بومان علی قاسمی

کوچی  یا پیشقراول  ترورزم  و نا امنی

 

پارلمان افغانستان به یک خانه پرجنجال وپر آشوب مبدل شده است . شمار زیادی افراد بی سواد ، بی فرهنگ و حتی  بی خبر از  دنیا و تاریخ کشور  بنام نماینده یک قوم و یک منطقه  دراین  جنجال خانه  راه یافته اند که نه تنها ماهوار پول های هنگفتی را از خزانه مردم افغانستان  به یغما میبرند بلکه مانع بزرگی  بر سر راه نمایندگان حقیقی مردم شده و به طریقه های مختلف کار های مهم پارلمان را  اخلال میکنند.

بتاریخ  نوزدهم حمل سال روان خورشیدی  یکی از این افراد بنام علم گل کوچی  بدون در نظر داشت  احترام به  نمایندگان و خانه مردم افغانستان یعنی پارلمان ، مانند شتر لجام گسیخته اش عربده کشیده و ساکنین اصلی افغانستان را که عبارت از اقوام  تاجک ، تورک تباران یعنی هزاره ، ازبک ، ترکمن ، و غیره هستند را مهاجر خطاب نموده و خود هارا که  تاکنون در هیچ گوشه یی از دنیا جا و مکانی ندارند مردم بومی این  سرزمین خوانده است .

علم گل کوچی  که  در پارلمان افغانستان یکی از ده نماینده  کوچی ها بحساب می اید در حقیقت این حرف حرف خودش نبوده بلکه به دستور اربابان حمایت کننده اش که بر مرکزیت قدرت سیاسی افغانستان تکیه زده اند این حرف را اظهار داشته است .

حاجی علم گل خوب میداند که کوچی ها جای پایی در هیچ گوشه یی از کشور ندارند و از چهار سال بدینوسو  تذکره تابعیت افغانی را از برکت  وجود اقای کرزی دریافت نموده اند . درحالیکه قبل از ان  کوچی ها تابعیت افغانستان را دارا نبودند .

این هزاره ستیزی و جبر تاریخ  درهرزمان رنگ و بویی متمدن تر بخود میگیرد چون در عصر طالبان با تخریب تندیس های بودای بامیان  کوشش نمودند تا با اینکار شان  هویت  تاریخی و فرهنگی هزاره هارا از بین ببرند .

درحالیکه هزاره ها قدیمی ترین و بومی ترین ساکنین مناطق مرکزی افغانستان کنونی هستند .  هزاره ها   قبل از اسلام  در هزاره ستان کنونی  سکونت داشته و نیاکان  هزاره ها  به نامهای یفتلی ها ، کوشانیها ،  سلجوقی ها هرکدام  دوره های در خطه اسیای مرکزی حکمروایی داشتند .

امروز حرف دل  فاشزم  از زبان  شترچرانی  مانند علم گل کوچی بیرون میشود تا اگر دیگران متوجه ان شده از خود حساسیت نشان دهند ، باز معذرت خواهی از طرف علم گل کار دشواری نخواهد بود  چون علم گل نه شخصیت دارد و نه شخص مطرح است . اما اگر بقیه اقوام ازخود حساسیت نشان ندادند ، فاشزم این ادعا را  ثبت تاریخ نموده و روزی بر روی همه ملیت های بومی و اصیل این خطه خواهند کشید که  در پارلمان ثابت شده است کو کوچی ها بومی و بقیه ملیت ها مهاجر هستند و چرا همان وقت  اعتراض صورت نگرفت .

اقای کرزی با طرح ارائه  سهم ده کرسی پارلمان  به کوچی ها  زنده گی نوینی را برای این قبله بخشید  و امتیاز بی سابقه یی بود که نصیب این قبیله  شترچران  شد .

طبق امار تنظیم مشترک انتخابات  درسال 2005  کوچی ها در سرتاسرکشور 534105 تن واجد شرایط برای رائی دهی شمار شده بودند. این امار موجودیت کوچی هارا در سرتاسر کشور یعنی 34 ولایت نشان داده است که خود یک   دسیسه و جعل کاری  مطلق بحساب می اید . در سال 2005  یک فرد از کوچی به ولایت بامیان و یا دای کندی نرفته بودند  اما شمارش  ارا  نفوس کوچی هارا دراین دو ولایت  1114 نفر ثبت نموده است .  در ولایت پنجشیر همچنان یک خیمه کوچی به نظر نمیخورد  اما  شمارش کوچی هارا دراین ولایت 2030 تن نشان داده است .

