سید احمد شاه دولتی فاریا بی

شهکاری رئیس جمهورکرزی

 

عبد الجبار ثابت که مدت ها درپهلوی حکمتیارقرار داشت و همراه اومدت های مدیدی درافغانستان طوفان کشتار وتخریب را براه انداخته ازتما شای این خونریزی ها مانند (وامپیر) وازتخریب خانه وکاشانۀ مردم درکابل همانند هتلر شاد بود وخنده های پیروزمندانه اما نفرت انگیز را با همفکرانش سرمیداد که پس ازجذب شدن دردولت افغانستان برهبری حامد کرزی ، درقدم نخست بحیث مشاورحقوقی وزارت داخله به ماموریت گماشته شد که برای سرکوب مخالفان سیاسی خود وحزب گلب الدین حکمتیا رکه او افتخارعضویت آن را داشت با تحریک وزیر داخله وسایرمقامات ذیربط آن وزارت که به سخنان اوگوش میدادند تلاش هائی زیادی نمود تا با سوء استفاده ازصلاحیت قانونی آنها طوفان درشوره زارایجاد نماید وازدود آتش سادیزم خود همه را متا ذی بسازد ، قراری که شنیده میشد این عمل شیطانی اوسبب شده بود که حتی بعضی ازافراد متجرب وبه اصطلاح کرکتر شناس ، جبارثابت را بنام شخص (آن نارمل) نام داده بودند که ازاین موضوع مقامات وزارت داخله نیزآگاهی یافته بعد ها ، به گفته ها ومشوره های او وقعی نمیگذاشتند وجبارثابت بنام مشاوروزارت داخله به یک آدم مزد ومعاش بگیرتبدیل گردیده فا قد صلاحیت گشته بود که بازتاب این برخورد های عینی که با واقعیت انطباق داشت جبارثابت  ازیک طرف این پیش آمدهای غیر منتظره را حقارت آمیزتلقی مینمود وازجانی دیگرشاید فکرمیکرد که درصورت تداوم این حالت روز بروزبه انزوا قرار خواهد گرفت ونخواهد توانست مخالفان سیاسی خود وحزبش را ازسر راه خود دورنماید او را عصبانی ترازگذشته ساخته ، کمپلکس های روانیش را افزایش داده بود وبرای تسکین روانی خود به آوردن تغیرات دروضع ظاهری  سالوس گونه عمل مینمود مثل گذاشتن موی بمثابه فیلسوفان قرون وسطی ، پرورش ریش دراز همانند درویشان سده های اوج صوفیگری درآسیا وشرق میانه قبل ازجنگ اول جهانی وپوشیدن لباس ماکسی وبدست داشتن تسبیح درازغیرمعمولی که به نظر مردم عجیب می آمد پناه برده بود  آن نارمل یک اصطلاح روان شناسی است وبه اشخاصی که به تکلیف روانی مثل سادیزم ، ماسوخیزم وامثال آن مبتلا شده باشند بکاربرده میشود وگاهی اوقات برای ابرازنفرت نیزکلمۀ آن نارمل کاربرد دارد(آنهائی که به مرض سادیزم مبتلا باشند ازآزار واذیت رسا نیدن به دیگران متلذ ذ میگردند وآنهائی که به مرض ما سوخیزم مبتلا باشند از آزارواذیت جسمی خود لذت می برند وآنانی که به هردومرض(سادیزم ، ماسوخیزم) مبتلا باشند ، هم ازآزاررساندن به دیگران لذت می برند وهم از آزار دیدن ازدیگران متلذ ذ میشوند ،فکرمیشود جبارثابت لوی سارنوال افغانستان که درماموریتش دروزارت داخله ستارۀ اقبا لش درپشت ابر های غلیظ بی اعتمادی های مقامات وزارت داخله قرار گرفته روح وروانش را بیشتربه خط نابودی وفترت نزدیک ساخته بود که ازقضا