محمد عوض نبی زاده

 

تعلل دولت بخاطرارتقای ولسوالی جاغوری به ولایت

  

 

پیشینهء تجزیه نمودن واحد های اداری هزاره جات:-      

هزاره جات :- منطقه ایست کوهستانی که در مرکز وقلب افغانستان موقعیت دارد باشنده گان هزاره جات در مراحل مختلف تا ریخ شاهد پا کسا زی قومی ومذهبی بودند ودر یکصد سال اخیر تبعیض سیاسی – قومی – نژ ادی- مذ هبی – جغرافیائی - تبعه درجه چندم بودن –تحقیرو اها نت هزاره وشیعه بودن- صدور فرامین ممنو عیت تقرر در ادارات قوای مسلح - استخبا رات و وزارت خار جه بالای آنان- اعمال میشده است . مردم هزاره طی چندین قرن مظلومیت –درد – عذاب - تحقیر و اها نت های فراموش نا شدنی را بوسیله نظام های جابر وستمگر متحمل شده است. سر زمین هزاره جات برای مدت بیشتر از شش دهه بو سیله زمامداران متعصب بنام منا طق مر کزی مسمی و شهرت یافته وحکمرانان مستبد از ذکر نام هزاره جات در رسمیات ور سانه های جمعی خود داری مینمودند- تا از شهرت ومعرفی هویت هزاره جات در چوکات چند ولایت جلو گیری کرده باشد وازمعرفی نام هزاره وسر زمین آن هراس داشتند. که در دوره دوم صدارت محمدداود در هنگام تجدیدنظربر تقسیمات ملکی کشور ولسوالی های هزاره جات< مناطق مر کزی > تجزیه و پارچه پارچه شده و به ولایات همجوار ذیل وابسته و ادغام ساخته شدند .

اول:- ولسوالی های -مر کز بهسود – حصه اول بهسود – دایمیرداد – سر چشمه وجلریز مربوط به ولایت ورد ک.

دوم : ولسوالی های - شیخ علی – سرخپارسا- مربوط به ولایت پر وان .

سوم :- ولسوالی های - جا غوری - مالستا ن – اجر ستان – ناهور – جغتو – قره باغ – خوا جه عمری –مربوط به ولایت غز نی.

چها رم :- ولسوالی های سابق - دایکندی – شهر ستان – کجران – گیزاب – خاص ارزگان- مربوط به ولایت ارزگان که فعلا ولایت دایکندی از بدنه ء  آنها تشکیل شده اند.

 پنجم :- ولسوالی ها ی - لعل وسر جنگل و پسا بند – مربوط به ولایت غور .

 ششم :- ولسوالی های – یکاو لنگ – پنجاب – ورس – شیبر – سیغان و کهمرد – مربوط به و لایت بامیان.

 ولایت بامیان یگا نه ولایت اصلی هزاره جات مر کزی است که تا حدودی نام ونشان مردم وسر زمین هزاره را با خود حفظ نموده است . اما در طی مدت سه قرن اخیر  دراثر سیاست های جابرانه حکمرانان هزاره ستیز مردم هزاره از زادگاه آبائی شان وادار  به کوچ اجباری  ساخته شده .  و این  مردم در دیگر مناطق و ولایت ذیل کشور و یا در کشورها ی همسایه مسکن گزین گردیدند.

 اول - ولسوالی های - بلخا ب - سانچا رک – کو هستانات را سا بق به ولایت جوز جان وبعدآ به ولایت سر پول دوم – ولسوالی های – چهار کنت – شولگر – چمتال – دولت آباد – کشنده – را مر بوط ولایت بلخ سوم- ولسوالی های - دره صوف - پشت بند – را به ولایت سمنگان چهارم – ولسوالی های – دوشی – تا له وبر فگ - دهنه غوری را مر بوط ولایت بغلان پنجم - ولسوالی های - علی آ باد – خان آباد را مر بوط ولایت قندوز ولسوالی دره هزاره پنجشیر را به ولایت پنجشیر - و هزاره های باد غیس – هرات – هیلمند را به ولایات متذکره وابسته نمودند. 

