محمد عوض نبی زاده

 

مذاکره با طالبان مبارزه علیه تروریزم جهانی را خدشه دارمیسازد

 

مذاکره با طالبان یک موضوع بحث برانگیزیست که، این امر را میتوان در مجبوریت های همه طرف های در گیر بحران افغانستان دانست. بخصوص بمباردمانهای اخیر قوای امریکا برمواضع طالبان در آنطرف خط دیورند ، آی اس آی و نظامیگران پاکستان را در برابر انتخاب دشوار قرارداده است، که یا راه تفاهم و صلح را بپذیرند ویا مانند همیشه به تربیت، تمویل،تسلیح و صدور آنها به افغانستان ادامه دهند که در آنصورت ضربات بعدی را متحمل و بحران بی ثباتی بیشتر دامنگیر پاکستان خواهندشد . امروز واقعیت های موجود منطقه برای امریکائی ها  برملا گردیده ، که  همه روزه تلفات میدهند،و قانع شده اند که منبع و منشاً بنیادگرائی ، افراطیت، طالبانیزم و تروریسم درخاک پاکستان است.حالاهمه مردم دنیا آگاهی دارند  که استخبارات  نظامی آنکشورنیازمندیهای جنگی تروریستها را تاًمین و این گروه تبهکار را به سراسر جهان صادر مینمایند. ، زادگاه و مرکز اصلی طالبان در پاکستان است تا زمانیکه این مسًله از طریق فشار های سیاسی ـ نظامی بین المللی حل و فصل نشود ـ مشکل است که به آن خوشبین بود ، زمانیکه حکومت افغانستان ، مذاکرات پرازابهام را درعربستان سعودی با طالبان  آغاز کردو به نماینده گی از طالبان نوازشریف ،مولانا فضل الرحمن، قاضی سمیع ا لحق و شیر پاو سابق وزیر داخله پاکستان جا نشین نصیراله بابر سخن گفتند.اینجا ست که سناریوی قبلی تکرار میشود، سالهاست که قدرت سیاسی- نظامی کشوربه این شیوه میان بنیادگرایان و افراطیون صادر شده از پاکستان دست بدست میشود ودراین میان مردم عادی و بیگناه کشوراند که قربانی میدهند . میزبانی پادشاه عربستان سعودی ازاین مذاکره بیانگراین واقعیت است که دولت وی کما کان درمدیرت فکری , مالی و سیاسی طالبان نقش تعیین کننده دارد. اماباتوجه به گسترش روزافزون ساحه نفوذ طالبان و باتوجه به تمایل وتاکید برشرکت آنان درساختارقدرت دولتی، این گمانه به یقین تبدیل میگردد که رفتاروسیاست طالبان توسط حلقاتی تدوین وتعریف میگردد که ظاهرآ باآنها درجبهات جنوب درحال نبرد قراردارند. حالا اگرامریکائی ها میخواهند واقعاً مسًله افغانستان حل شود در حالیکه با حکام جدید پاکستان آقایون زرداری و گیلانی میانه خوب نیز  دارند، طوریکه  آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان ضمن اعلان مقابله سرسخت حکومتش در برابر طالبان و افراطیون دهشت افگن ،  گفت من آکسیجن را بالای آنها قطع خواهم کرد. باید امریکا  از طریق آنها ، اردو و آی اس آی پاکستان را از هواخواهان و متحدین طالبان پاکسازی نمایند ـ مدارس ترورست پروررا درسراسر پاکستان ببندند ـ پایگا های تعلیم وتربیه تروریست ها  را منهدم وسران آنهارا به محکمه بسپارند ،سرحدات پاکستان و افغانستان رابه دیواری نفوذ نا پذیر در برابر عبورومرور ترورست ها مبدل سازند .اختلافات سرحدی افغانستان وپاکستان را ازطریق سیاسی وتحت نظرسازمان ملل متحد حل وفصل نمایند .اگر چنین آرزو براورده شود در آنصورت طالبان وترورست ها دیگر افغانستان را به سر زمین ناآرام وخون وآتش مبدل نخواهندکرد. دولت های غربی درراس آمریکا که هفت سال قبل  با ساز و برگ نظامی ونشان دادن ابهت وقدرت زیاد به افغانستان هجوم اوردند، علاوه از نابودی طالبان که فکر اشغال بسیاری از کشور های دیگر و تسلط بر حوزۀ نفت خیز خلیج فارس را نیز به سر داشتند؛ اما بعد ازگذشت هفت سال جنگ فرسایشی با تروریزم وتحمل هزینه وضایعات سنگین، طالبان وحامیان تروریزم بین المللی درافغانستان، طرف مذاکره وتفاهم قرارگرفته وحتی حضوررسمی آنها درساختار قدرت دولتی توجیه پذیر میگردد، کسانینکه غازی استدیوم را به مسلخ تبدیل کرده بودند، کسانیکه خود را مالک و خالق زنان میدانستند و در هر کوچه و بازار زنان را قمچین می زدند، ولگد مال میکردند. آنانیکه مکتب ومعارف را بسته بودند و در زمان حاکمیت شان استخوان های مرده های افغانستان از خاک کشیده شد، آنانیکه میراث های فرهنگی را به توپ وتفنگ بستند وغارت کردند.  