نویسنده : مهرالدین مشید

مشت زنیهاوپشت زنیها دولتی وگروهی درکشورمانوری برای تاراج هاوبربادیها

 

ملتی که سرنوشت دردباروغم انگیزش دراوجی ازناباوریهای سیاسی وسرخورده گیهای اجتماعی درانبان سیاستهای متضادامریکاو غرب به مثابۀ ماری زخم آلودهرآن پرتب وتاب ترازگذشته پیچ وتاب میخورد. یخبندانی ازیاس وناامیدیهاراماندکه درآفتاب سوزان سیاستهای ناکام ، مقطعی ونابکارگاه برمیخ وگاه برسم زمامداران داخلی وودرآتش تفتیدۀ  ، آدم سوزانه وهژمونیستی  خارجی هاازکابل تاواشنگتن ، اوتاوا، لندن ، پاریس و روم آرام آرام ذوب میشود. گویی مردم مادرچالۀ هولناکی افتاده اندکه دربحبوحۀ بی سرانجامیهامرگ بیدرمان وتدریجی خودرابه تماشاگرفته اند. هنوزهم که هنوزاست، نمیدانندکه درفرازوفرودسیاستهای ناعاقبت اندیشانۀ زمامداران مزدوروخودکامه به کدام ناکجاآبادی منزل خواهندگزیدتاباشدکه سرانجام بازیهای ابهام آلودومسخره وخیمه شب بازیهای مضحکۀ پادشاه ووزیریها، وزیرووزیریها، والی ووزیریهاووالی ووالیها رادر صحنه سازی هاوسناریوپردازیهای افتصاح باری زیرنام اصلاحات به تماشابگیرند وبه تعبیری دیگرمهره عوضیهای نابکاری رابابوق وکرنای  حکمروایان دردمندانه تحمل نمایند.                      

این بازیهای راه گم کن باسرنخ درازخود ریشه دراعماق توطیه های دستگاه های استخباراتی شرق وغرب داردو  به مثابۀ تارهای عنکبوت روح وروان مردم مارابه گروگان گرفته اند. دستگاههای اطلاعاتی کشورهای خارجی بویژه امریکا، پاکستان ، روسیه ، چین ، سعودی وایران طی اضافه ترازسه دهۀ اخیرنفوذقابل ملاحظه یی درگروه ها،  حلقات وشخصیت های سیاسی وفرهنگی کشورنموده اند . نفوذ قدرتهای خارجی دروجودگروههاوشخصیت های سیاسی  واجتماعی کشورچنان آشکاراست که حتابسیاری ازآنهااینگونه ارتباطات رابرخودنه تنها شرم نمی پندارند؛ بلکه برموجودیت چنین ارتباطی برخودفخرومباهات نیزمینمایند. بنابراین خودفروشی گروه هاوشماری شخصیتها چنان آفتاب گونه شده است که بدون هرگونه هراس ازآینده ازبام تاشام لاف غلامی میزنندوآنچه درچنته دارند، آنرابی شرمانه درپای اغیارمیریزند. به این هم بسنده نکرده وحتابزرگترین افتخارات کشوروغرورملی خویش راهم به گونۀ "دُُُردرپای خوکان میریزند" .

باپیجویی ردپای هرجریان سیاسی درکشورچه موافق وچه مخالف به زودی فهمیده میشودکه پای هرکدام به بندی بسته است وسررهبران ولشکریان آنهاازیخن کشوری بلندمیشود. رهبران وپیشتازان آن برای معامله گریهابرسرسرنوشت مردم ماشب وروزلالهان وسرگردان میباشندوباژست های سیاسی دیده درایانه لاف مزدوری میزنند وازهرمزدوری خویش راخادم وپاسبان درگاۀ اغیارجامیزنند. برای ادای حق مزدوری حاضرمیشوندتابرمصداق حرف "کاسه داغترازآش" لاف دموکراسی بزنند، حقوق بشررابه اصطلاح "گزوپل" نمایندوریسمان آزادی بیان وآزادیهای دیگرانسانی رافراترازدیدگاه هاو جغرافیای افکارغرب به آسمان بتنند وحتاهراس ازوجدان هم ندارند، چنان شتاب آلودعمل مینمایندکه برخودازطامات بستن هاهم دریغ ننمایند. کارگذاران آنها گویی خناس اندوخناس ترازهرخناسی رگه های ازخودبیگانگیهارابه حرکت درآورده  اند.