تغیراتی دراوضاع افغانستان رونماگردید ودوستان ویا حامیان جبار ثابت زمینه سازی نمودند که رئیس جمهورکرزی اورابه آغوش عطوفت گرفت وبحیث لوی سارنوال تعین نمود که پس ازطی مراحل اصولی به این پست کلیدی که به مراتب ازپست قبلی اش دروزارت داخله پرصلابت وبا صلاحیت بود تکیه داده شد ، رئیس جمهورکرزی که میخواست با نصب جبارثابت درپست لوی سارنوالی ازیکطرف معرفی کننده گان وحامیان جبارثابت را که ازآشنایان نزدیکش بود خورسند سازد وازطرف دیگراورا بصفت بازشکاری دراختیار داشته توسط اومخالفان سیاسی اش را تحت فشار قراربد هد وازجا نبی هم با استفاده ازمؤثریت جبار ثابت با لای اعضای حزب اسلامی کلب الدین حکمتیار، دشمنی انهارا علیه دولت افغانستان وحامیان بین المللی آن کاهش بدهد بنا به همین دلیل بود که قبل ازتعین جبارثابت بحیث لوی سارنوال بعضی ازدوستان نزدیکش به رئیس جمهورکرزی گفته بودند(که جبارثابت لیونی غوندی دی...یعنی جبارثابت دیوانه ترات است) رئیس جمهورکرزی به خنده گفته بود(دا لیونی ماته پکاردی...یعنی این دیوانه برای من بکار است ) ازاین سخنان رئیس جمهورافغانستان چنین استنباط میگردید که شاید او میخواهد لوی سانوال را بصفت شلاق هراس افگن درمقابل مخالفان سیاسی خود بکار بگیرد وازهنرهای دیما گوژیک افترا آمیزوی درمورد طرح دسایس علیه این وآن استفاده نماید چنانچه یکی دوباردراین راستا لوی سارنوال با حمایت غیرمرئی بعضی ازحلقات به ظاهردوست رئیس جمهورکمربه دسیسه کاری ها بست وبا طرح پلان های سنجیده شده خواست آنچه با یست انجام بدهد ازقوه به فعل بیاورد اما بجزیک هیا هوی غوغا برانگیزکه ماهیت دسایس و انگیزه ها ، چهرۀ خشن مغرضین پشت پرده وفاعلین حقیقی آنرا تاحدی برملا ساخت منتج به نتایج مطلوب نشد ودست آورد ملموس به رئیس جمهورکرزی نداشت .      جبارثابت پس ازتکیه زدن به کرسی لوی سارنوالی که با خواب های طلا ئی همراه بود تلاش داشت ازتمام صلاحیت های رئیس جمهورکرزی درسرزنش مخالفان خود ش درتمام ولایات افغانستان استفاده نماید واینگونه تلاش او مصداق همان ضرب المثل وطنی است که میگویند (دیوانه هم به کار خود هوشیار است) روحیۀ سوء استفاده ازصلاحیت رئیس جمهورکرزی زمانی درنهاد لوی سارنوال تقویه گردید که دراواخرماه آگست 2006میلادی کریم رحیمی سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان به خبر نگاران گفت :رئیس جمهورافغا نستان دراجلاس عالی وزرابه لوی سارنوال صلاحیت داد تا علیه فساد ورشوت درهر سطحی که باشد حتی اگرعاملان فساد اداری ، ریشه درسطوح عالی دولت هم داشته باشد اقدام جدی نماید  لوی سارنوال پنج روزقبل ازاظهارات سخنگوی ریاست جمهوری درنخستین کنفرانس خبری اش پس ازنشستن درکرسی لوی سارنوالی به خبر نگاران درکابل گفته بود پاکسازی ادارات دولتی را نخست ازادارات مربوط خود(لوی سارنوالی) آغاز خواهد نمود...   

