محمدالله وطندوست

 

در مورد جلسه نیرو های ملی،دموکرات و مترقی افغانستان در اروپا


گردهمایی نخبګان سیاسی،اجتماعی و فرهنګی کشور عزیز ما افغانستان در نزدهم اپریل سال روان در هالند حادثه مهمیست که خاطره ان مدت های طو لانی در ذهن وروان اشتراک کنندگان باقی می ماند  شرکت بیش از پنجصد تن از فعالین سیا سی ،اجتماعی و فرهنګی در یک جلسه و بحث مسوولانه در مورد سر نوشت کشور نمی تواند حادثه بی اهمیتی تلقی شود  حضور نمایندګان پنج حزب سیا سی ،حلقات وګرپهای متعددوشخصیت های مستقل سیاسی نمایانګر علاقمندی انان در قبال حوادث جاری وطن و احساس مسوولیت در مورد اینده کشور تلقی می ګردد 
عمده ترین بحث ها را تامین صلح سراسری،دفاع از استقلال وازادی کشور وتامین صلح سراسری،دفاع از استقلال وازادی کشور وتامین عدالت اجتماعی تشکیل می داد  نمایندګان سازمان ها ،ګروپ هاوشخصیت های مستقل سیاسی نظریات خود را در موارد یادشده ابراز داشتندوبر شرورت اتحاد،وحدت وعمل مشترک تاکید ورزیدند صلح سراسری ،استقلال وعدالت اجتماعی مقولاتی اندکه یکی با دیګری ارتباط تنګاتنګ دارندودر شرایط موجود کشور ما از اهمیت بزرګی بر خودار اند
عمده ترین مسله یی که نه تنها در برابر حاکمیت موجودبلکه در برابر نیرو های بین المللی مطرح می ګرد د،قطع جنګ وتامین صلح سراسری در کشور است  بدون صلح سراسری تامین عدالت اجتماعی ترقی وبازسازی حرف هی دهن پر کنی است که ګویندګان ان فقط خود را مشغول می سازند
اساسا حضور نیروهای مسلح بیش از سی وهشت کشور به سرکرده گی ایالات متحده امریکا اګر به قطع جنګ وتامین صلح یاری رسانده نتواند نه تنها توجیه پذیر نیست بلکه نقض صریح استقلال وحاکمیت ملی تلقی می ګردد
حال باید دید که چرا حاکمیت موجود ونیرو های مسلح پیمان ناتو نمی توانند در قطع جنګ وتامین صلح در کشور به موفقیت های قطعی دست یابند 
اګر خوشبینانه وبا در نظر داشت مسایل سطحی این پدیده بررسی شود ،موقعیت اراضی،روحیه بیګانه ستیزی مردم،عدم قاطعیت نیروهای خارجی،بیګانګی نیرو های خارجی با روحیه مردم،سنت هاواعتقادات جامعه،عدم هماهنګی در عملیات های محاربوی و ده ها مسله خورد و کوجک دیګر در ذهن خطور می کتد اما اګر مسله کمی عمیق تر مورد مطالعه قرار ګیردوزنجیره حوادث شش سال اخیر پیګیری شود،دیده می شودکه ایالات متحده امریکابا متحدین خود خواهان قطع جنګ در کشوربلا کشیده مابه این زودی ها نمی باشد تا دلیل حضور نیرو هی مسلح شان که بمنطور تامین اهداف استراتیږیک دراز مدت در کوهپایه های هندوکش جابجا شده اند،از دست نرود در غیر ان ایا تدویر کنندګانجلسه بن نمی دانستند که نیرو های شرکت کننده در جلسه بن بهیچ صورت از مردم افغانستان نما یندګی کرده نمی توانندو اکثریت انان در ادامه جنګ ذینفع اند
ایا طرفداران سلطنت که نیم قرن کامل در خواب عمیق قرون وسطایی فرورفته بودند و همه عقل و خرد نا قص خود را در دوام عقب مانی کشور بخرج دادند و نخواستند حاکمیت فودالی اشرافی تبارګریانه را به حاکمیت عقلانی تبدیل نمایند و در طرد و سړکوب نیروهای مترقی و ملی از هیچ کوشش دریغ نوړزیدنند می توانند نماینده ګان مردم افغانستان محسوب شوند؟