پس درکشوریکه اوضاع سیاسی آن درهم وبرهم وآشفته ترازهرکشوری درجهان باشد، زمامداران آن باتصامیم مقطعی ، وزیری وزیریها ومعین وزیریها تنهابه تبدیلی مهره هاازیک جابجای دیگراکتفا نماید. بااین خاک افگندن هابه چشم مردم خود دست بیگانگان رابفشرند ودرتاریکی هاباسبک وسنگین کردن ترازوی سازش ها وبی مبالاتی ها هرآن پله رابه ضدمردم ومنافع اغیارسنگین تروزن نمایند ، رهبران سیاسی وگروهی آن درچنبرۀ سیاستهای بیگانگان گیرمانده  باشند ، به میل آنهاعمل نمایند ، کاردست دیگران وکارگذاری آنهانمایندودرسیاست گذاریهای گروهی وکشوری خوددل بدست آوردن دیگران راحتافراترازحج اکبربخوانند و  یابه تعبیری دیگرسلطان بچه های غرب درلباس دموکراسی ، آزادی وحقوق بشرحتابه دموکراسی غرب شاشیدند وتجربۀ دموکراسی درغرب راهم به نیشخند گرفتند وباتقلید کورکورانه ونابجاازآن بدون درنظرگیری ویژه گیهای جامعۀ افغانی وکمترین توجه به بنیادهای جامعه شناختی ومردم شناختی کشوراه به ترکستان زدند وکعبۀ مرادرابرای همیش گم نمودند.

ازوسویی دیگرسلطان بچه های ناخلف جهاد!پس ازآنکه آرمانهای والای مجاهدین برای ایجادجامعۀ عادلانه وانسانی درکشوربه خون آبیاری شد، درنتیجه نسلی ازشهزاده گان وسلطان بچه های به مثابۀ پادوهای جهاد واردمیدان شدند،  جهاد راابزاربرای رسیدن به زنجیرقدرت ودستیابی به ثروت های افسانه یی ، ارزشهای ماندگارآنرادهلیزی برای یکه تازی های توسن هوس آلودوامیال پلیدخود قراردادندتابرمصداق این بیت "پل بسته ییکه بگذری ازآبروی خویش " شهکاریهاوحماسه  آفرینی های مردم راپلی  راه رابرای  وهرروزباپرپرنمودن آرزوهای ملت فراترازمعاویه های زمان دراعمار"کاخ های سبز"یکی بردیگری پیش گرفتند. بااین کارکردها"یل" تاریخ رادرچنگال فرعونیان تاریخ اسیروسرنوشت خونین انسان مظلوم رادرکاخ قارونیان زمان سخت به چالش کشاندند. دادازدین ودینداری میزنند؛ ولی درتاریکی هادست دینداران راازپشت می بندند، باحق سکوت گیری ازحادثه سازان تاریخ مهرخموشی رابرای توجیۀ زورگویی های دادبربیدادبرلب نهاده اند.  

این سلطان بچه هایعنی دلالان ومعامله گران باآرمانهای ملت زیرنام جهاد وسلطان بچه های موادمخدربه یک حرف شاهزاده گان مافیایی درحوزه های سیاسی ، گروهی  ، موادمخدروقاچاق که هرکدام خودرا"دردولت انجویی مشترک المتافع" به نحوی شریک وسهمدارمیدانند. شماری که به ظاهرازشرکتی به نام دولت افغانستان دورمانده اند ودربسترنظام به مانورهای سیاسی می پردازند وبااستفاده از"اقتصادبازار" خون مردم رامی مکند ، به ایجاد گروههای تجاری واقتصادی  پرداخته اند ، شرکتهاوتصدیهای دولتی رامیخرند وحتابادادن پول رییس  "اطاق تجارت" رابه کرسی  نشانده اند،  شگفت آوراینکه شماری ازاینها بااین همه چوروچپاول ها هنوزهم ازغرب شاکی اند ودرنقش کارشناسان سیاسی وگاهی مفتی های دینی، دولت رابه بهانۀ راندن مجاهدان به زنجیرنقد می بندندو ازبام تاشام فریادبرمیدارندکه گویا"مجاهدین ازقدرت رانده شده اند" درحالیکه اکثرپست های بلند دولت هنوزهم دردست آنهایی است که روزی سنگ جهادرابه سینه میکوبیدند.

