نویسنده : حشمت الله آروین

 

بادنجان دور بشقاب:

 

جلالتمأب محترم آقای باراک اوباما !

امیدوارهستم که شما با مطالعۀ مقالۀ هذا توجۀ عمیق و حساس محبت خویش را بمنظورحل وگشودن گره های بغرنج سیاسی که ملت مظلوم و بیگناه افغانستان را ازطی دهه با اینطرف در خون و ماتم نشانده است ، مبذول وبا برداشت ازفلسفۀ بادنجان دوربشقاب که تقدیم شما میشود. تحلیل واستنباط  مثبت نموده ، بپایان این سناریوغم انگیز درافغانستان خاتمه بخشیده افتخارخرد سیاسی و تاریخی را نصیب شوید.

 

در عصور تاریخ پادشاه ای ضیافت را تشکیل داد. همراه با اراکین دولت که مشتعمل ازوزرا ، معینان و روسا بودند . در کنارمیزغذا خوری دورهم نشسته غذاصرف مینمودند. مستخدمین مؤدبانه بالای سرحاضرین میزآمادۀ خدمت بودند. شاه بیکی ازمستخدمین خود امرکرد که بشقاب با دنجان را به وی تقدیم کند. قبل ازآنکه مستخدم وظیفۀ خود را انجام دهد. یکی از وزرای بوقچه بردارو متملق بسرعت ازجا برخواسته بشقاب با دنجان را  دودسته با خم وچم و کرشمه بحضور شاه  تقدیم ، وبه توصیف بادنجان آنقدربا رنگ وروغن پرداخت که اشتهاء شاه را بیش ازحد تحریک ، و شاه نسبت به  همه غذاها بادنجان را زیادتر صرف کرد. روزی بعد بازهم شاه و اراکین آن دورمیز مصروف صرف غذا بودند ، که وزیر مذکوربرغم عادت تعملق این بار بازهم بدون توجه وسفارش شاه ، بشقاب بادنجان را بحضورشاه دودسته تقدیم ، میخواست با توصیف و صفات آن بازهم بپردازد. اما این بار شاه از خوردن با دنجان  اباء ، توجه وعلاقۀ بیش نشان نداد. وزیرمذکورفورأ شروع  به بدگوئی  وغیبت با دنجان آنقدر پرداخت که اشتهاء شاه  را کورکرد. شاه با تعجب و اعصبانی روی خود را بطرف وزیر کرد وگفت . وزیرصاحب  شما چرا خود را بادنجان دوربشقاب قرار میدهید؟

   گاه از بادنجان آنقدر توصیف وصفت مینمائید ، که باعث تحریک اشتهاء من میشود، و گاه آنقدربه بد گوئی وغیبت آن می پردازید، که باعث کورشدن اشتهاء من میگردد .چرا؟

" وزیربوقچه بردار ومتملق با دو دست بسته به سینه  بحضورشاه استاد وگفت ، صاحب وزیر به قربان سرشما من نوکر شما هستم ، نه نوکربا دنجان . هرچیزیرا که شاه خوب و یا بد بگوئید ولو که ................ من آنرا تائید میکنم". شاه که از دانش وخرد وشعورسیاسی بهرۀ کافی برده بود . موجویت چنین اشخاص را دردولت اش یک خطر بس بزرگ تلقی و پند داشت . فورأ حکم سبکدوشی وزیرمتملق را صادرنمود.

 بعد ازحادثه 11سبتمبر2001  آقای بوش با عزم راسخ ومصممانه درسرکوب نمودن طالبان والقاعده پا درعرصه عمل گذاشت . ما تصاویرفرار طالبان رااز افغانستان  ازطریق تلویزیون ها مشاهده ودیدیم که چطورپا در فرار گذاشته بودند، که حتی چپلی های پای شانرا از دست میدادند وپای برهنه دردوش وفراربودند.جای طالبان والقاعده را حکومت اقای حامد کرزی گرفت .ملت ومردم جشن وشادی نمودند و به امید آنکه شب سیاه ظلمت  در افغانستان به پایان خود رسید ، وآفتاب سعادت شان طلوع کرد. اما متاسفانه بقول معروف که از زیرپلو چلغم برآمد. طالبان همان طالبان هستند . اما لباس شان تغیرخورد. ملت مستعضف وبیگناه افغانستان بعد از کنار رفتن طالبان اول و آمدن طالبان دوم  یعنی حکومت حامد کرزی شاهد ده ها هزار جنایت دیگر نیرشدند . ازقبیل بمب های انتحاری ، سربریدن ها ، دزدی وچپاول ، فقروگرسنگی ، اختلاس ورشوه ، قاچاق مواد مخدر، غصب ملکیت مردم و دولت توسط طالبان دوم ، تجاوزجنسی و اختطاف وغیره اعمال نا مشروع که طالبان دوم درطی هفت سال بالای ملت ومردم تحمیل میدارند. ملت را به ستوه آورده است . اما ملت ومردم برای نجات شان هیچ راه وطرق را سراغ ندارند که ازدست این طالبان دوم هم نجات پیدا کنند.

