داکتر ثنا نیکپی

25 جون 2008

 

حامد کرزی مسوول جنایات در  بهسوداست

 

حامد کرزی بجای معذرت خواهی از جنایات اسلافش، تکرار و ادامه جنایات آنها را زمینه سازی می کند

 

    

 سال پار درست در این موسم افراد مسلح "کوچی" های پاکستانی زندگی آرام و مسالمت آمیز ساکنان بهسود را مختل کردند ، خانه ها را به آتش کشیدند، دارایی مردم را چپاول و سیزده نفر را به قتل رساندند، ولایت ورک شاهد فاجعه بزرگ انسانی بود. بعد از جنایات وردک ، وحید الله سباوون نماینده "کوچی" ها در پارلمان افغانستان، بی باکانه و سبکسرانه اعلان کرد که کوچی ها را در شمال و جنوب هندوکش ساکن می سازد.  در آنوقت من مقاله یی را زیر عنوان "شمال و جنوب هندوکش جایی برای "کوچی" ها نیست" نوشته و آنرا  در "کابل پرس" و ماهنامه  " اندیشه نو" در کانادا به نشر رسانیدم که در قسمت از آن آمده است: " مسلح کردن ، اعزام و حمله کوچی ها طوری عملی گردید که اول با بی تفاوتی (حمایه گری خاموشانه) رییس جمهور مواجه شد و بعدا با بزرگ منشی و «سخاوت» وی.  مطبوعات وابسته داخلی و خارجی با یک صدا تبلیغ کردند که گویا : «کوچی قرار خواهش رییس جمهور بهسود را موقتا ترک می کند»1. اگر جوانب حقوقی ، اخلاقی و انسانی  این جمله سنجیده شده تبلیغاتی را مورد مداقه قرار بدهیم ، فتنه های زیادی در آن نهفته است.  بلی، با حمله دوباره کوچی ها بعد از یکسال ،  فتنه های نهفته در سخنان رییس جمهور بر همگان برملا شد. رییس جمهور " خواهش" کرده بود که کوچی ها بهسود را موقتا ترک کنند. در اینجا در دو کلمه "خواهش" و "موقتا" نیرنگ های زیاد پنهان شده است که از عقل کرزی بالا می باشد. "خواهش" یعنی کار مهاجمین موجه است و آنها جنایتکار نیستند. "خواهش" یعنی رییس جمهور بالای آنها  روی و خاطر دارد. "خواهش یعنی آنها نمی خواهستند منطقه را رها کنند، ولی قرار خواهش رییس جمهور این کا ر را کردند. "خواهش روابط و همسویی کرزی را با متجاورین خارجی نشان میدهد.  "موقتا" یعنی آنها می توانند باز گردند و دوباره مرتکب تجاوز و جنایت شوند.  و  حالا نیز آنها به گفته رییس جمهور جنایت شان را تکرار کرده اند.

         تجاوز کوچی ها ادامه "پاکسازی" سیاست امیر عبدالرحمن خان ،محمد نادرشاه  و  طالبان است که حالا توسط کرزی عملی میگردد.  تجاوز دوم پاکستانی ها در بهسود پلان پاکسازی  قومی را که توسط رژیم کرزی  رویدست گرفته شده است، روشن ساخت. دیگر حتی به عامه افغانستان جایی برای شک و تردید باقی نمانده است که کرزی حامی مستقیم کوچی ها در اجرای تجاوز شان بوده  و با طالبان پاکستانی و افغانی در تبانی قرار دارد. کوچی ها ، طالبان "لر وبر" و حتی خود کرزی از حلقات زنجیر و زولانه زنگ خورده یی است  که از قرن ها بدینسو در گردن  مردم ما  آویخته شده و  هرگاه این زنجیر  بعد از فرسایش درهم ریخته است ، باز هم با هزاران مکر و فتنه دوباره تجدید شده است. فتنه های کرزی نیز بخش همان فتنه های سده هاست که می خواهند زنجیر  شان را در گردن مردم تجدید نمایند.

  برای اثبات این واقعیت انکار ناپذیر  ، می خواهم با بررسی اقدامات حکومت کرزی در این راستا، ماهیت پلان های ضد افغانی و ضد انسانی  مربوط به "پاکسازی" قومی را مستدل تر بیان نمایم . همچنان "پاکسازی" قومی را بمثابه قتل عام "ژینوساید" که زیر سایه 40 کشور ادعا گر تامین صلح و دموکراسی در افغانستان صورت می گیرد، بررسی کنم.

