 1993 تا 1996

 تررور خانم بوتو: درساعت شش وشانزده دقیقۀ روز پنجشنبه ششم جدی(27 دسمبر 2007) که در راولپندی به وقوع پیوست.

 آیااجازۀ برگشت دوبارۀ خانم بوتوبه وطنش، یک دسیسه وترفند عمدی برای از میان برداشتنش وبرای برآورده شدن اهداف آیندۀ غربیها وامریکا در پاکستان ومنطقه نبود؟ آیا دست اندر کاران سیاست جهانی بوتورابه راستی جانشین سیاست «هم به میخ و هم به نعل» مشرف میخواستند ؟ آیا تبلیغات خانم بوتو برضد تروریستان ومشرف آنقدر مؤثروویرانگربود که باید به نحوی از انحأ کشته میشد ؟ اگر مقصد ومرام غرب در مجموع ومرام امریکائیها بالخصوص، آغاز دموکراسی توسط خانم بوتودر پاکستان بوده باشد، پس چرا با وجود شناخت خطرات و بدامنی درین کشور وباوجود اظهارمخالفتش با تروریستان ، درمحافظتش سهل انگاری صورت گرفت ؟ آیا درمقایسه بامشرف در رابطه با تروریستان ، خانم بوتو دست کوتاه تر ونقش ِ کمتر ومرتکب جنایت کمتر درمنطقه وکشورعزیزما شده بود ؟ بهرصورت قتل زودرس خانم بوتوبه سبب نبود یک دائرۀ مستحکم محافظتی وعده داده شده ودر یک فضائی انباشته از انواع خطر،آنهم درحالیکه جامعۀ پاکستان ازهرطرف معروض به کشاکشهاوخطرات داغ وهمه جانبۀ سیاسی بود صورت گرفت. خبرها وایمیلهای دوستانش، همچنان هوشدارباشِ امکان وقوع خطرات  وبه وقوع پیوستن حادثات بود، ولی  بعضی از حلقات آشنا وناآشنا چرا وچگونه توانستند که بانشان دادن باغهای سبز وسرخ موفقیت خانم بوتودرانتخابات ،آنقدر اصرار ورزند که راهش را گم کنند و باعث آوردنش در کشتارگاه شوند، کشتارگاهیکه حتی موقع تصمیم درست وتوضیح درست از وضع رابرایش میسر ننمودند ؟

