سید موسی عثمان هستی

نویسنده : سید موسی عثمان"هستی"

مدیر مسئول ماهنامه بینام در تورنتو

میان دوسنگ سخت هستم آردوسرگردان

که من راستگویم یاکه راستی راکنم کتمان

زیکسواست خاینین ودیگرسوشرم وجدان

بگو وجدان که راست گویم یاکنم رازپنهان

 

من نمیخواهم که جنجال باکسی داشته باشم، ویا کسی بامن، وجدانم بحقیقت گویی مراوادارمیکند. نمی توانم نگویم ونوشته نکنم ،چه باید کرد؟

 

به جواب نوشته یکی از وطندارانم که بجواب یک نوشته من درسایت وزین آریایی بنام محترم آقای سید کاظم  خان رسولی برادرسید ظهورخان که قبل ازآمدن حزب دموکراتیک خلق معلم عادی وسرمعلم درلیسه نعمان بود وبیشترازصنف دوازده تحصیل نکرده بودوحالا بحیث جنرال خادبحیث مشاورحقوقی درحکومت کشمش ونخوت کرزی کارمیکند. سرمعلم صاحب سیدظهورخان آقا بعدازبه قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق درخاد زیر دست غنی مشهوربه جلاد حزب دموکراتیک خلق که فعلاً دربن المان به کدام نام زندگی می کند. غنی ازروز گرفتاری مجیدکلکانی تارروزاعدام شهید مجید دست داشت وانکارهم نمیکند صدها مجیدها را درحلقه دارگردن اش را کور گره زد یادش بخیر که درهرجای بن المان پنهان است آب سرد نان گرم نوش جان می کند محکمه هاک هالند را به یک تار موی خود حساب نمی کند !!!!!

سید کاظم آقا وطندار من که به داود وظاهرسوگند وفا داری یاد کرده بود قسم خوردن عهد کردن سوگند خوردن نظربه قانون اسلام بدون فتوی شرعی سر کشی ازآن جرم شرعی وقانونی شمرده می شودونظر به فرهنگ وکلچر ملت ما خلاف عهد وسوگند حرکت کردن یک نوع  نامردی است ودر قانون عسکری وپولیس کس حق نداشت وخصوصاً آن حزبی که از طرف دولت شکل قانونی خود را نگرفته بود صاحب منصب درآن حزب  شامل شود.

حفظ وپاسداری ازقانون ،ناموس وطن، تعقیب سرکشان جنایتکار ووطن فروشان وظیفه پولیس بود  وشامل شدن در یک جریان غیر قانونی  خصوصاً حزبی که منافع آن حزب مخالف منافع دولت ، مردم ، فرهنگ کلچر، دین ومذهب آن کشور باشد غیر ممکن حساب می شد ، باید پولیس آن  حزب افراد آن حزب خصوصاً افراد عسکری وپولیس که عضو حزب خصوصی بودند مطابق قانون افشا وبه سارنوالی معرفی وسارنوالی آن حزب را با دار ودسته حزبی به محکمه دیوان امنیت عامه  معرفی کند ومحکمه امنیت عامه مطابق قانون همان مملکت فیصله عادلانه نماید.

 آیا شامل شدن یک پاسدار حفظ مملکت وناموس مملکت  به یک حزبی که از طرف دشمان تاریخی یک مملکت حمایه وتمویل می شد جرم قانونی وجرم وجدانی  وجرم ضد انسانی حساب نمی شود؟ وتا آخر حکومت نجیب بگفته خودسید کاظم آقای رسولی آخرین کاراش"دردوران حاکميت ح.د.خ.ا من رئيس رياست شش خدمات اطلاعات دولتی بودم. اين اداره وظيفهً حفاظت از سفارتخانه ها وتعقيب اعضای کورديپلوماتيک  را بعهده داشت."