جریان طالبان وتفکر طالبانی درسایه ی حمایت این سازمانها که به حاکمیت درکابل دست یافتند، میدان ورزشگاه غازی را درپایتخت به میدان سنگسار واعدام زنان ومردان مبدل کردند. آنها در دوران حاکمیت شان درپایتخت مکاتب و محل آموزش و تحصیل را به محل تعلیم وتدریس نفرت وخشونت درآوردند.گروه طالبان; تحریک تروریستی وافراطی دردوران حکومت شان درافغانستان. بیشترازچهارملیون شهروندان افغانستان را آواره مجبوربه مهاجرتهای اجباری کردند ویکتعدادازترس جان افغانستان را ترک کردند. وبا توجه به قتل عام ونسل کشی مردم هزاره وازبیک درمزارشریف ونسل کشی مردم بیدفاع هزاره دریکاولنگ. وقتل عام مردم تاجک در شمال کابل .وقتل عام درکابل وسایرنقاط مختلف افغانستان مورد شکنجه واعدام های خودسرانه بدون ارتکاب جرم باقوانین وحشت انگیزش و گذشته ازاینکه تحریک طالبان دشمنی سرسخت با طبیعت را جز فرهنگ خودمیداند مانند. سوختاند ن باغهاوگلستان ومراکزبینظیر تاریخی مانند مجسمهای تاریخی بامیان وغارت نمودند اموال مردم و صدها جورستم های غیر انسانی را مرتکب شدند بنابراین حضورچنین گروه ترورستی پیامدش فراترازتبعیض (تصفیه قومی ونسل کشی را تکرارخواهدکرد) با تغیرات بوجود آمده حلال مشکلات نیست بلکه خود مشکل سازاست . مصالحه با طالبان و القاعده هم غير قابل تصور وهم به لحاظ اخلاقي نفرت‌ انگيز خواهد بود؛ سازش ومعامله با سیاه ترین وقشری ترین عناصرنابکار طالبان که سرنوشت هزاران هزارانسان بلاکشیده ء و مردم مظلوم سرزمین مان که ستم وشکنجهء رژیم طالبانی را با گوشت وپوست خود چشیده و تجربه کرده اند ، توسط کسانی که از حقوق بشر دم می زنند  و دموکراسی را فریاد می کنند ، به حراج گذاشته میشود . مردم افغانستان هرگز فراموش نکرده اند که طالبان در چند سال تسلط سیاه شان بر این مرزوبوم چه بیدادی را که به راه نینداختند وچه آسیاب سنگی را که بالای سرهموطنان شان نه گردانیده اند! آخرچه کسی قادر خواهد بود تا خاطرات تلخ ودردناک نسل کشی ها ، مثله نمودن ها ، کیبل کاری ها، آدم کشی ها ، زن ستیزی ها، فرهنگ ستیزی ها  ورونق کشت وزرع مواد مخدر توسط  طالبان سیاه کار را فراموش کند؟ مگر همین چند روزپیش این جلادان 27 تن  جوان معصوم وزحمتکش را که برای پیداکردن لقمه نانی به کشور دیگری می رفتند با وحشیانه ترین طرز به خاک وخون کشانیدند تا بیشتر از پیش تخم ترس ووحشت را دردل های معامله گران و باداران رنگارنگ شان بیفشانند وآنان را به تسریع این سازش خاینانه تشویق کنند. اگراین استراتیژی به نیت ایجاد اختلاف میان القاعده وطالبان طرح گردیده باشد وجداسازی طالبان از پیکرهء القاعده شاید بتواند دریک مقطع زمانی از روند رو به توسعهء بحران ناامنی جلوگیری نماید، اما باتوجه به رابطه ارگانیک ومناسبات ایدیولوژیک میان گروه طالبان والقاعده این استراتیژی ، القاعده وحامیان منطقه ي آن را درموقعیت برترقرارخواهندداد. رشد وتکثیر طالبان درمناطق قبایلی پاکستان و مذاکره باطالبان افغان و مشروعیت بخشیدن تدریجی به آنها در تغیرجغرافیای سیاسی منطقه منتهی وتداوم بحران درمنطقه ومشروعیت یافتن طالبان را برجسته ترمی سازد. ، و شعار مبارزه علیه تروریزم بین المللی که درپای آن میلیاردها دالر وتلفات هزاران انسان هزینه گردیده به فراموشی سپرده خواهد شد.