چگونگی زمامداری خانم بوتو در رابطه با افغان ستان ؟

ولی در رابطه با مردم ماسؤ قصد و نیات شوم این زن ستمگرو دیگر سیاستمداران مزدورپاکستانی از بدو تولد این کشور وبا برسر اقتدار نشاندن سیاستگران عجایب الخلقه و دورگه از نسل انگریز وهند و این سرسپردگان برده صفت ومطیع دستورات انگلیس ،باعملکرد وفجایع پلان شدۀ دار ودستۀ دستگاه جاسوسی آی اس آی در تصمیم به بربادی کشور وخلق ما، وبا بذر تخم نفاق در میان اقوام کشور، همانااز شب تیره وتار زایش این جنایتکاران مزدور، آنقدر گسترده، هویدا ودردآوراست که از پیر وجوان کسی نیست که ازابعاد این فاجعۀ خانمانسوز بی جهت خبر نباشد ویا به چشم خود ندیده باشد. خانم بوتودر تبانی با امریکا وانگلوساکسون ، بلی همین امریکائیکه امروز دوستان قدیم تروریست ودست پرورد خودرا میخواهند ازصحنه بکشند ؟!! خانم بوتو دردو دور کار خود چون اسلاف خائنش از دستبرد به هیچگونه ستم  ودشمنی برعلیه مردمان مسلمان ،مجاهد ،فاتح و کیان وطن  تاریخی ونامدارما، بدون هیچگونه دلیلی به حیث یک همسایه غدار،از هیچ توطئه دریغ  نورزید وتوام با وطنفروشان فاشیست وخائن داخلی ازهیچ ستم وجینوساید رو نگشتاندند ( آه که حتی برزبان آوردنش چقدرخجلت آور، دردناک وبنیان سوزاست، ما مگر کله ، همت، رهبر ودست وپا نداشتیم ، مگر همت واتحاد را چون ودیعه ای درتن وروان خود نداشتیم؟!)  که داغ این جینوساید برغیرپشتونها تا جهان باقیست فراموش تاریخ ومردم بی گناه مانخواهد شد . جنایاتیکه شباهت کامل با وحشت چنگیزیان ، جنایات حجاج بن یوسف ثقفی ویزید بن مهلب در خراسان ونواحی آن داشت. در مورد جنایات در آن حوزه روزی کسی درجواب سؤالی  که این جنایتکاران چگونه رفتار کردند گفته بود : « آمدند ، کشتند ، سوزاندند، بردند ورفتند ». وانشالله جنایتکاران پاکستانی وعمال داخلی آنها روزی با ندای حق وحکم خدا جوابده آنهمه جنایات خودخواهند بود وتا آنزمان ، تاآنوقتیکه درک وفهم از ابعاد ستم ،خون دردمندان رابه غلیان بیاورد ، همچون زخم ناسوری تن وروان مردمان ستمدیدۀ وطنم راخواهد سوخت ودرین راستاسخنانم را درعناد با این زمامداران نامسلمان ومتجاوزچنین ادامه میدهم :

      دیدی که خون ناحق پروانه شمع را      چندان امان نداد که شب را سحرکند

                                                                                  (حکیم شفائی)

ولی هیچ کافر ومسلمانی پیدانشد که بنابرداشتن گوشه ای ازوجدان بیدار، فقط گاهی وبرای یک باری میگفت :           

                     بس کن زشور انگیختن وزخون ناحق ریختن 

                     کز بس شکار آویختن می بگسلد فتــراک تو    ( خاقانی )

از قدیم گفته اند که « خون ناحق پامال نمی گردد » .

در روایات مربیان دینی در رابطه با استبداد جنایتکاران چنین آمده است:

در نامۀ (53) ازحضرت علی کرم الله وجهه ودرنهج البلاغه  در یک فرمان به اشتر نخعی چنین آورده شده : « از خون ریزی بپرهیز واز خون ناحق پروا کن که هیچ چیزی کیفر الهی را نزدیک ومجازات را چون اوبزرگ نمیکند ،ونابودی نعمت هارا سرعت نمی بخشد، وزوال حکومت را نزدیک نمی گرداند . زیرا خون ناحق پایه های حکومت را سست وپست میکند، وبنیاد آنرا برکنده بردیگری منتقل مینماید» .

  خون فقیر شربتِ خوان توانگراست       تحقیق رفته درسخنم اشتباه نیست

                                                                        (صغیراصفهانی                     

پیامبراسلام  فرمود : « حکومت باکفر پایدار می ماند، اما باظلم هرگز پایدار نخواهد ماند ».      «  آتش سوزان نکند باسپند    آنچه کند دود دل دردمند »

            « حذر کن ز دود درونهای ریش     که ریش درون عاقبت سرکند

              بهـــــم بر مَکن تا توانی دلی       که آهی ، جهانی بهم بَر کَنَد » 

