محمدالله وطندوست



در باره وحدت و اتحاد نیروهای چپ،دموکرات،ملی و مترقی کشور


نیروهای چپ در کشور ما افغانستان مبارزه طولانی پر فراز و نشیب را سپری نموده در نیم قرن اخیر تاریخ پر حادثه کشور نقش موثری داشته اند
در میان سازمانها و احزاب چپ دموکراتیک که هر کدام تاریخ معین خود را دارند،حزب دموکراتیک خلق افغانستان حزب وطن بدون تردید نقش تعین کننده داشته در حوادث نیم قرن اخیر کشور جای پای این حزب در صورت برجسته نقش است
حزب سراسری دموکراتیک خلق افغانستان با وجود کمیت نه چندان زیاد در آوان جوانی که هنوز آماده ایفای نقش رهبری در جامعه و دولت نبود،ناګزیر به کسب قدرت سیاسی ګردید   انتقال قدرت به حزب نه بنابر فیصله قبلی حزب بلکه بنابر ناګزیر های زمان صړرت ګرفت و حزب ناګزیر ګردید تا به اعمال قدرت سیاسی بپردازد  اشتباهات عدیده مرحله اول انقلاب ثور ناشی از عدم پختګی،بی تجربه ګی و بلند پروازی های عده یی از اعضای رهبری حزب بود که متاسفانه عواقب شومی را در قبال داشت
ګرچه در مرحله نوین حادثه ثور در تصحیح اشتباهات مرحله اول ګام های اساسی ګذاشته شد اما متاسفانه نسبت عدم اعتماد بخشی از جامعه به عملکرد های حزب،حضور سنګین نظامیان و مشاورین شوروی،تحریک مخالفان مسلح دولت از جانب ایالات متحده امریکا و شرکای منطقویش در فضای جنګ سرد ابر قدرت ها نتوانست نتایج مطلوب به بار آورد  با وجود آن دست آورد های دهه هشتاد عیسوی در عرصه های اقتصادی ،اجتماعی،سیاسی و فرهنګی که به صورت شفاف و دقیق در یادداشتهای پر محتوی محترم سلطان علی کشتمند یکی از رهبران حزب دموکراتیک خلق افغانستان و صدر اعظم آن زمان انعکاس یافته است،نشان دهنده صداقت،دلسوزی و تعهد حزب در قبال مردم رنج دیده و بلا کشیده افغانستان است که هیچ مخالفی این دست آوردها را نمی تواند انکار نماید  با دریغ و افسوس که با وجود دست آوردهای یاد شده توطیه های آشکار و نهان دشمنان در داخل حزب و حاکمیت با تاثیر پذیری از وضع جهانی،مخصوصا فروپاشی شوروی سابق منجر به سقوط حاکمیت ګردید و با سقوط حاکمیت،حزب نیز که از یک طرف به دولت مدغم شده بود و از جانبی نقش رهبری کننده آن در جامعه و دولت عمدآ تضعیف ګردیده بود،از هم پاشید و آن حزب نیرومند دو صد و پنجاه هزار نفری به زوال مطلق کشانیده شد  البته تقصیر این نابودی و فروپاشی حزب بیشتر به عهده هیت اجراییه کمیته مرکزی حزب بوده آنان بنابر اختلافات خود نتوانستند به موقع حزب را از خطر فروپاشی آګا نمایند و در برابر توطیه ها و دسایس چاره اساسی بیابند  بر عکس اکثریت اعضای هیت رهبری خود در فروپاشی حزب نقش داشتند که فردا در برابر اعضای حزب و تاریخ کشور جوابده خواهند بود  بررسی این مسله امروز نه مقدور است و نه مفید اما خاموشانه از برابر آن ګذشتن نیز نا درست است لذا عجالتا این مسله را به قضاوت تاریخ می سپاریم 
