خلیل حامد

16 محرم 1430

13 جنوری 2009

 

پدیده ء باردارشدن دختران باکره، عوامل، پیامد ها وراه حل ها

چندی قبل دو خبرمرا برآنداشت تا دراین مورد یک کمی تحقیقات (ریسرچ)  کنم وآنرا با خوانندگان درمیان بگذارم. یکی از این دو خبر را درسایت آریايی خواندم که عنوان آن " دختران باکره هم می توانند حامله دار شوند" بود که به قول از "روز نیوز" نوشته شده بود که در حالی که حامله شدن غیر از مقاربت های جنسی نا ممکن پنداشته می شود، اما متخصصان نسایی و ولادی می گویند بدون مقاربت های جنسی هم بعضی دختران باکره حامله شده می توانند. و سایت مذکور از چند دختر ذکر بعمل آورده بود که بنا به گفته ء آنها بدون داشتن مقاربت جنسی و باوجود باکره بودن حامله شده اند.

خبری دیگررا در سایت (ای بی سی) خواندم وآن درباره ء این بود که یک مادربه کمک پسر خود دخترخودرا که حامله شده بود شکم دختر را چاک نموده جنین را از رحم آن برون آورده ودوباره شکم دختر را دوختند که دراثر زخم های کوکی که توسط سوزن لحاف دوزی  زده شده بود، شکم دختر تعفنی شده ودختر را به شفاخانه انتقال میدهند که درحالت وخیم بسر می برد.

پدیده ء باردار شدن دختران

شاید این چیزی جدیدی نباشد که دختران باکره حمل بگیرند اما بدون شک ازلطف رسانه های نوشتار، گفتار وهمچنان تارنماها این چیزی جدیدی باشد که درجامعه افغانستان به سمع مردم میرسد ودرمورد آن آگهی پیدا می کنند. درافغانستان وبرخی از دیگر کشورها رواج برهمین بوده که طبقهء اناث بنام عزت وآبرو محکوم می شوند وکسی بدرد آنها رسیدگی نمی کند ومتأسفانه که این کار امروز هم ادامه دارد.  اما اگریک کمی فکر کرده شود ومسئله ازچند جانب مورد مطالعه قرار داده شود بهتر شاید بود تا با همچو پدیده ها برخوردی دیگری صورت بگیرد. از این رو اولیاء امور بعد از مواجه شدن با همچو حوادث تدابیری بجز ازتدبیر قتل وازبین بردن دختران را  اتخاذ نمایند بهتر خواهد بود که درآن خیر وفلاح فرده هم می باشد وسود ونفع جامعه هم.

ازقدیم این مثل را گفته اند که ازهوا حمل گرفته است. دروراء این ضرب المثل علتی وجود دارد وآن این که در سالهای که علم وطب چنان پیشرفت نکرده بود ومردم برای اقناع خود درمورد حادثه ء آنرا به نحو از انحاء به چیزی ربط میدادند. گفته می شود که درقدیم دختری حمل گرفته بود وزمانیکه آنرا به رسم ورواج همان زمان معاینه نمودند متوجه شدند که دختر باکره است وبرای اینکه دیگر ذریعه ء برای طرق وعلت باردارشدن آن را نمی دانستند گفتند که از هوا حمل گرفته است.

اما امروز که علم طب مانند دیگر علوم پیشرفت نموده هرچیزرا مو شکافی می کند وهرجزء آنرا برای انسان تشریح می کند که چرا همچو یک چیزی اتفاق افتاده است. درپرسشها وپاسخهای که از طریق انترنیت صورت گرفته این سوال به کثرت دیده شده که همچو وقایع نه تنها درافغانستان بلکه در دیگر گوشه واطراف دنیا به وقوع پیوسته ودلالت کننده ء این است که این امر احتمال دارد که دختر بدون مقاربت جنسی بار دار شود. بطور مثال دختری که نامزد بود وبا نامزد خود دید وادید می نمود  در یکی از پرسشهای خود ازتمام بازدیدکننده گان آن سایت خواهش کرده بود که آیا امکان دارد که دختر ازطریق بوسه حمل بگیرد. اما بازدید کننده گان آن سایت نظر به ذهنیتی که هریکی ازآنها داشتند به دختر جوابی دادند که در آن جمله این جواب هم ذکر بود. بلی این امکان دارد که از این طریق حمل گرفته شود. وجواب دهنده علاوه کرده بود که پرسنده البته تنها از بوسه پرسان نکرده بود بلکه از پیامدهای که بوسه با خود داشت آنرا مضمر نگاه کرده وبه خوانندگان شرم وحیاء ایکه داشت، درمیان نگذاشته بود. از این رو جواب دهنده تمام احتمالات موجود در همچو یک حالت را درنظر گرفته درپرسش آن ختر این امر را دور از امکان ندانسته بود.  به گفته ء وی زمانیکه دختر وپسر یکجا می شوند ودر اثر نزدیک شدن باوجود مرزهای مرئی وغیر مرئی  کاری سرمیزند که باعث ملامتی دختر وپسر می شود.

