سرور منگل    

   به تفاهم نامه ها ووحدت خواهیها می توان باورداشت ؟    

در گرما گرم انتخابات مرحلوی امریکا ، دموکراتها با ارائه دوکاندید ریاست جمهوری با چهره انسانی تر وخوبتر درخشیدند یک سیاه ویک زن را برای رقابت به پیش کشیدند . اما ازجمهوریخواهان مرد کهنه نظامی اسیرجنگهای ویتنام که دربرابرباراک اوباما توفیق نداشت .

شنیده ودیده می شودکه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نیزبه تاسی از انتخابات امریکا نسبت به چارسال قبل گرم تروپرهیجان ترودرچهره ها نیز تنوعی شنیده ودیده میشود . افغانستان که درمرکزمبارزه امریکا علیه تروریسیزم قرار دارد  ، در نمایشی از دموکراسی مصارف گزافی را از کیسه خلیفه برای کاندیدای مطلوب وجریان انتخابات در نظر خواهند گرفت ، تا دولتی راهرچه بیشتربرپایه های انتخاب مردم بنمایش بگذارند . باپرسش اینکه چرا تحت عنوان بالا این اخبار را مقدمه ساخته ، به وحدت حزبیها با سوالیه میپردازم ؟ این بدین معنی است که با ابهام وسوالی  که غرض حل پروسه وحدت حزبیها نزد عدهً ای وجود دارد ، که گویا ؛ وحدت کردن ویکجا شدنها ازتوان ما بیرون است وبه پتانسل مداخله وتصامیم در مراکز کشور های خارجی وابسته است . ( نیازبه سپانسرـ کمک کننده وحمایتگرداریم ) این نظریه درقالب دید حقارت آمیزاز زمان استعمار انگلیس به جیره خوارگی زمامداران افغانی که مدیون حمایت ومستمری انگلیس بودند وتاج وتخت خودرا مرهون آن میدانستند تا امروز ناشی شده است . افغانها مردمان مستقل وآزاد در طول ادوار تاریخی زیسته ، تحت نفوذ ، جلال وقدرت هیچ دولتی اشغالگر واستعمارگر قرار نگرفته سربلند وآزاد اند. آنانیکه به جیفه ای خودرا به استعماروابسته میدانند ، در مبارزه وحدت طلبانه ای ما جا ندارند ، زیرا تجربه ثابت ساخته کشور های خارجی درپی اهداف خویش اند ،وحدت وطنپرستان را تامین نمی سازند ، بلکه آنرا از هم می پاشند . پارچه های حزب وطن  د .خ .ا چه کوچک وچه بزرگ برسرراه این آزمایش تاریخی قرار گرفته است که علیرغم سنگ اندازیهاوبحاشیه بردن وپراگنده ساختن آن تحت عناونین گوناگون ، باز هم می توانند بمسئله حضور سیاسی واحد ومشترک خویش در اوضاع  جاری کشوربه ایفای نقش وطنپرستانه وترقیخواهانه بپردازند یاخیر؟   افغانها میگویند :« کارناشد وجود ندارد ». قشرمنور جامعه ما بتجربه زندگی دریافته اند که پرداختن مستقل وهمبسته بمسائل حیات سیاسی ـ اجتماعی وسازمانی ومصلحت های زمان به همبستگی ووحدت جامعه واز آنجمله حزبیهای حزب وطن د .خ .ا  که بدامن مام مادروطن تربیت وبالیده اند ، وابسته است .  