این سخنان جبارثابت درهمان زمان زمینه سازی برای بازکردن راه رشوت به خودش تلقی گردید که مردم میگفتند لوی سارنوال هریک ازمامورین را خواهد خواست و(پتکه واتکه) خواهد کرد اگرگلویش را بالا کرد (پول خوب داد) اورا بنام آدم خوب چیزی نخواهد گفت وکسی که پول نداد بنام رشوت خورازوظیفه برطرف خواهد نمود ، دراوزبیکی یک ضرب المثل است که میگویند (ایل آغزی اولیا -- یعنی پیشگوئی عامه دورازحقیقت نیست) .  

ازمجموع مامورین بلندرتبه وپائین رتبۀ لوی سارنوالی که گفته میشد همه رشوت خوراند چند نفرمحدود ازیک پست به پست دیگربنام تأ دیبی تبدیل گردید که مردم میگفتند دراین تبدیلی ها نیز رشوت خوری صورت گرفته است . جبارثابت لوی سارنوال یکباربرای اینکه خودرا با صلا حیت دارترازهروزیروسایر مقامات جلوه بدهد به خبر نگاران گفت طی ملا قات با رئیس جمهورکرزی پیشنهاد کرده است تا شعبۀ استخبارات خاص درچوکات لوی سارنوالی ایجاد گرد د تا عاملان فساد درتمام ادارات ، شناسائی وتحت پیگرد قرار بگیرند .  

