+

 

خوشه چين

احزاب سیاسی

جمع دوحزب((باندول ساعت))= صلح

                       دفاع ازموقف انسانی  وظیفۀ هر انسان است.

چپ و راست افغانی! سرانجام باید بدانید که سوچ وبرک اندیشه های ما افغانها بدست کسان دیگری است.

  شارتر، چپی ها مُرد. اما شارترراستی ها آنچه که دلش میخواهد میکند منفعت خودرا کاردارد نه راست می شناسد ونه چپ. درنتیجه میگوید که مراسیب کاراست ولواگرازبید باشد.

چارۀ جز این نیست که نیروی پراگنده رازیرچترخرد  انسانی بالای فرش محبت دورهم جمع نیا وریم.  

ساعت فروشان و ساعت سازان باندول ساعت را بنام عاشق ومعشوق میگویند. اگرعاشق ومعشوق درگردش آیند. گوش کن که تک تک میکند.

تک تک ساعت تورا بیدارکند

به کمرت بسته لنگی ودستارکند

هندورا به درمسال،عیسوی را به کلیسا، مسلمان را به مسجد

روانه به عبادت پروردگار کند

بعد ازان گوید که پیدا کردن نفقۀ اولاد فرض است

یکا یک همه را روانۀ کار کند

دیدی که خدای عالمیان مخلوقات خود را به تجربه گرفت

مورچه خوشۀ گندم به دهان  موش کندو را غارکند

برهنه پا ی بیچاره را (سواره ) دل افگار کند

لذت زندگی را آ دم ظالم بیند

مظلوم ازگرسنگی نشخوارکند

تک تک ، تک تک ، تک تک

 دهد دستور،آماده وهوشیارکند

مردم اند احتیاج وقت گذران است

 زمانه باردیگرتوراعلم بردارکند

احزاب سیاسی(( چپ)) افغانستان این شما بودید که میخواستید درصحنۀ عمل ازخود شایستگی نشان بدهید. این که نشد  گناه نه اشتباهی در میان بود. اگر زمان طورموقتی انجام امور کشوری را جبرآ و قهرآ بدوش شما گذاشت. صد افسوس وقت گرانبهای شما بین سازندگی و ویران گری سپری گردید. حقانیت کارشما درسایۀ شک وگمان قرارگرفت. 

آ فتاب صلح تان با فیرراکت های سکر و مرمی های دهشکه استقبال گردید.         کفتر سفید(( کبوترصلح)) که در زیر آ سمان آ بی به پرواز آمده بود از زمین به هوا مورد اصابت قرارگرفت بالش شکسته به سوی زمین سیر نزولی خودرا پیمود.

   زمانه بعد از شماحریفان تان را که دست بیگانگان ودشمنان تاریخی(( پاکستان)) این پدرکشته های شما را درسرشانۀ خود داشتند.

اساس گذاشتن ها وازمیان برداشتن هارا به ازمایش گرفت ازانسان گرفته تا به مجسمۀ بودا

ازان به بعد آ سمان آ بی را ابر سیاه پوشانید نورکمرنگ از پشت ابرها نمایان و نمایان تر گشت. این تابش نورکم رنگ،زیبائی طبعیت ما را نیزکمرنگ ترجلوه گرساخت،لذت شرینی میوباب ماراازمیان برداشت.همه حاصلات زمینی وسردرختی بیمزه شدند.  

 میگویند درخانۀ که آفتاب میتابد.دران خانه طبیب نمی آید.   پیکرضعیف لاغروناتوان  این مادروطن آریا نای کبیر، خراسان آ فتابی، افغانستان درچنگ بیگانگان افتیده را ویروس وحشت قرنها پیچانده است،افیون توده ها ، مافیای مواد مخدر، هیروئین، چرس، تریاک، بنگ، مفره آ زارمیدهد. راه علاج این درد هما نا نورآفتاب است که ازچترخرد انسانی درپیکرلاغرضعیف مادر وطن میتابد.

 آنانكه گذشته راازياد ميبرند،محكومند دوباره آنراتجربه كنند.(نيچه)

   شاید گفته شود که چترخرد انسانی را ازکجا دریافت نمائیم تا درزیرآ ن چتر جمع شویم.  بلی چترخرد انسانی هما نا  خط است. که هدا یات و رهنمودهای پیش روان عصرها و زمانه ها را با خود دارد همه را دعوت به متحد شدن داده است.      حرکت است که برکت است. اگرحرکت نبود، گندگی است.پس گندگی زیر پاشنۀ آ هنی ولگد است.

 به امید آن روزی که درمیدان عمل ازاین القاب انسانی استفادۀ لازم بعمل آ ید.

 


بالا
 
بازگشت