حمایه گری از "کوچی ها" یکجا با تشکیل حکومت کرزی پلان شده بوددر انتخابات شورای نمایندگان شورای ملی، ده چوکی سخاوتمندانه به کوچی ها اختصاص داده شد.  این کار یک امتیاز کاملا هدفمند نسبت به مهاجرین افغان در اروپا و امریکا است که به کوچی ها داده شد. دلیل محروم سازی مهاجرین افغان در اروپا و امریکا در آن بود که وکلا باید نماینده های واحد های اداری مانند (ناحیه ، ولسوالی و ولایت) باشند و مهاجرین چنین کیفیت را ندارند. سوال در این جاست که چرا کوچی توانستند این امتیاز را داشته باشند. پارلمان محصول جامعه مدنی است ، پس چرا به بدویت کشانیده می شود.  فتنه دیگر در این جا این است که گرداننده های مسایل افغانستان به نیروهای ظلمانی متکی اند و مهاجرین افغان در امریکا و اروپا اکثرا افراد تحصیلکرده و روشنفکر هستند.  پس جای آنها را نماینده کوچی باید اشغال کنند که از بدویت در مقابل مدنیت دفاع کنند.

همچنان رییس جمهور کرزی بازهم در جدول سناتوران انتصابی امتیازاتی را به "کوچی ها" قایل شد. اینکه این افراد نماینده واقعی کوچی ها هستند یا خیر؟ بحث جداگانه است.

     حامد کرزی و یا گرداننده های دیگر در تقویت نمایندگی کوچی ها چی هدف دورنمایی را در نظر داشتند؟

هدف این عمل قبلا طرح شده در بهسود وردک نمایان شد و اینکه چی چیز هایی در مراحل دیگر  پلان شده در آینده های دور و نزدیک ما شاهد وقوع آن خواهیم بود.

حمله پاکستانی های مسلح (کوچی) ادامه پاکسازی قومی و سیاست "زمین سوخته" است: در کشور های غربی حتی حیونات درنده را از نابودی کلی نجات میدهند. در جاهای که شیر ، پلنگ و دیگر حیوانات در حال نابودی باشند، نام این حیوانات را در کتاب سرخ می نویسند. این به این معنی است که در در مورد آنها توجه خاص صورت میگیرد تا بقای آنها را بر روی زمین حفظ کنند. در افغانستان در جریان سده های متمادی در نابودی انسان و نسل کشی اقدام های حساب شده و دوامدار انجام شده و این عمل همچنان ادامه دارد.

حتمی نمیدانم که در اینجا در باره "پاکسازی" قومی و جنایات زمان امیر عبدالرحمن خان مثال هایی بیاورم، زیرا همه خواننده ها با جنایات امیر عبدالرحمن و سیاست "پاکسازی" وی آگاهی دارند. نادر شاه هم  به "پاکسازی" قومی در شمال کابل جنایات زیاد را مرتکب شد ، تعداد زیاد مردم را کشت ، گروگان گرفت و بی جا ساخت و بر مال ، مسکن و ناموس آنها  در شمال کابل تجاوز نمود ، ولی به "پاکسازی" کامل شمالی موفق نشد.

قرار اطلاعات ، "پاکسازی" مردم شمالی به شیوه جدید آغاز شده است. ناظران می گویند که تعدادی از افراد پولدار از آنسوی سرعت خانه ها و زمین مردم شمالی را به قیمت چندین برابر بالا از قیمت اصلی اش خریداری می کنند. رسول سیاف که محصول این سیاست بوده و سال های قبل بعد از "پاکسازی" پغمان از ساکنان اصلی شان در آنجا جابجا شده بعد از قبضه ساحات زیاد زمین های مالکیت دولت و مردم حالا خود را تا دشت چمتله رسانیده است.  این پروگرام دقیقا با مفکوره های فاشیستی سمسور افغان در کتابش بنام (دوهمه سقاوی) که از جانب بعضی نهاد های ظلمانی در تورنتو هم پخش شده بود، می باشد.  سمسور افغان پیشنهاد ایجاد یک کمربند امنیتی را که شامل برچیدن مردم شمالی بود طرح کرده بود و این مفکوره توسط طالبان عملی میگردید که بدون شک حالا در زمان کرزی به شکل دیگر آن ادامه دارد. این اقدامات با یکدیگر شان عمیقا پیوستگی دارد. مثلا: در شمالی نادر آغاز کرد، طالبان می خواست آنرا تکمیل نمایند. طالبان تاکستان های شمالی را ریشه کن نمود تا مردم را بیچاره بسازد. حالا کرزی از بیچارگی و فقر مردم شمالی استفاده کرده خانه و کاشانه آنها را می خرد ، تا سیاست نادر شاه و طلبان را تکمیل نمایند.

