تیلفون موبیل

 وفتوای دینی در بابت آن

تهیه وتنظیم  :

امین الدین « سعیدی »

دانشمندان وعلمای  شهیر اسلام از جمله  مفتی سلمان منصورپوری استاد مظاهرالعلوم سهارنپور کشور هندوستان ، همچنان  عالم شهیر هندوستان  علامه مفتی محمدشفیع عثمانی ،  فتوای مفید وجالبی را در مورد تیلفون موبیل  اصدار نموده که غر ض استفاده خوانندګان عزیز ذیلآ  تقدیم می یابد :


خاموش کردن تیلفون  موبیل در وقت نماز :

سؤال  :

 اگر شخصی بدون اینکه تیلفون  موبیل خود را خاموش کند، وبه ادا نماز ایستاد ه شود و در حالت نماز زنگ تیلفون اش  به صدا دراید ، در این حالت  نمازگزارباید  چه کند؟

 آیا نمازخویش  را قطع نموده و تیلفونش  را خاموش نماید؟ یا اینکه در حالت نماز با عمل قلیل تیلفونش را خاموش کند؟ و یا اینکه تیلفون موبیل  را خاموش نکند و بگذارد تا زنگش ادامه یابد؟

جواب:

 نمازگزاران همیشه سعی کنند قبل از آغاز نماز تیلفون  موبیل خود را خاموش نمایند و به اندازه‌ای به این امر اهتمام ورزند که جزء عادتشان قرار گیرد.

 ولی اگر  با آنهم تیلفون  موبیل خویش را خاموش نه نمودودر حین ادای نماز تیلفونش به صدا  در آمد در این حالت چه باید کرد :

کوشش کند : با عمل قلیل  تیلفون خویش را خاموش نمایند به این صورت که یک دست را در جیب فرو برده و دکمه را فشار دهند. با این عمل هیچ خللی در نماز پدید نمی‌آید و نیازی نیست که برای خاموش کردن تیلفون، نماز خویش را قطع نماید . ولی اگر هیچ اقدامی نکرد و گذاشت تا صدای زنگ ادامه یابد، در این صورت نمازش صحیح است، اما صدای مسلسل زنگ تلفن، سبب رنجش سایر نمازگزان و ایجاد خلل در خشوع و خضوع نماز ګزاران می‌گردد.

در حدیثی از  حضرت ابوسعید خدری رحمه‌الله  آمده آست : حضرت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در اعتکاف سروصدای بعضی را شنید، فرمود: شما با ربّ‌تان مناجات دارید، پس یکدیگر را در نماز، یا فرمودند: در قرائت و خواندن قرٍآن، اذیت نرسانید.(۱)«و أشار بالأکل و الشرب الی أن کل عمل کثیر فهو مفسد و اتفقوا علی أن الکثیر مفسد و القلیل لا، لامکان التحرز عن الکثیر دون القلیل».(  2)  
 

تفاوت عمل قلیل و عمل کثیر
۲. هدف از عمل قلیل وعمل  کثیر در نماز چیست؟

جواب:

 فقها برای تعیین عمل قلیل و عمل کثیر در نماز اقوال متعددی دارند، ولی از میانشان قول راجح این است: هر حرکت و عملی که جزء حرکات نماز نباشد و برای درست کردن ارکان نماز هم صورت نگیرد و اگر شخص دیگری با دیدن این حرکات تصور کند که فرد مذکور در نماز نیست، در چنین صورتی این حرکات عمل کثیر به حساب می‌آیند و اگر حرکات و اعمال نمازگزار در حالت نماز به این حد نرسد، حرکاتش عمل قلیل به حساب می‌آیند.
 
