دپلوم انجنیـر خلیـل الله روًوفی

 

اردوی افغانستان درستراتیژی یک گام به پیش

 دوگام به عقب

 

ازآغازجلسهً بن وتشکیـل دولت انتقالی درافغانستان حتی بعـداً به ادامهً آن درتدویر لویه جرگه وتصویب قانون اساسی، تحلیل گــران سیاسی وکارشناسـان عرصهً نظامی با نگرانــی ازاوضاع نا مطمیـن آینــدهً کشوراین پرسـش را ازهمان آغازمطرح کرده اند که درآجنـدای تمامی این رویدادهای مهــم، یک رکـن اساسی وقابل پرستیــژمملکت داری یعنی تشکل یک اردوی واقعاً نیرومند ملی که میبایـست باالـویت بی نهایت درخورارزش به آن نگــریسته میـشد، کمترتوجه را بخود جلب کـــــرد، نه تنها تـوجه کمتر، بلکه ماهیت اصلی دفاعی کشوروخطرظهـــوردوبارهً طالبان والقـاعـده، متعـاقبـاً تشـدید توطیه و صف آرائی های خشونتبـار شبکهً تروریزم درمنطقـه، درمجموع به بهــای خیلی ناچیـزگرفته شـد و به تولــد دوبارهً اردوی ملی ومردمی که درآنـزمان به ساده گی امکان آن میسربود تا به سیستم مکلفیـت تهداب گــــذاری شود، هیچکس صدائی بلند نکرد.

نمایندهً خاص ملل متحد لخضرابراهیمی وهمه کارهً جلسهً بن علیرغـم آنکه نامش برسرزبانها جاری بود وبا اختیارات مطلق کاررا آغازکرد مگرچون ازخصوصیات اتنیکی وتضادهای سمتی وقبیلـه ای کشور از یکسو وستراتیژی مهـارسیاسی آی،اس،آی درمورد افغانستان، ازسوی دیگر آگاهی ژرفی نداشت، نه تنها ازین کارسطحی گـذشت  و تشکیـل اردوی ملی را آنهـم به سیستم اردوی اجرتی به آینــده های دور موکول ساخت بلکه به دولت مداران جدید تنظیمهای جهادی، میراث خواران سلطنت طلب وسایرتیمهای وارد شـده ازغـرب وامریکا که هـریک در تلاش وکشـمکـش سهمیــهً بیشتـر  قدرت سیاسی برای خــود بودند، با اطمینـان خاطرنشـان ساخت که دردفاع ازهــرنوع اهـداف ستراتیــژیکی ونظامـی دولت نوپای افغانـستان، قــوتهای ائتـلاف ونیروهای دریائی ایالات متحدهً امریکا همیشه آمـادهً کمک، با شما خواهند بود. با تعهـــد بیـن المللـی که درین راسـتا موجــود است آنها مکلفیــت دارند تا با احضارات مکمـل، در دفـع وطرد دشـمنان داخلی وخارجی افغانستان عمل کرده، گــروهای تروریسـتی و متجــاوزان آشوبگـر مرزی را، دروقت وزمانـش سرکـوب نماینـد، روی این عـلت فعلاً نیازی به تشکیــل یک اردوی جــدید برده نمیشود.

بناء" با این دکتـــورین بی اساس وروبـنائی آقای ابراهیمی که ازیکطرف طالبان درظاهـر امر، ازخاک افغانستان روبیده شـده بودند وازطرف دیگر وعـدهً چنیـن پشتوانهً قـوی ومطمین دفاعی، ازسوی کاردار ملل، ارکان رهبری دولت را چنان خاطرآسوده ساخت که بی هیچ مسًولیتی دربسترهای راحت وتجمـــل تماشاگـرحوادث گردیدند، فرمانبـرداری و دست نگری نظامی قوتهــای دیگـران، دردفاع ازحـریم خاک کـشوررا بالاترازاستقلالیـت ورسالت کاری خود به غنیمت گرفته وآنرا ممد دفاع همیشگی خود بحساب آوردند. غنیمـت شرمساری که ازهمان آوان استقـلالیت اردو وآزادی کشوررا زیرسوال درشت قرارداد روحیه ومورال قوتهای مسلح را به انکساروتنزل وا داشت.