آیا رهبران سازمان ها و احزاب ساخته شده در کشورهای همسایه که در دهه نود قرن ګذشته حاکمیت دولتی را غضب و جز ویرانی وطن،غارت دارایی های عامه و کشتار بی رحمانه مردم،دست آوری ندارند و حتی خود این نیرو ها که هر کدام بیشتر از دیګری خود را در اسلام خواهی و طرد تجاوز بیګانه یګانه دوران می دانستند و سالهای متمادی علیه همدیګر در نبرد خونین قرار داشتند،نماینده ګان راستین مردم اند؟
آیا تکنوکرات های غرب زده که مردم بحق آنان را طالبان نیکتایی بوش می نامند ،نماینده ګان حقیقی خلق ما اند؟
یقیتا که این ګرو ها بهیچ صورت نماینده ګان واقعی مردم نبوده اند و اساسا به مردم این فرصت داده نشده بود تا نماینده ګان خود را بر ګزینند و بمنظور تعین سرنوشت وطن شان در جلسه بن بفرستند از این جاست که همای اقبال بر شانه انسان ګمنامی بنام کرزی نشست و سرنوشت مردم مظلوم و محروم وطن بدست کسانی قرار ګرفت که قبلا در محاکمه عادلانه خلق حکم محکومیت و بدنامی شان صادر ګردیده بود
نیروهای متشکله حاکمیت جز تحکیم قدرت فردی و دفاع از منافع حقیر ګروهی به هیچ چیز دیګری فکر نمی کردند بجای تامین صلح که وظیفه اولیه آنها را تشکیل می داد به زراندوزی،دزدی اموال بیت المال و حیف و میل کمکهای میلیارد دالری برداختند که نتیجه آن دستګاه سرا پا غرق در فساد اداری در کشور فقیر ما است ابعاد چنان وسیع و فراګیر است که نه تنها صدر نشینان غرق در فساد از مهار آن عاجز اند بلکه حمایت ګران بین المللی شان نیز در مهار این فساد دامن ګستر عاجز اند 
اساسا در کشوری که نود فیصد مواد مخدر جهان را تولید و صادر می کند نمی تواند دولت مبرا از فساد و دستګاهی خدمت ګذاړ مردم بوجود آید مخصوصا که حمایت ګران بین المللی نیز در یابند که منفعت شان در دوام این آشفته بازار است و امر نهی در چنین دستګاهی بی صرفه و عملی است   چنانکه در جابجایی مهره های بزرګ و کوچک دستګاه،مشاورین خارجی چنان نقش اساسی دارند که آرزومندان کرسی ها ترجیح می دهند بیشتر به مشاورین رو آورند تا به مقامات محلی  چنین دستګاه سرا پا آغشته به فساد که کشوړ محبوب ما افغانستان را با ګل زیبای کوکنار مشهور عالم ساخته است نه اراده تامین صلح سراسری را دارند وم نه صلاحیت آن را اګر بجای حاکمیت نا کار آمد و ضعیف امروزی ،حاکمیت بر خاسته از اراده مردم مسلط می بود و مردم خود در تصمیم کیری ها سهیم می ګردیدند آیا با چنین کمک های بزرګ مالی بعد از ګذشت شش سال باز هم کشور در زمره فقیرترین کشور ها که نیم نفوس آن زیر خط فقر زینده ګی دارند،قرار می داشت؟

مسلما که نیروهای اییتلاف علیه تروریزم بین المللی اګر اراده نیک وصداقت می داشتند نه چنین حاکمیت نکبت بار بر مردم ما تحمیل می شدونه تروریست ها می توانستندبیشترین قسمت کشور ما را مخصوصا در جنوب وغرب جولانګاه خود قرار دهد
