احمد سعیدی 

 

عوامل گسترش فساد اداری در نظام فعلی

کمیسیون مبارزه با ارتشاء و فساد اداری کار را از دفتر خودم آغاز کند.{کرزی }رئیس جمهور شکسته نفسی کرده است ویا شايد نسبت به دفتر خود نيز مشکوک است؟

فساد اداری از جمله امراضیست که ریشه های دولت ونظام را فلج وچهره آنرا مسخ نموده است طوریکه نظام از داخل  کاملا فلج وغیر فعال بوده واز بیرون  به یک چهره زشت وبدنام تبدیل کرده است. این حقیقت را در ارز یابی های کار شناسان وناظرین بين المللي وإعترافات شخص رئیس جمهور افغانستان بوضوح میتوان مشاهده  نمود.رئیس جمهور افغانستان در روز جهانی مبارزه علیه فساد اداری با عجز ونیاز به انتقاد از نظام خود پرداخت او خودرا بجای مردم قرار داده و از نظام فعلی که در جهان بخاطر فساد اداری زياد بد نام شده است انتقاد نمود کاریکه باید دیگران انجام میداد او خود انجام داد .وجود فساد اداری بحدی رشد کرده که از خاصيت های ذاتی دولت فعلی گردیده است لذا لازم دانستم قبل از جستجوی راه ها وشیوه های مبارزه علیه فساد به عوامل وانگیزه های  شیوع ورشد فساد اداری در حکومت تکنو کرات هاي موجود بپردازم. همه تحلیلگران به این عقیده اند که هیچ نظام در کشور به این پیمانه آغشته به فساد اداری نبوده است وعلل این فساد را میتوان در بخش های ذیل مطالعه نمود.

1- سرازیر شدن پول هاي بی حساب: ضرب المثل عام است که میگویند{ چیزیکه باشه می پاشه }یکی از عوامل که باعث شیوع وترویج فساد در کشور گردیده سرازیر شدن پول های بی حساب است که از طرف دولت ها ومؤسساتی کمک کننده بمراجع مختلف در افغانستان تحویل داده میشود.دونر ها نیز کوشش میکنند از نحوۀ تسلیمی وحساب گیری از مصرف این پول بهره گیری کند. ازانجائیکه دولت فعلی ظرفیت وتوانمندی جذب این مقدار کمک را نداشته مهره های مرموز در درون نظام  که در نقش ما فیائی اقتصادي كار میکنند و زیر شعار اقتصاد بازار آزاد دولت را تشویق میکنند تا بخاطر سهولت در کار ها پول را بدسترس  نهاد وبنیاد های متعدد قرار دهنددهد تا پول را جذب وبنام پروژه ها به مصرف برسانند وصرف برای دونر ها اسناد ارائه کنند.

2- کمک دونر ها به شخصیت ها ونهاد های غیر دولتی: البته فساد تنها خاصیت افغانها نیست بلکه شرکت های نظام سر مایه داری نیز بیشتر در پی منفعت جوئی هستند وایشان تلاش می ورزند با کسانی طرف باشند که در تهیه قرارداد ها سخت گیر نباشند همان است که با استفاده از نام نظام اقتصاد بازار آزاد ومهار گسیختگی وانارشسم اداری نظام با مسئولین ادارات معامله میکنند وبنام إعمار مکاتب ویا شفاخانه ها وسرکها کمک را به دسترس ار گانهای مشخص{بنام شرکت های غیر دولتی} قرار میدهند طوریکه نقش خود ایشان در مصرف بر جسته تر باشد ، ومسئولین ادارات هم بخاطر فرار از تفتیش ادارات دولتی مقررات نهاد های کمک کننده را می پذیرند وبجای دولت اسناد مصرفی را به دولت ها خارجی تسلیم میدهند وخودرا از دغدغه سارنوالی دیوان تفتیش ومحاسبات دولت وکمیسیون های متعدد رئیس جمهور بی غم میسازند.ایشان این فرصت طلائی را غنیمت پنداشته به تمام شرائط خارجی ها تن در میدهند همان است که پروژه های بی کیفیت إعمار وپول به کانا ل های مختلف تقسیم میگردد.واین طرز معامله متأثر از ضعف نظام است. و دو نر ها زیر عنوان بی باوری به دولت وبی کفایتی اداره کمک را به شرکت های غیر دولتی تحویل میدهند..