درهرحال این ها همه که شکم های شان ازسیری یک متربیرون میجهد ، پاترقیده گان ومفلوکین جامعۀ ماازبوی آرقهای آنهاده هامتردورمیگریزند ، هرکدام به نحوی روی منافع مردم مانورمینمایند وبابه بازی گرفتن آرزوهای خونین مردم ما شبهابزم آرایی مینمایند وبه عیاشی وفحاشی می پردازند وحتاشماری باآنهمه لافیدنهاوبافیدنهای مسلمانی بابرداشتن پیک های شراب بررنج مردم اشک تمساح میریزند. اینهاهم باوجودظاهر دشمنیهابایکدیگر درتاریکی هابدورازمردم دستان یکدیگررامی فشرند وبرسرطعمۀ جدید برمصداق شعر مولانای روم چون ...گردن به گردن می خوابند؛ ولی زمانیکه به پیشگاۀ مردم میرسند ، زبان رابه اضافه گوییها وسخن پراگنیهای نابجاوکاذبانه یک متربیرون ازدهن میکشند ، مردم راگروه گروه باوعده های میان تهی به عقب نخودسیاه می فرستند واین همه بی سروسامانیها وآشفتگی های  مردم رابانیشخندهای زهرآلود بدرقه مینمایند.

سرنوشت ملتی رادربحبوحۀ چنین ظاهرسازیهای به هفت قلم آراسته شده درهاله یی ازبازیهای سیاسی مبهم وپیچیده چگونه میتوان پیش بین بود. بازییکه بازیگرانش باسیماهای متضادوگوناگون همه یکدست عمل مینمایند وتنهازمانیکه بامردم مواجه میشوند به جنگ های زرگری بسنده  مینمایندوبس . گفتنی است که روزنامۀ سندی تایمز(1)دریکی ازشماره های خودچنین نوشت اشت: جنگ درافغانستان به مراتب دشوارشده است وغلبه برشورشیان مشکلترشده میرود. سیاستمداران درکابل خیلی کوتاه آمده اند. خروج نیروهای خارجی دردست اجرااست. وزراواراکین بلندپایۀ دولت درتمامی ادارات این کشوربه حیف ومیل داراییهای مردم مصروف اند وبایک سلسله زدوبندهاباشرکتهای قراردادی وموسسات خصوصی وانجویی وگرفتن امتیازازآنهاوحتانه تنهاروند بازسازی ونوسازی این کشوررابه رکودمواجه کرده اند ؛ بلکه پول های بدست آورده ازسهم خودربه خارج ازاین کشورمی فرستند . اینگونه چپاولهای اراکین ارشد کارنوی نیست که حالاروزنامه های امریکایی ازآن پرده برداشته اند . این روند ازآغازادارۀ موقت آغازشد وباطی کردن گراف صعودی اش حالابه اوج خودرسیده است . بسیاری ازوزراواراکین دیگر ارشد دولتی بابه فروش رسانیدن تصدیهای دولتی به شرکتهای خارجی درفیصدی معینی ازسهم آنهاشریک شده اند . مافیای قدرت درکابل درتبانی باهمدستان خارجی خودچنان غرق درنابودی دارییهای مادی ومعنوی این کشورجنگ زده است که درتاریخ چندین هزارسالۀ کشورکمترنظیرش رمیتوان دید. بامطالعۀ کرونولوژی حاکمیت کرزی ازآغازتاامروز درهرپرده یی اززمامروایی اش  شرکای معلوم الحالی درذهن آدم تداعی میشوند که هرکدام زیادگفته اند وکمترعمل کرده اند ، همییشه درفکرجیب پرکردن خودبوده اند وهرآنگاهی که ازخودبیرون شده اند ، صرف آن زمانی بوده است که بامردم رویاروقرارگرفته اند ، خودرادرمعرض حساب وکتابی یافته اند، آنهم حساب کتابی که ازقبل دریک معامله سیاسی  به حراج گذاشته شده  است  وتنهابرای فریب مردم درسناریوهای شگفت آوری به تماشانهاده شده اند.

