اسدالله جعفري

 

 

دعوت به تحصن در كابل ،در اعتراض به كوچي گر

 

برادران وخواهران هم سرنوشت:

نيك مي دانيد كه جهاد مقدس ملت بزرگ افغانستان در برابر كفرجهاني مرهون خون سرخ تك تك فرزندان اين سرزمين است وهيچ قوم وگروه خاصي نمي تواند اين پيروزي وجهاد مقدس را مصادره كنند. چرا كه خون فرزندان افغانستان از شمال تا جنوب واز شرق تاغرب واز تا كرانه هاي جيحون  تا بلندي هاي بابا وباميان باستان در كنار هم ريخته اند ولاله هاي رسته از خون اين شهيدان فقط وفقط رنگ استقلال وآزادي دارند نه رنگ خاص پشتون،تاجيك،ازبك وهزاره .

چنان كه دوران جهاد دوران برادري ووحدت ملي بود ،دوران بعد از پيروزي وآزادي هم بايد دوران برادري ووحدت ملي باشد تاافغانستان افغانستاني آزاد وآباد براي همه ي افغانيان باشد .

همچنان كه در دوران جهاد مقدس، سرزمين آرزو هاي بلند انساني ورستنگاه اميد آزادگان جهان بود، دوران بعد از جهاد نيز چنين باشد.

اگر ديروز الگويي آزادگان واستقلال طلبان جهان بود، امروز هم بايد الگويي براي وحدت ملي ،استقرار دموكراسي ،رفاه اجتماعي وپلوراليسم سياسي باشد.

ولي افسوس كه چنين نشد .آن جهاد مقدس بدل به جنگ هاي خياباني شد وبرادر رو در روي برادر ايستاد وقلب همديگر را نشانه گرفت وفرزند گيسوي مادر را بريد وخواهر از شر برادر به پيشگاه كفر استغاثه برد وقلب پدربا دشنه فرزند دريده شدوافغانستان آرودگاه بيگانگان شد وفرزندان ميهن دوباره اسير كفر جهاني وتحجور گرايي ماقبل تاريخ گرديد.

اين چنين بود كه افغانستان دوباره به اشغال مجدد در آمد واين بار بنام خدا واستقرار حكومت خدا در زمين خدا، وجهانيان  ديدند كه اين نمايندگان خدا با بندگان خدا در زمين خدا چه كردند ؟

آن روزگاران تاريك  وسياه دوران  ربانيسمي وطالبانيزمي  هم گذشت وجامعه جهان براي جلوگري از جهاني شدن تحجور گرايي ماقبل تاريخي طالبانيسمي والقاعده ،با شعار مبارزه با بنيادگرايي ودهشت افكني ونجات ملت افغانستان به افغانستان آمدند وانصافا شري خداگويان خدا نشناس را كم كردند والقاعده را تا آستانه مرگ تعقيب كردند .

در اين مبارزه جهاني وملي، مردم هزاره از هيچ گونه فداكاري دريغ نكردند .آنروز كه در جبهه هاي نبرد روياروي دهشت افكنان وواپسگرايان ماقبل تاريخ ،با يد مي جنگيد ،دوشادوش فرزندان ملت وجامعه جهاني جنگيدند  تا افغانستان از وجود اين دهشت افكنان وخون آشامان بين المللي پاكسازي شود كه چنين نيز شد.

آنگاه كه جامعه جهاني از مبارزان كشور خواست كه براي استقرار صلح واقعي،تثبيت دموكراسي،تحقق وحدت ملي وامنيت سراسري سلاح هاي خود را بر زمين گذارند وتفنگ ها را بدل به قلم كنند و  برادر وار در جهت عمران وآباداني اين سرزمين بكوشند ؛مردم هزاره اولين كساني بود ندكه به اين خواسته ملي وجهاني لبيك گفتندو تمام امكانات نظامي خود را به دولت به ظاهر منتخب ودموكراتيك وجامعه بين المللي تسليم كردند وراه سازندگي وفرهنگ آفريني را در پيش گرفتند.

اما بهاي اين حسن نيت وگذشت اسلامي ووحدت ملي هزاره چه بود؟

دولت كرزي وجامعه جهاني اين وحدت خواهي مردم هزاره را چگونه پاسخ دادند؟

سهم هزاره ها از عدالت اجتماعي چقدر است؟

حضور هزاره ها در نهاد هاي سياسي واداري كشور چند در صد مي باشند؟

ازپروژه باز سازي وبهسازي افغانستان چند درصدش نصيب هزاره هاي افغانستان شد؟

آيا هزارستان ،امن ترين مناطق افغانستان نيست ؟پس چرا بهسازي وبازسازي هزارستان امن ومستعد هرگز آغاز نشد؟

وصد ها چرا هاي ديگر، اما مردم هزاره براي مصالح كلان اجتماعي واستقرار دولت قانونمند ومتعهد از بسيار اين حقوق مسلم ملي خود صرف نظر كرد وهمچنان به سازندگي وفرهنگ آفريني خود ادامه مي دادند ودولت را با همه ي كوتاهي هايش  همراهي وهمگامي مي كردند وبه اميد فرداي بهتر وافغانستان داراي تمدن وفرهنگ وعزت جهاني بر همه ي آن حق كشي ها چشم پوشي مي كردند وبا خار در چشم واستخواني در گلو .....

ولي متأسفانه دولت وجامعه جهاني اين سكوت وحدت خواها نه وملت انديشي ملي هزاره هارا بامسلح كردند طالبان در قالب كوچي گري وغارت وقتل وتجاوز به سرزمين هزارستان پاسخ دادند.

