فضل احمد طغیان

 

نظام دموکراسی پا رلمانی،نظام کارا برای افغانستان

 

       پندارآ گاهان سیاسی داخل و خارج چنین ا ست که ا ستر ا تیژی درازمد ت وحضورنظامی کشور ها ی قدرت مند جهان، حاکمیت ملی ودموکراسی افغانستان را تحت شعاع قرارداده است. ازین با بت مردمان وطن و کشورهای منطقه نگران هستند: البته در ا بتدای مر حلۀ سقوط  رژیم طا لبان،مردم و جا معه سیا سی به آ ینده خوش بینانه  مینگر یستند. امید وار بودند که بحران خاتمه خوا هد یا فت و نظام ا نسانی وعا دلا نه تر به د نبا ل خواهد آمد. که شوربختانه این آ رزوها تحقق نیا فت ،همه چیزبا هیاهوی سیاسی و تبلیغات فریب دهنده درشکل تغیر یا فت. در اجلاس بن که شاد مانی پیروزی جنگ سرد وغلبه برطا لبان وبسا رویاها و اهداف سیاسی دیگر مسلط بود ودیگران برآن امرونهی میداد. اشتراک کننده گان بنا بر موقعیت وموقف خود صلا حیت ندا شتند و نمیتوا نستند که به نمایند گی مردم افغا نستان تصمیم بگیرند و به نیروهای ملی و دموکرا تیک و روشنفکران جا نبدار حا کمیت ملی،دموکراسی حق اشتراک در کنفرانس داده نشد ود ر تبانی با رادیکال های مذهبی وقومی وبیرو کر اتهای آ لودهء که همه به مشهور با لفسا د و ضعیف النفس  بودن شهرت داشت و مو قف ضعیف و نا توا نی در میان جا معه و مردم دا شتند، رژیم سازی و زعیم ترا شی صورت گرفت.هر چند که جریا ن انتخابات کا ندید های پا رلمانی وریاست جمهوری با سا زش های د لخواه سازمان یا فته بود و ظاهرآ مردم گو یا با حرارت به پای صندوق های رای کشانده شده بودند، ولی وا قعیت این است که مردم د چار شورش درونی و نا راض بودند. نتیجه آنست که هرروز با گذشت زمان سرشت و ما هیت رژِیم آشکا ر گردیده  که ایجا د تضا د های فکری وسیاسی، ملی توام با وا کنش های خونین درین سو و آ نسو نا شی ازین زور آ وری ها و خود بینی ها وبی ا عتنا ئی ها بوده که  فرجا م آ ن  نامعلوم و ناپیدا است.البته این عدم موفقیت و تشدید بحران نا شی یکی از نتا یج کار ها ی پرشتا ب و نا درست سنا ر یو سا زان اصلی میباشد. ازعمر رژیم مو جود شش سال میگذرد.مردم در یا فته اند که وعده های بلند با لای آ قای کرزی حقیقت وپا یه نداشته است، تشدید بحرا ن سیاسی، اقتصا دی ، اجتماعی ، او جگیری فسا د در اداره ، فقر، ترورآ دم ربائی عدم ا منیت هرروز ابعاد گستر ده یا فته هرروز فر صت ها و ا مکا نات را ا ز جا معه گرفته است. که دلا لت از نا توانی روز افزون نظام دارد.تجربه زند گی نشان داد که نظام ریا ستی بر سر ا قتدار مو جود کشورما نه تنها اینکه بی با وری های ملی را بوجود آ ورد، بلکه متنا قض و عدم ضریب دموکرا تیک بو دن خودرا به نما یش و زیر سوال برده است. نقشی را که قا نو ن ا سا سی به زعا مت کشور داده ، زعیم کشور هم مظهر قدرت و سیا ست و هم مظهر آ با دانی وویرانی است.یعنی نوع عالی قدرت مطلقه به شیوه جدید تحت شعار دمو کراسی ....... به کلیه مسایل تحمیل میشود.بر طبق قا نون ا ساسی ، رئیس جمهور وظیفه صدر اعظم را بدوش دارد. میتواند قا ضی ا لقضات ، وزرا، وا لیان،را تعین و تمام کا ر مندان عا لی رتبه مسلکی و نظامی را تقرر وبر طرف نما ید و پا رلمان نمیتوا ند رئیس جمهور را استیضاح نماید. که چنین ا قتدار و زیاده روی ها ی  ر ئیس جمهور سبب ایجا د جنگ قدرت میان رئیس جمهور وقوه مقننه گردیده است. که میتوان رشد  دیکتاتوری وتما یل قوی کو دتای نظامی را علیه قوای قا نون گذاری تصور کرده برای اینکه حکومت قا نو ن سا خت غربی نتوا نست پا بگیرد و جلوه پیدا کُند،بیشتر بحران آ فرید، شکاف عمیق میان دولت و تشدید بحران و سازش های پشت پرده دو لت با تند روان مذهبی و دیگر خود سری ها  همه بیان گر تحول غیر دموکراتیک است.