از حزب دو صد و پنجاه هزار نفری بعد از سکوت تقریبآ یک دهه،سازمان ها و تشکل های جدیدی جوانه زد که امروز تعداد آن به پانزده،بیست می رسد  مجموع اعضای سازمان ها و تشکل های جدید را اګر خوشبینانه تخمین کنیم شاید از ده هزار تجاوز نکند  با این محاسبه سطحی دو صد و چهل هزار نفر اعضای ح د خ ا هنوز به تشکل های جدید نپیوسته اند و در حالت انتظار به سر می برند  باید سنجید که آیا این دو صد و چهل هزار نفر بکلی از ګذشته خود بریده اند و هیچ ګونه علاقه مندی به سر نوشت کشور خود ندارند؟آیا فقط اعضای تشکل های جدید اینقلابیون نابی اند که مبارزه را ادامه می دهند؟
واقعیت اینست که کتله عظیم حزبی ها نمی خواهند به جویبار های کوچکی که از بحر عظیم دیروز جدا  شده اند بپیوندنند  آنان آرزو دارند این جویبار ها باز هم به دریای عظیم و خروشانی مبدل ګردد و اکثریت حزبی ها را در آغوش خود جا دهند  چون این کتله عظیم امکان تصمیم ګیری جمعی را ندارند نا ګزیر در حالت انتظار باقی مانده اند و هر روز صدای وحدت طلبانه خود را رسا تر و رساتر بلند می نمایند سازمان ها و تشکل ها نیز این صدا هارا میشنوند و چه بسا که عده کثیری از اعضای این سازمان ها در تبدیل جویبار ها به دریا دلبسته اند و امیدوارند روزی شاهد ایجاد سازمان مستحکم و منسجمی از مبارزین صدیق و راستین وطن  باشند   طبعیست که عده محدود عناصر خود خوا و جاه طلب و حتی ګماشته شده در روند به هم پیوستن حزبی ها ذینفع نیستند و نمی خواهند این پروسه به شکل اصولی و سریع عملی ګردد

جریانات راست کشور را نیز اګر مختصرا بررسی کنیم می بینیم که نیروهای راست با استفاده نا جایز از عقاید پاک مذهبی مردما در برابر نیروهای ترقی قرار ګرفته در حوادث نیم قرن اخیر نقش داشته اند  درینجا باید متذکر شوم که هزاران و ده ها هزار جوانان که در احزاب راست اسلامی پیوسته اند و تعداد زیادی در مبارزه با بیګانګان به شهادت رسیده اند قابل حرمت فراوان اند  نمی توان اعضای ساده و صادق این احزاب را با رهبران شان در یک کفه ترازو قرار داد  اما رهبران احزاب راستګرا از همان بد و تشکل در زد و بند با ارتجاع ترین حلقات حاکم قرار داشته در سرکوب جنبش مترقی کشور متاسفانه نقش نهایت منفی ایفا نموده اند  در دهه دموکراسی دوره شاهی،احزاب اسلامی راستګرا منحیث نیروی بازدارنده در برابر جنبش چپ و مترقی قرار داشت،در دوره جمهوری مرحوم محمد داود رهبران احزاب اسلامی در آغوش دشمن دیرینه مردم افغانستان پناه بردند و از خاک بیګانه به کمک و تحریک بیګانګان به خراب کاری علیه جمهوری افغانستان آعاز کردند و در دوره حاکمیت ح د خ ا وابسته ګی آنان به ارتجاع منطقه و امپریالزم جهانی اظهرمن الشمس است 
مردم خسته از جنګ و صلح خواه ما در اواخر حاکمیت ح د خ ا،حتی به این نیرو های راستګرا نیز چشم امید دوخته بودند و فکر می کردند که این به اصطلاح مجاهدین راه حق با کسب قدرت سیاسی منادیان صلح،آشتی و آرامش خواهند بود  اما متاسفانه با تسلط احزاب اسلامی  همه امید ها نه نتها بر باد رفت،بلکه جنګ با شدت و حدت بیشتر و به شکل وحشیانه ادامه یافت،شهر زیبای کابل که کمک فرزندان ح د خ ا،متحدین و هوا خواه آن به شهر امن،صلح رفاه و آسایش مبدل شده بود با خاک یکسان ګردید و همه دارایی های مردم و عامه به یغما برده شد 
