بصـــیر کـــامجــــو

 

بصیر کامجو ـ آلمان

جنوری 2009 میلادی

 

حکومت کرزی خطرناکتر از اسلافش

 

سال نوی 2009 عیسوی  را از صمیم قلب به تمام همشهری های خویش در هرکجای دنیا که هستند تبریک و تهنیت میگوئیم . وامید واریم که خداوند صلح و آشتی را نصیب مردم ما سازد ودر انتخابات شفاف و بی غش آینده  کشور ما ،  رئیس جمهور منتخب ونمایند های پارلمان مشروعیت قانونی خویش را صرف ازآرای واقعی مردم کسب نمایند وسر انجام بستره وجودی حکومت های وارداتی و قلبیله سالاررا از کوی این سرزمین پاکیزه بردارند . زیرا شهروندان کشورما ازنوع  حاکمیت توتالیتر قبیله سالار ومرکز گرای اجیر ووابسته بغیر وتکراری خیلی خسته شده و بستوه آمده اند. 

دولت حامد کرزی وتیم رهبری آن نیز از این صنف است . این دولت از دید ماهیت ضد مردمی اش یکی از خطر ناک ترین حاکمیت در دو سدۀ اخیر تاریخ معاصر کشور ما می باشد .

به همه گان واضح است که کارکرد های حامد کرزی و تیم او علیه منافع و هست وبود مردمان بومی این سرزمین ، بد تر از امیر عبدالرحمان و نادر خان و طالبان بوده است . زیرا حاکمان پیشین از جنس قبیله اگر سر و شاخ می بریدند و حامد کرزی و همقطاران وی افزون برآن  ریشه را نیز قطع می کنند.

قرن بیست و یکم ، قرن ابراز وجود و حق خواهی و حق گیری است  . قرن احیاء هویت خراسانی و محو دایمی حاکمیت قبیله و ایجاد حاکمیت قانون و تعادل حقوق شهروند وصلح وآزادی در میهن  ما می باشد .

مردم آزاده خراسان میدانند که هویت شان تبلوری از عظمت فرهنگی و نمودی از افتخار غرور و شایسته سالاری آنها ست ؛ دردا که  این هویت وارزش فرهنگی و علمی وادبی  پیوسته بوسیله حکام قبیله منش ایکه  در رأس حاکمیت و قدرت سیاسی کشور ما قرار گرفته اند  ، بی رحمانه  دزدیده شده ونابود گردیده است .

مردم با معرفت وبا فرهنگ این سرزمین از تاریخ حال و گذشته کشورخویش  واقف اند و میدانند ــ هرگاهی که نمایندگان قبیله به حمایت استعمار کهنه و نو وروحانیت وابسته به دربار به هرم قدرت و حاکمیت این سرزمین قرار داده شدند . تحقق سه مؤلفه مهم سیاسی یکی ازالویت های تکلیفی این نوع حکومت های  بیگانه پرور بوده است :

 

1 ـ تأمین صد درصد منافع حمایت کنندگان ایشان  ( نهاد های بین المللی سرمایه )

2 ـ تحکیم قدرت سیاسی حاکمیت قبیله بمثابه سلاح سرکوب کننده نیروهای صلح طلب و آزادی خواه بومی این سر زمین خراسانیان .

3 ـ حفظ جبری پدیده فقر بیکاری و بیسوادی و تقویه خشونت وناامنی و بیگانه سازی مردمان بومی از اصلیت وهویت فرهنگی ایشان .

ــ تأمین منافع استعمار کهنه و نو را نمایند گان قبیله دررأس حاکمیت سیاسی کشور ما همواره از طریق ادامه اعمال خشونت و نا امنی وترور وگرم نگه کردن جبهه جنگ  درقتل و کشتار جمعی مردم حاصل نموده اند . چنانچه که تا حال پیشبرد چنین  یک  سیاست از جانب این گروه  بنفع تحکیم پایه های سیاسی قدرت خود شان و ارتجاع منطقه و نهاد های بین المللی سرمایه هنوز که هنوز هست موثر واقع شده است .

ــ گزینه تأمین منافع  حاکمیت سیاسی قبیله گرایان  از زمان احمد خان درانی ( 1747 م. ) تا کنون  دراین اسلوب پیش بینی شده که ایشان میتوانند با جلب مشارکت همتباران خویش در رأس قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی پایه های قدرت و حاکمیت قبیله را تحکیم ببخشند .

راهبرد برخورد قبیله گرایان به حفظ جاویدانه قدرت سیاسی  و حاکمیت در کشور ما تعقیب پای به پای سیاست انشقاق زای اسلاف شان در همه سطوح قدرت بوده است .

