جليل پرشور

 

 

وحدت رابايد ازپائين به بالاوسعت دهيم

درغير آن باز متفرق خواهيم شد !

 

اكنون وقت آن رسيده است كه اين حقيقت را بايد همه درك كرده باشيم كه بدون وحدت بارفقا واتحاد با همه نيروهای ملی ، مترقی ووطن پرست افغانستان ، هيچ كار مفيد واثرمندی را به نفع تحقق آرمانهای والا وشريفانهً ملی واجتماعی برای آن نجام داده نميتوانيم كه عمق فاجعه  ، سطح بدبختی ها ی متعددمردم وميزان مداخلات واثر گذاری نيروهای سياه وارتجاعی منطقه وجهان درامورداخلی وكليه شوون زنده گی وسرنوشت مردم وكشورما ، ذوجوانب تر وتشويش آورازآن است كه تعدادی درمورد آنها ، قلم ميزنيم وصحبت ميكنيم .

هروجدان آگاه وهردارندهً احساس پاك وطن پرستی وعدالت خواهی بايد اين حقيقت را درك كرده باشد كه تمام تاريك انديشان تاريخ زده وهمه قوت های شيطانی و طاغوتی، سالهاست كه دراتحاد های علنی ومخفی ، بامصارف گزاف جلو تحقق اهداف ترقيخواهی ودموكراتيك را دروطن ما ازطريق ترور، وحشت ، تحميل جنگ های تجاوزكارانه وفريب دادن مردم خوشباورما بابكاربردن انواع دسايس و حيل ابليسی گرفته اند .لذا، مقاومت دربرابراين نيروهای خون ريز، فرهنگ ستيز ودشمن عدالت وخوشبختی مردم ، باسردادن چند شعاروساختن چند حزب وسازمان كوچك ويا نشرچند مقاله وچسپيدن لفظی و آماتورانه به مكاتب فكری امكان پذيرنيست.

     رسيدن به اهداف بزرگ سياسی وتامين سعادت اكثريت زحمتكشان بيكار وبی نان افغانستان ازهمه وطنپرستان واقعی ونيروهای سالم ودورانديش سياسی ميخواهد  كه درضمن تامين وحدت وهمبسته گی بين خودشان به سوی اتحادهای صادقانه با كليه قوتها وگروه هایی بروند كه درشرايط فعلی مبارزه ،  اتحاد با آنها امريست طبيعی ، قانونمند وضروری . اين وحدتها واتحاد ها اگر به ثمر برسند، اولين گام های خواهند بود درجهت مقابله با اهريمن وپيروزی برهمه دشمنان واقعی صلح ، ثبات ، آزادی ، دموكراسی  وعدالت اجتماعی دروطن مشترك مان.

اما، دربارهً وحدت احزاب ، گروه ها وحلقات حزبی تا كنون متفرق خودمان  اين موارد را نبايد ناديده گرفت.

اول   :  باوجود داشتن حرمت به شخصيتها وبزرگان ديروزحزبی ايكه هنوزدلشان به حال مردم و وطن ميسوزد وبه آرمانهای پاك عدالتخواهی ، ظلم ستيزی ومبارزه عليه انواع ستم واستثمارانسان هنوزاعتقاد داشته وبه خاطرخشنودی اين وآن ويا به دست آوردن امتيازات مادی ومعنوی، ديروزمشترك مانرا كه با عشق آتشين انسان دوستی،عدالت خواهی ، فداكاريهای كم نظيروتقوای بی مثال يك نسل بی بديل ، سربكف وهرلحظه آمادهً قربانی عجين ومفتخر بود؛ اهانت نكرده و حزب خود شان را ، حزب خونين كفنان بی توقع وتارك ناز ونعمت دنياررا ،تختهً خيز شخصيت وبزرگ شدن ومطرح شدن خود شان را تخريب نميكنند ومی خواهند با درك شرايط

واقعی امروزی جامعه وفهم حقايق ، پروسهً مبارزه ووحدت رفقای شانرا كمك نمايند ودراختلافات درحال حل شدن رفقای شان موضع گيری فركسيونی وجانب داری های غرض آلود شخصی وقومی  اتخاذ نكرده و چندين بارازآنها مطالبهً رسمی ابرازنظروصدوراعلاميه برای پشتيبانی ازوحدت رفقا را نموده ايم وخواهيم نمود . باوجود آن  ايشانراطرف خطاب مجدد قرارداده ، خواهان موضعگيری جدی شان درامروحدت مجدد وفعال شدن آنهادرمبارزهً مشترك دراين شرايط نهايت حساس وخطير وطن  هستيم.بايد اذعان شود كه ما ازعدم ابتكاروعدم ادای نقش ملموس ايشان دررفع مشكلات موجود ، ناراضی ميباشيم.

 اما ، بادرك ازتجارب سابقه درمورد وحدت، نميتوانيم آنهارابه تنهايی بسنده ويگانه عاملين تحقق وحدت قلمداد كنيم وايشان را حلال تمام مشكلات وعامل عدم بروز دشواری های بعدی دراين مورد برای آن شناسايی نموده وبيش ازحد ازآنها توقع نماييم . چون بايد به اين قناعت رسيد ه باشيم كه شكل گيری ،تحكيم وتعميق وحدت وسير سالم مبارزه به سطح مشاركت وسهم گيری فعال صفوف ، بخصوص كادرهای مجرب و بدنهً فداكارحزب تعلق دارد . اين درست است كه رهبران ، خاصتا ً رهبران باتقوا ، قاطع ،متواضع ،فداكارو بی ترس ، كارهای بزرگی را خاصتا ً دركشورهای عقب مانده وسنتی بنابر سطح پايين خود آگاهی سياسی مردم ومبارزين ، انجام داده ميتوانند.

درحاليكه لب گشودن صفوف حزب برای نصيحت كردن ويا وادار ساختن مقامات كليدی حزبی و دولتی ديروز وامروز، دروطنی دارای شيوه های سنتی فرهنگ واخلاق ، امريست بدعت(!) گونه كه دربسا موارد طرفداران كمتر دارد؛ ولی چه كنيم كه مجبوريتهای سياسی وعدم تحرك پيش كسوتان ما درامرپيشگامی مبارزه درشرايط موجود ، تامين وحدت ،بازگشت به داخل وطن وعدم حمايت شان از پروسهً دموكراتيزه شدن واقعی حيات حزبی ، مارا وادار ميسازد كه تقاضا های معقول وقانونمند مانرا بازبانی صريحترازديروز (مركزيت مطلق وخشك) بيان كنيم ومجبور شويم به صفت شاگردان مدرسهً ديروز استادان مان را متوجه تواناييها، سطح انتظارات رفقا ومردم زحمت كش وطن، استعداد ووظايف شان بسازيم واز آنها تقاضا كنيم كه همه فرزندان ديروز وامروز اين ميدان وسيع مبارزه ومقاومت را يكسان قيمت دهند وپروسهً وحدت مجدد رفقا را به طور آفتابی وقابل لمس برای همه ،حمايت نمايند.دراين مورد بازهم منتظر صدور اعلاميهً حمايت كنندهً رهبران ديروز مان از ضرورت تامين وحدت مجدد رفقای پراگندهً خود هستـيم.

درسال 1356 شمسی به اثرفشاررفقا ، نيازمندیهای زمان وميانجيگريهای احزاب مترقی منطقه ، بين بخشهای خلقی وپرچمی حزب ،وحدت ازبالا تاًمين (تحميل)گرديد وبه ما هدايت داده شد تا خودرا مطابق جو جديد سياسی- تشكيلاتی حزب تغيير داده ودركميته های وحدت وانسجام اشتراك فعال نماييم. درآنوقت تعدادی ازمنشیها و مسوولين قدمه های بالايی ووسطی سازمانهای حزب واحد بنابرداشتن موقعيتهای بالا دربخشهای قبلی ويا تطبيق سهم داشتن (50%) كه به سياست «فيفتی فيفتی» مسمی بود،بالای ما و  تشكيلات حزبی وسرنوشت رفقا طوری تحميل گرديدند كه باوجود نداشتن ظرفيت ، فهم ودرك سالم وضروری سياسی درمقامات رهبری حزبی تعيين ومقرر شدند كه آن حزب اند كی بعد، قدرت سياسی را به دست آورد وآن مهره ها، با همان ظرفيتها وامكانات محدود،به اساس همان سياست تقسيم مساويانه ً پستها درراس قدرت دولتی قرارگرفتند وباعث خلق مصائبی شدند كه تا حال حزب ، رفقا وزحمتكشان وطن ، كفاره پردازاشتباهات ، كجروييها واجراات ناسالم آنها ميباشند.بايد علاوه شود كه هرگز نميتوان درمورد وحدتهای تشكيلاتی واتحادهای سياسی ( هرگاه از بالا تحميل وديكته شوند) ؛ به خاطراحتمال معاملات پنهانی و سازش های پشت پردهً خطرآفرين بعدی ابراز تشويش نكرد . ازينرو، وحدت ها و اتحادهای كه به وسيلهً ابراز نظرهای آزاد ومشاركت داوطلبانه اكثريت قاطع اعضا وهواداران يك تشكيل و صاحبان يك تفكر شكل ميگييرند و پياده ميشوند ،بيشتر اميدواركننده وقابل اعتماد اند. پس بايد همه رفقای وحدت طلب درامرتا ًمين وحدت مجدد مشترك مان ، سهم شايسته بگيرند.

