داکترخ-ابوقلم

يارسابق قانونی

نهم جوزا- کانادا                     

اعتراضيه به شورای ملی افغانستان  

 

 رهين ديگر

 

      من بخاطری قانونی رابارهين مقايسه کردم که اوعوض استادزرياب فرهنگ سالارفرهيخته کشوريک شهزاده  عياش رامشاورگرفت وتاکه توانست رهبران قبيله راطواف کردولی هيچ سودش نه بخشيدطوريکه قانونی نيزپوهنتون رابردانشگاه ترجيح دادوگفت: ماغيرازپوهنتون نبايدچيزديگربگوئيم که درقريه ودهات جنگ هفتادودوملت شروع ميشودچون ازنظراوهم دانشگاه بم اتم افغانستان است که اگربدست ودهن مردم افتادناکازاکی وهيروشيميای ديگرميسازند                                                                                                                              

    روزاول که اوگفت درقانون اساسی تنوع وهويت فرهنگی مردم تصريح شده احساس کردم که اوميخواهدبه معاندين فارسی  بگويدکه شماچراعليه قانون اساسی موضع گيری ميکنيد؟اگردری زبان ملی باشدپس دانشگاه و--- هم بنابراستدلال هزاران نخبه فرهنگی حتی پروفيسورزيارزبان شناس معروف پشتون ازمفردات مسلم وبديهی اين زبان است پس مخالفت شمادرحقيقت مخالفت بازبان فارسی است ونه فقط باچندکلمه مخصوص وچراشمادربرابرانکشاف زبان فارسی مقاومت ميکنيد؟مگرقانون اساسی تقويه وانکشاف هردوزبان ملی وديگرزبانهاراتأکيدنورزيده است ؟ وبالاخره چراشما ازبرخی کلمات علمی ، حقوقی ، نظامی وسياسی دری چنين وحشت داريد؟مگرمبارزه بايک زبان مبارزه عليه اهل زبان نيست ؟مگرشماميخواهيدکشوررايک زبانه وتک نژادی سازيد؟ اگرچنين تفکرطالبانی داريدپس چرا ازدمکرسی ومردم سالاری دم ميزنيد؟فقط بخاطرتخديروتاراج دنيا؟من احساس ميکردم که قانونی بزبان حال ودپلوماتيک چنين ميگويدولی ديدم که اوهنوزهم همان خودکش بيگانه پروربوده وتاکنون ازين همه سخريه وسرکوب وتوهين چيزی نياموخته است وهنوزهم ازشناخت حريف عاجزاست :                                    

هرکه نيامخت زشکست روزگار  هرگزنياموزدزصدأموزگار

     درين خصوص مصروف تأليف کتابی هستم که راجع به شخصيت روانی وسوابق برخی ازخودفروشان وخائنين مليتهای ديگرروشنی خواهدانداخت اماراجع بزبان خصوصاتوطئه  سازمانيافته عليه فارسی وتأثيرش برنهضت فکری وسياسی مليتهای اسيرومظلوم اهل فکروفرهنگ بقدرکافی سخن گفتندکه اگرقانونی نگاهی برأنهمه تراوش فکری ارباب علم ميأنداخت ديگربه خوداين حق رانميدادکه چنين ساده بروی أرزوهاوأرمانهای بزرگ توده های بال وپرشکسته پاگذاردوبرويشان اوهم چنين غيرمسئولانه سلی زندأياهيچ پشتونی راتاکنون ديده ايدکه دربرابراهداف ومنافع قوم خودمقاومت کرده باشد؟چراقانونی گفته نتوانست که چرامردم حق نداشته باشندهم دانشگاه گويندوهم پوهنتون ؟مگردريونيورستی فقط اولادپشتون درس ميخوانند؟ چرادانشگاه گفتن جرم وخيانت باشد؟ درکدام دين وقانون انسانی صحبت بزبان مادری جرم وخيانت ومخالف وحدت ملی است؟ اگرمحصل پوهنتون يافارغ التحصيل پوهنتون بگويندبهتراست يادانشگاهی؟                                                                                                           

