آیا شورای ملی افغانستان « طویله خانه » است؟

انجنیر سخی ارزگانی ( جرمنی )

بکوشید و خوبی بکار آورید     چو  دیدید سرما، بهار آورید (1)

شورای ملی یک پدیدهء عصر خرد، تمدن، نیاز عصر و خانه ملت است که نمایندگان مردم از حوزه های انتخاباتی شان مطابق قانون اساسی به آنجا حضور می یابند. شورای ملی از جمله مؤظف به تصویب یا تعدیل و یا لغو فرمان های تقنینی، برنامه های انکشافی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فنی، بودجه دولتی، قروض خارجی، پیمان های بین الملی و سایر مسایل ملی و جهانی که تعلق به افغانستان دارند، می باشند. از همین رهگذر بوده که شورای ملی و یا پارلمان به نام «خانه ملت»  و نمایندگان را به عنوان «مثل اراده» مردم و ملت نام گذاری گردیده است.

در فصل پنجم مادهء هشتادو یکم قانون اساسی افغانستان اینگونه صراحت داده شده است:

«شورای ملی دولت جمهوری اسلامی افغانستان بحیث عالی ترین ارگان تقنینی مظهر ارادهء مردم آن است و از قاطبهء ملت نمایندگی می کند.» ( 2 )

 اینکه در افغانستان مردم با کدام سطح تکامل فکری، اجتماعی، فرهنگی و... خویش نمایندگان مورد نظر خودها را انتخاب نموده و یا عده ای ممکن با خرید رأی، وسیله، موقف اجتماعی، تزویر، رشوت، تفنگ و یا بر اساس رأی دل انگیزانه مردم به حیث نمایندگان عضویت شورای ملی افغانستان را حاصل نموده اند؛ بحث دیگری است.

 ولی چیزی که یک امر مسلم و انکار ناپذیر می باشد؛ اینست که اکنون افراد راست، چپ، مجاهد، قومگرا، میانه رو، طالب، ارباب، کثرتگرا، روشنفکر مسلکی، روحانی متعهد ترقیخواه، بروکرات، ملیگرا، دموکرات و خلاصه با تمام سوابق معتدل، بد و خوب گذشته خودها فعلا به حیث نمایندگان مردم خویش در پارلمان می باشند. به این معنا که اینها به «خانه مردم» قانونا راه یافته و مشروعیت پیدا نموده اند که «باید» مظهر و ممثل اراده ها، خواست ها و آرمان های لازم قانونی مردم افغانستان گردند.

اما اینکه، اعضای پارلمان جوان در عملکردهای خودها چه اندازه موفق بوده باید مورد تقدیر و پاداش قرار گیرند تا بیشتر ترغیب به خدمت گذاری برای مردم و کشور شان گردند. و اگر اشتباهات را مرتکب شده اند، باید که با منطق خردمندانه، علمی، مستقل ملی و... با رعایت تمام اداب معاشرت مورد نقد سازنده قرار گیرند. تا اعضای پارلمان هم قانع گردیده و به  رفع کاستی ها و اشتباهات خودها عملا قادر گردند.

اگر با آنهم اعضای شورای ملی نتوانند که اشتباهات و کمبودی های خویش را اصلاح نمایند و یا اینکه ساختار آن طوری است که قادر به اصلاح کاستی ها و پیش برد امور پارلمانی نیستند، در این صورت «کرامت انسانی» آنها اصلا به عنوان یک فردی «عادی» هم مورد احترام می باشد. هیچ کس و یا کسانی از نگاه «حقوقی» ، حق ندارند که به آنها «توهین» نمایند و «خانه مردم» را بد تر از « طویله خانه حیوانات» لقب دهند.

وقتی که اعضای پارلمان و یا هر یکی از اعضای دولت افغانستان در وظایف خودها موفق نباشد؛ آنگاه باید از هر طرف به صورت مستند و منطقی مورد انتقاد سالم رسانه ها، مردم، نهادهای جامعه مدنی، اجتماعی، حقوقی، اداری، فرهنگیان، سیاسیون، نخبگان ملی، تحقیق دادستانی و بازرسی همه جانبه قرار گیرند، تا اینکه ریاست جمهوری و قضاء در زمینه اقدام قانونی نمایند.

خوب اینکه در این شرایط حساس بحرانی، خانم ملالی جویا نماینده محترم مردم ولایت فراه در مصاحبه خود با تلویزیون طلوع در مورد پارلمان چه گفته است، قبل از آنرا با هم می خوانیم:

 "طویله و باغ وحش هم بهتر از پارلمان ما (افغانستان) است، به خاطر اینکه در آنجا (طویله) گاو است که شیر می دهد، خر است که بار می کشد، سگ است که نگهبانی می کند..." » (3)

 به گمان من این گفتار خانم جویا، واکنش های مخالفین و موافقین ذیل را در ذهنیت بعضی از شخصیت ها، افراد، نهادهای مدنی، ارگان های دولتی، جامعه ما و... مراجع خارجی خلق نموده که من آنرا اینگونه به کاوش می گیرم:

1- کسانی که در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان تلفات جانی  و خسارات مالی را متحمل شده و درد های آن تا هنوز در دل های شان زنده اند. و فعلا تعدادی از کمونیست ها که در پارلمان می باشند؛ از این برخورد خانم ملالی جویا نسبت به آنها احساس خوشی می نمایند.