مردم هزاره با فیصد ی های متفاوت نفوس در ین ولایات بودوباش دارند.که هم چنان هزاره های فراری در شهرهای مشهد ایران  و کویته پاکستان نیز سکونت اختیار نمودند .  که حالا بنام  هزاره های کویته  و بربری در آن شهر ها یا د میشوند.

بر اساس تقا ضا و مرا جعه پیهم نما ینده گا ن مردم مناطق هزار ه نشین کشور  به مقامات مسول دولت وقت بتا ریخ 1- 9 – 1366 شمسی شورا ی مرکزی ملیت هزاره  طرح پشنهادی تشکیل ولایات جدید مناطق هزاره نشین کشور را ترتیب وتنظیم نمود که ذیلآتقدیم میشود.

 اول : ولایت بامیان :- شامل ولسوا لی های –یکا و لنگ – شیبر – کهمرد – سیغان – ولسوالی های جدید  شهیدان – بند امیر ودره فولادی .

دوم : ولایت پنجاب :- شامل ولسوالی های - ورس – لعل وسر جنگل – ولسوالی جدید کر مان – ولسوالی جدید سر خجوی- ولسوالی سرجنگل – ولسوالی مهر و تره پس .

 ولسوالی پنجاب پیش از پارچه نمودن هزاره جات بنام  حاکم کلان نشین دایزنگی در تقسیمات ملکی دولت وقت یاد میشد. و بحیث مرکز هزاره جات یاد میگردید .  این ساحه از لحاظ  زیاد بودن  تعداد نفوس – رشد فوق العاده معارف  و اقتصاد- فاصیله دور بودن از مرکز ولایت فعلی شرایط تشکیل ولایت جدید را دارا است .

سوم :ولایت بهسود :- شا مل ولسوالی های مرکز بهسود – حصه اول بهسود - دایمیر داد- ولسوالی جدید سرچشمه – ولسوالی جدید کوه بیرون وولسوالی نا هور .ولسوالی جدید برجگی.

ولسوالیهای مرکز  و حصه اول بهسود – دایمیرداد  چون از لحاظ ترکیب و ساختار قومی با ولایت وردک تجانس قومی ندارند . و از رهگذر  زیاد بودن تعداد نفوس – رشد معارف و اقتصاد – فاصیله با  مرکز شرایط ولایت شدن را دارا میباشد .

چها رم: ولایت دای کندی :- شامل ولسوالی های حصه اول شهرستان – حصه دوم شهرستان -ولسوالی کجران - ولسوالی جدید خدیر – ولسوالی جدید سنگ تخت – ولسوالی جدید اشتر لی –ولسوالی جدید تمزان – گیزاب .

پنجم : ولایت جا غوری :- شامل ولسوالی های  مالستان- اجر ستان  - خاص ارزگان  - قره باغ و بخشی از جغتو- ولسوالیهای جدید زیرک – ولسوالی جدید شیر داغ – ولسوالی جدید سنگ سوراخ.

ولسوالی جاغوری بر خلاف اکثر ولسوالی های کشور  نه تنها دارای یک  مرکز ولسوالی در سنگ ماشه  که دفا تیر ادرارت دولتی - شهرک – دکانها  - چندین مکاتب لیسه – شفاخانه – کلینیک و مراکز صحی راه های مواصلاتی  و غیره را بخود جا داده است . ولی  برعلاوه مرکز ولسوالی چندین شهرک وبازار  محلی دیگر  مانند مراکز دیگر ولسوالی های کشور در انگوری  -غجور – سنگ سوراخ  وغیره در ساحه ولسوالی جاغوری موجود است .  در سراسر جاغوری مجموعآ - 80  - مکتب وجود دارد که از آن جمله 21 – باب مکتب آن لیسه هستند . و چندین اتحادیه ترانسپورتی در جاغوری فعالیت می نمایند . بناء جاغوری از لحاظ داشتن نفوس زیاد  - رشد خارق العاده معارف و اقتصاد که به کمک مردم صورت گرفته  - و فاصیله ازمرکز ولایت  شرایط ولایت شدن را کاملآ دارا میباشد .

 

 دوباره این طرح پشنها دی شکیل ولایات جد ید در زمان حیات شهید مزاری از طرف حزب وحدت اسلامی افغانستان تکمیل و بر اساس همان طر ح ولایت جدید دایکندی تشکیل و فعال شده است.

