محمد بشير بغلانی

 

مصاحبه ًعزيرجرآت باجناب بشيربغلانی پيرامون مسايل مهم گذشته و جاری کشور

 

          جناب  محمد بشیر بغلانی، مدتیست که خا موش هستید.یکتعداد خوانندگان سا یت اریایی علاقمندی ابرازکرده اند که نظرشمارا درباره اوضاع پرحادثۀ کشور بخوانند. اگرمانع ومشکلی درمیان نباشد، سوال چنین است.

   به صورت مختصر،درباره پیشینه ای کشور،تغیروتحولات نظام ها وخشونتهای ناشی ازان، دموکراسی،مسأ له ملی،راه حل ان،کنفرانس«بن»حضوروتأثیراحزاب سیاسی موجودوضروت حضورنیروهای نظامی خارجی،دولت اقای کرزی،انگیزه ای واکنشهادربرابرا ن،انتخابات اینده ای ریاست جمهوری و نقش زعیم انتخابی جدیدایالات متحده امریکا راتوضیح کنید. ودراخیرنظر ونتیجه گیری خودرادربارۀ پایان جنگ وبازگشت امنیت بیان نمایید.

 

     1ــ پاسخ

     جناب انجنیرعزیزجرأت شما مردآگاه ودردآشناهستید.ازتأریخچۀ کشورو همه حوادث وتحولات ان پرسیده اید که هرکدام درعصروزمان خود وتاحال داستان طولانی جداگانه وغم انگیز دارد. اگربه همه اجزای سوال جواب لازم گفته شود،باید کتاب نوشت. کارمشکل است شما به خاموشی اشاره کرده اید. دلیلش این است که ازیکسو سن وسال پیشرفتۀ پیری حوصله راربوده وازسوی دیگر دوسه ناجوری کشنده به سراغم آمده است واطبأ معالج توصیه کرده اند که مدتی ازکارفکری پرهیز نمایم. افزون بران به قول زنده یادواصف باختری شاعر وارسته وطن«خاموشی ما پاسخ آوازه گران است  ـ  انراکه سزابود ستودیم گزشتیم»تاجایکه لازم ومقدور بود،درمقالهای پیش دربارۀ پسمنظر کشوروبرخی سوال شما درراستأ ی دیگر سخن گفته شده است.بقول شاعردیگر«دل زپرگفتن بمیرد،دربدن ـ گرچه گفتارش بود،درعدن»امادربرابرپرسش شما ناچار جواب الزا می خواهدبود.

 

    2ــ پاسخ درباره ای پیشینه ای کشور

   تأریخ ازوجود سرزمین کهنسال آریانا وخراسان وازمردمان بومی تمدن سازوازامپراتوریها آن یا د میکند.افزون بران ازتهاجم وبدرفتاری های خونریزویرانگرمهاجمان صحراگرد بیگانه وازفتوحات،خیزشها وچرخشها درمراحل مختلف تأریخی حکایتهای تلخ دارد.دربرابرازقیامهای برحق دفاعی مردمان باشنده وشکست انها سخنهای دردناک میگوید.همچنان ازبدوران امدن قبیله شاهان که بااستبدادتعصب قومی ومذهبی وبزورتیغ وتازیانه حکومت کرده اند، توضیحات غم انگیزمیدهد.سرانجام گواهی میدهدکه یک بخش این خطه ای باستانی درقرن 19دررقابتهای استعماری میان قشون هایشان بمثابه ای منطقه ای «حایل» خط کشی شده ملیتهای باشنده انرا پارچه نموده اند وبنام افغانستان مسماگردیده است. شاهان ومحافل حا کمه ای بعدی به استثنأ شاه امان الله دیگران بیسواد وکم  سواد تبارگرا،مستبدووابسته به استعمارانگلیس ونا کاره بوده است.