دراين مورد به صورت واضح وقاطع بايد اذعان شود كه درپروسهً مذاكرات وتوافقات وحدت حزب نهضت فراگير ترقی وحزب متحد ملی افغانستان وتقارب های وحدت طلبانهً بعدی واكيدا ًضروری باسايرجزاير وحلقات حزبی ،  نبايد باج دهی شود وامتيازات غيرضروری به افرادی داده شود كه فردا عدم تعيين وانتخاب آنها در مقامات كليدی طرف انتظار شان ، باعث خلق بحرانهای جديد گردد .

دوم  :  توقع ما از كميسيونهای تعيين شده ًدوحزب « موًظف برای پيشبرد گفتگوهای وحدت مجدد تشكيلاتی» درداخل وخارج اينست كه : بايد با شركت دادن تعدادی از رفقا وشخصيتهای اثرگذارحزبی ووحدت طلب ازساير حلقات ومستقلين ، تركيب وساختاركميسيونها را كاملتر وكاراتر سازند. اين كميسيونها ، بايد درامر ارتقای سطح درك ومشاركت عملی ،جدی وهمه جانبه ً كادرها وبدنهً اصلی هردوحزب وهمه حلقات ، نقش روشنگرانهً خودرا برای آن به طور همه جانبه ايفا كنند كه وحدت از پايين وتامين وتحكيم آن به وسيلهً صفوف حزب ، هرقدر داوطلبانه ، آگاهانه وباعشق وعلاقهً وطن پرستانه تحقق يابد وتا ًمين شود ؛ به همان اندازه بی (غـَل وغش) بوده وكنار رفتن ها، بيتفاوت شدنها وحتی بيرون شدن های افراد ، كادرها و حتی شخصيتهای دارای مقامهای بالا درتشكيلات ورده های بالای حزبی درآينده، تاًثيرچندانی برسرنوشت وآتيهً حزب وارد كرده نميتواند.

مشاركت فعال اعضای حزب درامرتاً مين وحدت مجددآن ، فعاليت های سياسی وتحقق اهداف برنامه وی آن درهمه ساحات، برعلاوهً آنكه حزب را به پيروزی های مورد نظرش نزديك ميسازد ، يگانه وسيلهً جلوگيری از زايش شخصيت های يكه تاز وغاصبين تشكيلاتی گرديده وروح دموكراسی ورهبری جمعی را در آن حزب پرورش ميدهد. اين بدان معنا نيز است كه مشاركت عملی صفوف درهمه امور حيات حزبی وحق مسلم  شان برای استماع كاركردها ، دست آوردها وتشخيص نقاط ضعف ، ناتوانی  وحتی بی كفايتی حلقات رهبری ويا افرادی درآن حلقات، باعث تداوم فعاليتهای سالم سياسی وجلوگيری از خراب شدن كارها  وعدم بروز قدرتهای خودسر ورهبران مستبد وغير جوابده گرديده  وازبروزكيش شخصيت  جلوگيری ميكند.

سوم  :  اگر وحدت برباد شدهً حزب ما ، به وسيلهً صفوف وكادرها تاًمين وتجديد حيات پيدا كند وساير قدمه های موثر، آن را حمايت نمايند ،نمايانگر رشد فكری ، ارتقای سطح مسووليت پذيری ، بشارت دهندهً قوام يافتن درك سياسی ماوضامن استحكام اين وحدت خواهد بود. اگر اين وحدت با چنين مشاركتی عملی گردد وبا تحكم ، فشار ، ظاهر فريبی ، امتياز طلبی ومجال ندادن به افراد فرصت طلب وآنانيكه مصالح خودرا درآن نمی بينندهمراه نباشد ، اينبار وحدت رفقای مارا ميتوان پولادين ناميد وبه دوام آن اميدهای فراوان داشت.راستی كه صفوف تهداب وپايهً هرحزب وهرجامعه اند ونميشود بالای تهداب های گلين ، عمارات بلند منزل وكانكريتی يی اعمار كرد ؛ زيرا اين نوع عمارات سياسی وتشكيلاتی غير دموكراتيك وتحميلی هرگز دوام نخواهد داشت . پس بايد، پايه هارا محكم وقوی سازيم وبه وسيلهً فشرده گی صفوف ووحدت آنها درحزب وجامعه،دست به ساختن حزب واحد ووطن مرفه و تا ًمين سعادت همه گانی  بزنيم. اصلاحات ،تغييرات ، دموكراسی ،وحدت، كاپی كاری و اتحاد ازبالا ، تاحال ناموًفق ، شكننده وبی نتيجه بوده است.

چهارم : برای مشاركت يافتن همه احزاب، حلقات وشخصيت های رفيق وخواهان مبارزه عليه كليه مظالم اجتماعی دروطن، پيشنهاد ميگردد كه كميتهً كاری يی برای ارتباط با اين نيروها ومهره ها از تركيب بهترين نماينده گان احزاب ( نهضت فراگير ومتحد ملی) وتعدادی ازرفقای خارج ازتشكيلات اين دوحزب ساخته شود . اين كميتهً تماس ومذاكره بايد با تمام صداقت وصلاحيت ، كليه راه های معقول وعملی را با اين بخشها وحلقات برای مساعد شدن زمينهً اشتراك آنها درگفتگوهای وسيع تروحدت وتقارب رزمی  مورد بررسی وجستجو قرار داده واز نتايج كار وتلاش وچگونه گی پيشرفت مذاكرات شان با حلقات داخل مذاكره به قرارگاه مركزی وحدت  احزاب رفيق درداخل وطن  وخارج آز آن گزارش دهد.

پنجم :  بايد صريحا ً ابراز نظر گردد كه بنابر آسيب پذيربودن پروسهً وحدت ، وجَوشكنندهً فعلی ناشی ازشكست سياسی ، مهاجرتها ، بی اعتماديهای تا كنون موجود، دوريهای طولانی تشكيلاتی ، فراق وتعدد تشكيلاتی دربين رفقا، ازساختن وبلند كردن منبرهايی كه وانمودكنندهً ستيژهای جديد وحدت طلبی ، محورسازی،ايجاد حلقات موازی وحدت طلبی ، اتهام زنيهای ناروا، پيش شرط گذاريهای گويا معقول ولی درحقيقت بهانه تراشی ونوشتن مقاله ها وتفاسيرسوال برانگيزومترددسازذهنيت های تقريبا ً آماده شده برای تقاربهای رفيقانه وهمه تلاشها وابتكاراتی كه منجربه ايجاد سو ًتفاهم وانقطاب های فكری وتشكيلاتی جديد گردد ويا باعث دوام وضع فعلی شود ، به حكم مصالح اكثريت مردمان زحمتكش وطن وتحقق اهداف وحدت طلبانه ً ديرينهً مان، خودداری شود.

دراين زمينه ازهمه رفقای محترم فعال درساحهً كارهای تبليغاتی ، خاصتا ً«مسوولين سايتها و جرايد»درخارج ازوطن ، تقاضا ميگردد كه برای چنين نوشته ها مجال نشر شدن را ندهند وبه نام رعايت ويا حرمتگذاری به دموكراسی وآزادی بيان ، سنگی به صورت غيرعمدی به شيشه ً آرزوهای وحدت طلبی رفقا وازجمله خود شان حواله نكنند.

ششم : از آنجاييكه شكل گيری همين تلاشهای موجود، امضای سند وحدت وايجادكميته های ادغام تشكيلاتی بين دوحزب رفيق، بعد سالها بی باوری ، تبليغات منفی و رقابتی بيمورد ورسيدن تعدادی از رفقا ونخبه گان به اين قناعت كه بارديگر امكان وحدت ما وجود دارد؛ خود دستآورديست بزرگ وقابل ستايش،پس اگر نميتوانيم اين پروسه را ياری رسانيم ، نقش تبر را برای كمر شكن ساختن تنهً اين نهال جديداً غرس شده درباغ آرزوهای برباد شدهً زحمت كشان وطن وفرزندان مبارز شان ايفا نكنيم .