بنظر من این جواب دهنده از آگاهی که از محیط خود داشته وهم از مطالعه ایکه در این مورد نموده تمام جوانب سوال را به بررسی گرفته واین جواب را ارائه نموده است که دختر تنها از بوسه پرسان نکرده بلکه از پیامدهای که این بوس وکنار داشته آنرا خواسته تا ازخوانندگان وباز دیدکننده گان آن سایت جویا شود. اما بعضی ها اورا دیوانه خواندند وبعضی دگر اورا ناسزا گفتند ودیگران اورا به بی راهه گی متهم ساختند وفقط همین یک خواننده درجع بسیار زیادی ازکسانیکه به آن جواب داده بودند این جواب سالم را ارائه کرده بود. ودرپهلوی این نوشته بود که باید هر خواهر اگر چه نامزد هم باشد بسیار محتاط باشد تا انیکه کار ی سر نزند که باعث شرمندگی آن  گردد چون مردم به ظاهر امر هر چیز را حمل می کنند ودرمورد جوانب عملی وساینسی آن کار ی ندارند.

به نظر من آنچه راکه  من درمتن خبر خواندم از همچو یک حالتی خالی نیست ودخترانی که نامزد هستند باید کوشش کنند که زمانی دید وادید با نامزدهای خود ازاحتیاط جدی کار بگیرند چون افغانستان تا هنوز در مرحله از آن آگهی دینی وعلمی قرار ندارد که همچو موارد را از نظر علمی مورد بحث قرار بدهند وهرچیز را از لحاظ علم ودانش امکان پذیر بدانند. پس برخواهران است تا هرتدابیر لازم برای جلو گیری از این کار را بگیرند تا درجامعه از بدنامی در امان بمانند وفرصت را برای خراب سازی خود ودیگران مهیا نکنند.

دریک پرسش وپاسخ مشابه دیگر حکایت از همچو حالاتی گردیده که به نظر جواب دهندگانی از آگاهان در این زمینه این کار بسیار بندرت واقع می شود وآنرا احتمالی شمرده اند. برای این که خوانند گان محترم درست موضوع را درک کرده باشند ترجمهء یک جزء از آن پرسش وپاسخهارا این جا نقل می کنم.  سوال چنین بود ه است: آیا امکان دارد  در حالیکه دختر باتمام معنی باکره باشد و حمل بگیرد.

ویکی ازجواب دهنده گان در این مورد نوشته است: بلی من با داکتر م در این مورد صحبت کردم واو به من گفت که باردار شدن بدون مقاربت جنسی امکان دارد. سپرم انسان از طریق هوا میتواند به بیضه ها راه پیدا کند  درست مانند چراغ سفید نوریکه در اثرتابش آفتاب بوجود میآید. اما این گونه حالت بسیار نادر می باشد

 

بادرنظرداشت این دو جواب در این دو گفتگوی انترنیتی وهمچنان دردیگر جواب های موجود علمی در آنها بعید نیست که یک زن ولو که درفاصله دورتر از مرد یکه انزال شده باشد قرار داشته باشد حامله نگردد. وبه گفته ء همان ضرب المثل گذشته امکان دارد که از هواحمل بگیرد.  همچنان بعضی اطباء افغانستان که در خبرنامهء سات آریایی از آنها نقل قول گردیده این نظریه را تأیید کرده اند. پس گفته می توانیم که باوجود باکره بودن باردار شدن امکان پذیر می باشد.