به همین گونه در ولایت های که  اصلا موجودیت کوچی ها  ناممکن و یا  به حد محدود شاید برسد  شمارش انهارا  به هزار ها تن ذکر کرده اند.

درولایت بدخشان          1524  نفر ثبت شده

درولایت غور              9829   نفر ثبت شده

درولایت کاپیسا            12347  نفرثبت شده

درولایت پروان           9555  نفرثبت شده

درولایت سمنگان         2233  نفرثبت شده اند

در بقیه  26 ولایت کشور که شمار کوچی هارا  به اندازه دلخواه نوشته و ثبت نموده اند .

 شمارش بعد از انتخابات  رائی  کوچیها  را در سرتاسر کشور که برای  نماینده گان  شان انداخته است 204822  رائی نشان داده است . درحالیکه  بیش از پنجاه درصد این رائی ها توسط  مردم  محلی که  نزدیک به مراکز رائی دهی  کوچی ها بوده اند بنا بر دلایل  مختلف از قبیل  دوری راه تا مرکز رائی دهی ولایت و ولسوالی ، نبود امنیت ، کمبود وسایط نقلیه ، گرمی هوا ، ناتوانی جسمی و غیره ، انداخته شده است .

شفافیت دریک حوزه انتخابی زمانی زیر سوال قرار نمیگیرد که دران حوزه  رقابت های قومی  و سیاسی  وجو داشته باشد و نماینده  رقبای انتخاباتی در هر مرکز رای دهی  حضور داشته باشند و بر عمل کرد مسئولین انتخابات نظارت داشته باشند .

 در حوزه انتخابی کوچی ها یک نفرمیتوانست چندین باربه پای صندوق رفته و برای  کاندید مورد نظر خود رائی بیندازد  . 

یکی از دلایل واضح اینکه  در هر مرکز انتخابی که برای کوچی ها تعین شده بود بیش از یکصد خیمه نشین حضور نداشتند  اما  از اول صبح تا ساعت پنج عصر رفت و امد مردان و زنان به قسم پراکنده ادامه داشت .

من خودم  در روز انتخابات شورای ملی و شورای های ولایتی  در سال 2005 از سوی برنامه خبری تلویزیون طلوع  مسئولیت داشتم تا از مرکز ولسوالی پغمان ، مکتب خواجه مسافر، مکتب دوراهی کمپنی ، چوکی ارغندی ، مرکز میدان شهر و مرکز های انتخابات مناطق  درانی ، شیخ اباد ، سید اباد ، چشمه سالار تا مرکز ولسوالی شش گاه  ولایت میدان وردک در مسیر کابل و غزنی  گزارش مستقیم تهیه و به مرکز تلویزیون  گزارش بدهم .

بزرگترین مرکز انتخاباتی کوچی ها در نزدیک چوکی ارغندی  برپا شده بود که  بیش از ده زن و در حدود  سی تن مردان  برای رائی دهی منتظر استاده بودند ، ما از این ساحه حوالی ساعت یازده قبل ازظهر فلم برداری نموده و مصاحبه نیز گرفتیم ، حدود چهار ساعت بعدش یعنی حوالی ساعت سه بعد از ظهر که ما دوباره به این ساحه برگشتیم  همان وضعیت برقرار بود و همان افراد در گرد و اطراف خیمه  انتخابات تجمع داشتند .

تنظیم مشترک انتخابات  دران سال به دستور حکومت  برای هر خیل از کوچی ها که در هر منطقه سکونت داشتند  حوزه  انتخاباتی و صندوق گذاشته بود .

در ولایت دای کندی  258859  تن واجد رائی دهی شمرده شده بود اما 156630 رائی انداخته شده بود که طبق گزارش تنظیم مشترک انتخابات 62 درصد از کسانیکه کارت رائی دهی اخذ کرده بودند  رائی خود را استعمال کرده بودند .

قانون هزاره ستیزی  دولت  به حدی  رسوایی را درپیش گرفت که برای 258859  تن واجد شرایط رائی دهی در ولایت دای کندی  پنج نماینده در پارلمان سهم داده شد . به همین گونه درولایت غزنی   745225  تن کارت رائی دهی را اخذ کرده بودند  درحالیکه به علت دوری مرکزهای انتخابات و دلشکستگی مردم نسبت به زیاد بودن کاندیدان   برای بدست اوردن کرسی های پارلمان  ، 378577  تن رائی خود را  انداختند که  تنظیم انتخابات  این اراء را 52 در صد  ارای ثبت نام شده گان گزارش داد که برای  این تعداد نفوس یازده کرسی در پارلمان  در نظر گرفته شده است

اما برعکس برای  204822  کوچی  که انهم نصف این رائی ها توسط مردم محل انداخته شده بود ، ده نماینده در پارلمان سهم داده شد .

