احمد سعيدی

 

حصار کانکرتی دولت فرار از مسئولیت

                                                                                          

وقتی دولت وارگانهای عالی رتبه نظام تصمیم میگیرند تا با ایجاد حصار ها ودیوارها از نظر مردم دور باشند معنی اش این است که پاسخ ومنطق دولت در برابرملت  ختم وحال زمان فرار وگریز از مردم فرا رسیده است.در حالیکه شهر کابل در اثر ازدحام ونبود امکانات وتسهیلات عبور ومرور به یک زندان تبدیل شده است مسئولین بلند پایه دولتی ونیرو های امنیتی با غصب حق عامه مردم یعنی پیاده رو ها و سرک های عامل المنفعه پی ایجاد حصار بر اطراف خود وانداختن موانع وانسداد ها درراه های عامه  وگر فتن فاصله از مردم اند.این در حالیست که هر روز وزارت داخله از برداشتن قریب الوقوع موانع  وبلوک های سمتی خبر میدهد که بخاطر امنیت مؤسسات دولتی وخارجی تردد مردم کابل را به مشکل مواجه ساخته است.

دولت ونیروهای امنيتی اش میخواهند به بهانه آوردن امنیت تمام حقوق وآزادی های مردم را سلب وایشان  رادر یک بند قفس محبوس سازند.اگر همه مردم در داخل یک استدیوم انداخته شوند وبعد نیروهای امنیتی در اطراف شان گزمه وپهره کنند آیا این امنیت است ویا محدودیت وسلب آزادی ؟؟؟با طرح حصار کشی در اطراف پارلمان بار دیگر مردم نسبت به دولت ونمایندگان خود بی باور شده اند مردم انتظار داشتند وزارت داخله طبق وعده های قبلی که با پارلمان داده بود با بر داشتن حصارها وموانع کابل را از حالت سنگر بندی وداشتن شکل نظامی به یک شهر ملکی وعادی  تبدیل سازد تا مردم آزادانه به زندگی روز مره خود ادامه بدهند. در حالیکه هیچ یکی ازین شعار ها عملی نشد ساحه حصار کشی از اطراف ادارات دولتی وخانه های سران دولت به طرف پارلمان یا خانه ملت نیز امتداد یافت .اگر از دولت پرسیده شود چرا هر روز یک مشکل برای مردم می آفرینند  پاسخ این است که این کار را بخاطر امنیت مردم انجام داده اند.یعنی با گرفتن ده ها امتیاز یک حق را تأمین کرده اند حقیکه منافع آن از ضرر آن بیشتر است.

تأمین یک حق به قیمت سلب ده حق ویا تأمین حق یک فرد به قیمت سلب حقوق هزاران فرد دیگر؟ این روش است که کار مندان امور امنیتی نظام فعلی دنیال میکنند که اشکال آن با حفظ امنیت وزراء وعبور ومرور ایشان در جاده های عمومی به نظر میخورد وبه همین تر تیب نیرو های خارجی ده ها غیر نظامی را نا بود میکنند تا یک فرد مسلح غیر مسئول را زخمی سازند.:دولت امنیت یک فرد را تأمین مینماید بشرطیکه حق آزادی واشتغال را از صد ها تن دیگر سلب کند .تأمین حق وجلب منافع وقتی قابل تحسین است که حقوق دیگران را سلب نکند واگر أحیاء حق یک فرد زوال و فوت حق ده ها انسان دیگر را در پی داشته باشد درانصورت باید اذعان کرد که این نظام بخاطر حفظ امنیت وجلب منفعت تیم خاص ساخته شده است آیا درین وطن تنها وزرا باید مصئون باشند همه مردم حق دارند امنیت داشته باشد.