 

نظر علماء افغانستان در این مورد

یکی از علماء دینی افغانستان محترم مولوی عطا الله لودین که رئیس کمیسیون عدلی و قضایی ولسی جرگه هم می باشند در این مورد رأی خودرا اظهار نموده چنین فرموده اند. " بدون بر قراری مقاربت جنسی بارداری دختران و زنان امکان پذیر نمی باشد، زیرا آ ب منی مردان از قسمت کمر و از زنان از قسمت پستان ها تولید میگردد" به نقل قول از همان منبع ( آریایی) محترم لودین صاحب فرموده اند که" بکارت دختران مانع برای عبور آب منی می باشد و تا زمانی که بکارت زایل نگردیده و آب منی داخل رحم زنان نگردد، حامله شدن امکان ندارد".

باید یاد آور شد که اکثر علماء افغانستان نسبت به کمبود کتاب وعدم دسترسی به مراجع مورد ضرورت در همچو موارد سردچار پریشانی می شوند که دراین تقصیر ایشان نیست اما بدون شک هرمسئله را فقط از یک بعد مورد مطالعه قرار دادن البته خود مشکلی اساسی خواهد بود. زمانیکه جواب محترم مولوی صاحب را من خواندم برایم یک جواب قانع کننده وعلمی بنظر نرسید چون مولوی صاحب فقط به ترجمه آیات سوره الطارق دراین مورد اکتفا کرده اند که اصلا از نظر من هیچ ربطی با این مسئله ندارد واین را من از چند جهت می گویم.

اول در آیت کریمه  صلب وترائب ذکر گردیده که بعضی علما صلب را پشت مرد وترائب را پیش روی زن ویا نزدیک پستان های آن معنی کرد ه اند که که خود از اشکال خالی نیست. اما صلب در لغت‏به معنی پشت است، و ترائب جمع تریبه، بنابر مشهور از میان علمای لغت‏به معنی استخوان‏های سینه است، همانجا که گردنبند روی آن قرار می‏گیرد . نیز برای ترائب معانی دیگری بیان نموده‏اند، از جمله این که ترائب یعنی پیش روی انسان در مقابل صلب که به معنی پشت است، و نیز به معنی چهاردنده از طرف راست و چهار دنده از طرف چپ است. در این که منظور از صلب و ترائب در آیه مذکور چیست، مطالب گوناگونی گفته شده است. اما یک چیزقابل یاد آوری است که  آب جهنده به هیچوجه از سینه مادر سرچشمه نمی گیرد. بنا براین مناسب‏ترین اقوال این است که صلب به معنی پشت مرد، و ترائب به معنی پیش روی او است، چرا که آب نطفه مرد از میان این دو خارج می‏شود. قول دیگری نیز وجود دارد که می‏توان آن را برگزید، و آن این که نطفه مرد در حقیقت از تمام اجزای بدن مرد گرفته می‏شود، از این رو هنگام خروج، همراه هیجان کلی بدن و سپس سستی همه بدن است، بنابراین صلب و ترائب، اشاره به تمام پشت و تمام پیش روی انسان است، و نیز گفته شده عمده‏ترین پیدایش نطفه مرد، نخاع شوکی است، که در پشت مرد و سپس قلب و کبد است، و همین سبب شده که محل عبور نطفه، بین صلب و ترائب معرفی شده است. اما از نظر بعضی از علماء وتمام دانشمندان عرصه ساینس وطب شریک ساختن زن در ترائب رأی درستی نیست.

درتفسیر ابن کثیر چنین می خوانیم:

 مفسرین کرام در مورد الترائب رأی واحد ندارند. ازابن عباس دراین مورد پرسیده شد که ترائب چی است؟ اودست خودرا به سینه گذاشت وگفت این ترائب است. ومجاهد دراین مورد گفته است: ترائب درمیان شانه تا به سینه می باشد. وسعید ابن جبیر می گوید. ترائب چهار ضلع از طرف پائینی می باشد. واما ضحاک می گوید. ترائب آنچه در مابین دو سینه ، دوپاودو چشم قرار دارد می باشد. ومعمر بن ابی المدنی گفته است که در مورد قول خدا که می گوید " یخرج من بین الصلب والترائب " به این نتیجه رسیده است که مراد ازآن عصاره  قلب (شربت قلب)  می باشد واز آنجا طفل بدنیا می آید. واما قتاده می گوید که آب جهنده از میان شانهء وسینه ء آن خارج می شود.