3- منفعت جوئی هدف اصلی شرکت های خصوصی: در افغانستان فلسفه وجودی شرکت های اقتصادی را منفعت جوئی وزر اندوزی تشکیل میدهد وخدمتگذاری یک مسئله ضمنی است. در حالیکه خدمت گذاری وایجاد تسهیلات باید اصل ودر آمد مشروع هدف دوم باشد، اما متأسفانه حکومت از لحاط مدیریت ضعیف واز لحاظ مالی هم تطمیع شده اند طوریکه تمام اختیارات در دسترس اربابان سیم وزر قرار دارد وهیچ نظارت بر نحوۀ تطبیق پروژه ها وجود ندارد ونظارت هیئات دولت بخاطر گر فتن امتیاز از شرکت هاست وبس. تمام پروژه هائیکه در افغانستان عملی شده از کیفیت بسیار ضعیف بر خوردار اند مثلا عمر اکثر جاده های اسفالت شده از یکسال بیشتر نیست وتعمیر های پخته در زمستان چکک میکند وسر بند ها در اوائل بهار توسط سیلاب ها از بین میروند این به معنی آن است که در اکمال پروژه ها پول بسیار اندک هزینه شده وبیشتر پول به جیب دلالانی ریخته که در تکميل قرار داد ها وفروش آنها تا دست سوم وچهارم نقش دارند.

4- تقرر افراد با سابقه انجو داری:  تقرر افرادیکه سابقه کار در انجو ها ومؤسسات غیر دولتی دارند دلیل  یک عامل اساسی در اشاعه فساد وارتشاء بحساب میاید. این افراد در توسعه وگسترش سیستم بیرو کراسی وتحویلدهی اسناد بجای پول مهارت کامل دارند. ایشان به ذوق وسلیقه خارجی ها بلد اند و خوب میدانند که چگونه قناعت خارجی ها ودونر هارا فراهم سازند. آنعده وزراء ،والی ها وکارمندان عالی رتبه دو لتی که در مؤ سسات خارجی سابقه وتجربه کار دارند حتی بطور مستقیم کمک های خارجی هارا در وزارت خانه ها وولایات جلب میکنند. این حقیقت در عدم توازن توسعه وانکشاف در ولایات محسوس است . مثلا یک روز يكي از وزراء در پاسخ این سوال که چرا کتاب های درسی از کاغذ بی کیفیت چاپ شده؟ گفت این پول را خودم از دونر ها بنام چاپ مطلب مبارزه با مواد مخدر در کتاب ها جلب کرده بودم، یعنی پول از دارائیها دولت نبوده بلکه خودم بدست اوردم لذا عمر کتاب متناسب با کمک دونر ها صورت گرفته باید پول بیشتر بدهند باز مطالب بیشتر با کیفیت بهتر چاپ میشود همه جاه همین طورمنطق حاکم است.

5- اداره دولت توسط تیم ویا گروه جدا از ملت : دوستان میدانند که تکنوکرات ها با تقلید از غرب بخاطر اداره حکومت به ساخت وتشکیل تیم می پردازند. ازانجائیکه زعمائی کشور بیشتر از خارج گماشته میشوند ایشان تلاش می ورزند تیم خودرا از افراد تشکیل دهند که در خارج به آنها آشنائی داشته بر ضعف مدیریت وشدت حرص شان اطلاع کامل دارند.این افراد در محافل خصوصی میگویند برادر چند ماه در یک پست اساسی در افغانستان کارکن دیگر انج ومنج هستی ههههه}.افرادیکه افغانستان را به هیچ صورت خانه اصلی خود فکر نمیکنند وآنرا محل وفرصت جمع آوری غنیمت ها پنداشته زندگی را در آن حیف میدانند درین کشور نه امنیت است ونه کوچکترین تسهیلات زنده گی نه بیمه نه برق ونه هم آب گرم ونه محیط آرام برای قدم زدن وغیره....کار این نظام از جامعه وملت جدا بوده بر اصل تیم سالاری استوار است.تیمیکه تمام وابستگانش در خارج از کشور به سر برده وشعار شان این است که: افغانستان بدون ازو جور نمیشود چند روزیکه هستیم باید پول کافی بدست آورد ودر خارج مصرف نمود.چون افغانستان برای اشخاص پولدار محل امن نیست .در افغانستان کسانی دل می سوزاند که جزء زندگی دران چارۀ نداشته باشند وچانس بیرون رفتن شان ازین آفت سرا کم باشد.