اینهاهمه آنهایی اندکه بامشت زنیهاوپشت زنیهای کذایی ومردم فریبانه  برمصداق " جنگ های زرگری" گاهی باکوبیدن سمی وزمانی باکوبیدن نعلی گویی هرلحظه سمت وسوی دیگری دارند. درحالیکه این مشت زنیهاوپشت زنیهاسنارویوی  پیچیده وگاه مرموزی راماند که درمعنای واقعی آن میتوان آنرا "آب رادرهاون کوفتن" درمعنای فلسفی اش "تحصیل حاصلش" تعبیرکرد. اینهاهمه بازیهای دردباری است ، برسرچپاول داراییهای مردم که درپرده های رنگارنگی درایمای مشت وپشت درچهرۀ مردم نمایان میشوند. درحالیکه هرآن مشت های آنهاعریان میگرددوسیماهای ضدمردمی وتاراجگرانۀ آنهاافشا میگردد. پشت های پرکینۀ آنهابرهنه تروآشکارترمیشود؛ ولی اینهاگویی گویی بدین باورکه به سیماهای خود"پوست پشک کشیده انده اند" ، بدین وسیله خودراازانظارمردم پنهان کرده باغفلت ورزیها وغفلت پذیری مردم رااغفال کرده اند تامردم آنهارانبینند. گرچه این هادرمشت زنیهادرسیماهای متضاد ودشمن بایکدیگرآشکارمیگردندوباپشت زنیها خودراهمگون مینمایانند؛ ولی مردم دریافته اندکه دررگ رگ آنهااندکترین رنج مردم داشتن خودنمایی نمیکند ، کردار، گفتاروپنداراینهابیانگربازیهای " گرگ ومیشی" آنهادربرابرمردم است که زمانی خودرادرسیمای شیردرنده وزمانی خودرادرسیمای روباۀ مکاربه تماشا می گذارند . آنزمانکه قدرت راقبضه کنندوبرسکوی قدرت سوارشوند، همه شیراند وباژست های خاصی برای مردم فخرفروشی وفضل فروشی مینمایند وآن گاه درپی سواری قدرت میگردند ، خودرادرمعرض آزمون مییابند وحضوریابی خودرادربرابرمردم ناگزیر می بینند . دراین حال متوسل به حیل میشوند ، بابرخوردهای محیلانه سیماهای حق بجانب وانسانی رابه خودمیگیرند و دادازخدمت گذاری به مردم میزنند وخویش راباخواندن خادمان شریعت وطریقت صدرنشین محفل های رزم وبزم مینمیانند .  درحالیکه دراصل همه مزدوران شرکتهای چندین ملیتی غرب واجیران دستگاه های استخباراتی آنهامیباشند. شواهدزیادی دردست است  که اینهابیشتروصادقانه ترخدمت گذارولی نعمتان خویش درغرب اند تابرمردم افغانستان. این موضوع آنقدرآفتابی است که حتاخبرنگاران روزنامه های مهم ومشهورغربی چون واشنگتن پست، نیویارک تایمز، سندی تایمز، روزنامۀ یمن تایمز، القدس العربی ، روزنامۀ خلیج تایمز،  تایمزآنلاین، رونامۀ تیلی گراف، روزنامۀ بریتانیایی گاردین، روزنامۀ روسی وزگلاد، نشریۀ شورای روابط بین المللی، روزنامۀ ال پاییس  چاپ اسپانیا، روزنامۀ هاارتص اسراییلی، رونامۀ اندپندنت ، سندی تایمز، شیکاگوتریبییون چاپ امریکا ، دیلی تایمز،  روزنامۀ لوموندفرانسه یی، پاک تریبیون چاپ پاکستان ، روزنامۀ انترنشنل هرالدتریبیون انگلیسی، روزنامۀ تراست هندوستان، مجلۀ فرانسه یی اکسپرس، اوبزرواتور ، ماهنامۀ ماتتلی ریویوآلمان، روزنامۀ لاس انجلس،  نشریۀ نیوزوده هانشریۀ دیگردرکناررسانه های دیداری شننیداری  هریک هرچندگاهی ازآن پرده برداشته اند وبرمیدارندوبوسیلۀ این روزنامه هانظریه هاکارشناسان غرب وموسسات تحقیقاتی آنراپیرامون اوضاع افغانستان گزارش داده اند. ازخلافکاریها، بدعهدیها، کارشکنیها، فساداداری ، معامله گریها، سازشهای مقطعی ، افزایش بدامنیهاوقانونگریزیهاوقانون شکنیهاحرفهای زیادی گفته اند . قسمتی ازآنها رابرمصداق این حرف " مشت نمونۀ خروار" نقل مینایم:

موسسۀ مدیرا(2)طی گزارشی گفت :"ازجمله پولهای کمک شده به افغانستان ازهرصددالرآن صرف 7دالرآن دربازسازی کمک شده است ومتباقی آن به اشکال گوناگون حیف ومیل شده است . مقداری بنام معاش مشاورین دوباره بکشورهای کمک  کنندومقداردیگرآن بگونه های مختلف درداخل کشورحیف ومیل شده است   .