      به باور من تا زما نیکه سیستم دو لتی  کارا و منا سب بوجود نیاید، بسیار بعید است که به بحران ها ی نا مبرده شده غلبه صورت گیرد. راه غلبه بر بحران ها وباز سازی دمو کرا تیک جا معه تجدید نظر به سیستم شکل و شیوه اداره و ایجاد شورای انتخابی و دمو کرا تیک محلی است، که سعا دت مندانه در خطوط فکری نهضت دموکرا سی  وترقی افغا نستان باز تاب شفاف وروشن یا فته است که(( نظام مقتدر، کارا وعرفی اما غیر متمرکز پا ر لمانی با تر کیب  و با فت پیچیدۀ قومی، ملی و منطقوی ا فغا نستان ساز گار تر و پا یه دار تراست. و موجب  ایجاد تعا دل  قدرت در میان ملیت ها

و منا طق ا فغا نستان می گردد، در وا قعیت دمو کراسی پا رلمانی قدرت  را در سا حه جغرا فیای کشور پخش نموده  و پیش رفت ترقی محلات با مشار کت مردم آ ن صورت میگیرد و این امر در مجموع مو جب پیشرفت کشور می گردد...))

  حقیقت هم کلید حل مسأ له سا ختار در افغا نستان از همه به حل تضاد های میان قد رت مرکزی و ولایات است. دیگر با نسخه ها ی گذشته ، این کشور اداره نمیشود، حوا دثر و رویداد ها در چند دهه ا خیر هم نشان داد که ولا یات  که در قلب تحولا ت ا فغا نستان قرار داشته و امروز نمیشود که آ نها را د ر عر صه سیا ست گذاری و مد یریت بیرون راند، راه حل وانسانی  این خوا هد بود که اقوام بو می و زحمت کش در مر کز و ولایات و محلات در زند گی سیاسی واداره کشور سهم برابر و نقش فعا ل داشته با شند، جها ت عملی این کار ا ز طریق ایجا د شورا ی محلی و ا نتخا با ت آ زاد و شفا ف ممکن و میسر است که پی آ مد آ ن رفع تبعیض ، حل تضاد ها ، ایجا د و حد ت ملی ،پا یان جنگ و بحران ، اجرای عدا لت ودمو کرا سی خوا هد بود. هم چنان در نظام پا رلمانی قوا ی سه گانه  جدا از هم که پا یه اساسی دمو کرا سی را تشکیل میدهد وجو د دارد، هر سه قوه مستقل موازی باهم تا بع قا نون بوده و حکو مت از پا ر لمان را ی ا عتماد در یا فت میکند و هر سه قوه یکدیگر خودرا ، تعدیل، تکمیل و کنترول مینما یند، رئیس جمهور در با لا نا ظر بر تطبیق قا نون ا سا سی  وممثل حا کمیت ملی میبا شد. ا گر زعیم کشور در قا نو ن دارای صلا حیت  بیشتر و محور قدرت با شد. چنین نظام با دمو کرا سی  د ر مخا لفت قرار دارد و قرین به دکتا توری است. یکی از جلوه ها ی بارزدیگر دمو کرا سی نظام پا رلمانی  تقرر وعزل قضا ت  تو سط کمیسیون  مختلط با صلا حیت از قوا ی سه گانه  کشور است. و قضا ت با ید در ا جرای عمل قضائی صرف تا بع قا نون با شد، تغییر و تبدیل قضات صرفآ د ر موار دیکه مشا هده شود و کو تاه نظری در ا نجام و ظیفه او با شد از مجرای ار گا نها یکه اورا منصوب  نموده است صورت گیرد. ا ستقلا لیت قضاء مفهوم پیدا میکند. به با ور من د ر وضع مو جود نیروهای ملی  و دموکراتیک ، نواند یشان دینی و شخصیت های مستقل آ گاه وطن دوست. باید با توجه به شرا یط پیچیده سیاسی، بحرانی، راه  کا ر اسا سی را برای غلبه بر بحران  مشترکآ مطرح نموده  و یک جبه متحد متحد ملی فرا گیر را پا یه گذاری نما یند. جبۀ ملی که تازه ازبر خی تما یلات چپ و راست بو جود آ مده است. و لو ا گر به مقصد نما یش دمو کرا سی و یا فشار بر دو لت  تحت ا لحمایه خا رجی با شد، در ا هدا ف آ ن بعضآ جها ت د موکرا تیک با ز تا ب یا فته ا ست. که به اتحا د نیرو ها و حل مشکلا ت بحران کا فی نیست. جبهه با ید طر ح شفاف عینی از حا کمیت ملی ، حل عا دلانه مسئله ملی  وحد ت ملی ، مرا عات ا صل برا دری، برابری ، دمو کرا سی  حل اختلا فات  مرزی و زمینه سازی آ رام ومد برانه بموقع خرو ج نیرو های خا رجی را  روشن بیان  و نشان دهد و هم چنان دارای گستر دگی  به لحا ظ کیفی با شد که بتوا ند در برا بر جامعه جهانی اتو ریته و ا عتباری کسب کند و حما یت آ نها را به همرا ه داشته با شد.