امروزملت مظلوم و در خون غلتیدۀ افغانستان بعد ازطی هفت سال بازهم درآستانۀ  یک زد وبند  و چالش های سیاسی عصرجدید که سرنوشت شان  بدست یکی از کاندیداتورها رقم زده میشود ، قرار دارد. سوال ها درذهن انسان خطورمیکند که

آیا افغانستان به خدمت گذار ضرورت دارد و یا به بادنجان دوربشقاب؟

آیا درمیان کاندیداتورها کسی است که خدمت گذارملت باشند؟

آیا درمیان کاندیداتورها کسی است که بادنجان دور بشقاب نباشند؟

آیا کاندیداتورها نوکر ملت ومردم خود هستند و یا از اوباما؟

 

آیا این امر امکان و وجود دارد، که نوکروخدمت گذار ملت بمقام ریاست جمهوری افغانستان به پیروزی نایل شود؟

کی درافغانستان میتواند بقام ریاست جمهوری انتخاب شود ، بادنجان دوربشقاب و یا خدمت گذار ملت ومردم؟

 اگر بادنجان دوربشقاب بقمام ریاست جمهوری افغانستان نایل شود، سرنوشت کشور وملت را چه گونه پیش بینی میکنید؟

آیا ملت ومردم افغانستان درانتخاب رئیس جمهور خویش نقش ورول اساسی دارند و یا اوباما؟

آیا کاندیداتورها میخواهند رای اعتماد را ازملت ومردم افغانستان بدست بیاورند ویا از اوباما ؟

اگرملت ومردم  درتعین رئیس جمهورخویش نقش بارزی را میتوانند ایفا کنند ، پس چرا کاندیداتورها به عجله وسرعت ازیکدیگر سبقت جوییده ، روانه امریکا میشوند؟

منظوراز آنها رفتن به امریکا چه است؟

آیا کاندیداتورها بنا به دعوت عازم امریکا میشوند ، ویا .....................................؟

آیا تعین ویا تعهد سپردن شرط وشرایط را درجهت انتخاب رئیس جمهور ، ملت افغانستان باید پشینهاد کند ویا اوباما؟

آیا امکان دارد یکی از کاندیداتورها آغشته وآلوده به فساد ، باند وباند سازی ، قوم وزبان پرستی  و اجنت به یک ازکشورها نباشند؟

اینرا نباید ازنظرو تصورهم  پنهان گذاشت که در چنین حالت حاد وشرایط بحران ناهنجار سیاسی ، اقتصادی وعدم تفاهم اعتماد و تشت بین فرهنگیان و نهاد های مدنی اقشارجامعه که ناشی ازعوامل تشدیدحملات روزافزون تروریست های بین المللی  منشأ گرفته  و محسوب میشود. هیچ یک از کاندیداتورها بدون وصل و ارتباط با طالبان اول نمیخواهند خود را درگودال جهنم قرار دهند.  درمیان کاندیداتورها اشخاص هم هستند، که دست شان  در خون ملت ، به فساد اداری و قاچاق مواد مخدرآلوده نیست . اما اینکه درزمرۀ کاندیداتور ها دررقابت برخواسته است. درک حساس و مسؤولیت شانرا درازاء ملت مظلوم ودر ماتم نشستۀ که توسط مشت ازاوباش های نابخرد ونوکران حلقه بگوش استعمار بالای شان تحمیل نموده اند ، به ارمغان می سپارد. ملت مستعضف ومظلوم بخصوص قشروتوده های زحمتکش غیور ومبارز جامعه که علیه فساد، جنایت ، تعصب وتبعیض سر تسلیم  به بیگانه فرو نیاوردند ، و درادوار تاریخ افغانستان بعید ازحمایت و کمک های مادی و معنوی سردمداران نوکر استعماردرآستانۀ اضمحلال و سرکوب گرائی ازفرهنگ علم و دانش و پرورش قرار داده شده بودند . یکی ازبازی های سیاسی واستعماری محمد هاشم خان آن بود که به برادرزادۀ اش محمد ظاهرشاه عملأ تفهیم نموده بود ، که ملت وتوده های قشرمتجسس، علم بردار علم ودانش فرهنگ جامعه را که دربرابر ظلم وجنایت علیه نوکران استعمار می رزمند ، کوروگرسنه ودرتاریکی نگه دارد                                                                       