    درسال1344 هجری درجامعه ای سنتی که دران ملیتهاومذاهب گوناگون وجود ،داشت ونیزمناسبات قبیلوی،نیمه فیودالی وفیودالی مسلط بود؛استبدادسلطنتی تحت تأثیرکشورهای همسایه وجهان بااعلام دموکراسی ظاهرفریب، جامه بدل کرد وگروهای مختلف سیاسی چپ وراست ، دروابستگی های« ترندی باچین شوروی»وباسازماندهی تظاهرات گسترده ای خیابانی درقابت با بنیادگرای پرغوغاقدبرافراشتندکه خا نواده ای سلطنتی ومحافل حاکمه وقت را نگران ساخت.

    تحت تأثیرجنگ سرد یکی از اعضای ناراض وتندرو خانواده ای شاه در26 سرطان1352 هجری باکودتأ نظامی واعلام نظام جمهوری بدوام رژیم سلطنتی پایان داد.بعدأمخا لفین سیاسی خود را کشت،زندانی وآواره ساخت این تغیر سرآغازبحران خون ریزوسرمشق کودتاهای بعدی گردید. درهفت ثورسال1357 کودتای نظامی خونین گروه فاشستی امین مربوط ح،د،خ،ا بثمررسیدوبعدأ بسیارخون ریخت وفجایع آفرید ودر برابر،قیامهای خود جوش مردم وبعضی گردا نهای نظامی راسبب گردید.

    هردوجناح میانه روح،د،خ،ا با کودتای6 جدی سال1358وبامداخلهَء مستقیم ارتش سرخ شوروی رژیم امین را سرکوب نمودند.نظام دموکراتیک اعلام گردید.حضورلشکرشوروی هنگامه ای«اشغال» کشوررابرپا ساخت،درمقابل«جهاد»اعلام شد، جنگ سرد به گرم تبد یل یا فت وافغانستان میدان مسابقه ای تسلیحاتی ابرقدرتهاقرارگرفت.

     هرچند که رژیم نرمش واصلاحا ت نسبت به اسلافش نشانداد جنگ کاهش نیافت  بعدأ  «مصالحه ای ملی » پیشکش گردید وخروج نیروهای شوروی رابدنبال داشت،بازهم جنگ باشدت بیشترادامه پیداکرد وکودتا خونین نافرجام را سبب گردید واختلا فات گروهی وملی  میان حزب حکمران شدت گرفت رژیم ازداخل فروپاشید.مجاهدین قدرت راتسلیم شدند.میانشان نزاع  هابسیار خونین وویرانگر برسر تقسیم قدرت بوجودامد،مردم اواره وهستی شان نابودشد.

     طالبان با یار ویاورالقاعده ای خود با حمایت پاکستان،سعودی وامریکا بقدرت رسید که باداعیه داری«خلافت اسلامی قرون وسطائی حکمرانی نمودند»وعملکردها یشان وحشتناک بود. بعدازحادثه ای 11 سپتامبر،ازطرف بوش بنام تروریزم بین المللی معرفی شدند.دریک کلام همه این کودتاها،جنگها ورویا روی های  گروهای حزبی ومذهبی  تراژیدی مرگ خون آفریده اند.اماوجود« مسأ له ای ملی» درکنارسا یرعلتها نیزتأ ثیرگزاربوده است وپیامد های ان به مثابه ای عوامل ادامۀای اشوبها وجاری بودن سیلا ب خون مشهوداست.برای رسیدن به اهداف انسانی باید رفع عوامل را درنظرگرفت.

 

     3 ــ  پاسخ درباره دموکراسی

 1 ـ  مادۀ 21 اعلا میۀ جهانی حقوق بشرمیگوید.«1. هرکس حق داردکه درادرۀ امورعمومی کشور خود ،خواه مستقیمأ وخواه باوساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند،شرکت جوید.

2 ـ هرکسی حق دارد باتسا وی شرایط،به مشاغل عمومی کشورخودنائل آ ید.  

3 ـ اساس ومنشأ قدرت حکومت،ارادۀ مردم است.این اراده باید به وسیلۀ انتخابا تی ابرازگرددکه ازروی صداقت وبه طورادواری صورت می پذیرد.انتخابات بایدعمومی وبارعایت مساوات با شد وبارأی مخفی یاطر یقه ای نظیران انجام گیرد که ازادی رأی را تأمین نماید.»

