خلیل رومان

 

افغانستان:

              درنگی برنقش انگلیس ها درهلمند.

 

·       مناسبات افغانستان - بریتانیا درسالهای اخیر.

·       انگلیس ها درهلمند وریشه های داخلی وخارجی اختلاف ها.

·       بازتاب های آیندهء مناسبات.

 

 انگلستان بعداز حوادث یازدهم سپتامبر2001 ، متعاقب حملهء امریکا برپایگاه های طالبان درافغانستان، درهمسویی سیاسی وتائید مواضع امریکا بحیث یک متحد نیرومند درکنار این کشورایستاد. بریتانیا درحال حاضر بعدازامریکا دومین کشوریست که درافغانستان با داشتن 7800 افسروسربازحضورنظامی دارد. همچنان کمک حدود سه ملیارد دالری لندن به امور بازسازی، دولت داری ومبارزه با مواد مخدر نیزرقم درشتی رابعد از کمک های امریکا تشکیل میدهد.

 

درسالهای 2002 و2003 مقامات لندن مقیم کابل هم درعرصهء نظامی وهم درعرصه های ملکی وازجمله شیوهء مبارزه با مواد مخدرتک روی هایی را تبارزدارند که مرتبا موارد نا خشنودی مقامات دولت افغانستان را فراهم می کرد. یکی ازین عرصه ها،چگونگی مبارزه با طالبان ونقش انگلیس ها درهلمند بود.

مسایل ذیل زمینه ساز اختلاف ها گردید:

 

1- نقش انگلیس ها درمبارزه با مواد مخدر:

درسالهای 2002 و2003 اطلاعاتی مبنی بربمباردمان هوایی کشت زارهای خاشخاش درننگرهار واثرات سؤ آن برصحت باشنده گان و مواشی آنها درگردش بود. حکومت افغانستان ضمن ارزیابی این اثرات، برضد بمباردمان هوایی مزارع خاشخاش موقف گرفت. بعد ها این عمل به انگلیس ها نسبت داده شد.

 

2- انگلیس ها در هلمند :

به تاریخ 14اسد سال1382 زمانی که مشران ولایت هلمند با رئیس جمهورکرزی ملاقات کردند، ازنود وپنج درصد امنیت، اطمینان دادند وظاهرا هیچ تشویشی ازین ناحیه ابرازنکردند. آنها اظهارداشتند که فرمان مربوط به محوکشت خاشخاش را تطبیق کرده اند. ازوالی " ملا شیرمحمد آخند" رضائیت نشان دادند وکارهای اورا ستودند. ازپلان های دولت پشتیبانی نموده خواهان آب، برق،صحت عامه، سرک و پاک کاری جوی ها شدند. برخی آنها تقویهء ادارهء مرکزی، تصویب قانون اساسی واکمال پولیس واردوی ملی را مطالبه کردند. حتا شکایت کنان گفتند که دردیگرجا ها فرمان محوکشت خاشخاش عملی نه شده است.

اما طوریکه بعد ها دیده شد این اقدامات ومخصوصا محو کشتزارهای خاشخاش که بعضی ازجنرالان پاکستان ازرونق آن سود می بردند ، با اعمال نفوذ برانگلیس ها والی هلمند را تعویض کردند. قوماندان ها وطرفدارن ملا شیرمحمد یکی پی دیگر به قتل می رسیدند وولسولان اقلا چهارولسوالی هلمند کشته یا تبدیل شدند. ولسوالی ها بگونه بی سابقه سقوط کردند. گجران ، باغران ودیشو محل های شدیدا نا امن گردید ، گرمسیر، موسی قلعه وکجکی زیرفشارهای فزاینده قرار گرفت. در حالیکه دراوایل، فعالیت های مواد مخدربه صفررسیده بود، به این کاروباردر موجودیت قوت های بریتانیایی چنان رونق داده شد که اکنون هلمند به تنهایی نود سه درصد تمام تریاک افغانستان را تهیه می کند. این سیرمعکوس نمی تواند تعجب برانگیزنباشد.