تشکیلات وتقسیمات ملکی و ادا ری درافغانستان آنگونه که در  قوانین آن صراحت دارد برمعیارهای چون قلمرو،نفوس واوضاع واحوال اجتماعی واقتصادی استواراست،اما بنظرمیرسد معیارهای تسجیل شده درقوانین تنها معیارهای موثرنیست زیرا تشکیلات عینی ادارات محلی درافغانستان تصویروارونه تری رانشان میدهد،بنظرمیرسد که دراین میان سلیقه هاوعلایق سیاسی وقومی نقش عمده خودرا برای حاکمان وقت  دراین تشکیلات داشته است، مناطق ومحلات که این شرایط درآن رعایت نشده یا ازآن چشم پوشی صورت گرفته زیاد است.  اما تمامی مناطق هزاره نشین و بخصوص جاغوری ازجمله ولسوالی های است که درمقایسه با بعضی ولایت های افغانستان ازشرایط بهتری  مندرجه قانون مذ کور برخورداراست.ازچندی بدینسوزمزمه ارتقای جاغوری ازولسوالی به حیث ولایت درسطوح مختلف مطرح و، موضوع ولایت شدن جاغوری بیشترزمانی برسرزبانها افتاد که حکومت جدید بعد ازکنفرانس بن استقرار یافت،این امربیشترناشی ازتلاشهای پیگیرمردم ولسوا لی های جاغوری و مالستان  درامرگسترش تعلیم وفرهنگ بودکه درسالهای اخیر بشدت روی آن تاکید شده بود وبخودی خود آگاهی مردم رابرای دستیابی به حقوق شهروندی شان درپی آورد. دردنباله این موضوع نماینده ها وبزرگان این ولسوالیها بصورت مکررتقاضای شانرا با مسولین امور مملکت درسطوح مختلف مطرح کردند وپاسخهای  مثبتی راهم دریافت کردند،اماازآنزمان تا کنون مدت زیادی میگذردولی آرمان دیرینه این  مردم هنوزهم برآورده نشده است .

در شش سال اخیر مکررآ جمعي از علماء ، موسفيدان و نمايندگان مردم  ولسوالی های جاغوري ومالستان درخواستي مردم شان  را مبني بر ولايت شدن ولسوالي حاغوري از مقامات ذي صلاح نموده بودند كه به ادامه آن تني چند از علماء ، موسفيدان و نمايندگان ولسواليهاي جاغوري و مالستان بارها در ارتباط ارتقاي ولسوالي حاغوري به ولايت از طرف مردم جاغوري و مالستان ملاقات های  مکرر با مقامات دولتی ، در كابل  انجام دادندطي ملاقات های خصوصي كه با  ریس جمهور و وزیر داخله داشتند پيشنهاديه مردم جاغوري را احكام رسمي صادر و شامل مراحل قانوني نمود با تشكيل هيئت از چند وزارتخانه  تا وضعيت جغرافيائي و نفوس ولايت جدید  پيسنهادي جاغوري را مورد مطالعه قرار دهند و بعد از طي مراحل قانوني به پارلمان كشور ارجاع گردد . نمايندگان مردم جاغوري و مالستان در اين ارتباط با رئسای ولسي جرگه و مشرانو جرگه ،  ملاقات  كه هر كدام وعدۀ همكاري دادند و ، ارتقاي ولسوالي جاغوري را به ولايت يك امر قانوني دانسته درخواست مردم جاغوري و مالستان را حق طلبانه خواندند . نمایندگان مردم در هنگام ملاقات گفتند که  امروز اگر 80 مکتب  وچندین  کلینیک وشفاخانه در جاغوری وجود دارد از کمک دولت نبوده بلکه مردم از جیره خانواده شان کم کرده زحمت کشیدند برای شان مکتب کلینیک و شفاخانه  ساختند . طوریکه جاغوری با داشتن  بیش از 42720 نفردانش‌آموز اعم ازذکور واناث درنقا ط مختلف ولسوالی بلند ترین تعدادی ازدانش‌آموزان را درسطح ولسوالی ها ی کشور دارا می باشد واین کمیت نسبت به شاگردان  مکاتب تعدادی ازولایات نیزاضافه تر  است . و مردم  این ولسوالی ها درچند سال اینده نیاز به یک دانشگاه دارند و بارها این قضیه را  با  مقامات  دولتی مطرح و گفتند که هنوز ولایات در افغانستان دانشگاه ندارندو شمادر سطح و لسوالی آنرا  میخواهید هنوز سرکهای پایتخت پخته کاری نشده است شما در سطح ولسوالی میخواهید هنوز ولایات  میدان هوای ندارند شما در ولسوالی میخواهید. این است پاسخ های غیر مسولانه مسولین دولتی کشور برای نمایندگان مردم جاغوری . قوانین افغانستان نشان میدهد که ادارات دولتی باشرایط نه چندان ساده تقسیم واداره میشود،تشکیلات موجودهء ادارات دولتی توسط قانون اداره محلی که دردوره حکومت نجیب الله به تصویب رسیده اداره میشود،قانون جدید تشکیلات دولت  تهیه وبه پارلمان فرستاده شده است که   تا هنوزبه تصویب نمایندگان مجلس نرسیده است ، قانون اداره محلی آنزمان واحدهای اداری را به ولایات وولسوالی ها تقسیم بندی کرده است،ولایت ها وولسوالی ها به نوبت خود بدرجات اول،دوم وسوم تقسیم بندی میگردد،این درجه بندی به اساس شرایط خاص صورت گرفته است. ماده پنجم این قانون درمورد ایجاد یک ولایت جدید بگونه ذیل صراحت دارد.