قبل وپس از متلاشی شدن حزب وسقوط حاکمیت ج .ا عدهً ای ازفعالین حزب وطن د .خ .ا بطورانفرادی ومستقل که به امر تحکیم وحدت حزبیها در حزب واحد وطن وحراست از حاکمیت آن وهم پس از سقوط حاکمیت وپارچه شدن حزب ، به امروحدت دوبارهً آن متعهدوفعال باقی مانده اند ، بطور پیگیر وپیهم طی سفرها ونشست های طولانی ملال آوروباحرافی های عام پر از نصحیت ووعظ غرض قناعت همدیگر تحت پوشش وحدت همه حزبیهای حزب وطن د .خ .ا که دراین اواخر شدت بیشتروابعاد تازه گرفته است وبه حرف اول ویب سایت ها ومورد توجه نویسندگان مقالات ، احزاب وحلقات ونخبه گان حزبی در اروپا قرار گرفته است . از سر گیری مبارزه سیاسی پس از سقوط حاکمیت ، وبطور فوق العاده پس از حادثه 11 سپتمبر 2001 به اوج خود رسید. عده ای از حزبیها که هنوز لذت بلند پروازیهای حاکمیت حزب وطن را بکام خود مزه میکردند با شتاب  به این نام وآن نام وارد عرصه شدند . این یاد بزمانی متعلق است که هنوز حزبیهااز تسلیمی حاکمیت وذلت وملامت دوران گذشته واستبداد نوین ونوین ترارتجاع منطقه وجهانی علیه حزب ما ( وطن  د .خ . ا ) ورنج ترور ودهشت علیه خانواده های حزبی ، که هنوزحزبیها ازمصیبت این هیولاخودرا بسلامت کنار نکشیده بودند، که موجهای از سرباز گیریهای تازه از این رهروان آرمانهای بیکران خلقهای کشور آغاز گردید . هرکی ازهرجا به این گنجینهً گرانبهای هستی انسانی کشورمادستبرد زدند . 

 تا جائیکه بخاطرمی آورم این دستبرد ها قبل از تسلیمی حاکمیت در وجود عده ای محدودی که دربدل سلامت جستن از معرکه در داخل کشوربه باند های مسلحانه ربانی ، گلبدین ، سیاف واحمد شاه مسعود ودیگران ( درحقیقت به آی . اس .آی وسیا ) معامله شده بود ـ انجام گرفت .  سازمانهای جاسوسی  آی .اس.آی پاکستان ، سپاه پاسداران « ساواک ایران  » ، کا . گی . بی وسیای امریکا ، انگلستان واسرائیل وغیره با دست بالادرشکستن آن بسوداستبداد ، ارتجاع وتروریزم وامپریالیزم منطقه وجهان سهم داشتند . خانواده ای حزبیهای ، حزب وطن . د .خ .ا با دست توانای قدرت جهانی وبردن توطئه بداخل آن متلاشی شد وکشتار وتروربی رحمانه در سراسر کشورعلیه فعالان حزبی وخانواده هایشان ، جنگهای تنظیمی ، دوران اختفا ومهاجرت وپناهندگی وغیره رنج وملالت های بودند که این رهروان شکسته را نشانه گرفته بود . آنانیکه هنوز درقید حیات وزنده ایم  هرکدام ما درمحدوده ای صلاحیت وامکانات خودبه این جان بازان ومبارزان سعادت کشورکه جانهای شیرین خودرا فدا کردند مدیون ایم  .

رفقا ی نهایت گرامی  !

این درست است که راه حل های امروز را دردیروز نمی توانیم پیگیری ورد یابی نمائیم ، اما این دیروزاست که بمحک تجربه وشناخت غوطه خورده وامروز در واقعیت آن خودرا می نمایاند . دراین مقال کوتاه رفیقانه نمی خواهم به بحث فلسفی وتاریخی داخل گردم ، تنها می خواهم بگویم که واقعیت امروزما ، اوضاع آشفته وپراگنده سیاسی وسازمانی حزبیهای حزب وطن وعدم حضور سیاسی شان در اوضاع سیاسی ـ اجتماعی حاضرکه درآن جنگ ، تروروبمباردمانهای بی هدف وکشتار مردمان بیدفاع ، گرسنگی ، استبداد ، ارتجاع قرون اوسطائی ، خشونت ، فساد وفحشا تحت نام دموکراسی بیداد میکند و ضعف اداره دولتی تحت نظارت مستقیم نیروها وسازمانهای بین المللی دروجود یک سیستم منسجم مافیائی تابه پائیتخت های کشورهای خارجی کشیده شده وتغذیه میگردد، آینده کشور ومردم را زیرسوال برده است . درچنین اوضاعی که هرروز حوادثی نوینی درمنطقه وافغانستان که وطن ومردم عزیز ما درمرکز آن می سوزد آبستن است . باید فرصت ها را بحساب آورد . نه اینکه بافرصت طلبیهای جدا جدا ودور ازهم ـ تحت نامهای جداگانه ودرتقابل نه تنها ره بمنزل نمی برد، بلکه داعیه مردم افغانستان را باردیگر خونین تروطولانی می سازد .