«یفسدها کل عمل کثیر لیس من أعمالها و لا لاصلاحها و فیه أقوال خمسة أصحها ما لایشک بسببه الناظر من بعید فی فاعله أنه لیس فیها، و ان شک أنه فیها أم لا فقلیل» . ( 3 )


در نماز چند بار می‌توان صدای زنگ تیلفون را قطع کرد؟
۳-  اگر در هر رکنی از نماز یا در کل نماز چند بار صدای تیلفون موبیل  به صدا درآید، برای چند بار اجازه دارد صدای زنگ را قطع کند؟ آیا تا سه بار قطع کردن صدای تیلفون اختصاص به هر رکن دارد و یا اینکه به کل نماز؟

جواب:

 در این شکی نیست که قطع کردن صدای تیلفون موبیل  با عمل قلیل تا سه بار در نماز مشکلی ندارد. در یک رکن هم تا سه بار جواز دارد، به شرطی که سه بار پشت ‌سر هم صورت نگیرد و در مدتی که مساوی با سه بار گفتن سبحان ربی‌الأعلی است و یا کمتر از آن هر سه حرکت انجام نگیرند؛ چرا که اگر عملی سه بار و در چنین مدت کوتاهی صورت گیرد، از دیدگاه بعضی فقها جزء عمل کثیر به حساب می‌آید و سبب فاسد شدن نماز می‌گردد. ازاین‌رو احتیاط لازم است.
«و قیل: ما یکون ثلاثاً متوالیاً حتی لو روح علی نفسه بمروحة ثلاثاً أو حک موضعا من جسده ثلاثاً تفسد ان کان علی الولاء».(۴)
 

قطع نماز به قصد خاموش کردن تیلفون همراه
۴- اگر در حالت نماز خاموش کردن تیلفون با عمل قلیل امکان‌پذیر نبود و از طرفی صدای مسلسل زنگ تیلفون، سبب ایجاد خلل در نماز خود نمازگزار و دیگران می‌شد، آیا در چنین صورتی شخص می‌تواند نمازش را قطع کرده تیلفون را خاموش نماید تا پس از آن نمازش را با آرامش خاطر بخواند و برای نمازگزاران دیگر مزاحمت ایجاد نکند؟

جواب: اگر خاموش کردن تیلفون  موبیل  با عمل قلیل امکان‌پذیر نباشد و صدای مسلسل زنگ آن موجب خلل  برای صاحب  تیلفون و نمازگزاران دیگر گردد، نمی‌توان نماز را تنها با این انگیزه قطع کرد؛ چرا که قطع کردن نماز شرایط خاصی دارد و پدید آمدن خلل در خشوع و خضوع، جزء مواردی نیست که بشود به خاطر آن نماز را قطع کرد.   «ان قطع الصلاة لایجوز الا لضرورة و یباح قطعها لنحو قتل حیة و ند دابة و فور قدر».(۵)

حکم شرعی درمورد قرار دادن صدای اذان، آیات قرآن

و ذکر الله به جای زنگ در تیلفون موبیل چیست ؟


۵- اګرشخصی زنگ تیلفون موبیل  خود را اذان، آیات قرآن و ذکر الله می‌گذارد، آیا چنین عملی شرعاً درست است؟

جواب:

 زنگ تیلفون جهت اطلاع یافتن از برقراری تماس و در حکم در زدن است. استفاده از آیات قرآن و اذان برای خبر دادن و اطلاع یافتن، کاری بی‌جا و بی‌محل است، بلکه به نوعی جنبه اهانت از آن تراوش می‌کند؛ چرا که هدف از آن تلاوت نیست، بلکه تذکر و یادآوری است و قرآن را به چنین نیتی استفاده کردن جایز نمی‌باشد. به همین سبب برای مقاصدی از این قبیل استعمال کلمات ذکر را فقها نادرست قرار داده‌اند. از این رو قرار دادن تلاوت آیات قرآن و صدای اذان به جای زنگ تلفن درست نیست. علاوه بر این گاهی اتفاق می‌افتد که شخص در حمام و یا دستشویی است و هنگام برقراری تماس با وی صدای آیات قرآن و یا اذان از آنجا بلند می‌شود که نوعی جنبه اهانت از آن احساس می‌شود. به هر حال احتراز از چنین امری لازم است. باید به قرار دادن یک زنگ ساده در تلفن همراه بسنده کرد.  « و یکره ان یقرأ فی الحمام لانه موضع النجاسات و لایقرأ فی بیت‌الخلاء کذا فی فتاوی قاضی‌خان».(۶)
کذا قولهم بکفره اذا قرأ القرآن فی معرض کلام الناس کما اذا اجتمعوا فقرأ «جمعناهم جمعاً» و له نظائر کثیرة فی الفاظ التکفیر، کلها ترجع الی قصد الاستخفاف به. قال قاضی‌خان: الفقاعی اذا قال عند فتح الفقاع صل‌ علی ‌محمد قالوا یکون آثماً». (۷)
 حکم شرعی در مورد قرار دادن آهنگ و موسیقی در تیلفون موبیل چیست ؟