دلیل اولی  که شمارش ارای کوچی هارا  به این  اندازه بالا برده  نقل مکانی روزانه انها از یک نقطه به نقطه دیگر بود .

درمدت سه ماه که تنظیم مشترک انتخابات کارت رائی دهی را توزیع مینمود هر کوچی بنا بر تبلیغات گسترده  افغان ملیتی ها و گروه حشمت غنی احمد زی  در هر منطقه  و هر ولایت و ولسوالی رفته و برای خود کارت  رائی دهی اخذ میکردند . چون برای دیگران تذکره و ادرس سکونت  شرط بود اما برای این قبیله هیچ ادرس و تذکره یی شرط نبود و هرکدام چندین کارت رائی دهی بدست اورده بودند . چنانچه در وقت رائی دهی هم  بیشتر رائی تقلبی انداخته و شمارش نفوس شانرا بالا بردند .

دلیل دیگردرزمان توزیع  کارت های انتخابات  شمار زیادی  مردم بومی  مناطق ، ژوب ، زیارت ، لورالایی ، وانه ، وزیرستان جنوبی  و غیره  مناطق مرزی پاکستان به  مراکز  توزیع کارت مراجعه نموده و بنام کوچی کارت رائی دهی را بدست می اوردند  و شمارش ارای کوچی ها را سه برابر ساختند .

امار تنظیم مشترک انتخابات نشان میدهد که  در ولایت های مرزی مانند پکتیا ، پکتیکا ، کندهار و غیره  به علت نزدیکی با مرز و قبایل پاکستان  امار کوچی هارا چقدر زیاد نشان داده است .

درولایت پکتیا  25562  نفر کارت اخذ کرده

درولایت پکتیکا 34489  نفر کارت اخذ کرده

درولایت کندهار 50693  نفر کارت اخذ کرده

در ولایت هلمند 21200  نفر کارت اخذ کرده

و حتی در ولایت نیمروز که صد درجه برتر از گرمای سند در فصل تابستان هوا دارد 3430  تن کوچی نشان داده شده است .

به همین گونه درولایت های هلمند و کندهار در ماه های اسد و سنبله کدام خیمه کوچی دیده میشود که  شمار انهارا به این حد نشان داده است .

 

  کوچی ها تابع کدام کشور اند  

 

بعد از شکست هزاره  ها توسط  لشکر عبدالرحمن در دهه اخیر قرن نوزد هم میلادی طبق فرمان عبدالرحمن  تمام زمین های مردم هزاره در مناطق ارزگان ، تری ، دهراود ،  اجرستان ، دایه ، پولاد ، گیزاب  شهرستان ، زاولی ، مالستان ، دای کندی ، کجران ، دای چوپان ، شاه جوی ، داله و غیره  برای  قبیله های مختلف از  افغانهای  دیروزی  و پشتون های امروزی  توزیع گردید ،  درحین زمان  به  قبیله یی صحرا گشت و خانه بدوش پشتون  که عبارت از کوچی ها بودند اجازه داده شد تا  از مناطق غیر زراعتی  که  هزاره ها  برای رمه داری  استفاده میکردند، استفاده نمایند .

از همان  وقت  این قوم یکی از حربه های سیاسی  حاکمان  بشمار رفت و تا امروز این  حربه  به گونه های مختلف  و از راه های گوناگون  جهت  نا امنی سرزمین هزاره ستان  بگار گرفته شده است .

درعصر حکومت خاندان ال یحیی  کوچی ها از پشتیبانی کامل حکومت برخور دار بود .  اما امروز که  روش تغییر کرده و هزاره ها در میدان سیاست  جای پا  باز کرده اند ، حاکمان  با روش دموکراسی برای این حربه شان  جنبه قانونی  داده و  انها را  بحیث ساکنین اصلی ، در سی و چهار ولایت افغانستان قلمداد کرده است . درحالیکه همین کوچی ها در ایالت های سرحد ،  سند وبلوچستان پاکستان نیز ثبت نام هستند و همگی شناختی کارد پاکستانی دارند .

در ایالت های فوق الذکر پاکستان بیشتر کوچی ها  به خریداری  جایداد و زمین رو اورده و در فصل زمستان  که همگی به  مناطق گرمسیر پاکستان میروند  هرکدام  دارای تراکتور های شخصی ، وسایط نقلیه و خانه های مسکونی میباشند .

