ملا حظاتی در مورد مخالفین جنبش ملی واسلامی افغانستان

 

 

دوهفته قبل نوشته ای در سایت آریائی تحت عنوان ( آیا جنبش شمال وجود دارد ) از آدرس محترم  آقتاش جوزجانی توجه ام را به خود جلب کرد که آنرا به خوانش گرفتم . نوشته مذکور برایم خیلی جالب بود ، من نه تنها آنرا تاید وپشتیبانی مینمایم بلکه در مورد مخالفین ودشمنان جنبش ملی واسلامی افغانستان نیز ملاحظاتی دارم که آنرا به نگارش میگیرم.  بنده عضو حزب دموکراتیک خلق افغانستان (حزب وطن ) بوده واکنون عضویت نهضت فراگیر را در تشکیلات شورای ولایتی مزار شریف داشته ودر فعالیت های روزمره آن  سهیم هستم ، واز مت 20 سال به این طرف در شهر مزار شریف حوادث ورویدادهای مختلفی را پشت سر گذشتانده وچشمدید های خویش راپیرامون جنبش ملی واسلامی افغانستان  اینطور بیان مینمایم که ، برای نخستین بار به عنوان یک حرکت عدالت خواهانه وداد خاهانه معادله قدرت را در افغانستان  عوض کرد وتمامیت خواهی را به زیر کشید واداره نسبتآ سالم تری را در صفحات شمال کشور به مقیاس حکومت های ملک ا طوایفی ،قومی ،زبانی، محلی ومذهبی تمثیل نمود . که در تشکیل آن از تمام اقوام وملیت های ساکن  در افغانستان عضویت داشتند که چهر های شاخص  آن به قول آقتاش جوزجانی هریک  رحمت اله روفی ، داود عزیزی ،امام دین ودیگران  میباشند. من خوب به یاد دارم که افراد واشخاصی  همچون شفیق اله توده ای  از مجموعه کشور به شمال آمدند ، جهت مصارف راه توشه کشورهای آسیای میانه ، مسکو، والی رسیدن به غرب ومصارف ویزا طی درخواستی به آدرس اموال امدای اتحاد شوروی سابق که در گدام های حیرتان ذخیره ودست نا خورده   از نظام سابق باقی مانده بود ، بعد از احکام شخص جنرال دوستم مقدار پولی را بدست آورده وبه مقصد رسیدند، وعده کثیری از هموطتان دیگر مان  شامل حزبی ، دولتی، غیر حزبی، غیردولتی که از اثر جنگ های بین تنظیمی متضرر گردیده وبه صفحات شمال کشور آمدند ، به قدر توان وامکانات دست داشته پذیرائی شده اند ، اما نه به قدر این آقایونی که امروز ( جنبش شمال ) میگویند ودیروز به اطرافیان نزدیک ونظریه پردازان  پر وپا قرص شخص جنرال دوستم که از قماش وخط قومی ایشان بودند ، پیشنهاد همکاری های بیشتر را میکردند وتقاضای کمک های خاص داشتند ، واطرافیان به ظاهر دوست  جنرال دوستم روی منافع ومصالح شخصی شان  در نقش ستون پنجم عمل کرده که امروز به دشمنان ومخالفین سر سخت جنبش ملی واسلامی تبدیل شده اند واز هر منبر و میز خطابه استفاده نموده جنبش ملی و اسلامی وافغان ملت را به یک نظر می بینند وبه جنبش حرکت قومی  نسبت میدهند ، در حالیکه خودشان از برکت همین به اصطلاح حرکت قومی بود که با پاسپورت ویزه شده آن به اروپا وغرب رسیدند.   طوریکه امروز در بعضی از محافل شخصی وخصوصی گفته میشود که  آقای از همین ستون پنجم بنا بر دستور جنرال دوستم با پاسپورت ویزا شده وامکانات مالی غرض اجرای پاره اموربه غرب  اعزام میگردد موصوف همینکه به یکی از کشور های غربی میرسد قبل از اینکه  وظایف اش را انجام بدهد وبه کشورش بر گردد، با عجله خودرا به یکی از خدمه های  قطار راه آهن که با پولیس اشتباه گرفته بود جهت دریافت پناهندهگی تسلیم میکند. لذا بی جهت نخواهد بود تا متن مصاحبه خبرنگار بی بی سی را با صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران که در سال پار انجام شد به نقل قول به گیرم ،خبر نگار بی بی سی سوال ، آقای زیبا کلام گلبدین حکمتیار از مداخله جمهوری اسلامی ایران در امور داخلی افغانستان صحبت میکند ،نظر شما در مورد چیست . جواب صادق زیباکلام ،( گلبدین حکمتیار همان نمک به حرامی است که در دوران امارت طالبی در افغانستان ، برای مدت پنج سال مهمان جمهوری اسلامی ایران بود واز همه امکانات این کشور استفاده کرد واکنون برعلیه ولی نعمت خود یاوه سرائی میکند. از جانب دیگر نشرات  وب سایت مشعل همیشه از جناب شفیق اله توده ای نقل وقول مینماید که در فلان سال وفلان سال در حیرتان مرحوم ببرک کارمل درجمع از اعضای حزب ویا به طور خصوصی برایش چه گفته است. این خود بیانگر فضای تنفس وزنده گی برای روشنفکران ورهبر گرانقدر ومردم افغانستان در شمال بوده است  که هیچگونه محدودیتی برای جمعی ویا فردی وجود نداشته است وآنچه را که مردمان مهمان نواز وقدرشناس صفحات شمال کشور در توان داشتند برای رهبر گرامی حزب دموکراتیک خلق افغانستان  ببرک کارمل زنده یاد  انجام دادند.

در همان شریطی که مردمان شمال سخت گیر مانده بودند واز چهار طرف در گیر جنگ با طالبان جهنمی ومتعصب بودند ، جناب توده ای ميتوانست جای عوض کرده؛ به ادامهً سفرهای قبلی اش جهت مذاکره با گلبدين حکمتياروجنرال حميدگل به چهار آسياب تشريف ميبرد ويا به زادگاه اصلی اش به لغمان میرفت وبه بسیج  ورایزنی مردم آنجا به دفاع از اندیشه های قومی اش میپرداخت،نه اینکه آنچه د یروز درشمال  مردم و رفقایش برای اوانجام داد ه اند  به زباله بریزد ورکورد نمک نا شناسی را قایم نماید ، ای واله به تو مرد نمک ناشناس  باحترام  بیک مراد مزاری

 

 


بالا
 
بازگشت