به همین گونه مجلۀ ایکونومیست درشمارۀ 24 مارچ خودنوشته است :"کرزی برای تاسیس یک حکومت قوی ناکام مانده است وازسویی هم امریکافشارلازم رابالای کرزی واردنکرده است تااوراواداربه ایجادیک حکومت نیرومندنماید . باآنکه این موضع امریکاتاحدودی پرده اززدوبندهای امریکادرجنگ باتروریزم برمیدارد؛ ولی اینرانمیتوان دلیلی برای برائت کرزی برشمرد. اینگونه کم کاریهاوبی تفاوتی هاپردۀ آشکاری ازضعف کرزی برمیداردکه نه تنهامسؤولیت اوراسنگین ترمیسازد؛بلکه دلیل گرانسنگتری برای بازپرسی اوازطرف ملت نیزمیباشد.

داکتربارنت روبین (3)کارشناس امریکایی درامورافغانستان وهمکاربادفتریوناماطی سخنانی گف :"بوش  فرمان داده است تانیروهای امریکایی بدون اجازۀ پاکستان خاک این کشوررابمباردمان نماید. وی چانس موفقیت این دپلوماسی رابدون  دپلوماسی هماهنگی سیاسی ناموفق خواند. وی تاکیدکردتازمانیکه پروسۀ وسیع سیاسی درافغانستان ایجادنشودکه مخالفین مسلح رانیزشامل باشد، دراین کشورصلح آمدنی نیست. وی به ادامه گفت فضای درک سیاسی حامدکرزی وزرداری نسبت به قضایاروشن است ؛ ولی هردوبرکشورهای خود نه قدرت کافی ونه کنترول کافی دارندکه ازعهدۀ کنترول اوضاع کشورهایشان بدرشوند. و ی برگزاری انتخابات راناممکن ویک انتخابات نمایش خواندودرضمن به تشکیل لویه  جرگه اشاره کرد . ازسویی دیگربرنامه های جامعۀ جهانی رادرافغانستان مغشوش خواندوافزود برای پرشدن چنین خلایی رهبران نخبه یی درافغانستان درکاراست تاابتکارعمل رابدست گیرند . درآخرافزودکه ضعف زمامداری افغانستان رادرسطح جهانی بی اعتبارکرده است.

نشریۀ شورای روابط بین المللی (4):" ربانی که خوددربقدرت رسانیدن طالبان نقش داشت ، دورۀ ریاست جمهوری کرزی رابزرگترین تراژیدی خواند. این نشریه حکومت حامدکرزی رابه بی کفایتی ، گسترش فساد، ضعف مدیریت ، وتوسعۀ موادمخدرمتهم کرد.

روزنامۀ امریکایی واشنگتن پست (5): طالبان بسیاری ازبخش های اطراف پایتخت رادرتسلط خوددارند . دولت کرزی نتوانسته است، بیشترمناطق افغانستان راازامنیت ورفاه برخوردارسازد. این جنبش یک ساختارموازی بادولت ایجادکرده است که شامل شورای دفاعی ومالی است . این ساختاردارای یک ویب سایت ودستگاۀ  تبلیغاتی 24ساعته  است که بسیارسریعترازمقام های غربی وافغان کارهارامدیریت میکند. یکی ازکارشناسان مسایل سیاسی افغانستان به این روزنامه  گفته است که طالبان امروزتحصیل کرده هستندودیگرمردم رابه خاطرسی دی یاکست مجازات نمی کنند .طالبان قدیمی می خواستند، شریعت امنیت واتحادرابه افغانستان بیاورند، طالبان جدیداهداف بیشتری ازجمله بیرون راندن نیروهای خارجی ازکشورشانرادنبال میکنند.