2- بخش دیگری از مردم که در وقت مجاهدین مورد ظلم، چپاول و حتا اعضای خانواده های خویش را از دست داده اند و قلب های شان خونین هستند؛ آنان هم از این مصاحبه تلویزیونی خانم جویا استقبال می کنند.

3- تعداد دیگری هست که بنا بر اصول ایدولوژیک خویش از این موضع گیری خانم جویا علیه پارلمان به پا خواسته، کف می زنند و اورا بیشتر مورد تشویق و حمایت نیز قرار می دهند. و این گفتار خانم جویا را به معنای مبارزه علیه دشمنان طبقاتی، مجاهدین، استعمار و همچنان دفاع از مصالح ملی و منافع کشور تلقی می نماید.

4- حلقه مقتدر و انحصارگر هم که در محور دولت و به خصوص حکومت هستند، آنها بنا بر مخالف های سیاسی خویش که نسبت با برخی از اعضای پارلمان یعنی بانیان «جبهه ملی» دارند، از این مصاحبه ملالی جویا به طور دیگری ستایش می نماید تا پارلمان را به نفع خاص خود زیر فشار قرار داده و مهار نماید.

5- افراد «غیر سیاسی» جامعه با هر گونه فقر و فاقه که دست و پنجه را نرم می کنند، با شنیدن اینکه خانم جویا، پارلمان را از «طویله و باغ وحش» نازل تر و اعضای آنرا از حیوانات هم پایین تر دانسته است؛ لحظهء باهم می خندند و خستگی های روزانه خود را با شنیدن چنین بدگویی و توهین نسبت به پارلمان تسکین می بخشند.

6- حلقات خاصی پاکستانی از این برخورد خانم جویا به صورت غیر رسمی اظهار خوشی نموده و از این بحران پارلمان ما، بیشتر به «تقویت» عوامل خویش بر ضد مردم، دولت ما و قوای خارجی استفاده می نمایند. همچنان دولتمردان پاکستانی تجاوز بیشر مانه و ضد انسانی خویش را در پکتیا در پوشش اوج گیری بحران پارلمان، مخفی نگه می دارند تا متجاوز نشاخته نشوند.

7- در این شرایط که مقامات جمهوری اسلامی ایران بسیار بی رحمانه و غیر انسانی اقدام به اخراج مهاجرین مظلوم ما از ایران نموده که مورد اعتراضات وسیعی در سطح منطقه و جهان نیز قرار گرفته اند. از چنین برخورد خانم جویا نسبت به پارلمان بهره برداری خاصی خود شان را می نمایند و در پوشش این بحران پارلمان، به اخراج مهاجرین ما از ایران «شدت» بیشتری می دهند.

8- طالبان، حکمتیار و القاعده هم از این موضع گیری خانم جویا نسبت به پارلمان کشور، «استفاده» حد عظم را نموده و به حملات تهاجی، تروریستی و انتحاری خودها بر ضد مردم، ارتش، پولیس و قوای خارجی «بیشتر» ادامه می دهند.

9- برای چپی ها این برخورد خانم جویا توجیه پذیر نیست، بلکه تخریش کننده و بحران آفرین می باشد.

10- مجاهدین و طرفداران آنها به خصوص از این توهین خانم جویا نسبت به اعضای پارلمان و به ویژه از جمله که متوجه رهبران جهادی در شورای ملی بوده، بیحد برآشفتند و حتا خشم شان به نقطهء به اوج خود رسیده است. و از طرف دیگر از به تعلیق انداختن عضویت پارلمانی خانم جویا با شادمانی کف می زنند و «تصور» می کنند که بحران شورای ملی برطرف شده است.

11- یا شاید کسانی هم باشند که با بی خبری خود ها از ارزش های دینی، مسایل قانون اساسی کشور، حقوق داخلی و بین المللی؛ بگویند که ناقضین حقوق بشر نه تنها «دارای» کرامت انسانی نیستند، بلکه آنان قابل «کشتن» نیز می باشد. این چنین دیدگاه های غیر علمی، حقوقی و منطقی ناشی از عدم آگاهی این عده می باشد که مورد بحث نیست.

12- اعضای ولسی جرگه و مشرانو جرگه از اینکه خانم جویا، پارلمان را از باغ وحش و طویله خانه نازل تر و حتا اعضای آنرا بدتر از حیوانات قلمداد نموده است؛ ازهمه زیاد تر متأثر و بر سر خشم تمام رسیده و در نتیجه به صورت «شتابزده» و با خشونیت عضویت خانم جویا را از پارلمان با رأی اکثریت به تعلیق انداخته اند.

13- شخصیت های سازنده ملی، مسؤل و عاقبت اندیش مثل: افراد عدالتخواه مذهبی، خردمندان متعهد، فرهنگیان رسالتمند، سیاسیون با وجدان، مسلکیان مترقی، روشنفکران دور اندیش، دموکراتان مستقل ملی و...اکثریت مردم؛ نسبت با این مصاحبه ملالی جویا در مورد پارلمان راضی نیستند و آنرا به حال مردم و کشور «مفید» ارزیابی نکرده و بلکه آن را بحران آفرین نیز می دانند. و همچنان به «تعلیق» انداختن عضویت پارلمانی خانم جویا را ولو که قانونی هم باشد، در این شرایط حساس و بحرانی کشور هرگز «بیانگر» مصالح ملی کشور و «حلال» بحران موجود در پارلمان هم نمی  دانند.                

