فوق ا لعاده:

اهدا به فرا گیرسیاسی

 

اگر ببرک کارمل در قید حیات می بود تحت قیادت اوانکشافات سیاسی به گونۀ دیگرسیر میکرد اورهبرکارکشته خرد مند مدبرهوشیاروعاقل بود. اوهمیش حادثه ها را تعقیب میکرد و ازحادثه ها فورمول دیگری می آ فرید.

پادشاهی سر موی کنک

کجا میروی او برادر

 

کجا میروی او برادر این قدر به عجله میدوی، کی را میگوئی تورا میگویم . بان برادر که نا وقت میشود . باش او برادر من خو رفیق توهستم، اگر مشکلی باشد

که من تورا کمک کنم ، به پول ضرورت داری تورا کمک کنم ، کدام کسی مریض است پس داکتر میری یا چطور؟!

 نه برادر کسی مریض نیست. سرچوک اعلان شده است. پادشاهی سرموی کنک

این حرف را قبول داری از کسی مشوره خواستی کی تورا مشوره داد موافقۀ دیگر هارا گرفتی، توره صد دفعه گفته بودم که کار خود سرانه نکنی که بینی ماره پیش سیال و شریک نبری.

  بدانی که این نامش موی کنک است. موی کنک نیست کله کنک است کلۀ آدم را می کنند.

  داستان گرگ وروباوشیرراسرتقسیم گوشت شنیدۀ یا نه. 

وفا كنيم و ملامت كشيم و خـــوش باشيم

كه در طريقت مـا كافريــــســـت رنـــجيدن

به پير ميكده گفتم كه چــيست راه نـــجات

بخواســـت جـام مي و گفت عيب پوشـيدن

مراد دل ز تمناي باغ عــــالــــم چــيـــست

به دست مردم چـــشم از رخ تــو گل چيدن

به مي پرستي از آن نقش خود زدم بر آب

كه تا خــــراب كـــنـــم نقش خود پرستيدن

به رحـــــمت سر زلف تو واثــــقــــم ور نه

كشـش چو نبود از آنسو چه سود كوشيدن

عنـان به ميكده خواهيم تافت زين مجـلس

كه وعــــظ بـــي عملان واجبست نشنيدن

ز خــــــط يــــار بــــيـــاموز مهر با رخ خوب

كه گرد عارض خــــوبان خوشست گرديدن

مبوس جز لب ساقـــي و جـام مي حافظ

كه دســت زهد فروشان خطاست بوسيدن

                                         حافظ شیرازی

این شعارموی کنک

 به همت و یاری رابران، سررهبرران  را خورد، متباقی را درخاکسترنفاق ملی نشاند.

 من به خود اجازه میدهم که بیان نمایم دشمنان افغا نستان همیشه کو شیده اند که خلق های ما را از هم جدا نگه داشته باشند.

   شنیده های خودرا بازگو نمایم و به حیث انسان سنت شکن و تجدد گرا ابراز نمایم که بیا ئید  باهم مرزهای کهن را بشکنانیم، فا صله های ایجاد شده را در میان خلق ها ی مان   با تارهای انسانی پیوند بزنیم.

هنوز داستان« زخم های ناسور» حملۀ نادرخان، با حفظ احترام به خلق های قوم منگل « خانان وملکان منگل» ازذهن وروان مردم شمالی خشک نشده است.

 هنوز زخم های ناشی ازاختلافات «خلق و پرچم» خشک نشده است.

  هنوز زخم های ناشی ازکودتای« شهنوازتنی»  خشک نشده است.

هنوز زخم های ناشی از پناهنده پذیری « داکتر نجیب الله » خشک نشده است.

  هنوززخم های ناشی از سیاست های «ماویزم وسویتیزم» خشک نشده است.

  هنوز درکشورما درموجودیت قوت های نظامی امریکا« روزسوم حوت در کابل و 24 حوت درهرات تجلیل میگردد» مجاهدین درین رابطه امتیازات خودرا از دنیای غرب علی ا لخصوص ایا لات متحدۀ امریکا طلب گارمیباشند.

  هنوزتاک ها انگوری ودرختان توت شمالی ناشی ازحملات طالبان و خانه های تخریبی ا ثری ازآبادی دو بار سازی خودرا نیافته اند.

  هنوز اثرات و زخم های جنگ های بین ا لتنظیمی درشهرکابل اطراف و نواحی آن بجایش باقی است.

   هنوزجهانیان بخصوص ا یا لات متحدۀ امریکا از اشتباهات کنفرانس بن سندی را به جها نیان نسپرده اند.

  موضع گیری های ملی و بین ا لمللی خصوصآ (( روسیه ، چین، هند، ایران پا کستان )) در قضایای جاری افغا نستان نا مشخص است.

 با در نظرداشت اشاره های فوق معرفی کا ندیدا توری بمقام ریاست جمهوری از دیدگاه  «حلقۀ عیاران» مطالبی که درجلسۀ شورا ی هماهنگی احزاب اشاره شد و گفته شد که کا ندیتاتوری اعتبار خودرا در یک گفتمان  مجمع وسیع نیروهای احزاب سیاسی  ملی مترقی پیشرو آ گاه  شخصیت های منفرد دلسوز  مسلمان و خدا پرست معتقد به ارمان های انسانی یافته میتواند امید که این هدیه را ه را به سوی وفاق ملی رهمون سازد.

                                           با احترام

«حلقۀ عیاران»

 

 


بالا
 
بازگشت