هفتم : هروطنپرست صادق ميداند كه ما به درجهً اول دربرابرمردم وطن ما مسوول وجواب دهنده هستيم نه درمقابل احزاب ، كشورها ، اينجوها وموسسات تحقيقاتی جهانی . علاوتا ً، گناه ها واشتباهات ما نيز مستقيماً به مردم ووطن ما صدمه ميرساند. لذا، به ما لازم است كه منافع ، ذهنيت ها ، توقعات ونيازمنديهای جامعه ومردم مان را دردرجه اول اهميت قراردهيم وبرای آنها بينديشيم ومبارزه كنيم. اين بدان معناست كه نبايد برای خوشنودی اين حزب و يا آن گروه خارجی چپ وچپگرای اروپايی ويا برای كسب رضای فلان كشور وفلان قدرت بی رقيب اقتصادی وسياسی- نظامی جهان، برای رسيدن به اهداف صرفا ً تشكيلاتی بالای ايده ها وتفكراتی سرمايه گذاری كنيم كه مجال تحقق آنها دروطن ما سراغ شده نميتواند. يك حزب سياسی ويا يك شخصيت مبارز چپی ويا روشنفكر دست راستی ميتواند بالاتر ازسطح درك جامعه بينديشد وقضاوت كند ولی حق ندارد ديگران را قربان اهداف وتفكر خود سازد.

ما، طرفدارآنيم كه انديشه ،باورودرك سياسی -ايدولوژيك گروه ها واحزاب كار خودشان است. ولی حق ندارند دروطنيكه اكثريت قاطع مردم ما بيسواد ، بيكار، فقير وگرسنه اند ووسيله دفاع دربرابرگرما وسرما ندارند وفقر وظلم وتجاوز وبی بندوباريهای خارج ازكنترول، مستقيماً درعقبگرايی وتسليم طلبی آنها دربرابر خيانت و تجاوز و مكاره گی های شيطانی تاثيرات منفی خودرا وارد كرده است ؛ ما بادادن شعارهايی غيرعملی، فاصلهً موجود بين همفكران خودمان ونسل مبارزين فعلی را كه آمادهً رفتن به ميدان نبرد با نابرابريهای اجتماعی وظلم وتجاوز اند، بيشتر سازيم. توجه داشته باشيم كه هركدام ما ميتوانيم تفكر مفيد وسالم وحتا نجات دهنده را ميتوانيم در درون خود پرورش داده و حرمت كنيم  وبه پخته گی برسانيم ودرشرايط لازم به درك سايرمردم وجامعه بدهيم.

 من به اين عقيده هستم كه نبايد مردم را قربان ايدولوژيها كرد. بلكه به ما لازم است كه تمام اهداف ، آرزوها وتفكرات مان را درخدمت مردم وقربان تامين خوشبختی آنها وتحقق صلح امنييت ونظام دموكراتيكی بسازيم كه اكثريت وطن پرستان وترقيخواهان سياسی ومذهبيون غير بنيادگرا ومخالف سياسی بودن مذهب درآن خودرا بيابند . باورمن اينست كه حزب واكثريت قاطع رهبران مادرطول سالهای مبارزه وحاكميت ،برای اهداف ملی ، دموكراتيك وسيستم مردم سالاری مبارزه وتلاش كرده بودند كه باچپ روييها و اتهاماتی كه مخالفين عليه ما وارد كرده اند ، جدا ً فاصله داشت.فراموش نكنيم كه ما اخلاقا ً وبه حكم درك ، احساس وبرداشت های مان ، جامعه را تغيير داده نميتوانيم. اين تغييرشيوه ها وقوانين خاص خودرا دارد.ما ازاحزاب اروپايی دراين مورد برای آن كاپی كاری نميتوانيم كه جوامع ،شيوه های اقتصادی ،سطح درك وآگاهی مردمان و پيشرفت علم واقتصاد وساختارهای اجتماعی ومذهبی ما ازهم فاصلهً بسيار عميق وطولانی دارند.

اين نظريه به هيچ وجه دنباله رويی از افكار عقب مانده وتسليم طلبی دربرابر ايده های مسلط ظالمانه وارتجاعی نيست.هدف اينست كه وضعيت اقتصادی ،سياسی ، فرهنگی وشرايط مبارزه را با درنظرداشت ذهنيت اكثريت زحمتكشان ، تناسب قوا وسيطرهً فرهنگی ونظامی نيروهای مخالف ودشمن داخلی وخارجی ، علماً تحليل كرد وازطريق اشتراك مساعی وابراز نظر تعداد وسيعی از خبره گان به طور عينی وواقعی تحقق عملی اهداف تاكتيكی واستراتيژيك را دربرابر خود قرار داد. طرح شعارها وبرنامه های خوب ومنقش هيجان برانگيزويا رنگه، كارآسان است ولی تحقق آن به نيروی كاری ،مبارزين راستين وفداكاری ضرورت دارد كه حداقل منافع  خورد تشكيلاتی ،گروپی  وشخصی خودرا به حيث اولين گام ،فدای وحدت همراهان ديرينهً شان نمايند وبا سرودهای گرم وطن پرستانه ولبان پرازخنده با توشه های قوتمند عقل ،  تجربه ، علم وفداكاری به سوی وطن ، به سوی زادگاه مشترك مان برگردند وجز لشكريان وهمراهان مبارزين داخل وطن شوند.توجه نماييم كه ستيژ ما بايد درداخل وطن باشد نه طور دايمی درخارج .!

اين هم حقيقت دارد كه ارتجاع ، امپرياليزم وبنياد گرايی دروطن مسلط وخطرآفرينند . دراين حالت نقش ووظيفهً مبارزين وگروه های چپ وترقيخواه مدافع سربلندی ،عزت وشگوفايی وطن وسعادت زحمتكشان آن عبارت ازچيست؟ آيا،بايد به اين بهانه ها وتمسك دربيرون باقی بمانيم وتعدادی را كرايه كنيم ويا درگرو خود بگيريم تا به جای ما( اروپايی شده ها) درداخل مبارزه كنندوبا انواع مشكلات ودشواريهای سياسی ،اقتصادی وامنييتی به تنهايی مقابله مبارزه و نمايند وزمينه را برای برگشت مع الخير وآبرومندانهً(!) ما آماده سازند، ويا اينكه خود داوطلبانه وبا قبول هر مشكلی به سوی وطن ، مردم ،رفقا ومتحدين خود برويم .(اگرميخواهيم مبارزه كنيم) اين ( وحدت وبرگشت به وطن)يگانه انتخاب است.

توجه داشته باشيم كه گرم شدن وشعارپراگنی دردياراروپا وامريكا برای نيروهای چپ كه باوجود مشكلات متعدد زمينه های نسبتا ًمساعد فعاليت سياسی دسته جمعی وانفرادی  شان درداخل وطن مساعد است ؛ روز به روز تنگ ترميگردد ونميتواند ازحمايت وسيع مبارزين ، ازجمله همرزمان مان درداخل وطن برخوردارباقی بماند. قابل يادآوريست كه اين موارد را برای آن مطرح كردم كه نبايد به خاطر اختلافات تشكيلاتی ، شخصی ، رهبری ، رقابتها ،توقعات تشكيلاتی، باقی ماندن در اروپا ويا امريكا وسايرمشكلات ونارساييهای موجود دربين رفقا وگروه های شان ، منبرسازی كنيم وزمينهً حداقل مساعد برای وحدت مجدد را صدمه بزنيم ويا ازدور تماشاگر آن باشيم .

 ما، ميدانيم ،درحاليكه احزاب وگروه های موجود رفيق همه ساخته شده ازگل واستخوان حزب ديروزاند ؛كمترتوانسته اند تا اعضای جديد را دورخود جمع كنند. هم چنان به اين حقيقت نيز پی برده ايم كه اختلافات فكری وسياسی ديروزمان به حدی نبود كه ما به اين همه گروهها ودسته بنديها تقسيم ميشديم. اكنون نيز اكثريت قاطع رفقای ما درداخل احزاب موجود وحلقات كوچك مستقل ، تقريبا ً نزديك به هم می انديشند وموضع تقريبا ًيكسان دربسا از مسايل كليدی ملی، سياسی واقتصادی وطن دارند.  لذا، خيانت های عقيدتی وفكری را نميتوان به حدی تمسك ساخت كه وجوه اختلاف وبحرانهای غيرقابل علاج تشكيلاتی را توجيه كند وقانونيت ببخشد. بايد، با استفاده از نقاط نظرواحد وطرز ديد های مشترك وديرينهً قابل قبول درشرايط فعلی به سوی وحدت وهمآهنگی های لازم سياسی برويم ودرجلسات بزرگ ووسيع دموكراتيك بنايافته كه كنگرهً وحدت بهترين وقابل قبول ترين راه حل مشكلات دراين زمينه است؛ اهداف برنامه وی وتشكيلاتی خودرا ازطريق ابرازنظرهای صريح ودموكراتيك رفقا ، رسميت وقانونيت ببخشيم.