شمارش جنایت واعمال سیاست انشقاق زای قبیله گرایان در سرزمین خراسانیان دارای ابعاد خیلی وسیع و گیج کننده است  ولی ما در این مبحث به ذکر چند راهکار های ( ضد ملی و ضد انسانی و ضد تمدنی ) آنها  اکتفاء می کنیم :

 

اول ـ سیاست پشتونیزه سازی  ساختار حاکمیت وملکیت برزمین :

ــ در نظام پادشاهی وابسته بغیرکرزی و تیم اش سیاست پشتونیزه سازی کابل واطراف آن همچو اسلافش جریان دارد . بوسیله خرید زمین های گویا دولتی در حومه کابل از سوی استاد عبدالرب سیاف وسایر ملیونر های ازتبار وی ؛  واعمار شهرک های رهایشی و توزیع این نمرات به افراد معین مورد نظراز جنس قبیله با شدت تمام ادامه دارد .

چنانچه شهروندان میهن ما در خارج و داخل کشور شاهد تحقق سیاست پشتونیزه سازی بیسود هزاره جات و خواجه بهاوالدین وسایر نقاط مرکز وولایات ، که از طرف حاکمیت کرزی با استفاده از سلاح گرم وقدرت دولتی صورت پذبرفت  اطلاع دقیق دارند و گرد همآیی و حرکت احتجاجی ابراز وجود و حق خواهی خراسانیان کابل زمین به  پیشوایی محمد محقق رهبر هزاره های وطنپرست علیه سیاست پشتونیزه سازی بیسود هزاره جات  ،   شاهد شرح ماست .

  تاریخ گواه است که سیاست پشتونیزه سازی خراسان زمین وکوچ دادن های اجباری آنها  از زمان : شاه محمود خان در هرات وشاه زمان خان در قندهار وغزنی  و کابل ،  امیر دوست محمد خان درشمال کشور و به خصوص در مزار شریف و امیر عبدالرحمان خان در هزارستان و اطراف کابل وبه این سلسله بوسیله خاندان آل یحیا  و طالبان بدون وقفه در سراسر کشورتطبیق وعملی گردیده است.

ماهیت ننگین و فاجعه آفرین  این سیاست در این نهفته است که دولت با زور سرنیزه و قدرت سلاح بی شرمانه زمین هاودارایی مردمان بومی این سرزمین را از نزد ایشان جبرا ً غصب و به ناقلین آورده شده از آنطرف سرحد کشور ما ( پاکستانی ها )  تحویل میدهند . اما این عمل هیچگاه از طرف یک روشن نگر از دوستان افغان تبار ما تقبیح ونفی نشده است . برخلاف اگرکدام  شخصیت دانشگاهی است یا  دانشجو، اگر دموکرات است یا تکنوکرات ، اگر  طرفدار است یا بیطرف وغیره همه و نزدیک به کل با یک آرمان مقدس درونی در دنیای باطنی خویش از این سیاست غصب دارایی عامه وخشونت و تعرض شؤونیستی تقویت حاکمیت سیاسی قبیله  بگونه ای حفظ حالت  خموشی علامه رضایت داده ، حمایت می کنند.

دوم ــ  سیاست فرهنگ ستیزی علیه زبان فارسی و فرهنگ وابسته به آن

ــ حاکمیت کرزی و تیم آن  زبان فارسی را در حبس گاه شؤونیزم قبیله بوسیله وزارت اطلاعات وفرهنگ و آموزش و پرورش توقیف کردند . ومبارزه جدی علیه نابودی فرهنگ پر بارمردمان خراسان با پلان از قبل سنجیده شده سیاست « پشتو مرکه » امان الله خان و محمودطرزی« پشتو تولنه » آل یحا خان ادامه دارد.

 

سوم ـ نصب قبیله گرایان در پست های کلیدی قدرت و اقتصاد

ــ حاکمیت کرزی در سایه حمایت امریکا و انگلیس تمام نهاد های کلیدی سیاسی را در اختیار همتباران خویش قرار داده .از وزارت دفاع و پست های کلیدی آن ، و وزارت داخله و همه پست های کلیدی آن  ، و وزارت خارجه و همه پست های کلیدی دیپلماتیک آن ،  ووزارت فرهنگ ، آموزش و پرورش ووووو شروع تا پائین ترین پست ها دولتی همه در راه تقویه نظام قبیله سالار خدمت می نمایند .

باید تذکر داد که اکنون تقریباً  در شش هزار پست دست اول رهبری سیاست و اقتصاد جامعه ما : بصورت نسبی هشتاد در صد  آن در اختیار همتباران کرزی قرار دارد . ونزدیک به بیست در صد دیگر آن  در اختیار سایر ملیت های تحت ستم می باشند .

 باید گفت که در این شمارش ما پست های معاونیت را که از سطح بالا یعنی  معاون رئیس جمهور شروع تا معاون شعبه را در نظر نگرفته ایم . زیرا معاونین در ساختار حاکمیت دولتی احتیاطی نمایشی و بدون صلاحیت و قدرت اجرای می باشند .

 

چهارم ـ گونه های دیگر سیاست ضد انسانی کرزی 

ــ حاکمیت کرزی کلید اقتصاد ملی وعایداتی وحق توزیع ملکیت برزمین را نیز در اختیار افرادی از جنس قبیله خودش تقدیم داشته تا بدون درد سر سیاست پشتونیزه سازی و غصب دارای مردم بنفع همتباران خویش را بی هراس عملی نماید .  . این حقیقت را همه میدانند :

 

هرکسی که اقتصاد را در اختیار دارد او سیاست را رهبری  می کن و فرهنگ به جامعه ابداع مینماید .