بدنبال امضای موافقتنامهء وزیرستان بین رئیس جمهورمشرف با طالبان در وزیرستان، انگلیس ها با نمونه برداری ازآن، کارهای مشابه را درموسی قلعه آغازکردند. سرانجام موافقتنامهء تخلیه وسپردن ادارهء ولسوالی موسی قلعه به طالبان تحت نام موافقه با سران قومی و متنفذین، درواقع خلاف ارادهء دولت افغانستان وعلیرغم اعتراض بعضی ازنماینده گان ولایت هلمند درپارلمان، صورت گرفت. ازآن تاریخ به بعد موسی قلعه به پایگاه مستحکم طالبان مبدل گردید. این نقطهء ستراتیژیک،معبرآمدوشد طالبان به ولسوالی ها وولایت های اطراف گردید. کارخانه های تولید هیروئین ، دستگاه های ساخت واسکت های انتحاری، مواد انفجاری وغیره با رونق بیشتر درموسی قلعه بکار پرداختند.

زمانیکه اوضاع  تحمل ناپذیر گردید، دولت افغانستان، قوای نظامی بریتانیایی و آیساف عملیات تصفیوی موسی قلعه را سازماندهی کردند. شتاب انگلیس ها مبنی بر سپردن موسی قلعه به طالبان، بدون شک پی آمد های ناگوار بدنبال داشت. این اقدام نمی تواند سوال برانگیز نباشد. زیرا انکشاف اخیرحاکی از تقویت پایگاه های طالبان در هلمند وولایات همجواراست.

همچنان فعالیت های نا همآهنگ انگلیس ها درهلمند، تماس ها ورابطه ها با طالبان، ایجاد اردوگاه آموزشی با مصرف حدود 150 هزار دالرامریکایی که دولت افغانستان به نحوی ازین فعالیت ها اظهار بی اطلاعی می کند، نیز بگو مگوهایی سیاسی بین دوطرف را تقویت کرد. انکشاف منفی اوضاع موسی قلعه،یکباردیگر فضای تبلیغاتی را درین مناسبات تیره تر گردانید. همچنان شیوهء عملیات نظامی که منجر به فرار طالبان ازموسی قلعه به ولسوالی ها وولایت های همجوارگردید، نمی تواند، براین فضا بی تأ ثیر باشد.

 

3- ماروین و مایکل:

اخراج این دو دپلمات از افغانستان، ظاهرا به عملکرد های خارج از حیطه ء صلاحیت شان ارتباط داده شده است. تفسیرها و توضیح های چگونگی فعالیت آنان دررابطه با هلمند وطالبان باعث موضع گیری های مختلف گردید. همکاری مایکل با بریتانیایی ها درتشویق گروه های متوسط طالبان برای حمایت ازدولت افغانستان که تقرر "ملاسلام " به صفت ولسوال موسی قلعه نمونهء بارز آن است، ضربهء سنگینی بر روابط افغانستان وبریتانیا وارد آورد. همهء این اقدامات درحالی صورت داده شده اند که دولت افغانستان از چگونگی آن اظهار بی خبری میکند. اما منابع بریتانیایی میگویند که تعدادی از مقامات ارشد سیاسی، هنگامیکه سفیر بریتانیا درافغانستان دربازگشتش به برتیانیا در جلسه ای با جضورآنها مجبور به پاسخ دادن به سوالاتی شد، ازین قضیه آگاهی دارند.[1]

 

 

4- لارد پدی اشداون:

درابتدا حکومت افغانستان با گزینش پدی اشداون بحیث نمایندهء ملل متحد درین کشور به نحوی موافقه نموده بودند. بعد ها بدنبال تقاضا ی اختیارات اضافی و لقب های مانند " فرماندار" و "نمایندهء فوق العاده"، بریتانیایی بودن و غربی بودن اشداون ، مسأله عدم موافقت مطرح گردید.  در نخستین عکس العمل ها، امریکایی ها وبطور خاص وزارت خارجهء آن کشورازین اقدام اظهار تأسف کرد. برخی ها کارنامه های اشداون را با مبارزه با فساد، به عدم موافقه جانب افغانستان بی تأ ثیر نمی دانند. درهرحال زمانیکه اشداون نیز نام خود را از لست کاندیدا ها بیرون کشید و نشرات برتیانیایی راجع به اجراآت چند سالهء حکومت افغانستان وچلنج های امنیتی وسیاسی آن نوشتند، اختلافات دوکشور از حلقه های محدود به سطح رسانه ها ارتقا یافت. سرانجام رئیس جمهورافغانستان درکنفرانس داووس اظهار کرد که « سربازان بریتانیایی درواقع وضعیت درهلمند را بد ترکرده اند. »

