نویسنده : حشمت الله آروین

 

ستاره کرزی روبزوال است !

 

با پیروزی اوباما بمقام ریاست جمهوری امریکا ، شانس برنده شدن کرزی در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان رو بزوال است. اینکه آقای خلیلزاد ،  جلالی و یا شخصی دیگر، برنده ای ریاست جمهوری افغانستان شود ، دو پانزده یکی است مگر یک تغیراتی غیر قابل تصور در پیشرو است. البته نه بآن سرعت طوفان .  اوباما  چالش و زد و بند های سیاسی را  در دور اول ریاست جمهوری خویش نیز همرا و سر راه  دارد ، مگر نه بحد بوش . اوباما  از اشتباه و خلا های  سیاسی را که بوش در طی دو دوره ای ریاست جمهوری  خویش  در عراق و افغانستان ناشی و  بوجود آورده بود  تجربه و آموخت . گرچه دموکرات ها  نسبت به جمهوری خواه ها نیز درقبال سیاست و مسؤولیت های شان خواب سنگین دارند و بمشکل بموضوعات وحل  مسایل سیاست بین المللی برخورد و رسیدگی میکنند ، که  نتایج و پیامد های ناگوار آن در عرصه های سیاست بین المللی ، جهان را در بحران اضمحلال نا هنجارتاریخی روبرو گرفتار میسازند. مثلأ دو  دوره ریاست  جمهوری بلکلینتون یکی از دوره های سیاه  آن در صحنه ای سیاست بین المللی موضوع  رشد و ظهور طالبان دهشت افگن درافغانستان است ، که بعدأ بسرعت بیک سازمان تروریست بین المللی مبدل شد ، که تا امروزافغانستان و جامع ای جهانی را نا آرام و مواجع  بخطرات سیاسی ، نظامی و اقتصادی نمود . چنانچه در1996 که هنوزیک هفته ازسیطره طالبان به کابل نگذشته بود . خانم بینظیر بوتو ضمن مصاحبه با سرویس خبری بی بی سی گفت . پدیده ای طالبان درسال های جهاد افغانستان ازسوی امریکا ، عربستان سعودی و انگلستان طرح ومورد تائید قرار گرفت. نصرالله بابر جنرال متقاعد و وزیر اسبق پاکستان بنیان گذار اصلی این پروژه  طالبان بحساب میرود. موصوفه درمصاحبه ای خویش با فرانتیرپوست با صراحت اعلان نمود : سازمان « سیا » خود تروریزم را وارد این منطقه نمود. بینظیر بوتو دریک کنفرانس مطبوعاتی درلندن اعلان نمود ، که پروژه طالبان به ابتکار انگلستان و با پشتیبانی کمک مالی عربستان سعودی ، امریکا و با آموزش و تربیت پاکستان صورت گرفت. درسال 1990 سند ازکمیته تروریرزم کنگره امریکا بیرون  داده شد که ترجمه آن بدین تفصیل صورت گرفته است.

راپور تروریزم

کمیته تحقیقاتی حزب جمهوری خواه

پیرامون تروریزم و جنگ های غیر متعارف

واشنگتن دی سی اپریل1990

ارتش افغانی وپاکستانی

دستگاه استخبارات نظامی پاکستان یک اردوی افغانی را بصورت اشکا را تربیت و توسعه و آنرا بمنفعت حزب اسلامی گلبدین حکمتیاراستعمال و به کار می اندازد.آی.اس.آی تصمیم و قصد دارد تا این قوای افغانی را برای درهم کوبیدن سایرنیروهای جهادی که درداخل خاک افغانستان بصورت محلی فعالیت دارند ، بکاربرده ودرفرجام برای پیروزی حکمتیارهموار ساخته شود. و یا طرق حل سیاسی مسئله ای افغانستان اردوئی متشکل از فراریان قطعات اردوی کابل و کمپهای پناهندگان در 1986 شروع نموده اند. میخواهند آنها را در ازاء نیرو های دیگر مقاومت افغان ودر مقابل پشتونهای پاکستان استعمال کنند.این طرح در حال آماده باش برای تعمیل و انجام هدف بزرگ پاکستان قرار گرفته است.