دولت مداران افغان ستان باخبر ویا بی خبراز آن همه دسائسیکه خانم بوتودر وطن ما  در ادامۀ جنایاتش به امرخود ودستورعمال خود و آنهم با خونخوارترین ودشمنانه ترین شکل وشیوه انجام داده است، وآحاد اقوام غیرپشتون این خطه را خصمانه ودر تبانی با فاشیستان داخلی وطالبی  دستور مرگ دستجمعی  داده اند ،با پنهانکاری واغماض از ابعاد وافق فاجعۀ جنایتکاران، حرمت پرچم ملی متعلق به آحاد مردم وطنمان را به عنوان یک وثیقۀ مردمی، در نظر نگرفتند وآنراچون تکه پارچۀ بی ارزش ومانند چند گز مقنعۀ بی اهمیت سالوسانه ومزدورانه ، این دُر ونشان ملی را چون خود در پیشگاه اهرمن به کرنش وتعظیم  مجبور و فدای مرگ این دشمن قسم خورده نموده، وگاهی به پای این خوگ وگاهی هم به پای آن خوگ دیگری به حالت نیمه افراشته قرار دادند که :نیمه افراشته قرار دادن درفش ملی یعنی پرچمیکه نماد گذشت تاریخی یک کشور،نماد وحدت ومرکز محبت واحترام، ونشان دهندۀ هویت تاریخی مردمان یک وطن میباشد وپرچمها را که ازقدیم نمایانگر غرور ملی و نمایانگر فراز وفرود سرنوشت کشورها در گذرگاه زمان دانسته اند ارزشی ندادند. چنانچه پرچم کاوه آهنگرتا هزاران سال در تاریخ ما برضد ماردوشان ضحاکی محبوب القلوب مردم کشور ما بود وهنوزهم میباشد. آواز سم رخش وهیاهوی رستم ، ضربات چکمه های غرورآفرین مسعود بزرگ ودیگر قهرمانان کابلستان ، زابلستان و... و به دلیلیکه اشاره به فتح ، هویت ،غرور ملی وآزادی خاک مان دارد ودرفش پیروزی خلق ما بر ضد ستمگران زمان بوده است هنوز در خاطره ها وحافظه تاریخ ما تابان وخروشان زنده است وزنده میباشد.

پرچم کوروش عقابی بود بر سر نیزه ایکه بالهائی در حال پرواز داشت.

دشمنان درجنگ ها ازهمه اولتر پرچم طرف را مورد اهانتِ سوزاندن وپامال کردن قرار میدادند تا خود اشاره ای برتوهین همان مردم باشدوبه اینوسله روحیۀ طرف را بشکنانند وبرایشان بدون مقاومت غلبه کنند، وآقای کرزی  پرچم خودرا بدست خود برای یک جانی نیمه افراشته قرار داد ، عدالتخواهان ملت برادر پشتون واقوام غیرپشتون این وطن داد میزنند که چرا وبه سبب کدام خدمتش ؟ وآنهم در پای بیگانۀ غدار ومتجاوز وبازاری ، چرا ؟!.

در روز قیامت پیامبر اسلام پرچم حمد در دست دارند.

احترام به پرچم احترام به مقام نیاکان فاتح ومدافعین کشوروجان باختگان راه آزادی واحترام به خون جانبازان وبدست آورندگان حریت وافتخار در یک کشورتاریخی ای چون آریانا وخراسان، از بامدادان  تاشامگاهان تاریخ مامیباشدوبناً این قیمتی دُر رانمیشود برای هرکس وبه پای هر کس قد شکست وبی حرمت نمود.

اهمیت پرچم از دید شعراً ، تا آقای کرزی اهمیت پرچم را درشعر هم بدانند که مقام پرچم وبرداشت ازپرچم یعنی چه ؟ :

آنکس که درفش کاویان یافت

از جورِ دو مار، کی زیان یافت   

(ازاشرف نامۀ منبری)

گر خبر بودی فریدون را، ز راًی فرخت    

 فال نگرفتی فریدون از درفش کاویان 

(امیرمعزی)

تو یک ساعت چو افریدون به میدان باش تابینی

به هر جانب که رو آری درفش کاویان بینی     

( سنائی)

صدهزاران پوست ز ابدان ِبهایم درکشند

تایکی زانها کند گردون درفش کاویان 

( خاقانی)

جام را گنج فریدون ،خون بهاست

چون درفش کاویان برکرد صبح

( خاقانی)