عدم قاطعیت نیرو های بین المللی در سرکوبیتروریست ها باعث ګردیده است که مردم نه تنها مایوس ودلسرد شوند بلکه ذهنیت عامه چنان است که نیرو های به اصطلاح حافظ صلح خود کمک کننده ګان و یاری رسانان اصلی تروریست ها اند  چنانکه ایجد حاکمیت طالبان در موسی قلعه هلمند،رساندن کمک های لوږستیکی به بزرګان طالب در زابل تربیه وتجهیز جونانیکه ګویا از طالبان رو ګردان شده اند  نشست طیاره با محموله سلاح در ساحات تحت نفوذ طالبان  بیانګر انست که  تا نباشد چیزکی مردم نګویند چیزها با توضیح مختصر فوق میتوان ګفت که تامین صلح واقعی و قطع جنګ در کوتاه مدت منضور نظر نیروهایخارجی مخصوصا ایالات متحده امریکا نمی باشد اګر  عقده دیرینه وخرده حساب تصفیه ناشده بریتانیای ګبیر را نیز در نظر ګیریم بدون اشتباه باید حکم کردکه نه لانه های القاعده وطالبان در پاکستان نابود می ګرددونه حملات انتحاری و جنګ های ګوریلایی در کشور ما خاتمه می یابد
استقلال و حاکمیت ملی نیز ذر سایه دستګاه صادر شده از خارج که رییس ان در بهترین حالت فقط به شکایت از ولینعمتان و ریختن اشک تمساح می پردازد مفهوم واقعی خود را از دست می دهد در صورتیکه به عزت ،شرف،حیثیت و ناموس مردم از جانب نیروهای مسلح خارجی بی حرمتی صورت می کیردومصونیت فردی واجتماعی وجود ندارد  هموطنان ما بدون جرم مشهود در زندان های بیګانګان ان هم در داخل کشور خود شان مورد ازار جسمی وروحی قرار می ګیرند،به بهانه همکاری با طالبان  پیر مردان اطفال و زنان هموطن هر روز به خاک وخون کشانیده می شوند،به صدای مظلومانه انان ګوش شنوایی نیست چګونه می توان  از استقلال و حاکمیت ملی حرف زد­
عدالت اجتماعی که در چوکات حاکمیت ملی،در فضای دموکراتیک و در کشور مستقل تحقق پذیر است زمانی مورد بحث قرار می ګیرد که هر هموطن منحیث شهروند متساوی الحقوق شناخته شود و حاکمیت شوونیستی قبیلوی جای خود را به حاکمیت شهروندی بسپارد  دستګاه فاسد کنونی که می کوشد حاکمیت شوونستی را تداوم بخشد و باشنده ګان کشور را به اتباع درجه اول،دوم وسوم ،بومی وغیر بومی،اصیل وغیر اصیل تقسیم می نمایدوزبانهای کشور را وارداتی وغیر وارداتی می نامد چګونه می تواند عدالت اجتماعی را تامین نماید  در حال حاضر سردمداران رږیم موجود بهیچ صورت  نه قادر به تامین عدالت اجتماعی اند ونه اراده ان را دارند قطع جنګ  و تامین صلح  پایدار نیز ارزوهایست که اراده تحقق ان را نه تنها دستګاه فاسد کنونی بلکه حامیان بین المللی ان نیز ندارد
درینجاست که وظیفه نیرو های ملی،دموکرات ومترقی کشور بر جسته می ګرددو جلسه وسیع این نیروها در هالند مورد ارزیابی قرار می ګیرد
نیرو های اشتراک کننده با وجود یکه از بهترین ونخبه ترین عناصر اګاه،با سابقه مبارزات درخشان سیاسی،اجتماعی وفرهنګی متشکل بودند در بر ګیرنده همه طیف های روشنفکری جامعه ما نبودند در مورد مسا یل مطروحه نظریات ګوناګون وبعضا متضادی ارایه ګردید که البتهنه تنها قابل رد نیست بلکه به غنا مندی چنین جلسات نیز می افزاید
در ابتدا تصور می شد که سازمان هاو حلقات همسو با شخصیت های سیاسی مستقل نظریات همګونی را اریه میدارند که در ختم جلسه به ایجادارګان معین کاری بمنظور وحدت سازمان های اشتراک کننده می پردازد اما جریان جلسه نشان داد که ګذشت زمان وانعکاس حوادث ګوناګون اجتماعی وسیاسیدر ذهنیت ها چنان همه مارا دګر ګون نموده که برای دریافت وجوه مشترک،تنظیم خط مشی واحد وقابل اجرا،درک همګون از تامین صلح،تامین عدالت اجتماعی،استقلال وحاکمیت ملی،دموکراسی وترقی به بحث های مفصل وهمه جانبه ضرورت است که در محدوده