 بايد ازاين حقيقت نيز پرده برداريم كه مخالفين وحدت وشكل گيری حزب واحد ،فعال ومطرح درداخل وطن ، همان اقليت ناچيزی اند كه تصميم برگشت به وطن را ندارند ويا منافع تنگ ومحدوديتهای بينش سياسی ،قومی وفركسيونی شان آنهارا واميداردتا به جای تجديد ساختمان آن خانهً بزرگ آرزوها در(كـَپه ها، لاچيغها، غژدي ها ،چَـپَريها وقوچخانه های قومی- سياسی) ادامهً حيات داده وگروه های كوچكی را درتحت نظرشان دربيرون ازوطن فعال نگهدارند وبس.درچنين حالتی وظيفهً هر مبارزراستين است كه بايد با تمام شهامت وجسارت اخلاقی خودرا ازقيد اسارت اين قفسهای تنگ سياسی به ظاهرمنقش« فركسيون ها،حلقات وگروه های خود محور ويا ازخود راضی» نجات  داده وباهم يكی شويم واين چهارديواريهای سياسی خفقان آوررا كه جزخلق تعصب ، دوری ونفرت دربين رفقای ما حاصلی نداشته است وشيرازهً زنده گی صميمانه ومبارزهً مشترك بين هزاران رفيق وهمرزم راكه سالها باكل صميميت وفداكاری وگذشت دربرابرهم  وباهم زنده گی كرده ووحدت مان با خونهای هزاران رفيق جانبازو فدا كارما گره خورده بودبرباد كرده است، بشكنيم وزنده گی جديدی را  با روح تازهً وحدت طلبی ورزميدن مشترك درراه آرمانهای ديرينهً انسانی زحمت كشان وطن ،ازطريق ساختن حزب واحد وجبههً وسيع همه ترقی خواهان طرفدارعدالت ،آزادی ودموكراسی واقعی، باصميميت ،احترام واعتماد متقابل كه شايستهً مبارزين واقعی است،آغاز نماييم وبه منزل مقصود برسيم. !

 

رفقای عزيز !

بياييد ،برای آرامش ارواح همه شهدای راه آزادی وسعادت انسان ، برای آرامش خاطر رفته گان رًس وصف حزب خود ما وهمه مبارزين راه برابری انسان، باهمه قدرت وباعلاقه مندی صادقانه، يكديگر را درآغوش بگيريم ، باهم وحدت كنيم ودستان مان را به سوی همه احزاب ،گروه ها وشخصيت هاييكه حداقل يك گام صادقانه، برای سعادت مردم، آرامش وطن ، صلح ، دموكراسی وقطع مداخلات خارجی ، خاصتاً درمبارزه عليه بنيادگرايی خون ريز، ميگذارند؛ درازنموده واز طعنه زدن های بيجا وپيش شرط های غيرمفيد برای كنار آمدنها عليه رفقا وساير ترقيخواهان وطندوست ، خودداری كنيم وتمام موانع را از سرراه برداريم.

 

باتمام نيرو وصداقت درعمل برای تحقق اين هدف بزرگ وانسانی به پيش !

 

بادرود واحترام به همه رفقا وهمه عاشقان وخدمتگزاران وطن .

 

     جليل پرشور

 

+++++++++++

 

 

بايد تمام موانع راازسرراه تاًمين وحدت مجدد رفقا

  برداريم !

 

 

بی نياز از تذكر است كه همه ميدانيم كه وحدت دريك حزب سياسی ووحدت ملی دريك وطن عامل اساسی پيشرفت، ترقی ، بقا ومقابله با مشكلات ودشواريهای گوناگون است .مادرمكتب سياسی وفكری خودمان ، سالها تبليغ ميكرديم وبما آموختانده ميشد كه ( وحدت مان را به سان مردمك چشم مان حفظ كنيم) كه متاًسفانه به گفتار وكردار خود دراين مورد يا خود عمل نكرديم ويا اينكه جفاكاران ودشمنان آشكار وپنهان داخلی وخارجی وحدتِ وطنپرستان ،اين جدايی را بالای ما  وبحران بی اعتمادی وتفرقه را درسطح وطن برمردم ماتحميل كردند.

اكنون كه بادرك حساسيت اوضاع كنونی ،به بن بست رسيدن فعاليتها وتلاش های سياسی احزاب متعدد، خاصتا ً احزاب رفيق، بلند رفتن سطح احساس مسووليت مسوولين وكادرهای احزاب وگروه های همفكر وهم سرنوشت ، مبارزه وتلاشهای روز افزون بخش وسيعی از فعالان سياسی ، دفاع از تداوم فعاليت و بقای سياسی احزاب وبالاتر از همه ندای تكان دهندهً مليونها انسان زحمت كش فقير ، گرسنه ، بيكار وبی سرنوشت وطن وتعين سرنوشت مردم ووطن ما به دست قدرت ها وسازمانهای خارجی ، برای متحد شدن وطن پرستان صادق وطن به دوريك حزب قوی ونيرومند عدالتخواه ودموكرات، زمينه وبستر خوبی برای وحدت ما، خاصتاً بعد توافقات رهبران احزاب متحد ملی ونهضت فراگيرترقی ودموكراسی افغانستان( اين دوحزب عمده واساسی رفيق) دركابل وحلقات كادری شان دراروپا وسائر مناطق به وجود آمده است؛ به همه رفقای دارای احساس مسووليت ،علاقه مند وحدت مجدد رفقا وخواهان برچيده شده گليم چند دسته گيها وفعاليتهای كم اثر سياسی - تشكيلاتی  ،لازم است كه موارد آتی را طرف توجه جدی قرار دهيم واز تكرار اشتباهات ودست يازيدن به تلاشهای كه منجر به خدشه دارشدن امر وحدت مجدد،ماًيوس شدن رفقا وفعالين پروسهً آغاز شدهً وحدت ودادن مفكوره برفقا درزمينهً حركت های موازی دراين زمينه گردد، خودداری كنيم.

مادرضمن طلب جدی كمك ومشاركت درپيروزی وتحقق وحدت مجدد رفقا  از كادررهبری ديروز حزب دموكراتيك خلق افغانستان( حزب وطن) كه خوشبختانه درقيد حيات اند ؛ از آنها صميمانه ميخواهيم كه  به صورت دسته جمعی (درحد امكان)با نشر اعلاميهً صريح ، تشويق كننده وپر ازاحساس وطنی وحزبی، حمايت وجانبداری شان را از تفاهم رفيقانه ووحدت طلبانهً موجود رفقا،ابراز نمايند وآنچه درتوان دارند دراين زمينه برای آن غرض پيروز شدن وحد ت مجدد رفقا انجام دهند كه تبليغات منفی وتخريب كننده ً وسيع دربين حلقاتی زمزمه ميگردد كه گويا (بقايای رهبری ديروزحزب) به هيچ صورت طرفدار شكل گيری حزب واحد وتاًمين وحدت مجدد رفقا نيستند؛ ورنه چرا درطول اين همه سالهای پر ازرنج وعذاب ( بيوطنی ، تفرقهً سياسی ، بدبختی وسيه روزی مردم ورفقای شان ، حداقل يكبار صدای فعال شدن مجدد ووحدت ازدست رفتهً رفقا ومخلصين ديروز شان را بلند نكردند ودين ملی ورسالت پيش كسوتی رفيقانهً شان را دراين مورد بسيار ضروری واكيدا ً حياتی انجام ندادند. ؟؟؟)

 

رفقای محترم پيش كسوت سياسی  !

ما به صفت شاگردان ومخلصين ديروز تان ، ازشما صميمانه ميخواهيم  كه به اين سكوت ... پايان دهيد وآنچه درتوان داريد برای تجديد فعاليتهای وطن پرستانه ، متحد ويكپارچهً رفقا غرص نجات وطن وانسان زحمت كش ِ  منتظر براه وفعاليت ما وهردردمند ديگر وطن ، دراين خطير ترين لحظات زنده گی پرازدرد وعذاب مردم ما ، انجام دهيد وافتخار بزرگی را نصيب خودتان سازيد. شما خود بهتر ازهر كس ديگری درك ميكنيد كه سالها نقش نمك رادرجامعه ايفا كرده بوديد، حال نكند كه  اين موقف تماشايی ، خدای ناخواسته به شما آسيب برساند ودلسوزی همراهان تان نيزدردفاع ازشما،مثمر ثمر واقع نگردد.. 

برای تحقق هرچه سالم تر وعملی وحدت رفقا ،  پيشنهاد ميگردد كه :

اول       :  هرچه زودتر جلسات كميته های كاری مشترك درداخل وخارج تشكيل گردد واز پروسهً تقارب ونزديكی وحدت طلبانهً دوحزب واسناد امضا شدهً فعلی بين رفقا ، حمايت گردد .

دوم       :ما، درحاليكه خواهان تحقق كامل اهداف وحدت خواهانهً احزاب( نهضت فراگير ترقی ودموكراسی افغانستان وحزب متحدملی)ميباشيم؛ تقاضا ميكنيم كه:   جلسات مشترك شوراهای كشوری دوحزب به اشتراك تمامی رفقا به شمول رفقای وحدت طلب خارج تشكيلات اين احزاب  كه علاقه مند اشتراك دراين جلسات باشند، با همه توان وامكان درهر كشورمحل زنده گی وفعاليت رفقا ، خاصتا ً در داخل وطن درسطح شوراهای ولايتی دائر گردد. دراين زمينه باكل صداقت ودرستی كار ،بايدهر حزب افراد تخريب كار خودرا شناسايی نموده وزمينهً فعاليت های ناسالم وحدت شكنانهً افراد وابسته به خود را درهر سطح ومقامیكه باشند،سد نمايند وازمخفی كاری وپنهان سازی حقائق ،كارنگيرند. به بيان ديگرهيچ حزب رفيق شامل گفتگوی وحدت ، تلاش نكند كه فعاليتهای ملموس و مشهود خرابكاران و مخالفين سرسخت وحدت را كه بنابر هردليلی (!) كه نزد شان وجود دارد ، ستر واخفا كنند وفردا خود كفاره پرداز اين فعاليت ها شوند.