شاید به ذهن بعضی از خواننده ها سوالی خطور نماید که چطور می شود فعالیت های عبدالرحمن ، ملا عمر و کرزی تا این اندازه رابطه ارگانیک داشته باشد؟ . شاید هم برای بعضی ها غیر قابل باور نباشد. جواب اینست که دست نیرومندتری دیگر در میان است که عامل اصلی این سیاست می باشد. عبدالرحمن ، عمر و کرزی و حتی اجداد آنها شاه شجاع ، یعقوب خان و دیگران نیز از حلقات همان زنجیری است که مردم می خواهند از گردن شان بدور اندازند. حمله کوچی ها جنگ ابقا و امحا همان زنجیر کهن است که ادامه دارد. کوچی به مثابه یک سیم خاردار در ایجاد خط نادیدنی دیورند مورد استفاده قرار خواهند گرفت که هرگز به نفع کوچی ها نخواهد بود.

اقدامات ضد وحدت ملی کرزی: کرزی از همان آغاز قدرتش اقدامات جدی اش را در خلع سلاح صفحات شمال افغانستان و هزاره جات متمرکز ساخت و آخرین تلاش های  نیرو های بین المللی را در این راه بکار انداخت. ولی جنوب آفغانستان را به بهانه جنگ با تروریزم تا دندان مسلح نمود. با جنگ های نمایشی به قتل عام مردم بیگناه پرداخت و طالبان اصلی را تقویت نمود. به استفاده از قدرت دولت یونیتار والی های متعصب طالبی را به شمال افغانستان فرستاد تا مردم را به عقبگردی مجبور نموده و از رشد فرهنگی و اقتصادی ولایات شمال جدا جلوگیری نمود. از اشتراک روشنفکران افغان عمدا جلوگیری کرد و نمایندگی مردم را به شیوه نومنکلاتوری حفظ نمود.  در این جا بجا می دانم که مشت نمونه خروار چند مثال را از اقدامات ضد ملی کرزی بیان نمایم:

-  کرزی در اپریل 2007 پنج نفر طالب را که به صفت مجرمین خطرناک محبوس بودند، در بدل ژورنالیست ایتالوی رها کرد، ولی ژونالیست افغان اجمل نقشبندی را زیر تیغ طالبان قرار داد. این کار یک خیانت ملی است که رییس جمهور شهروند کشور خود را فراموش کند و به رهایی خارجی ها بخاطر بقای چوکی و مقام خوشخدمتی نماید.

-  در سال 2007  والی مقررشده از مرکز ، بالای مظاهره کننده های غیر مسلح ولایت جوزجان آمر آتش داد و مردم بیگناه را به خاک و خون کشانید. 13 نفر جابجا کشته و صد های دیگر زخمی شدند. والی جنایتکار جمعه خان همدرد همین حالا در عنایت و در دربار کرزی به راحتی به سر می برد و منتظر رسالت جدید است تا به جنایت خود در جایی دیگری  ادامه بدهد.  

- بیش از هزار نفر طالب مجرم گویا از زندان قندهار فرار نموده اند. این کار جز معامله پنهانی کرزی نمی تواند چیزی دیگری باشد. کرزی می توانست آنها را عفو کند. رییس جمهور این صلاحیت را دارد. ولی در این جا باز هم منافقت دیگری نهفته است تا کار خود را آسان تر سازد. عفو قانونی دروغ و بازی های  کرزی و کرزی تراشان را افشا می کند. اینکه سربازان پولیس در زندان به قتل می رسند اشتباه خود آنها است که  رژیم منافقت را حمایت می کنند. ولی مردم شریف ارغنداب چی تقصیر دارند که بالای خانه های آنها صد ها تن بم و مرمی می بارد ، گویا طالبان فراری از زندان در ارغنداب محاصره شده است.