آنکه او پیراش چنین گمراه بود

کی مرید اش را به جنت راه بود

 در حالیکه دوستان آقاصاحب سید گاظم خان رسول می گویند که آقای سیدکاظم خان نه تنها در پولیس آمرتعقیب بود زمانی در چوکی آقای غلام نقشبند خان دشتی که در زمان داود دکتاتورمعین داخله در وقت وزارت داخله  قدیر نورستانی بوددرهمان چوکی مرد قربانی شده ی حزب دموکراتیک خلق که آقای دشتی باشد سید کاظم خان مقرر می شود. مقررشد ن آقای سید کاظم که از سرسپردگان حزب دموکراتیک خلق است وخود اش هم ازمهم بودن خود در حزب دموکراتیک خلق غیر مستقیم یادمی کند که به تلگرام وزارت داخله از قندهار خواسته شدم ونمی گوید که یک هفته قبل در جنازه روانشاد خیبربه دستور حزب دموکراتیک خلق در مرکزکابل بخاطریک خود نمایی سیاسی همه عضوحزب دموکراتیک خلق از داخل وخارج خواسته شده بود ند حرفی به زبان نمی آورد وهم نمی گوید که بعد از کودتا  به  چه وظیفه در حزب دموکراتیک خلق گماشته شده ونمی گوید که شمشیر قلمم ومکروف روسی ام با تفنگچه بغل من  در سر کدام میزگذاشته شده بود وازشناخت خود با جنرال قادرهراتی که از مهره های اساس روس مانند حسن شرق ،شاه محمد دوست ،جلالر ،جنرال اسماعیل رییس ضبظ احوالات  وکریم عطایی که فعلاً گردانده سایت جرمن جرمن است  درحزب خلق ودر کودتا های سی وپنج سال ویرانی افغانستان دست فعال غیر انسانی داشتنداز شناخت با خاینین  خود را به کوچه حسن چپ می زند و بجواب من می نویسد "بعدأ صدائ بلند شد و گفت که تاریخ زمامداری اهل یحیی به پایان رسید. اما  آواز را هیچ کس از حضار نه شناخت. بعدأ گفت که دگروال عبدالقادر صاحب منصب هوائی سخن میگوید. بعد از آن وطنجار را معرفی کرد. وطنجار پیام خود را به مردم اعلان کرد. تمام اشخاسی که در آن اطاق نشسته بودیم نمی فهمیدیم که کدام شخصی و یا کدام جریان سیاسی کودتا کرده است. یکی از صاحب منصب های پولیس به نام خواجه میراحمد گفت "من عبدالقادر را میشناسم, انسان روشن فکر است". در حالیکه هیچکس ازفتنه گری ها ووطن فروشی ونوکری وشامل بودن جنرال قادر ووطنجارمشهوربه تورپیکی  در حزب دموکراتیک  بیخبر نبوده بنام این دوننگ تاریخ ونمک  حرام ها حتی بیسوادان مملکت  بعد از کودتای داودآشنا بودند وجدان شان اجازه نمی دهد که بگویند این دو جنایت کارعالم بشریت را را نمی شناسیم.

دگرجنرال سید طهماس که ازقریه قلعه ی فقیر شاه که درسه کلیومتری  چهاريکار قراردارد رییس ارکان حربی خود را از روس گرفته بودواز مهره های اساس روس بود که سید کاظم آقا به دوستی آن افتخار می کند در دوران مکتب همصنف برید جنرال خلیل امین که در کاناد زندگی می کند واز خادمین صادق امروز مسجد نبوی تورنتوی کانادا خود را حساب می کنداز جمله استادان ودانشمندان افغانستان مرد پاک نفس بود او ازهموطنان سید طمهاس روف است از چهاریکاری می باشد امیر محمد خان پسر ولی محمد خان چهاريکاری هم از همصنفان جنرال طهماس بود که پسرش بشیر نام داشت درسارنوالی خادحزب دموکراتیک خلق با حشمت کیهانی رییس سارنوال انقلابی همکار ومعاون آن بود بشیرهمصنفی سید امان الله پسر سیدمقیم خان درفاکولته حقوق بود سید امان الله که تازه داماد بود اورا ازخانه کشید درزنجیرزنده بکوران قبرهای دسته جمعی حزب دموکراتیک خلق بدون محکمه بست ودر یک شب تاریک اورا بادیگران یکجا زنده به گور کرد. روح سید امان الله شاد .

 از دیگر همصنفان سیدطهماس بابا جی خان چهاريکاری برادر همین حاکم غیاث خان نیکه سید کاظم خان نام برده است دیگر هم صنفان سید طهماس  سید غوث الدین خان از لغمان چهاریکار  دگروال سید اشراف  اوپیانی که دردشت اوپیان دولانه ملک وزمین داشت اولاد های سید اشرف کشته شد وخوداش اعدام گردید سیدطهماس عضو حزب دموکراتیک خلق بود همه همصنفان بشمول امیر محمد خان دگروال پدر بشیر جلاد سارنوالی خاد  ازمخالفین مفکوره  سیدطهماس  بودند همصنف های طهماس، سید طهماس را بنام سرشاروبی بندوبارومار آستین  یاد می کردند وازدوستان نزدیک جنرال خلیل سگ بازعضودیموکراتیک خلق بود اما ناگفته نماند آدم تحصیل کرده دانشمند رفیق دوست کاکه بود!!!اگرسید کاظم خان از قدرت سید طهماس جای بالا وجای  دلخواه  خودوبخاطرضرورت حزب دموکراتیک خلق مقرر نشده بود دوستی ووطنداری وارتباط حزبی که با جنرال طهماس داشت او کجا به کابل می رفت نظر به گفته آقای محترم سید کاظم دولت تازه به بدوران رسیده حزب دموکراتیک خلق سید کاظم آقا که بخاطر حزب دُردانه خود  سرسوگند عهد که خلاف دین وفرهنگ پا گذاشته بودبه صداقت ووفاداری سیدکاظم خان  حزب دموکراتیک خلق ضرورت داشت تبدیلی سید کاظم باعث  تاسف کردن دگر جنرال سیدطهماس آقا که مرد نوش بودو روان سید طهماس خان روف که یک دانشمند وطن ما بود ومرگش سبب زیاد نوشیدن اش شد روانش شاد!!!!