14- حقوق دانان، نهادهای مدنی و حقوقی این برخورد خانم جویا را تجاوز عریان به «حریم انسان» و به خصوص توهین به اعضای شورای ملی و همچنان تخطی از قانون اساسی کشور و موازین حقوقی بین المللی دانسته اند. از جانب دیگر «توهین و دشنامی» که در گذشته هم از سوی برخی از اعضای پارلمان نسبت به «کرامت انسانی» خانم جویا در شورا صورت گرفته اند؛ ناجایز می دانند. و همچنان خشونت ها و انتقام گیری ها را در کشور دامن می زنند و فرصت ها تسریع بازسازی و خدمت گذاری را در کشور «می کشند».

15- یک عده حلقات خارجی به سبب تحقق «اغراض» خاص خودها آنهم در پوشش های «آزادی بیان» و «اعلامیه حقوق بشر» وغیره به صورت یک طرفه به حمایت از خانم جویا برخاسته و به تعلیق انداختن عضویت او را توسط پارلمان محکوم نموده اند. حتا براد ادمز رئيس اداره آسيا از سازمان دیده بان حقوق بشر حکم صادر نموده است که «فورا» خانم ملالی جویا به پارلمان باز گردانده شود.

اما اینکه کرامت انسانی اعضای شورای ملی از سوی خانم جویا مورد توهین قرار گرفته است؛ این حلقات خارجی آنرا نادیده گرفته و «سکوت مرگبار» را اختیار نموده اند. از این هم معلوم می گردد که ایگونه حلقات خارجی در پی «تشدید بحران» کشور ما به نفع خودها می باشند.

اگر کسی از این حلقات دیده بانان حقوق بشر سوال کند که چرا بانیان، علم برداران و مدافعان حقوق بشر از از گسترش زرع کوکنار، مواد مخدره، قاچاق، تروریزم، فساد اداری، بمباردما نهای افراد غیر نظامی توسط ناتو، زندان های خارجی در کابل و غارت انجوهای خارجی از کمک های جهانی و... عملا کدام اقدام مؤثر را تا کنون در افغانستان نکرده و از چنین مسایل چشم پوشی می نمایند.  

 

با دلایل ذیل اظهارات توهین آمیز خانم ملالی جویا مردود می باشند:

اول- انسان طبیعتا آزاد خلق شده و حق دارد که آزاد زندگی کند، آزاد فکر کند، آزاد سخن بگوید، آزاد بنویسد و... بالاخیره تا آنجا آزاد عمل نماید که به ضرر یک فرد، اجتماع، عامه، کشور و... ضد مصالح ملی و جهانی منتهی نگردد. یعنی بر اساس آزادی یک انسان و یا جمع؛ حق کرامت انسان و سایر حقوق برحق انسان ها در داخل کشور و در روی زمین مورد تجاوز قرار نگیرد.

 در اینجا گفته می توانم که کرامت انسان «مقدس» است که ملطقا از تجاوز محفوظ می باشد. اینکه یک انسان مجرم است و یا نیست، کاملا از این مسأله خارج می باشد. قاتل بودن، مجرم بودن و... یک فرد و یا یک گروه اجتماعی باعث «سلب» کرامت انسانی از آنها نمی گردد.

پس، وقتی که ما جزء انسان هستیم و خون آدمیت در بدن مایان دمیده  و جریان دارد؛ هیچگاه حق نداریم که به «شأن آدمیت» حمله ورگردیم و در ضمن نافهمیده، انسانیت خود را نیز منتفی نماییم. این قانون طبیعت انسانی را هر کی  باید به عنوان یک «انسان» روی زمین کاملا رعایت نماید تا کرامت انسانی خدشه پذیر نگردیده و بیشتر غنامند شود.

در اینجا به مشاهده رسید که محترمه خانم جویا از «حق آزادی» انسانی بر ضد اعضای شورای ملی استفاده «ناجایز» را نموده است که حق چنین توهین را نداشت.

پس از اینجا به ملاحظه می رسد که ما انسان ها هرچند «آزاد» خلق شدیم؛ اما بعضا از این آزادی به ضرر یک شخص و یا افراد از اجتماع خویش استفاده می نماییم؛ که در واقع آزادی را بر ضد خودها به کار می برییم. یعنی گرفتن حق دیگران به معنای کشتن حق خود نیز می باشد.

آیا بر مبنای ارزش ها و قانونمندی انسانی لازم نیست که گردن ها و سرهای خودها را با تعظیم از «کرامت والای انسان و انسانیت» به زمین خدا بساییم و گوهر انسان و انسانیت را بیشتر رشد بدهیم؛ تا با عالی ترین تقوا، ناب ترین خدمت گذاری به انسان، با نهایت غنای معنوی، با شکوهمند ترین ارزش های مادی، با پرعظمت ترین تکامل روابط حسنه اجتماعی و... به عنوان «نماینده خداوند» لایزال به روی زمین عرض اندام نماییم؟

دوم- از نگاه اسلامی، کسی حق ندارد که به «حریم مقدس» کرامت انسانی یک فرد و یا یک جمع و... هرچند که خائین، جنگ سالار، آدمکش، وطن فروش، جاسوس بیگانه و... هم باشند، تجاوز نماید که یک جرم  به حساب می آید.