جلسه متذکره میسر نبوده با یست جلسات بعدی نیز دایر ګرددو حلقات وسیعیاز نیرو های ملیودموکرات ومترقی را شامل ګردد  در جلسه هالند جایګاه نیرو های ملی مذهبی مذهبیون وطندوست،سازمان ها وحلقات متعدد جدا شده از حزب وطن»حزب دموکراتیک خلق افغانستان و متحدین ان خالی بود یقین کامل وجود داردکه در اینده نیرو های ملی،دموکرات ومترقی با کمیت وکیفیت عالیتر به تدویر چنین جلسات مبادرت می ورزند وراهناهموار مبارزه مشترک را با تدوین خط مشی واحد وایجاد سازمان وسیع و فراګیر هموار می سازد امید فراوان وجود دارد که سمیناراعلان شده از جانب نهضت اینده افغانستان راه را درین زمینه هموار تر می سازد
جلسه هالند در حالیکه بعد از همایش ماه اکتوبر سال۲۰۰۷ کابل که به میزبانی نهضت فراګیر دموکراسی وترقی افغانستاندایر ګردیدهبود،ګام مهمی در راه تفاهم ونزدیکی نیروهای ملی،مترقی ودموکرات محسوب میکردد،اګر نواقص خورد وکوچک جلسه قبلا رفع می ګردید نتایج ملموس تر ومهمتری را شاهد بودیم
صحبت نما ینده ګان احزاب پنجګانه که هر کدام چهل دقیقه وقت داشتند فرصت صحبت های ازاد و سازنده را محدودنمود  توقع می رفت که کمیسیون تدارک جلسه در حالیکه متشکل از نماینده ګان احزاب اشتراک کننده بود می توانست نظریات مشترک را جمعبندی وبا ارایه خط مشی مشترک و فشرده فرصت کافی برای بحث ازاد را میسر می ساخت ویا هر سازمان در ده پانزده دقیقه عمده ترین مطالب خود رادر مورد وضع موجود وراه بیرون رفت از ان  فورمولبندی وبه اشتراک کننده ګان ارایه می نمود 
در حالیکه بیشترین وقت جلسه را تو ضیح اهداف و مرام سازمان ها و حتی بحث های تیوریک بخود اختصاص می داد وهیچګونه علاقمندی به شنیدن چنین بحث ها ی کلیشه یی ویک نواخت وجود نداشت زیرا خط مشی کلی واهداف سازمان ها وبحث های تیوریک در مورد مسایل مطروحه قبلا بار هااز طریق رسانه های جمعی به اطلاع روشنفکران رسانیده شده ودر هر فرصتی  این اسناد در صفحات انترنت بدسترس قرار دارد
مسله مهم دیګر عدم حوصله مندی عده یی از اشتراک کننده  ګان در مورد مسایل مطروحه بود  اشتراک در چنین جلسات مستلزم انست تا ما حوصله کا فی و جرات شنیدن نظریات مختلف را داشته باشیم  اګر ما منحیث روشنفکر مترقی و دموکرات فکر کنیم که فقط طرح ها ونظریات ما یګانه طرح درست و هر ګونه طرح مخالف بدون هیچګونه دلیلی مردود است در ان صورت مبارزه در راه دموکراسی وازادی بیان،دفاع از حقوق بشر که شامل ازادی بیان نیز می ګردد مفهوم خود را از دست داده شخصیت ما منحیث روشنفکر زیر سوال قرار می ګیرد
برخورد احساساتی عده یی از دوستان و رفقا را در برابر صحبت محترم بصیر کامجو نادرست دانسته،اخلال در صحبت های دیګر صحبت کننده ګان را نیز غیر مجههو مخالف پلورالیزم سیاسی میدانم
هیات رییسه عریض وطویل که عدم کار ایی خود را در پیشبرد جلسه نشان دادوفضای رسمی حاکم در جلسه،نبود شعار ها به همه زبان های باشنده ګان کشور و تدویر جلسه با تاخیر دو ساعت ،نواقصی بود که با کمترین دقت می توانست رفع ګردد