گُل دیگری که آقای کرزی غیر از نیمه افراشتن پرچم ملی  به آب دادند این بود که بینظیربوتو را بنابر دلایل نامعلومی وبا چشم فروبستن ازجنایاتش چنین ارزیابی کردند: « بی نظیر بوتوزن شجاع پاکستان وجهان اسلام بود» وکسیکه به افغان ستان « محبت  داشتند » خطاب کردند ، از برای خدا ! از برای یک ذرۀ محبت به این مردم واین خاک شش هزارساله! که هیچکسی تاحال به اظهار همچو یک جملۀ کاملاً بی اختیار، بیخود  وبی مسوؤلیت نپرداخته است. ای کاش جناب ایشان که خود هم طالب بودند باری به نام یک فردی ازین وطن ،یک کمی به دوران حکومت بینظیر بوتو فکر میکردند وکارروائیهایش را از دید خود بازگو میکردند واندکی به یاد می آوردند، نصرالله بابر، مشمولین آی اس آی ودیگرجنایتکاران رابه خاطر مجسم میکردند بعداً عادلانه ومردم دوستانه به حیث رئیس جمهور قضاوت میکردند که آیا زمامداران خبیث پاکستانی ومخصوصاً خانم بوتو لایق این همه  دُرفشانی ،افسوس وابراز نظر بودند یا خیر ؟ ولی نگفتند که این خانم از کدام شجاعت برخوردار بود ؟ درکجاوعلیه کدام مردم ازشجاعت خود کارگرفتند وچرا؟ در رویاروئی با کدام موضوع وچه امر اینهمه لغت پرانی؟ درکدام مورد وبه کدام دلیل ؟  ( چوگفتی دلیلش بیار) .اگر شجاعت، گرگی، دزدی،مسلمان آزاری وستم برخاک و فرهنگ دیگران، ونابودی هزاران اسناد هویتی فرهنگی اقوام غیرپشتون وپاپیروسهای باستانی وتاریخی مردمان ملتهای سرافرازاین کشورآنهم به انتقامیکه چرا قهرمان مسعود ویارانش از کیان وطن آبائی اش در مقابله با دزدان پاکستانی ودیگر نوواردان از نظر تاریخی دفاع نموده ومارا آزادی بخشیده اند. اگرمنظور ازمحبت بربادی ، فرهنگ ستیزی ،تخریب زیربناهای اقتصادی وبربادی احساس محبت بین الاقوامی وتفرقه اندازی فاشیستی وبدنام کردن یک کشور جهان آوازه باشد، درین مورد نه تنها بی نظیر بوتو بلکه فرد فرد حاکمان آل یحی ، ازجمله امیردوست محمد مزدور ِ سر به پای انگریز ، شاه شجاع امیر عبدالرحمن و..و. همه وهمه که فقط وفقط بربادی غیر پشتونهارا منظور داشتند باشد، پس همه قهرمانان وشجاعان زمان خود چون خانم بوتوبوده اند . ولی امروز ای نازنین ( به گفتۀ شاملو) با کمال بی شرمی وبی همتی  همه وطنپرستان می بینند که مافیائی بودن ، طالب بودن ، وطنفروش بودن وخون دیگر اقوام را ریختاندن متأسفانه شجاعت گفته میشود. انتقام جناب کرزی از شجاعت واسلام ناب سر درکفانیکه این وطن را ازاسارت بینظیر بوتو رهانیدند واز دست حلقه های خائن فاشیستی نجات دادند و امروز باکمال نمک حرامی وقدرناشناسی  از برکت محبت جناب شما ملقب به تفنگ سالار وجنگ سالار شده واین افتخار ؟ً!  را بدون نیمه افراشتن پرچم کمائی نموده  واز آنها به مذمت یاد میشود . امروز شش سال است که تمام دارودستۀ خائن ووطن فروش حاکم که خود آنهارا تا حال بار بار جواسیس  بیگانه وجواسیس همین پاکستان گفته اید ،جناب ایشان از رادمردان حرفی نمی زنند وسخنی به  نیکوئی ادا نمیکنند ولی وجدان فاشیستی ایشان به خاطر چند پاکستانی وپشتونستانی ایکه تنهاپشتو حرف میزنند برایش اجازه اظهار حقیقت را نمیدهد، ولی کسیراکه خون هزاران هزار مرد وزن این خاک را دروطن ششهزارساله ایشان ریختانده اند بدون احساس مسؤولیت « شجاع ومسلمان » میگویند ، آفرین به اسلامیت شما که کافر ودشمن خدارا مسلمان ، مبارز وبندۀ برحق خدارا جنگسالار میگوئید . نمیدانم به کدام روی به صفحۀ تاریخ نوشته می شوید وبا کدام شهادت نامه در حضورخدا؟ ولی فرد فرد مردمان این کشور باید بدانند که آفتاب حقیقت به دوانگشت کسی پنهان نمیشود، وپوز فاشیزم بیرون شده از راه خدا ، مردم ووطن روزی به خاک مالیده خواهد شد که میشود ومیرسد روزیکه دگر مجال وطنفروشی ودست نشاندگی داده نخواهد شد.یک لحظه به پلانهای اقتصادی ، تعلیمی ، دینی وبین الاقوامی و انواع تفرقه ، بهتان وبیگانه پرستی ،فاشیزم ، کشتارها وانفجار وطن پرستان و دست نشاندگان خود وبه فقریکه جامعه را رو به سوی فحشأ میبرد فکرو نظر کنید وبه این وطن ومردم بیگناه آن خدمت کنید ، وطن ومردم وطن باوجود میلیاردها کمک خارجی در به در وخاک به سر است ، وبی دینی که یگانه آرزوی دشمنان اسلام است پلان شده در سررشتۀ کار شما منورین برای بردن مردم مؤمن ما به سوی یهودی شدن ومسیحی شدن است قرار دارد وشماغیر از پشتون ، پشتو و پشتونستان ، وآوردن پاکستانیها توسط بازماندن عمدی خط دیورند وساختن شهرکها در چراگاهای دیگراقوام چون کیله گی ، دشتهای خواجه الوان ، لوگر ، غزنی ، بازهم بغلان ، اطراف شبرغان ، دشتهای فاریاب چه کار انسانی واسلامی واتحاد گسترانه وهویت محافظانه انجام داده اید وبه این اعمال خطرناک چه نام میگذارید ؟ .اگر عمل انسانها ملاک حقیقت باشد که هست، خانم بوتو وامثالهم درافغان ستان توسط جنایتکاران حرفوی خود ساخته وخود پرداخته طالبانی ازهیچگونه عمل ضد انسانی جلوگیری نکرد. بینظیر بوتوتوسط عمال طالبی واجیر گلبدینی خودباعث خونریزیهای زیادی گردید ، کابل با فیر زیادتر از ششصد راکت در یک روز، برای روزها وماها به ویرانه مبدل گشت وزیادتر ازشصت هزار نفر یتیم و بیوه ، پیر وجوان دروطن خودشان توسط مزدوران خانم بوتو کشته شدند.