جلب افراد تعلیم وتربیه ای واحد های جدید اردوی افغانی ساخته ای دست آی.اس .آی در ماه های اخیر بصورت چمشگیر توسعه یافته است. تا اینکه در جنگهای بهار آینده ازآن کارگرفته شود. علیرغم موجودیت افغانهای شایسته اردوی مذکور بصورت عمومی تحت فرماندهی افسران پاکستانی و افغانهای که ازطرف آی. اس.آی کنترول میشوند، قرارداده شده است. نظربه گزارش در این اردو یک تعداد افسران عرب بخصوص مصری و شیخ نشینهای خلیج نیز وظیفه دارند. منصبداران پاکستانی ظاهرأ رضا کارانی هستند که بمقصد اشتراک درجهاد افغانستان از وظایف شان استعفا داده اند. افسران وخورد ظابطان مذکور با وجود آنکه یونیفورم نظامی را درتن نارند مگر ازجمله ای کسانی هستند که به قوی مخصوص پاکستان و آی.اس.آی مربوط میباشند. درگزارش و ترجمه آن آمده است که لواح تخاردر ظاهر به حزب اسلامی حکمتیارتعلق دارد و ازطرف آی.اس.آی برای عملیات جنگی درنزدیکی سرحدات شوروی حاضر آماده ساخته شده است. ادارهء این نیرودر تحت فرماندهی بشیرچاه آبی فرمانده حزب اسلامی در ولایت تخار که مسؤل کشتار وحشیانه ای چند تن از فرماندهان احمد شاه مسعود« شورای نظار» درماه جون 1989 میباشد، گذارده شده است.

 در اپریل 1995 وزارت خارجه امریکا ،شورای امنیت ملی و سازمان سیا بطور مشترک گروهی را پدید آوردند که در زمینه ای میزان وجودی نفت و گاز دریای خزرمطالعات کند. درهمین ماه مقامات مسؤل ترکمنستان با شرکت امریکائی یونیکال مذاکرات مقد ماتی خوش را در زمینه کشیدن خط لوله گاز ازترکمنستان به پاکستان از راه افغانستان آغاز نمودند. افغانستان در زمان حضور روسها برای امریکایها اهمیت  سیاسی ونظامی داشت. پس از عقب نشینی روسها دارای اهمیت اقتصادی شد. زیرا این کشور درنزدیکی بیحره ای کسپین همجوار آسیای میانه و چاه های نفت و گاز ودر راه عبور آن واقع گردیده است.بحیره کسپین شباهت به طشتی دارد که اقیانوس از نفت وگاز را در دل خود جا داده است. دراکتوبر 1994 نصرالله بابربا وزیر داخله پاکستان همراه با یکی از دپلوماتهای بلند پایه امریکا داخل خاک افغانستان شدند ، تا پلان پاکستان را بصورت زنده  برای او روی اراضی شرح دهد.

مولوی فضل الرحمان هم پیمان بینظیر بوتو ورئیس کمسیون رواط خارجی پارلمان پاکستان فرمانی را مبنی برمسدود سازی مدارس دینی بروی طلاب افغانی برای پنچ سال صادر نمود. ملا های جمعیه العلمای پاکستان همزمان با این فرمان فتوائی را صادر نمودند که در آن از جهاد فرض عین یاد شده بود واز تعلیم بنام فرض کفایه در این فتوی آمده بود.

که ازهمین اکنون بخاطر اقامه ای دولت اسلامی درافغانستان دست به کارشده  وهر زمانی که این مامول برآورده شد فقط درآنوقت است که میتوانند به مدارس شان برگردند.