سؤال :
۶-   آیا قراردادن  موسیقی به جای زنگ تیلفون موبیل  درست است؟

جواب:

قرار دادن آهنگ و موسیقی به جای زنگ در تیلفون موبیل  جائز نیست و گناه کبیره است.
«فی ‌الحدیث‌ الشریف: صوتان ملعونان فی ‌الدنیا و الاخرة مزمار عند نعمة، و رنة عند مصیبة».(۸)


بازی و سرگرمی با تیلفون‌ موبیل چیست ؟


۷-  آیا مشغول شدن به بازیهایی که در جعبه ‌سرگرمی تیلفون موبیل  هستند، شرعاً درست است؟

 

جواب:

 اشتغال به بازیهایی که در گوشی‌های تیلفون موبیل  است، سبب ضایع شدن وقت می‌گردد و برای هر مسلمان اجتناب از امور بیهوده لازم است.
«عن ابی‌هریرة رضی‌الله‌عنه قال: قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: «من حسن اسلام المرء ترکه مالایعنیه».(۹)


نوشتن نام خدا و رسول بر صفحه محافظ تیلفون موبیل
۸- اگر شخصی بر صفحه گوشی تیلفون موبیل  خود نام الله، نام انبیا، آیات قرآن، تصویرکعبه، مسجدالنبی و مقامات مقدس دیگر را قرار دهد، آیا شرعاً درست است؟ و آیا می‌تواند با این گوشی وارد دستشویی و حمام شود؟

جواب:

  نوشتن نام الله، پیامبر، آیات‌قرآن و… بر صفحه ‌نمایش تیلفون فی‌نفسه پروا  ندارد، اما آشکار بودن آنها بر صفحه ‌نمایش در چنان محل‌هایی درست نیست. ازاین‌رو بهتر است قبل از ورود به حمام و دستشویی تیلفون  موبیل خویش را  خاموش  نمایم .
«فلو نقش اسمه‌ تعالی أو اسم نبیه استحب ان یجعل الفص فی کمه اذا دخل‌ الخلاء».(۱۰)
 

قرار دادن متن قرآن و احادیث در حافظه تیلفون موبیل
۹- قرار دادن متن کامل قرآن، احادیث و یا دعاهای مأثور در حافظه گوشی شرعاً جایز است یا نه؟

جواب:

قرار دادن متن قرآن، احادیث، ادعیه ‌مأثوره و … در حافظه تیلفون اشکالی ندارد، بشرطی که حرمت آن حفظ شود.(۱۱)
چارچ تیلفون‌ موبیل  به برق مساجد :
۱۰- اگر یک نفر مسافر، مبلغ و یا فردی دیگری که ناچار از اقامت در مسجد است، آیا می‌تواند تیلفون موبیل خویش را به برق مسجد چارچ نماید ؟

جواب:

بعد از استفاده از برق مسجد برای چارچ تیلفون ، مبلغی بپردازد؛ چرا که با برق مسجد یک نیاز شخصی و زاید برآورده شده‌ است و لازم است عوض آن به حساب مسجد تحویل  گردد.(۱۲(
چارچ تیلفون موبیل  با برق اماکن عمومی
۱۱- اگر شخصی به قصد رساندن مسافر و یا بدرقه ای مسافری به   میدان هوای ، ایستګاه  قطار و غیره  میرود خودش قصد سفر نداشت، آیا می‌تواند از برق این اماکن جهت  چارچ تیلفون موبیل استفاده  نماید؟

جواب:

استفاده از برق ایستگاه قطار،  میدان هوای برای چارچ تیلفون  اشکالی ندارد؛ چرا که کسانی که به این اماکن می‌آیند، چه به قصد سفر باشد و چه به قصد بدرقه مسافر و یا استقبال افراد، همگی بدون استثنا حق استفاده از برق آنجا را دارند.(۱۳(