بی نظیر بوتو به هیچ پیشنهاد صلح از طرف مجاهدین تن در نداد وهمچنان به امرکشتار خود ادامه داد ، بی نظیر بوتو وتمامی زعمای پاکستان علاوه از اینکه به خاک ما مانند صوبۀ پنجم دکته شده ازجانب انگریزان نگاه میکردند وطن مارا عمق استراتژیک خود در مبارزه با هند وموضوع کشمیر می دانستند ومی دانند، کشمیریکه روزی به کشورما تعلق داشت. ( دریک کنفرانسیکه پیتر شار لاتو یکی از نویسندگان واسلام شناسان آلمانی فرانسوی الاصل سخنرانی می کرد، ایشان با تمام اطمینان نکات مهمی را در مورد نقش امرای پاکستان به دستور انگریزان در قبال افغانستان ، پشتونستان وکشمیرهمانا از اوایل تشکیل پاکستان از انگریز وعده گرفته بودند که برای نویسندۀ این مضمون خیلی جالب وحیرت انگیز بود. ایشان با باور کامل گفتند که انگریزان از ترکیب نام پاکستان ( پ، ا، ک  + ستان )  مرام خاصی داشتند و آن اینکه در آن رمز الحاق سه کشور فوق درمحدودۀ کشور پاکستان موجود ودرترکیب حروفی نام پاکستان مضمر ووعده داده شده است، و میگفتند که پ  یعنی پشتونستان ، الف یعنی افغانستان و ک یعنی کشمیر که درمجموع میشودهمان آرزوی خام پاکستان در دراز مدت) حال بروطنپرستان است که پهنای ظلم ودسیۀ بیگانگان وژرفای درد استخوانسوز مشکلات ومسؤولیت خودرا دربرابر مردم ووطن خودبدانند ورفع مسوؤلیت کنند.اسلام بی نظیر بوتو ظاهری بود  و اورا مادر طالبان میگفتند ، ازهمجواری واحساس دموکرات بودنش چیزی دیده نشده ودر زمان همین زن دموکرات بود که همجنسان زنش در وطن ما به دستور خود ودار ودسته اش شلاق میخوردند وبدون اثبات جرم در ستدیوم به  گلوله بسته میشدند. میگویند آن زن بدبخت به شهادت رسیده به لهجۀ قرأن فارسی ( فیه مافیه مولانا) برادران ِ هزاره ماسخن میگفت وتمام جرمش هم همین بود ویک تهمت وبس. ودیگر هرچه گفته شده تنها به فرمایش آی اس آی وخانم بوتوبرای چشم سوختاندن مردم ؟! .شاید بی نظیربوتو ضمن ملاقات با آقای کرزی وعده های دروغینی در رابطه با شکست طالبان والقاعده داده باشند ، اما چه کسی با شناخت ازین زن ودیگرزعمای پاکستان به عمل ونظر این دشمنان با آنکه اورا درفرستادن طالبان در افغان ستان « مادر طالبان » میگویند باور کرده می تواند.