خداوند مهربان در قرآن عظیم الشان در مورد  ارزش و رعایت لازم  به کرامت مقدس انسان چنین می فرماید:

« ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم.» (الاسرأ / 70) (4  )

در نزد خداوند لایزال، نسبت به کرامت انسان چنان یک ارزش خاص عطا شده است که از هرگون بی احترامی و تجاوز محفوظ می باشد. یعنی کرامت انسانی که «تقدیس» آن برای همیشه باقی می ماند و باید مصؤن از هرگونه بلیات، خشونت، خصم، توهین، بی حرمتی، دشمنی و...تجاوز باشد. یعنی «کشتن» کرامت انسان به معنای نفی ارزش انسانیت و دستور خدا در بین انسان ها می باشد.

کرامت انسان در نزد خداوند مهربان آنگونه مهم و بزرگ می باشد که ذات مقدس الهی به فرشتگان دستور فرموده است که آدم را سجده نمایند:

« به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید.» (  البقره/34 ) (5 )

زمانی که فرشتگان از سوی خداوند مؤظف و مسؤل قرار داده شده است تا در پیشگاه معظم آدم سجده نمایند. آیا بر ما واجب نیست که کرامت انسان را آگاهانه و مسؤلانه ارج بگذاریم، انسان را قلبا دوست داشته باشیم و از حریم «مقدس» انسان و انسانیت حراست و دفاع نماییم، تا انسانیت ما  مطابق با نیازمندی عصر بیشتر شکوهمند گردد؟

وقتی که خداوند به کرامت انسان ارج گذاشته است؛ آیا توهین محترمه جویا نسبت به کرامت انسانی اعضای پارلمان خلاف این دستور خالق یکتا نیست؟

در جای دیگر به این فرمایش خداوند توجه نماییم که انسان ها را به گفتار نیکو، تساهل، مدارا و گذشت این چنین دستور می دهد:

« گفتار نیک و گذشت، بهتر از بذل و بخششی است که اذیت و آزاری به دنبال داشته باشد.» ( البقره؟ 263 ) (6)

در این صورت گفتار نیک، مدارا و گذشت که پی آمد آن دقیقا کردار نیک می باشد. یعنی گفتار نیک همسنگ کردار نیک برای جامعه یک نیاز مبرم می باشد. در این صورت گفتار توهین آمیز خانم جویا نسبت به اعضای پارلمان به معنای تخطی از این امر خدا نیز می باشد.

آیا کسی و یا اشخاصی با هر انگیزه که باشد، به «حریم مقدس» کرامت انسان توهین و تجاوز کرده باشند؛ دستورات فوق خداوند را یا ندانسته و یا آگاهانه و یا غیر شعوری زیر پای ننموده اند؟

خداوند متعال ارزش سخن و کلام را به حضرت رسول ( ص) چنین دستورمی فرماید:

« به بندگانم بگو: سخنی بگویند که زیباترین باشد.» ( الاسرأ / 53 ) ( 7)

« با گفتار رسایی که به درون شان رسوخ کند با آنان سخن بگوی.» ( النسأ/ 63) (8 )

اگر یک انسان با آگاهی لازم از گوهر علم، عقلانیت، دین، دنیا، طبیعت، اجتماع، جهان، ضرورت عصر و... با تمام معنا مسلح و آگاه باشد؛ آنگاه زیبا ترین «سخن» از ذهنش تراوش نموده، اذهان جامعه را شکار کرده و به دل های مردم «چنگ» می زند. اینجاست که نتیجه آن در خدمت خلق الله می انجامد وخود سخنور و سخن پرداز هم به عنوان «روشنگر» سازنده به سوی طلوع «انسان سالاری» سرفراز  خواهد گردید.

اگر محترمه خانم ملالی جویا از دین، دنیا، دانش عصر، شرایط حاکم در کشور و خرد دموکرایک آگاهی اساسی دورانساز و علمی می داشت؛ آیا یک چنین «توهین» غیر مسؤلانه و ایدولوژیک و عقده یی را نسبت به کرامت انسانی اعضای شورای ملی مردم افغانستان می نمود؟

آیا توهین به کرامت انسانی اعضای شورای ملی به معنای توهین به کرامت انسانی تمام «مردم» افغانستان به حساب نمی آید؟

به خاطر یک تعداد ناقضین حقوق بشر، استثمارگر، متحجر، تمدن ستیز و... که در جوار انسان های خدمت گار، زنان متفکر، بیگناه، روحانیون مومن، عدالتخواه، میهن دوست، ترقیخواه و دموکرات به حیث نمایندگان مردم در پارلمان می باشند؛ کسی تجاوز به حریم انسانیت «هیچ کدام» از آنها را ندارد. اما اینکه یک عده از وکلا متهم به نقض حقوق بشر می باشد، جدا از این مسأله بوده که از لحاظ  «حقوقی» در برابر محکمه باید پاسخکو باشند که بازهم کرامت انسانی آنها نیز از تجاوز «محفوظ » می باشد. کسی که آدمکش است، او یک انسان مجرم بوده و باید قانونا در دادگاه مورد محاکمه و مجازات قرار گیرد؛ اما هیچ کس حق ندارد که انسانیت را از او «سلب» نماید.