ستراتیژی امریکا دربخش نظامی ازآغازکارمعلوم ومشخص بود که ادارهً مستقـل قطعات وسوق الجیش عملیات محاربوی را خود بدست گرفت، دراین شیـوهً فرمانـدهـی مرکزی آنهــا، که تا امروزادامـه دارد  ارکان رهبری وزارت دفاع افغـانسـتان با پالیسی لرزان و غیـرمستقـل،  ظرفیـت آنرا پیـدا نکـرد تا در همآهنگی با عملیات هـوائـی این نیروها، لااقــل سهم کـوچکی میداشـت ویا با تـشریک مساعی قطعــات کشف اردو، در تشخیص مردم ملکی محل، ازطالب والقـاعـده، تاحـد امکان ازبمباردمان غیرمسـًوولانهً آنهـا که دسته دسته مردم بیگناه ما بخاک وخون کشیده میشوند جلوگیری بعمل می آمد.

گـذشته ازان پا لیسی سازان نظامی امریکا، درین ستـراتیـــژی خود، ساختــارشکنـی اردو را رویدسـت گرفتنـد تا حتی الامکان، تشکیــل آنرا به تیـپ اردوی امریکا عیارنماینـد. روی این هـدف  پلان انهدام و دگرگــونیهای کـدری وتشکیـلاتی را بسرعــت تمام درقـوای مسـلح افغــانستان، که اصلاً درحال تزلزل وازهم پاشیده گی نفس میکشیـد و می بایئست دوباره مجهز وبه پای خود می ایستاد، دردستورروز قرار دادند.

ازجمله دروهـلهً نخست اردوی افغانستان، اعم ازنیروهای زمینی وهوائی، قطعات ضربتی وتهاجمی آن  با همـه تشکیلات تسلیحاتی وکـدری اش تاجائی که ازدوران طالب ومجاهـد باقـی مانده بود بکلی منحـل اعلان  گردید. 

ازهمین مقطع زمانی بود که دیگراردوی ملی افغانستان بکلی سقـوط کرد، نیروهای مجرب ومتخصص  آن ازصحنهً کارزار یک قلم به دوررانده شـد ومضمحل گشت.  اضمحلالی که احیا و مرمت دوبارهً آن به تخمیـن کارشناسان ماهـر بالاتراز اعمارمملکت هزینـه برمیداشت  چنانچه همیــن اکنون حدود 50 تا 60 فیصد کمکهــای جامعهً جهانی بجای بازسازی کشور، بماننـد دریائـی درهـزینــهً اردوی قــراردادی نیروهای امنیتی وپلیس، تجهیزوتمویل آن بمصرف میرسـد ولی با اینهم چه دستاوردی درانتظارماست!

ازروزاول خشت  ساختارنظامی، مبنی برتشکیل اردو به سیستم اجیر، کج نهـاده شـد نتیجهً آن درآخرین تحلیل، درکشورفقیری بمانند افغانستان که کمکهای خارجی هم روزی بپایان برسد، فاجعه آفرین خواهـد بود، وآنوقت به یک نسل آبدیده ومتعهــد دیگری ضرورت است که نظامیان سرسپرده و وفاداربه آرمان مادروطن، ازبطن آن سربلنـد کنند وبا احساس خدمت مکلفیت وحقوق ناچیزآن ازحریم مقدس کشورخود مستقـلانه وجانبازانه بدفاع بر خیزند. مگرحال دیگردیراست که به این آرمان ملی نایـل شویم زیرا همه چیزازهم ریخته وازبنیاد دگرگون شـده است.

بناء" کشوری با این حالت درماندگی که ازداشتن یک اردوی مجهـزوظرفیت دفاعی مستقـل محروم بود نتوانست اتوریتـهً دفاعی ومصئونیت جغرافیائی خودرا درمنطقه حفـظ کنـد ویا درحوادث اضطراری، با پلانهای مستقل دفاعی، خود دربرابرتجاوزگران به مقابله برخیزد، همان بود که به دست نگری قوتهـای ائتلاف چشم امید دوخت ودرتحت قــوماندهً نیـروهای خارجی بدون آنکه درآگاهی مساعی مشترکـه و یا پلان همآهنگی عملیات قرار گیرد، پرسونل قــراردادی آن تحت نام اردوی ملی باهمان کلاشنکوف های موریانه خوردهً روسی، به جبهات جنگ سوق داده شـد.