خانم بوتو در نشریه ای به نام لوموند درسال 2002میلادی گفت :

« فکر روی کار آوردن طالبها از انگریزها ، مدیریت آنرا امریکائیها، هزینه آنرا سعودیها به دوش گرفتند ومن اسباب آنرا فراهم آورده وطرح  را اجرا کردم »

حال بادرنظر داشت این اعتراف ،برای این زن پاکستانی غیر از خفت ودشمنی  بی مورد ولی به انگریزبا مردم ووطن مادیگرچه شجاعت واسلامیت باقی میماند.

مکث دیگری بر گفته های آقای کرزی :

آیا میدانید که شجاعت چیست وبزرگان درینمورد چه گفته اند ؟

·       به آنچه درست است عمل وشجاعت کن حتی اگر جهان ویران شود.

·       شجاعت فضیلت انسانهای دانا برای سخن از موضوعات الهی وشریف میباشد.

·       شجاعت پایداری در مقابل دشمن است.

·       مرد شجاع کسیست که درجائیکه باید اعتراض کند خاموش ننشیند.

·       شجاعت بزرگترین معرف انسان است.

·       شجاعت تجاوز به تاریخ ، مال ومنال دیگر اقوام نیست .

·        شجاعت تحریف تاریخ دیگران ، حسادت به فرهنگ متعالی دیگران نیست.

·       شجاعت آن بود که آقای کرزی این زن نامسلمان ، مزدور ومادر طالبان را محکوم به جنایت درین خاک می نمود.