خاطره ای تاسیس اولین حزب ازبدنه ای متلاشی شده حزب وطن د .خ .ا در خارج ازکشور تحت نام حزب وطن به عیسی جسورمتعلق بودکه بعدا متلاشی ویا تغیرنام داد . این حزب درنشست اول خویش عده ای را بجرم خیانت به اهداف حزب وطن د .خ .ا اخراج کرد وبلند پروازانه مدعی جانشینی حزب وطن گردید . احزابی جدیدی پس از رستن از زیر ساتور استبدادبنیاد گرای جهادی وطالبی چه درخارج ازکشور وچه بداخل کشوریکی درپی دیگرسر برآوردند که هر کدام با داعیه ای خانواده مشترک به سربازگیری از رسته گان خسته واشفته ای دوران استبداد  جمهوری اسلامی جهادی وامارت طالبی بخصوص پس از سپتمبر 2001 به تشکیلات جداگانه دست زدند وتن واحد وخونین حزب شهیدان ومبارزان آرمانهای راستین مردم زحمتکش کشور راهر چه بیشتر پارچه ساخت وهرپارچه برایش برنامه ومرامنامه  تدوین ومقامات را بتعداد اعضا ایجاد وتقسیم کرد، تا هنوز که دیده می شود بخصوص در اروپا اعضای این احزاب به استثنای عده ای ، دیگران همه رهبران اند یا رهبر نما ها ، که کار وحدت وهمسوئی وگفتمان را غرض تشکل حزب واحد هرچه بیشتر مشکل ساخته اند، با آنهم به اثر مبارزه پیگیرواستوار رفقای حزبی وفعالین دیروزکه به آرمانهای حزب وفادار باقی مانده درپی اضافه از یک ونیم دهه ای پس ازسقوط حاکمیت ومتلاشی شدن حزب وطن  د. خ . ا  اینک زمان بحیث آموزگار بزرگ بما آموخت که یگانه راه والترناتیف ملی ـ دموکراتیک وملهم از آرمانهای شهداوجانبازان ترقی وتعالی ، نیک بختی فرزندان کشور وتامین صلح ، ثبات ، امنیت وسازندگی برمیگردد ، به حضورگستردهً   ، سیاسی وسازمانی « ما »  درخط نوین مبارزه که از ما عقل ، خرد وبینش سیاسی وخود گذری می خواهد، واز ما می طلبد که برسیاست گذاریهای تجزیه طلبانه وجدا جدا تجدید نظر کنیم وزمینه های وحدت عمل وعمل مشترک غرض تامین حضوردر وضعیت  سیاسی ـ اجتماعی  حاضرـ تا بتواند توده هارا به شرکت درحیات سیاسی واجتماعی متحول وفعال سازد وبه نیروهای ملی ـ دموکراتیک امکانات بازسازی ، متحول شدن ، متحد شدن ومتشکل شدن وحرکت کردن درپیشاپیش خواستهای جامعه وتوده های مردم را آماده سازد نیاز است .  حضور مشترک دروضعیت سیاسی ازهمه اولترمی طلبد  که بادید عینی فارغ از هرنوع دگم وانجمادگرائی تنگ نظرانه به« نظام » و« دولت جمهوری اسلامی » که ازحمایت وحضور نظامی امریکا ، ناتوو کشورهای ائتلاف ضدتروریزم برخورداراست ، بیرون گردیم . وبه ارزشهای مطروحه قانونی ودموکراتیک ، آزادی بیان ، مطبوعات وتشکل احزاب که دستآورد مبارزات طولانی « رنجهای بیکران خلقهای کشور» وتمدن جهانی است ، برخورد سالم وحاضر نمائیم .