سوم - در مادهء بیست و چهارم قانون اساسی کشور در مورد « آزادی و کرامت انسان» چنین می خوانیم:

« آزادی و کرامت انسان از تعرض مصون است. دولت به احترام و حمایت آزادی و کرامت انسان مکلف می باشد.» ( 9)

آیا  محترمه خانم جویای عزیز که خود را مظهر اراده و خواست مؤکلین خود می داند؛ این ماده بیست و چهارم قانون اساسی کشور را هم نسبت به آزادی و کرامت انسان نخوانده، یا نفهمیده و یا تعمدا از آن تخطی نموده است؟

وقتی که قانون اساسی افغانستان از بستر شورای ملی تدوین و تصیب گردیده و به توشیح رییس جمهور رسیده و تمام مراحل قانونی خود را طی نموده است؛ آیا در قدم نخست درک قانون، رعایت قانون، نظارت بر قانون ، حفاظت قانون اساسی کشور و آنهم جهت ایجاد و نهادینه سازی «فرهنگ قانونیت» ، «عدالت اجتماعی» و تحقق «دموکراسی» در وطن ما بر تک تک از اعضای شورای ملی ، قضاء و حکومت ملطقا «واجب الاجراء» نمی باشند؟

پس چگونه محترمه خواهر جویا به این ماده قانون اساسی کشور هم عطف توجه ننموده است؟

در فصل اول مادهء ششم قانون اساسی افغانستان از جمله به «حفظ کرامت انسانی» نیز چنین تأکید گردیده است:

« دولت به ایجاد یک جامعهء مرفه و مترقی بر اساس عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تأمین وحدت ملی، برابری بین همه اقوام و قبایل و انکشاف متوازن در همه مناطق کشور مکلف می باشد.» ( 10)

 وقتی که شورای ملی و اعضای آن جزء از دولت و همچنین خواهرگرامی ما محترمه خانم جویا هم یکی از اعضای پارلمان و دولت می باشد؛ پس چه گونه از جمله مادهء ششم قانون اساسی کشور، «حفظ کرامت انسانی» را در مورد همقطاران پارلمانی خویش رعات ننموده است؟

چهارم - در ماده بیست و دوم اعلامیهء اسلامی حقوق بشر «آزادی بیان» را اینگونه شرح می دهد:

« هر انسانی حق دارد نظر خود را آزادانه بیان کند، به استثنای حالاتی که مغایر با اصول شرعی باشد. هر انسان حق دارد دیگران را در اجرای کارهای خیر دعوت کند و از اجرای کارهای شر باز دارد. تبلیغ سوی بر ضد مقدسات و کرامت انبیاء مجاز نیست.» ( 11)

آیا بدون داشتن «اخلاق و فرهنگ آزادی بیان» ، چگونه می توان که از نعمت آزادی بیان در خدمت لازم و عملی  حیات مادی، اجتماعی و معنوی مردم و ترقی کشور استفاده نمود؟ آیا بازهم در این زمینه محترمه خانم جویا مغایر ارزش های دینی، قانون اساسی کشور، اعلامیه جهانی حقوق و موازین مقبول بین المللی از «آزادی بیان» استفادهء شخصی، ایدولوژیکی، سلیقه یی را ننموده که نتیجهء آن همان توهین به اعضای پارلمان می باشد؟

پنجم - در مورد آزادی در مادهء بیست چهارم قانون اساسی حق «آزادی» اینگونه تأکید گردیده است:

« آزادی حق طبیعی انسان است. این حق جز آزادی دیگران و مصالح عامه که توسط قانون تنظیم می گردد، حدودی ندارد( 12)

این کاملا درست است که یک انسان آزاد خلق شده و از حق آزادی خود تا آن حد برخوردار می باشد که به منافع یک انسان، همگان، کشور و اصول قانون اساسی ضرر نرساند. و یا اینکه به خاطر حق آزادی خود، حق آزادی یک انسان دیگر، یک جمع اجتماعی و... را  سلب نکند.

آیا بدون داشتن «اخلاق نقد» و آنهم «فاقد» زیربنای خرد و عقلانتی چگونه ممکن است که با استفاده از «آزادی بیان» یک انتقاد لازم و دورانساز را در ارتباط  جامعه، معنویت، جهان وغیره پیشکش نموده و جامعه را به سمت «خودآگاهی»  و روشنگرای طرازنوین رهبری کرد؟

به این صورت چه ملالی جویا و یا فرد و یا اشخاص دیگری از میهن ما که باشند؛ در محور قانون اساسی کشور، اعلامیه جهانی حقوق بشر، نهادهای حقوق مدنی کشور، موازین پذیرفته شده حقوق بین المللی، کنفرانس حقوق اسلامی و نظایر آن در همه امور کشور، جامعه و جهان موضع گیری و ابراز نظر «آزاد» کرده می توانند.

 اما اینکه کسی و یا اشخاصی که بر مبنای سلیقه خاص و یا اندیشه ایدولوژیکی یکه تاز خویش و یا با «الهام گیری» از اجانب؛ آنگاه یک انسان و یک جمع بیگناه و چه با گناه را یک دم « ذبح» نماید و یا به چوبهء «دار» بلند کند، اعضای پارلمان، یا قضاء و یا حکومت را «طویله خانه» بنامند، هرگز حق ندارند.

 اما در کشور ما که تازه یک «آزادی بیان» بی پایه و متزلزل هرچند از بالا به آزمایش آغاز نموده است؛  متأسفانه که تا حال شرایط برای هضم آن هرگز موجود نیست. و یک عده به نام های آزادی بیان، دفاع از حقوق مردم، اعلامیه جهانی حقوق بشر، خدمت به کشور، روشنگری، حقوق جامعه مدنی، انتقاد سازنده، دموکراسی و... بدون «شناخت» شرایط حاکم جامعه، مصالح ملی و کشور استفاده لازم را از همین آزادی بیان و زمینه های نسبی آن هم برده نمی توانند به انحراف می روند.