دوم اینکه سوال در مورد آب منی نیست سوال درمورد حاملگی دختر بدون مقاربت جنسی است. آیت کریمه تنها از کیفیت وچگونگی شکل گیری این آب در کمر وقسمت سینه ها بحث می کند که چگونه با یکجا شدن مرد وزن ودربعضی موارد بدون یکجا شدن مثلا درحالت خواب ویا دیدن مناظر هیجان آور وتحرک کننده به صورت غیر قابل پیش بینی وبدون کنترول جهش خورده بیرون میآید.

اما ازنظر طب آب منی که در زبان یونانی به آن اسپرما ودرلاتین (Semen ) می گویند، از اسپرم و ترشحات مجاری اسپرم- ترشحات کیسه صفرا- ترشحات پروستات و همچنین ترشحات غددی که در کنار ریشه آلت مرد واقع شده اند، تشکیل شده است.

بخشی از این ترشحات مواد قندی هستند که برای تغذیه سلولهای اسپرم مورد استفاده قرار می گیرد.
جالب این است که بوی خاصی که از آب منی متصاعد میشود از جملۀ همین ترکیبات مختلف است. از مقدار آب منی ای که از بدن خارج می شود حدود ۶۰ درصد شامل ترشحات کیسۀ اسپرم، ۲۰ درصد شامل ترشحات پروستات و ۲۰ درصد بقیه شامل ترشحات دیگر و سلولهای اسپرم است. با این همه در هر میلی متر آب منی حدود ۱۲۰ میلیون سلول اسپرم وجود دارد.

سوم اینکه تمام آبهای منی صلاحیت باردارشدن را درخود ندارند. در حقیقت این آب منی نیست که زن را باردار می گرداند بیضه های (تخمه ها) موجود در آن به این امرقادر هستند که در آب منی به هزار ها همچو تخمه وجود دارد واز آن هزارها یکدانهء آن به رحم راه می یابد ودر اثر آماده گی تخمه ء زن، زن حامله می گردد. ازاین رو کسانیکه باوجود داشتن آب منی داشتن نمی توانند که زنان خود را حامله سازند ویا زنان حمل بگیرند. درحقیقت بیضه های دارای صلاحیت بارورداری در آنها مرده اند ودیگر قادر نیستند از آنها این کار صورت بگیرد.

چهارم مولوی صاحب از پرده بکارت وزایل شدن آن صحبت کرده اند وعلاوه کرده اند که در اثر یکجا شدن مرد وزن (پسرودختر) پرده ء بکارت پاره می شود ودیگر باقی نمی ماند. لازم است تا این موضوع را هم از نگاه علمی شگافت. پرده ء بکارت که ما ازآن صحبت می کنیم یکنوع نمی باشد بلکه چند قسم است که عبارت اند از:

الف) حلقوی: در این نوع ، پرده به صورت حلقه ای دور ورودی واژن را می پوشاند.

ب) ارتجاعی: پرده ای که به اندازه کافی انعطاف پذیر و قابل ارتجاع است و به هنگام ورود آلت تناسلی پاره نمی شود و یا اینکه به طور جزئی پاره می شود و معمولاً هیچ خونریزی ندارد.

ج) تیغه ای: پرده تیغه ای یا دو سوراخی، پرده ای است که یک تیغه ممتد در طول واژن دارد.

د) غربالی: پرده غربالی یا سوراخ سوراخ، پرده ای است که به طور کامل در عرض مهبل کشیده شده امّا سطح آن سوراخ سوراخ است.

ھ) پرده بسته: پرده بسته یا پرده بدون سوراخ، پرده ای است که تنها با خروج نوزاد پاره می شود.