نمونۀ این حقیقت در سخنان سخنگوی وزارت داخله : درروز تجلیل از استرداد استقلال افغانستان تمام حقوق ، آزادی وحتی اشتغال عادی از مردم کابل گرفته شده بود. راه های رفت وآمد مسدود، ترافیک متوقف، انتقال مریض ها به شفا خانه ها معطل و سائر معاملات روز مره بحالت رکود در آمد وشهر وندان کابل حین التجاء از نیرو های امنیت به سخنان فحش ونا سزا وحتی چوب کاری مواجه شدند که هموطنان ما از طریق رسانه هم جریان را دیدند وهم شنیدند.وقتی از سنخنگوی وزارت داخله پرسان شد پولیس خدمتگار مردم است اما درین روز پولیس مردم را بمشکلات عدیده مواجه ساخت وبر خورد غیر اخلاقی شان در برابر مردم با عث تأثر بود در جواب گفت: ما این همه را بخاطر فائده خود مردم انجام دادیم! باید پرسیده میشد کدام مردم؟ مردمیکه اجازه ورود به محل جشن ونمادین عقب دیوار های ریاست جمهوری را نداشتند ؟ این روز نه از طرف مردم تجلیل شد ونه هم به مردم اجازه ورود داده شد. تنها عدۀ محدود شرکت کرد که میشد بدون هیچ تر تیبات با نشان دادن دعوت نامه های شان وارد محوطه ریاست جمهوری میشدند واشتراک کنندگان همه مردم سر شناس بودند ونیاز به تلاشی واتخاذ تدابیر امنیتی شدید هم نبود.این یک نمونه بود که دولت ده حق را میگیرد تا یک حق را زنده سازد آن هم برای افراد محدود  ویا حق مردم مظلوم وعادی را میگیرد تا حق برای طبقه خاص شامل در دولت را تأمین نماید .

حصار کشی  وانسداد راه های عامه دلیل بی کفایتی، بی تدبیری، جبن، بزدلی ومخالف منافع عامه است که بشرح ذیل توضیح میگردد:

ایجاد موانع در راه های عامه خلاف قانون اسا سی وارشادات پیامبر بزرگوار اسلام است: اقغانستان دارای قانون اساسی است که پیروی از اساسات اسلام از ویژگی های ان است وتمام احاد ملت به پیروی از مواد این وثیقه ملی مکلف میباشند اما طوریکه مشاهده میگردد این اصل از طرف مسئولین امنیتی مد نظر گرفته نمیشود هموار ساختن راه ها وایجاد تسهیلات برای عامه مردم طبق فرموده پیامبر اسلام یکی از شعب ایمان است وتأمین رفاه عامه از آجزاء قانون اساسی است ، اما متأسفانه بعضی از دولت مردان نه از قانون موضوعه خود اطاعت میکند ونه هم  بعضی به ارشادات پیامبر اسلام که فرموده{إماطةالأذا عن الطریق} شعبه ایمان است إهتمام داشته است.

دولت باید حیات سیاسی داشته باشد نه حیات معمولی واصطلاحی: حیات سیاسی برای یک دولت از إعتماد ملی وإعتبار بین المللی وخدمت به رعیت  مایه میگیرد، نه محدود ماندن در بین دیوار های کانکريتی و بوجی های ریگی ودروازه های آهنی ودوری جستن از مردم! مسئولین عالی رتبه دولت میخواهند باکشیدن دیوار ها وسیم های خار دار مدت ماموریت خودرا طولانی تر بسازند، اما نمیدانند که این ماموریت برای زعماء وحاکمان حیات نیست.این را حیات سیاسی نمیگویند اگر دولتی منجمد خشکیده ومنزوی باشد دیگر زنده نیست.عمر وحیات دولت جدا از حیات عادی وعام مردم است لذا حیات سیاسی حیات فردی نیست بلکه حیات است که منبع آن اداره ومدیرت سالم، احساس مسئولیت، نشاط طراوت وزندگی ملت ومردم میباشد.

حصار کشی وایجاد موانع دلیل جبن وبزدلی است: عوض دیوار در شهر کابل چرا سرحد را محکم نمی سازید چرا سرچشمه را خشک نمیکنید چرا کوشش میشود که  این دولت از مردم فاصله بگیرد چرا این مسئولین از مردم می تر سند چرا این دولت حمایت مردم را با خود جلب کرده نمیتواندچرا عامه مردم در جهت شناسائی دشمنان وطن وتأمین امنیت با این حاکمان همکاری نمیکنند؟ اینها سوالات مهم اند که جواب میخواهد مسدودساختن راه ها های عبور ومرور دلیل جبن، بزدلی وترس مسئولین ازمردم بوده اگر  که یا از ترورستان اگر هدف انتحاری است چاره اساسی این نیست، میخواهند با انداختن بلاک های سمتی وحصار بندی حق زندگی را برای خود مسجل سازند اما نمیداند برای یک حکومت ویا دولت نفس کشیدن وباز بودن چشم ها حیات نیست. هر دولتیکه میخواهد از مردم فرار کند وراه خودرا از ملت جدا سازد هر چند نفس هم بکشد وقت مرده است.دولت ومسئولین امنیتی با حصار کشی سند وبزدلی و عدم کفایت خودرا امضا وبرسانه ها سپرده اند.واین کار به معنی خدا حافظی به امینت است.

