امان الله استوار

روزندال هالند

 

پيام شاد باش و ابراز همبستگی به بنياد اساس گزاران جبههً ملی

 

ايجاد جبههً ملی يک گام تاريخی ، رسالتمند ، سرنوشت ساز ، اميد بخش ، راه گشاء و يک حرکت واقغبينانه در شرايط خاص کشورما می باشد که بايد از آن استقبال شايسته و نيکو نمود نه اينکه  به منفی بافی های گمراه کننده پرداخت و تشويش های بی لزوم را خلق کرد.

هموطنان عزيز و افغانهای دور از ميهن !

خرسندم از اينکه درين روز ها در پهلوی دهها خبر تکاندهنده ، غم انگيز و درد آور از وطن هزاران هزار زخم برداشته ای ما خبر خوشی مبنی بر ايجاد " جبههً ملی "  توسط نيروهای ملی ، ديموکراتيک ، تحول طلب ووطنپرست را شنيده لحظات چند غمها و غصه های جهان غربت و بی وطنی را فراموش کردم. طوريکه در عمل ديده شده و به تجربه هم  ثابت گرديده است که طی چهار دههً اخير هيچ حزب ، سازمان ، تنظيم و محفل سياسی از نام خود ، افتخارات خود ، رهبری خود و رهبر خود نه تنها به نفع يکديگر نگذشتند بلکه هر روزيکه سپری ميگرديد احزاب و سازمانهای گوناگون ، به دو يا چندين پارچه تقسيم گرديده ، اکثرا تحت نام و پروگرام واحد و مشترک بفعاليت سياسی پرداخته ، تحفه و دستاورد شان به وطنداران دشنام دادن و اتهام بستن به حريفان سياسی شان بود. بعدا کشتن و بستن ، ترور زندانی نمودن مخالفان و رقيبان شان برآن علاوه گرديد. جای هزاران شکر و نيايش است که برای باز اول در تاريخ سياسی افغانستان رهبران احزاب ، سازمانها ، حلقات و محافل سياسی با کنار گذاشتن مسايل آيديالوژيک و خصومت های قومی ، مذهبی ، زبانی ، مليتی و منطقوی دراطراف يک پروگرام مشترک وواحد طور داوطلبانه جمع ميگردند.  حتی اگراين عمل اساس گذاران جبهه ملی توام  با نواقص ، کمبود وا شتباهات نيز همراه باشد ، نظر به ارزش بزرگی که تاسيس جبهه ملی با ترکيب عالی و اهداف روشن خود دارد ، جای افتخار بس بزرگ است.

ديده ميشود که بالاخره عقل سليم ، منطق ، درايت ، خرد ، دانش و استدلال جای بزن بهادريها ، جهالت و سرزوری را ميگيرد ، تعصبات کور کننده در مناسبات اشخاص و افراد ، احزاب و سازمانها که همه محصول برخورد های آيديالوژيک از دريچهً تنگنظرانه بر قضايای کشور ما ميباشد،  در اثر برخورد منطقی و رياليستيک برقضايای کشور که ايجاد جبهه ملی ، يکی از نمونه های آنست که در نتيجهً اين اقدام تاريخی آهسته آهسته يخ های بزرگ شکسته و ذوب شده و ديوار های بی اعتمادی دارد از هم فرو ميريزد.

يکی از برجستگی های جبهه ملی که مايهً افتخار و سربلندی موسسين آنست ترکيب رهبری آن از نگاه ملی ، زبانی ، مذهبی ، عقايد سياسی و نقشها و رولهائيکه ايشان در گذشته ها در عرصهً سياسی بازی نموده اند می باشد. براساس تبليغات عناصر عقبمانده ، دور ازحقايق جامعه و جهان ويا به گمان اغلب عناصر مخرب و گماشته شده ، تنگ نظر و يا کسانيکه ساحه را برای خود در برابر اين کار و مانورهای جبهه تنگ ديده ، بدون اينکه خود را راجع به پروگرام و خط و مشی جبهه وارد نمايند ، فورا جنون زده شده تيشه ، تبر و اره را بجان اين نو نهال گرفته و فکر ميکند هر گاه طی مدت کوتاه کار جبهه را يکسره نکنند جای برای خورد و برد شان و يا هدايت کننده و حمايت گران شان تنگ خواهد شد. اميد وارم که درآينده بعد از آشکار گرديدن نيات و طرحهای شان ، مشت های عناصر فريب خورده ، استعمال و فروخته شده را باز نموده به اصطلاح مردم ماسک ها را از چهره های شان بالا خواهم نمود.

درمورد اصلاحات در قانون اساسی

اولا ـ قانون اساسی کشور آيت های قرآن کريم نيست که از آسمان نازل شده باشد و قابل تغيير نباشد.

ثانيا ـ قانون اساسی کشور ما در اثر پيشنهاد برتری جويان قومی و يا در اثر کار و کوشش طالبان نکتايی دار و دستگاه دولتی فاسد پيشه آن  و از همه درد آور تر مداخلات بيجا و بيمورد زلمی خليلزاد اين وزيرگل محمدخان مومند قرن 21  که با استفادهً نادرست از اعتماد قصر سفيد به وی که او افغانستان شناس بوده و اصلا از افغانستان است ، وی زيرشعار مبارزه با جنگ سالار ...  اين داکتر نمک حرام بدون اينکه کار مفيدی به افغانستان انجام دهد ، در کار های خود در عراق نيز ناکام ماند.

خليل زاد به دستور لابی های بين المللی صيهونستی ، مسايل قومی و مذهبی را در افغانستان و عراق دامن زد که باعث تشنج دراز مدت در بين مردمان برادر اين کشور ها گرديد.