5. نبود سیستم و نظام اداری سالم: تشکیلات اداری نا کار آمد ، کار مندان غیر مؤثر، پیچیده گی قوانین ومقررات از جمله قانون اساسی، وجود تبعیض وبی عدالتی در ارتقای کار مندان و وجود سالهای متمادی جنگ، شالوده نظم و سیستم  را هر چند کهنه هم بود بر هم زده است ونسل نو نیز قادر به ایجاد نظام مدرن وبهتر نشده اند ، این امر باعث شده است تا با تغییر و جابجایی اشخاص کلیدی در ادارات، سیستم و نحوه کار نیز دچار دگرگونی شود و در نهایت تمام حساب و کتاب و جوابگویی بهم می خورد و این مسئله زمینه را برای بی نظمی و اختلال در کارکرد فراهم می سازد و هیچ کس مورد باز پرس قرار نمی گیرد. عوامل مختلف در عرصه اداره دست به همه داده  زمینه های گسترش فساد اداری را فراهم ساخته است.

6 -  فساد رسم وعادت روز: فر هنگ مادی گرائی وپا گذاشتن بر ارزش ها وهنجار های اخلاقی وایمانی باعث رشد فساد در اداره وکل جامعه میگردد. با آنکه رشوت ده ورشوت گیرنده از لحاظ شرعی واز منظر طبیعی واخلاقی پدیده زشت ومنفور بحساب میایند اما در افغانستان این ننگ به یک رسم وعادت مروج تبدیل گردیده طوریکه هیچکس از معامله احساس ننگ وحقارت نمیکند وبا سر بلندی وافتخار در محافل عمومی وخصوصی مطرح میگردد. درسطح جهانی افغانستان در زمره پنج کشور فاسد جهان قراردارد.در سطح ملی رئیس جمهور منحیث عالیترین مرجع دولتی إعتراف میکند که اداره فعلی به فساد متهم است ومن دستور میدهم تا اول دفاتر خودم باز رسی وتفتیش شود.؟

7. نبود اصل شایسته سالاری وتفسیم قدرت بر مبنائی روابط: طوریکه مشاهده میگردد وزارت خانه ها به اساس سهم به کشور ها ویا به اقوام واحزاب تقسیم شده طوریکه مسئول درجه یک هر اداره همه امکانات را حق شخصی خود میداند وخودرا از محاسبه ومؤخذه مصئون می پندارد چون حق خودرا گرفته  ومصرف حق را صلاحیت شخصی خود میداند واین افراد که از طریق سهم ویا از طریق داوطلبی در لیلام گذاری بست ها به چوکی رسیده اند در قبال هیچکس احساس مسئولیت نمیکنند.

راه حــــــــــل ها:

ایجاد نظام سالم ،عادل ومتوازن: ایجاد سیستم و نظم برای محاسبه کاری و ثبات در کارکرد هدفمندانه اداری، بخاطر جلو گیری از فساد اداری یک ضرورت اساسی بحساب میرود..برای ختم این بحران یک دوا علاج است وآنهم تغییر سیتم وباز گشت به افراد خداپرست ومیهن دوست متأسفانه حاکمان فعلی از وطن دور ودرین مردم منفور اند. نه عشق بوطن دارند ونه احترام به مردم لذا ضرورت ندارند از خود بخاطر مردم ومیهن بگذرند.

: نظام فعلی از لحاط اداری خیلی جعلكار واز لحاظ اقتصادی مهار کسیخته وبی حساب واز لحاظ امنیتی بی علاقه است باید تشکیل ارگانهای امنیتی تغیر کند بازار اقتصاد آزاد جایش را به اقتصاد مختلط با حاکمیت مطلق دولت بدهد و واصلاحات اداری دروغین از بین بر داشته شود وکدر های وفادار وبا تجربه اگر انگلیسی هم نمیدانند زبان مادری خودرا وزبان مردم خودرا خوب میدانند باید مسئولیت را به عهده بگیرند.

 


بالا
 
بازگشت