آیا شعار دادن «بی شعور» از آزادی بیان، مصالح ملی، قانون اساسی کشور، عدالت اجتماعی، نهادهای جامعه مدنی، مردم سالاری، پلورالیزم، مشارکت ملی عادلانه اقوام، حفظ استقلال، طرفداری از حقوق زنان، تمامیت ارضی، اعلامیه جهانی حقوق بشر، حاکمیت ملی، و... یا توسط دولت، یا فرد، یا گروه و...جامعه؛ چگونه به حل نسبی «بحران هویت ملی» دیرینه و یا حد اقل به «کاهش» دردهای فوری مردم آسیب رسیده، کشور خونبار ما، رفع خطر تروریزم طالبی و نظایر آن در شرایط  کنونی کمک خواهد نمود؟

 

خوب!

اگر محترمه خانم ملالی جویا 27 ساله، واقعیت های حاکم در شرایط کنونی کشور را به صورت دقیق، علمی، منطقی، خردمندانه، عقلانی و همه جانبه درک می نمود؛ در مورد کاستی های پارلمان از «احساسات» نوجوانانه و غیر مسؤلانه خویش کار نمی گرفت و «باعث» یک بحران دیگر در بطن مجلس نمایندگان نمی گردید، خیلی خوب می بود.

آیا کاستی های شورای ملی، قضاء و حکومت که جمعا اعضای دولت جمهوری اسلامی افغانستان می باشند، به همگان معلوم نیستند؟

خواهر خانم جویا می توانست که با حوصله مندی، تساهل، تعمق و ژرف نگری ملی و با روش دموکراتیک و با توجه با رعایت کرامت انسانی همه اعضای محترم نمایندگان مردم؛ اشتباهات و کاستی مشهود هر عضو و یا اعضای پارلمان، قضاء و حکومت را مستند برمی شمرد. ولو که جهت حل آن کدام نسخهء مشخص هم نمی داشت، مهم نبود؛ بلکه نشانی کردن «نقص کار» به صورت مستند در بین پارلمان مهم بود که با حفظ  کرامت انسانی دیگران و خود و با رعایت کامل اداب کلام و اخلاق دینی، مدنی، ملی، دموکراتیک و اجتماعی آنرا احترامانه مطرح می نمود. در این صورت، خواهر جویا «برنده» میدان می شد و از «حمایت» پارلمان، مردم، حکومت، قضاء، فرهنگیان کشور، دموکراتان، نهادهای جامعه مدنی و... مردم کشور حتا جوامع جهانی نیز مستفید می گردید.

متأسفانه که سطحی نگری، احساسات جوانی، عقده مظلومیت زنانه یی، ایدولوژیکی و... چنان بالای ذهن محترمه خانم جویا به صورت «انقلاب قهرآمیز» از بالا غلبه نمود که نه تنها آن کسانی را که مرتکب نقض حقوق بشر بودند، مورد توهین قرار داد؛ بل نمایندگان بیگناه، زنان و شخصیت برومند و سازندهء دموکراتیک شورای ملی را نیز تحقیر و به کرامت انسانی همهء اعضای پارلمان به طور «یکسان» تاخت و تاز نمود.

 هرچند خواهر جویا که گاه گاهی در سخن رانی های خویش آقای داکتر رمضان بشردوست را باعث «افتخار» مردم افغانستان قلمداد می کرد و می گفت که افغانستان به «رمضان بشردوست ها» ضرورت دارد. شوربختانه که به کرامت انسانی بشردوست و سایر وکلای محترم مستقل ملی، دموکراتیک و عدالتخواه نیز بی رحمانه حمله برد که از این برخورد خویش تا کنون هرگز «اظهار ندامت» و «عذرخواهی» هم نکرده است. بازهم خانم جویا از طریق رسانه تآکید نموده و می گوید که من به این صورت، «صدای ملت» را به گوش مردم می رسانم.

آیا پارلمان کشور را از «طویله» هم نازل تر و اعضای آنرا «پایین تر» از حیوانات نام گذارای کردن؛ به معنای بلند کردن «صدای ملت» افغانستان به جامعه و جهانیان می باشد؟

 آنچه را که در گذشته ها خانم جویا در ارتباط مسایل ملی تا حدود برخورد «انتقادی» خوبی نموده بود؛ اما با چنین برخورد توهین آمیز خویش نسبت به پارلمان و اعضای آن، همه داشته های خویش را نیز از اعتبار ساقط  و یا کم رنگ نمود. زیرا که تجاوز به حریم کرامت انسانی اعضای پارلمان از نگاه انسانی، اسلامی، قانون اساسی کشور، حقوق جامعه مدنی، اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر نهادهای حقوق بین المللی و مردم ما مورد پذیرش نمی باشند. توهین به کرامت انسان، انتقاد نیست.

 انتقاد جنبهء «سازندگی» دارد و توهین بار «ویرانگری» دارد که هردو در نقطه مقابل همدیگر قرار دارند و نباید آن دو را یکی دانست. در اینجا عملا به ملاحظه می رسد که هنوزهم تفکیک میان انتقاد و توهین، آبادی و ویرانگری، سازندگی و نابودی و... شده نمی تواند. و به نام انتقاد به حریم کرامت انسان تجاوز صورت می گیرد.