 ایجاد استخبارات خاص درچوکات لوی سارنوالی یک بدعت سیاسی منیجمینتیزم بود که درتاریخ افغانستان حتی درمستبد ترین رژیم ها وجود نداشت واین پیشنهاد ابهام آور، پیریزی یک قدرت جاگیر درداخل دولت برهبری حامد کرزی تلقی میشد که میتوانست لوی سارنوال درزمان معین بحیث یک رقیب والترنا تیف رئیس جمهورخودرا تبارزبدهد واین عمل لوی سارنوال همان گفتارفولکلوریک پشتورا که میگوید (زه ځا نته بل سوری جوړوم) دراذهان تداعی مینمود .                                      مردم میگفتند : باشنیدن تپ تپ پای (تهدیدات) لوی سارنوال مامورین درادارات ازرشوت خوری دست نکشید ند و به صدا قت رو نیا ورد ند بلکه اخاذی خودرا افزایش دادند ومیگویند زبان فیل را فیل بان میداند تپ تپ پای لوی سارنوال علایم گلودردی اوست( گلودردی مامورنزد عوام الناس بمعنی رشوت خوری ورشوت طلبی است) مردم دربین خود تبصره میکردند که مامورین ازحالا زمینه سازی مینما یند تا زاد راحله یی برای لوی سارنوال که نفرخاص رئیس جمهوراست تهیه نمایند تا اگرمورد بازپرس قراربگیرند آوای سارنوال را با سرمۀ رشوت خاموش نمایند ویا به اصطلاح گلویش را با لا کنند .                                     مقام ریاست جمهوری افغا نستان که نسبت شیوع بیش ازحد فساد اداری زیر انتقاد مجامع بین المللی قرارداشت تلاش میکرد فعالیت خودرا درمورد مبارزه برای ریشه کن کردن ویا کاهش دادن فساد اداری به جهانیان نشان بدهد که بهمین منظوردر29آگست 2006میلادی کمیسیون با صلاحیت مبارزه با فساد اداری را درافغانستان ایجاد کرد که اعضای آن (وزیرعدلیه ، لوی سارنوال ، نمایندۀ وزارت مالیه ، ونماینده های پارلما ن تحت ریاست عبد السلام عظیمی رئیس دادگاه عالی افغانستان بود) . 

جبارثابت لوی سارنوال عضوکمیسیون مبارزه با فساد اداری که پای خودرا درلب چشمۀ عایدات سرشارتصورکرده بود تمام فعالیتش را دراین راه متمرکزساخت درحالیکه وظیفۀ اصلی آن رسیده گی به دوسیه های متهمین جرایم گوناگونی بود که درپروسۀ زمانی گذشته وحال اتفاق افتاده صحت وسقم آن هنوزلاینحل بود ومبارزه با فساد اداری یکی ازمسئولیت های ضمنی وی به حساب می آمد اما لوی سارنوال که مبارزه با فساد اداری را ازهرلحاظ چرب ترازوظایف اصلی (بررسی دوسیه های نسبتی متهمین جرایم ومظنونین قضایا ) دیده بود تمرکزفکری وثقلت کاری اش را مبارزه با فساد اداری قرار داد چنانچه درماه آگست2006میلادی بیدون مراعات پرنسیپ اداری واجرائی بصورت خودسرانه (پخپل سر) خارج ازصلاحیت خود جهاد با فساد اداری را اعلام کرد درحالیکه برای اعلام وعملی نمودن چنین کاری فیصلۀ کمیسیون مبارزه با فساد اداری که درراس آن رئیس ستره محکمه قرار داشت شرط بود واگرفیصله یی درجلسۀ کمیسون مبارزه با فساد اداری درمورد اعلام جهاد علیه فساد اداری صادرشده باشد سارنوال اصولاً حق نداشت آنرا مختص بنام خود اعلام نماید ....                                                           جبارثابت لوی سارنوال که تلاش داشت خودرا با صلاحیت ترین نفردرافغانستان جابزند ورئیس جمهورکرزی را نیززیر ارادۀ خود وانمود بسازد درهرات ، قندهار، ننگرهار، کابل وشمال افغانستان با برطرف کردن شهردارها ، ماموری اداری وسارنوالی های ولایات ومحلات ، سیلی ازواکنش های بزرگان مقامات دولتی وپیشوایان جامعه را برانگیخت ودرد سرهائی برای ریاست جمهوری ایجاد کرد وحتی صبغت الله مجددی رئیس مجلس سنای افغانستان به صراحت گـفت این وضع غیر قابل تحمل است ازوظیفه استعفی خواهد کرد اما رئیس جمهورکرزی نسبت مراودات دوستی ، صمیمیت وسوابقی که ازدوران جهاد علیه تهاجم شوروی به افغانستان با رئیس سنا داشت او را راضی نگهداشت ... 