     اين بحث طولانی است ولی چيزی راکه عجالتادرپاسخ قانونی بايدگفت : بحث روی گلواژه دانشگاه نه تنهايک کارپيَش پا افتاده نيست بلکه يک موضوع کليدی وحياتيست کسانيکه ميگويندطرح واحياء کلمات مغضوب ومصادره شده فارسی يک کارپيش پا افتاده وغيرضروريست جاهل انديامغرض. قانونی دربرابرتهاجم پهلوانان قبيله وحشت زده شده وبخاطريکه زيردست وپانماندميگويد: برادربزرگ برحق است بخاطريکه پدروپدرکلان ماهميشه پوهنتون گفته وسالهاست که پوهنتون ميگوئيم !!! چطورنياکان شماپوهنتون می گفتند درحاليکه کلمه پوهنتون راحبيبی اختراع کرد؟ميرحسين شاه جوادی استادسابق دانشگاه کابل وپدرسفيرافغانستان درواشنگتن درمصاحبه باشماره 60 مجله أشيان چنين ميگويد: --- وقتی ماوارد دانشگاه شديم چيزی بنام دانشگاه ياپوهنتون وجودنداشت بلکه درسال 1325اولين پوهنتون درکابل تأسيس شد---استادان ماتحصيلات دانشگاهی نداشتندولی عالم بودندواولين رئيس دانشگاه مرحوم حبيبی بود--- حتی موصوف ميگويد: درسال 1324واردفاکولته ادبيات که بنام فاکولته ادبيات پشتويادميشد(ونه پوهنزی) شدم --- ما ازجمله محصلين دوره دوم فاکولته ادبيات بوديم يعنی فاکولته ادبيات درسال 1323تأسيس شدومادر1324درين فاکولته شامل شديم) حالاجناب قانونی که فرمودندپدران واجدادماپوهنتون ميگفتندچرامانگوئيم نيزبفرمايندکه کدامين دانشگاه راجدش پوهنتون ميگفته است !!!؟ رئيس مجلس وچنين جاهل ازتاريخ وگذشته خود!!!؟ أنهمه جعل کاری وتاريخ سازی درکشورماکافی نبودکه قانونی هم برای قبيله تاريخ ميسازد؟ ماتاقبل ازدوره ظاهرخان کجايونيورستی داشتيم که پدرکلان اوپوهنتون بگويد؟ وازجانبی هرکارنيک وبدی نياکان ماکرده باشندماهم ناچاريم همان رابکنيم ؟ پس فرق بين ماويهودچيست ؟خداونددرنکوهش کسانيکه دربرابرپيامبرش ايستاده وميگفتندماراهی راميرويم که اجدادمارفته است وبرخلاف نياکان خويش کاری نخواهيم کردنصوص صريحی رانازل کرده است که بايدقانونی بخواندتابداندکه پيروی ازنياکان درهمه چيزنه تنهاواجب وضروری نيست بلکه گاهی عامل تباهی وگمراهی ورکودوعقبماندگی هم ميشودواگرهم پدران ماپوهنتون ميگفتندناچاربودندچراکه نه تنهاملکيت وهمه چيزمادی شان بلکه عقل وفکرشان نيزمصادره شده بودمگردرزيرسلطه فاشيزم جزتقليدوتکرارميمونوارچاره ديگری است ؟

       احمد بهزاد نماینده مردم هرات درواکنش به چنين تسليم طلبی وحقارت منشی رئيس خود میگوید: من به این طرزمديريت جناب رئیس موافق نیستم که آنچه را آقای قانونی به عنوان قربانی در گذشته انجام داده اند، ما هم انجام بدهیم اگر قرار بر این بود که ما به روش هاي گذشته تن می دادیم ، روش های که درآن نادیده گرفتن بخش های از افغانستان صراحت داشت، نباید دست به شعارهای از مردم سالاری، خدمت و دموکراسی می زدیم و نباید روی حقوق مردم افغانستان پافشاری می کرديم. اين فرزندشجاع ومتعهدمردم بحيث ترجمان پارسيگويان بادردمی گوید: بعضی از سیاسیون ما ناسنجیده حرف می زنند، ناسنجیده عمل می کنند وعملکرد شان به نحوی نقض و غرض هست؛ آنها با اين ديدگاه مصلحتي، شعارها و حضورخود شان را زیرسوال می برنداما بانو ملالی اسحق زی، نماینده مردم قندهارودخت کسانيکه درشمال مردم راجوقه جوقه بأتش ميانداختندوقواله های ماراميسوختندمی گوید: که به هیچ عنوان اجازه نخواهيم داد تا كلمه دانشگاه و دانشکرده (دانشکده) در دروازه پوهنتون(دانشگاه) نصب شودزيراکه دانشکده و دانشگاه از زبان دری یا فارسی نيستندبلكه کلمات ایرانی اند،خرم حداقل گفته بودچنين کلمات سحرأنگيز، فارسی وکافراندولی اين خانم نابغه  قدمی فراترگذاشته وادعاميکندکه حتی فارسی هم نيستندبلکه {ايرانی} اندواگرمازيادترپافشارِی کنيم ميگويندحتی فارسی وايرانی هم نيستندبلکه روسی وعبری وهندی انداين فرهنگ سالاران فرهيخته وزبان شناسان باوجدان جزحقيقت مگرچيزديگرميگويند!؟ تأويل شان به حيرت انداخت خداوجبرئيل ومصطفی را