دولت حاضرجمهوری اسلامی که متشکل است ازاشتراک احزاب بنیاد گرا، قوماندانسالاران جهادی وقاچاقچیان مواد مخدروعدهً از تکنوکراتهای وابسته بکشورهای خارجی که مصالح چنین دولتی نمی تواند از منافع شخصی افراد ، خانواده ها ، حلقات واحزاب، قوم ، زبان ، محل ومذهب فراتر رود وبرمنافع ومصالح جمعی کشوروجامعه متکی گردد . به این ترتیب ادامه بحران ، جنگ ، فساد اداری، عدم رعایت قوانین بمنافع چنین دولتی در تبانی وخدمت است وبقای آن تنها وابسته است به حضوروحمایت نیروهای بین المللی وبس .

 برای « ما » تاکید بر اشتراک ، همکاری وحمایت ازچنین دولتی نه میسراست ، نه مصلحت وآنانیکه به طبل این سیاستها میکوبند درباطلاق دولت چپاولگر قابل تدفین اند . اتخاذچنین سیاستی بجزء انزوا گزینی سیاسی وشانه خالی کردن ازمسئولیت مبارزه سیاسی ـ  اجتماعی وسازمانی در داخل کشورمعنی بیش ندارد . مبارزه غرض نفی وطرد نظام ودولت حاضرکه دارای ساختار های قانونی ، نظامنامه ها وانتظامات دولتی ـ امنیتی  وباحمایت حضور قوای بین المللی همراه است ، سیاست عاقلانه متکی برواقع بینی نیست . شرکت کنندگان جلسات مقدماتی همسوئی وگفتمان های سازنده برای تفاهم واشتراک مساعی مشترک ومتشکل سیاسی وعملی به چنین پندارها مشترک رسیده اندوتحت فشار آن قرار دارندودرک میکنند که : ـــ پراگندگی نیروهای ملی ـ دموکراتیک بحیث عامل بازدارنده ومانع حضور سیاسی فعال دروضع موجود سیاسی ـ اجتماعی بوده وهم محاکمه اوضاع جاری را بطور مشترک بادشواری مواجه ساخته است .  نیاز مبرم است تا همه نیروها  احزاب وحلقات ، مطبوعات وافراد مربوط بخانواده مشترک حزب وطن . د .خ . ا. وحاکمیت دولتی آن تحت پوشش برنامه حداقل وکلی ـ انتظام دهنده ، مبارزه سیاسی را بطور مشخص مطرح سازند تا همه نیروهای فوق را پوشش کند ، وازکار آئی عملی ولازم برخوردار باشد . 

 ـــ باید فرصت هارا بحساب آورد ودرک کرد زیرا تنها سیاست کردن درنفی وطرد دولت ونیروهای بین المللی ، که نه مقدور، مصلحت است ونه قابل دسترسی است وهم سیاست عاقلانه متکی برواقعبینی نیست     ـ عکس آن اشتراک وسهم گیری دردولت ضعیف ونا کار آمد که نه به جنگ وخونریزی پایان میدهد ونه بوابستگی دولت به نیروهای نظامی خارجی راه بمنزل می برد . بلکه مساعی ومبارزه نیروهای ملی ـ دموکراتیک را دروضع موجود مستحیل ونابود میسازد . 