بنا برسوق وادارهً ضعیف وپراگنــدهً جزوتامهـای اردو وپلیس، که ازیکسو اساسات مسلکی وتکتیکی را درکورسهای کوتاه مدت درست نیاموخته، اداره ونظم ودسپلین شان دستخوش سردرگمی ها قرارگرفتـه بود، ازسوی دیگردرجنگهـای رویاروی با طالبان سلاح ومهمات عصری بدسترس شان قرارنداشت در جبهات جنگ، بویژه نیروهای پلیس به تلفات چشم گیری مواجه گردیدند.

بگونهً مثال درطول همین شـش ماه اخیرقرارراپورسخنگوی وزارت داخله، حدود هفت صد وپنجاه نفر پرسونل جوان پلیس کشته وازبین رفته اند. رقم خونینی که انسان را تکان میدهـد.

جوانان برگشتـه روزگاری که درنهایت اجبار، بخاطربدست آوردن معـاش وروزی برای خود وفامیـــل خود، اینگونه درسنگرها وصخره های داغ وطن خونهای گلگون شان نقـش می بندد وسرانجام غریبـانه ومعصومانه راه ابدیت را درپیش میگیرنـد.

با گذشت زمان که افراد اردو بافراگیری کورسهای مستعجل تعلیمی تا جائی تجـربه اندوختند وکمیت آن بحد چشم گیربالا رفت بازهم به اساس همان فورمول « خشـت اول» ستونهای دفاعی به کجی خود ادامه دادند. به سخن دیگر، فعالیت اردو درمعادلهً یک گام به پیش ودوگام بعقـب تحقـق پیدا کرد. معادلهً ثابتی که طبعاً به برداشت آقای عظیمی سخـن پرداز وزارت دفاع ، سـازگاری ندارد. زیرا اوهمیشـه عملیـات  تصفیوی ناتو را دست آورد اردو قلمداد کرده ودرتبلیغ خود همیشه اصرار میــورزد که فعالیت قطعات محاربوی ما درسرکوب مخالفان، با موفقیت  « دوگام به پیش ویک گام به عقب » درحرکت است. 

درحادثـهً المناک شهادت بالاتراز90 انسان بیگناه درعـزیزآباد شنـدند، قوتهای ناتو مسًولیـت قضیه را به ارگانهای کشفـی وزارت دفاع محول ساخت که گویا مستنـد به راپورآنهـا بمبــارد منطقه صورت گرفتـه است. اما سخنگـوی وزارت دفاع این ادعا را نپــذیرفت وازان بیخبــری خـودرا وانمود ساخت. آیا ازین ستراتیژی نا همگـون وسردرگـم میان قـوتهای ائتلاف و وزارت دفاع افغـانستان میتـوان به پیروزی یـی  دست یازید ؟ که هرگز نه !!   درقضیهً شیندند  پای دو افسرنه چندان بلنـد رتبه یی منحیث افـراد مسًول  به این مسًله کشانده شـد درحالیکه نظربه اظهاراین دوقوماندان آنها ازنگاه وظیفه مسلکی کدام ارتباطـی درتثبیت نقشهً این بمبارد نداشته اند، چنانچه سخنگوی وزارت دفاع نیز، رد آنرا اعلان کرد  ولی با آنهم برای سرپوش نهادن به این تراژید ملی، آقای کرزی امرسبکدوشی ومحکمهً آنهارا صادر کرد.

مگرایجاب مینمود که واقعییـت این تراژید بزرگ ازطرف پارلمان افغانستان درحالیکه میبایست شخص وزیردفاع  آقای وردک نیزبه استیضاح فرا خوانده میشـد، پیگیـری ونتیجـهً آن به آگاهی ملت میرسیـد.

آخرازین یک دشت قبرستان شهیدان بی کفن، با توغهای خونین کیها باید جوابگو میبودند ؟

 ولی به قسم گذشته ها با تعامل تکراری ، به فرستادن هیاًتی بی صلاحیت اکتفا وموضوع به خاموشنای تاریخ سپرده شـد.