استفاده اهل محل از برق مسجد برای چارچ تیلفون

۱۲- آیا اهل محله می‌توانند به وسیله برق مسجد تیلفون خود را چارچ نمایند؟

جواب: برای اهل محله جایز نیست که از برق مسجد برای چارچ استفاده کند  و اگر استفاده کرد، باید مبلغ آن را تادیه نماید . «و لایحمل الرجل سراج‌ المسجد الی بیته».(۱۴) «و تجب القیمة فی ‌القیمی یوم غصبه اجماعاً».(۱۵)


استفاده شخص  معتکف از برق مسجد برای چارچ تیلفون


۱۳- آیا معتکف می‌تواند از برق مسجد برای  چارچ تیلفون موبیل  استفاده نماید؟

جواب: معتکف به ناچار می‌تواند از برق مسجد برای چارچ تیلفون  استفاده کند، اما احتیاطاً پرداخت عوض مناسب است.

 «إن اراد انسان أن یدرس الکتاب بسراج المسجد ان کان سراج المسجد موضوعاً فی المسجد للصلاة قیل لابأس به و ان کان موضوعاً لا للصلاة بأن فرغ القوم من صلاتهم و ذهبوا الی بیوتهم و بقی السراج فی المسجد قالوا لابأس بان یدرس به الی ثلث اللیل و فیما زاد لایکون له حق التدریس کما فی فتاوی ‌قاضی‌خان».(۱۶  )


ضبط صدا با تیلفون موبیل  بدون اجازه


۱۴). ضبط کردن صدای یک فرد هنگام گفت‌وگو بدون اجازه او شرعاً درست است یا نه؟

جواب: در حالت عادی، بدون اجازه درست نیست که صدای کسی را هنگام گفت‌وگو ضبط بکنند؛ چرا که رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده است: «سخنی که در مجلس گفته می‌شود، امانت است.» و با ضبط صدا احتمال پخش آن امکان‌ پذیر می‌شود و احتمال نگهداری امانت کم می‌گردد. اما اگر سخنرانی یا حرفی است که از ضبط کردنش گوینده ناراحت نمی‌شود، پروا ندارد .
«عن جابر بن عبدالله عن النبی صلی‌الله‌علیه‌وسلم قال: اذا حدث الرجل الحدیث ثم التفت فهی أمانة».(۱۷)


حکم طلاق دادن از طریق تیلفون موبیل


۱۵). اگر شخصی به وسیله تیلفون‌همراه همسرش را طلاق بدهد، آیا طلاق واقع می‌شود؟

جواب: اگر ثابت شود که شوهر در تیلفون موبیل  طلاق داده است، طلاق واقع می‌گردد.(۱۸)
«مستفاد و لوکتب علی وجه الرسالة و الخطاب کان یکتب یا فلانة إذا اتاک کتابی هذا فانت طالق، طلقت بوصول الکتاب».


تجارت معتکف به وسیله تیلفون موبیل


۱۶- آیا شخص معتکف در حالت اعتکاف می‌تواند تجارت کند و اگر معامله‌ای انجام داد، معامله‌اش صحیح خواهد بود؟

جواب: اگر در حالت اعتکاف به وسیله تیلفون موبیل  انجام گیرد، صحیح است، ولی بهتر است از امور دنیوی در مسجد احتراز شود و در حالت اعتکاف تجارت را مشغله خود نسازد.(۱۹)


خاموش کردن تیلفون موبیل  به سبکی خاص به قصد فرار از طلبکار


۱۷- اگر شخص قرضدار  برای فرار از دست طلبکار شماره  تیلفون موبیل قرضدار را در تیلفون خویش طوری ثبت نموده باشد  که هرگاه او تماس بگیرد، با خاموش بودن موبیل  یا در دسترس نبودن و … مواجه گردد، آیا شرعاً چنین کاری درست است؟ در صورتی که نه تیلفونش خاموش است و نه خارج از دسترس است.