  ـــ درارزیابی اوضاع جاری حاضرفضای حمایت ذهنی مردم در شهرهاودهات درحمایت از حاکمیت حزب وطن د .خ .ا وبرگشت آن بعرصه سیاسی وفعالیت سازمانی داخل کشورحکایه دارد ، قابل عطف است . بدین ترتیب  با اجمال اینکه  : وضع حاضر ودر حال تحول بین المللی وداخلی وموقعیت پارچه پارچه نیروهای ملی ـ دموکراتیک  حزب وطن وهم ذهنیت حمایت جامعه برسیاست گذاریهای تاکید دارد ، تا بتواندحضور سیاسی وسازمانی متحدوفعال را تامین کندوبطور مستقل وفارغ ازباطلاق سیاست های دولتی وحمایتگران بین المللی آن ، با استفاده از ارزشهای حاضر که به اثر « رنجهای بیکران خلقهای افغانستان » بدست آمده ، ضرورت مبارزه سیاسی قانونی را غرض تامین آگاهی سیاسی مردم وسازماندهی مبارزه سیاسی بدسترس میگذارد . این سیاستها بوحدت دوباره وسه باره وچند باره « ما »  تاکید چندباره دارد . وحدت این نیروها حضور سیاسی ، سازمانی  مشترک ومستقل را تامین وهم به نیروها امکان  میدهد تا از انزوا وپراگندگی بیرون شده وبحیث نیروی قابل محاسبه درسیاست گذاریهای داخلی وبین المللی تبدیل گردند وبمرکزاجتماعی دادن آگاهی سیاسی بمردم ومتحول ساختن مردم در دفاع از آزادیها ،حقوق افرادوسهم شان در حیات سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی  نقش ارزنده خواهد گرفت. 

برای اجرای چنین سیاستی  لازم می آید تا با استفاده از ارزشهای مطرح شده نظام که متکی است برقانونیت ، آزادیهای دموکراتیک ، تاکید براستقلال ، تامین صلح ، تامین کاروشرایط بهتر زندگی برای همه ، رعایت واستفاده از ارزشهای تمدن جهانی بحیث دستآورد همهً حلقهاومردمان ، که دولتها به رعایت وتطبیق آن مکلف ساخته شده اند وبمبارزه عادلانه ، قانونی ومشروع تاکید دارند .  تاکید ومبارزه متکی برقانون بخواستهای مردم وارزشهای مطرح شده نظام ، دولت وجامعه جهانی  ، به بیداری سیاسی توده ها وسازماندهی مبارزه سیاسی متشکل وبه ارتقای نقش وسهم توده ها درحیات سیاسی یاری می رساند  وتوده هارادر برقراری نظام عادلانه ترودولتی  که توانائی رعایت واجرای ارزشهای دموکراتیک ومستقل ملی را تحکیم نماید قادر میسازد.  

  مبارزه صلح آمیز ، قانونی ومشروع می طلبد که  ؛ با حمایت از ارزشهای مطروحه نظام وتعهدات اجرائیوی دولت وجامعه جهانی به تامین حضور متشکل سیاسی ـ سازمانی دست زد ودربرابر دولت وجامعه جهانی بطور پیگیر ازخواستها ومطالبات توده ها حمایت ومبارزهً فعال را باشرکت توده های زحمتکش سازمان داد . 

 تجارب سه دههً اخیربه « ما »وسایر احزاب وحلقات واعضای حزب وطن . د .خ .ا . آموخته است  ، برخلاف مبانی تفکرآنانیکه  می خواهند با اشتراک وبا ورود بداخل دولت ، دولت را ازدرون متحول سازند وبدرون دولت بمنزلهً ارواح مقدس در جسم نامقدس حلول نمایند وآنرا ازگمراهی وخود پرستی به اطاعت وتمکین از خود فرود آرند . بعقیدهً نویسنده این مختصر ؛ روح نامقدسی از درون بر دولت چنان تسلط یافته است که دوام وبقای آنرا با فساد ، چوروچپاول  دارائیهای عامه  ، زورگوئی ، قوماندانسالاری وبنیادگرائی  وریختن خون هزاران هموطن بیچاره ومظلوم ، اطفال وزنان  توام نموده است .  