آیا این چنین برخورد توهین آمیز محترمه ملالی جویا نسبت به شورای ملی و اعضای آن، دارای صبغهء انسانی، اسلامی، ملی، حقوقی، اخلاقی و... برای مردم و کشور افغانستان می باشد و یا برعکس؟

وقتی که شورای ملی از طرف یک عضو آن از طویله خانه هم نازل تر لقب داده شده است؛ آیا در حقیقت کشور افغانستان را هم نسبت به «طویله خانه» پایین تر نام گذاری ننموده است؟

 

 در فرجام:

باید قبول نمود که محترمه خانم جویا در لویه جرگه اضطراری سال 2003 میلادی با جرأت در کابل برای نخستین بار از نگاه «حقوقی و سیاسی» بر ناقضین حقوق بشر تازید و انتقاد نمود که خوب «درخشید». و این امر باعث سرآغاز شهرت وی در مجامع ملی و بین المللی گردید. خانم جویا، پس از آن در شورای ملی گاه و بیگاه موضع گیری های انتقادی نسبی معقول نیز در مسایل ملی داشت که به شهرتش کمک نمود. اما زمانی هم با افراط، سطحی نگری، زشتی، عاقبت نااندیشی و با توهین در مورد شورا، قضاء، حکومت وغیره نیز برخورد نمود؛ آنگاه جای برخورد انتقادی نسبی وی از امور کشور تدریجا «خالی و یا تضعیف» گردید.

 باید گفت که از انتقادات مفید و ملی خانم جویا اکثرا استقبال نموده و از برخودهای افراطی و توهین آمیز وی که در حق مجرمین و یا یک مراجع دولتی و به خصوص در مورد اعضای شورای ملی که صورت گرفته است، قابل پذیرش نبوده و مصالح ملی را منعکس نمی سازد.

پارلمان کشور ما حتا قضاء و حکومت با تمام ساختار ناهمگون ضعیف و بحرانی خود که جوان است؛ اکثریت اعضای آن از تجارب، کیفیت لازم مسلکی، سیاسی، اجتماعی دورانساز چندان برخوردار نبوده و مسایل امور کشوری از نگاه کارشناسانهء لازم مورد ارزیابی و حل و فصل ملی- دموکراتیک قرار گرفته نمی توانند. همچنان ارتشاء ، فساد اداری، بیکاری، تشدید تهاجم تروریستی، زرع کشت خشخاش، تولید مواد مخدره، قاچاق، ناامنی و... در کشور حاکم اند.

وقتی دولت به کارهای خویش به صورت لازم موفق نمی باشد؛ آیا کرامت انسانی اعضای آن مورد تحقیر و توهین قرار گیرد؟

 لذا، از جمله پارلمان کشور هم با همچو کاستی های فراوان وغیره از آغاز تا حال بدان مواجه می باشد. این چنین نقص و کمبودی پارلمان یک مشکل «بافتاری» می باشد که از لحاظ حقوقی و قانونی حرمت و کرامت انسانی اعضای آن مثل هر انسان دیگر کشور کاملا از «تجاوز» محفوظ می باشد. اما حضور ناقضین حقوق بشر در پارلمان  دال بر این نمی باشد که کرامت انسانی از آنها سلب گردد.

خواهر ملالی جویا که پارلمان را از طویله خانه و باغ وحش هم نازل تر و اعضای آنرا از حیوانات هم بدتر بیان نموده است که در واقع پارلمان را به یک بحران دیگری مواجه کرد. این چنین اهانت خواهر جویا نسبت به اعضای پارلمان از «اخلاق» لازم انسانی، اسلامی، حقوقی و «انتقاد» سازنده ملی و دموکراتیک کاملا به دور می باشد.

از طرف دیگر به تعلیق انداختن عضویت پارلمانی خواهر ملالی جویا در شورای ملی هم از نگاه «حقوقی» و همچنان از نظر«سیاسی»  و به خصوص در این شرایط حساس کنونی هم یک عمل درست و مفید نبوده و این هم  بیشتر بحران پارلمان را دامن می زند که دشمنان بومی و بیرون مرزی و به خصوص پاکستان و عاملین آن از این خوب استفاده می نمایند. اگر کاملا ضرورت می داشت، بهتر می بود که پروندهء خانم جویا به ارگان های قضایی، عدلی، قانونی و مقام ریاست جمهوری کشور سپرده می شد؛ تا آنها در به «تعلیق» انداختن و یا «ادامه» کارش به یک فیصله قانونی، عادلانه و دموکراتیک می رسیدند.

حال هم نظر راقم این قلم اینست که هنوزهم ناوقت نیست. خوب خواهد که نمایندگان محترم شورای ملی، تعلیق عضویت خواهر جویا را پس بگیرند و بحران درونی پارلمان را خود آنها به صورت همه نگری و مسالمت آمیز حل نمایند. و اگر اکثریت اعضای شورای ملی به تعلیق انداختن عضویت وی پافشاری می نمایند؛ در آن صورت ناگزیرا پرونده محترمه جویا را به دادگاه قضایی، عدلی و همچنان به فیصله ریاست جمهوری کشور موکول گردد؛ تا بیشتر از این دشمنان داخلی و خارجی ما به سود خودها استفاده کرده نتوانند.

این بحران جدید اعضای پارلمان نه تنها صف بندی زیانبار دیگری را در میان ارگان های دولتی، قضایی، جامعه مدنی، اجتماعی و در سطح کل افغانستان خلق خواهند نمود، بلکه زمینه های بهره برداری را برای دشمنان درون مرزی و بیرونی مردم افغانستان بیشتر مساعد خواهند نمود.