هرچند اختلاف های موجود با سفر وزیران خارجهء امریکا وبریتانیا به کابل ظاهرا فروکش کرد، اما به نظرنمیرسد تفاوت دیدگاه ها که با پیش زمینه های واقعی وعواقب ناگوار بوجود آمده اند، با سفرهای دپلماتیک کوتاه مدت راه حل واقعی را دریابند. اظهارات کشورهای عضو ناتو در قبال مسالهء افغانستان برای ازدیاد سربازان درولایات جنوب وشرق وهمچنان نکته نظرهای کمیته اموردفاعی پارلمان بریتانیا دربارهء ماموریت ناتو درافغانستان مسایلی قابل بحث اند.

این کمیته اعلام کرد که مامورت ناتو درافغانستان با مشکلات عمده یی روبروست. تأمین دموکراسی با ثبات، امنیت، مبارزه با مواد مخدر، وجود فساد در دستگاه و کندی روند بازسازی مسایلی آن که باید ناتو و جامعهء جهانی به آن توجه کنند. [2] این کمیته به اهمیت مبارزهء اطلاعاتی ، جلوگیری ازکشت خشخاش وتامین امنیت اشاره کرده است.

 

ناتو وافغا نستان :

اعضای ناتو، بدنبال این حوادث، مسایل افغانستان راازدیدگاه های مختلف ارزیابی کردند. درمجموع فضای حاکم بر بحث های ناتومسأله افزایش سربازان برخی از کشورهای عضووانجام فعالیت های نظامی درولایات جنوب وشرق افغانستان بود. حتی کانادا تهدید کرد که در صورت عدم تبارز اراده وعمل درین زمینه، سربازان خودرا ازین کشورفرا می خوانند. هرچند برخی از کشورهای اروپایی عضو ناتو مانند فرانسه ، پولیند وآلمان تعهداتی مبنی برافزایش سربازان شان را ارایه کردند اما تمایل چندان بر ایفای نقش نظامی در ولایات جنوب و شرق نشان ندادند. با آنهم اجلاس وزیران دفاع ناتودرلیتوانی فیصله کرد که تداوم جنگ داخلی میان کشورهای عضو ناتو کمکی به افغانستان نمی کند. قبل ازفرا رسیدن بهار 1387نیروهای بیشتربه افغانستان اعزام می شوند. درعین حال شورای امنیت ملل متحد ازتلفات غیر نظامیان ابرازنگرانی کرد وخواهان همآهنگی بیشتربا مقامات افغان گردید.

نتیجه هرچه باشد، افغانستان کشور مستقل، دارای حاکمیت انتخابی است. درعین حال برای بازسازی و توسعه به کمک جامعه جهانی نیازشدید دارد. بدون این کمک ها نمی توان به ثبات پایدار مطمین بود، یا امنیت کشورراتأمین کرد ویا هم بازسازی را سرعت داد. افغانستان ازجمله کشورهای فقیراست که تا درازمدت به مساعدت های خارجی متکی خواهد بود.

انجمن فکری برشنا معتقد است که برای ایجاد فضای سالم داخلی واستفاده از فرصت های ایجاد شده در روند همکاری بین المللی با افغانستان،مسایل ذیل میتواند بحیث طرزالعمل برخوردها و مناسبات اساس مقعولی را آماده نماید.

 

1-     دولت افغانستان باید مصرانه  چهارچوب حقوقی وعملی رفتارنیروهای نظامی ناتو را، یکجا با اعضای ناتووستاد رهبری آن انکشاف دهد. این سند را با همه اعضای ناتو که درافغانستان حضوردارند، امضا نموده و ادارهء مشترک نظارت برآن را بوجود آورد تا تخطی ها را از جوانب مختلف بررسی کنند.

2-     دولت باید ازقوماندانی ناتو تقاضا کند تا اعضای حاضرآن درافغانستان همآهنگی و تشریک مساعی را درفعالیت های محاربوی ایجاد ورعایت کنند.

3-     ایجاد کمیته مشترک ناتو و نماینده گان با صلاحیت افغانستان که براعمال، فعالیت ها و مسایل حقوقی ایجاد شده نظارت داشته باشد، یکی ازعوامل مسایل مهم چیرگی برپراگنده گی و فعالیت های جدا جدا ازجانب اعضای ناتو خواهد بود.