مندلین البرایت وزیرخارجۀ پیشین امریکا(6): وضعیت درافغانستان وحشتناک وپیچیده است . اکثرافغانها کینۀ  ناتورادردل دارندواعتمادشان رابه حکومت موجودازدست داده اند. وی افزودکه رییس جمهورآیندۀ امریکاموظف است که اعتباراین کشوررابه عنوان یک قدرت موثرباردیگربه دنیانشان دهد. وی افزود: اولین وظیفۀ رییس جمهوربعدی امریکااین است که  منابع سنتی احترام برای  امریکاازحمله تباهی ناپذیری ، حمایت ازعدالت ، خوش بینی ، تعهددرقبال آزادی وآرزوی صلح ودوستی راباردیگرایجادنماید. 

روزنامۀ نیویارک تایمز(7): این روزنامه درشماره های اخیرخودنوشته است : پس ازآنکه 7 سال ازحضوردرافغانستان گذشته ودوران ریاست جمهوری بوش نیزروبه پایان است ، رییس جمهوروهمکارانش ناگهان ازخواب بیدارشده اند وخودرادریک مخمصه مجهول درافغانستان می بینند. مخمصه ییکه خودساخته اندوحالاگرفتارآن شده اند. این روزنامه به ادامه فزوده است ، درحالیکه به زمان امضای توافقنامۀ امنیتی بسیارنزدیک هست ، 16 سازمان امنیتی امریکاهمگی به اتفاق هم اندکه امریکادریک پیچ  حلزونی خطرناکی درافغانستان گیرمانده است واشاره به حرفهای جنرال مایک مولن لوی درستیزاین کشورکرده است که سال آینده راسالی خطرناک به نیروهای امریکایی خوانده است.

هیلری من لورت(8) مسؤول سابق شورای امنیت امریکا درمصاحبه باتلویزیون الجزیره گفت که شماری ازمقامات بلندپایۀ دولتی افغان درقاچاق موادمخدردست دارندکه ازجمله به مارشال فهیم وزیردفاع سابق به وضوح نام گرفت که درگذشته قاچاقبرموادمخدربود.

شماری ازاینهاباعنوان کردن دموکراسی وباشاخی بادکردن حقوق بشررسم وراۀ چپاولگری رادرکشوربراه افگنده اند ، باعلم کردن آزادیهاتیشه برریشه آزادی های  اساسی  واردکرده اند وازآزادی سیاسی تاآزادی اقتصادی به تعبیر"اقتصادبازار" هرآنچه درتوان دارند ، ازچپاول داراییهای مردم دریغ نورزیده اند . دموکراسی راپارویی برای راندن کشتی هوس های نامردمانۀ خودتلقی کرده وحقوق بشرراخورجینی برای قپیدن وجلب کمک های  مالی موسسات غربی وسکوی خیزی برای پریدن به بام قدرت دانسته اند . به بهانۀ دفاع ازحقوق بشر، دین ستیزی راکه گویاباآزادی های اساسی حقوق بشرسرناسازگاری دارد، به نفع ولی نعمتان خویش تشدیدنموده وپیش زمینه های تهاجم فرهنگی رادرکشورهموارگردانیدند. شماری دیگربابوق وکرناجهاد راوسیلۀ ناجایزبرای دستیابی به قدرت عنوان کردندوبااین بهانه رسم یاریهاومردیهارادرکوره راۀ نامردیهاونایاریهاناجوانمردانه به قربانی گرفتند. توگویی اسماعیل تاریخ رادرپای جورذبح شرعی کردند، دست ابراهیم زمان راازپشت بشتند ، باقابیل تاریخ دست دوستی  درازنمودند، یه یاری یزیدیان شتافتند ،  باحق سکوت گیری ازفوعون زمان درکنارقارون تاریخ تکیه زدند وبلعمباعورزمان رابه نوازش گرفتندتاباشدکه باآراستن وپیراستن خم بوییده ومتعفن اغیارخمارمردیها ومردمداریهای خویش رابشکنند ودمی باخیال آرام درنشۀ نامردمیهاونامردیهانفس تازه نمایند.