   سعا دت مندانه فضای جدیدی که ا کنون در صحنه سیاسی افغا نستان پدید آ مده است. میتوا ن امید وار شد که احزا ب سیا سی . شخصیت ها ی با ا عتبار مردمی که مسئو لانه بر لزوم جبهه برای غلبه به بحرا ن می اند یشند. هدفمندانه باید دید گا ه ها و اند یشه های خود را مطرح نما یند . تا بو ها ی گذشته خو درا بشکنند و از چنبره گرا یش های سیا سی ، اید یو لوژیک، قومی بیرون بر آ یند  و آ ماده گی خود را برا ی پا یه گذا ری جبهه با سا ئر نیروها ، صرف نظر از ا ختلافا ت سیا سی واید یو لوژیک ا علام کنند وبه ندای زمان  که همه را به سو ی آ ن فرا میخوا ند. پا سخ لا زم ارا یه بدارد.               دا شتن سلیقه ها و تفاوت های فکری  در یک جبهه گسترده امر طبعی است، اما این تفا وت نباید ایجاد جبهه را ما نع ونا ممکن سازد به همین د لیل تغیرات فکری در وضعیت مو جو د سیا سی  لا زم و ضروری دا نسته میشود و جبهه و سیع با وجود ا ختلا فات  و تفا و ت نظر ها میتو اند عملی با شد.

 -  به بر دا شت من آ ن جبهه مورد  پذیرش و قبول است که بر اساس  ا صو ل دمو کرا تیک  و با قبول منشور جها نی  حقوق بشر و ضمایم آ ن شکل گرفته با شد.

 -  نظا م دموکرا سی پا رلمانی را بپذیرد و آ نرا منوط  ومر بوط  وتغییر د ر مند رجا ت قا نون  اسا سی بداند.

 -  به این اصل باور داشت که  حا کمیت ملی از خوا ست و ا راده مردم افغا نستان بر می خیزد.

-  پذ یرش حقوق سیا سی ، اجتما عی  مسا و ی همه مرد مان  افغا نستان  و خوا ها ن  د ستیا بی  به سیستم سیا سی  قابل قبو ل در افغا نستا ن با شد.

- شر ط حضور  نظامی خارجی را  قا نو ن مند  تحت رهبری  سا زما ن ملل متحد بپذیرد.

- از هرگو نه هژمونی  طلبی  و تلاش برای حل شدن  یک حزب سیا سی به دیگر  ا جتنا ب گردد.

- برای رفع تردید ها  وسوء تعبیر ها  بهتر است کنفرا نس و سیع  از همه احزاب گرو ه های سیاسی ، شخصیت های مستقل  که به این جریان موا فق با شند تد ویر گردد، کنفرا نس جهت گیری  و ا سترا تیژی  خودرا برای تحقق مطا لبا ت مردم ، تعدیلات در مند رجات قا نون ا سا سی ، ایبجا د حا کمیت ملی ، با قا عده های و سیبع  و مو ضو عا ت مهم دیگر را مطرح  وراه د ستیابی  در اجرای ا هداف را مشخص بیان کند ، هم چنان  کنفرانس از میان خود شورا ی ا نسجام را ایجاد و مطا بق به مسا یل توا فق شده حرکت های خودرا تنظیم نما ید.

    در پایان به تو جه میرسانم  که جبهه با اتحاد نیروها نیاز زمان است ،اگراین تلاش ها به مفهوم حقیقی آ ن سو ق گر دند، نه تنها مشا رکت همه ا ستقرار و پا یدار خوا هد ماند، بلکه تأ ثیر گذاری آ ن در سا ئر ا ستقا مت ها  بو ضا حت مشا هده خوا هد شد، هر گاه این سا ختار برای میکا نیزم وما نور ها  شکل بگیردکه ا لبته  تو جیه و تداو م گذشته خطا ی بزرگ در و ضع سیا سی مو جود کشور است . که در آ نصور ت جبهه ، جبهه وا قعی نخوا هد بود.

 

 


بالا
 
بازگشت