1 - سید کاظم آقاکه خودش این حرفهای مرا تائیدمیکند.

اختلاف دکترنجیب وخانوده دکترنجیب با خانم ثریا بها که درکلفورنیا است وبابرادراش همایون بها که هم صنف سید کاظم آقا بود وزمانی در هرات با سید کاظم همکاردر ولایت هرات بود خاطره های از سید کاظم آقا دارد  خداکند که همایون جان بها روزی به ملت خود حرفهای خود را درمیان بگذارد ،همایون بها که در پاک نفسی به گفته همکاران اش سر پدر خاریده بود ویکی از پولیس ها ی نامدارو پاک نفس مشهور بود، درشهر موجوده ی سید کاظم رسول در سیویدن  زندگی می کند.

 داکتر نجیب بخاطرشاکی بودن ازخانم  ثریا بها  به گفته همکاران سید کاظم آقا وخود سید کاظم رسولی وظیفه خاص با محترم حنیف اتمر که وزیر داخله موجوده کرزی است وزمان از همکاران نزدیک سیدکاظم بود ازطرف داکتر نجیب به آنها وظیفه داده شده بود ثریا بها وخاندان مبارزآن که زمانی ضدسلطنتی وازجمله مشروطه خواهان مشهورافغانستان بودند نجیب به گفته خودسیدکاظم آقا دستور داد خواهر وبرادررا تعقیب نمایند اگر وظیفه مقدس خادیستی وجاسوسی آقای سید کاظم تعقیب دیپلومات های خارجی بود ثریا بها وخاندان اش تاجک افغانستانی واز جمله وطنداران سید کاظم بودند شمالی وال اصیل بودند نه خارجی تعقیب کردن ودخالت سید کاظم آقای به اساس چه درخانودگی داکترنجیب بود ؟ ؟؟؟وچه قرابت بین ثریا بها وداکتر نجیب داشت که در راز خانوادگی شامل شده بود  وبه کارو وظیفه آقای حنیف اتمر وسید کاظم خان چه ارتباط داشت؟؟؟ ؟

2- سید کاظم آقا که ازمهره های شناخته شده خاد وحزب دموکراتیک خلق است  وهزار ها راز جنایت از زمان شاه تا امروز در مغزخود دارد امید است که تا برائت خودرابروی من بکشد به اساس افشا  کردن واقعیت های گذشته دوران کار اش اگر دست در جنایت ندارد جنایت کارانرا باشهرت مکمله آنها به ملت خود معرفی کند وخودرا برائت بدهند.

3- سید کاظم آقا اگر چیزهای دیگر را افشا نمی کند از خود شهامت نشان بدهدنزدیک بودن خود را با دکتر نجیب قاتل رییس قتل وکشتار در زمان حاکمیت حرب دموکراتیک خلق به ملت خود بگوید

4– موضوع تعقیب خاندان سعدالدین بها وثریا بها واختلاف نظرخانوده سعدالدین خان بها خصوصاً مخالفت خانم ثریا بها با نجیب وخانواده نجیب چه بوده ونجیب چرا این قدر بزدل بوده ازیک زنيکه هیچ نوع قدرت دولتی وقومی نداشته  ودولت حزب دموکراتیک خلق که روس را در عقب داشت و لاف رقابت با عظمت غرب می زد چرا از خانم ثریا بها مثل یک موش می ترسید وبه حزب خود خیانت کرد اورا دردامن احمدشاه مسعود که زمانی دشمن شان بودانداخت سرغیرت افغانی خود چلیپا کشیند .

5- به کدام وجدان وشهامت ومردانگی مداخله دراموریک خانواده داشتید آیا مقام وچوکی ،وظیفه ، مزدوری ، کار جاسوسی به همین قدرنامردی ارزش داشت واگر دلایلی داشته باشد که شمارا برات بدهد باید بخاطرملت وطن وبرائت تاریخی خود اذهان ملت خود وخانواده سعدالدین خان مبارزرا درقسمت  وظیفه که درقسمت ثریا بها انجام داده اید. بگوئید که مرگ هزارها مرتبه به این وظیفه که بشما داده شده بود شرافت نداشت ؟؟؟؟سر آن وظیفه که درقسمت تعقیب کردن  خاندان سعدالدین خان بها وخانم ثریا بها دهن پاره !بکفته داکتر نجیب انجام داده اید چند سطری بنویسد که شما با نوشته خود ازقاضی بی رحم تاریخ وملت مظلوم برائت حاصل نماید .