بی شرمی و بی مسوولیتی کرزی در مقابل مردم و همکارانش: منطقا معلوم می شود که کرزی به مردم هیچ نوع وابستگی ندارد و حتی در مقابل همکاران خود نیز بی پاس است. این خاصیت کرزی انتخابات ریاست جمهوری را زیر سوال می برد. اگر در انتخابات ریاست جمهوری به مردم و همکاران خود نیاز میداشت، حالا مردم و همکارانش نزد وی ارزش میداشت.

نکات ذیل ثابت می سازد که کرزی هیچگاهی به مردم و همکارانش نیازی نداشته و در آینده هم ندارد.

1.  در سال 2007  تعدادی از وکلا شورای ملی درخواست دادند که مساله کوچی ها باید حل گردد. کرزی با اقدامات فریبکارانه و تشکیل کمیسیون های روی کاغذ هیج ارزشی به درخواست وکلا قایل نشد، مساله کوچی ها را طوری حفظ کرد، تا اینکه این جنایت دوباره تکرار شد.

2. صدها نویسنده و شاعر و اهل دانش افغان از داخل و خارج افغانستان در هزاران رسانه جمعی مفکوره ها ، پیشنهاد ها شان را در باره حل این معضل خطرناک کوچی ها که وحدت ملی  را مورد حمله قرار میدهد، ارایه کردند که همه آنها نزد کرزی هیج اهمیت ندارد. کرزی مانند یک روبت پروگرام داده شده را عملی می کند.

3. یک ماه قبل از ورود کوچی ها مردم بیدار کابل ضمن مظاهره مسالمت آمیز که تعداد آنها به ده هزار میرسید، به حکومت هوشدار دادند که پاکستانی های مسلح به سرحدات افغانستان جابجا شده اند و بزودی به هزاره جات حمله خواهند کرد. ولی کرزی خاموش بود و حلا نیز همچنان خاموش است.

آیا این بی شرمی در مقابل مردم نیست؟ مسوولیت آقای رییس جمهور چیست ، مگر دفاع شهروندان اصلی کشور کار او نیست.

گذشته از همه او تعدادی از افرادی را در گروه کاری خود دارد که هزاره ها و حتی از بهسود وردک هستند. آیا کرزی با کدام چشم بسوی آنها مبیند؟  در کابینه یی که تا این اندازه بی شرمی و بی پاسی موجود باشد، کار مملکت چطور و با کدام معیار ها پیش برده می شود.  ما همه میدانیم که قانون در رژیم کرزی وجود ندارد، حد اقل اخلاق در میان گروه کاری وی باید موجود میبود.

جنایات در بهسود ژینوساید است: اسناد کنوانسیون ژینوا در باره جلوگیری و مجازات جرایم ژینوسایت، مصوب 12 جنوری 1951، ژینوساید را چنین تعرف می کند: "ارتکاب هر عملی که مقصد آن امحای کلی یا قسمی گروه  ملی ،قومی یا مذهبی باشد از طرف  این کنوانسیون ژینوساید شناخته می شود. "2

حالا حکم این میثاق بین المللی را در مساله کوچی ها مقایسه و بررسی می کنیم. یک گروه سیاسی بنام "افغان ملت" که به حمایت استخبارات پاکستان، کرزی در محاصره آنها قرار دارد ، اهداف دیرینه نابودی قوم هزاره را در پیش گرفته اند. مقصد یا نیت امحای یک قوم از طرف گروه قومی دیگر در این قضیه موجود است که بخش ذهنی ترکیب جرم را میسازد، حکومت بر سر اقتدار در دست آنهاست و نیت شان را بطور متداوم و هدفمندانه انجام میدهند که دو بار حمله و تجاوز بالای مردم بهسود وردک از نمونه های انکار ناپذیز آنهاست که می خواهند قومی را نابود و قومی دیگری را بجای آنها ساکن سازند.  شاید ادعای موجود باشد که این مساله یک تصادم اتنیکی است و به ژینوساید رابطه ندارد. کسانیکه چنین بیاندیشند، جوانب تداوم موضوع، روابط تاریخی و همچنان حمایت رژیم بر سر اقتدار را نادیده می انگارند. موضوع دیگر که فاکتور ژینوساید را در این جنایت تقویت می نماید، جنبه مذهبی آنست، در ینجا اکثریت سنی و رژیم سنی به امحای گروه مذهبی تشیع اقدام می کنند. این کار با منافع حمایتگران جهانی آنها نیز مطابقت دارد تا اداره بعدی شان را در افغانستان مطابق خط کشی های خود شان به آسانی عملی کنند.