درحومه شهرهای کراچی ، حیدر اباد ، سکر، میرپورخاص و شهر های بزرگ بلوچستان شماری زیادی از مردمان  اکاخیل ، سلیمان خیل ، ناصر و غیره  صاحبان  جایداد و زمین های زراعتی هستند .  اما در فصل تابستان همگی  زمین های شانرا به سندی ها اجاره داده و خود شان  راه افغانستان را در پیش می گیرند .

موضوع دوم  اینکه درتاریخ ثابت شده است که قبیله کوچی عامل اصلی  نا امنی ، دزدی های مسلحانه ، ترور اشخاص ، و حتی  تجاوز بر خانه و ناموس مردم در هزاره ستان و دیگر ولایت ها  بوده اند .

درمناطقی که خیل های کوچی  اقامت مینمودند  هیچ مسافری جرئت عبور از ان ناحیه را نداشت .

کشت زار مردم  هزاره و غیر هزاره که در مسیر راه این  قبیله  بی بند وبارقرار داشت ، دچار خسارات شدید شده و ثمرات ان  به تاراج میرفت .

اشیای خوردنی و پارچه های پاکستانی را  به قیمت دلخواه  به زور بالای مردم  با سود سرسام اور ان  بفروش میرساند .

درزمانیکه درهیچ نقطه افغانستان کسی جرئت همراه داشتن یک چاقو را نمیکرد ، مردان و زنان  این قبیله با سلاح های گرم  مسلح و دربین قریه ها و دهات گشت وگزار میکردند .

یکی از جنگ های تاریخی  مردم ناوه گری در جنوب جاغوری با قبیله  جوری از کوچی های پاکستانی  در سال 1334 خورشیدی در ماه مبارک رمضان بوقوع پیوست.

این جنگ بوقت افطار روزه ماه مبارک رمضان  با حمله چند تن از دزدان کوچی از قبیله جواری  بر بالای دوکانی در بازار انگوری  اغاز شد که در این حمله  کوچی ها سه تن از دوکانداران را که درداخل یک دوکان برای افطارجمع بودند  به شهادت رسانده  و همه دارایی  دوکان هارا  با خودها برده بودند .

جنگ بعد از سه روز  با دخالت  نیروهای امنیتی ولسوالی های مقر و جاغوری خاموش شد اما  مردم هزاره جاغوری  تلفات بیشتر را با خسارات مالی فراوان نصیب شدند .  و دلیل مهم ان  مسلح بودن کوچی ها با سلاح های گرم و دست خالی بودن هزاره ها بود .

دراین جنگ خساراتی که به کوچی ها امد  فقط کشته شدن حدود سی تن از کوچی ها و تلف شدن چند رأس مواشی شان بود که  با سلاح های غنیمت گرفته شده ازخود شان  تا حد داشتن مرمی  با مقاومت شدید هزاره ها   رو برو شدند .

اما دولت وقت که دران وقت  داود خان  نخست وزیر بود به والی غزنی سید عباس فرمان داده بود که هزاره های جاغوری را چنان گوش مالی بدهد که دیگر جرئت  دیدن بطرف کوچی هارا نتوانند .

اما این طرح دولت با سیاست های دانشمندانه  نخبه گان جاغوری مانند مرحوم شیخ شریفی  و مرحوم میرزا محسن خان و همکاری مرحوم سناتور نادرعلی خان و رئیس عبدالله خان ،  بدون  اینکه هزاره های جاغوری زیان بار شوند حل و فصل گردید .

مردم ناوه گری در جاغوری هم مرز با مناطق پشتون نشین ولسوالی مقر هستند اما همیشه  از دست کوچی ها  نزاع های بین  کوچی و مردم هزاره دراین ناوه بوقوع پیوسته است .

خیل های دفتانی ، و سلیمان خیل  همیشه  در فصل تابستان نا امنی را دراین منطقه با خود وارد میساختند .  

در هر تحول سیاسی در افغانستان این قبیله پیشقراول نا امنی ها بوده .