همین انواع پرده های بکارت باعث می گردد که  برخی از زنان در اوّلین تجربه جنسی خونریزی ندارند و بعضی دیگر آنرا می داشته باشند. ودرجامعه ء افغانی ما وای برحالی آن دختر مظلومی که از آن نوع پرده ء بکارتی برخوردار باشد که در آن خونریزی صورت نمی گیرد وآن بیچاره تا ابد محکوم به بد گمانی و سوء ظن می شود ودرمواردی هم به خاطر عزت خانوده اش کشته می شود که مرتکبین این عمل بدون شک کاری ناروای را در حق آن مظلوم انجام داده اند وخودرا رو سیاه گردانیده اند. پس این جهل است که بر این کشور ودیگر کشورها خیمه زده است واکثر مردم نمی تواند از سایه ء آن خودرا بیرون ساخته ودر روشنی علم زندگی کنند.

گذشته از فقدان مادرزادی پرده بکارت در بعضی از زنان، در صورتی که در هنگام مقاربت،
آداب همسرداری مراعات گردد این امر هم باعث می شود تا  در اولین ارتباط خونریزی صورت نگیرد.   در حدیثی از پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم آمده است که فرموده اند: روى عن أنس بن مالك، قال: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: ( إذا جامع الرجل أهله فليقصدها ثم إذا قضى حاجته فلا يعجلها حتى تقضي حاجتها )
ترجمه: از انس بن مالک روایت شده که پیامبر خدا فرمودند. " زمانیکه مرد خواهان همبستری با خانم خود می شود باید قصد اورا داشته باشد ووقتی که حاجت خودرا ازوی برآورده ساخت قبل از اینکه زنش حاجتش برآورده شود خودرا ازوی دور نسازد"

عمربن عبدالعزیز درجواب به سوال سوال کننده ای درروشنی این حدیث فرمودند: ( لا تواقعها إلا وقد أتاها من الشهوة مثل ما أتاك، لكيلا لا تسبقها بالفراغ)

تو باهمسرت تازمانیکه مانند تو آماده نگردیده باشد همبستری مکن مبدا که تواورا وادار به چیزی بسازی که آمادهء آن نباشد)
امّا اگر همسر مضطرب باشد یا بترسد و یا اینکه
خجول باشد، هنگام دخول خونریزی و درد خواهد داشت که این همین حالتی است که دراکثر نقاط افغانستان حتی به شمول قشر تعلیم یافته وتحصیل کرده ازآداب همسر داری نا واقف اند وفقط به همان گونه رفتار می کنند که پیامبر گرامی اورا درحدیثی یکجاشدن حیوان با حیوان نامیده اند. نه تنها این بلکه برخی ازمردان دربرخی از نقاط افغانستان ودیگر جهان درشب زفاف زن را خوب لت وکوب می کنند تا اینکه او تابع شوهر وخانواده وی گردد که این هم ازیکسو ناشی ازجهل وبی خبری از احکام دین الهی می باشد واز سوی دیگر پیروی از عنعات فرسوده وبی جای قبیله وخانواده گی است


از این رو، زمانیکه وقت کافی برای آماده سازی زن ومرد وجریان شهوت مهیا گردد بدون شک این حالت  آرامش جسمی و روانی را به با ر می آورد که پارگی پردهء بکارت معمولاً بدون درد وخون ریزی خواهد بود. بنابراین برای عمل دخول و پاره شدن پرده بهتر است در زمانی که بدن آرام است و هیچ اضطراب و خستگی وجود ندارد انجام شود. وازاین رو اطباء این عرصه  نزدیکی در اوّلین شب ازدواج و پس از مراسم عروسی را هرگز توصیه نمی کنند.

گاهی اوقات پرده بکارت با یک یا دوبار نزدیکی کاملاً پاره نمی شود و هر دفعه قسمتی از آن پاره می شود و کمی خونریزی می کند. بدون پارگی پرده، مایع اسپرم ریخته شده بر روی آن می تواند موجب بارداری شود زیرا اسپروماتوزوئید موجود در اسپرم می تواند از سوراخ پرده حرکت کرده و به طرف تخمک زن برود و در نتیجه آبستنی ایجاد گردد. در این موارد است که زن با پرده سالم حامله می شود.

آنچه در بالا گفته شد وآنچه را بعضی از اطباء افغانستان در این مورد گفته اند، از سه مورد خالی نیست.