پس حامد کرزی در اجرای ژینوساید و امحای گروه های قومی و مذهبی سهیم است، زیرا در حمایت او در تبانی با رژیم وی این جنایات صورت می گیرد. وخامت جرم را یک موضوع مهم دیگر بیشتر می سازد که حامد کرزی مطابق قانون اساسی افغانستان وظیفه حمایت از حقوق این مردم را عهده دار است و آخرین مرجع عفو و مجازات در این کشور میباشد.  او نه تنها وظایف خود را که مکلفیت او است، انجام نمی دهد ، بلکه از وظیفه و از صلاحیت های ریاست جمهوری در اجرای این ژینوساید سؤ استفاده می نماید. پس حامد کرزی ناقض قانون اساسی نیز می باشد.  امیدوار هستم در آینده بتوانم با بدست آوردن اسناد و معلومات مکمل قضیه ژینوساید را در وردک، مزارشریف ، کابل ، یکه ولنگ و جای دیگر بررسی ، روابط آنها را با یکدیگر شان که با طرح یک پلان عملی شده اند روشنتر بسازم و زمینه های محاکمه حضوری ، غیابی و یا بعد از مرگ جنایتکاران ژینوساید را  در در حیات و یا بعد از مرگم برای نسل های بعدی آماده نمایم.

کرزی وعده خلاف ، ناقض قانون اساسی و نورم های حقوق بشر: متن کامل وعده های انتخاباتی حامد کرزی در این مقاله گنجایش ندارد. ازینرو نکات عمده وعده های وی را برجسته ساخته و در مورد اجرا و عدم اجرای آن با مثال های از فعالیت هاای چند ساله اش وعده خلافی های رییس جمهور را بدست بررسی می گیریم.

1. تصویب قانون اساسی: کرزی در طرح و تصویب قانون اساسی که وثیقه ملی مردم افغانستان است، نیرنگ های زیاد را بکار برد . به استفاده  سؤ از دین و مذهب قانونی را تصویب نمود که تناقصات موجود در این قانون هر روز افغانستان را به بحران ، جنگ و نفاق می کشاند. او در طرح  قانون اساسی از نظر و سهمگیری مردم و حقوقدانان افغانستان طفره رفت و با ایجاد کمیسیون نام نهاد و تشریفاتی مردم را فریب داد. طرح قانون اساسی  به معرض نظرخواهی مردم قرار نگرفت و بالاخره طرح بارنت روبین دانشمند امریکایی  در لویه جرگه به "تصویب رسید و بعد از تصویب مواد آن تغییر داده شد. کرزی در باره سرود ملی زبان مادری اش بالای همه مردم افغانستان با زور تفنگ خارجی تحمیل کرد و یک دولت یونیتار را برای خود ایجاد و مردم افغانستان را از بزرگترین چانش دموکراسی ، صلح و حرکت بسوی جامعه مدنی محروم ساخت.

2. اساس گذاری يک اداره جديد و کار به تعبير او کارا، تلاش برای تقویت آن: کرزی  کاملا برعکس وعده اش عمدا به تشکیل فاسد ترین اداره در جهان دست زد  و مردم افغانستان را از داشتن ین حکومت کاری محروم نمود تلاش بخاطر محروم سازی روشنفکران و جذب عناصر فاسد و رشوه خوار از اهداف کرزی بوده و خواهد بود. علت ایجاد یک اداره فاسد در افغانستان در آنست که گرداننده های امور افغانستان نمی خواهند که افغانستان صاحب اداره ، حکومت و حاکمیت ملی باشد، افغان ها را محتاج دستبین و نگهداررند. ایجاد اداره فاسد هدف های سیاسی نیز دارد ، تا مردم بیچاره بسازند، روحیه وطندوستی را بر آنها بکشند و نفرت مردم را در مقابل حکومت تحریک کنند ، دولت و مردم را از هم جدا بسازند و  در مجموع نفاق و تفرقه را در میان افغان ها زنده نگهدارند. به باور من فساد جز ارگانیک و حتمی دولت کرزی است که غیر قابل اصلاح می باشد.3