·       « صحبت از پژمردن یک برگ نیست

وای جنگل را بیابان می کنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا

آنچه این نامردمان بر جای انسان میکنند »

 

مکثی بر تبصره ها واز هر دهن صدائی :

آقای محقق گفت : « تروریسم بین المللی با ترور بوتو، صلحدموکراسی وآرمان زنان شرقی را نشانه گرفته است » ایکاش آقای محقق لحظه ای به حال رقت زنان  ازجمله برادران عزیز هزاره ام نظر میکردند واز تجاوز رقتبار به زنان کشورش در اذیت وآزاریکه به امر همین خانم بوتو از طرف طالبان دیدند نظر میکردند ، تاکلماتی چون دموکرات ، صلح ، آرمان ودیگر واژه های ناب را ناجور وبی مورد در بارۀ خانم بوتو استعمال ومسخ نمیکردند.

تبصره  :  حالا دیگر به زعم وحدت خواهان قوم برادر پشتون وقاطبۀ غیرپشتونهای افغانستان اولین راه حل زودرس ودایمی وپیش از اینکه به فاجعۀهای سیاسی وتجاوزی قومی مملکتی دیگری سردچار شویم اینست که، ضرورت به رسمیت شناختن خط دیورندچون آفتاب روشن ونشانی از وطنخواهی عام وتام فرد فرد وطن بوده وهست، که تأخیر آن خدا نخواسته باعث کشمکشهای قومی دروطن عزیزما خواهد شد، بستن خط دیورند مانند خطوط دیگر سرحدات درمجاورت ازبکها وتاجیکها مربوط به تمام اقوام کشور است.                   

نویسنده را عقیده براینست که با تجربه ازتاریخ ،دولت های انگلیس بادست بالای شناختیکه از اقوام ممالک منطقه دارند وهم به سبب مداخلۀ مستمریکه پای منافع سیاسی واقتصادی ایشان ایجاب میکند در مسئلۀ سرکوب القاعده وگروه طالبان آنطوریکه امریکائیها آرزو دارند به هیچ وجه موافق نبوده بلکه راه مشخص ومسلم سیاسی عنعنوی خودرا طبق منافع نزدیک ودور خود، چه امریکائیها بخواهند  وچه نخواهند به پیش میبرند، وهم آنچنانیکه به همکاری جنرال حمیدگل رئیس آنوقت آی اس آی وچند مفتی وشیخ، طالبان را به وجود آوردند امکان به وجود آوردن ده ها گروه آمادۀ دیگر را دارند واگر لازم باشد برای تأمین منافع خود بی پروا ازهمه قدرتهای جهان قادر است گروه های متعددی را به وجود بیاورند وبه هر سو بگمارند. همین اکنون از یک القاعده، کم ازکم هشت تا ده گروه دیگریکه هرکدام بیشتر از ده هزار نفر در تحت فرمان دارند به وجود آورده است. به این صورت مانند امریکائیها که سیاست ایشان متکی برجابجائی یک سیاست مدار وچند شخص دررأس دولتهامیباشد الترناتیفهای آماده ومجرب به وجود آورده اند که اگر بخواهند، در هر لحظه میتوانند خواب راحت هر زمامدار وهر قومی را اگر باهم متفق نباشند به آسانی ازه بِپاشند وفروریزند.همین حالا با آنکه امریکائیها ملیاردها دالر در افغانستان وعراق مصرف میکنند انگریزان با دورویگی دایم ایکه برای منافع خود دارند باهر گروه مخفیانه  ودور از نظر دیگر ممالک در تماس میباشند ، مافیای حاکم بر مواد مخدر هستند وبرخلاف امریکائیهامیلیاردها دالر بدست آورده اند، وهم اگر بخواهند هرکشوری از کشورهای متحد خویش ازجمله امریکائیها را بدنام کرده وبه شکست مواجه می سازند. در شرائطیکه  علاوه از تغیرات ژرف منتظره در پاکستان ، شرایط افغان ستان باسیاست هم به میخ وهم به نعل انگریز طوری گره خورده است که امکان آمدن طالبان از پنجا درصد گذشته است .