   مضمون بالا گوهرناب دموکراسی را بیان میکند افغانستان جامعه ای سنتی عقب مانده وآشوب زابوده که از گزشته ها وانگیزه های بحران دران اشاره شد و دموکراسی گاهی درآن راه باز نکرده است اربابان تأریخ ساز جهان با سردادن نعره ای دموکراسی پروری ودفاع ازحقوق بشر دران لشکر پیاده کرده وباشگردهای سیاسی فریبنده ،دولت دست نشاندۀ بی کفا یت را بمردم تحمیل کرده اند که درحقیقت هدف« اشغال» کشور، تشدید وتوسعه ای خشونت وپیشروی درمنطقه بوده است.

       هنگامه اصلاحات،حمایت ازدموکراسی،اقتصاد بازار،بازسازی وروند عدالت اجتماعی وبرابری حقوق انسان درسرحد یک شعار،برای جذابیت مطلب است؛نه حقیقت ان.البته غربیها ازدموکراسی وحقوق بشر درجهان سوم طوری حمایت میکنندکه بمنا فع شان خدمت کند.بنا براین تاحال درکشورما ازنام دموکراسی استفادۀ ابزاری صورت گرفته است.

 

     4ــ  پاسخ دربارۀ مسألۀ ملی 

افغانستان کشورکثیرالملیت است که هرکدام ویژه گی ملی جداگانه دارند.اما نظامهای استبدادی ومحافل حاکمۀ شوؤنیست درگذشته به بهانه هاای گوناگون ملیتهای دیگرراسرکوب وبدرفتاری نموده درحیات سیا سی،اقتصادی وفرهنگی کشورسهم ونقش برابروفعا ل ندادند.بوجود وهویت ملی ملیتهای دیگرسرپوش گذاشتند؛ بوحدت ملی آسیب رسید.میان ملیتهای باشنده نارضایتی وتضا دبوجودآمد.بحران سه دهۀ اخیرکه با انگیزۀ سیاسی وایده لوژیک که ازخارج التقاط والگوبرداری شده بود،ادامۀ ان،مسألۀ ملی رابرهنه،بیداروفعال ساخت ودرستیزه های گروها ی سیا سی چپ وراست مذهبی جانشین باورهای ایده ئولوژیک به نظرمیرسید وخشونتهای بسیارخونین راسبب شد وتا حال آشفتگیها،کنشهاوواکنشهای تلافی جویانه پان نیافته است.بنابراین دراوضاع  کنونی ایجاد  صلح  وثبات سیاسی وحدت ملی دفاع وپا س  داری  دائمی ازنظام دموکراسی شفاف ورشد سالم ان به حل انسانی ودموکراتیک مسأ لۀ ملی تلازم دارد.

     راه حل؛ ایجاد نظام پارلمانی وتفکیک واقعی قوای ثه گانۀ دولت صرف تابع قانونی می باشد که ناشی ازارادۀمردم ودرهمسا نی موازین اعلامیۀجهانی حقوق بشرودموکراسی بمیان اید وبرابری حق وصیانت نفس انسان دران محورودارای ضمانت اجرائی تسجیل شده  باشد  ودرعمل بمواردزیرتوجه صورت گیرد.

     ـــ انتخابات آزاد ارگانهای محلی قدرت وادارۀ دولتی ازبالا تاپایان تاسطح محلات ازمیان با شنده گان اصلی محل که دیگروالی،قومندان، حاکم، قاضی، دادستان وغیره از محلات دیگربه فرما ن مرکزاستخدام وصادرنشود.

      ـــ ایجاد نظام فدرال برپایۀ هویت ملی وتأریخی.

     چنین است سخن کوتاه درپیوندبه مسألۀ ملی. اگرواقعأ میخواهیم که به پایان جنگ وبحران برسیم،وطن مستقل داشته باشیم وبه انسان جفا کشیدۀ وطن خدمت برسانیم باید به سراغ تاریخ حقیقی کشور رفت وعلت کدورتها وخشونتهای خونین را کشف ودرک  کرد،  برای رفع  ان دموکراسی واقعی راپذیرفت وبه عدالت اجتماعی تمکین نمود؛درغیران تلا شها بی ثمرخواهد بود.