در حالیکه تدویر جلسه نیرو های ملی،مترقی و دموکرات کشور را ګام مهمی در راه تفاهم این نیرو ها تلقی می نمایم ابراز ارزومندی می نمایمکه در جلسات بعدی طیف وسیعتری از نیرو های ملی،مترقی و دموکرات امکان اشتراک داشته باشند مخصوصا از احزاب چپ ومترقی همچون نهضت اینده افغانستان،فعالین حزب وطن،فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان در دنماک،حزب ملی و احزاب جداشده از به اصطلاح خلقی ها  من یکی از مخالفین استعمال اصطلاح استعمال خلقی و پرچمی هستم زیرا هردو شاخه حزب در اسناد رسمی همیشه خود را حزب دموکرتیک خلق افغانستان ګفته اند نه خلقی و پرچمی« سازمان های جدا شده از سازا وسزا سازمان های متعلق به دموکراسی نوین«شعله جاوید) شخصیت های مستقل سیاسی،اجتماعی وفرهنګی ملی مذهبی نیرو های سالم اندیش احزاب مذهبی دعوت بعمل اید تا با تکیه بر وجوه اشتراک جبهه وسیع طرفداران صلح،ازادی و عدالت اجتماعی را ایجاد نموده در نجات کشور از چنګ قدرت مافیایی موجود مبارزه بی امان نمایند این نیرو ها در یک جبهه وسیع می توانند حضور نیرو های بین المللی با تعین جدول زمانی خروج انان متناسب با تقویت نیرو های اردوی ملی و پولیس ملی،قانونیت بخشند
نیرو های ملی ،دموکرات ومترقی باید در تعدیل قانون اساسی موجود که هر ګونه تعبیرو تفسیر ارتجاعی را به نفع زورګویان وکهنه اندیشان مقدور ساخته است،تلاش ورزند
ایجاد ارګان های محلی قدرت دولتی از سطح قریه تا ولایت با رای ونظر مردم
طرح پلانهای انکشافی متوازن محلات به کمک مستقیم مردم
حراست ودفاع از دارایی عامه با حفظ وتقویت سکتور دولتی در پهلوی سکتورخصوصی و مختلط
تامین تعلیم وتربیه اجباری ابتدایی به همه فرزندان وطن به زبان مادری شان
ایجاد زمینه های لازم تحصیل به جوانان وانکشاف علوم وفرهنګ
رشدوانکشاف همه جانبه زبان ها،ادبیات وفرهنګ با شنده ګان کشور بیدون تبعیض وتمایز
محو هر ګونه نابرابری ملی ،مذهبی ومنطقوی
تسجیل و نهادینه ساختن حق شهروندی به همه باشنده ګان کشور
حل مسله جنجال بر انګیز خط منحوس دیورند به صورت عاقلانه وعادلانه
حل مسله کوچی ها با اسکان انان در محلات مناسب با تامین زمین زراعتی تا این نسل سرګردان قرون از زنده ګی بدوی که با مقتضات امروزی هیچګونه همخوانی نداردنجات یابند و دولت های سرکوبګر نیز نتواننداز انان در برابر ملیت ها و مناطق کشور استفاده ابزاری نمایند و دشمنی ملی را به درازا بکشانند
سیاست خرجی روشن مبنی بر روابط دوستانه با همه کشورهای جهان مخصوصا با همسایګان
وفاداری بی خدشه بر بی طرفی عنعنوی افغانستان
بدون شک ایجاد سیستم خود مختا رمحلی به شکل فدرالی در کشورکثیرالملیت مثل افغانستان جوبګوی خواسته های بر حق مردمان ان بوده ایجاد حکومت مردم سالار وتحکیم دموکراسی واقعی ازین طریق خوبتر میسر است
وظایف یاد شده وظایف تاخیر ناپذیریست که بایست نیرو های ملی،دموکرات و مترقی در سرلوحه کار خود قراردهند  اګر نیرو های ملی،دموکرات ومترقی به خواست زمان وصدای بر حق مردم مظلومافغانستان لبیک نګویند و مسوولیت تاریخی خود رابا فشرده ګی صفوف خود بموقع ادا ننمایند،فردا دربرابر حکم عادلانه و قاطع تاریخ جوبګو خوهند بود
تابنده باد افتاب صلح،عدالت اجتماعی و دموکراسی در کشور ازاده وسربلند ما افغانستان
به پیش در راه اتحاد ووحدت نیروهای ملی،دموکرات و مترقی کشور
 


بالا
 
بازگشت