اول اینکه این خانم ها شاید در اثر نزدیک شدن نه به معنی مقاربت جنسی حمل گرفته باشند بگونه ایکه دخول صورت نگرفته باشد اما انزال از مرد صورت گرفته باشد وتخمه های مرد به داخل رحم از سوراخ های کالا ی زن راه پیدا کرده باشد که باعث حاملگی این خانم ها گردیده باشد. این احتمال بسیار کم ونادر است. داکتر عبد الله فهیم سخنگوی وزارت صحت عامه دراین زمینه گفته است:"   زنان با داشن مقاربت های جنسی تام و قسماً باردار می گردند وعده یی از دختران با آن که باکره میباشند با مقاربت قسمی جنسی باردار میگردند". همچنان داکتر نسرین اوریا خیل گفته است که " حمل گرفتن غیر از مقاربت های جنسی نیز امکان پذیر می باشد". اما این کاررا بسیار نادر خوانده چون تخمه مرد نیاز به یک محیط وحرارت مخصوص دارد تا این کار عملی گردد.

دوم اینکه این خانم ها پردهء بکارت شان از نوع این پرده بکارت باشد (پرده بسته ) وتنها در صورت ولادت پرده های آنها پاره گردد.

سوم اینکه خدای نا خواسته پرده بکارت شان را ازدست داده باشند اما باعمل جراحی دوباره آنرا دوخته باشند که این امر در افغانستان دراین اوان اخیر ازجمله چالشهای است که برفراز راه فامیل ها قدم گذاشته است.

چنانچه در نص خبر درتارنمای آریایی می خوانیم: "این در حالیست که برخی از دختران در اثر غفلت و نا آگاهی شکار پسران هوس باز شده و پرده بکارت شان را از دست می دهند، اما آنان نیز دوباره توسط شماری از داکتران به صورت غیر قانونی و مخفی پرده بکارت شان ترمیم می شود که اين نيزدرجامعه اسلامی جرم پنداشته میشود" .

اما باید بگویم که آنچه من در این جا گفته ام حکم نیست بلکه نظر ورأی من به آنچه می باشد که من مطالعه کردم وفهمیدم ام. به هرصورت آنچه به این دختر ها رخداده از جمله فتنه ها وآفات این زمانه است که دامن گیر جامعه ما ودیگر جوامع بشری است که برون رفت از آن یک امر ضروری پنداشته می شود اما برای برون رفت از آن راه های حلی را آگاهان در این مورد پیشنهاد کنند.

اما آنچه را من این جا بعد از مطالعه این دو خبر پیشنهاد می کنم این است که کشتن همچو اشخاص چه از طرف افراد مانند فامیل ها وخویشاوندان آنها ونه هم از طرف ارگان های عدلی وقضائی کاری درستی نیست وباید چاره این کار هم سنجیده شود. اما متأسفانه چنانچه یاد آورشدم که به خاطر غیرت وننگ بی جا ودوری از دین این بی چاره ها محکوم به مرگ می گردند، ومرتکبین آنها قاتلین آنها هستند که باید محاکمه شوند. چون آنها در یکوقت مرتکب دوقتل شده اند یکی اینکه قتل آن جنین ویا طفلیکه دررحم مادرش می باشد که هیچ گناهی را مرتکب نشده است ودر روز قیامت مانند آن زنده بگور از قاتلینش به دربار الهی پرسان می کند که ( بای ذنب قتلت) به کدام گناه اورا سزاوار مرگ دانسته اند. دوم مرتکبین قتل آن زنی شده اند که در بعضی موارد مرتکب هیچ گناهی نشده که او باهمسر خود ملاعبت کرده ودر اثر آن حامله گردیده است. وفقط این قدر گناه را مرتکب شده که تنها مقررات عنعنوی وخانوادگی را نادیده گرفته که او درذات خود در بعضی موارد نه تنها جرم شمرده نمی شود بلکه باید برای محو ونابودی آن قیام کرد.