                                                                                                     

    قانونی بخاطريکه درمواقع انتخابات موردحمايت قبيله سالاران قرارگرفته باشدبه فرهنگ وزبان دری توهين کردطوريکه دربن خون مسعودش رابادالرومقام فروخت چون بهترازهرکسی ميداندکه گرچه خودرابارديگرهم برای رياست جمهوری کانديدکندهيچ چانسی دربرابرنامزادهای پشتون نداردبنابرين ميخواهدبرای رياست دوباره مجلس عوام زمينه سازی کندولازمه چنين کاری چاپلوسی برای آنهاست بخاطريکه ديگراعتباروحيثيتی پيش تاجکهانداردومليتهای ديگرهم ازاونفرت دارندوخوب ميدانندکه وعده های اوجزلاف وگزاف يک تاجرسياسی بيش نيست

    نظرقانونی يک نظرشخصی است وبه هيچ وجه بازتاب افکاروأرزوهای پارسيگويان کشورمابوده نميتواندسخن اوشبيه گفته اسپنتاست مبنی براينکه مسعودقهرمان ملی نه بلکه يک سنگ فروش بودهمين درفشانی وزيرش ساخت ولی اين جنايت اخلاقی فيلسوف تاجک نظرهيچ يک ازمردم راتغيرندادبلکه ميليونهادوست رارنجاندودشمنان راخوشنودساخت قانونی نيزنه تنهابه فرهنگ وزبان خودبلکه حتی باسرنوشت ومقدرات پارسيگويان همواره بازی کرده است ماديديم که اين نابغه سازش وقهرمان خودفروشی چگونه بايک ازدواج عاطفی جهادومقاومت رابرهبران قبيله بخشيدوباسرنوشت مليتهای اسيرومظلوم معامله کرد؟ماديديم که دربن چقدرحقيرانه برحقوق مليتهایکه قرنهابخاطرشهروندشدن مبارزه کرده بودندباهمکاران منفورش پاگذاشت؟ همين قانونی که درموردتعين سرنوشت يک ملت باهيچ فردی مشوره نکرده وربانی راکه ميخواست درافغانستان سرنوشت مردم تعين شودلجوج خطاب کردولی زمانيکه اوراوزيرمعارف تعين ميکردندگفت من اولابايدبامردم افغانستان مشوره کنم !!!؟بلی ! مردم وقتی برای أنهامطرح ميشودکه درلجنزارتوطئه حريف غرق شوندوازدربارهارنده وقتی عمق فاجعه رادرک ميکنيدکه بين مقاومت ماوکردهامقايسه کنيدچرارهبران کردخيلی بيشترازأنچه ميخواستندبدست أوردندولی ماجزبدنامی  ديگرهيچ چيزی کمائی نکرديم؟أياکمترازکردهاخون داده بوديم يارنج کشيده بوديم؟ وفرداهم که قبائل وپاکستان زيرنام طالب  پيروزوغرب همچوشوروی فرارکردبازهم مارابه جرم همکاری بادشمن وخيانت ملی قتل عام ميکنندطوريکه بنام روسی ماراکشتنددرحاليکه هم شوروی راخودتاراج کردندوهم غرب راميکنند                                                                                                                                            