      ا فزون بران تذکرداده میشودکه درعصرهای پشین دراثرمهاجرتها،تهاجما ت فتوحات واشغال سرزمین دیگران اقوام مختلف، ساکن وباهم آ میخته شده اند.درنتیجه درسرزمین معین اقتصاد،فرهنگ،زبان وبعضأ ویژگیهای مشترک را درزندگی باهمی طولانی مدت پرورش داده وپذیرفته اند که ملیت واحد،نژاد خالص، جغرافیا ودولت ملی خاص نا پیداخواهد بود.بنابراین حرص وآزتبارسازی،تباریابی وتبارگرای بهدف رسیدن به قدرت ویا انحصار قدرت ویا اقایی بردیگران مناسب نخواهدبود.باید بدانیم وبپذریم که همه باشنده گا ن دراین سرزمین دارای حق مساوی هستند.مبارزه برضد برتری خواهان، شوؤنیستان،مدافعین استبداد سلطنتها ی وابسته به خارج وهمه تابوت کشان جهانخوارو جنگ افروزواشغالگرکاربرحق وانسانی است.

 

     5 ــ پاسخ دربا رۀ کنفرانس«بن»

     کنفرانس بن باشتاب تحت تأثیرحادثۀ 11 سپتامبر 2001برگزارشده بود.اشتراک  کننده گان ازگروهای مختلف مجاهدین،نماینده گان شاه مخلوع ازطرف امریکا انتصاب وبه محل برگذاری کنفرانس ا نتقا ل داده شده بودند.نمایندۀ سازمان ملل متحد کنفرانس را گرداننده گی میکرد.واماامریکائیهای افغان تبارمثل خلیل زاد،اشرف غنی احمدزی،انورالق احدی رهبرافغان  ملت درکنفرانس نقش محوری داشتندوبه کتلۀ عظیم روشنفکران جانبدار دموکراسی عمدأ اعتنأ  نشدکه اشتراک مینمودند.چنین کنفرانس حق، صلاحیت ومشروعیت نداشت که در تعین  سرنویشت مردم وکشورافغانستان که« قربانی جنگ سرد»شده بودند؛تصمیم بگیرد ودولت تشکیل دهد.

بنابراین تصمیم کنفرانس وهرگونه تبعات بعدی ان ازقبیل دولویه جرگۀ فرمایشی،دولت سازی وتصویب وتوشیح قانون اساسی ای که پیمان مردم نیست،مشروعیت نداردونیزبااعلامیۀجهانی حقوق بشردرتعارض است.کنون زمزمۀ سازمندهی تغیر حاکمیت،تعدیل واصلاح قانون اساسی ،انتخابات ودولت سازی شنیده میشود.اگراین گرایش وارایش برپایۀ اسناد کنفرانس( بن)درشکل عملی شود، بنای باطل برباطل استوار میگردد؛ هیچ دردی رادرمان نمی کند.

لازم است تزکرداده شودکه دولت به زعامت کرزی ازآغازدست نشاندۀ خارجیهابود،بعدا باترفندهای سیاسی وارعاب وانتخابات نمایشی بامصارف هنگفت این کارکن بی ارادۀ خودرا برسری قدرت بازورنظامی نگاه داشتند.درانظا رعامه دولت مستقل،مشروع، باکفایت ودور ازتعصب ملی ومذهبی نمایش نیافت وموجب افزایش چا لش ها وخشونتها ی خونبارگردید. می توان گفت که اگراین دولت قرارداد،معاهده وپیمان سیاسی ونظامی پنهان ویااشکار بادول خارجی نموده باشداعتبارحقوقی ندارد.همچنان دولتمردان ملکیتها عامه رابه (حراج )گزاشتند وبه قیمت ناچیزبوابستگا نشا ن فروخته اند،چنین کاریعنی(هم با کاروان همراه وهم شریک دزد) جرم و تاراج دارای عامه بیع شرای فاسد است؛قابل فسخ وبازگشت میباشد.