ظلم ،جنایت وقبیله گرائی محمد هاشم خان درمدت هفده سال که بحیث حاکم مطلق  درمقام  صدارت تکیه زده بود . با استفاده از سیاست های استعماری افغانستان را دچار تضاد های سیاسی ، قومی ، اجتماعی و فرهنگی ونسل های مبارز جوان مترقی وآزاد خواه دمکرات کشور را که علیه هرگونه تبعیض قبیله گرائی و تضاد های سیاسی که ازآن وحشت ودهشت نمود دارمیشود ، دراضمحلال و انجماد و کشور را  برافق مراد خائنانه شان درآتش کین توزی که گویا تفرقه بی انداز و حکومت کن ، مواجع وقرار داده بود ،  که اثرات منفی  ومطلق از آن تا هنوز هم درتاروپود این قبیله گرایان هویدا است. چنانچه به تائید ادعاء خویش. همین اکنون که ساعت6.30 دقیقه بعد ازظهربوقت اروپا تاریخ 27.2.09 میباشد. مصروف نوشته مقالۀ هذا هستم. دفعتأ توجه مرا سخنان دانشمند عالی مقام جناب محترم داکترصاحب اکرم عثمان که دربرنامۀ تلویزیونی اقای ویس ناصری ازطریق تیلفون صحبت های عالمانه وخردمنشانه داشتند ، جلب کرد. درهفتۀ که گذشت دانشمند فرزانه داکترصاحب اکرم عثمان روی شخصیت سید جمال الدین افغان و محمود طرزی معلومات صحبت های جامع وروشنگرانۀ را به بیننده گان تلویزیون خویش ارائه فرمودند. همه ازمعلومات وصحبت های عالمانه وفرزانۀ  جناب داکترصاحب اکرم عثمان  مستفید ولذت بردند. جناب داکترصاحب عثمان فرمودند.  ایملی ازشخص گم نام  که با انتقاد بی بنیاد ازایشان پرداخته بود، دریافت داشتند .  درانتقاد نویسندۀ  بی هویت کاملأ هویدا بود ، که ازدهن و نفس های آنها هنوز هم بوتعفن کین توزی وقبیله گرائی برمی آید ، و میخواهند با سخنان نابخردانۀ شان آفتاب را با دو انگشت پنهان واز واقعیت ها درمورد فیلسوف و دانشمندان علمی ، سیاسی ، فرهنگی واجتماعی کشور بجرم اینکه غیر پشتون تبار بودند، ازآنها چشم پوشی و اغماض کنند. شخص گم نام بزدل که جرأت معرفی خود را نداشت . سید جمال الدین افغان ودیگردانشمندان غیرپشتون تبارکشور را که اثروارزش های بنیادی آنها نه تنها درافغانستان ، بلکه درسراسرجهان طرف توجه و به آن ارج گذاشته میشود. افغان نه، بلکه آنها را از روی حسادت دشمنی جهولانه به کشورهای بیگانه مطلق میدانند.

آقای باراک اوباما !

آیا این امکان وجود دارد ، قوم وگروه ای که کشوروملت بیگناه خود را بخاک خون بکشانند. شخصیت های علمی، سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی جامعه را که جهان به دانش خرد آنها   ارج میگذارند ، چون سید جمال الدین افغان ، مولانا جلال الدین بلخی ، ابو علی ابن سینا ،  محمود طرزی وغیره شخصیت های علمی ، سیاسی ، فرهنگی  واجتماعی را  ازروی حسادت وکین توزی آنها را به کشورهای بیگانه وانمود کنند، با دیگران وفادار شوند؟ خیر

دراخیرازجلالتمأب محترم اقای باراک اوباما تمنا و تقاضا برده میشود . قبل ازاین که اجازه وفرصت آنرا بفرمایند، که ملت ونهاد های مدنی دموکرات وصلح دوست افغانستان زعیم کشورشانرا خود تعین وانتخاب نمایند. به ادامۀ بازی های سیاسی دوگانه که ریشۀ وعامل اصلی آن حکومت سفاک وکوتاه الطریق پاکستان وطرفداران آن بحساب میروند. خاتمه و همه انسانهای روی زمین را که در راه مبارزه با تروریزم  جان هایشان را از دست میدهند. نجات دهند.  تا این لحظه از توجه شما وخواننده گان ارجمند تشکر مینمایم.

 

   


بالا
 
بازگشت