     بدبختانه رهبران پنچشيرکه درخط رحيم غلام بچه حرکت ميکنندبعدازمرگ احمدشاه مسعودمرتکب بزرگ ترين خيانت درحق مليتهای ديگرشدندهمين خودفروشان بودندکه جهادومقاومت مارادربن دربدل مقام ودالربه پاکستان وقبيله فروختندوحتی باخون رهبرشان معامله کردندهمين قانونی وفهيم بودکه نظام رياستی رابرماتحميل کردندوقانون اساسی رابزور وفشار ونيرنگ سرماتصويب بخاطريکه تصورميکردندتاقيامت خودشان وزيرومعاون خواهند ماند خيزهای انقلابی فهيم رادرعقب کرزی ومداحیهای قانونی را ازاوهمه ديديم همين مارشال سگبازوجاهل گفت که : حکومت مجاهدين ملی نبودومجاهدين اهليت وتوان حکومت کردن رانداشتند وحکومت کرزی بهترين حکومت درتاريخ کشورماست وهمين عبدالله بودکه به معاون وزيرخارجه امريکاگفت که ربانی را ازارگ بکشيدوبحيث سکرترخليلزادنفاق رادرجبهه مقاومت بذرکردتارهبران قبيله سريع ترپيروزشوندولی باهمه چاپلوسی وخونفروشی وخيانت همچوجانپاک های چرکين بعدازاينکه خوب موردسوء استفاده پاکستان ازطريق نوکران داخلی اش قرارگرفتند بدورپرتاب شدندشايدکسی نباشدکه ديگرقانونی وفهيم رانشناسدکه افرادمتلون ، رياء کار، معامله گر، خائن وازخودراضی بوده وهروقت منافع خودشان درخطرافتادبنام مردم وحقوق مابازتجارت راشروع ميکنند.امروزاحمدضياء نيزباندازه سکرتررياست دفترکرزی صلاحيت نداردولی اگراوبرادرسردارجهادومقاومت بوده وجرئت وشرافت يک أزاده راداشته باشدچراباصراحت به مردم نمی گويدکه ازنام من فقط بحيث برادرمسعود، دامادربانی ، سمبول تاجکهاوپنچشيری استفاده سياسی وتبليغاتی ميشودوبس. کرزی او را دربدل فقط هفت لک دالرخريدوعليه عوام خوشباورما استخدام کرده است بلی شايدباورنکنيدکه فقط هفت لک دالردرحاليکه خليلی راپنچ ميليون دالرخريده بودپس چراهميشه برخ مانکشندکه  حکومت ما(ملی) است بخاطريکه يک تاجک ويک هزاره معاون رئيس جمهور اندبنابرين اگرهم نظام ، پارلمانی شودباچنين دلقکهای خوش خط وخال چه چيزی تغيرخواهدکرد؟مگرما درتاريخ ازين نوع خادمان دربارکمترداشته ايم ؟به جويکه أب رفته باشدبازهم-------------------------- ميرود  

    وقتی اميراسماعيل خان دربرابرفاشيزم وبرتريخواهی مقاومت کرده وعليه امان الله مليشه مثلث کابل وپاکستان وقندهارمی جنگيدفهيم «برهبر» گفت : که اگربه من اجازه دهيدمغزش رابادميکنم چراکه اوميخواست مانندخودش هرچی ازاسماعيل خان نيزميخواهندبدون درنگ انجام داده وفقط همچوقانونی وفهيم وعبدالله وخليلی ومحقق يک رقاصه باشد. مارشال حتی عزم سرکوبی عطاء محمد ودوستم راداشت که اخطارش دادنداگرپاکستان هوشياربودفهيم رابارديگرهم وزيردفاع ميساخت تاحتی ديگريک چاقوهم درشمال نمانداين معامله گربزرگ نيزدرحاليکه دربرابرتوهين وتجاوزعلم گل نماينده کوچی بحيث رئيس مجلس عوام اندکترين واکنشی ازخودنشان ندادبوکلاء معترض تاخت وتازنموده وبيشرمانه گفت : دست تان تالندن أزاد!!!پس مردمی که چنين رهبری ونخبه وروشنفکرداشته باشندطبيعی است که بردگی واسارت تقديرشان است 