سوم     :  با همه سازمانهای ديگررفيق ، ازجمله با شخصيت های مستقل ونيمه مستقل ، با نهاد ها ، کميسيونهای تفاهم وشوراهای اين كشور وآن ولايت دراين كشور وآن كشور ( صرفنظر از تعداد افراد و وسعت سازمان شان) كه از مدتی به اينسو ، فعاليتهای مستقل سازمانی داشته اند ويا بعد دورشدن از تشكيل اين حزب وآن گروه برای شان منبرهای مستقل ابراز نظر درقضايای كليدی سياسی ، فكری وتشكيلاتی به وجود آورده اند وسوابق طولانی هم حزبی بودن وهم سرنوشتی با رفقا ومسوولين اين دوحزب شامل مذاكره دارند ؛ تماس قائم گرددتا از براه انداختن فعاليت های مواز‍ی وحدت طلبانه دراين وقت حساس وسرنوشت ساز ، خودداری كنند وبه پروسهً وحدت همه گانی رفقا بپيوندند وجايگاه شايستهً شان را درداخل خانوادهً بزرگ ديروزی شان به دست آورند.

دراينمورد ميتوان از فعاليتهای رفقا درنهضت آينده، تشكيلات موًقت انسجام مجدد حزب وطن، تشكيلات حزب دموكراتيك خلق افغانستان وكميته های فرانكفورت وهامبورگ وهمسويی بعضی ازافراد نهضت ترقی ودموكراسی با برخی ازاين محافل كه دراين اواخر نمايان گرديده است نام برد. ما، باحرمت فراوان به همهً اين منبرها وتلاشها وشخصيت های كليدی اين حلقات ،به آنهامراجعه نموده يادآوری و پيشنهاد ميكنيم كه باواحد ساختن مواضع ونزديك سازی سعی وتلاش دراين مورد ،زمينه ساز شكل گيری وحدت رفقای خودشوند نه آنكه برای حصول امتيازات وبه دست آوردن جايگاه  تشكيلاتی موقتی درامر انقطاب های جديد وچند دسته گی رفقا كه خود بارها درمخالفت با آن خودشانرا مخالف وانمود كرده اند ممد واقع گردند . اعتقاد ما اينست كه شايسته گی ،صلاحيت ودرجه ً محبوبيت وبرخورداری از اعتماد رفقا حتما ً درنشستهای بزرگتر وسر نوشت ساز حزبی معين ومشخص ميگردد .بنا ً، به همه بايد پيشنهاد صبر وشكيبايی كرد وتمام نيروها وتواناييها را درجهت تحقق وحدت وهمسويی سوق دادنه در چند دسته گی . ولو هر دليل ومنطق سياسی وايدولوژيكی را نيز به آن علاوه كنيم.

چهارم :   برای سرعت بخشيدن به تلاشهای وحدت طلبانه وجلوگيری از ضياع وقت واخذ تماس با كليه حلقات وشخصيتهای حزبی موًثر سائر حلقات ومستقلين در پروسهً مبارزه ووحدت مجدد رفقا، تشكيل كميتهً مختلط ومشترك كاری ، برعلاوهً رفقای شامل تشكيلات ونماينده گان هردوحزب از اهميت برخوردار است وبايد دراين مورد مسوولانه ودقيق فكر شود ودرتكرار تجربه های گذشته ، بازهم تجربهً جديد علاوه نگردد . اين بدان معناست كه بالای موثريت ووفاداری شخصيتها به امر مبارزه ً مشترك ، خاصتا ً درداخل وطن فكر شود نه بالای درجهً وفاداريهای گروهی وشخصی ايشان .

پنجم  :   ابراز عقيده ميگردد كه درپهلوی جلسات وفعاليت های پلان شدهً دوحزب وارد مذاكره وتفاهم ، جلسهً وسيع تمام رفقا ، حلقات واحزابيكه دير يازود بايد به حلقهً وحدت طلبان واتحاد وطن پرستان وترقيخواها ن دموكرات ِ عدالتخواه  ِ ضد بنياد گرايی ، مخالف هرنوع ستم وكليه مظالم اجتماعی ازجمله سلب آزاديها وحقوق انسانی زنهاخواهند پيوست ؛ درداخل وخارج وطن تدارك ديده شود وازاين طريق نيز نه تنها زمينهً مشاركت وسهم گيری طيف وسيعی از رفقا ودوستان همفكر وهم نظر به اين پروسه ً اميدوار كننده جلب گردد؛ بلكه به آن گرمی ،قوت  ووسعت بيشتر بخشيده شود .

ششم :  درتدوين اساسنامه وبرنامهً عمل مشترك حزب واحد ، برعلاوه ً آماده سازی زمينه ً مساعد به اعضا وهواداران اين دوحزب ، بايدبه نقاط نظرهمه رفقا ازجمله آنانيكه با اين دوحزب وحزب قبلی واحد يكجا بودند ولی اكنون بنا بردلايلی كه نزد خودشان ازحقانيت برخورداراست وديد های جديد ومتحول شده ، دموكراتيك  ترشده ويا مطابق ايجابات عصروزمان ( بر اساس انتباه وبرداشت خود شان) پيداكرده اند وهم چنان با تعداد ديگری ازرفقا كه سنتی ومطابق نورم های ايديالوژيك عرصهً فكری ديروزجهان مي انديشند ولی همه به مقام  انسان  زحمت كش ، به عدالت اجتماعی و پايان دادن به نابرابريهای غير قابل تحمل درجامعه ودرمجموع جامعهً بشری اعتقاد دارند وميرزمند، اهميت داده شود  وزمينهً  آن مساعد گردد كه نقاط نظر شان شنيده شود ودر تدوين اين اسناد از تراوش های فكری وبرداشت های سياسی وتحليل های جامعه شناسانه ً آنها استفاده گردد .

 

رفقای عزيز !

اكنون كه دروطن بلاكشيده ومشترك مان فقر، بيكاری ، بيخانه گی ، ظلم وبيعدالتی با تروريزم وتجاوز خارجی دست به دست هم داده وزنده گی اكثريت مطلق مردم مارا به تاريكی ، نااميدی كشانيده وهرروزخون ده ها هموطن بيگناه ما به دست ظالمان داخلی وخارجی ريختانده ميشود وحلقات هميشه تاريك انديش وتجاوزگرپاكستانی وعربی وهمدستان چند چهرهً شان كه عاملين اصلی اين سيه روزی و تراژيدی طولانی مردم مااند؛ چه تحفه وهديه يی باارزش تر ازوحدت فرزندان درد ورنج مردم افغانستان ، ميتواند پيشكش اين مردم عذابديده گردد تا به همت وياری مستقيم خود اين گروه های مليونی زحمت كش ، برای تاً مين حاكميت مستقيم ودموكراتيك خودشان برسرنوشت وطن، ترقی وشگوفايی آن وطرد همه مداخله گران بنيادگرای فكری ونظامی  ازكشورما، از آن استفاده گردد وبه وسيلهً آن درتحقق اهداف شريفانه يی تلاش كنيم وموفق شويم كه سالهاست مردم ما چشم براه آن روز بزرگ پيروزی حق بر ظلم واستبداد وتبعيض اند واين مردم زحمت كش وعدالتخواه  ، دراين راه بهترين های خودرا قربان كرده اند.

لذا، برما لازم است كه به پاس مبارزات ، قربانيها وفداكاريهای كم نظير فرزندان مكتب ومدرسهً بزرگ وطن پرستی ودفاع از منافع اكثريت زحمتكشان وطن ، به پاس احترام وارج گذاری به خونهای پاك وبيشمار صدها هزار شهيد راه آزادی ،عدالت وبرابری حقوق انسانها ، به احترام به صدها هزارچشم پرازاشكهای خون آلود مادران ، بيوه زنان ويتيمان كليه شهدای مردم افغانستان ، به خود خواهيها وجاه طلبيهای شخصی وسياسی خود پايان دهيم ويك ديگر را صادقانه درآغوش گيريم وباهم متحد ويكپارچه شويم ولشكرعظيمی را برای سازنده گی مجدد وطن غرض خاتمه بخشيدن به دردها ورنج های بيكران خلقهای زحمتكش افغانستان عزيز تشكيل دهيم تا اساس مستحكمی برای شكل گيری اتحاد بزرگ ووسيع همه نيروها وگروهای مردم دوست وعدالت پسند گردد ودربرابر ديو جهالت ، تاريكی وستم گسترخون ريزبرخوردارازحمايت شريرترين آشايانه های ظلم وفساد منطقوی وجهانی ، قدعلم كند ، بپا خيزد وطومار سياه تحجر ، عقبمانده گی ،ستم پروری ، زن ستيزی وعدالت كشی را از تمامی نقاط وطن برچيند ومردم ووطن ما، جايگاه شايستهً ملی وجهانی شان را درقطار ملل متمدن وسعادتمند جهان باز يابند.