 

     6 ــ پاسخ دربارۀاحزاب

درکشورما بیشتراز100حزب سیاسی ثبت شده وجود،دارد که بمقام انسانی همه اشخاص وابسته به احزاب وباورهای سیاسی وفلسفی شان احترام ابراز میگردد.این احزاب همه جوان وکم توان هستندوبیشترتحت تأثیراوضاع بی ثبات سیاسی بوجودآمده اند.باانیکه هرکدام پروگرامهای زیبا

وجدا دارند،مشترکات میانشان فراوان است و برخی برنامها ازبیرون کشورالگوبرداری شده است که پیاده سازی ان درجامعۀ مدنی سازگار وآسان خواهدبود وهنوزجامعۀ فقیر،عقب مانده وکشورجنگزده وویران ماازآ ن مرحله زیاد فاصله دارد.

دشواری این است که این احزاب پابند قانون اساسی دولتیست که کا ملا تابع ارادۀ رژیم سازان اجنی میباشد و احزاب رادرچارچوب قانون وسایۀخود کمرنگ ونمایشی نگاه میدارد واجازه نمیدهد که احزاب بصورت فعال نقش نیروی ملی تاریخ سازرابازی کند.بنا براین تاحال احزاب نتوانسته اند،دریک پلاتفورم مشترک(جبهۀ آ زادیبخش ملی)راکه ضرورت زمان است،ایجاد نمایند.دراوضاع کنونی باقی ماندن درچارچوب تنگ برنامهای گروهی ویاحزبی کارسازنیست وبازی کردن باقوانین الزامی تأریخ است. باچنین حالت بنیادگرای مها رنمیشود وحضور

نظامی خارجیها برپایۀ دوکتورین نظامی ادمه خواهدیافت که جنگ درسرزمین دیگران ویرانی ندارد وتلفات انسانی ودیگرمصارف ان کم خواهد بود.پس درکشورما ستیزه پایان نمیابد ومردم بیشترجفای انرامیکشند. بنا براین آن همه،هم وطن ماکه ازادامۀ ظلم وخشونت وبی ثباتی  بیزارشده اند.بخاطرکه صلح،استقلال،ازادی،حاکمیت ملی،عدالت اجتماعی،مصئونیت،ترقی وبرابری حقوق انسان رامیخواهند،چنین آرما نها رادولتی که ازآستین خارجیها بیرون برامده است،براورده ساخته نمیتواند،حق سرکشی ومقاؤمت دارند که به قانون پابند،نباشند.

 

      7ــ پاسخ دربارۀ حضورلشکر خارجی

   ــ افغانستان جامعۀ سنتی، عقب مانده وفقیراست.جنگ درازمدت هست بود مردم را نابود کرده است درآن تضادطبقاتی،تباری،سیاسی ومذهبی آشفته پرورازقبل وجود داشت.مداخلۀ کشورهای خارجی وحضورنظامی آنها، تضادهاراتشدید کرد ودررویاروی قراداد وخون ریزساخت واین حقیقت روشن شدکه تمدن دموکراسی ازآزوویژه گی جنگ غیرعادلانه نکاسته است.ایجاد تشنج وخونریزی ریشه دراهداف قدرتهای جهان خوارداردکه بتوانند دموکراسی خودراازخون ملیتهای فقیر آبیاری نمایند.

   ــ آ گاهان سیاسی چنین می پندارندکه امریکا درپوشش حرفهای روزخود،اصلا بدنبال اهداف دوران جنگ سرد،سرگردان است.تلاش دارد که به بهانه های گوناگون حضورنظامی خودرا درآینده ازطریق لویه جرگه بصورت درازمدت مشروعیت بخشدکه تلاش کرزی دراین رابطه به نتیجه نرسید.باهمین نیت میخواهدتیم کرزی راباتیم قویتروتازه نفس دیگرتعویض کند.اگر به این کاربسیارمشکل دست یابد چه پیامد خواهد داشت.؟

1 کماکان اشغال کشور،دروجود،دولت دست نشانده غالبأ شوؤنیستی قبیله ادامه خواهدیافت.