6- ارتباط خودبانجیب وخانمی که بعد ها خانم  داکترولی کوهستانی پسرمحمد علی خان حاکم کوهستانی داکتر شفاخانه نور بود که زن انگلیس خود را به اثر فشارنجیب وخاد رها کرد خانم کوهستانی را گرفت وملاقات ها خانم ولی کوهستانی وخاد درخانه که در وزیر اگبرخان  خانه ضبط شده کدام مظلوم بود  که نام مالک آن را شما می دانید وبعضی وقت پول ملت فقیر ونادار افغانستان که میراث شوم خاندان نادری به مفت خوران به قبایلی ها مانده بود بدست سلیمان لایق ونجیب در همین خانه داده می شد ونجیب بخاطر رفع خستگی ورذالت درآنجا استراحت می کرد می توانید که شهامت از خود به خرچ بدهید با سلامتی وجدان جنایت ها ئیکه در آن خانه صورت می گرفت توسط نجیب وتوخی دوست نزدیگ شما افشا کنيد.

7- به تمام خائنین ملت خود وبه تمام احزاب  ، تنظیم وگروپ های خود فروخته افغانستان  میگویم من چهاردوره در زمان شاه ، داود ، حزب دموکراتیک خلق وپاکستان زندانی شده ام مرگ کشتن زندانی شدن تهمت زدن ها دسیسه ساختن هارا زیاد دیده ام وطنم  وملتم به من ارزش داشته و دارد دشمن وطن ،مردم  وخائنین بشریت دشمن من است. من افشا دشمنان بشریت را می کنم وخواهم کردم عمر من به شصت نه سال رسیده نه از مرگ می ترسم ونه از زندان ومن راازدستگاه های جاسوسی دنیا وافغانستان نترسانید از ایمل ها بی سروپا نمی ترسم واقعیت هارا بی پرده نام گرفته می گویم

ازسوانح سازی های خیالی وتهمت زدن های ناجوان مردی واز جنگ های اعصاب که تاکتیک بی وجدانی دستگاه جاسوسی دنیا است باکی ندارم هر پسته بی مغزکه در برابرمن نول بازکند خود را رسوامی سازد .

نه به تحصیل ومقام سابقه خود دل خوش کرده ام ونه به نامش افتخار می کنم  ونه ازخانه نشینی فقر وغربت  که جز افتخار من است گلمند نیستم ونفرت ندارم  ونه شوق وقدرت مقام ومقام داشتن در وجود خود می بینم ونظر به این اخلاقی که من دارم بدرد حکومت کرزی ودستگاه های جاسوسی دنیا هم نمیخورم با تمام احزاب چپ وراست افغانستان وتاجران دین وتاجران کمونست وبه مملک مانند روس ، امریکا ، انگلیس ،ناتو، پاکستان ، چین ، ایران ، ازبکستان ، تاجکستان ، ترکمنستان که دست دولت شان ودستگاه جاسوسی شان در خرابی خون وکشتارخورد وبزرگ وطنم  دریغ نکرده اند ونمی کنند نه از خود شان ترس دارم ونه از دست نشاندگان  شان ونه ازدستگاه های جاسوسی شان. مادرم را خدارحمت کند مرا درگهواره سست بسته نکرده بود.

باحاکمیت قبیلوی ،برتری زبان، قوم ، نژاد، دین ،مذهب مخالف هستم بودم وخواهد بودم وتا آخر عمر به این عزم خود ادامه می دهم کسانیکه بعد از این می خواهند وقت مرا ضایع کنند تاایمل وصاحب ایمل وصاحب نامه را نشناسم باز نمی کنم ونمی خوانم ونه جواب می گویم که وقت گران بهای خود ومصروفیت های انسانی خود را بخواندن های چرندیات بی معنی و نوشته های بیهوده  خاینین وطن وخاینین بشریت صرف نمیکنم هرکس که بامن تصفیه حساب دارنداگر شهامت دارند نه بنام مستعار نوشته بلکه عکس خودرا در یکی از سایت های انترنتی واخبار ومجلات ارسال کنند، که من با کمال احترام به جواب آنها بیپردازم  ویا به محکمه شکایت ببرند که من آنجا مطابق قانون پاسخ گو باشم

8- من قضاوت نوشته های گذشته خودرابه قضاوت ملت باوجدان خود وجهان میگذارم واین نوشته خودرابه قضاوت وجدان محترم سید کاظم خان رسولی وملت خودوخانواده ی سعدالدین خان بهاخصوصاًهمایون بهاوخانم ثریابهامیگذارم که  ازسید کاظم خان خواهان معلومات اند.

 

 

 

www.benamonline.com

 

 


بالا
 
بازگشت