برای تشویق و ترغیب دولت و حامیان وی بخاطر مذاکره با طالبان چند تن از دانشمندان ونظریه پردازان  خارجی ازجمله  بارنت روبین، رییس مطالعات استراتیژیک دانشگاه نیویارک و نظریه پردازوطراح پا لیسی حمله نظامی به افغانستان و عراق  و احمد رشید ژورنالیست پاکستانی و کارشناس مسایل افغانستان نیز گفته اند که برای آوردن ثبات دایمی در افغانستان این کشور باید مذاکرات همه جانبه را با پاکستان در مورد خط دیورند آغاز نماید تا طالبان از القاعده جدا ساخته شود و ایشان ازرئيس جمهورجديد  امریکاتقاضا می نمايند تا ازيک دپلوماسي وسيع منطقوي که هدف آن اطمينان دادن به پاکستان درمورد نگرانيهاي امنيتي اش است حمايت کنند . شورشگري را که عمدتاً  درمناطق پشتون نشين واقع درشرق وجنوب افغانستان ريشه عميق  دوانيده است، ، نمي توان تازماني که اسلام آباد براي طالبان ومتحدان  آنها پناهگاه هاي محفوظ وسايرکمکها را درمناطق قبايلي مرزي فراهم مي آورد ، شکست داد.  و شوراي امنيت سازمان ملل متحد باید يک گروه تماس را متشکل از پنج عضو دايمي شوراي امنيت سازمان ملل متحد - پیمان ناتو،  وعربستان سعودي به وجود آورد ، تا مذاکرات بين هند وپاکستان درمورد افغانستان وکشمير، وبين افغانستان وپاکستان درمورد تعيين خطوط مرزي آنها، به راه بياندازند. اين گروه تماس بايد به روسيه وايران درمورد نيات ايالات متحده امريکاو ناتو اطمينانهاي امنيتي بدهد. و در ضمن گزارش 16 دستگاه استخباراتي مخفي امریکا  تحت عنوان " حدس استخبارتي ملي " ياد شده است، که درآن ازخرابي وضع امنيتي ، رشد فساد درحکومت کرزي، تجارت مواد مخدر که نصف افتصاد افغانستان راتشکيل مي دهد ، وافزايش حملات طالبان ومتحدان آنها که دراثرآن شمار تلفات نيروهاي امريکايي وناتو درسال 2008 ، به تناسب سال گذشته افزايش يافته است سخن به ميان آورده است . انگلیس ها به صفت حامیان دموکراسی در افغانستان دیکتاتوری میخواهند که منظور شان طالبان است ومیگویند با طالبان صحبت شود. وهر روز و در صدد یا فتن راه معامله با طالبان اند. متاسفانه فضای روانی که  دراین روزها با سخنان مقام های عالی رتبه نظامی و سیاسی بریتانیا  -امریکا شکل گرفته است، که ازسوی دیگرممالک غربی نیز به طورغیرمستقیم حمایت می شود. به این طراحان معامله با طالبان باید گفت که  اگر طالبان در افغانستان پیروز شوند، دیگر غربی ها درخانه های خود نیز امن نخواهند بود.ازمدت ها به این سو دولت افغانستان با سیاست گذاری های مخفیانه و دور از چشم مردم، همیشه تلاش کرده است تا حلقاتی از طالبان را وارد حکومت کند که در برخی موارد از سوی جامعه جهانی نیز این گونه اقدامات شان مورد تایید قرار گرفته است  .  دولت افغانستان بايد در نظر داشته باشد که در شرايط فعلي، اوضاع سياسي کاملاً تغيير کرده است. نه گروههاي مخالف مانند گذشته در چوکات سياسي واحد، فعاليت مي‌کنند و ازرهبري واحد معين فرمان مي‌برند و نه کشورها و حلقات سياسي و نظامي از نفوذ و تأثير گذشته خود بر گروههاي مخالف برخوردار مي‌باشند. بنا بر اين بايد با تحليل وضعيت گروههاي مخالف، طرفهاي مذاکره را با دقت و هوشمندي سياسي شناسايي کنند. زيرا مذاکره با هرحلقه نظامي و سياسي، خصوصاً حلقه‌هاي خشونت‌گرا، صلح و امنيت را در افغانستان باز نمي‌گرداند.