اگر ملت مالیه میدهد دولت هم خدما اجماعی قائل است:همیشه دولتهای مسئول با وضع مالیات بر مردم به ملتها کمک یا جبران بخشی ازخساره را نیز قائل اند. نه تنها رفاه عامه مادی بلکه از لحاظ معنوی هم از حق خود گذشته اند، خودرا مقید ساخته اند تا ملت آرام باشد اما عده محدود از  مسئولین بیگانه پرور ما هم از لحاظ مادی وهم از لحاظ معنوی از مردم وملت امتیاز و ميگیرند تا خود شان آرام باشند. کمک های خارجی لادرک است .عوائد گمرکات ومالیات بر عواید شرکت ها وتجار به چشم نمیخورد،خلاصه کلام این دولت بیشترین امکانات وبیشترین حامیان خارجی را در تاریخ افغانستان داشته ، اما به تناسب امکانات کمترین خدمت راتا کنون عرضه کرده است.هر روز تعمیرات وسرک های بی کیفیت را به حساب میگیرند ویک روز هم از امکانات وکمک های بیشمار خارجی ها یاد آوری نمیکنند این باز سازی ها وپروژه ها وپلانگذاری ها به تناسب کمک های جامعه جهانی خیلی نا چیز وغیر قابل یاد داشت است.واین دولت همه جانبه هرگز حاضر به ایثار وقربانی نشده بلکه بعضی این مسئولین امنیتی میخواهند مردم در شهر ها محاصره ودردهات با مشکلات مواجه  باشند؟ بلی دو سرک أعمار نمائید بعد یک سرک را مسدود کنید با ورداشته باشید این وزراء کم کار  وتجرید شده را کس نمی کشد، که با عبور شان همه سرک ها مسدود میگردد؟ با رفتن یک وزیر به دفترش صد ها نفر در سرک استاده و توهین میشوند.اگر این وزراء پیاده در سرک ها گشت وگذار کند کس به ایشان کار ندارد اینها هم خود وهم مردم را مقید ساخته اند مردم این وزرا را می شناسند که 40 فیصد بودجه سال را مصرف کرده نمیتوانند.

پیامبر خدا فرموده است یکی از أجزاء وعلایم ایمان دور کردن موانع از راه های عامه است اما بعضی ها  بر خلاف در صدد انداختن وایجاد موانع بر راه های عامه بوده که به این حساب حقوق دیگران را نیز سلب وبر بی باوری خود در بین ملت افزوده است.مردم با سر دادن فریاد ها وعدالتخواهی ها میخواستند بزور نمایندگان شان موانع را از سرک های کابل بر دارند اما متأسفانه درین اواخر پارلمان خود میخواهد در برابرمردم حجاب بر رخش بکشد وبا دویادر های آهنی از مردم فاصله بگیرد چنانچه اینکار را کرده اند که این کار برای نمایندگان مردم نهایت قابل دقت است.

با کشیدن حصار های سنگی بر اطراف دیوار های خانه ملت حساب نمایندگان از مردم جدا وبا مسدود ساختن راه های عبور ومرور برای عابرین حق ملت توسط نمایندگان شان سلب گردیده است.طوریکه دیگر مردم به اسانی نمیتوانند با نمایندگان خویش دید وباز دید ومشکلات خودرا مطرح سازند. نمایندگان که بخاطر جلب منفعت دفع ضرر وتثبیت حقوق حقه مردم بر گزیده شده بودند حالا مسئولین امنیتی هر روز آنها را می ترسانند که اطراف خود را دیوار کنید با مشاهده سیمائی تالار پارلمان وخالی بودن چوکی های نمایندگان لازم میدانم لحظه به تعریف این مجموعه بپردازم.