با روی کار امدن حزب دموکراتیک خلق به رهبری نور محمد تره کی  این قبیله خودرا به تره کی چسپانده و دارایی های مردم را به زور چپاول میکردند . با اغاز جنگ های مسلحانه  و انقلاب  علیه  حاکمیت های حزب دموکراتیک و تجاوز شوروی ها  این قبیله  پیشتاز احزاب و تنظیم های جهادی گردید . در اواخر دوباره مردم  ما شاهد بودند که  بیشقراول سیاست های طالبان و آی اس آی پاکستان همین قبیله  خیمه نشین بود .  و اکنون که  هزاره ستان به گهواره یی امنی برای مردم این سرزمین مبدل شده  و نیروهای ترورستی  طالب و القاعده  توان نفوذ دراین مناطق را ندارند ، میخواهند از این پیشقراولان همیشگی  استفاده برده و با ورود  کوچی به هزاره ستان  راه  را برای خود ها باز نمایند و هزاره ستان  در امنیت را  به یک منطقه نا امن  تبدیل کنند .

سال گذشته  در نشست های که  متنفذین هزاره  به  سرپرستی محترم حاجی سلیمان یاری  رئیس شورای ملیت هزاره در کابل ، با رئیس جمهور کرزی  در مورد حل معضله کوچی ها انجام میدادند  شاهد حرکات  فریبکارانه  اقای کرزی بودم .

ایشان به جواب هزاره های بهسود که  فرزندان شان را از دست داده بودند و از خانه و منطقه خود اواره شده بودند میگفت : مشکل کوچی ها تنها با هزاره ها نیست ، کوچی ها در قندهار و زابل هم  همین مشکل را دارند ، انها در بلخ هم به همین مشکل مواجه هستند ، باید حل اساسی را برای این قضیه تلاش کرد .

و ما به کمیسیونی که برای حل این معضله موظف شده  هدایت میدهیم که  درمورد قضایای بهسود  جدی تر عمل کنند .

بعد از اینکه نشست پایان یافت  من  به محترمین نعمت الله غفاری یگانه نماینده هزاره ها از ولایت هلمند و محترم ایت الله صالحی  در زیر سایه چنار های ارگ عرض کردم که  بزرگان ! اکنون که این معضله اوج گرفته باید برای همیش این قضیه حل و فصل شود و پای کوچی ها از هزاره ستان گرفته شود  درغیر ان   شما بزرگان  مورد نفرین نسل های اینده قرار خواهد گرفت .

من عرض کردم که  فعلا آب از سر گذشته  بیائید به خاطر نجات مردم  خود از شر این بلای سیاسی  و حربه  سیاست مداران  راه  سیاسی تر را در پیش بگیریم .

و ان اینکه اگر دولت به  درخواست های مردم ما توجه نکرد  از جناب اقای خلیلی رهبر حزب وحدت و معاون رئیس جمهور گرفته  تا وزاری کابینه ، اعضای پارلمان و مجلس سنا و حتی والی ها ، معینان ، روئسای ادارات دولتی و جنرالان اردو و پولیس که به مردم ما  وابستگی دارند  از پست های شان استعفی داده  همگی  در بامیان مرکز هزاره ستان  ، ان پایتخت رهبر شهید گرد هم جمع شوند و با دولت مرکزی  قطع رابطه کنند . 

با این حرکت شان جهانیان را نیز متوجه سیاست های دوگانه  دولت وقت ساخته و برای همیش به سیاست های مکارانه  این روبه صفتان پایان دهند.

اما کجا است  گوش شنوا .

رهبران ما به فکرحفظ  مقام وکرسی های شان هستند ، چرا برای تخریب یکدیگر از همدیگر سبقت نگیرند .

یکی اگر صبحانه را با کرزی خورد دیگری  چراهوس نا ن ظهر را با اونکند .

امروز معضله کوچی  بزرگترین  موضوع سیاسی  و حیاتی برای مردم ما است ، در شرایط کنونی که  پارلمان وجود دارد و نمایندگان مردم ما دراین پارلمان حضور دارند ، قانون اساسی و حکومت باصطلاح دموکراسی  درافغانستان حکمفرما است ، اگر کوچی ها  وارد هزاره ستان شدند ، دیگرمردم ما مطمئن باشند  که  دهقانان هزاره کشت کنند  تا در تابستان رمه های کوچی  شکم سیر شوند  و وای بر ان روزی که   نسل های اینده  هزاره ، نفرین گوی  رهبران و سیاست مداران جامعه امروزی ما شوند.

 

منابع :

      گزارش تنظیم مشترک انتخابات افغانستان درسال 2005

      کتاب هزاره ها از قتل عام تا احیای هویت . نویشتهء  بصیر احمد دولت ابادی

      سایت وزین کاتب هزاره  از مقاله های محترم دکترهمت فاریابی

      برگشت به خانه  .   یاد داشت ها و خاطرات شخصی  نویسنده .

 

 

 


بالا
 
بازگشت