تاسف آورتراینکه تمامی گروه هاچه موافق وچه مخالف بادولت دردام وابستگیهای دردناک سیاسی ومالی دست  وپامیزنند که دولت افغانستان به آن دست وچنجه نرم مینمایدد، این وابستگیهابسیاری ازفرصت هاراازآنهاربوده است وازسویی هم این وابستگی ها پایگاه های واقعی مردم آنهاراتضعیف کرده است ؛ زیراباروابستگی های سیاسی ومالی به مثابۀ زخم ناسوری اهداف ملی گروه هارابه چالش میکشد ودرنتیجۀ اصطکاک منافع ملی بامنافع استرتیژیک خارجی ها، گروه هاناگزیرمیشوند تاباافتادن درلبۀ وبستگی منافع ملی راپشت پازده وبرمنافع ولی نعمتان خودبه نحوی تمرکزنمایند. این وابستگی هااضافه ترازسه دهه کشورماربه دام فاجعه کشانده است که پس ازسقوط طالبان و چرخش تازۀ سیاسی ونظامی غرب نسبت به اوضاع  کشورفاجعه به گونۀ دیگری سربرآورد. غرب باسرازیرگردانیدن پول های هنگفت زیرنام کمک به مردم افغانستان ، کمتربه ساختارزیربنایی اقتصادی کشورپرداخت وبیشترآنهاراصرف پروژه های سیاسی موردنظروتقویۀ گروه ها وافرادخاص خودنمودکه دردرازمدت ازبازدهی خوب سیاسی درکشور برخواردارنگردید . بزرگتری اشتباۀ غرب  راندن شخصیت های واقع وملی ازصحنۀ سیاست کشوربودکه خلای آنراهرگزگروه های اجیرواستخدام شدۀ آنهادرکشورپرکرده نمیتوانند . ازهمین رواست که تراژیدی دردناک کشورهرروزدامن بیشترمیگسترد وگروه های فعال سیاسی درکشورهرروزبارمردم ونفوذ ملی خویش رادرحال ازدست دادن اند؛ زیرااینها دوای دردهای واقعی جامعۀ رادردرون این کشورنه ؛ بلکه درگسترۀ بازیهای سیاسی قدرت های غربی جستجومینمایند . باازدست دادن نیروی اعتماد به نفس خویش منتظراندکه بریتانیا یاامریکا چگونه سیاستی رادرراستای منافع خود درکشورمادرحال پیاده کردن ویارفتن بوش وآمدن اوبارک حسین اوباماویاجان مکین واتخاذسیاستهای جدید آنهاچه تحولی درصحنۀ سیاسی ونظامی کشوررونماخواهدشد ، بااین نگرش افغانستان راتخته مشق سیاستهاواسترتیژی های   ناپایدارامریکاوغرب قرارداده اند . دراین شکی نیست که حوادث بادشده روی اوضاع کشورماتاثیرگذاراست ؛ ولی این تاثیرگذاری رانمیتوان دلیلی برای ازدست دادن سیاست ملی خواند ودولت وگروه های سیاسی کاستی های سیاسی ومردمی خودرابه آن توجیه نمایند. بی توجه به اینکه به قول حضرت اقبال لاهوری :

رفتن به پای مردم بیگانه دربهشت             حقاکه باعقوبت دوزخ برابراست

ویا

خداآن ملتی راسروری داد        که تقدیرش بدست خویش بنوشت

خداباملتی کاری      ندارد        که دهقانش برای دیگران   کشت      

این درحالی است که مفهوم "تک ستارۀ سیاسی" (کشنگر)(9)به معنای شخصیت حقیقی وحقوقی درسطح ملی وبین المللی درپژوهش های جدید چهره نمایانده است وبه شخصی اطلاق میشود که به نحوی توانمندی تاثیرگذاری برسیاست به معنای عام آن راداشته  وحضورش درمحیط ملی وبین المللی با ایفای یک نقش عینی یاذهنی قابل درک باشد و به نحوی درصورت نبود حضورش درمحیط سیاسی مشخص نقش آن هم ظاهرنگردد. به ویژه اینکه باپیدایش رویکرد "وابستگی متقابل" و " وجهانی شدن" بسترهای جدیدی برای خیزش "کشنگران" بوجودآمده است که استیلای رویکرد "جهان محور"رابررویکرد"دولت محور" فراهم کرده است . این رویکردرژیم های "پول محور" ( رژیم های مبتنی برقدرت اقتصادی ) و" زورمحور" (رژیم های مبتنی برقدرت نظامی) رابه دررابطه به سیاست گذاری های شان درسطح جهانی تاحدودی به چالش کشانیده است ، بویژه اینکه پس ازحادثۀ یازدهم سپتمبرباتقابل احساسات وواقعیت مقوله های یادشده دچارتحول شده اند وهردودولت به گونه یی دریک رژیم " پول محوروزورمحور" تبلورکرده است وبحرانهای مالی ناشی ازآن باردیگرسوسیالیزم رابرسرمایه داری رارجحان داده است ویورش تازه برای خواندن کتاب کپیتال مارکس بویژه درآلمان(آلمانیها که ارزشهای عدالت گستردردیگرفرهنگها آگاهی چندانی ندارند، مارکسیزم راالگوپنداشته اند) فاتحۀ "لیبرالیزم نو" خوانده میشود . این پیشامدکشنگران ملی رادرسطح دولتی وگروهی دچارآزمون خطرناکتری گردانیده است که چگونه توانمندی موثری برسیاست های ملی وبعدبین المللی رادارابوده میتوانند.