برخی نمایندگان در پارلمان: با حفظ حرمت واحترام که با اکثریت مطلق دارم به مردم باید عرض نمایم که  نمایندگان غائب در برابر مردم ومؤکلین خویش ذرۀ إحساس مسئولیت نکرده وبا غیر حاضری دایمی ویا طولانی هم مردم وهم پارلمان را به مسخره گرفته اند که این کار دلیلی است بر به بی إعتنائی ایشان نسبت بمردم ونشانۀ است از عدم خدمت به  این مسئولیت گریزان..ملت رأئی داد وحکومت هم معاش تعین کرد تا جناب عالی با ادای وظیفه ومسئولیت دین خودرا در برابر ملت ادا نمایند اما اینها ئیکه روز های متدوام بوظیفه حاظر نمیشوند در مقابل مردم به کدام صداقت وایمانداری پاسخگو هستند وبا گرفتن معاش بدون کار وخدمت جواب یک وجدان بیدار را چگونه میدهند ایا هرگز دیده اید کسی کار نکند اما مزد بگیرد چطور خود را اجازه میدهد از چنین معاش تغذیه نماید اگر معاش می گیرند به یقین که هلال نیست.

از طرف دیگر چوکی ها پارلمان اکثرا خالی بوده که نصاب کافی را پوره نمیکنند به این حساب بعضی أعضای پارلمان خود شان مشروعیت پارلمان را زیر سؤال برده اند.یک پارلمان وقتی مشروعیت وقانونیت دارد که نصاب را تکمیل وصلاحیت قانون گذاری را داشته باشد وقتی این پارلمان قادر به تنظیم یک بند قانون وتأئید آن از طریق آراء نمایندگان مردم نباشد درانصورت مفهوم خودرا از دست داده بهتر است در مورد توجه جدی شود.

خلاصه:کابل به يک شهر محاط به ديوار هاى سنگى مبدل گرديده است ،أخیراپارلمان نهاد تقنینی نيز با اين سنگها محاصره شده دلیل ان این است تا این نهاد علیه ارگانهای دولتی انتقاد نکند وهیچ قانون را در جهت بر داشتن حصار ها به  تصویب نرسانند.بايد وکلاى افغانستان قانونى را در تصويب نمايند که به اساس آن تمام مردم حق داشته باشند منطقه دلخواه شانرا حصار سنگى بگيرند چون زمانيکه حکومت و  نماينده هاى شان اين حق را به خود ميدهند مردم هم به شکل اتوماتيک اين حق را صاحب شده ميتوانند. طرح حصار سازی وانسداد راه های منتهی به پارلمان بخاطر بستن زبان نمایندگان مردم ریخته شده است باید پارلمان هر گز اجازه ندهد اطراف شان دیوار شود باز هم اختیار بخود شان چیزیکه از نظر من زیاد قابل دقت است این است که ده ها نهاد های حقوق بشر دفاع از حقوق و ارزش های انسانی  و افر بنام وکلا مدافع و ده ها نهاد دیگر که دفاتر در مرکز و ولایت دارند به چشم سر مشاهده میکنند که پیاده روها سرک ها مسدود شده که این پیاده روها و سرک ها برای استفاده عوام است اما حق مردم را وزارت خانه های مانند داخله و خارجه ودیگران گرفته هیچ نهاد حقوق صدای اعتراض خود را بلند نمیکند که وزرا و قدرت مندان محترم اول ابتکار شما خلاف قانون و حقوق انسانی است که باید انجام ندهید اگر ازین کار دست بردار نستید این چک های سمنتی را بداخل احاطه وزارت خانه خود بگذارید راه عبور مرور مردم را چرا غصب نموده ائید. پیاده رو ها از عوام و مردم بیچاره است چرا حقوق دیگران را زیر پای میکنند اگر مسئولین امنیتی هدف شان آوردن امنیت است این راه و دیوار های کانکریتی چاره اساسی نیست ادارات کشفی فعال گردند از سرحدات دشمن را نگذارند داخل کشور شوند مبارزه به مقابل دشمن در شهر نو کابل و وزیر اکبر خان هم خود را مسخره کردند و به مردم را توهین کردن است.

صدای بانگ آذان را بکوش کرچه میگوئی.

 

 


بالا
 
بازگشت