جواب: تأخیر در ادای قرض شرعاً ظلم است و برای تأخیر در ادای قرض هر شیوه‌ای که به کار برده شود، درست نیست. ازاین‌رو تنظیم تیلفون به شکلی که  سبب ناراحتی و سردرگمی طلبکار شود و نتواند تماس بگیرد، درست نیست. اگر بدهکار فعلاً توان پرداخت ندارد و مهلت بیشتری می‌خواهد، می‌تواند با برقراری ارتباط از طلبکار مهلت بخواهد.
«عن ابن‌عمر قال: قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: مطل الغنی ظلم».(۲۰(
 

حرف زدن بدون ضرورت در تیلفون موبیل

  
۱۸- اگر دوتیلفون موبیل از طرف یک مؤسسه در دست دو نفر باشند و طبق روال کار مؤسسه آنها اجازه استفاده شخصی و گفت‌وگو با یکدیگر را داشته باشند، چقدر از این اجازه می‌توانند استفاده کنند؟

جواب: در صورت چنین اجازه‌ای، از نظر شرع حدی تعیین نمی‌گردد. البته حرفهای بیهوده و بی‌مورد و خلاف شرع در هر حال درست نیستند، چه با  تیلفون وچه بدون تیلفون . البته این کار به شرطی است که مؤسسه وقفی نباشد، چون سرپرست و متولی وقف اجازه ندارد کسی را بیش از ضرورت اجازه استفاده دهد.
«عن المغیرةبن شعبة رضی‌الله‌عنه قال: نهی رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم عن قیل و قال و کثرة السوال و اضاعة المال».(۲۱)


ایجاد مزاحمت توسط تیلفون موبیل


۱۹-. اگر شخصی با تیلفون  دوستش و یا فردی دیگر تماس برقرار کند و بعد از یک یا دو بار زنگ خوردن، آن را قطع نماید و از این کار قصد اذیت کردن طرف مقابل را داشته باشد، حکمش چیست؟

جواب: زنگ زدن به دیگران به قصد مزاحمت و ناراحت کردن آنان جائز نیست و گناه است.
«قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم: المسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده».(۲۲)


ارسال پیام


۲۰). گاهی یک نفر برای دیگری پیام می‌فرستد که تا او تماس بگیرد و برای این شخص هزینه‌ای در بر نداشته باشد. آیا چنین کاری درست است؟

جواب: ارسال پیام به این قصد دو صورت دارد؛ اگر طرف مقابل دوست اوست و یا با او بی‌تکلف است و یا اینکه می‌داند اگر برای او پیامی بفرستد، ناراحت نمی‌شود، ارسال پیام اشکالی ندارد و اگر طرف مقابل را نمی‌شناسد و یا اگر چنین پیامی برایش ارسال شود، ناراحت می‌گردد، آنگاه درست نیست؛ زیرا که ایجاد مزاحمت برای دیگران شرعاً درست نمی‌باشد.
«قوله ‌تعالی: «أو صدیقکم» (الآیه). ثم ان نفی الحرج فی الأکل المذکور بما اذا علم الآکل رضا صاحب المال باذن صریح أو قرینة لانه تخیص هؤلاء لاعتیاد البسط بینهم».(۲۳)


خرید و فروش تیلفون موبیل  و ارسال برنامه‌های مختلف (بلوتوث کردن) برای دیگران


۲۱- امروزه خرید و فروش تیلفون موبیل  و ضبط و بلوتوث برنامه‌های مختلف رواج بسیاری پیدا کرده‌ است. گوشی‌هایی که امکان فیلم‌برداری در آنها فراهم شده، برنامه‌های مختلفی در حافظه آن از قبیل فیلمها، تصاویر زیبا، عکسهای مبتذل، موزیک‌ها و … ضبط می‌شود و فروشندگان به سفارش مشتری و یا دوستان برای آنان ضبط و ارسال می‌کنند. آیا خرید و فروش چنین برنامه‌هایی درست است؟ و در ازای آن گرفتن اجرت جائز است؟

جواب: خرید و فروش تیلفون موبیل  و تعمیر آن جائز است و نصب برنامه‌های مفید و برنامه‌هایی که شرعاً اشکالی نداشته باشند، درست است و در ازای نصب چنین برنامه‌هایی گرفتن اجرت نیز جائز است. اما نصب و یا ارسال برنامه‌هایی که در آن تصاویر مبتذل، فیلمهای مستهجن، موسیقی و … باشد، شرعاً جائز نیست و اجرتی که در قبال آن گرفته می‌شود، جزء سرمایه حلال به حساب نمی‌آید.
«و لایجوز الاستیجار علی الغناء و النوح و کذا سائرالملاهی، لانه استیجار علی المعصیة و المعصیة لاتستحق بالعقد».(۲۴)