احزاب اسلامی با تقسیم کوچه به کوچه و ادامه جنګ در هر کوچه و محله چنان زندګی را بر کابلیان صمیمی،از خود ګذر و صلح دوست جهنم ساختند که جز ترک خانه و کاشانه چاره دیګری با قی نماند و هزاران هموطن کابلی در ګیر و دار جنګ قدرت به شهادت رسیدند
احزاب اسلامی یا به اصطلاح ان روز ها مجاهدین چنان عرصه را به مردم کشور تنګ ساختند که کشور به ماتمکده بزرګ تبدیل شد و دیګر به فردا ها امیدی باقی نماند  در ګیر و دار جنګهای قدرت طلبانه مجاهدین،پاکستان به کمک امریکا،انګلیس و کشور های عربی  موجود عجیب الخلقه دیګری را بنام طالبان در صحنه افغانستان پیاده نمود که وحشت دوره مجاهدین به هیچ صورت با بربریت و وحشت طالبان قابل قیاس نبود
این خادمان سر به کف پاکستان نه تنها به انسان های هموطن رحم نکردند حتی درخت ها،مزارع،کشتزار ها و قبرستان ها هم مشمول نابودی قرار ګرفت  نسل کشی و سیاست زمین سوخته با سناریوی  دوهمه سقوی  در لباس دین به مرحله اجرا ګذاشته شد  ګروه طالبان چنان کور دل بودند که حتی با مجسمه های بو دا نیز دشمنی ورزیدند و به منظور نابودی فرهنګ پر غنای کشور هر آنچه را توانستند به آتش کشیدند  حکم اعدام تلویزیون و سینما،منع زنان از تحصیل و کار،تعین اندازه ریش مردان و نوعیت لباس زنان لکه های ننګیست که نه تنها در دامان طالبان و حامیان آنان نقش بسته بلکه نام کشور آزاده و سر بلند ما را لکه دار نموده افغانستان را به زادګاه جهل و خرافات و تولید کننده هروین جهان معرفی نمود
زمانیکه وحشیګری این ګروه معلوم الحال از کنترول حامیان بین المللی خارج شد و مرکز تجارت جهانی در نیویارک مورد تهاجم القاعده این برادر سکه طالبان قرار ګرفت،امریکا نیرومندترین حامی طالبان به توبیخ و تادیب آنان همت ګماشت
لشکرکشی امریکاومتحدین که باعث سقوط حاکمیت قرون وسطایی طالبان ګردید به امید واهی تامین صلح وقطع جنګ مردم عذاب کشیده ما را باز هم برای مدتی به اینده امیدوار نمود  دموکراسی،ازادی بیان وعقیده،حقوق مدنی،حق شهروندی وحکومت انتخابی شعارهای بود که از جانب به اصطلاح دوستان بین المللی زمزمه می ګردید  ایجد نظام جدید،دولت سازی وملت سازی،بازسازی واحیای مجدد،حرفهای دهن پرکنی بود که حاکمیت بر خواسته از جلسه بن به خورد مردم می داد و با ایجاد امید کاذب سناریوی حکومت موقت،انتقالی وبالاخره جمهوری انتخابی در خیمه لویه جرګه به ثمر رسید  مردم امیدوار بودند که با انتخاب رییس جمهور از شر حکومت های بی کفایت،مصلحتی ونا کارامد نجات می یابند وکار به اهل کار سپرده می شود،زمینه کار به همهمیسر می ګردد  با کمک ملیارد ها دالروعده شده باز سازی واحیای مجدد اغاز می ګردد
با تطبیق دموکراسی حکومت قانون تامین وشهروندان بدون تبعیض و تمایز در فضای صلح امیز به کار وزنده ګی ادامه می دهند اما متاسفانه همه این امید هاروز تا روز به یاس مبدل می ګردد  حکومت انتخابی ورییس جمهور منتخب که قاعده تا خواست همه با شندګان را مد نظر داشته بدون تبعیض وتعصب در مسایل برخورد نماید روز تا روز در منجلاب شوونیزم عظمت طلبانه قومی وقبیلوی غرق ګردیده است  نزدیک ترین افراد مربوط به تیم رییس جمهور در فساد اداری و قاجاق مواد مخدر متهم است