نویسنده راعقیده براین است که دامن ناآرامیهای موجودبه همدستی انگریز ـ مشرف تا اندازۀ فروکش میکند، ولی امکان پابرجائی مشرف به سِمَتش باهردسیسه ایکه باشد به کمک انگریز وآی اس آی به فیصدی بالا موجوداست باکمی تغییر به حال خود میماند، درمنطقۀ قبایل شاید خودمختاری جدی شود واگر خط دیورند به همین حال بماند ویانماند ولی به بهانۀ ناآرامی شاید گروه عظیمی ازین مردم روبه سوی خاک ما رونمایند که مال وملک غیرپشتونها درصورت بی خبری ،جدائی وسهل انگاری زمینه ساز آمدن بیگانه ها در وطن آبائی ما شود. درین شرایط وبرای اینکه قدرت های ملی ووطنخواه یکجا با دولت از وقوع این جنایتکاران جلوگیری نماید  به نظر نویسنده مراعات نکات آتی که ازیکسو باعث سرافرازی تاریخی زمامداران وازسوئی برای نجات وطن ومردم ، باتجربه از گذشته ضروری ، تاریخ سازوناگزیر میباشد :

ا ــ  بسته کردن وشناسائی رسمی خط دیورند به کمک ملل متحد، امریکا وغربیها ولو اگر انگریز موافق هم نباشد ، این حکم برحق پشتونها وغیرپشتونهای وطن میباشد ، وبه هیچ وجه تنهامربوط به پشتونها نمیباشد.

2 ــ سعی بلیغ در جهت ایجاد وحدت بین الاقومی برگشت ناپذیر که این مأمول بدست نمی آید مگر اینکه آقای کرزی از تعقیب سیاست شرم آور تمامیتخواهی به نفع پشتونها بگذرد وحزب فاشیستی اتحادشکن افغان ملت را شریفانه  ودور از هرگونه ریب وریای انگریزگونه به حزب محبوب افغان وحدت مبدل نمایند وبه اینوسیله قدرت دفاعی کشور را بااتحاد برادرانۀ همه اقوام کشور بالا ببرند وبه یک قدرت عظیم ملی دفاعی مبدل سازند.

3 ــ مداخله ومشورت هیچ کشور مغرضی را درین راستاکه خلاف وحدت ملی وبه حکم بربادی خاک میباشد نپذیرد .

4 ــ مسلم است که مایحصل این اقدام خردمندانه چیزی دیگری غیر ازیک وحدت شکوهمند وپیشرفت در تمامی ساحات نخواهد بود.

5 ــ پیوسته بااین اتحاد ازبین بردن کشت خشخاش ولو اگر انگریز هم مانع شود کارمشکلی نبوده وبه زودترین مدت بدست می آید.

6ــ با آنکه اوضاع واحوال منطقه ومخصوصاً پاکستان بعد از قتل بینظیر بوتو رو به وخامت میرود نویسندۀ این مقال را عقیده برین است که اگر دولت کرزی از دنبال کردن بیشرمانۀ سیاست فاشیستی خود دریک کشوریکه از اقوامی با سابقۀ چندین هزار ساله درآن زندگی میکنند صرف نظر نکنند، ازیکسو تیشه برریشۀ آرمانهای اقوام این کشور خواهد زد واز سوی دیگردر تشدید افتراق بین الاقوامی زمینه را بدون شک وشبهه برای برگشت اوباشان طالبی گلبدینی مزدور ودیگر بیگانگان مهیا خواهند نمود. در غیر آن دیگر اقوام که سابقۀ هزاران ساله در نگهداشت این وطن به حیث امانت ملی آبائی دارند در دفاع ازوطن وامروز باتجربۀ بیشر از جان ومال خواهند گذشت وبیشتر ازپیش متحد خواهند شد که میشوند چونکه راه دیگر وچارۀ دیگری دردفاع ازوطن ومردم خود ندارند.

 

 


بالا
 
بازگشت