بلی به اين اهداف بزرگ وملی ميتوان رسيد؛ اما به قيمت قربانی وايثاروتاً مين وحدت . زيرا تاً مين وحدت رفقا ورسيدن به اتحاد با همه نيروهای خورد وبزرگ ترقيخواه ، دموكرات وعدالت پسند، اولين گام دراين منزل است.لذا، ازهمه بزرگان ، كادرها ورفقای عزيزمان طلب ميكنيم كه بنام نامی وطن، به پاس رنج ها وعذاب های بيشمارمردم ما، به احترام همه خونهای ريخته شده درراه آزادی وسعادت وطن ومردم ،بايد هرچه زودتر به همه اختلافات بیهودهً شخصی (سياسی گونهً ) مان خاتمه دهيم وبه تن واحد ، نيرووقدرت واحد تبديل شويم و به سوی مردم ما ، به دامان وطن عزيزمان برگرديم ودر آنجا كار ومبارزه كنيم .

بياييد ، به اتفاق هم واز طريق مشاركت فعال سياسی به فعاليتهای بی ثمر يكه تازی وژست های سياسی گونهً بی نتيجه وفقط دل خوش كن دور از وطن نقطهً پايان بگذاريم وباسرود وحدت واتفاق درپهلوی هم سنگران ومتحدينيكه درداخل وطن برای تغييرات سالم وهمه جانبهً دموكراتيك ومردم سالاری ميرزمندبه مبارزه وتلاشهای انسانی مان ادامه دهيم. انصاف نيست كه با نوشتن چند مقاله ، اعلاميه، تفاهم نامه وتفسير های انترنتی بخواهيم به جای بهترين قهرمانان ورزمنده گانی ابراز موجوديت كنيم وسنگ حق به جانب بودن را به سيه بكوبيم كه بافقر وبيكاری وبی امنييتی ، سر دركف نهاده و برای عدالت ، دموكراسی ، آزادی وترقی وطن مبارزه ميكنند.

پيروز وموًفق باد همه تلاشها ومبارزات فرزندان واقعی زحمت كشان وطن !

پيروزباد وحدت رفقا واتحاد همه نيروهای  دموكرات وعدالتخواه .!

بادرود فراوان : جليل پرشور

 

 

 

+++++++++++

 

ما ، اتحاد رفيقانهً

حزب متحد ملی ونهضت فراگيرترقی ودموكراسی

افغانستان را با اشك شادی استقبال ميكنيم !

 

بالاخره، بعد مبارزات وتلاشهای فراوانِ ِ نيروها وشخصيت های دلسوز ووحدت طلب حزب مشترك مان، باخوشی ومباهات فراوان ، اطلاع يافتيم كه به تاريخ 22 عقرب سال جاری ، هيئت های رهبری دوحزب رفيق «حزب نهضت ترقی ودموكراسی وحزب متحد ملی افغانستان درمقر دفتر مركزی حزب متحد ملی »باهم ديدار رفيقانه وصميمانه داشتند. دراين جروبحث برادرانه ، برعلاوهً سائر مسائل اساسی وكليدی سياسی موجودوطن ،پيرامون اتحادعمل و تشريك مساعی اعضا وهواداران هردو حزب دارای سرنوشت واحد، صحبت وتبادل افكار صورت گرفت وتصاميمی اتخاذ شد كه جدا ً مايهً اميدواری برای هر وطن پرست صادق، هر حزبی باشرف ووحدت طلب وهرمبارز راستين راه سعادت انسان زحمت كش درافغانستان ميباشد .

اين نشست رفيقانه را به طورطبيعی بائيست بيانگراحساس مسووليت وتقاضاهای مداوم همه رزمنده گان وحدت طلب صفوف پراگنده شدهً دموكراتيك خلق ديروز( حزب وطن) ودر درجهً اول نيات نيك وارادهً سالم رهبران ، كادرها و اعضای دوحزب يادشده كه خود بدنه های اصلی واساسی حزب ديروز مارا تشكيل ميدهند ، قيمت دادو آنرا نقطهً عطف وآغازين اقدامات وحدت طلبانه وضروری ای نيزبدانيم كه تحقق كامل اهداف نشانی شده دراعلاميهً رهبران اين دوحزب مهم، جدا ًمورد انتظاراعضای آنها وده ها هزارهمرزم ورفيق غيروابسته به تشكل های موجود سياسی رفيق ميباشد وطرف حمايت همهً مان قرار دارد .

ما، خواهان آنيم كه اين تلاشها ونشستها، پيگری شوند ودركليه سطوح وبه وسيلهً همه رفقای وحدت طلب وشخصيت های موثر، ذينفوذ وعلاقه مند تحقق نهايی و ريشه يی اين امربزرگ ملی ووطنپرستانه وزمينه شدن برای وحدتهای وسيع تر واتحاد های بزرگتر وطن پرستانه ودموكراتيك ادامه پيدا نموده وخود ، چتر محافظتی بزرگ ونيرومند ی رابرای  كم اثر شدن فعاليتهای تخريبكارانهً احتمالی وشايد حتمی دشمنان ومخالفين اين آرمان ديرينه وبربادشدهً مشترك مان تدارك ببيند . 

اكنون كه بارديگر تخم اميد وباوردرجسمهای زجرديده ودرد كشيدهً ده ها هزارازبهترين همرزمان ما ومليونها انسان زحمتكش وتهیدست وطن، بعد اين نشست وحدت خواهانه جوانه زده است ، بيمورد نيست كه به پاس شكستن يخهای دوری وسردی روابط اين دوحزب طرف حرمت واحترام ، اقدام متهورانهً رهبری دوحزب را به ديدهً قدر بنگريم و برای شان طالب موًفقيتهای مزيد دراين زمينه وسائر عرصه های گرديم كه به حال وطن زخمی ومردمان زحمت كش ومحتاج آن مفيد تمام ميگردد.

 دراين آغازين روزهای اين اقدام بزرگ ملی،به جاست كه عملكرد مستقلانه وجسورانهً رهبری نهضت فراگير ترقی ودموكراسی افغانستان را برای گفتگوی بی چون وچرا با رهبری حزب متحد ملی به ديده ً قدرنگريسته وبرای آن ارج قايل گرديم كه رهبری حزب نهضت وشخص رفيق شيرمحمد بزرگر رئيس مجلس موًسسان نهضت فراگير ترقی ودموكراسی افغانستان با اين اقدام شان ثابت كردند كه رهبری نهضت درداخل وطن قرار داشته وتصميم گيرنده گان اصلی درهمه مسائل حزبی ، هيئت رهبری منتخب مجلس موًسسان درداخل وطن است  نه كدام مرجع ديگر .

حال كه چنين دستاورد بزرگی نصيب ماگرديده است وروزتا روز،رزمنده گان واقعی تحقق آرمانهای عدالتخواهی ، صلحدوستی ،شيفته گان آزادی ،ترقی ودموكراسی واقعی درافغانستان ازجان ودل برای عميق ترشدن وبارورترشدن آن تلاش خواهند كرد وتا سرمنزل مقصود كه همان سعادت ، آرامش ورفاه همه زحمتكشان  وترقی  وشگوفايی وطن عزيزتراز جان مااست ، ( حزب مشترك ، بزرگ ويكپارچهً) مانرا كه حتماً بارديگر قامت راست خواهد نمود،همراهی خواهند كرد.

درچنين حالت دلگرم كنندهً رزمی ووطن پرستانه ، بايد از نفرت وكدورت های گذشتهً ناشی از جو بی اعتمادی ،رقابت های ناسالم تشكيلاتی ،انتقام جوييهای شخصی ،قومی ، زبانی ، سمتی ، فركسيونی وچسپيدن بيشاز حد لزوم به دامن آن رهبر واين رهبر، ومدعی شدن درحقانيت های طرحها ونظريات سياسی وتشكيلاتی هرگروه وگروهك خورد وبزرگ امروزی وديروزی ، درانزوا كشانيدن های كادرها واثرمندان عرصهً سياسی، بهانه تراشی های بيمورد وزيانبار به حال شكل گيری وحدت ها واتحادهای سودمند واكيدا ً ضروری وازسربازگيری های غير مفيد دوری كنيم ( خاصتا ً درمحيط مهاجرت كه اين امراض دامنگير اكثر ماشده است)وساختارهای تشكيلاتی را از وجود افراد فرصت طلب وكرايی پاك سازی نموده و زمينهً رشد وبقای دشمنان مشترك مان را كه ده ها باربا هرتغييری ، تغيير  كرده اند وخواهند كرد ، به دستان خود ما درحزبی كه به قيمتها ی گزاف وخونهای بيشمار بهترين فرزندان وطن ومكتب حفظ وآبياری گرديده است مساعد نسازيم . زيراهمه شاهد آن هستم كه افراد فرصت طلب ومنفعت جو،درمواقع حساس ودشوارحيات سياسی مان ، بارها به رخ رفقا ورهبران باتقوای حزب شمشير كشيده ويا نقش ستون پنجم را ايفا كرده اند. لذا، به ما ضروريست كه اين افراد راشناسايی نموده و موقع داده نشوند تا نقش چند گانهً شان را انجام دهند وباعث ادامهً پرابلم به حزب ورفقای ما وكند شدن پروسهً شكل گيری وحدت رفقا واتحاد وطنپرستان واقعی گردند.