از بازسازی جز ترمیم چند سرک باقی مانده از کمک های شوروی سابق وایجاد چند مکتب کلینیک بدون تجهیزات اثری وجود ندارد سکتور دولتی نه تنها از زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان بلکه باقی مانده از زمان سلطنت و جمهوریکه به هیچ صورت مارک کمونستی نداشت به حراج ګذاشته شده به سرمایه داران وابسته به رژیم تحفه داده شده است  اکثریت مطلق مردم در زیر خط فقر حیات بسر برده سونامی ګرسنګی و قحطی در کشوربیداد می کند   در مرګ ومیراطفال و تولید مواد مخدر کشور در صدر جدول جهانی قرار دارد امنیت و صلح وعده داده شده ناتو وامریکا نیز فعلا به دیدرس قرار ندارد معامله با طالبان نه تنها در پروګرام دولت قراردارد بلکه حاکمیت درون رژیم نیز به تطبیق چنین پروګرام دل بسته اند
وضع اسف بار کشور فاصله مردم را با دولت هر روز عمق بیشتر بخشیده فساد دامن ګستراداری و مافیای مواد مخدر مردم مظلوم کشور را به چنګال خود می فشارد
مردم در چنین حالت رقت بار بازر هم امید خود را به نیروهای چپ ودموکرات دوخته اند  ارزو مند انند این نیرو ها در اتحاد و همبستګی با هم به بسیج توده ها همت ګمارند و نقش تاریخی خود را به شایستګی ادا نمایند
 وظایف تاخیرناپذیر نیروهای چپ ،مترقی،دموکرات و ملی در برهه زمانی کنونی چیست؟
در جواب به این سوال ګرچه نظریات مختلف ارایه ګردیده نیرو های وحدت خواه هر روز در نشرات داخلی و بیرون مرزی به این مسله می پردازند که هر کدام بجای خود قابل تامل وشایان دقت است به نظر من مبرم ترین وظیفه برای تامین وحدت در قدم اول قطع تبلیغات منفی علیه تشکل ها وسازمان های همسو ورفیق است  طوریکه در بخش اول تذکر رفت تشکل های جدا شده از حزب دموکراتیک خلق افغانستان  حزب وطن  هیچ کدام نمی تواند مدعی وکالت از جانب کتله عظیم اعضای حزب باشند زیرا هنوز اکثریت اعضای حزب در تشکل های موجود نپیوسته اند ودر ارزوی وحدت مجدد شاخه ها و جویچه های جدا شده از حزب بسر می برند نباید جویبار های کوچک خود را دریای خروشانتصور نموده از پیوستن به همدیګر بی نیاز احساس نمایند
بایست پروګرام ها،اهداف و بر نامه های تشکل های جدا شده از حزب در بحث های ازاد مورد ارزیابی قرار ګرفته نکات نظر مشترک جستجو ودر مورد تدوین برنامه  واحد نیرو های چپ دموکراتیک کار لازم صورت ګیرد  کمیته هماهنګی اروپایی نیرو های ملی،مترقی ودموکراتکه اخیرا ایجاد شده با تفاهم سازمان های متشکله می تواند اغاز ګر چنین وظیفه باشد
نخستین مجمع جنبش دموکراتیک،مترقی،چپ وصلح خواه افغانستانکه به ابتکار نهضت اینده افثانستان در اینده نزدیک راه اندازی می ګردد می تواند در راستای تدوین پروګرام چپ دموکراتیک نقش مهمی ایفا نماید  عناوین شامل فهرست نهضت اینده بمنظور جروبحث در نخستین مجمع  موضوعات مهمیست که با بحث سازنده می تواند رهکشا باشد
در صورتیکه تشکل های جدا شده از حزب دموکراتیک خلق افغانستان به پروګرام واحد توافق نمایند ویا اکثریت این سازمان ها چنین پروګرامی را بپذیرند پروګرام باید در معرض ابراز نظر کتله عظیم حزبی های بیرون از تشکل ها قرار داده شود  بعد ازبحث وتبادل نظر همه جانبه و توحید نظریات ارایه شده کمیته هماهنګی اروپایی نیرو های ملی،مترقی ودموکراتیک با نماینده ګان نخستین مجمع جنبش دموکراتیک،مترقی،چپ وصلح خواه یکجا پروګرام توحید شده را از طریق نشرات داخلی و بیرون مرزی به اختیار همه ترقی خواهان و مجموع جامعه قرار دهند و کنګره وحدت رابر اساس پروګرام مطروحه دعوت نما یند