3.  آغاز کار تشکيل ارتش و پليس ملی، آغاز اصلاحات در اداره امنیت ملی: تشکیل اردوی ملی و پولیس یک وعده پوچ است. امریکا ملیارد ها دالر مصرف کرد تا به اسفتاده از نام دین و مقدسات برزگترین و باتجربه ترین اردو در منطقه منحل کند. نجیب الله حکومت ، اردو و پولیس را به حکومت آینده افغانستان از طریق ملل متحد تسلیم داده میداد 4. ولی امریکا علیه این پلان دست به کودتا و دسیسه زد و پیروزی مجاهدین را که هدف تخریب کلی نهاد های دولتی، اقتصادی و فرهنگی افغانستان بود طرح و عملی ساخت.  اگر افغانستان اردوی نیرومند داشته باشد ، ضرورت دفاع خارجی ها بخصوص موجودیت امریکا در افغانستان از بین می رود. پس تشکیل اردو ، پولیس و امنیت ملی در صلاحیت کرزی نیست و او  در مبارزات انتخاباتی به مردم درروغ گفته بود.

4. گسترش آموزش و پرورش و بهداشت، توسعه تجارت و سرمایه گذاری: با وجود هفت سال از سه دوره حکومت کرزی و چهار سال از وعده های انتخاباتی اش میگذرد، شاگردان مکتب هنوز در خیمه ها درس می خوانند. بهداشت به همان حالت اولی اش قرار دارد، تجارت و سرمایه گذاری بدست مافیا و شریان های اقتصادی و معدنیات افغانستان بدست برادران و اعضای خانواده کرزی است . 

5. آغاز کار بازسازی و نوسازی بزرگراههای حلقه ای کشور: شاهراه حلقه یی احداث نشده است.

6. رشد اقتصادی بيست تا سی در صدی مردم: اقتصاد اصلا در افغانستان وجود ندارد و مردم از فقر و بیچاررگی فرزندان شان را می فروشند.  

7. بازگشت بيش از سه ميلیون مهاجر: مهمترین زمینه برای مهاجرین امنیت است که حکومت کرزی نتوانسته است آنرا تامین کند. فرار مغز ها همچنان ادامه دارد. آزاد اندیشان و دیگر اندیشان و کسانیکه دارای مفکوره های مستقل برای رفاه و آبادی وطن باشند ، توسط نهاد های جهنمی دولتی تهدید و تعقیب میگردند.

8. اصلاحات پولی: فقط یک کار در دوره حکومت کرزی اجرا شد که عبارت از اصلاحات پولی بود. در حالیکه هر زمامدار در افغانستان خواسته است که پول رژیم پیشین را ناچل و پول خود را انتشار بدهد. اصاحات پولی پشتوانه اقتصادی می خواهد که کرزی نمی تواند آنرا ایجاد نماید.

9. کمک به گسترش مطبوعات آزاد و آزادی بيان: ننگین ترین بخش وعده های کرزی در بخش آزادی بیان و مطبوعات است. فقط یادآوری از نام های میرحسین مهدوی، علی محقق نسب، کامران میرهزار و سید پرویز کامبخش کافی است که وعده دروغین کرزی را نه تنها به مردم افغانستان ، بلکه به تمام جهان به اثبات برساند.

این بود مهمترین نکات وعده های انتخاباتی کرزی که نه تنها وعده خلافی کرزی، بلکه در بسیاری موارد عمل برعکس را در مقابل وعده های داده شده اش نشان میدهد. 5

         حامد کرزی  در بسیاری موارد ناقض قانون اساسی کشور است تا تضمین کننده آن. گرچه اکثر اصول و مواد قانون اساسی که به شوق و ذوق خود کرزی طرح و تصویب شده است، با آنهم در صورت مساعد بودن فرصت به آسانی از آن تخلف می کند. تخلفات قانون اساسی از جانب کرزی را در مقاله جداگانه بررسی خواهم کرد، ولی از یک تخطی صریح که به عنوان این مقاله ارتباط دارد نمی توان گذشت.  در ماده های سی و هشتم و چهلم قانون اساسی افغانستان ملکیت و مسکن شخص از تعرض مصؤن است.  همچنان مطابق ماده پنجم قانون اساسی تطبیق قانون اساسی و قوانین دیگر از مکلفیت های دولت است. در قضیه بهسود مصؤنیت ملکیت و مسکن مردم مکررا مورد تجاوز قرار می گیرد. دولت از ماده پنجم قانون اساسی تخلف می کند و نه تنها وظیفه اش را انجام نمی دهد ، بلکه افراد شامل دولت و نهاد های دولتی به شمول کرزی زمینه های این تخلف را آماده می سازند.  پس خود رییس جمهور ناقض قانون اساسی است. قابل ذکر میدانم که این مثال را فقط مشت نمونه خروار بیان کردم. تخلف ، تغافل و طفره رویی های رییس جمهور تقریبا در هر ماده قانون اساسی مشهود است.