 تاٌثربرانگیز تراینکه،  درراًس هیاًت بازرسی قضیهً شنـدند جناب شهـــرانی وزیرحج واوقـــاف موظف گردید. هـرچند شخصیت شان بصفـت عالـم دین وسرشـناس مطرح کشور، قابـل ارج است اما رسیـدگی بمسایل  حاد نظامی، تشخیص همآهنـگی مشتـرک بین قــــوتهای زمینـی وهــوائی، کشـف راپـوردقـیــق مترصدین محـل، بمنظورتثبیت هدف ومستند به آن بمبارد هوائی وده ها عامل تکتیکی دیگر، کاریست  مشـکل، کـه درونکاوی آن درمـورد اثبـات جـرم وبمیـدان کشیـدن جانب متهـم روزها وهـفتـه ها تحقیـق مسلکی بکارداشـت.  وظیفـهً پرمسًولیتی که انجام آن ازعهـدهً جناب شهرانی بحیث یک آدم غیـرمسلکـی بعیـد و حتا ناممکن به نظـر میـرسـد. درتصفیهً این قضیهً خونبـار، بوجــود یک کاردار جـدی  ووارد به مسایل حربی ضرورت دیده میشد تا با کاوشهای دقیق مسلکی بررسی موضوع را نه ازرده های پائینی بلکه ازسطح بالای فرماندهی وزارت دفاع آغاز میکرد وهمــزمان با آن نقشـهً عملیاتی مجــوزویا خود سربمباردهوائی نیروهای امریکائی را رد یابی کرده حقایق قضیه را با ارایهً اسناد وشواهـد واستقلالیت قلم، آشکاروبرملا میساخت.

درینجا اخطارحوادث روزتا روزسنگیـن تروخانه براندازترمیشود، یک ولسـوالی به تباهی میرود اما با تاسف که وزارت دفاع افغانستان درین رابطه بی تفاوت مانده وهیچگونه مسًوولیتی را پذیرا نمیشود.

به باورکارشناسان نظامی یگانه شخص کاری و مسلکی آنهـم منحیـث ارتباط وظیفـــهً پارلمــانی، که از عهدهً این کاربدرستی بدرمی آمد، جنـرال عـلومی عضو پارلمان ورئیـس کیسیـون دفاعی شـورا بود  که آقـای کـرزی میبـایسـت او ویا هـم صاحب نظــر نظامـی دیگـــــــری را درتحـقیـق شـهـــــــدای شینـدند موظــف میساخت واما ازینکه چرا همچو انتـخابی صورت نمیگیرد وبررسی چنیـن حادثهً مرگبـــــاربا این سـاده گی ازدهلیزهای زیرزمینی عـبورمیکند، کاریست که به گفتـهً محافظه کاران عـقبگرا :

                                    « امـور مملکت خویش خسـروان داننـد »

ولی ازآنجائیکه تجـربه نشان میـدهـد این خسروان قــرن 21 هم درصورتیکه امـورمملکت را با مشورهً ملت که نماینده گان شان اگرخوب اند ویا خراب درپارلمان تجمع کرده اند حل وفصل ننماید وتنها متکی به قدرت نظام ریاستی هرمسًلهً حیاتی کشوررا با نظرچند مشاورمحدود یکجانبه فیصله نماید به یقیـن که کارمملکت سازی را، هنـوزهم به اعمـاق بحران فـروبرده، خط فاصـل میان مردم و دولت را به مراتب شدت ووسعت می بخشـد.  چنانکه همیـن امروزفـرآینـد چنین سیاسـت تک قـومی نظـام، کشوررا بسوی  چالشـهای خطرناکی  به پیش کشانده است.

درحالاتیکه روحیـهً معنــوی ووطنـدوستی واحساس وجیبـهً ملی دروجود اردو، تا هنـوزبه آزمون گرفته نشـده وستراتیـژی دفاعی کشور، روی مزد دالـری ودست نگری به نیروی دیگران متمرکـزمیباشـد پس نمیتوان تنها ازطریق ارتقای کمییـت بموفقیـت اردو وپلیس چشم امیـد دوخت وبه آن بسنـده کرد. کمییـت بدون کیفیت و بدون دسترسی پرسونل اردو وپلیس به سلاح مدرن وتعلیم وتربیهً وطنپرستانه، هرقدربالا هــم برود بهمان پیمانه ازنگاه هــزینـهً سرسام آورمصارفاتی، تمـویل وتجهیــزلوژستیکی آن، پرابلمهای آینـدهً  دولت، که کمکهای خارجی هم بپـایان خود رسیـده باشـد، به بزرگترین بحران وسراسیمگی مالـی دچارشـده، سرانجام مملکت به حراج بازار جهانی فرو خواهـد رفت.