 فراهم آوری اهداف مقدس تنها باوسایل مقدس ومشروع مورد پسند وحمایت توده هااست . توده ها در مبارزه سیاسی وسازمانی از وسایل نامقدس بیزارودر معرض نفرت ودشمنی شان قرار دارد وتوسل بوسایل مشروع را حق طبیعی خود دانسته شجاعانه بدان تا سرحد جان بازی وفداکاری می پردازند . 

رفقای نهایت گرامی  ! برای احیای پروسه وحدت حزب وطن د . خ .ا ، حزبیها واحزاب ، حلقات واشخاص بدور حزب واحد واز سرگیری مبارزه مشترک دادخواهانهً  ای که درراه آرمانهای آن اضافه ازنیم قرن با جانفشانی ، ایثار وقربانی که  باشکستها وپیروزی راه دشوار آن پیموده شد ، بار دیگر لازم می آید که براهی رفته درشرایط جدیدبا آرایش جدید نیروها بطور خردمندانه ومعاصر باز گردیم ومبارزه دادخواهانه را درشرایط جدید بطورمشترک سازمان دهیم .  

 محور سازیها ، دعوت ورود وقانع سازی های بامورد وبی مورد غرض جلب وجذب به احزاب ایجادشده از بدنه متلاشی شده  حزب وطن د .خ . ا در زمانی کمتر از دو دهه به  نتیجه مطلوب نرسید وهم این حلقات ازایفای نقش سیاسی بحیث یک الترناتیف از نیروهای دیروز حزب وطن د .خ . ا وحاکمیت آن چه بداخل جامعه وکشور وچه دربیرون از کشوردرروابط احزاب سیاسی نه تنها متبارزنگردید، بلکه روز تاروزرنگ باخت وهرکدام آن با بحران داخلی  مواجه شده اند . فشار وحدت طلبی فعالین وحلقات متشکل شده برای وحدت ، رهبریهای احزاب متشکله را به چالشهای جدیدی فرا خوانده که امربقاوهستی شان را درجواب بسوال تفاهم ، همبستگی ووحدت وابسته میسازد . 

خواست وحدت حزبیها به خواست همگانی وهمهگیرحزبیها ی متعهد چه به داخل احزاب وهم بیرون از آن به امرمبرم برگشت به  حیات سیاسی وحضور دوباره در اوضاع جاری کشوروایفای نقش وطنپرستانه ، صلخواهانه وترقیخواهانه بسود توده های زحمتکش افغانستان تبدیل  کرده است . تجربه کوتاه زمان نشان میدهد که دیگرآن شرایط حزب سازی هاوسربازگیری از کادرهای آماده حزب وطن  وایفای نقش انفرادی سپری گردیده است . احزاب متعدد وکثیرایجادشده تحت فشارفعالان حزبی واشخاص مستقل وجریانهای وحدت طلبانه به انعطاف پذیری به احیای نقش موثر سیاسی بتدریج اینجا وآنجا به امر تفاهم ، مذاکره وبالاخره وحدت تن در میدهند . امروز وحدت خواهی حزبیها ازمقیاسهای تمنا ،آرزو وخواهش از رهبران بیرون شده  بمبارزهً راستین ورویا روی ودر تفاهم وهمبستگی باهم وارد مرحلهً جدیدی گردیده است که آنرا می توان به شایسته گی ازکار نامه های شهدای راستین مبارزه دادخواهانه از طریق صفوف وکدرهاواز پائینیها به بالا ، توام با اقدامات دموکراتیک یاد کرد . اینجا است که جوهرومضمون دموکراتیک وآزاد توده های حزبی در نقش گیری وسرنوشت سازی مبارزه بالا می اید ومبارزه را ثبات وقوام می بخشد . به امید پیروزی وحدت برنفاق وچند پارچه گی ! وحدت اگر امروز تامین نگردید در فردای مبارزه باز هم مطرح وبقا وپیروزی مبارزه بدان بسته است .

 انتخاب ما تنها اینراه است !  

    سرور منگل 

      08.12 .05

 

 


بالا
 
بازگشت