 دراواخرماه اوکتوبر2006میلادی لوی سارنوال با چهل نفرازافراد اعتمادی وهمرازخود به منظور بررسی بود یا نبود فساد اداری ولایات شمال افغانستان وارد شهر مزارشریف شد که این عمل او درحقیقت یک هجوم نمایشی برای ایجاد رعب وزمینه سازی برای اخاذی با مطیع ساختن مامورینی بود که یا نسبت صدا قت دروظیفه ویا ازسبب داشتن روابط با برخی زوزرمندان محل بیدون هراس ازسارنوال به اجرای وظایف شان مصروف بودند .                                                                            لوی سارنوال برای به رخ کشیدن قدرت وصلاحیت خود امردستگیری چندین نفرازما مورین وروسای اداری را صادرنمود  که درجملۀ آن ازیونس مقیم شهردار مزارشریف ، ذبیح الله اختری رئیس امورفنی ولایت بلخ ، آمرسارنوالی ولسوالی آقچه مربوط ولایت جوزجان ، آمرسارنوالی شهرآیبیک مرکزولایت سمنگان ضمن پخش خبرنام برده شد وگفته شد که محمد طاهرمسلم یاررئیس سارنوالی ولایت بلخ نیزتحت بازپرس قرار دارد..... 

 طبق پرنسیپ منیجمنت اداری که درافغانستان مرسوم است دربارۀ بازداشت وبه تعلیق درآوردن وظیفۀ یک ماموردرقدم نخست براساس فا کت ها وراپورها ی مستند در وزارت های مربوط شان غورهمه جانبه صورت گرفته درصورت لزوم دستگیری مامور، موضوع به وزارت داخله ومقام ولایت مربوطه احاله میگردد که اگروالی منطقه با این حکم موافق نباشد برای تردید این حکم دلایل خود را رسماً به مراجع مربوطه مینگارد واگروالی دلایل دفاع ازمامورتحت اداره اش را نداشته باشد به اتفاق قومندام امنیۀ ولایت به ترتیب اثر دادن احکام وزارت داخله اقدام مینماید اما جبار ثابت لوی سارنوال بنام مبارزه با فساد اداری آنهم بیدون فیصله واستیذان کمیسیون مقتدرکه رئیس ستره محکمه دررأس آن قرارداشت به ولایات سفرکرده مانند دوران ناقانونی ومطلق العنانی برای تمثیل قدرت خودش ، خود سرانه به صدورحکم بازداشت روسای دوایر ومامورین اقدام نمود که به هیچ قانون مطابقت نداشت ، حتی لوی سارنوال مانند وزیران حق معزول کردن وبه تعلیق درآوردن وظیفۀ مامورینی را که بالاترازبست سه کار میکنند ندارد زیرا مقرری آنها براساس فیصلۀ شورای وزیران منظورمیگردد ولوی سارنوال صلاحیت شکستا ندن فیصلۀ شورای وزیران را ندارد ، درروشنی همین پرنسیپ اداری بود که والی های بعضی ولایات درمورد تعمیل امرلوی سارنوال درخصوص دستگیری ومعزول مامورین شان اقدان نکردندواین امربا عث عصبا نیت جبار ثابت گردید که با تهدید فریاد میزد  اگرمقا ما ت ولایات درمورد بازداشت مامورینی که حکم دستگیری آنها را من صا درکردم اقدان نکنند به پارلمان مراجعه کرده با آنها برخورد قانونی خواهم کرد .....                                                                                                                این فریاد تهدید آمیزخود علایمی از (آن نارمل) بودن لوی سارنوال بود زیرا اوکه مامورین را به ارتباط آلوده گی به فساد اداری میخواست ازوظیفه برطرف کند درصورت عدم همکاری مقامات ولایات مرجع او پارلمان نبود بلکه رئیس ستره محکمه وکمیسیون مقتدرمبارزه با فساد اداری بود که باید آنجا فا کت ها وگزارش خود را ارایه میکرد ومیدید که اعضای کمیسون بریاست رئیس ستره محکمه پس ازشوروبحث به چه نتیجه میرسند ونتیجۀ اجلاس کمیسیون لزوماً به مقام ریاست جمهوری گزارش داده میشد ولوی سارنوال بعد ازاخذ نظر رئیس جمهورمیتوانست طبق آن عمل نماید اما لوی سارنوال که خودرا تام الاختیار دانسته میخواست طبق ارادۀ مغرضانۀ خود بصورت فراقانونی عمل کند که با این ندانم کاری ها ازیکطرف به اعتبارخود لطمه زد وازجانب دیگربا غوغا سالاری وهجوم مسخره آمیزچهل نفری به ولایات شمال یاد گار بدی ازخود بجای گذاشت .         جبارثابت لوی سارنوال(دادستان کل)درافغانستان با تمام تلاش های فرا قانونی وقدرت نمائی نه تنها درپیشبرد امورمربوط لوی سارنوالی موفق نبود بلکه نسبت یکه تازی اش درمبارزه علیه فساد اداری نیز هیچگاهی به موفقیت دست نیافت بناءً برای اینکه ازدربارریاست جمهوری وحلقۀ تیم کاری رئیس جمهورکرزی دور رانده نشود توطئه ودسا یسی را به تحریک این وآن علیه جنرال دوستم رئیس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح افغانستان ، لطیف پدرام رئیس حزب سیاسی نهضت ملی وکاندید احتمالی درپست ریاست جمهوری درانتخابات آینده افغانستان با همکاری همفکرانش براه انداخت وبخاطر رسیدن به اهدافش جست وخیز های دراماتیک را به نمایش گذاشت  وبصورت غیرعاقلانه با دین محمد جرئت جنرال مشهور وزارت داخله درعرض راه (پروان - کابل) با بهانه گیری ها ی طفلانه کلاویزشد واتها ماتی را علیه اونشخار کرد که بعداً معلوم گردید که ادعاهایش افترا وتهمت بوده است .                                                                                                                 اگرچه افراد مخالف جنرال دوستم ، لطیف پدرام ، دین محمد جرئت ، این ماجراجوئی وجنجال آفرینی جبارثابت را با احساسات تبارگرایانه بصفت عمل قهرما نا نه توصیف کردند تا لوی سارنوال را درمورد تعجیز این شخصیت های شنا خته شدۀ کشور بیشترهاربسازند که این عمل انها دوستی با لوی سارنوال نبود بلکه دشمنی با وی بود که میخواستند ازلوی سارنوال بحیث آله وافزارسرکوب مخالفان شان استفاده نمایند . 