    شايدتبصره درباره اين عروسک های حقيرو حرفوی سخن گزاف باشدولی دردناکتراينکه کسی ازنمايندگان مليتهای اسيرومظلوم نبودکه بگويد: أقا! اگرشماهنوزهم برين روال زندگی را(انتخاب) کرده ايدکارخودتان است ولی ماحق داريم بدنيابگوئيم که درين سرزمين نيزمليتهای ديگری هم اندکه ازخودتاريخ ، هويت ، فرهنگ وشخصيت دارندوهميشه درزيرغبارشئونيزم ، نازيزم ، اپارتايدوتبعيض کتمان مانده اندحالاميخواهنددرپرتوأزادی ودمکرسی هرچندنمايشی ومؤقت حقوق وحيثيت تاريخی وفرهنگی خودرا احياء واعاده کنندچراکه شئونيستهاباوسائل واشکال گوناگون ميکوشندبدنياوانمودسازندکه درافغانستان ديگرکسی جزماوجودخارجی نداردوگروه های قومی ديگرجزاقليتهای ناچيزمهاجرنيستندکه بزبان ايرانی صحبت ميکنندپس بايدتمام کثافات تاريخی رامانيزروکنيم تادنيابداندکه درين زندان هولناک چه گذشته است وکیهاقربانی بوده اند؟ أياشرم ودردناک نيست که پوهنزی ادبيات دری نوشته شده باشديادربدخشان وباميان وزادگاه مولاناوانصاری پوهنتون نوشته کنند؟ چراوتابکی ؟ اگراحياء وپاسداری ازفرهنگ بومی أريانايک مسئله پيش پا افتاده باشدأياترويج وتحميل وتدريس زبان قبيله حاکم درتلويزيون زيرنام وحدت خواهی ازنيازهای مبرم واساسی مردم ماست؟چراسرودملی رابخاطروحدت ملی چنين باهردوزبان مخلوط نکردند؟مگراين شيوه اخراج محترمانه غيرپشتونها ازوزارت اطلاعات وفرهنگ نيست؟ وقتی درقانون اصلاحات اداری مينويسندکه هيچ کسی نميتواندخودرابرقابت نامزادکندمگراينکه بهردوزبان ملی ازحيث تقريروتحريرمسلط باشدچه هدف ومفهومی راميرساند؟اگرمابرين تکقومی سازی نظام اعتراض کنيم ميگويند: فقط يک (جمله) است                                                                                                               

مارادرلويه جرگه مستخدمين پاکستان وقبيله گفتند: سخن درموردکلمه افغان يک کارپيش پا افتاده است ودرکشورمامشکلات خيلی زياداست برين فقط يک (کلمه) نه پيچيد ولی ديديم که ازين کلمه چگونه شئونيستهاسوء استفاده کرده وميکنند؟ ونازيزم درغلاف همين يک کلمه به شکل سرسام أوری درجامعه رشدميکندوشئونيزم سازماندهی ميشودسرزمين خورشيدرابافغانستان تبديل کردندوقتی مابعدازرهائی خوداززندان خواستيم اعتراض کنيم أنهانيزگفتند: فقط يک کلمه وکارپيش پا افتاده است وماهمه باهم برادريم (البته نه برابر)ولی ديديم که زيرنام اين کلمه غم انگيزچگونه تاريخ وفرهنگ وهويت مارامسخ کردند؟ بايدکردهاديگردرتلاش احياء زبان وفرهنگ خودنباشندکه درين دنيای متلاطم ومشکلات بيشماريکه دارندطرح زبان مادری يک مسئله پيش پا افتاده است !!!؟ اگرمردمی نتوانندچنين مشکلات باصطلاح پيش پا افتاده راحل کنند هرگز قادر نخواهند شد تامشکلات بزرگترشان رانيزحل کنندحالانکه فرهنگ ومسائل فرهنگی اساس هويت وشخصيت مردم راتشکيل ميدهدوبه هيچ وجه کم ارزش وپيش پا افتاده نيستندبخاطريکه زبان قلب فرهنگ است وفرهنک بسترهستی انسان                                                                                                                                                                             