مراجع ومواخذ مورد استفاده :

———————————————————————

۱ـ نقل از یسألونک فی الدین و الحیاة، شیخ احمد شرباصی، ۳/۲۵۰.
۲ـ البحرالرائق: ۲/۱۱ ؛  الفقه‌الحنفی فی ثوبه‌الجدید: ۱/۲۵۰ ؛ الفقه‌الاسلامی و ادلته، ص: ۱۰۳۲.
۳ـ ردالمحتارلابن عابدین‌الشامی: ۱/۴۲۰.
۴ـ مجمع الأنهر: ۱/۱۲۰.
۵ـ ردالمحتار: ۱/۴۴۱.
۶ـ فتاوای هندیه: ۵/۳۱۶.
۷ـ الاشباه و النظائر، ص:۵۳، چاپ مکتبه ‌دارالعلوم ‌دیوبند ؛ امداد‌الفتاوی: ۴/۲۴۹.
۸ ـ الترغیب و الترهیب:۴/۱۸۴ ؛ صحیح البخاری، رقم الحدیث: ۶۳۰۱ ؛ فتح‌الملهم: ۳/۴۵۰، رقم الحدیث: ۵۶۰.
۹ـ شعب‌الایمان للبیهقی، حدیث: ۴۹۸۷ ؛ مشکوة المصابیح، حدیث: ۴۸۳۹ ؛ مسند احمد: ۱/۲۱۱.
۱۰ـ حاشیه ‌ابن‌عابدین: ۹/۵۱۹ ؛ الفقه‌الاسلامی: ۱/۳۵۵ ؛ المغنی‌لابن‌قدامه، ۱۹۵.
۱۱ـ ردالمحتار: ۹/۵۱۹.
۱۲ـ «و تجب القیمة فی القیمی یوم غصبه اجماعاً»، در مختار: ۹/۵۶۷.
۱۳ـ «مستفاد: و لکل سقی أرضه من بحر أو نهر عظیم کدجلة و الفرات و نحوهما لأن الملک بالاحراز و لا احراز لان قهر الماء یمنع قهر غیره»، در مختار:۱۰/۱۳ ؛ الفقه ‌الحنفی فی ثوبه ‌الجدید: ۵/۲۹۴.
۱۴ـ هندیه: ۱/۱۱۰.
۱۵ـ در مختار: ۹/۵۶۷.
۱۶ـ فتاوای هندیه: ۲/۴۵۹.
۱۷ـ ترمذی: ۲/۱۷، حدیث: ۱۹۵۹ ؛ ابوداود: ۴۸۶۸.
۱۸ـ در مختار مع حاشیة ابن‌عابدین: ۴/۴۵۶ ؛ الفقه الاسلامی و أدلته: ۹/۶۹۲ ؛ بدائع‌الصنایع: ۴/۳۳۲.
۱۹ـ البحرالرائق:۲/۳۰۳ ؛ المغنی ‌لابن‌قدامه: ۳/۱۴۸ ؛ الفقه‌الاسلامی و أدلته: ۱۷۶۵۳.
۲۰ـ مسلم شریف: ۲/۱۸ ؛ مسند احمد: ۲/۷۱ ؛ فتح‌الباری: ۴/۵۸۶ ؛ بخاری: ۲۲۸۷ ؛ ترمذی: ۱۳۰۸.
۲۱ـ بخاری: ۶۴۷۳ ؛ عمدةالقاری: ۱/۲۰۶.
۲۲ـ بخاری: ۱/۶ ؛ معارف‌القرآن: ۶/۳۸۶.
۲۳ـ روح‌المعانی: ۱۰/۳۲۳ .
۲۴ـ هدایه: ۳/۳۰۳ ؛ رد المحتار: ۹/۷۵ ؛ المحیط ‌البرهانی: ۹/۱۸۹ ؛ الفقه‌الاسلامی و أدلته: ۴/۳۰۷۸ ؛ معارف‌القرآن: ۹/۴۹۴.

 

 


بالا
 
بازگشت