 به اوزبیکی یک ضرب المثل است که میگویند (تینتک گه تیل بیر ، قولیگه بیل بیر) یعنی آنکه دیوانه ترات است تحریکش بکن وبعد بدستش بیل بده وازوی کاربگیر، لوی سارنوال که درپیشبرد امورسارنوالی کفایت لازم نداشت درمبارزه علیه فساد اداری نیزنسبت هم نظر نبودن با اعضای کمیسیون مبارزه با فساد ازلحاظ عدم توانائی درسنجش تدابیرلازم ناکام ماند وملوث شدن با لجن توطئه گری نیزروی ناکامی ها وبی کفایتی ها یش نتوانست پرده بکشد وآنرا زیراستتارقراربدهد .                       وقتی که انتقاد جوامع بین المللی حامی افغانستان درباب غیرموثر بودن اقدامات دولت درمهارکردن فساد اداری شدت گرفت ، رئیس جمهورکرزی دریک واکنش امید وارکننده ادارۀ مستقل مبارزه با ارتشا وفساد اداری ایجاد کرد ودررأس آن عزت الله واصفی را تعین نمود که تشکیل این ادارۀ مستقل عامل اساسی دورشدن لوی سارنوال ازخط مبارزه با فساد اداری گردید که     آنرا منبع سرشارعایدات تشخیص داده به آن چسپیده بود وازهمین سبب با واصفی رقابت را آغازنمود که حتی بعضی ازحا میان لوی سارنوال برای تضعیف موقعیت واصفی رئیس اداره مستقل مبارزه با ارتشا مطالبی دررسانه های بیدون مرزنوشتند وجبار ثابت را خورسند ساختند اما نتیجه این رقابت نیز به ضررلوی سارنوال تمام گردید که واصفی درماه اپریل سال روان(2008میلادی) درجلسۀ حساب دهی درکابل اظهارداشت ( چندین پروندۀ فساد علیه لوی سارنوالی نیزدردفتر کارمن وجود دارد ....) فردای آن بی بی سی درآنلین خود نوشت :این نخستین بار است که درادارۀ مبارزه با فساد وارتشا ، اتهامات مشابهی را علیه جبارثابت مطرح میکند ) جبارثابت که احساس کرده بود آهسته آهسته ازگلیم قدرت وصلا حیت لغزانیده میشود این کارحس حقارت اورا چاق کرد وکتا بولیزم شخصیتی او آغازگردید که جبارثابت عامل اساسی این کتا بولیزم شخصیت خود ، رئیس جمهورکرزی را میدانست بناءً کمپلکس روانی خود را نتوانست پنهان نگهدارد برای جلب توجه دیگران وتوانا نشان دادن خود بتاریخ پانزدهم ماه جولای 2008میلادی دریک کنفرانس خبری درکابل گفت : تصمیم دارم درانتخا با ت آینده به پست ریاست جمهوری خودرا کا ند ید بکنم ) روزشانزد هم جولای(فردای آن) ازدفترریاست جمهوری افغانستان اعلامیه یی انتشار یافت که دران آمده بود(اعلام آماده گی محترم عبد الجبارثابت برای نامزدی انتخا با ت ریاست جمهوری درتنا قض با وظا یف موصوف قرار میگرد بناءً این اعلام ارادۀ نامزدی اوبرای احرازپست ریاست جمهوری ، استعفای وی تلقی شده ازجانب مقام ریاست جمهوری با صدور این اعلامیه منظور است ) .                                                                                                 با صدور این اعلامیه که درحقیقت لوی سارنوال ازکلیه وظایف رسمی محوله سبکدوش گردیده است ، این اقدام را میتوان شهکاری رئیس جمهورکرزی تلقی کرد زیرا جبارثابت بحیث مارآستین شاید درصد د وارد کرد ن ضربۀ کاری به حامد کرزی بود ، درلباس دوست با وی د شمنی میکرد ایجاد بدبینی مردم علیه حکومت وریاست جمهوری با صدورحکم بازداشت مامورین وفادار به دولت درکابل ، ننگرهار، قندهار، هرات وسفرتهاجمی او با چهل نفر درمزارشریف وبراه انداختن بگیر وببند ها وعدم مراقبت درست ازوظایف اصلی اش درادارۀ سارنوالی مثال های زندۀ این دشمنی زیرکانۀ اوبا ریاست جمهوری وحکومت است . اگرچه طبق حکم قانون اساسی هریک ازاتباع افغانستان که حاوی شرایط کا ند ید پست ریا ست جمهوری را دا شته با شند میتوانندخودرا کا ند ید نمایند اما کا ند ید ان پست ریاست جمهوری را لازم است که قبل ازاقدام به نامزدی ریاست جمهوری بسنجند که ازمجمع حدود13میلیون افراد واجد شرایط رأ دهی درسرا سرافغانستان اکثریت آرای مردم راکه بیشترازشش ونیم میلیون رأی میشود خواهند توانست بدست آورند ، آیا پایه های قوی سیاسی واجتماعی درجامعه دارند که برای شان رأ بدهند ؟  خط مشی وسیاست خارجی را که درنظر دارند جوابگوی نیازمندی های ساکنین افغانستان درراستای تا مین امنیت ، گسترش دموکراسی وعدالت اجتماعی وسیاسی وقابل قبول برای جامعۀ جهانی حامی افغانستان هست؟.....                                        هرآدم بی توشه یی تجرید شده ازجامعه وفا قد پایگاه اجتماعی وسیاسی وفاقد پروگرام ها وخط مشی لازم ، بنام نامزد ریاست جمهوری به میدان آید جزتمسخرخودوخانوده چیزی نصیبش نخواهد گشت ، بعضی ها که میخواهند با نامزد شدن به ریاست جمهوری شهرت پیدا کنند درصورت موفق نشدن به کسب چشمگیر آرای مردم نام ونشان قبلی خودرا نیز ازدست داده شهرت شان به صفر ضرب زده خواهد شد والسلام 19/ 7 / 2008 میلادی . 


بالا
 
بازگشت