عقيدهً راسخ داريم كه همسويی ،تشريك مساعی وسرانجام وحدت سازمانی وتشكيلاتی دوحزب رفيق وبرادر( نهضت فراگير ترقی ودموكراسی وحزب متحد ملی افغانستان)زمينه را برای وحدت اكثريت اعضای تمام گروه های ديگرجدا شده ازپيكرخونين حزب قديمی مان وهمه شخصيت ها وكادرهای دورمانده ازاين تشكلات   مساعد خواهد ساخت وبه حيث پل ارتباطی ،بين جزائر ازهم جدا شدهً حزبی نقش خودرا ادا خواهد كرد.

همچنان بايد اذعان كرد كه وحدت رفقا وهمرزمان ما، بستر خوب ومطمئينی خواهد شد تا جبههً وسيع وبزرگ نيروهای ترقيخواه، ضد بنياد گرايی ،خواهان عدالت واقعی اجتماعی وبرابری كامل حقوق زنان بامردان وتساوی حقوق تمام مليتها واقوام خورد وبزرگ بانام وبی نام شده وفراموش شده ، جبههً همه عاشقان آزادی واقعی وطن وسربلندی وبی نيازی مردمان شريف وزحمتكش ،جبههً نيروهای واقعا ً دموكرات وصلحدوست ، اتحاد همه نيروها وشخصيت های با تقوا وضد ظلم وغارت وتجاوز باقوت وامكانات وسيع شكل گيرد وقد راست كند. اين جبهه ميتواند دربرابر هر تجاوز خارجی ، برضد هر نوع بنياد گرايی وخرابكاری ودرنبرد عليه هر نوع تروريزم خارجی ، منطقوی وداخلی ، مبارزه ومقاومت نموده ودست آوردهای ملموس ومشهودی را دراندك زمان نصيب گردد.

حال كه دروطن ما، فقر وتنگدستی ، بی امنييتی وقتل وكشتار بيرحمانه ، عدم اطمينان به آينده وغارت وچپاول داراييهای عامه ، كمكهای بيدريغ جهانی ودزديدن لقمه ً نان مردم به وسيلهً مشتی ازدموكراتان(!) و گروهايی ازبی نفسان تاركِ دنيا وعاشق عقبی(!) به نرخ بازار آزاد وبدون دردسروترس ازقانون دولتی ودساتيرخدا وندی جريان دارد وآه مظلومان ومستمندان را كسی نمی شنود؛ متحد شدن مبارزين راه عدالت ،دموكراسی وبرابری حقوق انسانها ، ميتواند هديهً بزرگ وم‍‍ژدهً خوب به همه مبارزين وزحمت  كشان وطن بوده وزنده كنندهً مورال ومعنويت قصدا ً كشته شدهً مردمان چشم به انتظار وطن ما باشد كه تا هنوز از نسل مبارز وفداكار تجربه شده وفرزندان درد ورنج خودشان برای فداكاری وقربانيهای جديد  توقع وحدت ومبارزه رادارند.

ازآنجاييكه، ازمدتی هرسال دراين فصل سال وخاصتا ًامسال كه تعدادی ازرفقا سالگردهای شهادت ، رحلت وتولد تعدادی ازرهبران ديروزحزب مشترك مانرا گرامی داشته اند ؛ چقدربه جاست كه به جای توهين وتحقيربزرگان يكديگروسائر شخصيتهای ملی ومترقی ، همهً شان را چه فقيد اند ويازنده حرمت كنيم واز تخريب وتهمت زدن نسبت به آنها چه دروسائل ارتباط جمعی داخلی وخارجی وچه درمحافل شخصی خودمان خودداری نموده وبه اين وسيله به عزت ووقار خود ما صدمه نرسانيم وجزً ياران نيمه راه به حساب نرويم.

بناً، اگر اين مناسبت ها رابا ترك مخاصمتهای شخصی ،فركسيونی ،زبانی ، قومی ورهبرگراييهای مذهبی گونه وصوفيانهً سياسی ، همراه ساخته واز نفوذ وتوان بزرگان ديروز استفاده كرده وسنگر مشترك را به وجود آورده وآن را تحكيم ببخشيم ،بسيار شكوهمندانه تر از قشری گری های موجود سياسی و تداوم فعاليت های فركسيونی ميباشد. اين سالگردها را بايد از طريق كمك به امر وحدت وهمبسته گی صادقانه ًهمه رفقا واتحاد وطن پرستانهً همه گروه ها وشخصيتهای مبارز ونيك انديش سياسی ومذهبی تبديل نماييم . فراموش نبايد كرد كه شعار دادن های ما ، زنده باد ومرده باد گفتن های ما، خاصتا ً درمورد رهبران فقيد مان، دفاع از هيكل وتراشه های گوشتی مقبول ونامقبول كسی نبود ونخواهد بود. ما، دردفاع از رهبران صادق وباتقوای حزب خود مان وسائر شخصيتها وبزرگان سياسی وملی،ارواح سركش وتسليم ناپذير آنان را درمبارزه عليه ظلم وفساد ، عليه نابرابری های اجتماعی ،قومی ،زبانی وطبقاتی ونبرد بی امان آنان را برعليه تجاوز، چوروغارت  ودرراه سعادت وخوشبختی همه انسانها بدون تبعيض ، ارج ميگذاريم ، حرمت ميكنيم وسر احترام وتعظيم دربرابر شان فرود ميآوريم. اين بدان معنا نيز است كه ما همه رهبران وشخصيت های وطن مان را كه دست شان به مال ، جان ، ننگ وناموس مردم آلوده نبوده واز لقمه ً حرام ، خودشان وخانواده های شان تغذيه نكرده وسعادت خود وفرزندان شان را فدای خوشی ومسرت مردم خود ساخته اند؛ حرمت ميكنيم وآنها را سرمشق كار ومبارزهً خود قرار ميدهيم.

وقتی از بزرگان ورهبران زندهً خودما ياد ميكنيم، هدف شخصيتهای محترمی نيستند كه ديروز درمقامات كليدی حزب ودولت ما قرار داشتند . هدف ما، آن تعدادی از بزرگان ديروزوامروزاست كه به آرمانهای عدالتخواهی ومبارزه به خاطرتساوی حقوق همه انسانها وبه ضرورت مبارزهً جدی وفعال عليه ظلم وبيداد داخلی وخارجی اعتقاد داشته ودرفكر انتقال ساحهً مبارزه ازخارج كشور به داخل وطن بوده ودرامر مبارزهً مشترك رفقا وهمه مبارزين وطن ممد واقع ميگردند واين پروسه را ازدل وازجان ياری ميرسانند ، نه آنكه درتخريب بقايای آن خانهً مشترك وپرافتخار وهر دستآورد سياسی وزعامت ديروزآن تحت بهانه های مختلف ، دلهای دودين دشمنان دور ونزديك وطن ما را شاد ميسازند. حرمت ما به اين بخش رفقا ، مستقيماً به عملكرد روزمرهً سياسی آنها ودرجهً فداكاری وآماده گی شان برای باقی ماندن درصف مبارزين ورفتن به داخل وطن وسهم گيری ملموس ومشهود شان برای وحدت مجدد رفقا ، عدم جانبداريهای بيجا از گروه ها وافراد ديروز وامروز درجنگ قدرت ،مرتبط ووابسته است.