خوب خوانندگان ارجمند ! قبل از به ادامه سند ترجمه شده ، باید بعرض برسانم که درسال 1994 در افغانستان حکومت اسلامی که رئیس جمهور آن محترم پروفیسور برهان الدین ربانی بود . چطور و برویت کدام اسناد غداران ملحد   پاکستان ومزدور انگلیس ، حکومت اسلامی را در افغانستان متهم به کفر والحاد  دانسته و فرمان  فتوای جهاد را در افغانستان اعلام و شاگردان مدارس دینی را فرا خواند؟  این حرکت و اعمال خائنانه پاکستان مزدور مداخله در امور داخلی یک  کشور، تخطی آشکاراز منشور سازمان ملل متحد پنداشته میشود ، که اگرامریکا و شرکای آن حامی اعمال و افعال قبیح و نفرین شده ای پاکستان دراین پروژه  نمی بودند ، سازمان ملل متحد ، امریکا و جامع جهانی باید درازاء پاکستان قاطعانه واکنش وجلو مداخله و تعرض آنرا میگرفتند. مگر متاسفانه یا خواب سنگین در سیاست دموکرات ها در 1994 باعث ایجاد این سناریو غم انگیز درافغانستان شد، ویا برنامه و پلان همینطور، سناریو غم انگیز را درافغانستان بمنظوراهداف که درفوق وبعدأ روی آن بازهم بر میگردیم ، دربرداشته بود؟

امیر ترکی الفیصل رئیس استخبارات سابق سعودی در اوایل سال 2001 مصاحبه با تلویزیون « ام بی سی » داشت که قسمت های از آن درشماره 7 نومبر 2001 جریده ای الشرق الاوسط نیز بچاپ رسیده است. امیرترکی میگوید: در 1995 به افغانستان و پاکستان رفت. درپاکستان نصرالله بابر وزیر داخله وبینظیر بوتوبرایش گفت: طالبان بچه های من هستند.در1994 زمانیکه طالبان قندهارتصرف کردند و سپس بشکل بسیار سریعی ولایت های هم مرزخود را تحت کنترول خویش آوردند. محمود مستیری  نماینده  سازمان ملل متحد ، پیشروی طالبان را فال نیک وظهور شانرا پدیده ای مثبت دربحران  افغانستان موثر دانسته آنها را شاگردان خوب که استقرار صلح وامنیت را در افغانستان به ارمغان می آورد ، توصیف کرد.

 خوب  میخواهم تبصره فشرده را بعرض برسانم.: چرا آقای مستیری نماینده سازمان ملل متحد با وجود آنکه مدت طولانی را درپروسه و را ستای  سیاست بین الدول بخصوص بمسایل افغانستان وپاکستان بذل مساعی و مسؤولیت را دراین پروژه  بعهده داشت نتوانستند خصوصیات و شخصیت طالبان مدارس دینی را در مدت مدیریت شان تجربه و بعد تصمیم به توصف و تمجید آنها می پرداختند. خیر   

درجنوری 1995 ولیام پیری وزیر دفاع امریکا به پاکستان سفر کرد. پس ازآن پاکستان را همکار و دوست خوب درمنطقه خوانده و تهمت تروریزم را ازآنکشور دور کرد. دراواخر سبتمبر 1995 کانگرس امریکا مقاطه ای فروش سلاح  برای پاکستان لغونمود.

دانا رورا باکرکانگرسمن جمهوریخواه  ایالت کالفرنیا درسخنرانی 17 سبمبر2001 خود درکانگرس گفت: حکومت امریکا خود نقش مهم درایجاد طالبان داشت. و همین امریکا بود که پاکستان ، سعودی و کشور های خلیچ درتایید و تقویت آنها تشویق نمود.

خوانندگان ارجمند :  توضیح و تشریح این سناریو غم انگیزدرافغانستان یک کتاب است که در صورت لزوم وقت به دفعات باید تقدیم شود. صرف قسمت های که خدمت شما ارائه شد. روشن شدن حقایق و شناخت چهره ای  حکمتیار و طالبان است ، که بارک اوباما هرگز وهیچیگاه برای محو ونابودی طالبان الی اکمال و به سر رسانیدن اهداف با این پروژه  آنچه وعده های را که قبل از پیروزی شعار میداد آنرا عمل کند. این نوع شعارهای آتشین ونشان دادن چراغ سبزیک امر طبعی است که هر انسان در جهت رسیدن به اهداف و آرمان ، حق مسلم خویش میداند. البته این را هم از نظر دور نمیداریم که اوباما ممکن تغیراتی را درپست های ادارات دولتی افغانستان که وضعیت موجوده را بتواند کمی تقلیل دهد ، بوجود بیاورد اما مواضع سیاسی آن که در فوق اشاره شد تغیر نخواهد کرد.  

 


بالا
 
بازگشت