2  پایگاه سازی نظامی امریکا دراراضی بااهمیت استراتیژیک افغانستان بخصوص دربلندیهای هندوکش تهدید چین،روسیه،ایران،هندودرکل کنفرانس شانکای ودسترسی بمنابع طبعی منطقه میبا شدکه واکنشها شدید رابرمی انگیزد وکشورمیدان جنگ خواهدشد.

3  طالبان والقاعده که باشعار«جهاد»وشهادت طلبی وعملکردهای انتحاری وحشتنا ک حضورخودرادرجنگهای پراکندۀ چریکی نمایش میدهندودربرابرامریکاومتحدینش تقویه میشوندوازانهااستفادۀ ابزاری صورت میگیرد.درنتیجه وطن به ازمایشگاه سلاحها ویران گرو کشندۀ  انسان تبدیل میشود،دراین صورت برندۀ جنگ چریکی طولانی وفرسایشی امریکا نخواهدبود.

 

   8ــ درسوال، شما انگیزۀ واکنشها را دربرابر دولت توضیح خواسته اید.

اقای کرزی ودولت اومخلوق کنفرانس نامشروع( بن) است که دربالاازنحوۀ به قدرت رسیدن وتاج پوشی ونقش اووانگیزۀ واکنشها سخن بسنده گفته شده است،درحیرتم که بیشتربکدام کجی  این   شترمست انگشت بگزارم  بخاطرجان خلاصی، سخن بلبل شیرازرا سپرمیگرم.

«مصلحت نیست که ازپرده برون افتدراز/ ورنه درمجلس رندان خبری نیست که نیست »

 

       9ــ دربارۀ انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری

 انتخابا مورد نظر پیامد وادامۀ کنفرانس بن است که پیشتردربارۀغیرمشروعیت ان سخن گفتیم.

توقع بهبودی ازچنین انتخابات بیهوده خواهدبود.کنون غوغای انتخابات باترفندوتناقض گوی شنیده میشود.یعنی سرکاربایک کرشمه چند نازعرضه میکندگاهی ازبرگذاری انتخا بات مطابق به قانون اساسی سخن میگویدوزمانی ازتعویق انداختن ان خبرمیدهد،همچنان ازحامیان خارجی اش که گویا پول هنگفت مصرف برگزاری انتخبات رانپرداخته اند،افسانۀ سا زی میکند که انتخابات برگزارنمی شود. حقیقت پشت پرده هرچه باشدتاحال چیزیکه روشن شده این است پهلوان های که میان بسته اند،درکارزا انتخابات ریاست جمهوری شرکت ورقابت نمایندهمه شاگردیک دبستان هستند. جریان کمپاین انتخابات ازمایشگاه هم است.هرکس که نقش فعال تر وجلب توجه رابیشترداشت، بحیث رئیس موردپشتبانی وتاج پوشی قرارمیگیردودیگران اعضای تیم میمانند. اما شنیده میشود که اقای کرزی هم کاندید ریاست جمهوری است. ماهرانه فرصت سوزی میکند، اعلام برگزاری زمان انتخابات درفرصت نامساعد؛ سؤاستفاده ازقدرت است که کاندید های دیگر غافلگیرشوند وزیر فشارزمان فعالیت گسترده نتوانند وبرپایۀ قدرت دولتی خودش یکه تازمیدان وبرنده باشد.چنین شیوۀ کارغالبأسبب تشدید بیشتربحران وحتاتحریم انتخابات خواهدشد.

      

      10ــ پاسخ دربارۀ زعیم انتخابی جدید امریکا

هرچند که اوباما یک سیاه پوست،اندک جفادیده ونسبت به سلفش باملاحظه واعضای حزب دموکرات است.اما سیاست خارجی دموکراتها وجمهوری خواهان باهم  تفاوت  ماهوی  ندارد .