1-ولایت نظر به تعداد نفوس،وسعت ساحه،چگونگی وضع اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی وسایرخصوصیات منطقوی تحت شرایط ذیل تشکیل میگردد:

a.       بیش ازدوصد هزارنفرنفوس داشته باشد.

b.      حداقل دارای سه ولسوالی باشد.

 2.-     ولایت بارعایت شرایط مندرج فقره (1)به درجه اول،دوم وسوم تقسیم بندی میگردد.

 جاغوری درحال حاضرتمام شرایط فوق را برای ارتقای خود بحیث ولایت  دارد.

جاغوری درلست ولسوالی های ولایت غزنی شامل ولسوالی درجه اول محسوب شده که شرایط برای درجه اول بودن یک ولسوالی با داشتن نفوس بیش ازپنجاه هزارنفر،داشتن خصوصیت شهری واهمیت اقتصادی-اجتماعی،داشتن موقعیت سرحدی وفاصله بیش ازصد کیلومترازمرکزولایت نهفته است. پروسه ارتقای یک ولسوالی به ولایت طوری است که شرایط لازمه برای ارتقای ولسوالی به ولایت توسط هیئت باترکیب ازادارات مختلفه کشوربه رهبری  وزارت امورداخله بررسی شده ودرصورت دارابودن چنین ظرفیتی پشنهادیه ازطرف وزارت امورداخله ترتیب وبه شورای وزراء ودرراس آن رئیس جمهور برای تصویب فرستاده میشود،بعد ازمنظوری رئیس جمهوراین پشنهاد به شورای ملی (پارلمان )برای تصویب به رای گیری گذاشته میشود ودرصورت تکمیل نصاب رای گیری ولسوالی پیشنهادشده به ولایت ارتقاء خواهد یافت.تازمانیکه پارلمان تشکیل نگردیده بود آخرین مرحله تکمیل این پروسه همانا تصویب رئیس جمهور بود که نهایی شمرده میشد، اما با تشکیل پارلمان این پروسه بیشترپیچیده شده است زیرا درنگاه اکثریت اعضای پارلمان ارتقای جاغوری به ولایت به معنی ازدست دادن امتیازات برای آنها محسوب میشود وتاوقتیکه آنها درمقابل به امتیازاتی برای مناطق واقوام خودشان دست نیابند بآسانی حاضر به امتیازدهی یکجانبه نخواهند شد. واقعیتهای موجود نشان میدهد که تعداد نماینده های هزاره جات برای تکمیل نصاب رای گیری وتصویب این امر خیلی کمترازحد انتظاراست.