ای کاش اگراین همه مشت زدنهای وپشت جنگاندنهای گروهی ودولتی درکشوربرای یک هدف بزرگ میبود، هدفیکه استقلال سیاسی واقتصادی رادرپی میداشت ، رفاۀ همگانی رانوید میدادو بااستفاده ازاین همه امکانات بوق وکرنای غرب  آب زنده گی وحیات انسانی درسرزمین ماجاری میشدوبادستیازی به سیاستهای پایدارواسترتیژیک دست کم سنگ بنای استحکام ملی وثبات سیاسی درکشورگذاشته میسد. درآنصورت به  گفتۀ بارنت روبین کارشناس امریکایی خلای رهبران نخبه درکشورپرمیگردیدوسیاسمداران مادرمعرکۀ سیاسی ونظامی توان چنه زنی هاراباامریکا وغرب برای ثبات مرزی ، ثبات ملی ، وحدت ملی وبالاخره برای حل بسیاری ازدشواریهای مرزی ، جغرافیایی وتاریخی پیدامیکردند که درنهایت امرباتصمیمی  متهورانه وشجاعانه سکوت تاریخی رادرزمینه می شکستند وبه بحران خونین دیورند نیزنقطۀ پایان میگذاشتند . باتاسف که هیچ کاری راازپی نبردند ونه تنهایارای بازی سیاسی رانداشتند ؛ بلکه باگردن کجیهاوکم آمدنهای پیهم دربرابرخارجیهاچنان کوتاه آمدندکه با همان درازی باری ازدشواریهارابردوش نسل آینده گان فروگذاشتندو خویش رادرمعرض قضاوت نفرتباروانزجارآورنسل های آینده  قراردادندکه جزفیصلۀ محکومیت تاریخ فیصلۀ دیگری پروندی پرحجم آنهاراهرگزنخواهدبست.    

 

 

منابع ورویکردها:

1-  رادیوآزادی ، 20 اکتبر 11:48 صبح

2-  رادیوآزادی،  صبح ، 24-05-2008

3-  رادیوآزاد ی، 13سپتمبر، 9:20 صبح

4-  . رادیوآزادی ، 13 سپتمبر، 9 صبح

5-  طالبان بسیاری ازبخش های اطراف پایتخت رادرتسلط خوددارند، اراده ، شمارۀ 1319 ؛ ویسا، شمارۀ 772

6-  وضعیت درافغانستان وحشتناک وپیچیده است ، اراده ، شمارۀ 1394

7-  گره های مادرافغانستان بیشتروپیچیده تراخواهدشد، اراده، شمارۀ1396

8- دست داشتن وزیردفاع سابق درقاچاق موادمخدر ، ویسا، شمارۀ 677

9-   چارلزتیلی ، زور، سرمایه ودولت های اروپایی ازسال 900تا1990،  دیدگاه های جامعه شناسی وتاریخی درتکوین دولت

 

افغانستان تخته مشق استرتیژی ناپایدارامریکا========  به راههای بیرون رفت نیزاشاره شود

مردم مادراوجی ازناباوریهادربازیهای سیاسی ترفندآلودداخلی هاوخارجی هازمینگیرشده اند

بویژه سیاستمداران این کشور

دراوجی = درفرازوفرود یا درهاله یی یا

آرزوهای مردم مادرچالۀ هولناکی ازناباوریهاهرآن یخبندانترمیشوند.

آرزوهای مردم مادریخبندانی ازناباوریهاهرآن ذوب میشوند.

 

 


بالا
 
بازگشت