     ممنوعیت تبعیض ، مصؤنیت آزادی بیان، مصؤنیت فردی، حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر که در قانون اساسی افغانستان به رسمیت شناخته شده است ، در افغانستان هر دقیقه از جانب دستگاه فاسد دولتی نقض میگردد که این دولت ساخته دست کرزی بوده و رهبری آن بدوش وی می باشد. در حالیکه فقره اول ماده 64 قانون اساسی مراقبت از اجرای قانون را بعهده کرزی گذاشته است.

     در گزارش عفو بین الملل که به مناسبت شصتمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در جون 2008 صادر شد، آمده است: " در سال گذشته، دست کم شش هزار و پانصد نفر در اثر خشونت و درگیری های مسلحانه در افغانستان جان خود را از دست دادند و تمامی طرف های درگیر - شورشیان، نیروهای دولتی و نیروهای بین المللی - بی محابا قوانین بین المللی ناظر بر رعایت حقوق بشر را نادیده گرفتند و تلفاتی را به غیرنظامیان وارد ساختند.

حدود دو هزار غیرنظامی در جریان عملیات مسلحانه در سال گذشته جان خود را از دست دادند که نیروهای بین المللی مسئول حدود یک چهارم و گروه های شورشی مسئول نیمی از این تلفات شناخته شده اند ."6 ، "در این گزارش آمده است که فعالیت اداره امنیت ملی افغانستان همچنان غیرشفاف باقی مانده که به خصوص در بازداشت، بازجویی، پیگرد، محاکمه و محکومیت متهمان به جرایم امنیتی کاملا رواج دارد."6

محدوییت های آزادی بیان ، قتل روزنامه نگاران، ایجاد ترس و ارعاب، از جمله مواردی است که در گزارش بیان شده است.  همچنان " خشونت علیه زنان و دختران در بسیاری از نقاط افغانستان یاد شده و آمده است که حمله علیه مکاتب دخترانه افزایش یافته و بسیاری از خانواده ها از بیم این حملات، از فرستادن فرزندان خود به مکتب خودداری می ورزند" 6

    واضح است که دستگاه دولت به شکنجه ، تهدید ، کشتار و محدود ساختن آزادی بیان نقش مهم و سهم مستقیم دارد. پس حکومتی که کرزی در راس آن قرار دارد، در مخالفت با حقوق بشر قرار دارد. متعقبا کرزی ناقض حقوق بشر در افغانستان می باشد.

 

ریشه  این تبهکاری ها در کجاست؟ قرار نتیجه گیری شخصی من ریشه این همه بدبختی ها در  تصمیمی است که می خواهند حاکمیت قبیله را افعانستان مجددا تحکیم بخشند. کار در این راه از همان اجلاس روم محمد ظاهر شاه در سال 2000م  و قبل از آن آغاز شده بود  که حاکمیت قبیله در افغانستان دوباره  مسلط گردد.  در اجرای این پلان نابکار و غیر انسانی قتل عام ، "پاکسازی" قومی، جنایات و تجاوز همچنان ادامه خواهد داشت. این استراتیژی دوامدار ده ها کرزی را بوجود خواهد آورد و هرکدام وظیفه خود را انجام داده خواهند رفت، ولی تقصیر بر ما نیز هست که نه تنها جلو این تبهکاری ها را گرفته نمی توانیم و حتی به جز عناصر متشکله این ماشین تبدیل می شویم .

ماخذ و منابع:

1.داکتر ثنا نیکپی، شمال و جنوب هندوکش جای مناسب برای کوچی ها نیست، شماره 47 اندیشه نو ، اسد 1386،   صفحه 2، 29، 23.

2.  کنوانسیون ژینوا در باره جلوگیری و مجازات جرایم ژینوسایت، مصوب 12 جنوری 1951 مجمع عمومی  ملل متحد.

3. داکتر ثنا نیکپی، جلوگیری از فساد اداری در افغانستان از راه اصلاحات اداره ممکن است، نه «جهاد» ، ص 8 ، ش36.