بایست در کنګره همه تشکل ها،سازمان ها وشخصیت های مستقل سیاسی چپ مترقی دعوت شوند طبعا تشکل ها وسازمان هاییکه که با پروګرام توحید شده توافق ندارند در کنګره اشتراک نمی کنند ویا در داخل کنګره دلایل خود را ارایه میدارند  کمیسیون دعوت کنګره به هیج وجه حق حذف سازمان،تشکل،حلقه،ګروپ ویا شخصیت مستقل سیاسی را ندارند
اګر با مکانیزم ید شده ویا هر مکانیزمدیګری وحدت مجددقسمت اعظم حزبی ها تامین شود در ان صورت اتحاد و هماهنګی با دیګر نیرو های ملی  ترقی خواه ودموکرات در دستور روز قرار می کیرد زیرا وضع کشور وپراګنده ګی نیرو ها چنان عمیق واسف بار است که تنها وحدت حزبی های دیروزنیز به تنهایی حلال همه مشکلات نیست
بایست جبه متحد و نیرومند ملی ،مترقی و دموکرات متشکل از همه فرزندان وطن بدون در نظر داشت علاقمندی ها ی دیروز تشکیل ګردد تا در برابر رژیم حاکم در کشور که با جلوه های دموکراسی به فریب مردم مصروف است مقابله قاطع صورت ګیرد
نیرو های ملی،مترقی و دموکرات امروز منحصر به چپ دیروز نیست،در سازمان های راجستر شده در داخل کشورودر ګروپ ها،حلقات و تشکل های بیرون مرزی افغان ها،هزاران هموطن مشتاق ترقی وپیشرفت ومعتقد به دموکراسی متشکل اند که در جبهه ملی،مترقی ودموکرات وطنی می توانند بسیج شوند ودر برابر نیرو های عقبګراو مافیای صادر شده از خارج قاطعانه ایستاده ګی ومقاومت نمایند
جبهه وطن پرستانه نیرو های ملی،مترقیودموکرات می تواند الترناتیفنیرومندحاکمیت موجود باشد همه وطندوستان اعم از شخصیت های مستقل سیاسی،فرهنګی،اجتماعی،نیرو های وطن دوست ملی مذهبی،سرمایه داران ملی،کارمندان ادارات دولتی،کار ګران ودهقانان اګاه  خلاصه اکثریت عظیم وقاطع جامعه که تحت فشار فقر،عقب مانده ګی،بی عدالتی اجتماعی واز همه مهمتر عدم مصوونیت رنج می برند می توانند شامل جبهه نیروهای ملی،مترقی ودموکرات ګردندو با یورش به کاخ ظلم،تبعیضوبی عدالتی
جامعه فردا را اعمار نمایند
اعمار جامعه مبتنی بر عدالت اجتماعی فارغ از تبعیض وتعصب وحاکم بر سرنوشت خود ،وظیفه مبرم نیرو های ملی،مترقی ودموکرات کشور است که سنګ بنای ان را وحدت چپ دموکراتیک و بعدا ایجاد جبهه ملی،مترقی ودموکرات افغانستان تشکیل می دهد   
امید است همه علاقمندان وحدت واتحاد،همه شخصیت های سیاسی واجتماعی با کنار ګذاشتن کج اندیشی ها و کج فهمی ها در وحدت واتحاد عملی ګام های اولیهرا صادقانه بګذارند  در داخل کشور وبیرون از ان با دوستان ورفقای روز های دشوار مفاهمه نموده در کشور های اروپایی بمنظور ایجاد تفاهم وهمدلی جلسات دوستانه را براه اندازند تا باشد ارزوی همه ګانی وحدت که با خواست جامعه مطابقت کامل دارددر عمل تحقق یابد
پیروز باد وحدت نیرو های چپ دموکراتیک
به پیش در راه ایجاد جبهه ملی،مترقی ودموکرات همه وطن پرستان
 

 


بالا
 
بازگشت