خلاصه هم توهین خواهر ملالی جویا نسبت به اعضای پارلمان نادرست می باشد. و اگر خواهر جویا به صورت عاقلانه و منطقی از خود «انتقاد» کرده و از مردم افغانستان «عذرخواهی» نماید به حل این منازعه پارلمان کمک خواهد نمود. و همچنین به تعلیق انداختن عضویت خواهر جویا از پارلمان توسط فیصله اعضای ولسی جرگه هم مشکل پارلمان حل کرده نمی تواند و معقول نمی باشد. بهتر است که اعضای محترم پارلمان بنا به مصالح ملی کشور «تعلیق عضویت» خواهر جویا را پس گرفته و این بحران را در میان خودها به صورت لازم به نفع مصالح ملی مردم افغانستان حل نمایند.

برای من تنها دفاع بشردوستانه از حق کرامت انسانی اعضای محترم شورای ملی و انتقاد دوستانهء مستقل ملی از محترمه خانم جویا نیست؛ بلکه اصلا دفاع  «جهان شمول» من از حریم مقدس انسان و انسانیت، تحقق قانون، قانونیت، جامعه مدنی، دموکراسی و بالاخیره تحقق «انسان سالاری» برای تمامی اولاد بشر در جهان و به خصوص در افغانستان عزیز می باشد.

 در ضمن تحقق قانون و قانونیت با مجازات ناقضین حقوق بشر است که زمینه تطبیق «عدالت انتقالی» را در متن جامعه تدریجا مساعد خواهد نمود. و این چیزی است که من همواره در مقالات متعدد خویش در برخی از سایت های انترنتی، نشریات بیرون مرزی و داخل افغانستا بدان تأکید نموده ام. که منجمله در رابطه با انگیزه های بحران کشور و به خوصوص ناقضین حقوق بشر چندین مقاله من در نشریات هفته نامه جامعه، هفته نامه بانو، روزنامه افغانستان و هفته نامه مشارکت ملی در تابستان سال گذشته در کابل به نشر رسیده اند.

 بالاخیره، باید یک راه حل منطقی، خردمندانه، مستقل ملی و دموکراتیک با کمک صادقانه همه اعضای شورای ملی، حکومت، قضاء و مردم بدست آیند؛ تا این بحران جدید برطرف شده و تمام اعضای دولت افغانستان به وظایف ملی و مسؤلیت های اساسی خویش با تفکر سازنده ، شیوه های مؤثر و با یک «ستراتژی» وسیع البناد ملی و دموکراتیک در امر آبادی افغانستان عزیز متمرکز گردند.

خلاصه بر همهء ما کاملا واجب است که «خشونت ها» را آگاهانه و مسؤلانه کنار بگذاریم؛ از فرصت های کنونی در جهت مبارزه برای تأمین امنیت، استقرار صلح، نابودی تروریزم، مواد مخدر، قاچاق و همچنان تسریع بازسازی، نوسازی و تجدید پایه های نهادهای اجتماعی، مادی و معنوی جامعه و تحکیم دولت افغانستان استفادهء حد اکثر را نماییم.

ای  دوست  بیا  تا  رهء  دیگر گیریم      آزار و جفا ها  ز میان  بر گیریم

        مر یکدیگر را خود به بر اندر گیریم      کینه بنهیم و صحبت از سرگیریم (13)

و من الله توفیق

شنبه 5 جوزا 1386 خورشیدی مطابق با 26 می 2007 میلادی / جرمنی

------------------------------------------------------------------------------------------

رویکردها:

1- فردوسی

2- ص 64« دافغانستان انتقالی اسلامی دولت دعدلی وزارت» رسمی جریده، دچاپ نیته: د1382 هجری شمسی د سلواغی د میاشتی (8)- پرله پسی گنه (818)

3- (سایت بی بی سی).

4 - ص 54 « ایمان و آزادی» ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت)، مؤلف: دای فولادی، چاپ اول: بهار 1382 نشر بنیاد انکشاف مدنی.

5 - ص 54 « ایمان و آزادی» ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت)، مؤلف: دای فولادی، چاپ اول: بهار 1382 نشر بنیاد انکشاف مدنی.

6- ص 387- 388« ایمان و آزادی» ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت)، مؤلف: دای فولادی، چاپ اول: بهار 1382 نشر بنیاد انکشاف مدنی.

7- ص 124 « ایمان و آزادی» ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت)، مؤلف: دای فولادی، چاپ اول: بهار 1382 نشر بنیاد انکشاف مدنی.

8 - ص 124- 125 « ایمان و آزادی» ( تیوری آیدیال و واقعیت در شریعت)، مؤلف: دای فولادی، چاپ اول: بهار 1382 نشر بنیاد انکشاف مدنی.

9- ص 15« د افغانستان انتقالی اسلامی دولت دعدلی وزارت» رسمی جریده، دچاپ نیته: د1382 هجری شمسی د سلواغی د میاشتی (8)- پرله پسی گنه (818)

10- ص 4 « دافغانستان انتقالی اسلامی دولت دعدلی وزارت» رسمی جریده، دچاپ نیته: د1382 هجری شمسی د سلواغی د میاشتی (8)- پرله پسی گنه (818)

11- ص 33 «دستنامهء آموزشی حقوق بشر» ، شبکهء جامعه مدنی و حقوق بشر،چاپ اول:1384.

12- ص 15« دافغانستان انتقالی اسلامی دولت دعدلی وزارت» رسمی جریده، دچاپ نیته: د 1382 هجری شمسی د سلواغی د میاشتی (8)- پرله پسی گنه (818)

13- قطران تبریزی.

 

 


بالا
 
بازگشت