گروه طالبان هم با روي کار آمدن يک سيستم جديد اسلامي از ديدگاه خود آنها تأکيد مي‌ورزد و خروج نيروهاي خارجی را به صورت پيش شرط مذاکره مطرح مي‌کند. ولی موضع گيري رسمي دولت افغانستان، تا هنوز هم در ابهام قرار دارد. آنچه از اظهارات رييس جمهور حامد کرزي به دست مي‌آيد،  که از اصل مذاکره با گروه طالبان و در کل مخالفان دولت حمايت مي‌کند و حاضر است در هر سطحي با آنها وارد گفتگو شود. آقاي اسپنتا وزیرخارجهء افغانستان درروز های آغازین مذاکرات مخفی و غیر شفاف عربستان سعودی  در يک اظهارات تند  بیان داشت وگفت آنانیکه برای کمک به ما آمده اند، اگر بخواهند این خاک را به دشمن تسلیم کنند، بهتر است که به خانه هایشان برگردند. چرا که در فرهنگ دینی ما و هم در فرهنگ ملی ما، تسلیم را جایی نیست.  رودخانه هیرمند هزاران ساال است که باغ های انار ما را سرسبز و شاداب می سازد و این در آینده نیز چنین خواهد بود. او افزود: "اینها پیام آوران تسلیم و منادیان فرار اند. صلحی که اینان به تبلیغ آن می پردازند، صلحی است که از طریق گردن های بریده و پذیرش بردگی باید تامین شود. این صلح، صلح مردم افغانستان نیست و شگردهای اینان نیز بر ما اثر نخواهد گذاشت.