 جهات تطبیقی حرف های پرتب وتاب دوران انتخابات اوباما جمبۀ قوی داخلی داشت وپهلوهای خارجی  ان چندان روشن ودقیق حساب شده نبود.درمسایل خارجی پیش روی اوباما ودولت امریکا چالش های سخت وپیچیده وجود،دارد.ازجمله تنازعات دیرینه وخون بارمیان فلسطین واسرایل خصوصأ اشغال افغا نستان وعراق دردوران بوش میباشد.مردمان مسلمان  جهان   ازامریکا ناراض شده فاصله گرفته اند متحدین اروپائی اش مثل زمان دوران جنگ سرددرمسایل جهانی نظرهمسوندارندکشورهای کنفرانس شانکای بویژه چین،روسیه، ایران وهند از حضورنظامی امریکا درافغانستان نگران هستند.تصفیۀ میراث های آلوده وخونریز،نیت شفاف،توانایی زیادودست بازرئیس جمهوررامی طلبد.بایدتوجه داشته باشیم که درامریکا ارگانهای قانونی  باا قتدارسیاست سازدیگر وجود دارد. هنوزروشن نیست که تاچه حد با تمایلات رئیس جمهوردرحل دشواریهاهمنوا خواهند شد؟ اینده نشان خواهد شد.

 

      11ــ نظرونتیجه گیری من چنین است.

 راه پایا جنگ وایجاد صلح وثبات سیاسی ومهاربنیاد گرای بستگی به ان داردکه امریکا ازاهداف اشغالگرانه خود کاملاانصراف کند وبااشتراک ناتوبا کشورهای مجاورافغانستان ومنطقه به گفت وگوبنشیندوهمکاری فعال سیاسی ونظامی انهارا درپروسۀ صلح وبازسازی جلب نماید. به شرطیکه مدیریت پروسه توام باادارۀ امورنظامی بمثابۀ قوای حافظ صلح به ملل متحد سپرده شودوحکومت مؤقت کوتاه مدت ازعناصرکارآگاه بیطرف ونیکنام تحت نظارت سازمان ملل بوجوداید.

دردوران حکومت مؤقت ازجانب سازمان ملل متحدکنفرانس وسیع به اشتراک نماینده گان انتخابی مردم وتمام جریانهای سیاسی فراخوانده شودکه دران نماینده گان کشورهای امریکا ناتوومنطقه وکنفرانس اسلامی بحیث ناظرحضورداشته باشند.دراسنا دکنفرانس دربارۀ دفاع  از

استقلال،حفظ تمامیت ارضی وحاکمیت ملی مردم افغانستان،آزادی بیان،عقِیدۀ مذهبی،سیاسی وحل مسألۀ ملی به هدف رعایت تساوی  حقوق ملیتها درحیات سیاسی،اقتصادی وفرهنگی کشورپیمان بوجود ایدوبرپایۀ ارزشهای اعلامیۀ جهانی حقوق بشر،نظام دولتی انتخابی با ارادۀ ازادمردم بگونۀ شفاف دموکراسی انسان محوری پزیرفته شودوهمزمان کشورهای ناظرحمایت سیاسی ومالی خودرادرمورپیاده سازی تصامیم کنفراس تحت نظرملل متحد اعلام وتعهدبسپارند که درپیش نویس قانون اساسی بوضاحت لازم بیان وبه نظرخواهی مردم گزاشته شود.

   درپی ان حکومت مؤقت وملل متحد مجلس مؤسسان انتخابی مردم (لوی جرگۀ)تصویب قانون  اساسی رافرابخواند؛بعدازتصویب وتوشِیح قانون ،انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی وتشکیل حکومت بااخذ رأی پارلمان بوجوداید.همچنان سایرارگانهای قدرت وادارۀ دولتی مرکز ومحلات بارأی مردم سازمان پیداکند؛انگیزۀ خصومتها وخشونتهای خونین کاهش می یابد وبرای طا لبان والقاعده که جنگ وعملکرد شهادت طلبی وانتحاری رااجرای فریضۀ  جهاد میداند؛ماهیت ان تغیرمیکندوساقط میشود.مردم وجیبه پیدامیکنندکه ازارمان ونظام مشروع افریدۀخود،دفاع فعال نمایند.با این شگردمیتوان به مهار،رادیکالیزم،پایان جنگ، ایجادـ  دولت   مشروع وصلح وثبات سیاسی توفیق یافت.

 


بالا
 
بازگشت