4-     ساحات کاری ووظیفوی اعضای ناتوافغانستان مشخص گردد. معین شود که اعضا مکلف به اجرای کدام امورو اجتناب از کدام موارد میباشند.

5-     موافتنامه های همکاری مشترک با ایالات متحدهء امریکا، بریتانیا، اتحادیه اروپا وغیره بحیث اسناد معتبر بین المللی با قوماندانی ناتو مطرح شود. ضرورت است تا ناتو و افغانستان بعد از تعیین میزان، ساحه و حدود فعالیت های نظامی اعضای ناتو، هریک این موافقتنامه را عملی سازد.

6-     موارد نگرانی شورای امنیت، ناتو وکمیتهء اموردفاعی برتانیا، یکجا با نماینده گان آنها، ارزیابی گردد و راه های حل یا حد اقل رفع نگرانی ها معین وبه وقت وزمان آن اعلام گردد.

7-     میکانیزمی بوجود آید تا بوسیلهء آن هر تخطی و پا فرا نهادن از حدود صلاحیت ها ومکلفیت ها درمراحل اولیهء آن حل وفصل شوند. دولت افغانستان وارگانهای همکاربا ناتو نباید مترصد انکشاف بد اوضاع باشند و فقط در مراحل نهایی برای تیره سازی فضای مناسبات ازاطلاعات بهره برداری نمایند.

8-     شکی وجود ندارد که کانال ها و دستگاه هایی از کشور هایی که موجودیت ناتو درافغانستان را به زیان خویش می دانند، فعالیت هایی را برای خراب سازی مناسبات افغانستان با ناتو انجام میدهند. بنابراین فعالیت های شفاف، تماس دایمی و طرح مسایل با دورنگری واحساس مسوولیت متقابل مطابق توافقنامه های قبلی می تواند تا حدود زیادی از ایجاد سؤ تفاهمات جلوگیری نماید.

9-     وقت آن فرا رسیده است تا همزمان با حضور قوای ناتودرافغانستان، طرح غیر نظامی سازی کشورتوأ م با تعهد عدم مداخله همسایه گان و تضمین شورای امنیت ملل متحد وناتو مطرح گرددد و گام بگام بسوی غیر نظامی سازی کشور گام برداشته شود.

10 - افغانستان کشوریست که از موجودیت بیکاران رنج میبرد. پا به پای عودت        مهاجران رهبری کشورباید تحت درفش ونشان قوای ناتو، افغانهای واجد شرایط را تحت تربیه فزیکی ،فنی ولوژیستکی قرار دهد. درینصورت به عوض فرستادن سربازان اضافی درچهارچوب برنامهء مبارزه برضد تروریزم میتوان سربازان تربیه شدهء افغانستان را زیرقوماندانی ناتو درفعالیت های محاربوی بکار گماشت. با عملی شدن این نظریه، درحالیکه سوال نیروی فزیکی حل میگردد ، ناتو به آسانی مسایل مالی ولوژیستکی وهمچنان اداره ومدیریت آنان را انجام داده میتواند.                                                                                 

یک عرصهء دیگر جلب صاحب منصبان مسلکی قوای مسلح تحت این برنامه می باشد که با تعصب شدید وبرخورد غیرمسلکی ازصفوف قوای مسلح اخراج گردیده اند.                           

انجمن فکری برشنا علاقه مند است تا پیشنهادات فوق اساس بحث ملی- دولتی دربارهء فعالیت های ناتووچگونگی تعیین استقامت های همکاری های نظامی – سیاسی افغانستان، جامعهء جهانی واعضای ناتو قرارداده شود. بدینوسیله دکتورین نظامی افغانستان ازطریق مشاورهء ملی و بین المللی، مخصوصا طرح غیر نظامی سازی اطمینان خاطرهمسایه گان را فراهم ساخته، آنان را برتجدید نظربرواکنش های منفی تشویق وازفعالیت های احتمالی فرسایش کننده بازمی دارد.

  


 

خبر نامه 16فبروری 2008بی بی سی                                                                                                                                        

2 سایت بی بی سی به نقل از روزنامه های  بریتانیایی  فبروری 2008                                                                       

 

 


بالا
 
بازگشت