نخبگان سیاسی , قومی  و خاندانی  اقوام پشتون در مدت سه قرن اخیر حکومت های خاندانی و تک قومی را درافغانستان بوجود آوردند  و در دوره های گوناگون این رهبران در آغاز بالای سرنوشت کشوربا ممالک استعماری کهن  و بعدآ در زمان جنگ سرد زمینه مداخله نظامی شوروی را به این سر زمین مساعد نمودند که بعد از تقریبآ  یک دهه رقابت نظامی و خونین میا ن دوابر قدرت جهانی  , افغنستان تلفات و خسارات فراوان انسانی و اقتصادی را متحمل شده و منجر به سقوط نظام سوسیالیستی در جهان گردید و پس از آنها  بازی سیاسی دیگری را زیر نام طالب و القا عده با جهان غرب در راس امریکا انجام داد که بعد از براه اندازی و پا یان یافتن جنگ های میان تنظیمی ,  گروه طالبان را تقویت نموده و پس از مدت پنج سال حکومت طالبان برای سقوط رژیم طالبان زمینه مداخله نظامی  امریکا و جامعه جهانی را در کشور فراهم کردند. اینک ازین مداخله نظامی غرب مدت هفت سال سپری میشود که غرب را از لحاظ  مصارف کمرشکن اقتصادی وتلفات انسانی  نظامی به بحران دچار ساخته است و فعلا مصروف بازی دیگر احیای دوباره طالبان در افغانستان هستند که مایه تشویش برای دیگراقوام کشور و جامعه جهانی گردیده اند . جوانب منفی مذاکره غرب با طالبان رسمیت دادن و مشروعیت بخشیدن به طالبان و القاعده دانسته میشوداثر گذاری افراد نفوذی  وابسته به گروه طالبان و القاعده در شعبات تصمیم گیری جهان غرب بخصوص درامریکا و دیگر ممالک غربی را به نرمش در برابر طالبان وادار نموده اند . در صورت انجام مذاکره با طالبان  کشورهای غربی شکست و باخت کلان سیاسی را در سطح جهانی نصیب خواهند شد. – تشدید بحران مالی در غرب - شکست ادعای  طرفداری غرب از دموکراسی -رقابت و عرضه  تولیدات تکنالوژ ی ارزان قیمت از جانب کشور های رو به توسعه چین – هند – روسیه ودیگر کشور های درحال رشد سریع اقتصادی را  در مقابله با تولیدات تکنالوژی پر مصرف  غرب به همرا ه داشته تداوم تشدید  بحران و مصارف هنگفت و سرسام آور جنگ های افغانستان و عراق برای غرب خیلی ها درد آور- شکننده بوده و موقف آن را از یگانه ابرقدرت جهانی تنزل خواهند داد. غرب باید برای مذاکره و یا معامله با طالبان  منافع عامه مردم افغانستان را مدنظر داشته  واراده جامعه کثیر القومی کشور را درین امر بزرگ و سرنوشت ساز  احترام گذارد و با نمایندگان واقعی  اقوام گوناگون افغانستان تفاهم  ومشوره نمایند. و از مذاکرات غیر شفاف و دور از دید مردم  اجتناب ورزند.

عده از صاحب نظران اهل سیا ست داخلی و خارجی پيشنهاد تشکيل کنفرانس بن دوم را مطرح مي‌سازند که درآن همه گروه‌ها، احزاب و نمايندگان جامعه مدني و رسانه‌ها سهم و حضور داشته باشند. اينها به اين باور رسيده‌اند که ايده‌هاي انحصارگرايانه و محدودنگر از يک طرف و تمايل شديد تمام ارکان نظام به فساد وقانون‌شکني ازجانب ديگر، راه برنامه‌هاي اصلاحي را در کشور به کلي مسدود نموده است. يگانه راه بيرون رفت از بن بست موجود، نه نگاه اصلاحگرايانه، بلکه به رويکرد انقلابي ساختارشکنانه ضرورت  است و بنياد يک نظام مبتني بر عدالت، برابري و دموکراسي، تنها با فروريزي ساختار نظام فعلي درکشورممکن مي‌گرددکه نمایندگان کته گوری ها و گروه های مختلف اقشار جامعه افغا نستان  باید دریک کنفرانس وسیع البنیاد بین الا فغانی جمع شده  تا درباره تامین صلح وثبات و آینده کشور تصامیم عاقلانه و متحدانه را اتخاذ نمایند.

رویکرد ها 

 - سایت کابل پریس زیر عنوان  مذاکره با طالبان یا مشروعیت بخشیدن به طالبان؟ نويسنده: هادی ميران.

- سایت افغان پین مذاکره باطالبان بار دیگرتاریخ رادرگون خواهد کرد نویسنده : جوادناصری.

- سایت  بی – بی –سی زیر عنوان مخالفت اسپنتا با 'طرح کنونی مذاکره با طالبان.

- سایت  آریائی زیر عنوان حامیان خارجی افغانستان شرم و حیا ندارند: نویسنده : -  گل آقا {رحیمی}

- سایت  پیام نهضت  زیر عنوان مذاکره با طالبان   نویسنده محمد عارف صخره.

- سایت مشعل  زیر عنوان  مصالحه یا معامله ؟  نویسنده : محمدنبي عظيمي .

- یادداشت های صاحب این قلم  .        - 2 – ماه - نوامبر – سال – 2008 . میلادی.

 

 

 


بالا
 
بازگشت