 متاسفانه جاغوری توانست که تنها فقط یک نماینده به ولسی جرگه بفرستد ،ایجادهماهنگی لازم برای این مامول مسوولیت جلب آرای سایر نمایندگان پارلمان مستلزم سیاستگذاری ودرایت زیادی است که بواقعیت کاریک فرد نیست.ازجانبی هماهنگی وهمسویی خودمردم نیز تاحدزیادی تقویت کننده موضع مجریان این پروسه میباشد.زیرا همصدایی مردم آهنگ حق خواهی ,  را رسا ترساخته وموضع شانرابزرگتر نشان خواهدداد.  اظهارات شاه گل رضایی یگانه وکیل مردم جاغوری در ولسی جرگه درباره ارتقای ولسوالی جاغوری به ولایت جدید خدمت خوانندگان عزیز ارایه میشود که میگوید :-

  از چند سال بدینسو تلاشهای زیادی برای ولایت شدن جاغوری دررده های مختلف بصورت رسمی وغیررسمی جریان داشته،ملاقاتهای متعددی صورت گرفته وتا حدودی نتایجی هم بدست آمده است چنانچه  دولت هیئت مختلط را ازادارات مختلفه متشکل از8 وزارت موظف کردند، وهیئت دراواسط سال گذشته به جاغوری مسافرت وبااستقبال گرم مردم  محلی مواجه گردیدند،هیئت درطی مدت اقامت شان شرایط قانونی مسئله را که شامل تعداد نفوس ،مساحت جغرافیایی واوضاع واحوال اقتصادی-اجتماعی میگردیدبررسی کرد ند وبعد ازتهیه گزارش به کابل برگشتند بعدازهماهنگی، این نظریات توسط وزارت امورداخله ذریعه پیشنهادیه به ریاست عمومی اداره امورسپرده شد تا درفرصت مناسب برای بحث به شورای وزیران پیشکش گردد، براساس آخرین اطلاعات پیشنهاد مذکورهنوزهم دراداره اموراست وبه شورای وزراء پیشنهاد نگردیده است.

درحال حاضر این موضوع دریک خلای قانونی قرار دارد  زیرا قانون تشکیلات اساسی دولت وقانون اداره محلی  که  تا هنوزبه تصویب شورا نرسیده است، اما تصویب قوانین مذکور بر مشکلات  اینموضوع بیشترازپیش خواهدافزود زیرا مواد این قوانین معیارهای سختی فراراه این کارقرارداده است وتاحدود زیادی این معیارها بالا رفته است بگونه نمونه معیارنفوس برای ولایت درجه سوم که قبلا 250000 هزارنفردرنظرگرفته شده بود درقوانین جدید تقریبا دو برابر افزایش داده شده است. عدم موجودیت احصائیه دقیق نفوس تمام کشورومنجمله جاغوری وولسوالی های دیگرمثل مالستان که قراراست به جمع ولسوالیهای مربوط جاغوری به حساب آید، بگونه که احصائیه مرکزی  قبلا نفوس جاغوری را 288000 به ثبت رسانده بود اما درحال حاضرنفوس جاغوری درحدود 400000 تخمین زده میشود.    بروکراسی وضعف ادارات دولتی تا حدود زیادی باعث کندی این روند شده است . نوع وشیوه برخورد واجرائات مقامات هم تاحدود زیادی نسبت به اقوام مختلف  و نا همگون  است، بطور  نمونه اقدام عملی پروسه جاغوری قبل ازپنجشیر بود وازطرفی دیگر  جاغوری نسبت به پنجشیر نفوس ومساحت جغرافیایی بیشتری هم دارد درحالیکه پنجشیر درتشکیلات رسمی دولت به حیث ولایت مستقل به ثبت رسید.  افغانستان کشوریست که جریانات چند دهه آشوب وجنگهای خانگی اختلافات عمیق قومی ،مذهبی و سمتی رادربین مردم آن ایجاد کرده است. 

1-   مقامات دولتی میگویند که درحال حاضر احصائیه دقیق ازتعداد نفوس در هرولایت وجود ندارد، آمارواحصائیه های که قبلا گرفته شده به دلیل نبود میکانیزم دقیق وروشن وسایر موانع ومشکلات فرهنگی ،جغرافیایی وامنیتی ازاعتبارچندانی برخوردارنیست بناء ا ین پروسه تا زمان احصائیه گیری دقیق نفوس به تعویق انداخته شود. اما با آنهم با استناد به احصائیه مرکزی که دولت ارائه کرده وپروسه های بزرگ ملی مانند انتخابات براساس آن انجام پذیرفته نشان میدهد که جاغوری نفوس جاغوری درهنگام انتخابات 288000 نفرتخمین شده است حداقل نسبت به 4ولایت برحال وموجود زابل ، نورستان، پنجشیرونیمروزنفوس بیشتری را درخودگنجانیده  است، اما باآنهم  تاهنوز بحیث ولسوالی باقی مانده  است.