چه كسي باور مي كنند كه طالبان كوچي وكوچي هاي طالب بدون همكاري دولت كرزي ورضايت نيروهاي امريكايي بتوانند تادندان مسلح گردند وبدون هيچ مانعي  جنوب ر ا تا مركز بپيمايند ودر هزارستان به كشتار وغارت وبه آتش كشيدن قريه ها دست بزنند و هيچ كس خبر نشود؟

كدام عقلي مي پذيرد كه  كرزي ،كوچي گري را زير چتر حمايت خود قرار نداده ورضايت امريكايي ها ونيروهاي ذليل وبنده وبرده هزاره ها را جلب نكرده باشد وكوچي گري چنان قدرتمند ومجهز بدون مانع به كشتار وغارت ونسل كشي ادامه دهند؟

بنا بر اين  اي  خواهر وبرادر هزاره:

اكنون كه كرزي وبندگان وبردگان هزاره كرزي در دولت ومجلسين ،اين جريان واپسگرا وضد بشري را حمايت واكمال مي كنند وبا لطايف الحيل، كشتار وغارتگري فرزندان يزيد ومعاويه را، در هزارستان تأييد وتشويق مي كنند وبه ظاهر عمرعاص وار قرآن را بر نيزه ها بر مي افرازند تا بنام فرمان خدا وقرآن به نسل كشي عبدالرحماني خويش ادامه دهند ،بر ما است كه از عزت،كيان،شرافت،هويت ملي،كرامت انساني،حقوق اجتماعي،وحق حيات ملي خود دفاع كنيم ومتحد وهمدل وهمگام وچون بنيان منصوص در برابر تمامت خواهان واپسگرا وتحجور پيشه ي ماقبل تاريخ بياستيم .

برادر وخواهر هزاره:

مردم هزاره تشنه بخون هيچ انساني نبوده ونيست .هزاره حق كرامت ذاتي هرانساني را محترم مي شمارد وحق حيات هيچ انساني رابه ستم از او سلب نمي كند و افغانستان را خانه مشترك همه ي افغانيان مي دانند كه در اين آب وخاك بدنيا آمده باشند .

اماامروز اين حق پذيري وملي گرايي  وكرامت انساني شما برخلاف تمام معاهده هاي بين المللي ونهاد هاي حقوق بشر، مورد تجاوز بي شرمانه قرار گرفته است.

امروز نتنها به حقوق اجتماعي وملي شما تجاوز صورت گرفته بلكه موجوديت انساني وحقوق شهروندي شما مورد انكار واقع شده است ودر عصر جهاني شدن وعصر تمدن انسان محور وحكومت هاي دموكراسي وعصر حق شهروندي مساوي وبرادري وبرابري انساني، پديده ضدبشري كوچي گري با مستمسك قراردادند فرمان ضدبشري واسلامي صدواند سال پيش يك شاه مستبد وخون آشام ، دست به غارت ونسل كشي مي زنند ودولت به اصطلاح منتخب ودموكراتيك ومتعهد به اعلاميه حقوق بشر، از اين نسل كشي حمايت مي كنند.

پس به حكم عقل وشرع وحق حيات وصيانت ذات به پاخيزيم واحقاق حق خو ونسل فرداي خود را فرياد كنيم .

آري برادر وخواهر هزاره:

اينك كه فرزند ي از فرزندان صادق وراستين شما استاد محقق راه مبارزه منفي وعقلاني ومورد قبول جامعه جهاني را در پيش گرفته واعتصاب غذا نموده است ،بياييد اين فرزند صادق وخلف صالح باباي قوم وتوتم امت شهيد مزاري را تنها نگرازيم وما نيز همگام با او احقاق خق خود را خاموش فرياد كنيم واز هزارستان به كابل آمده در برابر سازمان ملل وكاخ رياست جمهوري ومجلس قانون گذاري  دست به اعتصاب غذا وتحصن بزنيم وهمگام با محقق بزرگ، عقلانيت وصلح خواهي وملي گرايي وافغان پرستي خود را به جهانيان ثابت كنيم.

برادر وخواهرهزاره:

شهيد راه عدالت وملت، مزاري بزرگ گفته بود :مواظب خائن باشيد  واگر مواظب خائنين نباشيد صدسال ديگر همچنان ....مي مانيد

اكنون نيز مبادا بندگان وبردگان قدرت ،بالطايف الحيل ،شمارا  از حق تعيين سرنوشت بازدارند.

امروز همگامي وهمدلي با محقق، همدلي وهمگامي با يك فرد وشخص ورهبر يك گروه وتنظيم نيست .بلكه همگامي وهمدلي با محقق، همگامي وهمدلي با نسل هاي فردا وتاريخ يك ملت است.

همگامي وهمدلي با محقق يعني فرياد حق خواهي نسل هاي گذشته وتعيين سرنوشت نسل فردا.

پس اي خواهر وبرادر:

بيايد همگام وهمدل براي تعيين حق حيات شرافتمندانه نسل فردا وصيانت ذات وكرامت اسلامي وعزت ملي خود، در خيابان هاي كابل بريزيم ودر قالب نهضت عدم خشونت ودر چهار قانون وقانونمندي وبر اساس اصول قانون اساسي ومنشور سازمان ملل ومفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر ،حق شهروندي خود را فرياد كنيم ودر عصر امواج واطلاعات و  وحدت جهاني ،حق خواهي خود را قانونمندانه وعقلاني ،بدور از خشونت، بگوش جهانيان برسانيم واين شعار ما است :

افغانستان آزاد وآباد براي همه ي افغانستانيان

برادري وبرابري وكرامت انساني حق هرافغاني است

 

 


بالا
 
بازگشت