خليل زاد ديده و دانسته با حفظ اينکه وی نماينده يک دولت فدرال براساس ديموکراسی بوده کليه مقامات محلی بشمول گورنرها و سناتور ها در امريکا انتخابی هستند ، دراينجا يک قانون اساسی که به يک شاه ديکتاتور و يک امير خودکامه می زيبد ساخته درد سر بزرگی  برای آيندهً کشورما خلق نمود. به بانگ رسا اعلام ميکنم که بدون آوردن اصلاحات لازم و ديموکراتيک در قانون اساسی کشور مردمان ما روی سعادت و خوشبختی را نخواهند ديد. هرگاه جبههً ملی تغييرات مثبت و ديموکراتيک در قانون اساسی آورده بتوانند ، خدا يار و مددگار ايشان بوده و مردم افغانستان چون لشکر سرسپرده در خدمت آنها خواهند بود ورنه نسل ديگری از افراد سياسی با رهبری خردمندانه خود به اين آرزوی عادلانه ، انسانی و ديموکراتيک جامهً عمل خواهند پوشيد و اين قانون اساسی ضد ديموکراتيک و ديکتاتور ساز بايد و حتما طبق آرزوی مردم تغيير يافته و مشت های سفسطه گويان سياه روی ، محيل و استفاده جو باز گردد.

سوال ميکنند که چرا رهبری جبههً ملی ، ديروز با هم جنگيده ولی امروز آشتی ميکنند؟

هموطنان عزيز و پاک نيت ! اصل درميان انسانها صلح ، دوستی ، برادی وآشتی است. خداوند جنگ و جدال را از خانه و کاشانه مردم ما دور کند. سوال کنندگان عزيز! ديروز جنگ کردند که کار خوب نشد ويا خوب کار نکردند و اشتباه کردند ولی امروز که همه ميدانند يکديگر خود را در آغوش ميگيرند ويا گرفتند ، نقص اين کار درچيست؟ شما برويد جنگ های طالبان را محکوم نماييد. شما بايد آشتی کنندگان و صلح کنندگان را ملامت نکنيد. البته راه عرض و دادخواستی برای هميشه باز بوده و باز باقی خواهد ماند.

اصلا نميدانم چرا يک تعداد اشخاص از آشتی نمودن يک تعداد اشخاص و افراد تشويش دارند ، شايد بهتر باشد که ديگران با هم جنگ کنند تا ميدان برای خورد و برد ها و ديگر استفاده جويی های جنگ طلبان خالی گردد.

ويا سوال ميکنند که اتحاد جبههً ملی دير دوام نخواهد کرد!

اگر واقعا همين طور است پس جای تشويش برای شما نبايد باشد و شما به چيزی که خودش ازهم می پاشد نبايد تشويش داشته باشيد. ويا اينکه ديروز جنگ کردند ، حالا چرا آشتی ميکنند ؟ آدم از شنيدن چنين سوالات و نظريات کم مانده که به اصطلاح شاخ بکشد.

اگر رهبران دور انديش وواقعيت نگر با درس آموزی ها از گذشته های اسفباربا هم آشتی و دوستی نموده ، پروسهً صلح و تفاهم را تسريع نمايند که اين کار به نفع همه است و نبايد مايهً تشويش و ترس گردد.

به عقيدهً اينجانب ، هرگاه افراد سياسی ، آنهم رهبران احزاب ووکيل های پارلمان با هم کنار آمده ، دوستی و صميميت را شيوهً کار خود سازند ، چه بهتر ازاين ميتواند باشد؟

جای تعجب و شرمندگی در اين است که وکيل پارلمان و آنهم سخنگوی خط سوم از اتحاد ووحدت کسانيکه در سال های گذشته با هم جنگيده بودند و امروز نه تنها که ايشان آشتی نمودند بلکه با هم مشترکا جبهه ملی را اساس گذاشتند ، نهايت به تشويش شده است. هموطن عزيز!  درين سه دههً گذشته کی با کی نه جنگيده است؟

ويا سوال ميشود که رهبران جبهه ملی را روس ها هدايت نداده باشند؟ اول اينکه روسها چگونه با مصطفی ظاهر راه پيدا کردند؟ ثانيا اگر شيطان هم هدايت داده باشد که جنگ و خصومت را کنار گذاشته با هم اتحاد و اتفاق نموده ، پروسه نوسازی و بازسازی را تسريع نمايند ، فکر ميکنم که يک امرخيرومفيد است. فکر نمی کنم که در اين امر کسی مخالفت نمايد و يا به کسی آسيبی برسد.

هموطنان عزيز!

بجای تشويش نمودن بيجا و دامن زدن به اختلافات  ، راه اتحاد و همکاری و کمک به همديگر را جستجو نمائيد و از کليه امکانات مثبت بوجو آمده استفاده خلاق به نفع مردم ووطن خود نمائيد. يار زنده و صحبت باقی !

بنده بحيث يکی از طراحان ضرورت ايجاد جبههً وسيع در آينده به ادامه طرح ها و پيشنهادات گذشته ام ، يک سلسله معلومات و پيشنهادات ديگر را بحضور تان تقديم خواهم نمود.

تادريافت و مطالعهً برنامهً جبهه ملی  و دريافت نظريات ، طرحها ، سوالها ، انتقادات و پيشنهادات هموطنان گرانقدر در مورد جبهه ملی بعرض مطالب فوق اکتفا ميکنم. کامياب سرخروی و سربلند باشيد.

باعرض حرمت برادرانه

060407

ostowar@Tislcali.nl

 

 


بالا
 
بازگشت