2-     دلیل تراشی مسولین  دولتی  که بیشتررنگ وبوی سیاسی دارد اینست که یکنوع هماهنگی ودادوگرفت متقابل میتواند راهگشا باشد،طوریکه بنمایندگی ازاقوام دیگر نیزپیشنهاد ارتقای ولسوالی به ولایت ارائه گردد واین امتیازمتقابل میتواند تاحدودی نمایندگان اقوام مختلف را بدین امر راضی بسازند که به تمام این ولسوالی ها رای مثبت بدهند، جریانات فعلی درحال حاضر نشان میدهد که تلاشهای عملی دراین راستا ادامه دارد،زیرا قرارمعلوم ولسوالی پامیربدخشان (نمایندگی ازتاجکها) اسناد مربوط به ولایت شدن ولسوالی شان قبل ازجاغوری تکمیل وبه اداره امور سپرده شده بود واسناد مربوط به ولسوالی دیگر مثل شینوار(نمایندگی ازپشتونها) نیززیرکاراست وقراراست که بزودی تکمیل وبه اداره امور تسلیم داده شود.بدینترتیب هریک ازاین ولسوالی ها که نمایندگی ازیک قوم مشخص رامیکند امکان زیادی را برای ارتقاء به ولایت چه درتصمیم گیریهای شورای وزیران وچه درتصامیم شورای ملی پیدا خواهد کرد.خانم رضایی درموردکارکردهای پارلمان در ین مورد چنین ابراز نظر میدارد:

 مشکلات عمده اینکار درداخل پارلمان اینست که هنوز درداخل پارلمان گروپهای سیاسی دایمی که موضع واحدی را دنبال کند شکل نگرفته است برخوردها وموضع گیری ها بیشتر انفرادی است وافراد زیادی هستند که مواضع چندگانه رادرتحولات نشان داده اند ولی با آنهم ازآدرسهای مختلف بحث های زیادی صورت گرفته وتاحدود زیادی موافقت هم صورت گرفته ونویدهای داده شده است اما ثمره این بگومگو ها را نتایج رای گیری این پروسه ثابت خواهد ساخت .

خانم رضایی میگو ید که ا ین موضوع رابه سطوح مختلف  بایدکشاند دراین دوران نماینده های مردم در مراحل مختلف همراه با رئیس جمهورملاقاتها ونشستهای را داشته اند اما مراجع روشنفکری وبخصوص دانشجویان به این مسئله توجه وعلاقمندی کمتری ازخود نشان داده اند درحالیکه جاغوری سخت به این همکاری تحصیلکرده های شان نیازمند است وامیدوارهستیم که دانشجویان ما درکنارسایراقشار مردم درین زمینه تلاشهای لازم را انجام دهند.