4. قانون اساسی افغانستان 2004. مواد

5. پروگرام کاندیدان ریاست جمهوری ،

گزارش عفو بین الملل،

6. گزارش سالانه خود وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف از جمله ایران، افغانستان و تاجیکستان ، جون 2008

منابع نزدیک به این مساله:

جنایات اجرا شده از جانب دولت افغانستان را در لینک های ذیل ببینید و بخوانید:

- قتل عام مردم جوزجان توسط جمعه خان همدرد ، والی فرستاده شده از طرف کرزی در جوزجان

http://muqawamat.blogfa.com/post-1431.aspx

- تجاوز کوچی ها در بهسود ولایت وردک در سال 2007

http://kuchi.vatandar.com/

- داکتر ثنا نیکپی ، خلأهای حقوقی در قانون اساسی افغانستان ، ص 11 ش 159، اول اکتوبر 2003

- همین نویسنده: بحران نظام سیاسی در افغانستان، ص 4 ، ش 45، اندیشه نو

- همین نویسنده: تحلیلی از انتخابات پارلمانی و مشکلات بعدی پارلمان افغانستان ، ص 1 ، 2 و 22 ، ش 26 اندیشه نو ، اول نوامبر 2005

- همین نویسنده: تحلیلی از نخستین انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان، ص 1 ،23،27، ش 15 ، 2004م

- همین نویسنده: آخرین تذکرات در طرح قانون اساسی افغانستان ، ص 2 ، ش 4 ، 2004م

-  همین نویسنده:   لویه جرگه قانون اساسی (دستاورد ها و فریب ها ، پرخاش ها و سازشها و دستاورد ها) ،ص 2 ،ش 5

- صمد بهار، ولسمشر حوک دی؟ حامد کرزی که کرزیان؟ افغان رساله ،جوزا 1387، کانادا، صفحه 7

Links:

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/naikpai.html

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/book.pdf

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/Sana%20Nikpai.jpg

http://www.andishaenau.com/17/articles3_shumorae17.htm

http://www.junbish.org/Dari/viewtopic.php?p=374&sid=f055d957790436e2cdb982ce79720e4d

http://www.junbish.org/Dari/viewtopic.php?p=6997

 http://www.vatandar.com/text/sana/sana.htm

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/naikpai2.html
http://www.ariayemusic.com/dari2/siasi/naikpai.html
http://www.zendagi.com/new_page_296.htm

http://www.ariayemusic.com/dari2/entekhabat/sana.html

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/naikpai2.html

http://www.andishaenau.com/17/articles3_shumorae17.htm

http://www.andishaenau.com/21/articlea3_shumorae21.htm

http://totye200475.blogfa.com/8503.aspx

http://www.ariananet.com/modules.php?name=News&file=article&sid=809

http://www.mustafa7.blogfa.com/

http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/story/2006/09/060925_ram-afghan-press.shtml

http://www.andisha-e-nau.com/pdf/26.pdf

http://www.andisha-e-nau.com/pdf/37.pdf

http://www.andisha-e-nau.com/pdf/AndishaeNau%2038.pdf

http://www.ariayemusic.com/ketab/naikpai/naikpai3.html

http://payamhawanamaha.persianblog.com/

http://www.kabulnath.de/Salae_Doum/Shoumare_39/Ustad_Mehrin_DarKanada.html

http://totye200475.blogfa.com/8503.aspx

http://www.maina.dk/buddah.html

http://www.katebhazara.blogfa.com/post-207.aspx

http://katebhazara.blogfa.com/post-223.aspx

http://www.andisha-e-nau.com/about%20andisha.html

http://www.aftab.ir/articles/social/law/c4c1152521490_afghanistan_p1.php

http://www.kateb-hazara.net/Maqalat/shamalwajonub.htm

http://www.andisha-e-nau.com/about%20andisha.html

http://www.maina.dk/buddah.html

http://www.ariayemusic.com/dari2/entekhabat/sana.html

http://shokhak.blogfa.com/post-73.aspx

http://hazaristan.net/Maqalat/ba%20monasebat%20qatl%20boto.htm

http://kabulpress.org/my/spip.php?article926

http://kabulpress.org/maghala_16sawr851.htm

http://kabulpress.org/maghala_6sobolaye851.htm

http://kabulpress.org/my/spip.php?article485

http://kabulpress.org/my/spip.php?article926

http://www.kabulpress.org/my/spip.php?article1847

 

 


بالا
 
بازگشت