  اما آنانیکه دراثر روابط نامشروع با مردی حمل گرفته باشند وغیر متزوج باشند فقط گناهی زنا را مرتکب شده اند که در این مورد هم آنها قابل کشتن نیستند چون در اسلام برای آنها 80 دره تعیین شده اما امروز که تمام احکام دین اسلام در حالت تعلیق است چگونه می توان این حکم را بالای آن زن بی چاره به اجرا در آورد  که در بعضی از موارد به جبر واکراه همچو کاری باوی صورت گرفته وهیچ تقصیری در آن ندارد. پس برعلما ودانشمندان لازم است تا برای آگاهی عامه وروشن ساختن اذهان مردم در همچو موارد کوشا شوند ونگذارند عنعنات نا پسندیده مانند قتل همچو افراد جایگزین احکام دین اسلام شوند وبعدا آنرا صبغه ء دینی داده شود.

اما از سوی دیگر دیده شود آن دختر مظلوم در اثر بی خبری وبی توجهی فامیل وافراد جامعه که قربانی هوس رانی افراد شریر جامعه گردیده اند محکوم به مرگ می گردند واشخاصی که مرتکب  چنین اعما ل زشت وشنیع گردیده اند از گرفت افراد وفامیل وحتی محاکم در امان می مانند وبه چنین جنایات خود ادامه می دهند. چگونه میتوان همچو یک چیزی را توجیه دینی کرد واین حکم را حکم دین خواند. نه تنها که این حکم دین نیست بلکه یک افتراء محض به دین است وگردانندگان ودست اندر کاران آن به دین توهین ، جعل وتزویر می کنند.

ازدیگر موارد جهل به دین وافتراء به آن اعمالی می باشد که باعث لرزیدن موی به اندام می شود. چنانچه دریکی از روزها از یکی ازدوستانم شنیدم که روزی جوانی برجوانی دیگری عمل لواطت را انجام داده بود وبرای اینکه سران وکلان ها ی قوم بر فاعل حکم شریعت را تطبیق کرده باشند! جوان های قوم را جمع کردند وبر فاعل عین فعلی را که به  مفعول انجام داده بود به اجرا در آوردند وبعد از اجراء این کار سران آن قوم به یکدیگر از تطبیق شریعت! مبارکی دادند وبا یکدیگر گفتند که چنان جزای برایش دادیم که تا زنده باشد دیگر این کار را انجام نمی دهد. این است فهم ما ازدین وبرداشت ما ازآن که ما احکام خدارا تغییر می دهیم وبرعکس گفته ها ی این دین عمل می کنیم وباز متأسفانه نام آن را دین می گزاریم.

راه حل

زمانیکه همچو یک حادثه ای رخ می دهد ودختر نامزد ادعای باکیره بودن می کند لازم است تا هرچه زودتر اورا به نامزد خود به عقد نکاح بسپارند تا ازیک طرف صلاح جانبین دختر وپسر گردد و ازطرف دیگر مغرضان واستفاده جویان از فرصت برای اشاعه ء دروغ واکاذیب وقت پیدا نکنند.

همچنان دخترانیکه دراثر جبر واکراه ویا به فریب و اغواء شکار گردیده وباردار گردیده اند برای رهای آنها از ذلت همچنان تدبیری گرفته شود تا ازیکطرف دامن فحشاء گرفته شود واز جانب دیگر دختر از اذیت وآزار درامان بماند. اگر دراین مورد به دین مراجعه کنیم وآنرا مطالعه کنیم حتی در بد ترین حالت هم هیچ گاهی دین به کشتن همچو افراد امر نمی کند واین فقط مدعیان آن اند که از احکام آن بی خبر اند ودر اثر جهل وبی خبری ازآن دختر را به قتل می رسانند.

بدون شک اگر ما دین خودرا درست درک کنیم وبه آن عمل کنیم شاید بسیاری ازسرگردانی ها ودغدغه های که ما داریم سامان بیابد وما از تاریکی نجات یافته ودرروشنی حرکت خواهیم کرد.

پینوشتها:

قرآن کریم

تفسیر ابن کثیر

لسان العرب

حلا ل وحرام در اسلام

http://www.iranhall.com/health/maritual/show/?itemid=215

http://arb3.maktoob.com/vb/arb773

http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?id=16247

http://www.ariaye.com/akhbar.html

http://www.abc.net.au/news/stories/2009/01/07/2460524.htm

 

http://www.slate.com/id/2179865/

 

http://www.holwick.com/christmas/adv10.html

 

 

 


بالا
 
بازگشت