این اصل را قبیله گرایان از ابتدأ خوب دانسته اند وبه این خاطرهم  است که پیوسته کلید اقتصاد دولتی و کلید اقتصاد اپوسیسیون ،  هردو را در دو سدۀ اخیر بدست دارند . همیشه یک برادر حکومت کرد دیگرش اپوسیسیون بود ، یک قبیله حکومت کرد دیگر قبیله اپوسیسیون بود . واین قبایل با این تکتیک های بدوی ولی کارا توانسته اند که  ازبا فرهنگ ترین ملیت های خراسان زمین اعم از ازبک ها و ترکمن ها و هزاره ها و تاجکها  بنفع منافع سیاسی گماشته گان خویش و تحکیم قدرت خودشان سرباز گیری نمایند . وبدینوسیله حاکمیت قبیله را روز تاروز قوی تر ونیرومند تر بسازند. هرقدرعمر این سیاست خشونت ونیرنگ در میهن ما طولانی شود ما از تمدن و ساخت جامعه مدنی فاصله می کیریم .

ــ حاکمیت کرزی و تیمش  از این موضوع آگاه است که مردم در شکم سیری وآرامی به  دانش آموزی  و هویت شناسی خویش اندیشه می کنند. او مانند اسلافش آرامی را به مردم حرام و نان را به مردم زهر آلود ساخت. و خواست که تا مردم سردرد و پای درد  شب وروز پشت یک لقمه نان خشک سرگردان باشند واز صدای گوش خراش دول دو سره خشونت قبیله گرایان وابسته به غیربترسند تا به سیاست و مشارکت سیاسی در قدرت و حاکمیت اندیشه ننمایند . واز درد فقر و شکم گرسنگی زمین گیر شوند .

ــ این حاکمیت کرزی و تیم  آرمان گرایش  بودند که با نشان دادن چراغ سبز ، بستره مادی سیاست خشونت وشکل گیری  باند های آدم ربایی را تقویت بخشیدند .  ودر تسلیح و تقویه گروه های تروریزم طالبانی وحزب اسلامی گلبدین حکمتیار وظیفه برادرانه خود را انجام دادند . با این کار حامد کرزی و تیمش گویا خواست که بُعد دیگر خشونت قبیله را به جهانیان نشان دهد که گویا این سر زمین به اصطلاح خودشان سرزمین افغانان است وباید با آنها کنار آمد واز چپ وراست آنها را در حاکمیت شریک ساخت .  حالا مردم این صحنه سازی های نمایشی و ساختگی ، تحمیل خشونت های جبری مصنوعی پلان شده قبیله در خدمت سرمایه را  خوب میدانند .

واین را نیز میدانند که طالبان وحکمتیار وحامد کرزی و تیم رهبری اش همه  از یک سفرۀ هفت سین سرمایه  تغذیه میشوند و در خدمت آنها وظیفه رضا کارانۀ ضد انسانی خویش را  علیه مردم ما  انجام می دهند .

 آقای کرزی از عمل هفت ساله شما معلوم است که  جناب مبارک به صلح و ثبات ، به آزادی و خوشبختی انسان جامعه ما اعتقاد راسخ ندارید و تیم شما نیز از این مرض مستثنا نیست . وبه همین خاطر بود که تحمیل سیاست خشونت و انشقاق ملی و جنگ را دامن زدید . با این بزرگ نمایی دروغین  قوم خویش ، هزاران خانواده شریف را در جنوب کشور به ماتم نشاندید . مگر از این ناحیه  هیچگاهی کوچکترین ندامت  وافسردگی در چهره شما دیده نمی شود . گویا اینکه  بگمان اغلب از ازدیاد لشکر یتیمان و بیوه زنان و ستم دیدگان لذت می برید .

آقای کرزی وهمتباران قبیله گرای وی به یک چیز باید اعتقاد داشته باشند و آن اینست که روند زمان  بسوی احقاق حق وصلح و آزادی در جریان است . دیگر عمر حاکمیت قبیله و سیاست سرباز گیری انگلیس و امریکا از نمایندگان آن در حاکمیت های نه چندان دور کشور ما به پایان میرسد . و همچنان این  موضوع  قابل درک است که دیگر تلسم تزویر وریا کاری قبیله گرایان برتری جوی  در چهره اسلام ستمگستر (طالبانی )  و دموکراسی قلابی ( حامد کرزی و تیمش ) افشاه گردیده کارایی ندارد .

باید به اراده صلح و آزادی و شناخت حق خود ودیگران ملتفت شوید  و درراه همآیشی ملی و ساخت ملت یک پارچه خراسانی و تثبیت هویت ملی همکانی بنفع خوشبختی و سعادت شهروندان این مرزوبوم تلاش انسانی وعقلانی  نمائید .

با عرض حرمت

بصیر کامجو

basirkomjo@yahoo.de

 

 


بالا
 
بازگشت