دراين زمينه، با كل صراحت از همه مسوولين ومقامات ديروزی حزب كه دراروپا ويا سائر مناطق جهان زنده گی ميكنند، جدی وصميمانه تقاضا به عمل ميآوريم كه مهر سكوت را ازلبان شان دور كنند وبه وسيلهً اعلاميهً واضح ، آفتابی ورفيقانه ،بازبان وقلم ومشاركت عملی شخصی درجلسات سياسی ايكه به اين منظور تدوير خواهد يافت ويا خود درزمينه بايد مبتكروپيشگام گردند ؛ حمايت شان را ازوحدت رفقا ، ازسند وحدت امضا شده به وسيلهً روًسای احزاب متحد ملی وحزب نهضت فراگير ترقی ودموكراسی افغانستان ، اعلام نموده وازهمه رفقا وگروه های رفيق بخواهند تا به اين پروسه بپيوندند.آنها، بايد رسالت ودين تاريخی شان را دراين مورد به حيث آخرين چانس درحيات سياسی وتشكيلاتی طولانی مدت حزبی شان كه افتخارات قابل ملاحظه ای نيز از آن كمايی كرده اند وهنوز اميدی به ادای نقش شان وجود دارد ، باكل سربلندی وقاطعيت ادا نمايند. بايد، همه دست به دست شويم واجازه ندهيم كه هر سايت انترنتی، هرجريده وفاروم وهرنشريهً كم تيراژ وهر حلقهً چند نفری ( رفقا )به سخنگو وممثل تشكيل مستقل سياسی به كارشان ادامه دهند وجوسياسی تاكنون ملتهب را بدتر بسازند .

ميخواهيم درضمن ابراز امتنان از كارهای انجام شده به وسيلهً رهبران دوحزب برادر، از آنها صميمانه تقاضا به عمل آوريم كه نگذارند فضای حماسی گونهً وحدت طلبی ، خدای نا خواسته به اثرعدم پيگيری وكندی كار، به اثر فعاليتهای تخريبی ويا تعلل درجلب همكاری كليه رفقای اثرگذاروعلاقه مند اين جوشش حزبی- سياسی سرد شود ويك فرصت مناسب واستثنايی ازدست مابرود.  

رفقای عزيز !

بياييد، باتمام عقل وتوان ما، اين پروسهً وحدت طلبی را تا موفقيت كامل ازطريق نوشتن مقالات ، تدوير جلسات ، تماسهای تيلفونی وانترنتی ،ابراز نظر های سالم ورهگشا ،مساعد ساختن زمينه برای سهم گيری كليه احزاب وگروه های بزرگ وكوچك رفيق وحتی افراد وشخصيت های مستقل همسو ،صادقانه كمك نماييم. انتظار كشيدن وخودرادراين امر بزرگ ملی ووطن پرستانه، دخيل نساختن برای هيچكدام ما قابل توجيه نيست. ماحق داريم بدون دعوت وارسال كارت مشاركت ، خودرا شريك عملی برای كاميابی اين هدف عالی وديرينه بسازيم تا اينبار وحدت ما، داوطلبانه، طبيعی وآگاهانه تر نسبت به هر وقت ديگر شكل گيرد وشكننده گی آن به پايين تر سطح ،كاهش يابد ويا امكان ناپذير گردد.

برای رسيدن به اين هدف بايد همه برخوردها واجراات ما،  براساس اصل دموكراسی واقعی وابراز نظرهای سودمند وكاملا ً آزاد استوارگردد وجلوفعاليتهای مخفی وفركسيونی تا كنون معمول وحاكم در سيستمهای تشكيلاتی وفعاليتهای سياسی با تدبير ، هوشياری وبرخورد قاطع گرفته شود.يكی از راه های عملی شدن اين هدف ، فعال شدن كليه كادرها وحزبی های صادق درهمه تشكلات رفيق ويا مستقلين است كه همه مسائل را به خوبی درك ميكنند وراه های جلوگيری از به بيراهه كشانيده شدن اين تلاشها به وسيلهً مغرضين را به خوبی ميدانند.

متاًسفانه، تاكنون معمول بوده كه هرحزب وسازمانی برای آنكه درهر اقدام وتلاشی ، بتواند خود محوری كند ويا جريان فعاليت را به نفع گروه معينی مسير دهد ؛ تلاش كرده اند كه حتی درجلسات هم آهنگی بخشندهً فعاليت های رفقا ودوستان ما دراروپا وسائر مناطق ، شخصيت های موئد خودرا نه تنها به نماينده گی از سازمان شان بلكه به نام بيطرفها ومستقلين معرفی كرده وهرگاه نظرشان قبول نشده است ؛ پروسه را به كندی مواجه ساخته ويا فعاليت شان را به شكل التوا درآورده اند.اگر اين شيوه درجريان تلاشهای وحدت طلبانهً جاری مرعی الاجرا گردد ، بازما به ناكجا آبادهای ... جديد سيرخواهيم كرد ويكديگررا شايد به طوردائمی گم خواهيم نمود.

اكثريت قاطع رفقا تا حال به اين عقيده بوده اند كه راه تاًمين وحدت سالم وخدشه ناپذير مجدد ما، درداوطلبانه بودن وشكل گيری دموكراتيك، شفاف وعلنی كليه فعاليت ها دراين زمينه بوده وتمام ادغامهای تشكيلاتی احزاب وگروه های رفيق به اضافه ً انضمام كادرها وشخصيت های مستقل ويا جدا مانده از تشكلات فعلی كه منجر به تشكيل وتدوير كنكرهً وحدت شود؛ يگانه راه سالم وكم دردسر بوده وميتواندطرف قبول اكثريت قاطع رفقا قرار گيرد. پس بايد درجهت تدوير كنگرهً وحدت وهمه شمول رفقا كاركرد وپلان گذاری نمود. دراين زمينه پيشنهاد ما اينست كه خوردترين حلقه وحتی اشخاص ، به قول معروف از( قيد قلم باقی نمانند) . 

سخن آخر اينكه :

دروطن جنگ زده ومورد تجاوزات مكرر قرار گرفته ًما كه اكنون ،فقر، بيكاری ، جنگ ، تروريزم ،غارت ، ،تجاوز به ننگ وعزت مردم ، ازجمله تجاوز به اطفال بيعدالتی ،رشوت وبيدادگری به اوج خود رسيده است وتحميل عقايد وتطبيق پلانهای دشمنان وطن ما درراًس لشكريان ومذهبيون بنيادگرا ومتجاوز پاكستان وهمدستان خون ريزشان ، صلح وآرامش وزنده گی را ازمردم ما گرفته است ودرجهً اعتماد وباورمردم نسبت به رفقا ومتحدين ما فزونی جدی پيداكرده ، داستانها وقصه های فراوان دورهً حاكميت حزب ومتحدين ما، ازطرف مردم درهر محلی بازگو ميگردد وباهرمشكلی واذيت وآذاری مواجه ميشوند ازغريب نوازی وعدالت پروری آن روزگارحكايه نموده وآن حاكميت را ، حكومت (غريب وغربه) لقب ميدهند واين محبوبيت  شان نسبت به وطن پرستان باتقواهرروز بيشتر ميگردد، پس چرا ازاين فرصت استفادهً درست وبه موقع صورت نگيرد .

بناً ،برای مداوای حداقل دردهای جانكاه اكثريت قاطع زحمت كشان وطن ،جدا ضروری پنداشته می شود كه ازطريق تاً مين وحدت رفقا ، هرچه زودتردرفكر تشكيل جبههً دموكراسی وعدالت اجتماعی برآييم وازطريق مشاركت كليه نيروهای صلحدوست ، ترقيخواه ، ضد بنيادگرايی وجنگ ، ضدترورووحشت ، نيروها وشخصيت های سياسی ودينی ضد تحجر ومخالف استفادهً سوً ازدين وعقائد مردم شويم وقبل ازفرا رسيدن موعد انتخابات رياست جمهوری ، شوراهای ولايتی وشورای  ملی، آماده گی آن را داشته باشيم كه با قوتمندی وهوشياری تمام ، كانديدهای مشخص و مشترك را معرفی كنيم ويا كانديدهای معينی را كه با اهداف ما نزديك بوده و تعهدات قابل قبولی را درعرصهً اجراات وپلان گذاریهای سياسی ، اقتصادی ، اجتماعی وشكل و تركيب ادارهً دولتی به شكل كتبی ومعتبربه نيروهای ترقيخواه ميدهند ، كمك كنيم. انتظار نشستن ومنتظر دق الباب بودن ،دردی را دوا نخواهد كرد. ما، بايد با تمام جراًت وشهامت موضعگيری كنيم . چون هرگزترس وشرمی درسياست وجود ندارد اين برعلاوهً آنكه حق طبيعی ما است ، وظيفهً ملی ودين وطنی ما نيز ميباشد. بايد بدانيم كه : مخفی كاريها وتماسهای پشت پرده ، برای هيچ كس وهيچ حزب وگروهی مفيد نخواهد بود. اين اقدامات مخفی وغيرعلنی وبدون نظر خواهی صفوف است كه باافشا شدن، عواقب وخيمی را درقبال خود خواهد بهمراه دارد؛ طوريكه ماتا هنوز كفاره پرداز آن هستيم .

بارديگر با عرض تبريك وتهنيت به رفقا ييكه اين اقدام بزرگ وحدت طلبانه را سازمان دهی كرده اند،پيروزی های مزيد شان را دراين عرصه خواهان بوده واز هرنوع همكاری خوددراين مورد به همه رفقا وعده وتعهد می سپاريم.

پيروز باد وحدت همه رفقا واتحاد تمام زحمت كشان و وطنپرستان افغانستان !

 

بادرود فراوان . جليل پرشور

 


بالا
 
بازگشت