بناءً معلوم است که اردوی افغانستان تا هنوزصبغهً ملی بودن را پیدا نکرده است. برای رسیدن بمرحلـهً « ملی »  یک تحول بنیـادی بکاراست تا شیـوهً آمـوزش وتعلیــم وتربیــهً مسلکی توام با احساس خـدمت مکلفیت درپای مادروطن وبا ژرفتـرین عـقیــده وایمان، روحیــهً دفاع جانبازانه ازنوامیس ملی وتمامیت ارضی کشور، درمغـزوروان پرسونل حلـول کنـد. این کــاروقتی میسراست که درگــام نخـست پرسونل اردو تحت آمـوزش جدی متخصصان مجرب داخلی، مفهـوم تعهـد به آرمان وطن واستقلالیـت وظیفه را ازیاد میکـرد. مهمتـرازهمه بخاطرپیروزی درجبهـات، ضروربود تا با وسـایط زرهـی واسلـحهً مـــدرن دفاعـی ومورال جنگی، کاملاً تجهیـزمیگردید.  یعنی سلاحیکه چنــد ماه پیـش امریکا،  تحویلــدهـی آنرا به قطعات اردو وپلیس تعهـد سپرده بود، میبایست هرچه سریعتـربدسترس نیروهای افغانی سپرده میشـد ولی تا حال درزمینهً اجرای این تعهـد، گام عملی برداشته نشـده است.

اشتباه ستراتیژی امریکا نیزدرطول این مدت همین بوده است که آنها آگاهانه ویا نا آگاهانه تنها به تقـویه و رشد کمی حضور نظامی خود مصروف گـشتند، ولی درمورد تقـویه وآموزش ممارستهای تکتیکی و مسلکی نیـروهای اردو و پلـیس افغـانستان بکلی توجهی بکارنه بستند .  وبه همینگونه درسهـم گیری به مسایل عمرانی کشورهیچگونه  اعتنائی بخرچ ندادند.

درگام دوم روحیهً جنگی سربازان میبایست معناً تقـویه میشـد، بگونهً که آنها، شاخصه های زرین مـردم سالاری دولت، منجمله شفافـیـت کاری ووطنپـرستی ارکان  رهبری وزارت دفـاع را از وزیر گرفتـه تا قدمه های بعـدی عملاً مشاهـده میکردند که درمبارزهً خود علیــه طالب وتروریزم، بدون کـدام وابستگی به جناح های خارجی، درصف مقـدم مبارزه ایستاده، بخاطروطن وپاسـداری ازشرف مردم خود، آمـادهً دفاع وقربانی گشته اند. نه اینکه فقط مادونان بیچاره را بمثابه پیـش مرگیها، به جبهات جنگ سوق دهنـد وخود با بی تفاوتی از برجهای بازی بلیــارد ناظر حوادث باشنـد.   

درگام سوم پرداخت حقوق ماهوارسربازیست که نه بحساب روحیهً خدمت دربرابردالـربلکه بپاس حقوق مکلفیت میهنی باید انجام میگرفت. مگرحتمی بود که درپهلوی آن، ازطریق کـوپون مواد غذائی، حداقـل مایحتاج فامیلهای این سربازان ماهوارتثبیت ومساعدت میگردید، تا آنها با خاطرراحت وبدون ازتشویش میتوانستنـد به وظایف سربازی خود ادامه دهنـد.

درراستای ایجادگــری چنیـن روحیـهً ملی ومورال معنـوی ، به یقیــن که دیگروجـدان قــدمه های بالائی وپائینـی اردو، تنها بخاطرمادیات ودالــر امریکائـی نگـران نمی بـود بلکـه یکجا با آن، با ارادهً متیــــــن وخـدمت آگاهــانه دردفاع ازمیهــن خود چون دژاستــواربپا می ایـستادند واز ارزشـهـای ملــی ومعنـوی افغانستان عزیزبا قیمت جان خود پاسداری می نمودند.

 

کســل ــ جــرمنی

سـپتمبـر 2008

 


بالا
 
بازگشت