مشارکت ملي وقتي شکل عملي به خود مي گيرد که تمام مليتهاي افغانستان متناسب به تعداد نفوس شان در تمام نهادهاي قدرت دولتي و ملي سهيم گردند. تنها با اشتراک چند وزير در کابينه، مشارکت ملي تامين شده نميتواند و نبايد هم بسيار دل خوش کننده باشد. نهادهاي قدرت، از کابينه گرفته تا ولايات، ولسواليها،  سفارت خانه ها، نهاد هاي قضايي، شهر داريها، بدنه هاي کاري و اجرايي وزارت خانه ها، وغيره، همه را احتوا مي نمايند. اگر در همه ء اين نهاد هاي قدرت، حضور کادر هاي ملي تمام جوامع افغانستان، مطابق به شعاع وجودي شان، تامين نشود نبايد از مشارکت ملي و عدالت اجتماعي، سخن گفت. افغانستان امروز افغانستان ديروز نيست. تجربه‌هاي ديروز نيز به بهاي آساني گرفته نشده بود كه امروز به سادگي از كف نهاده شود. افغانستانِ جديد به سياست‌هاي جديد، به سنت‌هاي جديد ضرورت دارد. مردم هزاره به حيث ساکنان بومي افغنستان، به استقلال، تماميت ارضي و حاکميت ملي کشور افتخار مي نمايد. بدون شک رسيدن به وفاق ملي منوط به شرکت تمام اقوام، قبايل و تبارهاي خورد و بزرگ، مطابق به تعداد نفوس شان در حيات سياسي کشور مي باشد مردم هزاره با درس هاي که از گذشته ء تاريخي خود گرفته است به درستي درک مي نمايد که ضمانت هاي بين المللي در جهت تحقق دموکراسي، عدالت اجتماعي، رعايت حقوق انساني در کشور ما به وجود آمده است. پيدايي اين ضمانت ها در کنار ثمرات مختلف خويش، اين اميد را تقويت مي کند که تاريخ بار ديگر بر ما تکرار نشودو مردم ما گروه، گروه در اثر عصبيت هاي قومي و قبيلوي به کشتار گا ه ها، نروند. بجاست که مردم افغانستان با پشت سرگذاشتن تجربيات تلخ گذشته و قريب به سه دهه جنگ ‏و درگيری، اختلافات خود را کنار بگذارند و برای افغانستان آزاد، آباد و مستقل تلاش نمايند. به اين ‏نکته بايد اذعان کرد، افغانستان عليرغم پيشينه ای تاريخي و فرهنگي که دارد، امروز نيز اين کشور از ‏سرمايه های علمي، فرهنگي، اقتصادی اثار تمدني و باستاني فرواني برخوردار مي‌باشد که در صورت ‏استفاده درست ازين امکانات مادی و معنوی و نيروهای فکری- فرهنگي به توسعه افغانستان ‏سرعت بخشيده و اين کشور را در زمره کشورهای پيشرفته جهان قرار خواهد داد.

نتیجه گیری :- تاریخ خونین و استبدادزده افغانستان گواهی میدهدکه هیچ یک ازاقوام دیگر مانند مردم هزاره موردتبعیض و ستم وحشیانه نظام های وقت  قرار نگرفته اند .که زمامداران قوم گرای سلطنتی در شش دهه اخیر بخصوص به دوره دوم صدارت محمدداود در هنگام تجدید نظربر تقسیمات ملکی کشور سعی کرده است محلات وولسوالی های هزاره جات مرکزی را بصورت پارچه – پارچه به شش ولایت هم جوار هزاره جات مر بوط سا زند تا از تشکیل و ایجاد ولا یات جداگانه و مستقل  هزاره نشین و از ذکر هویت و نام هزاره ها جلو گیر ی بعمل آورند . گرچه طرح پشنها دی  تشکیل ولایات جد ید  چندین بار بوسیله اشخاص صاحب نظر مردم هزاره و متخصصین این بخش کشور  تکمیل و پشنهادات مکرر صورت گر فته  است. ولی  امید واریم ر هبران کنونی دولت این موضوع حیا تی را در نظر داشته و بخاطر  تامین عدالت اجتماعی  -رفع وزدودن رنج های بیکران جامعه هزاره  که  ولایت جدید جاغوری  و ولایات پشنهادی  دیگر را در هزاره جات منظور وتقاضای برحق و عادلانه مردم هزاره را  که چندین قرن مورد تبعیض تقسیمات جغرافیائی قرار گرفته است  مورد اجابت قرار دهند و این میراث شوم گذشته بیشتر ازین بر شانه های مردم هزاره سنگینی نکرده و این  مردم  تحقیرشده و زیر ستم  نیز به خواست برحق خویش درین باره  برسند.

روی کرد ها

- ویبلاگ جاغوری زیر عنوان جاغوری وفرایند تبدیلی ان به ولایت کی و چگونه؟ بخش اول ودوم  نوشته:- حمید کیهان .

- سایت آریایی زیرعنوان مظلوم و مغضوب وا قع شدن مردم و سر زمین هزاره جات در ادوار گو ناگون تاریخ نوشته:- صاحب این قلم.     -   30  -    ماه – مارچ  – سال – 2008- میلادی.    

 


بالا
 
بازگشت