شايد اين عنوان براي برخي ها فاقد معنا باشد زيرا تعجب مي كنند؛ تجاوز چطو مي تواند مشروع باشد؟

 

عدالت

 

اگر دقت كنيم در طول تاريخ زور و قدرت است كه به هر گونه تجاوز مشروعيت مي بخشد، فوكو بزرگترين فيلسوف چند قرن ما بي مناسبت نگفته بود: قدرت براي همه چيز تعيين كننده است.

دو يا سه قرن قبل تجاوز معنا نداشت و كساني زور داشت، جاي اي را تسخير مي كردند، مردمانش را مي كشت ويا برده و كنيز مي گرفت، اين كار، مايه افتخار تاريخ قوم فاتح تلقي مي شد.

پس از اعلاميه جهاني حقوق بشر در اين صد سال پسين به نوعي قدرت و زور از ماهيت طبيعي اش بدر شده، قاعده مند شد با قاعده مند شدن قدرت و زور، تجاوز معنا پيدا كرد.

بنابراين قبل از اعلاميه حقوق بشر و قوانين اساسي و حقوق بين المللي، هر قوم و مليت براي برخورد با روند طبيعي-اجتماعي تجاوز آماده بودند. اما اكنون با اين همه قوانين وقتي به زندگي، مكان و محل بومي مردمي يا قومي تجاوز مي شود اين قوم با برداشت قانون باورانه اش غافلگير شده همه چيز شان را قوم تجاوزگر برباد مي كند زيرا قوم تجاوزگر مجهز با ابزار و روحيه ماقبل قوانين و اعلاميه جهاني حقوق بشر، است.

بنا به اين برداشت هرچه كه مي توانند بيداد مي كنند، مي كشند، تحقير مي كند به همان اندازه بيدادگري هاي شان افتخارات گمايي مي كنند( چنان كه پارسال كه در دره بهسود اين اتفاق افتاد از مردم بومي نه قانون حمايت كرد و نه مردم بهسود با اين روحيه تجاوزگرانه آماده بود تا از خود دفاع مي كردند).

كوچي گري در دنيا امروز از دايره زندگي اجتماعي بدر شده و با زندگي اجتماعي امروز ناسازگار است زيرا با به ميان آمدن روستا ها و سپس شهرها، بشر از كوچي گري دست كشيده و در جاهاي مشخص ساكن شدند.

اما امروز كوچي گري در افغانستان به يك مساله سامان دهي شده  سياسي و قومي تبديل شده حتا حاكميت مي خواهد به اين امر غير معمول(كوچي گري: بالاي مزرعه هركه دلش خواست خيمه بزند و مسكن گزين شود!) پشتوانه قانوني ببخشد، دارد اين كارها را مي كند.

بايد واضح تر گفت كوچي گري امتيازي دهي است براي يك قوم پيهم با زور و قدرت اما با رو پوشه قانوني به نام كوچي.

مشروعيت بخشي سياسي و قانوني به تجاوز زير نام كوچي گري نوعي ديگر قومي تيزه كردن افغانستان است كه هيچ ارتباط به زندگي اجتماعي اين گروه ناميده به كوچي ندارد.

كوچي گري را حاكميت كشور(حكومت كنوني) با برداشت هاي قوم گرايانه، حمايت كرده، در قانون اساسي، در قانون انتخابات پارلماني و در پارلمان به يك جايگاه سياسي-قومي با هويت جديد به نام كوچي با امتياز اختصاصي به يك قوم به ميان آورد.

 

بياييد با چند پرسش از حاكميت مساله كوچي گري را نمايان تر بسازيم:

 

1 - اگر ساختار زندگي اجتماعي مردم افغانستان به شيوه كوچي گري باقي مانده پس اقوام ديگر هم مي تواند كوچي باشد اما تنها و تنها از قوم پشتون كوچي است و بس و اقوام ديگر هم اگر به همين شيوه زندگي مي كند حاكميت اين امتياز كوچي گري را براي شان  چرا قايل نيست؟

2 - احيانا اگر گروهي به شيوه ماقبل كشاورزي يعني شكارگري و كوچي گري زندگي كند و با اين شيوه زندگي به مردم بومي آسيب برساند، حكومت بايد از كوچي گري كه منجر به آزار و اذيت زندگي مردم مي شود حمايت كند و شيوه زندگي مردم سال ها ساكن يك محل را برباد دهد يا اين گروه كوچي و شكارگر را اصلاح كند و زندگي شان را سازگار به شيوه معمول ومدرن زندگي شهري و روستايي بسازد؟

3 – برباد كردن زندگي، كشت وكار، خانه و مواشي مردم محل توسط كوچي، تجاوز است يا مشروع است، اگر مشروع است اين مشروعيتش را از زور مي گيرد يا از قانون؟ در حالي كه در هيچ قانوني اين مشروعيت ناروا است؟

4 – اگر معيار كوچي گري با گوسفند داشتن و به كوچ كردن باشد مردم و اقوام غير از پشتون هم گوسفند دارند و مي كوچند؟

5 – پدر من هم فقط سه ماه زمستان در قريه زندگي مي كند و 9 ماه ديگر را به كوچ سپري مي كند آيا پدرم كوچي است يا نه؟ پدرم هم به كوه هاي هندوكش پس از يك هفته شب و روز منزل مي رسد، در آنجا كوچي هاي قوم پشتون هم هست اما ايشان مجهز به اسلحه است و ما اصلا سلاح را نمي شناسيم و اگر سلاح حمل كنيم مجرم شناخته مي شويم يا ما كوچي نيستيم؟

6 – پس اگر اين پرسش ها بي پاسخ باشد، كوچي گري تجاوزي است مشروع كه اين تجاوز مشروع ويژه قوم خاص است نه هر قوم ديگر اگر غير از اين باشد نماينده كوچي هاي هزاره،ازبك، تاجك و... امروز در پارلمان مي بود؟

7 – اگر كوچي گري عام مي شد يعني ارتباط مي گرفت به گوسفند داران تمام اقوام افغانستان بازهم از كوچي گري طوري كه امروز حمايت به عمل مي آيد، حمايت صورت مي گرفت؟

8 – ناگفتني هاي ديگر براي خدشه دار نشدن وحدت ملي

 


بالا
 
بازگشت