    کاشکه قانونی که چنين بزرگ نمائی ميکندوازماحول خودغافل است ميدانست که استعمار، وطن ،جامعه  ، فاشيزم ، جنايت ، غدر، نيرنگ ، تجاوز، شئونيزم ، قبيله ، تروريزم ، هروئين ، طالب ، جنوسايد، غارت ، قلدر، مزدور، جاسوس ، خان ، أپارتايد، فقر، جهل ، تاريخ ، قدرت ، خداوند، پيامبر، قبله وبالاخره کتاب هرکدام يک کلمه است  ولی هرکدام ازين کلمات مفاهيم فلسفی ، تاريخی ، فرهنگی وحقوقی خودرادارندکه هيچ بشری نميتواندازين واقعيت تجاهل ورزدولی زمانيکه أريانابگوئيم ياخراسان ، دانشگاه بگوئيم يادادگاه ، افسربگوئيم يادواخانه و---ميگويند  بخاطراين يک کلمه جنجال خلق نکنيديعنی هروقتی ما بخواهيم ازفرهنگ وتاريخ وحقوق وحيثيت خويش بدفاع برخيزيم هستندکسانی مانندقانونی که ميگويندوقت راباين کارهاوگپ های پيش پا افتاده چراضايع ميسازيدولی زمانيکه دردانشگاه ها، معارف ، اطلاعات وفرهنگ ، خيابانهاوبازارهاوديگرادارات دولتی پشتونيزه سازی تسريع  ونهادينه ميشوديابازسازی وانکشاف غيرمتوازن پوليس ، اردوتکقومی وحکومت شئونيستی ميسازندچنين اشخاص باصطلاح (خيرانديش) صدايشان رانکشيدندکه چراچنين ميکنيد؟ چراعوض فاکولته طب ابن اسنا، دکابل طبی پوهنزی مينويسيدوچراعوض گلستان ، گالری ؟ ازنظرقانونی نيزچه فرق ميکندکه فارسی رامخصوص ايران وبيگانه ونامأنوس پندارنداگراواين گونه دربرابرگلواژه دانشگاه ايستاده وقوم ونژادش راعقيم ودنباله روفرهنگی وفرهنگش راعقيم وخنثی معرفی کردهستندکسانيکه ثابت کنندکه نه تنهاچنين نيست بلکه فارسی زبانيست غنامندوفراترارهرزمان ومکانی که هميشه ظرفيت توليدوتأثيرگذاری رادارد اصولادرمبارزه که رياء ونفاق دخيل شدناکام ميماندبرخی ها ازيک طرف عليه سلطه شئونيستهامبارزه ميکنندوازجانبی هنوزهم دربرابرشان خضوع مشکل بافرارازمعرکه وتنازل وعقب نشينی وگذشت ازحقوق طبيعی ومدنی مردم حل نميشودچراکه حق بامبارزه  دشواروتلخ گرفته ميشودومردم حق دارندبدفاع ازحقوق خويش پردازند                                                                                                                                              

     شايداوأنهمه معرکه های فکری وسياسی راکه دررسانه های مختلف هنوزهم جريان داردهيچ ازنظرنگذرانده باشد؟کاشکه مضامينی راکه درافغان جرمن ، تواب ، پشتونخواه وده هاسايت ونشريه ديگرعليه مسعود،ربانی ، فهيم ، خليلی ، محقق ، دوستم ، خودش و--- ديگرنخبه ها ورهبران مليتهای اسيرومظلوم نشروپخش کرده انداين غافل ازخودراضی ميخواندتاميدانست که وحدت ملی يعنی چه ؟ وکدام وحدت ملی ؟اصولادرکشوريکه ملت وجودنداشته باشدمنافع ملی تعريف نيافته باشدمرزش تعين ومشخص نگرديده باشدوبالاخره دولت ملی سراغ نداشته باشدچگونه ميتوان طبل وحدت ملی رانواخت ؟؟؟کاشکه قانونی ميدانست که اورامردم برگزيده بودندتا ازحقوق فرهنگی وسياسی وملی أنهادربرابرحريف دفاع کندنه اينکه چون محقق انگشترعلی رابدست معاويه اندازدشايدهم اوبهترازهرکسی ميداندولی کسانيکه ازتوهين وترورشخصيت خويش لذت برندچه چيزی ديگرميتواندغرورشان رابرانگيزد؟سخن کوتاه اوخرم ، اتمر، فاروق ، احدی ، معروفی ، عزيز، نوری ، سيستانی ، هاشيميان ، تره کی وبالاخره همه شئونيستهاونوکران پاکستان راکه درين شش سال عليه زبان وفرهنگ مارزميدندبرأئت دادوغرورمردم نوبرخاسته ماراشکست ازبيگانه چه نالم که هرچه برماست ازماست 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت